Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۵۹۰
ویرایش
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
شاطبی برای اثبات حجیت سنت صحابه به روایات و آیاتی از قرآن استدلال کرده که به بیان زیر است:<ref>شاطبی، الموافقات، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۴۴۶.</ref> | شاطبی برای اثبات حجیت سنت صحابه به روایات و آیاتی از قرآن استدلال کرده که به بیان زیر است:<ref>شاطبی، الموافقات، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۴۴۶.</ref> | ||
*مطابق [[آیه ۱۱۰ سوره آل عمران]]، «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ؛ شما بهترین امتی هستید که برای مردم ظاهر شدهاید.»، امت رسول خدا، بر سایر امتها برتری دارد و صحابه رسول خدا که مباشرین وحی محسوب میشوند، مخاطبان خاص و اولین کسانی هستند که مشمول خطاب این آیهاند.<ref>شاطبی، الموافقات، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۴۴۷-۴۴۸.</ref> در نقد این دلیل گفتهاند که برتری امت پیامبر بر سایر امتها بدین معنا نیست که تک تک افراد این امت در همه حال و در هر موقعیتی، برترین هستند؛ ضمن آن که بنا به آنچه در ادامه آیه آمده «تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ» این افضلیت به جهت تشریع [[امر به معروف و نهی از منکر]] و عمل به آن در امت پیامبر، نسبت به سایر امتها است.<ref>حکیم، الاصول العامه للفقه المقارن، ۱۹۷۹م، ص۱۳۵.</ref> | *مطابق [[آیه ۱۱۰ سوره آل عمران]]، «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ؛ شما بهترین امتی هستید که برای مردم ظاهر شدهاید.»، امت رسول خدا، بر سایر امتها برتری دارد و صحابه رسول خدا که مباشرین وحی محسوب میشوند، مخاطبان خاص و اولین کسانی هستند که مشمول خطاب این آیهاند.<ref>شاطبی، الموافقات، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۴۴۷-۴۴۸.</ref> در نقد این دلیل گفتهاند که برتری امت پیامبر بر سایر امتها بدین معنا نیست که تک تک افراد این امت در همه حال و در هر موقعیتی، برترین هستند؛ ضمن آن که بنا به آنچه در ادامه آیه آمده «تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ» این افضلیت به جهت تشریع [[امر به معروف و نهی از منکر]] و عمل به آن در امت پیامبر، نسبت به سایر امتها است.<ref>حکیم، الاصول العامه للفقه المقارن، ۱۹۷۹م، ص۱۳۵.</ref> | ||
*براساس [[آیه ۱۴۲ سوره بقره]]، همه صحابه پیامبر، [[عدالت صحابه|عادل]] هستند و لذا سنت آنها معتبر و قابل اعتماد است.<ref>شاطبی، الموافقات، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۴۴۷.</ref> در نقد این دلیل گفتهاند براساس برخی آیات قرآن عدالت برای همه صحابه ثابت نیست؛ چرا که در آیاتی به صراحت برخی صحابه را به سبب آنکه به میدان جنگ پشت کردهاند،<ref>سوره آل عمران، آیه ۱۵۵.</ref> و گروهی که در تقسیم زکات به پیامبر خرده گرفتهاند<ref>سوره توبه، آیه ۵۸.</ref> را ملامت کرده و برخی دیگر را به صراحت فاسق شمرده است{{یاد|گفته میشود بیشتر مفسران شیعه و اهل سنت بر این نظرند که [[آیه ۶ سوره حجرات]] «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید اگر فاسقی برای شما خبری آورد، در آن تحقیق کنید.» در وصف [[ولید بن عقبه]] که یکی از صحابه بود نازل شده و قرآن به صراحت او را فاسق دانسته است.}} و این با عدالت داشتن همه صحابه سازگار نیست.<ref>مکارم شیرازی، دایرة المعارف فقه مقارن، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۱۷۲.</ref> | *براساس [[آیه ۱۴۲ سوره بقره]]، همه صحابه پیامبر، [[عدالت صحابه|عادل]] هستند و لذا سنت آنها معتبر و قابل اعتماد است.