سوره عبس: تفاوت میان نسخهها
←شأن نزول
(←شأن نزول: اصلاح ارقام) |
|||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
<br /> | <br /> | ||
بسیاری از [[عالمان شیعه]] از جمله [[سید مرتضی]] و [[علامه طباطبایی]] شأن نزول اول را نادرست دانستهاند. علامه طباطبایی معتقد است آیات این سوره دلالت روشنی ندارند که مراد از آن شخصِ عتاب شده، پیامبر(ص) باشد، بلکه شواهدی وجود دارد که میرساند منظور، فرد دیگری است؛ مانند اینکه پیامبر(ص) حتی با [[کفار]] نیز عبوس نبود چه برسد با [[مؤمنان]]. ضمن آنکه خداوند در [[سوره قلم]] که پیش از سوره عبس نازل شده، [[اخلاق]] پیامبر(ص) را عظیم شمرده است.{{یاد|«وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ» (سوره قلم، آیه ۴).}} همچنین پیش از این در [[آیات]] بسیاری به پیامبر دستور داده بود در برابر مؤمنان [[تواضع|متواضع]] باشد و اعتنایی به زرق و برق دنیا نکند.{{یاد|مثل «خویشاوندان نزديکت را انذار کن و بال و پر خود را براى مؤمنانی كه از تو پیروى میکنند بگستر» (سوره شعراء، آيات ۲۱۴-۲۱۵) «هرگز چشم خود را به نعمتهایی كه به گروههایی از آنها (كفار) دادیم، میفكن و به خاطر آنچه آنها دارند غمگین مباش و بال و پر خود را براى مؤمنان فرود آر» (سوره حجر، آيه ۸۸)}} علاوه بر این ترشرویی به فقرا از نظر عقلی قبیح است و ممکن نیست از پیامبر سر بزند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۹۷۴م، ج۲۰، ص۲۰۳.</ref>تفسیر هم این گونه است مقدماتی دارد اصول کلی دارد که ما در هر جا شک کردیم به این اصول کلی تمسک میکنیم اصلاً قاعده کلی که در هر علمی است برای همین است. | بسیاری از [[عالمان شیعه]] از جمله [[سید مرتضی]] و [[علامه طباطبایی]] شأن نزول اول را نادرست دانستهاند. علامه طباطبایی معتقد است آیات این سوره دلالت روشنی ندارند که مراد از آن شخصِ عتاب شده، پیامبر(ص) باشد، بلکه شواهدی وجود دارد که میرساند منظور، فرد دیگری است؛ مانند اینکه پیامبر(ص) حتی با [[کفار]] نیز عبوس نبود چه برسد با [[مؤمنان]]. ضمن آنکه خداوند در [[سوره قلم]] که پیش از سوره عبس نازل شده، [[اخلاق]] پیامبر(ص) را عظیم شمرده است.{{یاد|«وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ» (سوره قلم، آیه ۴).}} همچنین پیش از این در [[آیات]] بسیاری به پیامبر دستور داده بود در برابر مؤمنان [[تواضع|متواضع]] باشد و اعتنایی به زرق و برق دنیا نکند.{{یاد|مثل «خویشاوندان نزديکت را انذار کن و بال و پر خود را براى مؤمنانی كه از تو پیروى میکنند بگستر» (سوره شعراء، آيات ۲۱۴-۲۱۵) «هرگز چشم خود را به نعمتهایی كه به گروههایی از آنها (كفار) دادیم، میفكن و به خاطر آنچه آنها دارند غمگین مباش و بال و پر خود را براى مؤمنان فرود آر» (سوره حجر، آيه ۸۸)}} علاوه بر این ترشرویی به فقرا از نظر عقلی قبیح است و ممکن نیست از پیامبر سر بزند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۹۷۴م، ج۲۰، ص۲۰۳.</ref>تفسیر هم این گونه است مقدماتی دارد اصول کلی دارد که ما در هر جا شک کردیم به این اصول کلی تمسک میکنیم اصلاً قاعده کلی که در هر علمی است برای همین است. | ||
===لزوم حفظ شؤون پیامبر در تفسیر=== | |||
[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]] از مراجع تقلید و مفسر شیعه معاصر براین باور است که تفسیر هم مانند دیگر علوم دارای قواعد کلیه تخصیصناپذیر است و آیه ﴿وَ إِنَّکَ لَعَلَی خُلُقٍ عَظِیمٍ﴾ یکی از آنها است. خُلق نورانی وجود مبارک پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) که به عظمت ستوده شده قاعده تخصیصناپذیر است؛ بنابراین هر جا در تفسیر قرآن از اول تا آخر در ارجاع ضمیر در مخاطب یا مغایب یا جایی شک کردیم یقین داریم که این نقص به پیغمبر برنمیگردد برای اینکه کسی که ﴿عَلَی خُلُقٍ عَظِیمٍ﴾ است که نمیآید فقیری را کنار بگذارد و یک غنیّ آن هم مثل [[ابوسفیان|اباسفیانها]] را ترجیح بدهد.<ref>https://javadi.esra.ir/fa/w/تفسیر-سوره-عبس-جلسه-1-1398/09/09-</ref> | [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]] از مراجع تقلید و مفسر شیعه معاصر براین باور است که تفسیر هم مانند دیگر علوم دارای قواعد کلیه تخصیصناپذیر است و آیه ﴿وَ إِنَّکَ لَعَلَی خُلُقٍ عَظِیمٍ﴾ یکی از آنها است. خُلق نورانی وجود مبارک پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) که به عظمت ستوده شده قاعده تخصیصناپذیر است؛ بنابراین هر جا در تفسیر قرآن از اول تا آخر در ارجاع ضمیر در مخاطب یا مغایب یا جایی شک کردیم یقین داریم که این نقص به پیغمبر برنمیگردد برای اینکه کسی که ﴿عَلَی خُلُقٍ عَظِیمٍ﴾ است که نمیآید فقیری را کنار بگذارد و یک غنیّ آن هم مثل [[ابوسفیان|اباسفیانها]] را ترجیح بدهد.<ref>https://javadi.esra.ir/fa/w/تفسیر-سوره-عبس-جلسه-1-1398/09/09-</ref> | ||