Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۴۹
ویرایش
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (←حجت ظاهری و باطنی) |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
اتمام حجت مفهومی است که هم در دانش کلام و اعتقادات مورد استفاده است هم در دانش فقه. این بحث به تکلیف جاهل قاصر و مقصر پیوند دارد | اتمام حجت مفهومی است که هم در دانش کلام و اعتقادات مورد استفاده است هم در دانش فقه. این بحث به تکلیف جاهل قاصر و مقصر پیوند دارد | ||
به گفته [[سید محمدتقی مدرسی|مُدرّسی]] مفسر و فقیه شیعه، اتمام حجت از طریق تبیین راههای هدایت انسانها یکی از نشانهها رحمت خداوند بر مردم است<ref>مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۲۴۴.</ref> چنان که بدون اتمام حجت کسی را هم عذاب نمیکند<ref>مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۵، ص۳۷۵.</ref> و به گفته [[سید محمد حسینی شیرازی|شیرازی]] دیگر فقیه و مفسر شیعه حتی استدلال عقلی هم برای اتمام حجت کافی نیست و خداوند برای عذاب باید حجت ظاهری بیاورد.<ref>شیرازی، تقریب القرآن الی الاذهان، ۱۴۲۴ق، ج۳، ص۲۹۶.</ref> هر چند مفسران تفسیر نمونه معتقدند در برخی مباحث دلایل عقلی برای امام حجت کافی است و آیه ۱۵ سوره اسراء ناظر به عذاب دنیوی است که برای آن اتمام حجت عقلی کافی نیست.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۵۲.</ref> | به گفته [[سید محمدتقی مدرسی|مُدرّسی]] مفسر و فقیه شیعه، اتمام حجت از طریق تبیین راههای هدایت انسانها یکی از نشانهها رحمت خداوند بر مردم است<ref>مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۲۴۴.</ref> چنان که بدون اتمام حجت کسی را هم عذاب نمیکند<ref>مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۵، ص۳۷۵.</ref> و به گفته [[سید محمد حسینی شیرازی|شیرازی]] دیگر فقیه و مفسر شیعه حتی استدلال عقلی هم برای اتمام حجت کافی نیست و خداوند برای عذاب باید حجت ظاهری بیاورد.<ref>شیرازی، تقریب القرآن الی الاذهان، ۱۴۲۴ق، ج۳، ص۲۹۶.</ref> هر چند مفسران تفسیر نمونه معتقدند در برخی مباحث دلایل عقلی برای امام حجت کافی است و آیه ۱۵ سوره اسراء ناظر به عذاب دنیوی است که برای آن اتمام حجت عقلی کافی نیست.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۵۲.</ref> ولی مطهری عذاب اخروی را هم مشروط به اتمام حجت با آمدن پیامبران میداند.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ج۲۷، ص۷۵۵.</ref> | ||
به گفته [[جعفر سبحانی]] متکلم و مفسر شیعه یکی از مصادیق اتمام حجت، حساب اعمال در قیامت است تا کسانی که عذاب میشوند بدانند که چرا عذاب میشوند.<ref>سبحانی، مفاهیم القرآن، ۱۴۲۱ق، ج۸، ص۲۴۱.</ref> | به گفته [[جعفر سبحانی]] متکلم و مفسر شیعه یکی از مصادیق اتمام حجت، حساب اعمال در قیامت است تا کسانی که عذاب میشوند بدانند که چرا عذاب میشوند.<ref>سبحانی، مفاهیم القرآن، ۱۴۲۱ق، ج۸، ص۲۴۱.</ref> | ||
به گفته مطهری گاه امتحان الهی برای آن است که برای خود فرد یا دیگران اتمام حجت بشود و روشن بشود که فردی که مجازات میشود یا پاداش میگیرد مستحق این پاداش یا مجازات است و امتحانکننده از پیش خود کاری انجام نداده است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ج۲۷، ص۳۹۱-۳۹۲.</ref> | |||
===مفهوم حجت=== | ===مفهوم حجت=== | ||
حجت در اصطلاح دانش اصول فقه و علم کلام چیزی است که بتوان به آن تمسک کرد و رفتار و باورهای خود را قابل دفاع دانست. این حجت میتواند از هر دو طرف باشد. به این معنا که هم خداوند در مقام مؤاخذه علیه بندگانش از آن استفاده میکند<ref>طباطبائی، المیزان، ج۲۰، ص۱۴۷.</ref> و هم بندگان میتوانند برای بیان عذر خود به حجت استناد کنند. | حجت در اصطلاح دانش اصول فقه و علم کلام چیزی است که بتوان به آن تمسک کرد و رفتار و باورهای خود را قابل دفاع دانست. این حجت میتواند از هر دو طرف باشد. به این معنا که هم خداوند در مقام مؤاخذه علیه بندگانش از آن استفاده میکند<ref>طباطبائی، المیزان، ج۲۰، ص۱۴۷.</ref> و هم بندگان میتوانند برای بیان عذر خود به حجت استناد کنند. | ||
خط ۱۴: | خط ۱۶: | ||
