کاربر:H.akbari/صفحه تمرین
بخش آغازین
در آموزههای اسلامی است که خانواده مهمترین بنایی است که وجود دارد و در روایاتی صراحتا به آن اشاره شده است.[۱] تقریبا در هر خانه ای ممکن است میان زن و شوهر اختلافاتی پیش بیاید لذا اسلام که آخرین و کاملترین دین است قطعا بهترین راهکارها را برای این مسئله ارائه میدهد.
آیه ۳۵ سوره مبارکه نساء به بحث حل اختلافات خانوادگی اشاره میکند. طبق تفسیر نمونه که اثر آیت الله مکارم شیرازی به همراه جمعی از نویسندگان است، این آیه به محکمه صلح خانوادگی اشاره میکند.[۲]. محکمه صلح خانوادگی که آیه فوق به آن اشاره کرده است یکی از شاهکارهای اسلام است.[۳]
متن و ترجمه
وَ إِن خِفْتُم شِقَاقَ بَینِهِمَا فَابعَثُوا حَکَمًا مِنْ أَهلِهِ وَ حَکَمًا مِنْ أَهلِهَا إِن یُرِیدَا إِصْلَاحا یُوَفِّقِ اللَّهُ بَینَهُمَا إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیما خَبِیرا[۴]
و [شما ای حاکمان شرع و عُقلا و بزرگان خانواده] اگر از جدایی و ناسازگاری میان زن و شوهر بیم داشتید، پس داوری از خانواده مرد و داوری از خانواده زن [برای رفع اختلاف] برانگیزید که اگر هر دو داور قصد اصلاح داشته باشند، خداوند میان دو داور توافق و سازگاری ایجاد میکند [تا به صلاح زن و شوهر حکم کنند]؛ یقیناً خدا [به نیات و اعمال شما] دانا و آگاه است.
تفسیر
شیخ طوسی که از علمای بزرگ شیعه در طول تاریخ اسلام بوده است در تفسیر خود به نام التبیان فی تفسیر القرآن آورده است برای فراز «إن خفتم» دو معنا مطرح شده است؛ «دانستید» و «ترسیدید» ولی معنای دوم صحیح تر است چون اگر دانستید کار به طلاق و جدایی کشیده شد به داورها احتیاجی نیست.[۵]
در تفسیر مجمع البیان هم که اثر فضل بن حسن طبرسی از مفسران قرن ۶ است همین مطلب آمده است و ایشان هم مانند شیخ طوسی مینویسد معنای دوم صحیح تر است.[۶]
در تفسیر المیزان آمده است شقاق به معنای دشمنی است و خداوند در این آیه در زمانی که احتمال میرود اختلاف بین زن و شوهر به دشمنی بینجامد دستور داده است یک داور از طرف مرد و یک داور از طرف زن به مسئله رسیدگی کنند.[۷].
