پرش به محتوا

محمدباقر مجلسی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۱۴۳: خط ۱۴۳:


از سوی دیگر حمایت حکومت صفویان به نوعی تلاش برای تقویت این حکومت در برابر حکومت عثمانی بود که در همسایگی آنان به بازسازی خلافت سنی دست زده بود و همواره خطر غلبه آنان بر صفویان و در نتیجه آغاز دوباره سختگیری‌ها بر شیعیان وجود داشت.<ref>طارمی، علامه مجلسی، ۱۳۸۹ش، ص۵۵.</ref> به هر حال حسن ظن بسیاری از مردم و حتی علمایی مانند علامه مجلسی نسبت به حکومت صفویان تا حدی بود که گاه این حکومت را زمینه‌ساز ظهور [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام زمان]] (عج) می‌پنداشتند.<ref>طارمی، علامه مجلسی، ۱۳۸۹ش، ص۳۰–۴۱.</ref>
از سوی دیگر حمایت حکومت صفویان به نوعی تلاش برای تقویت این حکومت در برابر حکومت عثمانی بود که در همسایگی آنان به بازسازی خلافت سنی دست زده بود و همواره خطر غلبه آنان بر صفویان و در نتیجه آغاز دوباره سختگیری‌ها بر شیعیان وجود داشت.<ref>طارمی، علامه مجلسی، ۱۳۸۹ش، ص۵۵.</ref> به هر حال حسن ظن بسیاری از مردم و حتی علمایی مانند علامه مجلسی نسبت به حکومت صفویان تا حدی بود که گاه این حکومت را زمینه‌ساز ظهور [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام زمان]] (عج) می‌پنداشتند.<ref>طارمی، علامه مجلسی، ۱۳۸۹ش، ص۳۰–۴۱.</ref>
[[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] در باره حضور امثال علامه مجلسی در دربار سلاطین و در دفاع از اقدام آنها خطاب روحانیون می‌گوید: من هم اگر چنانچه‏‎ ‎‏می توانستم یک سلطان جائری را به راه بیاورم می رفتم درباری می شدم. شما هم‏‎ ‎‏تکلیفتان این بود که اگر بتوانید یک سلطان جائری را آدمش کنید بروید درباری بشوید.‏‎ ‎‏این درباری شدن نیست. این آدم سازی است. نه این است که اینها درباری شدند، اینها‏‎ ‎‏می خواهند آدم بسازند. من گله دارم.‏..نباید یک کسی تا به گوشش خورد که‏‎ ‎‏مثلاً مجلسی ـ رضوان الله علیه ـ [[محقق کرکی|محقق ثانی]] ـ رضوان الله علیه ـ [[شیخ بهائی]] ـ‏‎ ‎‏رضوان الله علیه ـ با اینها روابط داشتند و می رفتند سراغ اینها همراهی شان می‌کردند،‏‎ ‎‏خیال کنند که اینها مانده بودند برای جاه و عزت، و احتیاج داشتند به‏‎ ‎‏اینکه شاه سلطان حسین و شاه عباس به آنها عنایتی بکنند! این حرفها نبوده در کار. آنها‏‎ ‎‏گذشت کردند؛ یک گذشت، یک مجاهدۀ نفسانی کرده اند برای اینکه این مذهب را به‏‎ ‎‏وسیلۀ آنها، به دست آنها ‏‏[‏‏ترویج کنند‏‏]‏‏<ref>http://www.imam-khomeini.ir/fa/C207_41663/_قدرت_روحانیت_و_خدمات_سیاسی،_علمی_و_مذهبی_علمای_شیعه%20#page241</ref>
[[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] در باره حضور امثال علامه مجلسی در دربار سلاطین و در دفاع از اقدام آنها خطاب روحانیون می‌گوید: من هم اگر چنانچه‏‎ ‎‏می توانستم یک سلطان جائری را به راه بیاورم می رفتم درباری می شدم. شما هم‏‎ ‎‏تکلیفتان این بود که اگر بتوانید یک سلطان جائری را آدمش کنید بروید درباری بشوید.‏‎ ‎‏این درباری شدن نیست. این آدم سازی است. نه این است که اینها درباری شدند، اینها‏‎ ‎‏می خواهند آدم بسازند. من گله دارم.‏..نباید یک کسی تا به گوشش خورد که‏‎ ‎‏مثلاً مجلسی ـ رضوان الله علیه ـ [[محقق کرکی|محقق ثانی]] ـ رضوان الله علیه ـ [[شیخ بهائی]] ـ‏‎ ‎‏رضوان الله علیه ـ با اینها روابط داشتند و می رفتند سراغ اینها همراهی شان می‌کردند،‏‎ ‎‏خیال کنند که اینها مانده بودند برای جاه و عزت، و احتیاج داشتند به‏‎ ‎‏اینکه شاه سلطان حسین و شاه عباس به آنها عنایتی بکنند! این حرفها نبوده در کار. آنها‏‎ ‎‏گذشت کردند؛ یک گذشت، یک مجاهدۀ نفسانی کرده اند برای اینکه این مذهب را به‏‎ ‎‏وسیلۀ آنها، به دست آنها ‏‏[‏‏ترویج کنند‏‏]<ref>‏‏[http://www.imam-khomeini.ir/fa/C207_41663/_قدرت_روحانیت_و_خدمات_سیاسی،_علمی_و_مذهبی_ع قدرت روحانیت و خدمات علمی، سیاسی و مذهب روحانیت شیعه]</ref>


با این حال گروهی از علما نیز با استناد به نظریه عدم جواز همکاری با حکومت جائر که نظریه غالب در فقه سیاسی شیعه بود، از سیاست کناره گرفتند.<ref>رجبی، «آراء فقیهان عصر صفوی درباره تعامل با حکومت‌ها»، ص۵۹.</ref> در همان دوران حیات علامه، برخی از علمای شیعی رویه او را تقبیح کردند و به اقداماتی مانند برگزاری نماز جمعه -که آن را مختص زمان حضور معصوم می‌دانستند- به امامت وی اعتراض می‌کردند.<ref>حائری، «علامه محمد باقر مجلسی»، ص۵۸؛ نیز نک: طارمی، علامه مجلسی، ۱۳۸۹ش، ص۵۸،۶۵–۶۹.</ref>
با این حال گروهی از علما نیز با استناد به نظریه عدم جواز همکاری با حکومت جائر که نظریه غالب در فقه سیاسی شیعه بود، از سیاست کناره گرفتند.<ref>رجبی، «آراء فقیهان عصر صفوی درباره تعامل با حکومت‌ها»، ص۵۹.</ref> در همان دوران حیات علامه، برخی از علمای شیعی رویه او را تقبیح کردند و به اقداماتی مانند برگزاری نماز جمعه -که آن را مختص زمان حضور معصوم می‌دانستند- به امامت وی اعتراض می‌کردند.<ref>حائری، «علامه محمد باقر مجلسی»، ص۵۸؛ نیز نک: طارمی، علامه مجلسی، ۱۳۸۹ش، ص۵۸،۶۵–۶۹.</ref>
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۹۹

ویرایش