پرش به محتوا

آقابزرگ تهرانی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۰۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۳ سپتامبر ۲۰۲۳
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۳: خط ۴۳:
[[پرونده:آقا بزرگ طهرانی.jpg|250px|left|بندانگشتی|تصویر آقابزرگ در کتاب [[طبقات اعلام الشیعه]]]]
[[پرونده:آقا بزرگ طهرانی.jpg|250px|left|بندانگشتی|تصویر آقابزرگ در کتاب [[طبقات اعلام الشیعه]]]]
[[پرونده:مقبره آقا بزرگ تهرانی.jpg|250px|left|بندانگشتی|مقبره آقابزرگ تهرانی]]
[[پرونده:مقبره آقا بزرگ تهرانی.jpg|250px|left|بندانگشتی|مقبره آقابزرگ تهرانی]]
علامه آقابزرگ تهرانی، کتاب‌شناس و عالم [[شیعه]]، به انگیزه ثبت و معرفی آثار مکتوب شیعه، کتاب [[الذریعة الی تصانیف الشیعة (کتاب)|الذریعة الی تصانیف الشیعة]] را در مدت ۶۰ سال و معرفی بیش از پنجاه هزار جلد کتاب نگاشت.<ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ج۲، ص۹۲۲.</ref> شبیری زنجانی او را انسانی متواضع، زحمت‌کش و دقیق در نقل مطالب معرفی کرده‌است. همچنین اذعان دارد که اگر کتاب الذریعه نوشته نمی‌شد، تحقیقات جدید ناقص و زمان‌بر می‌شد.<ref>شبیری زنجانی، جرعه‌ای از دریا، ج۱ ص۵۰۱.</ref>  
علامه آقابزرگ تهرانی، کتاب‌شناس و عالم [[شیعه]]، به انگیزه ثبت و معرفی آثار مکتوب شیعه، کتاب [[الذریعة الی تصانیف الشیعة (کتاب)|الذریعة الی تصانیف الشیعة]] را در مدت ۶۰ سال و معرفی بیش از پنجاه هزار جلد کتاب نگاشت.<ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۹۲۲.</ref> شبیری زنجانی او را انسانی متواضع، زحمت‌کش و دقیق در نقل مطالب معرفی کرده‌است. همچنین اذعان دارد که اگر کتاب الذریعه نوشته نمی‌شد، تحقیقات جدید ناقص و زمان‌بر می‌شد.<ref>شبیری زنجانی، جرعه‌ای از دریا، ۱۳۸۹ش، ج۱ ص۵۰۱.</ref>  


او در [[۱۱ ربیع‌الاول]] سال [[سال ۱۲۹۳ هجری قمری|۱۲۹۳ق]] در محله پامنار [[تهران]] به دنیا آمد.<ref>آقابزرگ تهرانی، «زندگی‌نامه خود نوشت آقابزرگ»، ص۴۱</ref> خاندان او اصالت گیلانی داشتند که به تهران مهاجرت کردند.<ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ج۲، ص۹۱۲.</ref> پدرش حاج علی از بازاریان خیر و اهل قلم بود. جدِّ بزرگش، حاج محسن نیز بازرگان بود و به همین جهت فرزندانش به محسنی شهرت داشتند.<ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ج۲، ص۹۱۲.</ref> جدش با همکاری منوچهرخان معتمدالدوله گرجی، نخستین چاپخانه ایران را بنیاد نهاد.<ref>منزوی، «الذریعه و آقابزرگ تهرانی»، ص۱۱۶</ref>
او در [[۱۱ ربیع‌الاول]] سال [[سال ۱۲۹۳ هجری قمری|۱۲۹۳ق]] در محله پامنار [[تهران]] به دنیا آمد.<ref>آقابزرگ تهرانی، زندگی‌نامه خود نوشت آقابزرگ، ۱۳۸۲ش، ص۴۱</ref> خاندان او اصالت گیلانی داشتند که به تهران مهاجرت کردند.<ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۹۱۲.</ref> پدرش حاج علی از بازاریان خیر و اهل قلم بود. جدِّ بزرگش، حاج محسن نیز بازرگان بود و به همین جهت فرزندانش به محسنی شهرت داشتند.<ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۹۱۲.</ref> جدش با همکاری منوچهرخان معتمدالدوله گرجی، نخستین چاپخانه ایران را بنیاد نهاد.<ref>منزوی، الذریعه و آقابزرگ تهرانی، ۱۳۸۲ش، ص۱۱۶</ref>


