پرش به محتوا

بیعت عقبه: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۰ اکتبر ۲۰۱۴
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mohamadhaghani
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mohamadhaghani
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''بیعت عقبه''' نام بیعت مردم [[یثرب]] با [[رسول خدا(ص)]] می‌باشد. البته دو [[بیعت]] بین مردم [[مدینه]] و [[پیامبر اکرم (ص)]] انجام شد که اولی در سال دوازدهم و دومی در سال سیزدهم [[هجری قمری|هجری]] و هر دو به بیعت عقبه معروف است بعضی بیعت اول را '''بیعت النساء''' و بیعت دوم را '''بیعت الحرب''' نامیده‌اند این دو بیعت مقدمه [[هجرت]] پیامبر(ص) و مسلمانان از [[مکه]] به مدینه را فراهم نمود لذا از اهمیت فوق العاده‌ای برخوردار می‌باشد.
'''بیعت عقبه''' نام بیعت مردم [[یثرب]] با [[رسول خدا(ص)]] می‌باشد. البته دو [[بیعت]] بین مردم [[مدینه]] و [[پیامبر اکرم (ص)]] انجام شد که اولی در سال دوازدهم و دومی در سال سیزدهم [[هجری قمری|هجری]] و هر دو به بیعت عقبه معروف است بعضی بیعت اول را '''بیعت النساء''' و بیعت دوم را '''بیعت الحرب''' نامیده‌اند این دو بیعت مقدمه [[هجرت]] پیامبر(ص) و مسلمانان از [[مکه]] به مدینه را فراهم نمود لذا از اهمیت فوق العاده‌ای برخوردار می‌باشد.


==علت نام‌گذاری==
عقبه در لغت به معنای گردنه<ref>لسان العرب ج۱ص۶۲۱</ref>، راهی است که از آن به بالای کوه می‌روند.<ref>العرب ج۱ص۶۲۱</ref> از آنجا که دو بیعت پیامبر (ص) و مردم یثرب در عقبه‌ای (گردنه)میان [[منا]] و [[مکه]]، نزدیک مِنا به وقوع پیوست، این دو بیعت به بیعت عقبه مشهور شده‌اند.


==معنا شناسی==
فاصله این مکان با [[مکه]] حدود پنج کیلومتر است.<ref>یاقوت حموی، ج ۳، ص ۶۹۲ـ۶۹۳.</ref>
 
عقبه در لغت به معنای گردنه<ref>لسان العرب ج۱ص۶۲۱</ref>، راهی است که از آن به بالای کوه می‌روند.<ref>العرب ج۱ص۶۲۱</ref> و بیعت عقبه دراصطلاح به محل وقوع دو بیعتی که میان [[منا]] و [[مکه]]، نزدیک مِنا به وقوع پیوست می‌گویند فاصله این مکان با [[مکه]] حدود پنج کیلومتر است.<ref>یاقوت حموی، ج ۳، ص ۶۹۲ـ۶۹۳.</ref>
 