پیامبران و امامان حجت ظاهری دانسته شدهاند. | پیامبران و امامان حجت ظاهری دانسته شدهاند. | ||
علامه طباطبائی مفهوم اتمام حجت را از [[آیه ۱۹ سوره مائده]] نیز استفاده کرده است <ref>طباطبائی، المیزان، ج۵، ص۲۴۳.</ref> نویسندگان [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]] نیز از [[آیه ۳۰ سوره انعام]] که درباره قیامت است مفهوم اتمام حجت را استفاده کردهاند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۵، | علامه طباطبائی مفهوم اتمام حجت را از [[آیه ۱۹ سوره مائده]] نیز استفاده کرده است <ref>طباطبائی، المیزان، ج۵، ص۲۴۳.</ref> نویسندگان [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]] نیز از [[آیه ۳۰ سوره انعام]] که درباره قیامت است مفهوم اتمام حجت را استفاده کردهاند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۵، ص۴۴۲؛ مطهری، مجموعه آثار، ج۳، ص۶۰۷.</ref> | ||
وظیفه [[نبوت|پیامبران]] نیز چیزی بیش از ابلاغ و اتمام حجت نیست<ref>طباطبائی، المیزان، ج۱۷، ص۷۴.</ref> چنان که مفسر دیگری ذیل [[آیه ۱۱ سوره انعام]] که بشری بودن انبیاء سخن میگوید تصریح کرده است که هدف فرستادن پیامبران اتمام حجت است.<ref>مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۲۳.</ref> چنان که همین نکته بر اساس جملاتی از خطبه اول [[نهج البلاغه]] نیز تبیین کردهاند.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۲۱۶.</ref> | وظیفه [[نبوت|پیامبران]] نیز چیزی بیش از ابلاغ و اتمام حجت نیست<ref>طباطبائی، المیزان، ج۱۷، ص۷۴.</ref> چنان که مفسر دیگری ذیل [[آیه ۱۱ سوره انعام]] که بشری بودن انبیاء سخن میگوید تصریح کرده است که هدف فرستادن پیامبران اتمام حجت است.<ref>مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۲۳.</ref> چنان که همین نکته بر اساس جملاتی از خطبه اول [[نهج البلاغه]] نیز تبیین کردهاند.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۲۱۶.</ref> | ||
خط ۲۰: | خط ۲۲: | ||
عقل/ پیامبران قرآن/ روایات/ عالمان و مجتهدان/ | عقل/ پیامبران قرآن/ روایات/ عالمان و مجتهدان/ | ||
===در فقه و کلام=== | ===در فقه و کلام=== | ||
اتمام حجت با معجزه چنانکه طباطبائی همه [[معجزه|معجزات]] را برای اتمام حجت میداند<ref>طباطبائی، المیزان، ج۶، ص۲۲۶.</ref> | اتمام حجت با معجزه چنانکه طباطبائی همه [[معجزه|معجزات]] را برای اتمام حجت میداند<ref>طباطبائی، المیزان، ج۶، ص۲۲۶.</ref> [[مرتضی مطهری|مطهری]] الاهیدان شیعه تصریح میکند وقتی اتمام حجت بشود دیگر پیامبران معجزه نمیآورند<ref>مطهری، مجموعه آثار، ج۱۶، ص۸۹.</ref> | ||
اتمام حجت برای شروع جنگ<ref>طباطبائی، المیزان، ج۲، ص۶۸.</ref> | اتمام حجت برای شروع جنگ<ref>طباطبائی، المیزان، ج۲، ص۶۸.</ref> | ||
اتمام حجت برای پذیرش خلافت از سوی امام علی(ع) بر اساس [[خطبه شقشقیه]]<ref>مطهری، مجموعه آثار، ج۱۷، ص۱۴۶-۱۴۷.</ref> و نیز پذیرش [[نامههای کوفیان به امام حسین(ع)|دعوت کوفیان]] از سوی امام حسین(ع)<ref>مطهری، مجموعه آثار، ج۱۶، ص۶۴۳ و ج۱۷، ص۱۴۳.</ref> | |||
چنان که از [[آیه ۵۹ سوره قصص]] نیز استفاده شده است که [[عذاب دنیوی]] (عذاب استیصال) بدون اتمام حجت انجام نمیشود.<ref>طباطبائی، المیزان، ج۱۶، ص۶۲.</ref> | چنان که از [[آیه ۵۹ سوره قصص]] نیز استفاده شده است که [[عذاب دنیوی]] (عذاب استیصال) بدون اتمام حجت انجام نمیشود.<ref>طباطبائی، المیزان، ج۱۶، ص۶۲.</ref> | ||
خط ۳۴: | خط ۳۸: | ||
* طباطبائی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق. | * طباطبائی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق. | ||
* مدرسی، سید محمدتقی، من هدی القرآن، تهران، انتشارات دار محبی الحسین، ۱۴۱۹ق. | * مدرسی، سید محمدتقی، من هدی القرآن، تهران، انتشارات دار محبی الحسین، ۱۴۱۹ق. | ||
* مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا. | |||
* مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش. | * مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش. | ||
* مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش. | * مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش. |