پرش به محتوا

حسین خلیلی تهرانی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Fouladi
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:
| محل زندگی        =
| محل زندگی        =
| تاریخ وفات        = ۱۳۲۶ق
| تاریخ وفات        = ۱۳۲۶ق
| شهر وفات          = [[کوفه]] [[مسجد سهله]]
| شهر وفات          = [[کوفه]]، [[مسجد سهله]]
| محل دفن            = نجف
| محل دفن            = [[نجف]]
| استادان          =  [[مولی زین العابدین گلپایگانی]]، [[محمدحسن نجفی]] و [[شیخ انصاری]]
| استادان          =  [[مولی زین العابدین گلپایگانی]]، [[محمدحسن نجفی]] و [[شیخ انصاری]]
| شاگردان          = [[آقا ضیاء عراقی|آقاضیاءالدین عراقی]]، [[آقاحسین نجم آبادی]]، [[سیدمیرزاآقا دولت آبادی]]، [[سیدمحمد لواسانی]]، [[شیخ مرتضی آشتیانی]] و...
| شاگردان          = [[آقا ضیاء عراقی|آقاضیاءالدین عراقی]]، [[آقاحسین نجم آبادی]]، [[سیدمیرزاآقا دولت آبادی]]، [[سیدمحمد لواسانی]]، [[شیخ مرتضی آشتیانی]] و...
خط ۲۷: خط ۲۷:
| وب‌گاه رسمی        =
| وب‌گاه رسمی        =
}}
}}
'''میرزاحسین خلیلی تهرانی'''؛ (۱۲۳۰ق ـ ۱۳۲۶ق) [[فقیه]] و [[مرجع تقلید]] امامی [[قرن سیزدهم]] و [[قرن چهاردهم|چهاردهم]] و از رهبران روحانی [[نهضت مشروطه]] [[ایران]]. وی در [[نجف]] ازمحضر بزرگانی همچون [[محمدحسن نجفی]] (صاحب جواهر) و [[شیخ انصاری]] بهره علمی برد تا اینکه خود از مراجع بنام جهان [[تشیع]] شد وی از کسانی بود که به امور سیاسی و اجتماعی ایران با حساسیت ویژه می نگریست و در موارد زیادی نسبت به این مسایل واکنش نشان می داد از جمله در عزل [[امین السلطان]] (صدراعظم وقت ایران) و در جریان نهضت مشروطه تلاش های فراوانی انجام داد.
'''میرزاحسین خلیلی تهرانی''' (۱۲۳۰ق ـ ۱۳۲۶ق)، [[فقیه]] و [[مرجع تقلید]] امامی [[قرن سیزدهم]] و [[قرن چهاردهم|چهاردهم]] و از رهبران روحانی [[نهضت مشروطه]] [[ایران]]. در [[نجف]] از درس فقهایی مانند [[محمدحسن نجفی]] (صاحب جواهر) و [[شیخ انصاری]] بهره علمی برد تا اینکه خود از مراجع بنام جهان [[تشیع]] شد. وی از کسانی بود که به امور سیاسی و اجتماعی ایران با حساسیت ویژه می‌نگریست و در موارد زیادی نسبت به این مسایل واکنش نشان می‌داد؛ از جمله در عزل [[امین السلطان]] (صدر اعظم وقت ایران). او در جریان نهضت مشروطه تلاش‌های فراوانی انجام داد.