<ref>شاطبی، الموافقات، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۴۴۷.</ref> در نقد این دلیل گفتهاند براساس برخی آیات قرآن عدالت برای همه صحابه ثابت نیست؛ چرا که در آیاتی به صراحت برخی صحابه را به سبب آنکه به میدان جنگ پشت کردهاند،<ref>سوره آل عمران، آیه ۱۵۵.</ref> و گروهی که در تقسیم زکات به پیامبر خرده گرفتهاند<ref>سوره توبه، آیه ۵۸.</ref> را ملامت کرده و برخی دیگر را به صراحت فاسق شمرده است{{یاد|گفته میشود بیشتر مفسران شیعه و اهل سنت بر این نظرند که [[آیه ۶ سوره حجرات]] «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید اگر فاسقی برای شما خبری آورد، در آن تحقیق کنید.» در وصف [[ولید بن عقبه]] که یکی از صحابه بود نازل شده و قرآن به صراحت او را فاسق دانسته است. (ابنعاشور، التحریر و التنویر، ۱۹۸۴م، ج۲۶، ص۲۲۸؛ مکارم شیرازی، دایرة المعارف فقه مقارن، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۱۷۲.)}} و این با عدالت داشتن همه صحابه سازگار نیست.<ref>مکارم شیرازی، دایرة المعارف فقه مقارن، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۱۷۲.</ref> | ||
*در برخی روایات که در منابع اهل سنت آمده،<ref>ابنماجه، سنن ابنماجه، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۲۸؛ ترمذی، سنن ترمذی، ۱۳۹۵ق، ج۵، ص۴۴.</ref> به پیروی از صحابه و سنت آنها در کنار سنت پیامبر، دستور داده شده است.<ref>شاطبی، الموافقات، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۴۴۹.</ref> برخی علاوه بر خدشه وارد کردن به سند این روایات، گفتهاند بعید به نظر میرسد که این روایات از [[شارع]] صادر شده باشد؛ چرا که از مسائل واضح تاریخی این است که سیره خلفاء و صحابه گاهی با هم تناقض داشته است و بر شارع محال است که به تبعیت از امور متناقض امر کرده باشد.<ref>حکیم، الاصول العامه للفقه المقارن، ۱۹۷۹م، ص۱۳۹.</ref> به عنوان نمونه [[خلیفه اول]] سهطلاقه را در مجلس واحد، یک [[طلاق]] میدانست و [[خلیفه دوم]] آن را سه طلاق محسوب کرد و یا [[عمر بن خطاب]] دو متعه، یعنی [[متعة الحج]] و [[ازدواج موقت]] را حرام اعلام نمود، در حالی که خلیفه اول این دو را ممنوع نکرده بود. این دو سیره متناقض نمیتواند هر دو به عنوان سنتی که حکایت از واقع میکند، محسوب شوند.<ref>حکیم، الاصول العامه للفقه المقارن، ۱۹۷۹م، ص۱۳۹.</ref> | *در برخی روایات که در منابع اهل سنت آمده،<ref>ابنماجه، سنن ابنماجه، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۲۸؛ ترمذی، سنن ترمذی، ۱۳۹۵ق، ج۵، ص۴۴.</ref> به پیروی از صحابه و سنت آنها در کنار سنت پیامبر، دستور داده شده است.<ref>شاطبی، الموافقات، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۴۴۹.</ref> برخی علاوه بر خدشه وارد کردن به سند این روایات، گفتهاند بعید به نظر میرسد که این روایات از [[شارع]] صادر شده باشد؛ چرا که از مسائل واضح تاریخی این است که سیره خلفاء و صحابه گاهی با هم تناقض داشته است و بر شارع محال است که به تبعیت از امور متناقض امر کرده باشد.<ref>حکیم، الاصول العامه للفقه المقارن، ۱۹۷۹م، ص۱۳۹.</ref> به عنوان نمونه [[خلیفه اول]] سهطلاقه را در مجلس واحد، یک [[طلاق]] میدانست و [[خلیفه دوم]] آن را سه طلاق محسوب کرد و یا [[عمر بن خطاب]] دو متعه، یعنی [[متعة الحج]] و [[ازدواج موقت]] را حرام اعلام نمود، در حالی که خلیفه اول این دو را ممنوع نکرده بود. این دو سیره متناقض نمیتواند هر دو به عنوان سنتی که حکایت از واقع میکند، محسوب شوند.<ref>حکیم، الاصول العامه للفقه المقارن، ۱۹۷۹م، ص۱۳۹.</ref> | ||