پرش به محتوا

روضه ساربان: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۵۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{سوگواری محرم}}
{{سوگواری محرم}}
'''روضه ساربان''' از روضه‌های [[شام غریبان (آیین)|شام غریبان]] است. در این روضه به ماجرای بریدن انگشت [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] اشاره می‌شود که ساربان به طمع [[انگشتر]] و با عجله دست امام حسین (ع) را قطع می‌کند. البته گاهی آمدن نام ساربان در روضه‌ها اشاره به ساربانی است که [[اسیران کربلا|کاروان اسیران کربلا]] را به [[کوفه]] حرکت می‌دهد.
'''روضه ساربان''' از روضه‌های [[شام غریبان (آیین)|شام غریبان]] است. در این روضه به ماجرای بریدن انگشت [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] اشاره می‌شود که ساربان به طمع [[انگشتر]] و با عجله دست امام حسین (ع) را قطع می‌کند. البته گاهی آمدن نام ساربان در روضه‌ها اشاره به ساربانی است که [[اسیران کربلا|کاروان اسیران کربلا]] را به [[کوفه]] حرکت می‌دهد.
[[محمدباقر مجلسی]]، [[سید هاشم بحرانی]]، و [[فخرالدین طریحی]]، این ماجرا را نقل کرده‌اند؛ اما از آنجا که به نظر برخی عالمان آن را نپذیرفته‌اند. از نظر مخالفان این روایت، راوی این ماجرا موثق نیست. همچنین  وجود داستانی مشابه (که ممکن است منشأ جعل تاریخی آن به حساب آید)، آن را جزو تحریفات [[واقعه کربلا]] قرار می‌دهد.
==ساربان==
==ساربان==
بنا بر گزارش [[حسین بن حمدان خصیبی]] (متوفای ۳۳۴ق) در کتاب [[الهدایة الکبری (کتاب)|الهدایة الکبری]]، شخصی هنگام [[طواف]] در حالی که دو دست در بدن نداشت به تضرع و زاری می‌پرداخت، از او علت را جویا شدند، گفت زمانی که [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] راهی [[عراق]] شد من به عنوان ساربان در خدمت کاروان بودم و چشمم به کمربند امام افتاد از آنجا که این کمربند قیمتی بود منتظر فرصتی بودم تا آن را به دست آورم، پس از [[شهادت]] امام حسین(ع) در دل شب اقدام به بازکردن کمربند نمودم که امام با دست راست کمربند را گرفت و من با شمشیر شکست ای که آنجا بود دست راستش را قطع نمودم و حضرت با دست چپ مانع شدند که دست چپ را هم قطع نمودم وی ادامه می‌دهد که هودجی به زمین آمد که [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]، [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]]، [[امام حسن مجتبی علیه‌السلام|امام حسن(ع)]]، [[فرشته|ملائکه]] و [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت زهرا(س)]] در آن قرار داشتند. امام حسین(ع) در حالی که سر بریده‌اش روی گردن او قرار گرفت با مادرش فاطمه(س) سخن گفت و از من به مادرش و پیامبر(ص) شکایت کرد، پیامبر(ص) جلوی من آمد و مرا مورد عتاب قرار داد و [[نفرین]] کرد و همان‌جا دستان من قطع شد.<ref> خصیبی، هدایةالکبری، ۱۴۱۹ق، ص۲۰۸.</ref> بعضی نام وی را بریدة بن وائل گفته‌اند.<ref>محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۴۱۷ق، ص۲۱۹.</ref>  
بنا بر گزارش [[حسین بن حمدان خصیبی]] (متوفای ۳۳۴ق) در کتاب [[الهدایة الکبری (کتاب)|الهدایة الکبری]]، شخصی هنگام [[طواف]] در حالی که دو دست در بدن نداشت به تضرع و زاری می‌پرداخت، از او علت را جویا شدند، گفت زمانی که [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] راهی [[عراق]] شد من به عنوان ساربان در خدمت کاروان بودم و چشمم به کمربند امام افتاد از آنجا که این کمربند قیمتی بود منتظر فرصتی بودم تا آن را به دست آورم، پس از [[شهادت]] امام حسین(ع) در دل شب اقدام به بازکردن کمربند نمودم که امام با دست راست کمربند را گرفت و من با شمشیر شکست ای که آنجا بود دست راستش را قطع نمودم و حضرت با دست چپ مانع شدند که دست چپ را هم قطع نمودم وی ادامه می‌دهد که هودجی به زمین آمد که [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]، [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]]، [[امام حسن مجتبی علیه‌السلام|امام حسن(ع)]]، [[فرشته|ملائکه]] و [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت زهرا(س)]] در آن قرار داشتند. امام حسین(ع) در حالی که سر بریده‌اش روی گردن او قرار گرفت با مادرش فاطمه(س) سخن گفت و از من به مادرش و پیامبر(ص) شکایت کرد، پیامبر(ص) جلوی من آمد و مرا مورد عتاب قرار داد و [[نفرین]] کرد و همان‌جا دستان من قطع شد.<ref> خصیبی، هدایةالکبری، ۱۴۱۹ق، ص۲۰۸.</ref> بعضی نام وی را بریدة بن وائل گفته‌اند.<ref>محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۴۱۷ق، ص۲۱۹.</ref>  
confirmed، templateeditor
۲٬۹۶۸

ویرایش