==ولادت و تحصیلات==
==ولادت و تحصیلات==
وی در سال ۱۲۳۰ق در [[نجف]] متولد شد.<ref>آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۴، جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۳</ref> ابتدا نزد پدرش [[خلیل طهرانی|حاج میرزا خلیل]]، و برادرش حاج ملاعلی، درس خواند و پس از اتمام مرحله سطح ، در محضر [[محمد حسن نجفی]] (صاحب جواهر، متوفی ۱۲۶۶) و بعد از وفات او در محضر شیخ انصاری (متوفی ۱۲۸۱) تحصیل کرد و از آنان و برخی دیگر از علما، از جمله مولی [[زین العابدین گلپایگانی]]، اجازه روایت گرفت. <ref>رجوع کنید به حرزالدین، ج ۱، ص ۲۷۹ـ ۲۸۰؛ آل محبوبه، ج ۲، ص ۲۲۶ـ۲۲۷؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۱، ص ۱۸۳، ج ۱۹، ص ۶۰</ref> سپس در نجف به تدریس [[فقه]] پرداخت. احاطه او بر فروع فقهی و تسلطش را در تدریس ستوده و گفته اند که از آرای بلند و قدرت بیان فوق العاده برخوردار بود.<ref>آل محبوبه، ج ۲، ص ۲۲۶؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۴، جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۳ ـ۵۷۴.</ref>
میرزا حسین، در سال ۱۲۳۰ق در [[نجف]] متولد شد.<ref>آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۴، جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۳</ref> ابتدا نزد پدرش [[خلیل طهرانی|حاج میرزا خلیل]]، و برادرش حاج ملاعلی، درس خواند و پس از اتمام مرحله سطح، در درس [[محمد حسن نجفی]] (صاحب جواهر، متوفی ۱۲۶۶) و بعد از وفات او در درس شیخ انصاری (متوفی ۱۲۸۱) حاضر می‌شد و از آنان و برخی دیگر از علما، از جمله مولی [[زین العابدین گلپایگانی]]، اجازه روایت گرفت.<ref>رجوع کنید به حرزالدین، ج ۱، ص ۲۷۹ـ ۲۸۰؛ آل محبوبه، ج ۲، ص ۲۲۶ـ۲۲۷؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۱، ص ۱۸۳، ج ۱۹، ص ۶۰</ref> سپس در نجف به تدریس [[فقه]] پرداخت. احاطه او بر فروع فقهی و همچنین تسلطش در تدریس، ستایش شده و گفته شده که از آرای بلند و قدرت بیان فوق‌العاده برخوردار بوده است.<ref>آل محبوبه، ج ۲، ص ۲۲۶؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۴، جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۳ ـ۵۷۴.</ref>


== مرجعیت ==
== مرجعیت ==
وی پس از وفات [[شیخ محمدحسین کاظمی]] (۱۳۰۸)، یکی از مراجع تقلید شد و در پی رحلت [[میرزای شیرازی]] (۱۳۱۲)، از بزرگترین مراجع تقلید به شمار آمد و مقلدان فراوانی در [[ایران]] و [[هند]] و [[عراق]] و دیگر بلاد [[اسلام|اسلامی]] یافت. <ref>حرزالدین، ج ۱، ص ۲۷۷؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۴، جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۴.</ref>
میرزا حسین خیلی تهرانی، پس از وفات [[شیخ محمدحسین کاظمی]] (۱۳۰۸)، یکی از مراجع تقلید شد و در پی رحلت [[میرزای شیرازی]] (۱۳۱۲)، از بزرگترین مراجع تقلید زمان خود به شمار می‌آمد و مقلدان فراوانی در [[ایران]]، [[هند]]، [[عراق]] و دیگر بلاد [[اسلام|اسلامی]] یافت.<ref>حرزالدین، ج ۱، ص ۲۷۷؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۴، جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۴.</ref>


==شاگردان==
==شاگردان==
در حلقه درس او فقهای نامداری شرکت می کردند. وی شاگردان فراوانی تربیت کرد که از آن جمله اند:
در حلقه درس او فقهای نامداری شرکت می‌کرده‌اند. وی شاگردان فراوانی تربیت کرد که از آن جمله‌اند:
* [[آقا ضیاء عراقی|آقاضیاءالدین عراقی]]
* [[آقا ضیاء عراقی|آقاضیاءالدین عراقی]]
* [[آقاحسین نجم آبادی]]
* [[آقاحسین نجم آبادی]]
* [[سید میرزاآقا دولت آبادی]]
* [[سید میرزاآقا دولت آبادی]]
* [[سید محمد لواسانی]]
* [[سید محمد لواسانی]]
* شیخ [[مرتضی آشتیانی]] <ref>برای اسامی دیگر شاگردان اورجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۴، جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۴؛آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۲، ص ۹۹، ۴۱۴، ج ۶، ص ۱۷۰، ج ۱۰، ص ۴۵؛ حسن امین، ج۱، ص ۵۲، ج ۶، ص ۱۸۲، ۵۷۴.</ref>
* شیخ [[مرتضی آشتیانی]]<ref>برای اسامی دیگر شاگردان او رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۴، جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۴؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۲، ص ۹۹، ۴۱۴، ج ۶، ص ۱۷۰، ج ۱۰، ص ۴۵؛ حسن امین، ج۱، ص ۵۲، ج ۶، ص ۱۸۲، ۵۷۴.</ref>


