حوا: تفاوت میان نسخهها
←حوا در کتب تاریخی
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
=== حوا در کتب تاریخی === | === حوا در کتب تاریخی === | ||
با اینکه در منابع حدیثی شیعه و سنّی، روایات معدودی درباره حوا آمده است، در کتابهای تاریخ، تراجم و قصص انبیا روایاتی فراوان، گوناگون و غالباً از گونه [[اسرائیلیات]] دیده میشود.<ref>عبدالرحمان ربیع، الاسرائیلیات فی تفسیرالطبری: دراسة فی اللغة و المصادر العبریه، ج۱، ص۱۰۶۱۰۸؛ محمد قاسمی، اسرائیلیات و تأثیر آن بر داستانهای انبیا در تفاسیر قرآن، ج۱، ص۲۴۰۲۶۲.</ref> بنابراین روایات، هنگامی که خدا حضرت آدم را در [[بهشت آدم|بهشت]] ساکن کرد، وی تنها بود. سپس خدا او را به خوابی عمیق فرو برد و حوّا را از یکی از دندههای پهلوی چپش خلق کرد. در طول این عمل، آدم هیچ دردی حس نکرد، زیرا در غیر این صورت میلی به زن نمیداشت. سپس بر حوّا | با اینکه در منابع حدیثی شیعه و سنّی، روایات معدودی درباره حوا آمده است، در کتابهای تاریخ، تراجم و قصص انبیا روایاتی فراوان، گوناگون و غالباً از گونه [[اسرائیلیات]] دیده میشود.<ref>عبدالرحمان ربیع، الاسرائیلیات فی تفسیرالطبری: دراسة فی اللغة و المصادر العبریه، ج۱، ص۱۰۶۱۰۸؛ محمد قاسمی، اسرائیلیات و تأثیر آن بر داستانهای انبیا در تفاسیر قرآن، ج۱، ص۲۴۰۲۶۲.</ref> بنابراین روایات، هنگامی که خدا حضرت آدم را در [[بهشت آدم|بهشت]] ساکن کرد، وی تنها بود. سپس خدا او را به خوابی عمیق فرو برد و حوّا را از یکی از دندههای پهلوی چپش خلق کرد. در طول این عمل، آدم هیچ دردی حس نکرد، زیرا در غیر این صورت میلی به زن نمیداشت. سپس بر حوّا لباسهای بهشتی پوشاندند، وی را آراستند و بالای سر آدم نشاندند. آدم پس از بیدار شدن او را دید و وی را حوّا نامید. | ||
[[پرونده:نمایی قدیمی از مرقد حوا در جده.jpg|بندانگشتی|300px|نمایی قدیمی از مرقد حوا در جده (۱۹۱۸م)]] | [[پرونده:نمایی قدیمی از مرقد حوا در جده.jpg|بندانگشتی|300px|نمایی قدیمی از مرقد حوا در جده (۱۹۱۸م)]] | ||
در همین منابع آمده است که آدم و حوّا در بهشت در ناز و نعمت بودند، اما ابلیس، که از دهان مار سخن میگفت، با کمک طاووس آنها را فریب داد و میوه ممنوعه (جاودانگی) را ابتدا حوّا و سپس آدم خورد. در روایتی آمده است تا زمانی که آدم عقل سلیم داشت از میوه ممنوعه نخورد، ازاینرو، حوّا به او شراب نوشاند و سپس او را نزد درخت برد و وادار به خوردن از میوه آن نمود. | در همین منابع آمده است که آدم و حوّا در بهشت در ناز و نعمت بودند، اما ابلیس، که از دهان مار سخن میگفت، با کمک طاووس آنها را فریب داد و میوه ممنوعه (جاودانگی) را ابتدا حوّا و سپس آدم خورد. در روایتی آمده است تا زمانی که آدم عقل سلیم داشت از میوه ممنوعه نخورد، ازاینرو، حوّا به او [[خمر|شراب]] نوشاند و سپس او را نزد درخت برد و وادار به خوردن از میوه آن نمود. | ||
آدم و حوّا در پی تخلف از امر الهی و خوردن [[شجره ممنوعه|میوه ممنوعه]]، محکوم و از [[بهشت آدم|بهشت]] رانده شدند. علاوه بر جزاهای مشترک، به حوّا و سپس همه زنان پس از او جزاهای بسیار دیگری از جمله [[حیض|عادت ماهانه]]، حاملگی و درد زایمان داده شد. پس از رانده شدن از بهشت، آدم در [[هند]] و حوّا در جده فرود آمد و پس از | آدم و حوّا در پی تخلف از امر الهی و خوردن [[شجره ممنوعه|میوه ممنوعه]]، محکوم و از [[بهشت آدم|بهشت]] رانده شدند. علاوه بر جزاهای مشترک، به حوّا و سپس همه زنان پس از او جزاهای بسیار دیگری از جمله [[حیض|عادت ماهانه]]، حاملگی و درد زایمان داده شد. پس از رانده شدن از بهشت، آدم در [[هند]] و حوّا در جده فرود آمد و پس از [[توبه]]، در [[عرفات]] با یکدیگر ملاقات کردند. آنان بعضی از [[مناسک حج]] را به جای آوردند و حوّا برای نخستین بار حیض شد. آدم پایش را بر زمین کوبید و آب [[زمزم]] جاری شد و حوّا با آن غسل کرد. حوّا از بیست بار وضع حمل چهل بچه به دنیا آورد. او یک سال پس از آدم درگذشت و در جوارش به خاک سپرده شد.<ref>ابن هشام، کتاب التیجان فی ملوک حمیر، ج۱، ص۱۴۲۶؛ ابن قتیبه، المعارف، ج۱، ص۱۵؛ ثعلبی، قصص الانبیاء، ج۱، ص۲۵۴۱؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق،الناشر: دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع، ج۶۹، ص۱۰۱–۱۱۱؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۱، ص۳۲۵۳؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ص۹۹–۱۲۲.</ref> | ||
=== مدفن حوا === | === مدفن حوا === |