شهید مطهری مینویسد شقاق در آیه کریمه یاد شده به معنای شکاف واقع شدن است و در این تعبیر زوجین یک واحد در نظر گرفته شده است که شکافی در آن واقع شده است و خود این تعبیر میفهماند که اجتماع خانوادگی یک اجتماع طبیعی یعنی یک واحد طبیعی است و ازدواج پیمان مقدس است زیرا حقیقت ازدواج همکاری و شرکت نیست بلکه وحدت و یگانگی دو روح است.مطهری، یادداشتهای استاد مطهری، ۱۳۷۸ش، ج۵، ص۱۵۲
همچنین در آیه شریفه با اینکه داورها اسباب مادی و ظاهری هستند ولی توافق را به خدا نسبت داده است تا در ضمن بفهماند آن کسی که در حقیقت میان اسباب ظاهری و مسببات ارتباط برقرار میکند خدای متعال است.[۸]
شهید مطهری در کتاب حقوق زن در اسلام مینویسد در تفسیر کشّاف آمده است «حَکَم» کسی است که مورد اعتماد و دارای نفوذ کلام و منطق نافذ بوده باشد، پسندیده و شایسته برای داوری عادلانه و برای اصلاح باشد و بعد دلیل صاحب تفسیر کشّاف را مطرح میسازد که چرا باید داورها در درجه اول از اقوام زوجین باشند.[۹]
حسین مظاهری از علمای معاصر شیعه در کتاب خانواده در اسلام مینویسد زن و شوهر ابتدا باید تلاش کنند مشکلات خود را در خانه حل کنند و به بیرون منتقل نکنند ولی اگر حل نکردند و در آستانه طلاق قرار گرفتند داوری از اقوام مرد و داوری از اقوام زن بنشینند و تلاش کنند بین آن دو صلح برقرار کنند.[۱۰]
بحث فقهی
در تفسیر نمونه میخوانیم در فقه اسلامی درمورد مسئله داورها و شرایط آنها و مقدار نفوذ حکم ایشان که تا کجا نافذ است بحث شده است.[۱۱]
اجمالا هم بیان میکند از نظر شرایط باید عاقل و بالغ و عادل و نسبت به کار خود آگاه باشند و درمورد نفوذ حکم آنها هم بیان میکند عده ای از فقها گفتهاند هر چه داورها حکم کنند لازم است اجرا شود که ظاهر تعبیر به «حکم» در آیه، همین را میرساند ولی عده زیادی از فقها میگویند تنها در مورد سازش و رفع اختلاف میان دو همسر لازم است اجرا شود و حتی معتقدند اگر شرایطی هم برای زن و مرد قرار دهند صحیح است که این نظر با آیه که صلح را مطرح میفرماید سازگارتر است.[۱۲] در نهایت برای توضیح بیشتر به کتب فقهی ارجاع میدهد.[۱۳]
در تفسیر مجمع البیان هم بحثی شبیه این مطرح شده است و همین نظرها بیان شدهاند.طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر البیان، ناشر: ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۷۰</ref>همچنین در تفسیر الصافی که اثر فیض کاشانی است روایاتی در این باره آمده است که یکی از آنها این است داورها حق ندارند بین زن و شوهر حکم به جدایی کنند مگر اینکه خود زن و شوهر از داورها بخواهند.[۱۴]
شیخ طوسی که یکی از بزرگان شیعه در طول تاریخ بوده است در تفسیر خود به نام التبیان فی تفسیر القرآن هم این بحث را مطرح کرده است و نظر خود را بیان میکند که شبیه نظر تفاسیر مذکور در بالا میباشد.[۱۵]
شهید مطهری در کتاب حقوق زن در اسلام مینویسد راجع به اینکه آیا تشکیل حکمیت واجب است یا مستحب، میان علما است.[۱۶]
آنچه که بطور خلاصه در اینجا میآوریم این است که ایشان مینویسد محققین معتقدند این کار وظیفه حکومت اسلامی است و واجب است و شهید ثانی در مسالک صریحا فتوا میدهد مسئله داوری به ترتیبی که گفته شد واجب و ضروری است و وظیفه حکام است که همواره این کار را بکنند.[۱۷]
ایشان در ادامه نظر شهید ثانی راجع به شروطی که داورها برای اصلاح زوجین میتوانند به زوج تحمیل کنند را میآورد.[۱۸]
محمد بن حسن حر عاملی از علمای قرن ۱۱ قمری در کتاب وسائل الشیعه دو روایت از روایاتی که ذیل این آیه آمده است را میآورد و حکم فقهی خود را بیان میکند و آن این است زمانی که میان زوجین شقاق واقع میشود داوری از خاندان مرد و داوری از خاندان زن برانگیخته میشوند و مستحب است داوران بر زوجین شرط کنند و اگر زوجین به زندگی ادامه دهند جائز است و اگر جدا هم شوند جائز است.عاملی، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، ۱۴۰۹ق، ج۲۱، ص۳۴۸و۳۴۹
حسین بن محمد تقی نوری هم در کتاب مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل دو روایت آورده است و حکم فقهی خود را شبیه وسائل الشیعة مطرح کرده است.نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ۱۴۰۸ق، ج۱۵، ص۱۰۵و۱۰۶
نکات و پیامها
محسن قرائتی که یکی از مفسران معاصر است در ترجمه و تفسیر نور ذیل این آیه نکات و پیامهایی را بیان کرده است که بعضی از آنها را بیان میکنیم.
