Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۵٬۹۵۵
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جز (←نیابت امام زمان) |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
عثمان بن سعید، به علت سختگیریهای مأموران دولتی در [[سامرا]] و وجود دشمنان فراوان، به دستور حضرت مهدی به بغداد رفت. به گفته جاسم حسین در کتاب [[تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم]]، با آنکه سامرا پایتخت بود، اما به دلیل وجود لشکریان سلسله عباسی که همواره مخالف [[ائمه(ع)|ائمه]] بودند و او میخواست [[سازمان وکالت]] را به دور از چشم آنان رهبری کند، از این رو به [[بغداد]] رفت و محله شیعهنشین کرخ را محل سازماندهی [[امامیه]] قرار داد.<ref>جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ۱۳۸۵ش، ص۱۴۹.</ref> | عثمان بن سعید، به علت سختگیریهای مأموران دولتی در [[سامرا]] و وجود دشمنان فراوان، به دستور حضرت مهدی به بغداد رفت. به گفته جاسم حسین در کتاب [[تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم]]، با آنکه سامرا پایتخت بود، اما به دلیل وجود لشکریان سلسله عباسی که همواره مخالف [[ائمه(ع)|ائمه]] بودند و او میخواست [[سازمان وکالت]] را به دور از چشم آنان رهبری کند، از این رو به [[بغداد]] رفت و محله شیعهنشین کرخ را محل سازماندهی [[امامیه]] قرار داد.<ref>جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ۱۳۸۵ش، ص۱۴۹.</ref> | ||
عثمان در مدت نیابت، رهبری وکلای نواحی مختلف را بر عهده | عثمان در مدت نیابت، رهبری وکلای نواحی مختلف را بر عهده داشت و امانات، [[وجوهات]] و هدایای مردم را میگرفت و برای امام میفرستاد. او همچنین نامههای شیعیان را به امام، و دستنوشتهها و [[توقیعات حضرت مهدی]](ع) در پاسخ به شیعیان را به صاحبان اصلی میرساند.<ref>ره توشه عتبات عالیات، ص۳۶۴.</ref> | ||
وقتی [[جعفر کذاب|جعفر]] برادر امام عسکری(ع) ادعای نیابت کرد، احمد بن اسحاق از اصحاب امام حسن عسکری برای اطلاع از درستی یا نادرستی ادعای جعفر، نامهای نوشت و به وسیله عثمان بن سعید برای حضرت مهدی فرستاد. امام در پاسخ نامه، [[امامت]] جعفر را رد کرد و او را مفسد و ترککننده [[نماز]] خواند.<ref>طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۶۸.</ref> | وقتی [[جعفر کذاب|جعفر]] برادر امام عسکری(ع) ادعای نیابت کرد، احمد بن اسحاق از اصحاب امام حسن عسکری برای اطلاع از درستی یا نادرستی ادعای جعفر، نامهای نوشت و به وسیله عثمان بن سعید برای حضرت مهدی فرستاد. امام در پاسخ نامه، [[امامت]] جعفر را رد کرد و او را مفسد و ترککننده [[نماز]] خواند.<ref>طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۶۸.</ref> | ||