همچنین [[آقابزرگ تهرانی]]،<ref> ۱۴۰۴، جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۴</ref> میرزا [[علی اکبر همدانی]]<ref>آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۱۷، ص ۲۳۲</ref>، شیخ [[محمد طالقانی]]<ref>حسینی، ج ۱، ص ۵۳۶</ref>و شیخ [[محمد حسین کاشف الغطاء]]<ref>حرزالدین، ج ۱، ص ۲۸۱؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۱، ص ۱۸۳.</ref> از او [[اجازه روایت]] گرفتند.
[[آقابزرگ تهرانی]]،<ref> ۱۴۰۴، جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۴</ref> میرزا [[علی اکبر همدانی]]<ref>آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۱۷، ص ۲۳۲</ref>، شیخ [[محمد طالقانی]]<ref>حسینی، ج ۱، ص ۵۳۶</ref> و شیخ [[محمد حسین کاشف الغطاء]]<ref>حرزالدین، ج ۱، ص ۲۸۱؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۱، ص ۱۸۳.</ref>، از او [[اجازه روایت]] گرفته‌اند.


==توجه به امور سیاسی و اجتماعی==
==توجه به امور سیاسی و اجتماعی==


===اعتراض به سیاست‌های امین السلطان===
===اعتراض به سیاست‌های امین السلطان===
تهرانی به امور سیاسی و اجتماعی ایران حساس بود. وی در ۱۳۲۱، به دنبال اوضاع نابسامان اقتصادی و اجتماعی ایران و نارضایتی مردم از کارهای امین السلطان (صدراعظم وقت)، همراه با [[آخوند ملامحمدکاظم خراسانی]] (متوفی ۱۳۲۹) به علمای ایران نامه نوشت و ناخشنودی خود را از سیاستهای نادرست امین السلطان نشان داد و حتی گفته اند که او را تکفیر نمود. این اقدامات بسیار مؤثر بود و موجب عزل امین السلطان شد.<ref>رجوع کنید به کسروی، ص ۳۱ـ۳۲.</ref>
خلیلی تهرانی به امور سیاسی و اجتماعی ایران حساس بود. وی در ۱۳۲۱ق، به دنبال اوضاع نابسامان اقتصادی و اجتماعی ایران و نارضایتی مردم از کارهای امین السلطان (صدراعظم وقت)، همراه با [[آخوند ملامحمدکاظم خراسانی]] (متوفی ۱۳۲۹) به علمای ایران نامه نوشت و ناخشنودی خود را از سیاست‌های نادرست امین السلطان نشان داد و حتی گفته‌اند که او را تکفیر کرد. این اقدامات بسیار مؤثر بود و موجب عزل امین السلطان شد.<ref>رجوع کنید به کسروی، ص ۳۱ـ۳۲.</ref>