آقابزرگ دو بار [[ازدواج]] کرد و دارای ۵ پسر و ۴ دختر شد.<ref>موسوی بجنوردی، «آقابزرگ تهرانی»، ص۴۵۶</ref> [[علینقی منزوی]] و [[احمد منزوی]] از فرزندان اویند که در تألیف و نشر کتاب [[الذریعة الی تصانیف الشیعة (کتاب)|الذریعه]] به او کمک کردند.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۲۷</ref>
آقابزرگ دو بار [[ازدواج]] کرد و دارای ۵ پسر و ۴ دختر شد.<ref>موسوی بجنوردی، آقابزرگ تهرانی، ۱۳۶۷ش، ص۴۵۶</ref> [[علینقی منزوی]] و [[احمد منزوی]] از فرزندان اویند که در تألیف و نشر کتاب [[الذریعة الی تصانیف الشیعة (کتاب)|الذریعه]] به او کمک کردند.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۲۷</ref>
داماد شیخ آقابزرگ، حجت الاسلام سید احمد دیباجی {{یاد|سید احمد دیباجی ۱۳۱۱–۱۳۵۸ش. ترور در تهران در مسجد محسنی خیابان جردن همراه دو فرزند و۴ نفر دیگر}} اولین شهید روحانی پس از انقلاب بود که در برخی کارهای علمی یار و همکار ابوالزوجه خود بود.<ref>علی ربانی خلخالی؛ شهدای روحانیت شیعه در یکصد ساله اخیر؛ ج۱؛ ص و نیز بنگرید به: https://www.imna.ir/news/187224</ref>
داماد شیخ آقابزرگ، حجت الاسلام سید احمد دیباجی {{یاد|سید احمد دیباجی ۱۳۱۱–۱۳۵۸ش. ترور در تهران در مسجد محسنی خیابان جردن همراه دو فرزند و۴ نفر دیگر}} اولین شهید روحانی پس از انقلاب بود که در برخی کارهای علمی یار و همکار ابوالزوجه خود بود.<ref>علی ربانی خلخالی؛ شهدای روحانیت شیعه در یکصد ساله اخیر؛ ج۱؛ ص و نیز بنگرید به: https://www.imna.ir/news/187224</ref>


شیخ آقابزرگ پس از یک بیماری طولانی، [[۱۳ ذی‌الحجه]] ۱۳۸۹ق برابر با [[۱ اسفند]] سال [[سال ۱۳۴۸ هجری شمسی|۱۳۴۸ش]]، در ۹۶ سالگی<ref>حائری، علی، روزشمار قمری، ۱۳۸۱ش، وقایع ۱۳ ذی‌الحجه.</ref> در [[نجف]] درگذشت و بر طبق [[وصیت|وصیتش]]، در کتابخانه خود که آن را برای استفاده علما و طلاب وقف کرده بود، به خاک سپرده شد.<ref>موسوی بجنوردی، «آقابزرگ تهرانی»، ص۴۵۶</ref>
شیخ آقابزرگ پس از یک بیماری طولانی، [[۱۳ ذی‌الحجه]] ۱۳۸۹ق برابر با [[۱ اسفند]] سال [[سال ۱۳۴۸ هجری شمسی|۱۳۴۸ش]]، در ۹۶ سالگی<ref>حائری، علی، روزشمار قمری، ۱۳۸۱ش، وقایع ۱۳ ذی‌الحجه.</ref> در [[نجف]] درگذشت و بر طبق [[وصیت|وصیتش]]، در کتابخانه خود که آن را برای استفاده علما و طلاب وقف کرده بود، به خاک سپرده شد.<ref>موسوی بجنوردی، آقابزرگ تهرانی، ۱۳۶۷ش، ص۴۵۶</ref>


== حیات علمی ==
== حیات علمی ==
آقابزرگ از ۷ سالگی (۱۳۰۰ق) در محله خود «پامنار» به مکتب‌خانه رفت و دروس متداول آن زمان را فراگرفت و از ۱۰ سالگی در مدرسه دانگی، تحصیلات مقدماتی حوزه را آغاز نمود. محل تحصیل بعدی او [[مدرسه علمیه مروی|مدرسه علمیه مروی (تهران)]] بود که از سال ۱۳۰۹ق. علاوه بر مدرسه دانگی {{یاد|از مدارس پراعتبار عصر ناصری است. مؤسس این مدرسه سید جعفر لاریجانی است. محمدتقی فلسفی، خاطرات و مبارزات حجةالاسلام فلسفی، تهران ۱۳۷۶ش.}} در کلاس‌های آنجا نیز شرکت می‌نمود.<ref>آقابزرگ تهرانی، «زندگی‌نامه خود نوشت آقابزرگ»، ص۴۱–۴۳</ref> آقابزرگ پس از سپری کردن دوره مقدمات دروس حوزه، [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] را نزد [[سیدعبدالکریم لاهیجی]]، [[سیدمحمدتقی گرکانی]] و [[شیخ علی نوری ایلکایی]] و [[سید محمدتقی تنکابنی]] آموخت<ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ج۲، ص۹۱۳.</ref> و دروس [[ریاضیات]] و [[هیئت]] را نزد شیخ علی نوری و [[میرزا ابراهیم زنجانی]] فرا گرفت.<ref>آقابزرگ تهرانی، «زندگی‌نامه خود نوشت آقابزرگ»، ص۴۲–۴۴؛ منزوی، علی نقی، «الذریعه و آقابزرگ تهرانی»، ص۱۱۶و۱۱۷</ref> همچنین به مطالعاتی در تاریخ ادبیات و [[علم رجال|رجال]] حدیث پرداخت.<ref>منزوی، «الذریعه و آقابزرگ تهرانی»، ص۱۱۷</ref>
آقابزرگ از ۷ سالگی (۱۳۰۰ق) در محله خود «پامنار» به مکتب‌خانه رفت و دروس متداول آن زمان را فراگرفت و از ۱۰ سالگی در مدرسه دانگی، تحصیلات مقدماتی حوزه را آغاز نمود. محل تحصیل بعدی او [[مدرسه علمیه مروی|مدرسه علمیه مروی (تهران)]] بود که از سال ۱۳۰۹ق. علاوه بر مدرسه دانگی {{یاد|از مدارس پراعتبار عصر ناصری است. مؤسس این مدرسه سید جعفر لاریجانی است. محمدتقی فلسفی، خاطرات و مبارزات حجةالاسلام فلسفی، تهران ۱۳۷۶ش.}} در کلاس‌های آنجا نیز شرکت می‌نمود.<ref>آقابزرگ تهرانی، زندگی‌نامه خود نوشت آقابزرگ، ۱۳۸۲ش، ص۴۱–۴۳</ref> آقابزرگ پس از سپری کردن دوره مقدمات دروس حوزه، [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] را نزد [[سیدعبدالکریم لاهیجی]]، [[سیدمحمدتقی گرکانی]] و [[شیخ علی نوری ایلکایی]] و [[سید محمدتقی تنکابنی]] آموخت<ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۹۱۳.</ref> و دروس [[ریاضیات]] و [[هیئت]] را نزد شیخ علی نوری و [[میرزا ابراهیم زنجانی]] فرا گرفت.<ref>آقابزرگ تهرانی، زندگی‌نامه خود نوشت آقابزرگ، ۱۳۸۲ش، ص۴۲–۴۴؛ منزوی، علی نقی، الذریعه و آقابزرگ تهرانی، ۱۳۸۲ش، ص۱۱۶و۱۱۷</ref> همچنین به مطالعاتی در تاریخ ادبیات و [[علم رجال|رجال]] حدیث پرداخت.<ref>منزوی، الذریعه و آقابزرگ تهرانی، ۱۳۸۲ش، ص۱۱۷</ref>


== تحصیلات در عراق ==
== تحصیلات در عراق ==
آقابزرگ در سال ۱۳۱۵ق به قصد ادامه تحصیل به [[نجف]] رفت و در زمینه‌های [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] و [[حدیث]] و [[اخلاق]] از اساتیدی بهره برد که برخی از آنها عبارتند از:<ref>صحتی سردرودی، آقابزرگ تهرانی اقیانوس پژوهش، ۱۳۷۶ش، ص۳۷–۵۰ ؛ انصاری قمی، اختران فقاهت، ج۲، ص۹۱۲.</ref>
آقابزرگ در سال ۱۳۱۵ق به قصد ادامه تحصیل به [[نجف]] رفت و در زمینه‌های [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] و [[حدیث]] و [[اخلاق]] از اساتیدی بهره برد که برخی از آنها عبارتند از:<ref>صحتی‌سردرودی، آقابزرگ تهرانی اقیانوس پژوهش، ۱۳۷۶ش، ص۳۷–۵۰؛ انصاری قمی، اختران فقاهت، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۹۱۲.</ref>
{{ستون-شروع|۲}}
{{ستون-شروع|۲}}
* [[میرزا حسین نوری]]
* [[میرزا حسین نوری]]
خط ۷۱: خط ۷۱:
{{پایان}}
{{پایان}}


آقابزرگ در سال ۱۳۲۹ق به [[سامرا]] رفت و در درس آیة الله [[محمدتقی شیرازی]] (م ۱۳۳۸ق) شرکت جست.<ref>آقابزرگ تهرانی، «زندگی‌نامه خود نوشت آقابزرگ»، ص۴۶</ref> او اواخر سال ۱۳۳۵ق به [[کاظمین]] نقل مکان نمود و دو سال در آنجا اقامت داشت و دوباره در سال ۱۳۳۷ق به سامراء بازگشت و تا ۱۳۵۵ق در آنجا اقامت نمود.<ref>آقابزرگ تهرانی، «زندگی‌نامه خود نوشت آقابزرگ»، ص۴۶</ref>
آقابزرگ در سال ۱۳۲۹ق به [[سامرا]] رفت و در درس آیة الله [[محمدتقی شیرازی]] (م ۱۳۳۸ق) شرکت جست.<ref>آقابزرگ تهرانی، زندگی‌نامه خود نوشت آقابزرگ، ۱۳۸۲ش، ص۴۶</ref> او اواخر سال ۱۳۳۵ق به [[کاظمین]] نقل مکان نمود و دو سال در آنجا اقامت داشت و دوباره در سال ۱۳۳۷ق به سامراء بازگشت و تا ۱۳۵۵ق در آنجا اقامت نمود.<ref>آقابزرگ تهرانی، زندگی‌نامه خود نوشت آقابزرگ، ۱۳۸۲ش، ص۴۶</ref>


شیخ آقابزرگ در سال ۱۳۵۵ق. به دنبال کشته شدن [[محمدهادی تهرانی]] از دوستان نزدیک او به دست متعصبان ضدشیعه و ضدایرانی [[سامرا]]، اقامت بیشتر در آنجا را به مصلحت ندیده، به [[نجف]] بازگشت.<ref>منزوی، «الذریعه و آقابزرگ تهرانی»، ص۱۱۸</ref>
شیخ آقابزرگ در سال ۱۳۵۵ق. به دنبال کشته شدن [[محمدهادی تهرانی]] از دوستان نزدیک او به دست متعصبان ضدشیعه و ضدایرانی [[سامرا]]، اقامت بیشتر در آنجا را به مصلحت ندیده، به [[نجف]] بازگشت.<ref>منزوی، الذریعه و آقابزرگ تهرانی، ۱۳۸۲ش، ص۱۱۸</ref>


== اجازه روایت ==
== اجازه روایت ==
خط ۱۱۳: خط ۱۱۳:
آقابزرگ متخصص شرح حال نگاری و کتابشناسی <ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ۱۳۸۷ش، ج۲، مقدمه، ص۲۳۲</ref> و فهرست نویسی بود. ولی دامنه تالیفاتش موضوعات دیگری چون تاریخ؛ کلام؛ اخلاق؛ فقه؛ ریاضی و… را نیز دربردارد.  
آقابزرگ متخصص شرح حال نگاری و کتابشناسی <ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ۱۳۸۷ش، ج۲، مقدمه، ص۲۳۲</ref> و فهرست نویسی بود. ولی دامنه تالیفاتش موضوعات دیگری چون تاریخ؛ کلام؛ اخلاق؛ فقه؛ ریاضی و… را نیز دربردارد.  
* [[الذریعة الی تصانیف الشیعة (کتاب)|الذریعة الی تصانیف الشیعة]]
* [[الذریعة الی تصانیف الشیعة (کتاب)|الذریعة الی تصانیف الشیعة]]
مهم‌ترین اثر او [[الذریعة الی تصانیف الشیعة (کتاب)|الذریعة الی تصانیف الشیعة]]، موسوعه کتابشناسی که شامل ۲۶ جلد است. او به انگیزه ثبت و معرفی آثار مکتوب شیعه این کتاب را در مدت ۶۰ سال با معرفی بیش از پنجاه هزار جلد کتاب نگاشت.<ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ج۲، ص۹۲۲.</ref>آقابزرگ ۲۵ ذی القعده ۱۳۲۹ق کار نگارش کتاب را آغاز نمود.<ref> آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۲۶</ref> او در مدت اقامت در سامرا در این مدت هر سال دو یا سه بار به نجف اشرف و سایر شهرهای عراق مسافرت می‌نمود و کتاب‌های کتابخانه‌های عمومی و شخصی را دیده، بر الذریعه می‌افزود.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۲۶</ref> این کتاب میان سال‌های ۱۳۵۷–۱۳۹۷ق/۱۹۳۸–۱۹۷۷م در نجف و بیروت به چاپ رسیده است.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۲۶</ref>
مهم‌ترین اثر او [[الذریعة الی تصانیف الشیعة (کتاب)|الذریعة الی تصانیف الشیعة]]، موسوعه کتابشناسی که شامل ۲۶ جلد است. او به انگیزه ثبت و معرفی آثار مکتوب شیعه این کتاب را در مدت ۶۰ سال با معرفی بیش از پنجاه هزار جلد کتاب نگاشت.<ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۹۲۲.</ref>آقابزرگ ۲۵ ذی القعده ۱۳۲۹ق کار نگارش کتاب را آغاز نمود.<ref> آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۲۶</ref> او در مدت اقامت در سامرا در این مدت هر سال دو یا سه بار به نجف اشرف و سایر شهرهای عراق مسافرت می‌نمود و کتاب‌های کتابخانه‌های عمومی و شخصی را دیده، بر الذریعه می‌افزود.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۲۶</ref> این کتاب میان سال‌های ۱۳۵۷–۱۳۹۷ق/۱۹۳۸–۱۹۷۷م در نجف و بیروت به چاپ رسیده است.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۲۶</ref>


