کاربر ناشناس
چاووشخوانی (آیین): تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Salvand جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Salvand جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
==منبع درآمد== | ==منبع درآمد== | ||
هر زائر، به تناسب وضع مالی و مقام اجتماعی خود، در ازای این خدمات مبلغی به چاووشان میپرداخت. به گزارش اوبن،<ref>ص ۱۸</ref> در دوره [[قاجار]]، ثروتمندان بین پانزده تا بیست تومان و گاه بیشتر حقالزحمه و انعام میدادند، ولی دستمزدی که افراد کمبضاعت میپرداختند از چند قران تجاوز نمیکرد. در برخی موارد چاووشخوان، هنگامی که شهر زیارتی و نمای [[حرم]] از دور پدیدار میشد (مثلاً تپه سلام نزدیک [[مشهد]])، هدیهای به نام «گنبدنما» از زائران دریافت میکرد.<ref>طباطبائی اردکانی، ص۴۶۶</ref> چاووشانِ همراه کاروان، به هنگام بازگشت، چند منزل جلوتر حرکت میکردند تا بازگشت زائران را به خانواده آنان خبر دهند و مژدگانی بگیرند.<ref>اوبن،ص ۱۸</ref> در [[مصر]]، چاووشان کاروانهای [[حج]] (شاویشالحاج) نیز چنین میکردند.<ref>لین، ص۴۴۰</ref> | هر زائر، به تناسب وضع مالی و مقام اجتماعی خود، در ازای این خدمات مبلغی به چاووشان میپرداخت. به گزارش اوبن،<ref>ص ۱۸</ref> در دوره [[قاجار]]، ثروتمندان بین پانزده تا بیست تومان و گاه بیشتر حقالزحمه و انعام میدادند، ولی دستمزدی که افراد کمبضاعت میپرداختند از چند قران تجاوز نمیکرد. در برخی موارد چاووشخوان، هنگامی که شهر زیارتی و نمای [[حرم]] از دور پدیدار میشد (مثلاً تپه سلام نزدیک [[مشهد]])، هدیهای به نام «گنبدنما» از زائران دریافت میکرد.<ref>طباطبائی اردکانی، ص۴۶۶</ref> چاووشانِ همراه کاروان، به هنگام بازگشت، چند منزل جلوتر حرکت میکردند تا بازگشت زائران را به خانواده آنان خبر دهند و مژدگانی بگیرند.<ref>اوبن،ص ۱۸</ref> در [[مصر]]، چاووشان کاروانهای [[حج]] (شاویشالحاج) نیز چنین میکردند.<ref>لین، ص۴۴۰</ref> | ||
===کاسته شدن اعتبار=== | ===کاسته شدن اعتبار=== | ||
به نظر عناصری<ref>ص ۱۶۵</ref> یکی از علل کاسته شدن از اعتبار و حرمت حرفه چاووشخوانی، رواج یافتن مُزدسِتانی و خلعتگرفتن آنان بود که سبب برتری جنبه مادّی کار بر اصل معنوی آن شد. | به نظر عناصری<ref>ص ۱۶۵</ref> یکی از علل کاسته شدن از اعتبار و حرمت حرفه چاووشخوانی، رواج یافتن مُزدسِتانی و خلعتگرفتن آنان بود که سبب برتری جنبه مادّی کار بر اصل معنوی آن شد. | ||
== | |||
==آموزش و شمایل== | |||
برخی چاووشان از نوجوانی وارد این کار میشدند<ref>اوبن، ص۱۴</ref> و با طی مراحل نوچگی، خواندن از روی متن، خواندن از حفظ و همراهی با چاووشخوان، مهارت مییافتند.<ref>عناصری، ۱۳۶</ref> در برخی خانوادهها نیز این حرفه ارثی بود.<ref>عناصری، ص۱۶۹</ref> | |||
اهل این حرفه پوشاک و ابزار ویژهای نداشتند، ولی معمولاً شال سیاهی را حمایل سینه میکردند و [[سادات]] ایشان نیز [[شال]] سبزی بر گردن میانداختند.<ref>عناصری، ص۱۳۶</ref> | اهل این حرفه پوشاک و ابزار ویژهای نداشتند، ولی معمولاً شال سیاهی را حمایل سینه میکردند و [[سادات]] ایشان نیز [[شال]] سبزی بر گردن میانداختند.<ref>عناصری، ص۱۳۶</ref> | ||
==موسیقی و درون مایه اشعار== | ==موسیقی و درون مایه اشعار== |