کاربر:M.baradaran/صفحه تمرین

از ویکی شیعه

معرفی

عبدالله بن زَمَعة[۱] بن الاسود، از اشراف قریش[۲] و اصحاب پیامبر[۳] و امیرالمومنین[۴] بود. پدربزرگ او (اسود) را از مسخره‌کنندگان پیامبر و مصداق آیه «إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ» دانسته‌اند.[۵] براساس نقل‌ها، پدر، عمو و برادر او از کافران کشته‌شده در جنگ بدر بودند.[۶] سید‌محسن امین نویسنده کتاب اعیان الشیعة، از عبدالله به عنوان یکی از یاران خالص امیرالمومنین و مصداق آیه «يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ يُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ» یاد کرده است.[۷] او را از راویان از پیامبر و امیرامومنین دانسته[۸] و گفته شده، هنگام وفات پیامبر پانزده ساله بوده است.[۹] خاله وی، ام سلمه همسر پیامبر[۱۰] و همسر وی، زینب دختر ام سلمه بود.[۱۱] طبق برخی نقل‌ها، وهب ابوالمختری راوی و از قضات هارون الرشید خلیفه عباسی از نوادگان عبدالله است.[۱۲] در مورد درگذشت وی گفته شده، در سال ۳۵ هجری، هنگام حمله به خانه عثمان بن عفیف کشته شده است. برخی معتقدند در جریان واقعه حره کشته شده است. برخی نیز در پاسخ گفته‌اند آنکه در واقعه حره کشته شده است، پسر او یزید بوده است.[۱۳]

درخواست مال از امیرالمومنین

در کتاب نهج البلاغه خطبه ۲۳۲ ، عبدالله بن زمعة هنگام خلافت امیرالمومنین، از ایشان درخواست مال کرد و حضرت در پاسخ فرمود: «إِنَّ هَذَا اَلْمَالَ لَیْسَ لِی وَ لاَ لَکَ وَ إِنَّمَا هُوَ فَیْ‏ءٌ لِلْمُسْلِمِینَ وَ جَلْبُ أَسْیَافِهِمْ فَإِنْ شَرِکْتَهُمْ فِی حَرْبِهِمْ کَانَ لَکَ مِثْلُ حَظِّهِمْ وَ إِلاَّ فَجَنَاةُ أَیْدِیهِمْ لاَ تَکُونُ لِغَیْرِ أَفْوَاهِهِمْ»[۱۴] «بى شک اين مال نه حق من است و نه حق تو، غنيمتى است مربوط به مسلمانانى که با شمشيرهايشان به دست آمده است، اگر تو در نبرد آنان شرکت کرده بودى سهمى همانند آنان داشتى وگرنه دست چين آنها براى غير دهان آنان نخواهد بود!»[۱۵]

درخواست از عمر بن خطاب برای اقامه نماز جماعت در غیاب پیامبر

بر اساس برخی منابع اهل سنت، عبدالله بن زمعة نقل نموده که هنگام عیادت پیامبر در روزهای بیماری قبل از وفات، حضرت او را مأمور دعوت مردم برای نماز می‌کند. او خارج شده و هنگامی که ابوبکر را برای اقامه نماز، غایب یافته، عمر را مأمور به این کار می‌کند، اما هنگامی که صوت نماز عمر به گوش پیامبر می‌رسد، آن حضرت با عصبانت سر مبارک را از حجره بیرون آورده، عمر را نهی و ابابکر را برای اقامه نماز معرفی می‌کند. عمر نیز منصرف شده و به عبدالله این‌گونه می‌گوید که اگر می‌دانسته رسول خدا هنگام دستور به عبدالله، او را انتخاب نکرده، اقدام به امامت نماز نمی‌کرد. عبدالله در پاسخ علت این‌کار را نیافتن ابابکر و شایستگی وی بعد از ابابکر عنوان می‌کند.[۱۶]

  1. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، بی تا، ج۱۳، ص۱۱.
  2. ابن اثیر، اسد الغابة، ج۳، ص۱۴۱ و ۱۴۲.
  3. رجال الطوسي - ط جماعة المدرسين نویسنده : الشيخ الطوسي    جلد : 1  صفحه : 43
  4. أصحاب أميرالمؤمنين و الرواة عنه، ج‏۲، ص۳۵۷.
  5. الاستیعاب، ابن عبد البر، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۹۱۲.
  6. الإستيعاب في معرفة الأصحاب، ج‏۳، ص۹۱۱.
  7. محسن امین، اعيان الشيعة، ج۸، ص۵۳.
  8. التبيين في أصحاب الإمام أمير المؤمنين عليه السلام و الرواة عنه، ج‏2، ص: 209 تا 211.
  9. ابن سعد، الطبقات الصغیر، ۲۰۰۹م، ج۱، ص۱۵۲.
  10. الإصابة في تمييز الصحابة، ج‏4، ص: 83
  11. الروضة الفيحاء في تواريخ النساء، ص: 294 و 295.
  12. أصحاب أميرالمؤمنين عليه السلام و الرواة عنه، ج‏2، ص۳۵۸.
  13. ابن حجر عسقلانی، الإصابة في تمييز الصحابة، ج۴، ص۸۳.
  14. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید - ج13 > 227 و من کلام له ع کلم به عبد الله بن زمعة
  15. نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 553
  16. ابن سعد، طبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۱۷۰؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۳۰، ص۲۶۲.

==