* [[طبقات اعلام الشیعة (کتاب)|طبقات اعلام الشیعه]] دایرة‌المعارف زندگی بزرگان شیعه که شرح احوال و آثار بزرگان شیعه را از قرن چهارم تا چهاردهم قمری معرفی می‌کند
* [[طبقات اعلام الشیعة (کتاب)|طبقات اعلام الشیعه]] دایرة‌المعارف زندگی بزرگان شیعه که شرح احوال و آثار بزرگان شیعه را از قرن چهارم تا چهاردهم قمری معرفی می‌کند
خط ۱۲۹: خط ۱۲۹:


== کتابخانه ==
== کتابخانه ==
آقابزرگ تهرانی، کتابخانه‌ای جامع داشت که دارای بیش از ۵۰۰۰ جلد کتاب و ۲۰۰ کتاب خطی در تاریخ، زیست‌نامه، فهرست‌های عمومی، فهرست‌های خصوصی، دایرة المعارف‌ها و… بود.<ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۲۵۵</ref> در طول حیات وی، طلاب و اهل مطالعه و تحیق از این کتابخانه بهره می‌بردند. خود شیخ با کهولت سن و اشتغال بسیار و ضعف پیری مراجعان را راهنمایی و به آنان کمک می‌کرد. این کتابخانه را وی به سال ۱۳۵۴ق. تأسیس کرده بود. برای اینکه کتابخانه از پراکندگی و تلف شدن مصون ماند، آقابزرگ در سال ۱۳۷۵ق. آ ن را [[وقف]] کرد. سپس در سال ۱۳۸۰ق. در وقف‌نامه تجدید نظر کرد، و در وقف‌نامه‌ای که به خط خود وی نوشته شده است قید کرد که اگر برای متولیان و متصدیان، امکان نگهداشت آن منتفی شد، کتابخانه را منتقل کنند و به [[مکتبة الامام امیرالمؤمنین العامة|کتابخانه امیرالمؤمنین]] واگذارند.<ref>حکیمی، حماسه غدیر، ص۳۱۵و۳۱۶.</ref>
آقابزرگ تهرانی، کتابخانه‌ای جامع داشت که دارای بیش از ۵۰۰۰ جلد کتاب و ۲۰۰ کتاب خطی در تاریخ، زیست‌نامه، فهرست‌های عمومی، فهرست‌های خصوصی، دایرة المعارف‌ها و… بود.<ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۲۵۵</ref> در طول حیات وی، طلاب و اهل مطالعه و تحیق از این کتابخانه بهره می‌بردند. خود شیخ با کهولت سن و اشتغال بسیار و ضعف پیری مراجعان را راهنمایی و به آنان کمک می‌کرد. این کتابخانه را وی به سال ۱۳۵۴ق. تأسیس کرده بود. برای اینکه کتابخانه از پراکندگی و تلف شدن مصون ماند، آقابزرگ در سال ۱۳۷۵ق. آ ن را [[وقف]] کرد. سپس در سال ۱۳۸۰ق. در وقف‌نامه تجدید نظر کرد، و در وقف‌نامه‌ای که به خط خود وی نوشته شده است قید کرد که اگر برای متولیان و متصدیان، امکان نگهداشت آن منتفی شد، کتابخانه را منتقل کنند و به [[مکتبة الامام امیرالمؤمنین العامة|کتابخانه امیرالمؤمنین]] واگذارند.<ref>حکیمی، حماسه غدیر، ۱۳۸۹ش، ص۳۱۵و۳۱۶.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
۴۲۵

ویرایش