===همراهی با نهضت مشروطه===
===همراهی با نهضت مشروطه===
با آغاز نهضت مشروطه، تهرانی همراه با آخوند خراسانی و ملا [[عبداللّه مازندرانی]] (متوفی ۱۳۳۱) از آن حمایت نمود. این سه روحانی، که بعد از وفات میرزای شیرازی مرجعیت شیعیان را به عهده داشتند، با نامه ها و پیام ها و ارشادهای خود، سهم مهمی در پیروزی نهضت مشروطه داشتند. هدف آنان از این حمایت، که آن را از عمده ترین عوامل پیروزی مشروطه دانسته اند، حفظ مذهب اسلام و از میان برداشتن حکومت استبداد و کوتاه کردن دست متجاوزان خارجی بود.<ref>رجوع کنید به حائری، ص ۱۲۳ـ۱۲۴، ۱۳۳ـ۱۳۴.</ref>
با آغاز نهضت مشروطه، تهرانی همراه با آخوند خراسانی و ملا [[عبداللّه مازندرانی]] (متوفی ۱۳۳۱) از آن حمایت کرد. این سه روحانی که بعد از وفات میرزای شیرازی مرجعیت شیعیان را به عهده داشتند، با نامه‌ها و پیام‌ها و ارشادهای خود، سهم مهمی در پیروزی نهضت مشروطه داشتند. هدف آنان از این حمایت که از عمده‌ترین عوامل پیروزی مشروطه دانسته شده، حفظ مذهب اسلام و از میان برداشتن حکومت استبداد و کوتاه کردن دست متجاوزان خارجی بیان شده است.<ref>رجوع کنید به حائری، ص ۱۲۳ـ۱۲۴، ۱۳۳ـ۱۳۴.</ref>


===تنفیذ قانون اساسی مشروطه===
===تنفیذ قانون اساسی مشروطه===
پس از پیروزی نهضت مشروطه و تأسیس مجلس شورا، قانون اساسی برای تصویب نزد این سه تن فرستاده شد و آنان نیز آن را تنفیذ کردند<ref>رجوع کنید به نجفی قوچانی، ص ۳۶۶</ref>و پس از آن نیز با ارسال نامه ها و تلگرامهای پی درپی، به تقویت مجلس مبادرت نمودند.<ref>رجوع کنید به فضل اللّه نوری، ج ۲، ص ۱۱۱ـ۱۱۲، ۱۲۶ـ۱۲۷، ۱۴۸ و جاهای دیگر.</ref>
پس از پیروزی نهضت مشروطه و تأسیس مجلس شورا، قانون اساسی برای تصویب نزد این سه تن فرستاده شد و آنان هم آن را تنفیذ کردند<ref>رجوع کنید به نجفی قوچانی، ص ۳۶۶</ref> و پس از آن با ارسال نامه‌ها و تلگرام‌های پی درپی، به تقویت مجلس مبادرت نمودند.<ref>رجوع کنید به فضل اللّه نوری، ج ۲، ص ۱۱۱ـ۱۱۲، ۱۲۶ـ۱۲۷، ۱۴۸ و جاهای دیگر.</ref>


===مبارزه با حکومت استبدادی===
===مبارزه با حکومت استبدادی===
پس از به توپ بسته شدن مجلس اول در ۱۳۲۶، تهرانی و دیگر علمای ایرانی مقیم [[عراق]]، بر شدت مبارزه خود با حکومت استبدادی و پشتیبانی از مشروطه خواهان افزودند. تهرانی و خراسانی و مازندرانی طردنمودن [[محمدعلی شاه]] را از «اوجب واجبات»، دادن مالیات به گماشتگان او را از «اعظم محرّمات» و کوشش در راه استقرار مشروطه را به منزله [[جهاد]] در رکاب [[امام زمان]] دانستند.<ref>رجوع کنید به ناظم الاسلام کرمانی، بخش ۲، ج ۵، ص ۳۵۳؛ حائری، ص ۱۱۰</ref> در زمان [[استبداد صغیر]]، یکی از مدارسی که تهرانی در نجف بنا نهاده بود، محل گردهمایی ایرانیان شد.<ref>آل محبوبه، ج ۱، ص ۱۳۵؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۴، جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۵</ref> گفته اند که پس از بروز پاره ای انحرافات در نهضت مشروطه، تهرانی از حمایت آن اظهار پشیمانی می کرد.<ref>رجوع کنید به حرزالدین، ج ۱، ص ۲۷۷ـ۲۷۹.</ref>
پس از به توپ بسته شدن مجلس اول در ۱۳۲۶ق، تهرانی و دیگر علمای ایرانی مقیم [[عراق]]، بر شدت مبارزه خود با حکومت استبدادی و پشتیبانی از مشروطه‌خواهان افزودند. تهرانی و خراسانی و مازندرانی طرد کردن [[محمدعلی شاه]] را از اوجب واجبات، دادن مالیات به گماشتگان او را از اعظم محرّمات و کوشش در راه استقرار مشروطه را به منزله [[جهاد]] در رکاب [[امام زمان]] دانستند.<ref>رجوع کنید به ناظم الاسلام کرمانی، بخش ۲، ج ۵، ص ۳۵۳؛ حائری، ص ۱۱۰</ref> در زمان [[استبداد صغیر]]، یکی از مدارسی که تهرانی در نجف بنا نهاده بود، محل گردهمایی ایرانیان شد.<ref>آل محبوبه، ج ۱، ص ۱۳۵؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۴، جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۵</ref> گفته‌اند که پس از بروز پاره‌ای انحرافات در نهضت مشروطه، تهرانی از حمایت آن اظهار پشیمانی می‌کرد.<ref>رجوع کنید به حرزالدین، ج ۱، ص ۲۷۷ـ۲۷۹.</ref>


==ویژگی‌های اخلاقی و عبادی==
==ویژگی‌های اخلاقی و عبادی==
تهرانی فردی متقی و به قرائت ادعیه و زیارات مداومت و مراقبت داشت. بیشتر اوقات خود را در [[مسجد کوفه]] و [[مسجد سهله]] به عبادت می گذراند و پیاده به زیارت [[کربلا]] می رفت. خوش اخلاق و خوش سخن و بسیار رئوف بود.
تهرانی فردی متقی بود و مداومت و مراقبت به قرائت ادعیه و زیارات داشت. بیشتر اوقات خود را در [[مسجد کوفه]] و [[مسجد سهله]] به عبادت می‌گذراند و پیاده به زیارت [[کربلا]] می‌رفت. خوش‌اخلاق و خوش‌سخن و بسیار رئوف بود.


وی یک زائرسرا و دو مدرسه علمیه و قنات در نجف، برای عموم وقت نمود. <ref>رجوع کنید به آل محبوبه، ج ۲، ص ۲۲۶ـ ۲۲۸؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۴، جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۵ ـ ۵۷۷.</ref>
او یک زائرسرا و دو مدرسه علمیه و قنات در نجف، برای عموم وقف کرد.<ref>رجوع کنید به آل محبوبه، ج ۲، ص ۲۲۶ـ ۲۲۸؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۴، جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۵ ـ ۵۷۷.</ref>


==درگذشت==
==درگذشت==
تهرانی در [[شوال]] ۱۳۲۶ق در [[مسجد سهله]] وفات یافت و پیکرش تا [[نجف]] تشییع و در آنجا، کنار مدرسه ای که بنا نهاده بود، دفن شد.
تهرانی در [[شوال]] ۱۳۲۶ق در [[مسجد سهله]] درگذشت و پیکرش تا [[نجف]] تشییع و در آنجا، کنار مدرسه‌ای که بنا نهاده بود دفن شد. در ایران و [[هند]] و عراق، برای او مراسم سوگواری برگزار شد و بازار تهران چند روز تعطیل شد. شعرای بسیاری در رثای وی شعر سروده‌اند.<ref>رجوع کنید به ناظم الاسلام کرمانی ، بخش ۲، ج ۴، ص ۲۳۸ـ۲۳۹؛ آل محبوبه، ج ۲، ص ۲۲۸ـ۲۲۹؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۴ق، جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۶</ref> پس از وفات تهرانی، شایع شد که وی با زهر مسموم شده است و حتی او را «ذبیح اعظم» و «شهید اکبر» خواندند.<ref>ناظم الاسلام کرمانی، بخش ۲، ج ۴، ص ۲۴۶؛ حبیب آبادی، ج ۳، ص ۸۹۸.</ref>
 
در ایران و [[هند]] و عراق برای او مراسم سوکواری برگزار کردند و بازار تهران چند روز تعطیل شد. شعرای بسیاری در رثای وی شعر سروده اند.<ref>رجوع کنید به ناظم الاسلام کرمانی ، بخش ۲، ج ۴، ص ۲۳۸ـ۲۳۹؛ آل محبوبه، ج ۲، ص ۲۲۸ـ۲۲۹؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۴ق، جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۶</ref> پس از وفات تهرانی ، شایع شد که وی با زهر مسموم شده است و حتی او را «ذبیح اعظم» و «شهید اکبر» خواندند. <ref>ناظم الاسلام کرمانی، بخش ۲، ج ۴، ص ۲۴۶؛ حبیب آبادی، ج ۳، ص ۸۹۸.</ref>


==آثار و تالیفات==
==آثار و تالیفات==
تهرانی در [[فقه]] و [[اصول فقه]] و [[رجال]] آثار بسیاری بر جای گذاشت. گفته شده است که تمامی آنها به خط خود او نزد شاگردش، [[محمدتقی گرگانی]]، بوده است. <ref>آقابزرگ طهرانی ، ۱۴۰۴، جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۵.</ref>
تهرانی در [[فقه]] و [[اصول فقه]] و [[رجال]]، آثار بسیاری بر جای گذاشت. گفته شده که تمامی آنها به خط خود او نزد شاگردش، [[محمدتقی گرگانی]]، بوده است. <ref>آقابزرگ طهرانی ، ۱۴۰۴، جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۵.</ref>
*[[ذریعة الوداد]]، شرحی است بر کتاب نجاة العباد محمدحسن نجفی و ظاهراً ناتمام مانده است.<ref>رجوع کنید به حرزالدین، ج ۱، ص ۲۸۰؛ آل محبوبه، ج ۲، ص ۲۲۷</ref> این کتاب نخستین بار در [[بمبئی]] و سپس در ۱۳۱۲ در ایران چاپ سنگی شد و بارها در [[ایران]] به چاپ رسید. <ref>رجوع کنید به مشار، ستون ۳۹۳؛ عوّاد، ج ۱، ص ۳۴۳؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۱۰، ص ۳۳.</ref>
*[[ذریعة الوداد]]، شرحی است بر کتاب نجاة العباد محمدحسن نجفی و ظاهراً ناتمام مانده است.<ref>رجوع کنید به حرزالدین، ج ۱، ص ۲۸۰؛ آل محبوبه، ج ۲، ص ۲۲۷</ref> این کتاب نخستین بار در [[بمبئی]] و سپس در ۱۳۱۲ق در ایران چاپ سنگی شد و بارها در [[ایران]] به چاپ رسید.<ref>رجوع کنید به مشار، ستون ۳۹۳؛ عوّاد، ج ۱، ص ۳۴۳؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۱۰، ص ۳۳.</ref>
*حاشیه بر بعضی رسائل عملیه
*حاشیه بر بعضی رسائل عملیه
*کتاب غصب
*کتاب غصب
*کتاب اجاره
*کتاب اجاره
*رسالاتی در باب بیع و خیارات، <ref>رجوع کنید به حرزالدین ، ج ۱، ص ۲۸۰؛ آل محبوبه ، ج ۲، ص ۲۲۷؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۱۹، ص ۵۹، ج ۲۲، ص ۲۷۳.</ref>
*رسالاتی در باب بیع و خیارات<ref>رجوع کنید به حرزالدین ، ج ۱، ص ۲۸۰؛ آل محبوبه ، ج ۲، ص ۲۲۷؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۱۹، ص ۵۹، ج ۲۲، ص ۲۷۳.</ref>


برخی فتواهای تهرانی، همراه با فتواهای بعضی علمای دیگر، در کتاب مجمع الرسائل در ۱۳۳۱ در تهران چاپ شده است.<ref>آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۲۰، ص ۳۰</ref> همچنین تقریراتی از دروس او را شاگردانش نوشته اند.<ref>رجوع کنید به محسن امین، ج ۸، ص ۱۵۱؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۴، ص ۳۷۲</ref> وی بر کتابهای بسیاری نیز تقریظ نوشته است <ref>برای نمونه رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۱۵، ص ۳۲۰، ج ۱۸، ص ۸۹، ج ۱۹، ص ۶۸.</ref>
برخی فتواهای تهرانی، همراه با فتواهای بعضی علمای دیگر، در کتاب مجمع الرسائل در ۱۳۳۱ق در تهران چاپ شده است.<ref>آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۲۰، ص ۳۰</ref> همچنین تقریراتی از دروس او را شاگردانش نوشته‌اند.<ref>رجوع کنید به محسن امین، ج ۸، ص ۱۵۱؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۴، ص ۳۷۲</ref> وی بر کتاب‌های بسیاری تقریظ نوشته است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۱۵، ص ۳۲۰، ج ۱۸، ص ۸۹، ج ۱۹، ص ۶۸.</ref>


==فرزندان==
==فرزندان==
تهرانی شش پسر داشت که همگی در علوم دینی تحصیل کردند.<ref>رجوع کنید به حرزالدین، ج ۱، ص ۲۸۲؛ آل محبوبه، ج ۲، ص ۲۲۸</ref>
تهرانی شش پسر داشت که همگی در علوم دینی تحصیل کردند.<ref>رجوع کنید به حرزالدین، ج ۱، ص ۲۸۲؛ آل محبوبه، ج ۲، ص ۲۲۸</ref> معروف‌ترین آنها، محمد، در نجف متولد شد و سطوح عالی فقه و اصول را نزد آخوند خراسانی و پدرش فراگرفت و از مشاهیر نجف گواهی اجتهاد دریافت کرد.<ref>خاقانی، ج ۱۰، ص ۴۵۳؛ آل محبوبه ، ج ۲، ص۲۴۵.</ref> محمد از کودکی شعر می‌سرود، بیشتر اشعار او در مدح و رثای اهل بیت (ع) است. وی در برخی اشعارش مسلمانان را به بیداری فراخوانده است.<ref>رجوع کنید به خاقانی، ج ۱۰، ص ۴۵۴ـ۴۶۰، ۴۶۱ـ۴۶۲</ref> در عین حال، اوقات زندگی را بیشتر به عبادت و ذکر و [[اعتکاف]] در حرم [[امیرمؤمنان]] (ع) سپری کرد.<ref>خاقانی، ج ۱۰، ص ۴۵۳</ref> او در ۱۳۵۵ق در نجف وفات یافت و در مقبره پدرش دفن شد. کتاب فی الطهاره، کتاب فی الخمس، [[قاموس غریب القرآن]] و چند رساله فقهی، از آثار اوست.<ref>خاقانی، ج ۱۰، ص ۴۵۴؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۵، ص ۲۴۵، ج ۱۵، ص ۱۸۷، ج ۱۸، ص ۲۹۵، ج ۲۳، ص ۱۸.</ref>
 
معروفترین آنها، محمد، در نجف متولد شد و سطوح عالی فقه و اصول را نزد آخوند خراسانی و پدرش فراگرفت و از مشاهیر نجف گواهی اجتهاد دریافت کرد.<ref>خاقانی، ج ۱۰، ص ۴۵۳؛ آل محبوبه ، ج ۲، ص۲۴۵.</ref> محمد از کودکی شعر می سرود، بیشتر اشعار او در مدح و رثای اهل بیت (ع) است. وی در برخی اشعارش مسلمانان را به بیداری فراخوانده است.<ref>رجوع کنید به خاقانی، ج ۱۰، ص ۴۵۴ـ۴۶۰، ۴۶۱ـ۴۶۲</ref> در عین حال، اوقات زندگی را بیشتر به عبادت و ذکر و [[اعتکاف]] در حرم [[امیرمؤمنان]] (ع) سپری کرد.<ref>خاقانی، ج ۱۰، ص ۴۵۳</ref> او در ۱۳۵۵ق در نجف وفات یافت و در مقبره پدرش دفن شد. از تألیفات اوست: ''کتاب فی الطهاره''، ''کتاب فی الخمس''، ''[[قاموس غریب القرآن]]'' و چند رساله فقهی.<ref>خاقانی، ج ۱۰، ص ۴۵۴؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۵، ص ۲۴۵، ج ۱۵، ص ۱۸۷، ج ۱۸، ص ۲۹۵، ج ۲۳، ص ۱۸.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس|30em}}
{{پانویس۲}}


== منابع ==
== منابع ==
۳۸۳

ویرایش