پرش به محتوا

کفایة الطالب فی مناقب علی بن ابی‌طالب (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '{{یادداشت|' به '{{یاد|'
جز (جایگزینی متن - '== پانویس ==↵{{پانویس|2}}' به '== پانویس == {{پانوشت}} == یادداشت == {{یادداشت‌ها}}')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - '{{یادداشت|' به '{{یاد|')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۱: خط ۴۱:
==انگیزه تالیف==
==انگیزه تالیف==
مؤلف در مقدمه کتاب درباره انگیزه خود از نگارش این اثر چنین می‌نویسد:
مؤلف در مقدمه کتاب درباره انگیزه خود از نگارش این اثر چنین می‌نویسد:
:: «''در انتهای مجلسی که در حصباء در شهر موصل برگزار بود به نقل حدیث [[زید بن ارقم]] درباره [[واقعه غدیر خم|واقعه غدیر خُم]] و نیز حدیث [[عمار یاسر]] که از [[پیامبر اکرم(ص)]] خطاب به علی(ع) روایت کرده بود که: (طوبی لمن احبک و صدّق فیک) {{یادداشت| خوشا بر احوال آن که تو را دوست بدارد وتصدیقت کند.  محمدهادی امینی در پاورقی کتاب کفایة الطالب گنجی شافی، ج۱، ص۳۷ این روایت را به صورت کامل‌تر از این منابع  روایی اهل سنت نقل کرده است. مستدرك الصحيحين، ج۳، ص۱۳۵، تاريخ بغداد، ج۹، ص۷۱، مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۳۲، الرياض النضرة، ج۲، ص۲۱۵، ذخائر العقبى، ص۹۲.  روایت این است:«عن عمار بن ياسر قال: سمعت رسول الله صلى الله عليه و آله يقول لعلي: يا علي طوبى لمن احبّك و صدّق فيك، و ويل لمن ابغضك و كذّب فيك.» عمار می‌گوید: از رسول خدا(ص) شنیدم که به علی(ع،می فرمود: ای علی! خوش براحوال آن که تو را دوست دارد و تصدیقت کند، و وای بر آن که تو را دشمن بدارد و تکذیبت کند. }}پرداختم و مورد طعن و قدح برخی از حاضران در مجلس که شناخت چندانی از دانش نقل حدیث نداشتند، قرار گرفتم. سپس به خاطر علاقه و محبت و تعصبی که به [[اهل بیت|خاندان عصمت و طهارت]] داشتم به املاء احادیثی که از محدثان شهرهای مختلف درباره مناقب آن بزرگواران شنیده بودم، پرداختم و آن را کفایة الطالب فی مناقب علی بن أبی‌طالب نام نهادم''.»<ref>گنجی شافعی، کفایة الطالب، ۱۳۶۲ ش، ص ۱۲ و ۳۷.</ref>
:: «''در انتهای مجلسی که در حصباء در شهر موصل برگزار بود به نقل حدیث [[زید بن ارقم]] درباره [[واقعه غدیر خم|واقعه غدیر خُم]] و نیز حدیث [[عمار یاسر]] که از [[پیامبر اکرم(ص)]] خطاب به علی(ع) روایت کرده بود که: (طوبی لمن احبک و صدّق فیک) {{یاد| خوشا بر احوال آن که تو را دوست بدارد وتصدیقت کند.  محمدهادی امینی در پاورقی کتاب کفایة الطالب گنجی شافی، ج۱، ص۳۷ این روایت را به صورت کامل‌تر از این منابع  روایی اهل سنت نقل کرده است. مستدرك الصحيحين، ج۳، ص۱۳۵، تاريخ بغداد، ج۹، ص۷۱، مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۳۲، الرياض النضرة، ج۲، ص۲۱۵، ذخائر العقبى، ص۹۲.  روایت این است:«عن عمار بن ياسر قال: سمعت رسول الله صلى الله عليه و آله يقول لعلي: يا علي طوبى لمن احبّك و صدّق فيك، و ويل لمن ابغضك و كذّب فيك.» عمار می‌گوید: از رسول خدا(ص) شنیدم که به علی(ع،می فرمود: ای علی! خوش براحوال آن که تو را دوست دارد و تصدیقت کند، و وای بر آن که تو را دشمن بدارد و تکذیبت کند. }}پرداختم و مورد طعن و قدح برخی از حاضران در مجلس که شناخت چندانی از دانش نقل حدیث نداشتند، قرار گرفتم. سپس به خاطر علاقه و محبت و تعصبی که به [[اهل بیت|خاندان عصمت و طهارت]] داشتم به املاء احادیثی که از محدثان شهرهای مختلف درباره مناقب آن بزرگواران شنیده بودم، پرداختم و آن را کفایة الطالب فی مناقب علی بن أبی‌طالب نام نهادم''.»<ref>گنجی شافعی، کفایة الطالب، ۱۳۶۲ ش، ص ۱۲ و ۳۷.</ref>


==ساختار و روش کتاب ==
==ساختار و روش کتاب ==
خط ۵۳: خط ۵۳:
گنجی در میان باب‌ها افزون بر فضایل و مناقب امام علی(ع)، بخش‌هایی پیرامون شأن و فضیلت همسر آن امام یعنی [[فاطمه زهرا(س)]] و نیز دو فرزند ایشان، [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] سخن رانده شده است.<ref>گنجی شافعی، کفایة الطالب، ۱۳۶۲ ش، فهرست کتاب.</ref> همچنین روایاتی مربوط به [[واقعه کربلا]] و شهادت امام حسین(ع) آورده شده و نیز نام یاران آن حضرت که در [[روز عاشورا]] در رکاب ایشان به درجه [[شهادت]] نایل گشتند، برده شده است.<ref>گنجی شافعی، کفایة الطالب، ۱۳۶۲ ش، فهرست کتاب.</ref>
گنجی در میان باب‌ها افزون بر فضایل و مناقب امام علی(ع)، بخش‌هایی پیرامون شأن و فضیلت همسر آن امام یعنی [[فاطمه زهرا(س)]] و نیز دو فرزند ایشان، [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] سخن رانده شده است.<ref>گنجی شافعی، کفایة الطالب، ۱۳۶۲ ش، فهرست کتاب.</ref> همچنین روایاتی مربوط به [[واقعه کربلا]] و شهادت امام حسین(ع) آورده شده و نیز نام یاران آن حضرت که در [[روز عاشورا]] در رکاب ایشان به درجه [[شهادت]] نایل گشتند، برده شده است.<ref>گنجی شافعی، کفایة الطالب، ۱۳۶۲ ش، فهرست کتاب.</ref>