==مقدمات بیعت==
==مقدمات بیعت==
 
چون [[ابوطالب]] و [[خدیجه]] (در سال دهم [[بعثت]]) از دنیا رفتند، [[رسول خدا (ص)]] از یک سو کسی را که از او حمایت کند نداشت و از سوی دیگر سختگیری [[مشرکان]] بر ایشان بیشتر شده بود،<ref>طبری، ج ۲، ص ۳۴۳ـ۳۴۴؛ ابن هشام، ج ۱، ص ۲۸۰؛ حسن ابراهیم حسن، ج ۱، ص ۹۱</ref>در سال یازدهم بعثت، آن حضرت با شش تن از مردم [[یثرب]] (مدینه) روبرو شد. محل این ملاقات را بعضی نزدیک آن عقبه<ref>یاقوت حموی، ج ۳، ص ۶۹۳؛ طبری، ج ۲، ص ۳۵۳؛ حسن ابراهیم حسن، ج ۱، ص ۹۴؛ ابن سعد، ج ۱، ص ۲۱۸؛ ابن هشام، ج ۱، ص ۲۸۹؛ بلاذری، ج ۱، ص ۲۷۵</ref>و بعضی در [[منا]] نوشته‌اند.<ref>ابن سعد،ج ۱، ص۲۱۸</ref>این شش تن از قبیله [[اوس و خزرج|خزرج]] بودند.<ref>قس یاقوت حموی ، همانجا</ref> رسول خدا از هویت آنان سؤال کرد و آنها خود را از مردم خزرج معرفی کردند؛ پیامبر(ص) پرسید که شما از هم پیمانان و دوستان یهودید و پاسخ مثبت شنید. سپس با ایشان به گفتگو نشست ، [[اسلام]] را بر آنان عرضه داشت و برایشان [[قرآن]] خواند. اطلاعات پراکنده‌ای که مردم [[یثرب]] از [[یهود|یهودیان]] درباره ظهور پیامبری در [[مکه]] به دست آورده بودند موجب توجه آنان به [[حضرت محمد (ص)]] شد و این امید را ایجاد کرد که با حضور ایشان در یثرب بتوانند از ادامه دشمنی و جنگ بین دو قبیله [[اوس و خزرج|اوس و خزرج]] پیشگیری کنند. اینان چون به مدینه بازگشتند، داستان ظهور پیامبر را با مردم گفتند.
چون [[ابوطالب]] و [[خدیجه]] (در سال دهم [[بعثت]]) از دنیا رفتند، [[پیامبر اکرم (ص)|رسول خدا]] صلی الله علیه وآله وسلم از یک سو کسی را که از او حمایت کند نداشت و از سوی دیگر سختگیری [[مشرکان]] بر ایشان بیشتر شده بود،<ref>طبری، ج ۲، ص ۳۴۳ـ۳۴۴؛ ابن هشام، ج ۱، ص ۲۸۰؛ حسن ابراهیم حسن، ج ۱، ص ۹۱</ref>در سال یازدهم بعثت، آن حضرت با شش تن از مردم [[یثرب]] (مدینه) روبرو شد. محل این ملاقات را بعضی نزدیک آن عقبه<ref>یاقوت حموی، ج ۳، ص ۶۹۳؛ طبری، ج ۲، ص ۳۵۳؛ حسن ابراهیم حسن، ج ۱، ص ۹۴؛ ابن سعد، ج ۱، ص ۲۱۸؛ ابن هشام، ج ۱، ص ۲۸۹؛ بلاذری، ج ۱، ص ۲۷۵</ref>و بعضی در [[منا]] نوشته‌اند.<ref>ابن سعد،ج ۱، ص۲۱۸</ref>این شش تن از قبیله [[اوس و خزرج|خزرج]] بودند.<ref>قس یاقوت حموی ، همانجا</ref> رسول خدا از هویت آنان سؤال کرد و آنها خود را از مردم خزرج معرفی کردند؛ پیامبر(ص) پرسید که شما از هم پیمانان و دوستان یهودید و پاسخ مثبت شنید. سپس با ایشان به گفتگو نشست ، [[اسلام]] را بر آنان عرضه داشت و برایشان [[قرآن]] خواند. اطلاعات پراکنده‌ای که مردم [[یثرب]] از [[یهود|یهودیان]] درباره ظهور پیامبری در [[مکه]] به دست آورده بودند موجب توجه آنان به [[حضرت محمد]] صلی الله علیه واله وسلم شد و این امید را ایجاد کرد که با حضور ایشان در یثرب بتوانند از ادامه دشمنی و جنگ بین دو قبیله [[اوس و خزرج|اوس و خزرج]] پیشگیری کنند. اینان چون به مدینه بازگشتند، داستان ظهور پیامبر را با مردم گفتند.
 


== بیعت اول عقبه ==
== بیعت اول عقبه ==
این بیعت که به بیعت النساء هم معروف است در سال دوازدهم بعثت، در [[موسم حج]]، دوازده تن از هفت خانواده از دو قبیله اوس و خزرج در عقبه با پیامبر(ص) دیدار کردند و [[اسلام]] آورده و با رسول خدا(ص) بیعت نمودند.
این بیعت که به بیعت النساء هم معروف است در سال دوازدهم بعثت، در [[موسم حج]]، دوازده تن از هفت خانواده از دو قبیله اوس و خزرج در عقبه با پیامبر(ص) دیدار کردند و [[اسلام]] آورده و با رسول خدا(ص) بیعت نمودند.


===مفاد بیعت اول عقبه===
===مفاد بیعت اول عقبه===
 
# در پرستش [[خدا]] شریکی برای او نگیرند.
۱.در پرستش [[خدا]] شریکی برای او نگیرند.
# دزدی و زنا نکنند، فرزندان خود را نکشند.
۲.دزدی و زنا نکنند، فرزندان خود را نکشند.
# بهتان نزنند.
۳.بهتان نزنند.
# رسول خدا(ص) را در آنچه به خیر و صلاح است نافرمانی نکنند.
۴.رسول خدا(ص) را در آنچه به خیر و صلاح است نافرمانی نکنند.
اگر بدین بیعت وفا کردند، [[بهشت]] از آن آنان خواهد بود و اگر خلاف نمودند، با خداست که آنان را ببخشد یا عذاب کند. این بیعت را [[بیعت النساء]] گفته‌اند.<ref>حسن ابراهیم حسن ، ج ۱، ص ۹۴ـ ۹۵؛ بلاذری ، ج ۱، ص ۲۷۵ـ۲۷۶؛ ابن هشام ، ج ۱، ص ۲۸۹ـ۲۹۱،۲۹۳؛ ابن سعد، ج ۱، ص ۲۲۰؛ طبری ، ج ۲، ص ۳۵۳ـ ۳۵۷</ref>
اگر بدین بیعت وفا کردند، [[بهشت]] از آن آنان خواهد بود و اگر خلاف نمودند، با خداست که آنان را ببخشد یا عذاب کند. این بیعت را [[بیعت النساء]] گفته‌اند.<ref>حسن ابراهیم حسن ، ج ۱، ص ۹۴ـ ۹۵؛ بلاذری ، ج ۱، ص ۲۷۵ـ۲۷۶؛ ابن هشام ، ج ۱، ص ۲۸۹ـ۲۹۱،۲۹۳؛ ابن سعد، ج ۱، ص ۲۲۰؛ طبری ، ج ۲، ص ۳۵۳ـ ۳۵۷</ref>


===علت نامگذاری به بیعت النساء===
===علت نام‌گذاری به بیعت النساء===
 
در علت نامگذاری این بیعت به بیعت النساء چند احتمال مطرح کرده‌اند:
در علت نامگذاری این بیعت به بیعت النساء چند احتمال مطرح کرده‌اند:


خط ۳۶: خط ۳۰:


=== اولین اقدام پیامبر(ص) بعد از این بیعت===
=== اولین اقدام پیامبر(ص) بعد از این بیعت===
پس از این بیعت بود که رسول خدا(ص) [[مصعب بن عمیر|مُصعب بن عُمیر]]، را همراه آنان فرستاد تا به آنها [[قرآن]] تعلیم دهد.<ref>طبری ، ج ۲، ص ۳۵۷؛ ابن سعد، همانجا؛ ابن هشام ، ج ۱، ص ۲۹۳؛ بلاذری ، ج ۱، ص ۲۷۶؛ حسن ابراهیم حسن ، همانجا</ref>
پس از این بیعت بود که رسول خدا(ص) [[مصعب بن عمیر|مُصعب بن عُمیر]]، را همراه آنان فرستاد تا به آنها [[قرآن]] تعلیم دهد.<ref>طبری ، ج ۲، ص ۳۵۷؛ ابن سعد، همانجا؛ ابن هشام ، ج ۱، ص ۲۹۳؛ بلاذری ، ج ۱، ص ۲۷۶؛ حسن ابراهیم حسن ، همانجا</ref>
البته بعضی مورخان فرستادن مصعب را بعد از بیعت دوم نوشته‌اند.<ref>بلاذری ، ج ۱، ص ۲۷۷</ref>
البته بعضی مورخان فرستادن مصعب را بعد از بیعت دوم نوشته‌اند.<ref>بلاذری ، ج ۱، ص ۲۷۷</ref>


