پرش به محتوا

تکبر: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ اوت ۲۰۲۳
خط ۱۷: خط ۱۷:


==در روایات==
==در روایات==
{{جعبه نقل قول|نقل‌قول = [[امام علی (ع)]]: {{سخ}} {{حدیث|فَاعْتَبِروا بِمَا کَانَ مِنْ فِعْلِ اللهِ بِإِبْلِیسَ، إِذْ أَحْبَطَ عَمَلَهُ الطَّوِیلَ، وَجَهْدَهُ الْجَهِیدَ، وَکَانَ قَدْ عَبَدَ اللهَ سِتَّةَ آلاَفِ سَنَة، لاَ یُدْرَى أمِنْ سِنِی الدُّنْیَا أَمْ مِنْ سِنِی الاْخِرَةِ، عَنْ کِبْرِ سَاعَة وَاحِدَة. فَمَنْ بَعْدَ إِبْلِیسَ یَسْلَمُ عَلَى اللهِ بِمِثْلِ مَعْصِیَتِهِ؟ کَلاَّ، مَا کَانَ اللهُ سُبْحَانَهُ لِیُدْخِلَ الْجَنَّةَ بَشَراً بِأَمْر أَخْرَجَ بِهِ مِنْهَا مَلَکاً|ترجمه= پس، از آنچه خدا به شیطان کرد پند گیرید، که کردار دراز مدت او را باطل گرداند و کوشش فراوان او بی‌ثمر ماند. او شش هزار سال با پرستش خدا زیست از سالیان دنیا یا آخرت دانسته نیست اما با ساعتی که تکبر کرد خدایش از بهشت بیرون آورد، و پس از ابلیس که ایمن بود که خدا را چنان نافرمانی نکند؟ هرگز خدا انسانی را به بهشت درنیاورد به کاری که بدان کار، فرشته‌ای را از بهشت برون برد.}}|تاریخ بایگانی||رنگ پس‌زمینه= #ffeebb|پس‌زمینه عنوان = خاکستری| منبع = <small> [[نهج البلاغه]]، ترجمه [[سید جعفر شهیدی|شهیدی]]، خطبه ۱۹۲، ص۲۱۱. </small>| تراز = چپ| عرض = ۲۵۰px| اندازه خط = ۱۰px| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
{{جعبه نقل قول|نقل‌قول = [[امام علی (ع)]]: {{سخ}} {{حدیث|فَاعْتَبِروا بِمَا کَانَ مِنْ فِعْلِ اللهِ بِإِبْلِیسَ، إِذْ أَحْبَطَ عَمَلَهُ الطَّوِیلَ، وَجَهْدَهُ الْجَهِیدَ، وَکَانَ قَدْ عَبَدَ اللهَ سِتَّةَ آلاَفِ سَنَة، لاَ یُدْرَى أمِنْ سِنِی الدُّنْیَا أَمْ مِنْ سِنِی الاْخِرَةِ، عَنْ کِبْرِ سَاعَة وَاحِدَة. فَمَنْ بَعْدَ إِبْلِیسَ یَسْلَمُ عَلَى اللهِ بِمِثْلِ مَعْصِیَتِهِ؟ کَلاَّ، مَا کَانَ اللهُ سُبْحَانَهُ لِیُدْخِلَ الْجَنَّةَ بَشَراً بِأَمْر أَخْرَجَ بِهِ مِنْهَا مَلَکاً|ترجمه= پس، از آنچه خدا به شیطان کرد پند گیرید، که کردار دراز مدت او را باطل گرداند و کوشش فراوان او بی‌ثمر ماند. او شش هزار سال با پرستش خدا زیست از سالیان دنیا یا آخرت دانسته نیست اما با ساعتی که تکبر کرد خدایش از [[بهشت]] بیرون آورد، و پس از ابلیس که ایمن بود که خدا را چنان نافرمانی نکند؟ هرگز خدا انسانی را به بهشت درنیاورد به کاری که بدان کار، فرشته‌ای را از بهشت برون برد.}}|تاریخ بایگانی||رنگ پس‌زمینه= #ffeebb|پس‌زمینه عنوان = خاکستری| منبع = <small> [[نهج البلاغه]]، ترجمه [[سید جعفر شهیدی|شهیدی]]، خطبه ۱۹۲، ص۲۱۱. </small>| تراز = چپ| عرض = ۲۵۰px| اندازه خط = ۱۰px| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}


