پرش به محتوا

واقعه فخ: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۳
خط ۵۹: خط ۵۹:
در گزارش [[ابوالفرج اصفهانی]] آمده است حسین برای قیام، با امام کاظم(ع) مشورت کرد و قیام با دستور امام انجام شده است.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۳۸۳.</ref> همچنین مطابق آنچه [[سید ابن طاووس|سید بن طاووس]] از عالمان شیعه در قرن هفتم هجری نقل کرده، [[هادی عباسی]] قیام حسین را مستند به دستور امام کاظم می‌دانست.<ref>سید ابن‌طاووس، مهج الدعوات، ۱۴۱۱ق، ص۲۱۸.</ref> با این حال، برپایه روایتی از کتاب کافی، [[یحیی بن عبدالله بن حسن مثنی|یحیی بن عبدالله]] در نامه‌ای به امام کاظم، از پاسخ منفی امام به مشورت‌خواهی آنها در قیام فخ، گلایه کرده است.<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۶۶-۳۶۷.</ref>
در گزارش [[ابوالفرج اصفهانی]] آمده است حسین برای قیام، با امام کاظم(ع) مشورت کرد و قیام با دستور امام انجام شده است.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۳۸۳.</ref> همچنین مطابق آنچه [[سید ابن طاووس|سید بن طاووس]] از عالمان شیعه در قرن هفتم هجری نقل کرده، [[هادی عباسی]] قیام حسین را مستند به دستور امام کاظم می‌دانست.<ref>سید ابن‌طاووس، مهج الدعوات، ۱۴۱۱ق، ص۲۱۸.</ref> با این حال، برپایه روایتی از کتاب کافی، [[یحیی بن عبدالله بن حسن مثنی|یحیی بن عبدالله]] در نامه‌ای به امام کاظم، از پاسخ منفی امام به مشورت‌خواهی آنها در قیام فخ، گلایه کرده است.<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۶۶-۳۶۷.</ref>


به گفته [[احمد بن ابراهیم حسنی]] و [[احمد بن سهل]]‌، دو تن از تاریخ‌نگاران [[زیدیه|زیدی‌مذهب]] در قرن چهارم قمری، امام کاظم(ع) هنگام واقعه فخ، برای انجام [[حج]] در [[مکه]] بوده است.<ref>رازی، اخبار فخ، تحقیق ماهر جرّار، ۱۹۹۵م، ص۲۹۸؛ حسنی، المصابیح، ۱۴۲۳ق، ص۴۸۲.</ref> به گزارش این دو، موسی بن عیسی، یکی از عوامل دستگاه خلافت عباسی، هنگام جنگ، امام را احضار کرد و امام به آنجا رفت و تا پایان کارزار همراه وی ماند.<ref>رازی، اخبار فخ، تحقیق ماهر جرّار، ۱۹۹۵م، ص۲۹۸؛ حسنی، المصابیح، ۱۴۲۳ق، ص۴۸۲.</ref> طبق این گزارش، پس از کارزار، هنگامی که امام‌ به [[سرزمین منا]] رفت، سرهای بریده شده را نزد او آوردند.<ref>رازی، اخبار فخ، تحقیق ماهر جرّار، ۱۹۹۵م، ص۲۹۸؛ حسنی، المصابیح، ۱۴۲۳ق، ص۴۸۲.</ref> به‌نقل ابوالفرج اصفهانی، امام کاظم با دیدن سر حسین بن علی، [[آیه استرجاع]] را خواند و با ذکر خوبی‌هایش، او را فردی درستکار معرفی کرد.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۳۸۰.</ref>  
به گفته [[احمد بن ابراهیم حسنی]] و [[احمد بن سهل]]‌، دو تن از تاریخ‌نگاران [[زیدیه|زیدی‌مذهب]] در قرن چهارم قمری، امام کاظم(ع) هنگام واقعه فخ، برای انجام [[حج]] در [[مکه]] بوده است.<ref>رازی، اخبار فخ، تحقیق ماهر جرّار، ۱۹۹۵م، ص۲۹۸؛ حسنی، المصابیح، ۱۴۲۳ق، ص۴۸۲.</ref> به گزارش این دو، موسی بن عیسی، یکی از عوامل دستگاه خلافت عباسی، هنگام جنگ، امام را احضار کرد و امام به آنجا رفت و تا پایان کارزار همراه وی ماند.<ref>رازی، اخبار فخ، تحقیق ماهر جرّار، ۱۹۹۵م، ص۲۹۸؛ حسنی، المصابیح، ۱۴۲۳ق، ص۴۸۲.</ref> طبق این گزارش، پس از کارزار، هنگامی که امام‌ به [[سرزمین منا]] رفت، سرهای بریده شده را نزد او آوردند.<ref>رازی، اخبار فخ، تحقیق ماهر جرّار، ۱۹۹۵م، ص۲۹۸؛ حسنی، المصابیح، ۱۴۲۳ق، ص۴۸۲.</ref> به‌نقل [[ابوالفرج اصفهانی]]، [[امام موسی کاظم علیه‌السلام|امام کاظم]] با دیدن سر حسین بن علی، [[آیه استرجاع]] را خواند و با ذکر خوبی‌هایش، او را فردی درستکار معرفی کرد.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۳۸۰.</ref>  