نخستین روایت کتاب گزارشی درباره [[غدیر خم]] از زبان [[زید بن ارقم]] است وبیان این که پیامبر(ص) در غدیر خم سفارش [[اهلبیت| اهلبیتش ]] را به مردم کرد و از آنان خواست که خدا را در باره حق اهلبیتش نظر بگیرند. در این روایت زید بن ارقم اهلبیت پیامبر را به کسانی تفسیر کرده که [[صدقه]] بر آنها حرام است و در بیان مصادیقش آل علی، آل عقیل، آل جعفر و آل عباس را نام برده است اما گنجی شافعی  نویسنده کتاب، تفسیر زید بن ارقم را نادرست و غیر قابل قبول دانسته و مصداق اهلبیت در کلام [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول خدا(ص)]] را براساس روایتی در [[صحیح مسلم (کتاب)|صحیح مسلم]] از [[عایشه]] کسانی دانسته که خداوند آنها را در آیه تطهیر {{یادداشت|  إِنَّمَا يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا خدا فقط مى‌خواهد آلودگى را از شما خاندان [پيامبر ]بزدايد و شما را پاك و پاكيزه گرداند. سوره احزاب آیه ۳۳}}مورد خطاب قرار داده و آنان علی و فاطمه و حسن و حسین هستند که پیامبر زیر عبایش جایشان داد و آیه تطهیر در شأنشان نازل شد.<ref>گنجی شافعی، كفاية الطالب في مناقب علي بن أبي طالب، ناشر دار إحياء تراث أهل البيت عليهم السلام، ج۱، ۵۳-۵۴.</ref> روایت پایانی کتاب مناقب گنجی شافعی گزارشی درباره  ماجرای آشکار شدن قبر امیرالمؤمنین (ع) در زمان هارون الرشید است که بطور خلاصه این است که در دوران خلافت [[هارون عباسی|هارون‌الرشید]]، روزی هارون برای شکار به زمین‌های پیرامون [[کوفه]] ([[نجف]] یا غریین) رفت و دید که سگ‌های شکاری آهویی را دنبال می‌کنند ولی پس از آن که آهو به منطقهٔ خاصی می‌رود، سگ‌ها از دنبال کردن آهو بازمی‌ایستند. هارون که از ماجرا با خبر شد پیرمردی را احضار کرد و از او در این باره پرسید و او پس از این که امان گرفت، گفت پدرانمان به ما خبر داده اند که اینجا قبر امیرالمؤمنین است. هارون نیز پس از این که برایش درستی این سخن ثابت شد بنایی برای قبر ساخت وتا زنده بود هر سال قبر امیرالمؤمنین را زیارت می‌کرد.<ref>گنجی شافعی، كفاية الطالب في مناقب علي بن أبي طالب، ناشر دار إحياء تراث أهل البيت عليهم السلام، ج۱، ص۴۷۱-۴۷۲.</ref>
نخستین روایت کتاب گزارشی درباره [[غدیر خم]] از زبان [[زید بن ارقم]] است وبیان این که پیامبر(ص) در غدیر خم سفارش [[اهلبیت| اهلبیتش ]] را به مردم کرد و از آنان خواست که خدا را در باره حق اهلبیتش نظر بگیرند. در این روایت زید بن ارقم اهلبیت پیامبر را به کسانی تفسیر کرده که [[صدقه]] بر آنها حرام است و در بیان مصادیقش آل علی، آل عقیل، آل جعفر و آل عباس را نام برده است اما گنجی شافعی  نویسنده کتاب، تفسیر زید بن ارقم را نادرست و غیر قابل قبول دانسته و مصداق اهلبیت در کلام [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول خدا(ص)]] را براساس روایتی در [[صحیح مسلم (کتاب)|صحیح مسلم]] از [[عایشه]] کسانی دانسته که خداوند آنها را در آیه تطهیر {{یاد|  إِنَّمَا يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا خدا فقط مى‌خواهد آلودگى را از شما خاندان [پيامبر ]بزدايد و شما را پاك و پاكيزه گرداند. سوره احزاب آیه ۳۳}}مورد خطاب قرار داده و آنان علی و فاطمه و حسن و حسین هستند که پیامبر زیر عبایش جایشان داد و آیه تطهیر در شأنشان نازل شد.<ref>گنجی شافعی، كفاية الطالب في مناقب علي بن أبي طالب، ناشر دار إحياء تراث أهل البيت عليهم السلام، ج۱، ۵۳-۵۴.</ref> روایت پایانی کتاب مناقب گنجی شافعی گزارشی درباره  ماجرای آشکار شدن قبر امیرالمؤمنین (ع) در زمان هارون الرشید است که بطور خلاصه این است که در دوران خلافت [[هارون عباسی|هارون‌الرشید]]، روزی هارون برای شکار به زمین‌های پیرامون [[کوفه]] ([[نجف]] یا غریین) رفت و دید که سگ‌های شکاری آهویی را دنبال می‌کنند ولی پس از آن که آهو به منطقهٔ خاصی می‌رود، سگ‌ها از دنبال کردن آهو بازمی‌ایستند. هارون که از ماجرا با خبر شد پیرمردی را احضار کرد و از او در این باره پرسید و او پس از این که امان گرفت، گفت پدرانمان به ما خبر داده اند که اینجا قبر امیرالمؤمنین است. هارون نیز پس از این که برایش درستی این سخن ثابت شد بنایی برای قبر ساخت وتا زنده بود هر سال قبر امیرالمؤمنین را زیارت می‌کرد.<ref>گنجی شافعی، كفاية الطالب في مناقب علي بن أبي طالب، ناشر دار إحياء تراث أهل البيت عليهم السلام، ج۱، ص۴۷۱-۴۷۲.</ref>


== نسخه‌شناسی ==
== نسخه‌شناسی ==
Image-reviewer، abusefilter، autopatrolled، botadmin، دیوان‌سالاران، eliminator، import، مدیران رابط کاربری، ipblock-exempt، movedable، oversight، patroller، reviewer، rollbacker، مدیران، translationadmin
۹٬۴۳۸

ویرایش