==بیعت دوم عقبه  ==
==بیعت دوم عقبه  ==
بیعت دوم در عقبه که به بیعت الحرب هم معروف شد در موسم [[حج]] سال سیزدهم [[بعثت]] واقع شد. در این سال هفتاد مرد یا هفتاد و دو مرد و دو زن در عقبه حاضر شدند، و از آن سو [[عباس بن عبدالمطلب]] عموی پیامبر، نیز با رسول خدا(ص) حاضر شد.
بیعت دوم در عقبه که به بیعت الحرب هم معروف شد در موسم [[حج]] سال سیزدهم [[بعثت]] واقع شد. در این سال هفتاد مرد یا هفتاد و دو مرد و دو زن در عقبه حاضر شدند، و از آن سو [[عباس بن عبدالمطلب]] عموی پیامبر، نیز با رسول خدا(ص) حاضر شد.
عباس به حاضران گفت : محمد از ماست و تا آنجا که توانسته‌ایم از او حمایت کرده‌ایم. اکنون او می‌خواهد نزد شما بیاید. اگر توان حمایت او را دارید، چه بهتر، وگرنه او را نزد ما رها کنید. گفتند: با او بیعت (و عهد) می‌کنیم که با هر که جنگ کند بجنگیم و با هر که آشتی کند، در آشتی باشیم.
عباس به حاضران گفت : محمد از ماست و تا آنجا که توانسته‌ایم از او حمایت کرده‌ایم. اکنون او می‌خواهد نزد شما بیاید. اگر توان حمایت او را دارید، چه بهتر، وگرنه او را نزد ما رها کنید. گفتند: با او بیعت (و عهد) می‌کنیم که با هر که جنگ کند بجنگیم و با هر که آشتی کند، در آشتی باشیم.


===علت نامگذاری به بیعت الحرب===
===علت نامگذاری به بیعت الحرب===
بدان علت که مردم [[یثرب]] عهد کردند تا هرکه با پیامبر جنگید با او بجنگند از این روی به این بیعت، بیعت الحرب گفته‌اند. برخی از [[انصار]] آمادگی خود را برای جنگ از همان شب اول اعلام کردند. تا جایی که [[عباس بن عباده]] بعد از بیعت به پیامبر گفت که اگر امر کنید هر آینه بر کفاری که در [[منا]] مشغول به اعمال حج می‌باشند حمله می‌کنیم ولی پیامبر به آنان اجازه نداد وفرمود به سوی ارحام و خویشاوندان خود برگردید.<ref>ابن هشام،ج‏۱،ص:۴۴۸</ref>
بدان علت که مردم [[یثرب]] عهد کردند تا هرکه با پیامبر جنگید با او بجنگند از این روی به این بیعت، بیعت الحرب گفته‌اند. برخی از [[انصار]] آمادگی خود را برای جنگ از همان شب اول اعلام کردند. تا جایی که [[عباس بن عباده]] بعد از بیعت به پیامبر گفت که اگر امر کنید هر آینه بر کفاری که در [[منا]] مشغول به اعمال حج می‌باشند حمله می‌کنیم ولی پیامبر به آنان اجازه نداد وفرمود به سوی ارحام و خویشاوندان خود برگردید.<ref>ابن هشام،ج‏۱،ص:۴۴۸</ref>


===ثمره بیعت عقبه===
===ثمره بیعت عقبه===
* پس از این بیعت بود که رسول خدا(ص) دوازده تن از مردم یثرب را به عنوان نقیب آنان انتخاب کرد.<ref>حسن ابراهیم حسن ، ج ۱، ص ۹۶ـ ۹۸؛ بلاذری ، ج ۱، ص ۲۷۷ـ ۲۷۸؛ ابن سعد، ج ۱، ص ۲۲۱ـ۲۲۲؛ طبری ، ج ۲، ص ۳۶۲ـ۳۶۳؛ ابن هشام ، ج ۱، ص ۳۰۰ـ۳۰۱.</ref>
* پس از این بیعت بود که رسول خدا(ص) دوازده تن از مردم یثرب را به عنوان نقیب آنان انتخاب کرد.<ref>حسن ابراهیم حسن ، ج ۱، ص ۹۶ـ ۹۸؛ بلاذری ، ج ۱، ص ۲۷۷ـ ۲۷۸؛ ابن سعد، ج ۱، ص ۲۲۱ـ۲۲۲؛ طبری ، ج ۲، ص ۳۶۲ـ۳۶۳؛ ابن هشام ، ج ۱، ص ۳۰۰ـ۳۰۱.</ref>
* این بیعت، مقدمه [[هجرت]] [[حضرت محمد]] به یثرب شد.
* این بیعت، مقدمه [[هجرت]] [[حضرت محمد]] به یثرب شد.
کاربر ناشناس