[[محمدباقر مجلسی|علامه مجلسی]] مؤلف کتاب [[بحار الانوار (کتاب)|بحارالانوار]]، اگر چه شخصیت حسین فخی را ستوده، اما معتقد است نکوهش‌هایی هم در شخصیت او مطرح شده است.<ref>مجلسی، الوجیزة فی الرجال، ۱۴۲۰ق، ص۶۴.</ref> برخی پژوهشگران بر این باورند که اگرچه روایت‌هایی در تأیید شخصیت صاحب فخ وجود دارد، اما آنها دلیلی بر تأیید قیام او از سوی [[امامان شیعه]] نیست.<ref>شریفی، «ائمه و قیامهای شیعی»، ص۸۹-۹۰.</ref> [[رسول جعفریان]]، تاریخ‌پژوه، نیز اگرچه قیام فخ را در ردیف سالم‌ترین قیام‌های [[علویان]] بر ضد [[بنی‌عباس|عباسیان]] می‌داند، می‌نویسد چنین یقینی وجود ندارد که این قیام به دستور امام کاظم(ع) انجام گرفته است؛ بلکه می‌توان گفت [[امامیه|شیعیان امامی]] با این قیام‌ها موافقتی نداشتند؛ چراکه در این مسئله، با علوی‌ها درگیر بودند و میان آنان اختلافاتی پدید آمد.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۳۸۹.</ref>
[[محمدباقر مجلسی|علامه مجلسی]] مؤلف کتاب [[بحار الانوار (کتاب)|بحارالانوار]]، اگر چه شخصیت حسین فخی را ستوده، اما معتقد است نکوهش‌هایی هم در شخصیت او مطرح شده است.<ref>مجلسی، الوجیزة فی الرجال، ۱۴۲۰ق، ص۶۴.</ref> برخی پژوهشگران بر این باورند که اگرچه روایت‌هایی در تأیید شخصیت صاحب فخ وجود دارد، اما آنها دلیلی بر تأیید قیام او از سوی [[امامان شیعه]] نیست.<ref>شریفی، «ائمه و قیامهای شیعی»، ص۸۹-۹۰.</ref> [[رسول جعفریان]]، تاریخ‌پژوه، نیز اگرچه قیام فخ را در ردیف سالم‌ترین قیام‌های [[علویان]] بر ضد [[بنی‌عباس|عباسیان]] می‌داند، می‌نویسد چنین یقینی وجود ندارد که این قیام به دستور امام کاظم(ع) انجام گرفته است؛ بلکه می‌توان گفت [[امامیه|شیعیان امامی]] با این قیام‌ها موافقتی نداشتند؛ چراکه در این مسئله، با علوی‌ها درگیر بودند و میان آنان اختلافاتی پدید آمد.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۳۸۹.</ref>
۱۸٬۴۵۹

ویرایش