کاربر:Mkhaghanif صفحه تمرین۱

از ویکی شیعه

علوم اسلامی

جایگاه و اهمیت

تمدن اسلامی با علوم اسلامی شناخته می شود.

مسلمانان همه روزه با بخشی از علوم اسلامی زندگی می‌کنند مثل فقه و حوزه‌های علمیه در سراسر جهان اسلام فعال هستند

تعریف

مرتضی مطهری اسلام‌شناس شیعه علوم اسلامی را چهار گونه تعریف کرده است. بنابر دو تعریف نخست او، علوم اسلامی دانش‌هایی هستند که یا موضوع یا مسائل آن ها اصول یا فروع اسلام است یا اصول و فروع اسلام با تکیه بر آ‌ن‌ها اثبات می‌شود مانند علم قرائت، تفسیر، علم حدیث، کلام نقلی، فقه و اخلاق نقلی.[۱] هم‌چنین دانش‌هایی که مقدمه دو گروه نخست هستند. مثل ادبیات عرب، کلام عقلی، اخلاق عقلی، حکمت الهی،‌ منطق، اصول فقه، رجال و درایه.[۲]

مطهری دانش‌هایی مثل پزشکی، سیاست، علوم و فنون مختلف و بسیاری از علوم طبیعی و ریاضی را نیز داخل علوم اسلامی قرار داده است و توضیح داده است که چون دانستن اینها برای حفظ و ارتقاء جامعه اسلامی واجب است پس می‌توان آن‌ها را جزو علوم اسلامی دانست.[۳]

میه‌لی پژوهش‌گر تاریخ علوم، علوم اسلامی خاص را فقط علومی می‌داند که از قرآن و حدیث برآمده و ناظر به حقوق و حکمت الهی اسلامی و مانند باشد.[۴]

عثمان بکّار پژوهش‌گر تاریخ علم در کتاب تاریخ و فلسفه علوم اسلامی، علوم اسلامی را دانش‌هایی می‌داند که پس از قرن سوم هجری (قرن نهم میلادی) در فرهنگ و تمدن اسلامی شکوفایی داشته‌اند مثل علوم ریاضی، طبیعی و علم النفس.[۵] به نظر او اسلامی خواندن این علوم به این جهت است که همه آن‌ها با آموزه‌های آموزه‌های اساسی اسلام مثل توحید پیوند دارند.[۶]

تفاوت علوم اسلامی با علوم مسلمانان

مطهری در تعریف چهارم خود به دانش‌هایی اشاره می‌کند که در فرهنگ و جامعه اسلامی رشد کرده‌اند هر چند که ممکن است از نظر شرعی واجب نباشند یا حتی حرام باشند. مطهری برای این گونه‌ دانش‌ها به نجوم احکامی و نجوم ریاضی مثال می‌زند.[۷] آلدو میله‌لی پژوهشگر تاریخ علم، این بخش از علوم را علوم عربی می‌خواند.[۸]

تقسیم‌بندی

سلیمان خاکبان در مقاله خود معتقد است تعیین گستره علوم اسلامی وابسته به تعیین گستره و قلمرو دین است. کسانی که گستره دین را حداقلی و فقط ناظر به امور معنوی و اخروی می‌دانند علوم اسلامی را بسیار محدودتر از کسانی تعریف می‌کنند که درباره گستره دین نظریه‌ای میانه یا حداکثری دارند و دین را ناظر به امور دنیوی نیز می‌دانند.[۹] با نگاه حداقلی دانش‌های مثل طب اسلامی، اقتصاد اسلامی، جامعه‌شناسی اسلامی و حتی بخش‌هایی از فقه و حقوق اسلامی نیز خارج از دایره علوم اسلامی قرار می‌گیرند.[۱۰]

علوم برون‌دینی پیشنی: علوم ناظر به پیش‌نیازها اعتقاد به دین مثل فلسفه و زبان (ص۲۰-۲۱)

علوم مبتنی بر کتاب و سنت به صورت خالص و ناب: قیامت‌شناسی، مبدأشناسی، روح‌شناسی (ص۲۱)

علوم برون‌دینیِ پسینی: علوم ناظر به پرسش‌های برخاسته از وحی. مثل تفسیر و فقه (ص۲۲)

علوم درجه دو دینی: که ناظر به مطالعه سه دسته نخست است. (ص۲۲)

اسلامی‌سازی علوم

پانویس

  1. مطهری، ۱۴۰۲ش، کلیات علوم اسلامی، ج۱، ص۱۳.
  2. مطهری، ۱۴۰۲ش، کلیات علوم اسلامی، ج۱، ص۱۴.
  3. مطهری، ۱۴۰۲ش، کلیات علوم اسلامی، ج۱، ص۱۶.
  4. میه‌لی، علوم اسلامی و نقش آن در تحول علمی جهان، ۱۳۷۱ش، ص۱۷۱،
  5. بکار، تاریخ و فلسفه علوم اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۹.
  6. بکار، تاریخ و فلسفه علوم اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۹.
  7. مطهری، ۱۴۰۲ش، کلیات علوم اسلامی، ج۱، ص۱۶.
  8. میه‌لی، علوم اسلامی و نقش آن در تحول علمی جهان، ۱۳۷۱ش، ص۱۶۹،
  9. خاکبان، «درآمدی بر چیستی، چرایی و چگونگی توسعه علوم اسلامی»، ص۱۷-۱۸.
  10. خاکبان، «درآمدی بر چیستی، چرایی و چگونگی توسعه علوم اسلامی»، ص۱۸.

منابع

  • بکار، عثمان، تاریخ و فلسفه علوم اسلامی، ترجمه: محمدرضا مصباحی، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی، ۱۳۸۷ش.
  • خاکبان، سلیمان، «درآمدی بر چستی، چرایی و چگونگی توسعه علوم اسلامی»، فصلنامه پژوهش و حوزه، شماره ۳۸، پاییز و زمستان ۱۳۹۶ش.
  • مطهری، مرتضی، کلیات علوم اسلامی، جلد ۱، (منطق، فلسفه)، تهران، صدرا، ۱۴۰۲ش.
  • میه‌لی، آلدو، علوم اسلامی و نقش آن در تحول علمی جهان، ترجمه: محمدرضا شجاع‌نوری و اسدالله علوی، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی، ۱۳۷۱ش.