نکات
ایشان مینویسد این آیه برای رفع اختلاف میان زن و شوهر و پیشگیری از وقوع طلاق، یک دادگاه خانوادگی را با امتیازات زیر مطرح میکند که عبارتند از اینکه داوران، از هر دو فامیل باشند تا تعهد بیشتری داشته باشند.[۱۹]. همچنین رسیدگی به اختلافات در این دادگاه، سریع، بدون تراکم پرونده و مشکلات اداری است.[۲۰] در ضمن، اسرار خانواده به غریبهها نمیرسد و نهایتا چون داوران از خود فامیلند، مورد اعتماد طرفین میباشند.[۲۱] برای حل همه مشکلات، انتخاب داور جایز است و از مصادیق آن این است امام باقر علیه السلام در پاسخ اعتراض به پذیرش حکمیت امام علی علیه السلام در صفین، این آیه را تلاوت فرمودند.[۲۲]
پیامها
این آیه پیامهای زیادی به خصوص در مسائل خانوادگی دارد که به اختصار چند مورد را از تفسیر نور و همچنین از برگزیدهٔ آن بیان میکنیم. امیدواریم که با بهرهگیری از این پیامها بسیاری از اختلافات خانوادگی حل شود و شاهد زندگیهای سرشار از آرامش باشیم. با توجه به اینکه قرآن کتابی برای زندگی انسانها است و مختص مسلمانان نیست در صورتی که غیر مسلمانان هم به دستورات این آیه عمل کنند از مشکلات خانوادگی آنها کاسته میشود. در تفسیر نور برگزیده آمده است طلاق و جدایی، سزاوار ترس و نگرانی است: «خفتم شقاق» و زن و شوهر، یک روح در دو پیکرند؛ کلمه «شقاق» در جایی بکار میرود که یک حقیقت به دو تقسیم میشود.[۲۳] از دیگر نکات این است که اقدام برای اصلاح میان زن و شوهر باید سریع باشد (حرف «فاء» در جمله «فابعثوا» برای تسریع است).[۲۴]. همچنین، زن و مرد در انتخاب داور، حق یکسان دارند: «حکماً من أهله و حکماً من أهلها».[۲۵]. در ضمن، از آشتی دادن ناامید و مأیوس و نسبت به آن بی تفاوت نباشیم: «فابعثوا».[۲۶]. توجه هم داشته باشید هر جا حسن نیت و بنای اصلاح باشد، توفیق الهی هم سرازیر میشود: «إن یریدا إصلاحاً یوفّق الله بینهما».[۲۷] و نهایتا این را بدانید که طرح قرآن برای اصلاح خانواده برخاسته از علم و حکمت الهی است: «علیماً خبیراً».[۲۸]
منابع
- طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۳۹۰ق
- طبرسی، فضل، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش
- طوسی، محمد، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول
- عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة إلی مسائل الشریعة، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۰۹ق
- فیض کاشانی، محمد، تفسیر الصافی، تهران، مکتبة الصدر، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق
- قرآن کریم، ترجمه حسین انصاریان، قم، اسوه، ۱۳۸۳ش
- قرائتی، محسن، ترجمه و تفسیر قرآن کریم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۹ش
- قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز درسهایی از قرآن، چاپ اول، ۱۳۸۸ش
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، قم، صدرا، چاپ هشتم، ۱۳۷۲ش
- مطهری، مرتضی، مجموعه یادداشتهای استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ اول، ