کاربر:Rezashams/صفحه تمرین ۱
اهدای عضو انتقال عضوی از بدن انسان زنده یا انسانی که مرده یا در مرگ مغزی به سر میبرد و پیوند آن عضو به فردی دیگر است. ادای عضو از مسائل جدید فقهی محسوب میشود. سوال اساسی در این مسئله توانایی انسان در مورد بخشیدن یا فروش عضوی از بدن خود است. برخی از فقیهان شیعه انسان را مالک بدن خود نمیدانند و معتقدند در صورت مالک نبودن سایر تصرفات در بدن نیز جایز نیست و در مقابل برخی دیگر با وجوب جان انسان
در مورد حکم شرعی اهدای عضو اختلاف نظر فقیهان بسیار زیاد است. این اختلاف نظرها در برخی مسائل بگونه ایتاست که فقیهی در یک مسئله قایل به وجوب و فقیه دیگر در همان مسئله قائل به حرمت است.
تعریف و جایگاه
اهدای عضو واگذاری و پیوند اعضای بدن انسان در قالبهای گوناگون حقوقی چون بیع، هبه، وصیت و غیره است که با جداسازی و پیوند، مالکیت آن به فرد گیرنده منتقل میشود.[۱] پژوهشگران پیشینه اهدای عضو از فرد زنده و به صورت امروزی را نیمه دوم قرن بیستم میلادی با اهدای کلیه یک مادر به فرزندش دانستهاند.[۲] همچنین در تاریخ تشیع و یا اسلام گزارشهایی که وجود دارد مربوط به پیوند گوش بریده شده در قصاص و کاشت دندان جدید بجای دندان افتاده است[۳] این گزارش ها مربوط به بحث پیوند اعضا است و چندان مرتبط به بحث اهدای عضو نیست.[۴]
میان بحث پیوند عضو و اهدای آن تفاوت وجود دارد. در مبحث پیوند عضو آنچه مورد اهمیت است الصاق عضوی از انسان یا حیوان یا مصنوعات پزشکی به بدن انسان یا حیوان است. در بحث اهدا، بحثهای پیرامون پیوند از غیر انسان به انسان یا پیوند از بدن انسان به بدن خودش و یا پیوند مصنوعات پزشکی به بدن انسان و همچنین پیشینههایی تاریخیِ دینی و غیردینی که دلالت بر پیوند مصنوعات پزشکی یا اشیاء دیگر و یا اعضای بدن حیوان به انسان میکنند را باید از این بحث خارج دانست.
حکم شرعی اهداء عضو
به گفته محققان بحث اهدای عضو در دو جهت زیر قابل بررسی است: 1.انسان زنده عضوی از بدن خود را به دیگری اهدا کند 2.عضوی از بدن فرد مرده یا مرگ مغزی به دیگران اهدا شود.
اهداکردن عضو توسط شخص اهداکننده زنده
به باور فقیهان شیعه برای اهدای عضو انسان زنده به انسان زنده دیگر برخی شرایط ضروری است: [۵][۶]
- اهدا کننده باید رضایت، بلوغ و سلامت عقلی هنگام اهدا داشته باشد. به اعتقاد برخی چون ناصر مکارم ولیّ کودک جایگاهی در مورد اجازه دادن ندارد.[۷] اما حسینعلی منتظری باور دارد در صورتی که این کار به مصلحت اقتصادی کودک باشد اجازه ولیّ نافذ است.[۸]
- پذیرنده عضو باید مسلمان باشد.[۹] به گفته ابوالقاسم علیدوست حفظ جان کافر غیرحربی طبق نظر فقیهان امری راجح است. او با بیان فتوای مستحب دانستن حفظ جان کافر غیرحربی از نظر سید علی خامنه ای همینطور احتیاط واجب در این مساله در دیدگاه ناصر مکارم شیرازی، جواز اهدای عضو به کافر غیرحربی را محتمل دانسته است.[۱۰]
- عضو قابل پیوند نباید از اعضای اصلی باشد که از اهدای آن خودکشی محسوب شده و منجر به مرگ اهدا کننده شود.[۱۱]
اهدای منجر به ضرر قابل توجه یا اهدای اعضای اصلی بدن
به گفته پژوهشگران بیشتر فقیهان این اهدا را مصداق اضرار به نفس و حرام دانستهاند. سید ابوالقاسم خویی[۱۲] سید علی سیستانی،[۱۳] سید علی خامنهای، حسین وحید خراسانی، این نوع از اهدا جایز نیست. همچنین ناصر مکارم شیرازی اهدای اعضای اصلی بدن انسان زنده مانند قرنیه چشم یا دست که در آن اهداکننده زنده میماند را محل اشکال دانسته است.[۱۴]
اهدای بدون ضرر یا دارای ضرر ناچیز
بیشتر فقیهان شیعه اهدای عضوی از بدن که جداشدن آن عضو ضرر مهمی ندارد مانند قطعهای از پوست یا یک کلیه در صورت سلامت کلیه دیگر، را جایز دانستهاند.[۱۵] جواد تبریزی در کتاب فقه الاعذار الشرعیه در جواب استفتائی که در آن بیان شده زندگی فرد مومنی به پذیرفتن کلیه وابسته است میگوید این اهدا حرام و جنایت و ظلم به نفس فرد اهدا کننده است.[۱۶] نظر فقیهانی که قائل به جواز هستند به سه دسته قابل تقسیم است:
- صرفا در صورت اضطرار و متوقف بودن نجات جان انسان مسلمان دیگر جواز این عمل را پسندیدهاند. سید موسی شبیری زنجانی از موافقان این دیدگاه شمرده میشود.[۱۷][۱۸]
- اهدای عضو در صورت اضطرار نه تنها جایز بلکه واجب است. برخی پژوهشگران در ضمن مقالهای با استناد به آیات قرآن، مذاق شریعت که از روایات کشف شده و با وسط کشاندن پای دلیل عقل، فقه حکومتی و حکم حکومتی به بررسی مبانی فقهی حکم وجوب اهدای عضو پرداختهاند.[۱۹]
- اهدای عضوی که جدا شدن آن ضرر مهمی ندارد حتی در صورت غیر اضطرار نیز جایز است. به عنوان نمونه علی سیستانی و ابوالقاسم خویی معتقد است برخی اعضای بدن مانند قطعهای از پوست یا یک کلیه در صورتی که کلیه دیگر سالم باشد جایز است.[۲۰] [۲۱]همچنین یوسف صانعی اهدایی که موجب مرگ نشود و در نزد عقلا ناپسند نباشد را جایز دانسته است.[۲۲]
اهداشدن اعضای فرد فوتشده یا مرگ مغزی
در مورد اهدای عضو بیماران مرگ مغزی فتاوای فقیهان مختلف است. از یک سو برخی چون سید علی سیستانی معتقد به زنده بودن بیماران مرگ مغزی و قتل عمد دانستن اهدای اعضای این بیماران است.[۲۳] ناصر مکارم معتقد است مرگ مغزی که هیچ احتمال بازگشتی برای فرد وجود ندارد در حکم مرگ طبیعی است و تمام اعضای فرد برای نجات جان مسلمانی دیگر قابل اهدا است حتی در صورتی که وصیت به این کار نکرده باشد.[۲۴]
به گفته پژوهشگران در افرادی که به مرگ عادی فوتشدهاند به جهت سرعت انتقال اختلال ناشی از مرگ به اعضا و سلولها تنها پیوند قرنیه چشم در مردگان طبیعی قابل اجرا است. اما بدن شخص متوفای مرگ مغزی به منزله بانک پیوند اعضا، دارای اهمیت جدی است.[۲۵] در این میان عدهای از فقیهان مسلمان معتقد به حرام بودن انتقال عضو از مردگان به افراد نیازمند به اهدا هستند. از جمله ادله اینان حرام بودن هرگونه بهره برداری از میت به استناد برخی آیات چون آیه 169 سوره بقره و روایاتی که گویای مطلق ممنوعیت بهره برداری از مردار است.[۲۶] در مقابل برخی دیگر از فقیهان برداشت عضو از مردگان را در تعارض با نجات جان انسانهای دیگر دانسته اند که اهمیت ویژه آن در آیه 32 سوره مائده تصریح شده است.[۲۷]
نقش اولیای میت در اهدای عضو
به گفته پژوهشگران عده زیادی از فقیهان شیعه نقش اولیای میت در اهدای عضو، فاقد اهمیت تلقی میشود. به عنوان نمونه مکارم شیرازی در مواردی که فرد به طور کامل مرده است و جان انسان دیگری ب این اهدا وابسته است تصریح دارد که اجازه اطرافیان او نیز لازم نیست. [۲۸]همچنین امام خمینی وفاضل لنکرانی معتقدند اگر میت اذن به برداشتن اعضا بعد از مرگ نداده باشد اجازه اطرافیان نافذ نیست. در این میان برخی پژوهشگران معتقدند وصیت سازوکار حقوقی مناسبی است که فرد رضایت خود را برای اهدای بعد از مرگ ابراز کند.
اهدا و وصیت قبل از مرگ (ثبتنام کارت اهدای عضو)
فقیهان شیعه در مورد وصیت به اهدای عضو یا ثبت نام در سامانه اهدا و گرفتن کارت اهدای عضو که مصداقی برای وصیت دانسته شده نظرات متفاوتی دارند. برخی از این آراء چنینی است:
- وصیت به اهدا و اخذ کارت اهدای عضو فقط در صورتی که مرگ طبیعی باشد جایز است. اما اگر فرد به مرگ مغزی دچار شود حق اهدای عضو ندارد.[۲۹]
- این وصیت و اخذ کارت
و برخی دیگر با حرام دانستن قطع عضو از بدن میت رضایت او به چنین کاری را موجب حلال شدن این عمل نمیدانند.[۳۰]
حکم دیه و گرفتن پول در مقابل اهدای عضو
به باور سید علی سیستانی هرگاه اهدا جایز باشد گرفتن پول در مقابل اهدای عضو نیز جایز است.
در مورد مرگ مغزی اگر اهدا شود موجب دیه و قصاص است. سیستانی
مبانی فقهی اهدای عضو
رابطه انسان با اعضای بدن خود:
مالکیت اعضا مثلا مکارم شیرازی میگوید پول را در مقابل این که اجازه مى دهد عضو را بردارند بگیرد نه در مقابل خود عضو.
تبدیل خلقت. به عنوان نمونه اسحاق فیاض در جواب استفتاء از اهدای عضو معتقد است علت عدم اهدای اعضای اصلی این است که موجب تغییر در خلقت است[۳۱]
به طور مستقیم با بحث های فقهی چون: رابطه انسان با اعضای بدن خود، کرامت ذاتی انسان، مصداق قاعده لاضرر شدن اهدا،
فیاض برای بدن انسان مالکیت ذاتی قائل است و معتقد است مالک اعضای بدن در درجه اول خود شخص و در صورت فوت انکسی است که ولایت شرعی بر او دارد.
اهدای عضو بهمثابه مجازات جرائم اجتماعی
مجازات با اهدای عضو یک راه برای برونرفت از انحصار اهدای عضو در بیماران مرگ مغزی دانسته شده است.[۳۲] به گفته پژوهشگران در این فرآیند، اهدای اعضای اصلی محکومین به مرگ و یا اعضای غیر اصلی محکومین به اعدام یا سایر مجازاتها به عنوان تخفیف مورد پژوهش است. به گفته پژوهشگران افرادی که این نظریه در مجازات را میپذیرند فقیهان را به دو دسته تفکیک میکنند؛ فقیهانی که معتقد به انحصار روشهای اجرای احکام به راههای مرسوم هستند و فقیهانی که مجازات سالب حیات را به راههای مشابهی که منجر به مرگ شود تسری میدهند.[۳۳] علاوه بر این اثبات میکنند از لحاظ حقوقی نیز آنچه برای قانونگذار مورد اهمیت است سلب حیات مجرم است.[۳۴] به گفته پژوهشگران به عنوان نمونه محمد فاضل لنکرانی معتقد است اگر شخصی در جرم غیر قصاص، به اعدام محکوم شده باشد در صورت رضایت میتواند با بیهوشی اعضای حیاتی او را پیوند زنند و او بعد از عمل بمیرد و این نوعی اعدام تلقی میشود.[۳۵]
اهدای خون
در مورد اهدای خون بهعنوان هدیه، در متون فقهی مطلبی نیامده است و صرفا در پاسخهایی که در جواب استفتاءهایی که از مراجع تقلید شده این مسئله مورد توجه قرار گرفته است.[۳۶] به عنوان نمونه سید علی سیستانی اهدای خون به معنای هدیه خون، به افراد نیازمند به خون را جایز میداند.[۳۷] به باور سید علی خامنهای اهدای خون کارپسندیدهای است و در برخی موارد که نجات جان انسانها بدان وابسته است واجب میشود.[۳۸] ناصر مکارم شیرازی اهدای خون را از مهمترين خدمات در جامعه اسلامی و واجب کفایی دانسته است.[۳۹]
فروش خون مانند سایر اعضا بدن یک نوع اهدا محسوب میشود.[۴۰] به این مساله در متون کهن فقه شیعه پرداخته شده است. به گفته پژوهشگران فقیهان شیعه در مورد خرید و فروش خون دارای نظرات مختلفی هستند. برخی به دلیل وجوهی چون مالیتنداشتن، نجسبودن، نبود نفعی عاقلانه در این معامله و وجود روایاتی که از معامله خون نهی میکند این معامله را مطلقا حرام دانستهاند. برخی دیگر با احراز وجوه عقلایی خصوصا منافع درمانی که جدیدا کشف شده حکم به جواز میکند. به گفته محمدمهدی مرتضوی لنگرودی خرید و فروش خون بهخاطر وجود منافع حلال و عقلانی نزد فقیهان شیعه جایز است.[۴۱] امام خمینی معتقد است حرام بودن خرید و فروش خون در دیدگاه آیات، روایات و فقیهانِ عصر نزدیک به معصوم، استفاده خوراکی خون بوده است. اما امروزه این کار بخاطر وجود این منافع جدید جایز است.[۴۲] سید علی سیستانی گرفتن پول در قبال خون دادن را جایز دانسته[۴۳] همینطور فقیهانی که قبل از کشف خاصیت درمانی برای انتقال خون، میزیستهاند خاصیت های عقلایی که در مورد فروش خون بوده را جایز میدانسته اند. به عنوان نمونه شیخ انصاری تنها منفعتی که برای خرید و فروش خون در نظر داشته رنگ آمیزی با خون بوده، و از این نظر خرید و فروش خون پاک را جایز میداند.[۴۴]
پانویس
- ↑ رضایی، مبانی فقهی اهدای عضو، 1395ش، ص11-23.
- ↑ رضایی، مبانی فقهی اهدای عضو، 1395ش، ص25.
- ↑ 5
- ↑ 6
- ↑ رضایی، ص165.
- ↑ http://mozooshenasi.ir/pajoohesh/3577/
- ↑ https://old.makarem.ir/main.aspx?reader=1&lid=0&mid=1055&catid=0&pid=61769
- ↑ احكام پزشكى (منتظرى)، ص: 128
- ↑ شاهرودی، 84-85.
- ↑ https://iict.ac.ir/1398/07/ehdaozv/
- ↑ ابریان شاهرودی، ص85.
- ↑ فقه الأعذار الشرعية و المسائل الطبية (المحشى): المقصد الثاني عشر التبرع بالأعضاء و الدم ؛ ص : 247
- ↑ https://www.sistani.org/persian/qa/02448/
- ↑ https://old.makarem.ir/main.aspx?reader=1&lid=0&mid=1055&catid=0&pid=61769
- ↑ ابریان شاهرودی، ص85.