[[روایات]] در مذمت تکبر فراوان است و طیف وسیعی از مصادیق را در برمی‌گیرد. [[امام صادق(ع)]] در آغاز روایت مشهور (جنود) لشگریان عقل و جهل، پس از اشاره به خلقت جهل، استکبار جهل را سبب ملعون شدن او از سوی خداوند دانسته و در ادامه تواضع را نوزدهمین لشگر از لشگریان عقل و نقطه مقابلش تکبر را از لشگریان جهل برشمرده است التَّوَاضُعُ وَ ضِدَّهُ الْكِبْرَ. <ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۱.</ref>  از جمله، روایات در مذمت تکبر روایاتی است که به تکبر [[شیطان]] اشاره دارد؛ <ref>نهج البلاغة، ج ۲، ص۱۳۷-۱۳۹، خطبة قاصعه؛ حارث محاسبی، ص۳۷۸؛ ابن قُدامه مَقدِسی، ص۲۲۷</ref> روایاتی که تکبر را از [[اخلاق]] [[کافر|کفار]] می‌شمرد<ref>حارث محاسبی، ص۳۷۵، ۳۷۹؛ سمرقندی، ص۱۱۷ </ref> و سبب وجوب [[نماز]] را غلبه عرب جاهلی بر کبر می‌خواند؛ <ref>حارث محاسبی، ص۳۷۸-۳۷۹؛ ورّام، ج ۱، ص۲۰۸؛ مجلسی، ج ۲۹، ص۲۴۱</ref> روایاتی که به عاقبت متکبران در روز [[قیامت]] می‌پردازد؛ <ref>ورّام، ج ۱، ص۱۹۸-۱۹۹؛ فیض کاشانی، ص۹۰؛ مجلسی، ج ۷۰، ص۲۳۵؛ نراقی، ج ۱، ص۳۸۲</ref> و روایاتی در بیان [[سیره پیامبر(ص)]] و [[اهل بیت]] علیهم السلام در تقبیح کبر و مدح [[تواضع]].<ref>سمرقندی، ص۱۱۶-۱۱۷؛ ماوردی، ص۲۳۳؛ غزالی، ۱۳۶۱ ش، ج ۲، ص۲۴۹-۲۵۱؛ ورّام، ج ۱، ص۲۰۰-۲۰۱؛ نراقی، ج ۱، ص۳۹۱ ۳۹۴</ref> آنچه از مضمون این روایات برمی‌آید، اهمیت دوری از تکبر در امر [[ایمان]] است؛ چنانکه هماهنگ با [[قرآن کریم]] تکبر را منافی ایمان و مانع از تسلیم‌شدن به حق خوانده‌اند.<ref>مجلسی، ج ۷۰، ص۲۳۵؛ برای بحث مفصّل درباره آیات و روایات مربوط به تکبر رجوع کنید به همان، ص۱۷۹-۲۲۸</ref>
[[روایات]] در مذمت تکبر فراوان است و طیف وسیعی از مصادیق را در برمی‌گیرد. [[امام صادق(ع)]] در آغاز [[حدیث جنود عقل و جهل]] روایت مشهور به شمارش (جنود= لشگریان) عقل و جهل، پس از اشاره به خلقت جهل، استکبار جهل را سبب [[لعن|ملعون]] شدن او از سوی خداوند دانسته و در ادامه [[تواضع]] را نوزدهمین لشگر از لشگریان عقل و نقطه مقابلش تکبر را از لشگریان جهل برشمرده است التَّوَاضُعُ وَ ضِدَّهُ الْكِبْرَ. <ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۱.</ref>  از جمله، روایات در مذمت تکبر روایاتی است که به تکبر [[شیطان]] اشاره دارد؛ <ref>نهج البلاغة، ج ۲، ص۱۳۷-۱۳۹، خطبة قاصعه؛ حارث محاسبی، ص۳۷۸؛ ابن قُدامه مَقدِسی، ص۲۲۷</ref> روایاتی که تکبر را از [[اخلاق]] [[کافر|کفار]] می‌شمرد<ref>حارث محاسبی، ص۳۷۵، ۳۷۹؛ سمرقندی، ص۱۱۷ </ref> و سبب وجوب [[نماز]] را غلبه عرب جاهلی بر کبر می‌خواند؛ <ref>حارث محاسبی، ص۳۷۸-۳۷۹؛ ورّام، ج ۱، ص۲۰۸؛ مجلسی، ج ۲۹، ص۲۴۱</ref> روایاتی که به عاقبت متکبران در روز [[قیامت]] می‌پردازد؛ <ref>ورّام، ج ۱، ص۱۹۸-۱۹۹؛ فیض کاشانی، ص۹۰؛ مجلسی، ج ۷۰، ص۲۳۵؛ نراقی، ج ۱، ص۳۸۲</ref> و روایاتی در بیان [[سیره پیامبر(ص)]] و [[اهل بیت]] علیهم السلام در تقبیح کبر و مدح [[تواضع]].<ref>سمرقندی، ص۱۱۶-۱۱۷؛ ماوردی، ص۲۳۳؛ غزالی، ۱۳۶۱ ش، ج ۲، ص۲۴۹-۲۵۱؛ ورّام، ج ۱، ص۲۰۰-۲۰۱؛ نراقی، ج ۱، ص۳۹۱ ۳۹۴</ref> آنچه از مضمون این روایات برمی‌آید، اهمیت دوری از تکبر در امر [[ایمان]] است؛ چنانکه هماهنگ با [[قرآن کریم]] تکبر را منافی [[ایمان]] و مانع از تسلیم‌شدن به حق خوانده‌اند.<ref>مجلسی، ج ۷۰، ص۲۳۵؛ برای بحث مفصّل درباره آیات و روایات مربوط به تکبر رجوع کنید به همان، ص۱۷۹-۲۲۸</ref>


==در علم اخلاق==
==در علم اخلاق==
۱۸٬۴۲۹

ویرایش