- ↑ فقه الأعذار الشرعية و المسائل الطبية (المحشى)، ص: 250
- ↑ https://www.tasnimnews.com/fa/news/1395/10/08/1281314/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%A7%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D8%B6%D9%88-%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%AC%D8%B9-%D8%AA%D9%82%D9%84%DB%8C%D8%AF#:~:text=%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA%20%D8%A2%DB%8C%D8%AA%20%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87%20%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B8%D9%85%DB%8C%20%D8%B4%D8%A8%DB%8C%D8%B1%DB%8C,%D8%A7%D9%88%20%D9%85%D8%B3%D9%84%D9%85%20%D8%A8%D8%A7%D8%B4%D8%AF%D8%8C%20%D8%AC%D8%A7%DB%8C%D8%B2%20%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA.
- ↑ فقه الأعذار الشرعية و المسائل الطبية (المحشى): المقصد الثاني عشر التبرع بالأعضاء و الدم ؛ ص : 247
- ↑ نگاه کنید به: غفوری، شریفطبع، سعیدی، مبافی فقهی وجوب اهدا.
- ↑ https://www.sistani.org/persian/qa/02448/
- ↑ فقه الأعذار الشرعية و المسائل الطبية (المحشى): المقصد الثاني عشر التبرع بالأعضاء و الدم ؛ ص : 247
- ↑ https://saanei.xyz/?view=01,02,09,3045,0
- ↑ سیستانی، سایت رسمی
- ↑ مکارم
- ↑ حبیبی، مرگ مغزی و پیوند اعضا از دیدگاه فقه و حقوق، 1380ش، ص109.
- ↑ حبیبی، مرگ مغزی و پیوند اعضا از دیدگاه فقه و حقوق، 1380ش، ص110-113.
- ↑ حبیبی، مرگ مغزی و پیوند اعضا از دیدگاه فقه و حقوق، 1380ش، ص125-128.
- ↑ https://old.makarem.ir/main.aspx?reader=1&pid=61769&lid=0&mid=1055
- ↑ سیستانی
- ↑ https://ijmedicallaw.ir/article-1-987-fa.pdf
- ↑ https://fa.alfayadh.org/questions_category/%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a6%d9%84-%d9%be%d8%b2%d8%b4%da%a9%db%8c-%d9%88-%d9%be%d8%b2%d8%b4%da%a9%d8%a7%d9%86/%d8%a7%d9%87%d8%af%d8%a7%db%8c-%d8%b9%d8%b6%d9%88/
- ↑ فهرستی، صادقی ، «تحلیل فقهی - حقوقی اهدا اعضاء محکومین به مرگ»، ص24.
- ↑ فهرستی، صادقی ، «تحلیل فقهی - حقوقی اهدا اعضاء محکومین به مرگ»، ص24-27.
- ↑ فهرستی، صادقی ، «تحلیل فقهی - حقوقی اهدا اعضاء محکومین به مرگ»، ص32.
- ↑ فهرستی، صادقی ، «تحلیل فقهی - حقوقی اهدا اعضاء محکومین به مرگ»، ص32.
- ↑ سیستانی، «اهدای خون»، سایت رسمی دفتر آیت الله سیستانی؛ خامنهای، «اهداء خون»، پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری؛ مکارم شیرازی، «آيت الله مكارم شيرازي:اهداي خون واجب كفايي است»، خبرگزاری جمهوری اسلامی.
- ↑ سیستانی، «اهدای خون»، سایت رسمی دفتر آیت الله سیستانی.
- ↑ خامنهای، «اهداء خون»، پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری.
- ↑ مکارم شیرازی، «آيت الله مكارم شيرازي:اهداي خون واجب كفايي است»، خبرگزاری جمهوری اسلامی.
- ↑ رضایی، مبانی فقهی اهدای عضو، 1395ش، ص11-23.
- ↑ شفیعی مازندرانی، سید محمد | مطلبی، معصومه، خرید و فروش خون از منظر فقه امامیه، ص118
- ↑ اثبات فقهی صحت و حلیت خرید و فروش خون ص22-23.
- ↑ https://www.sistani.org/persian/book/26578/6696/
- ↑ شفیعی مازندرانی، سید محمد | مطلبی، معصومه، خرید و فروش خون از منظر فقه امامیه، ص119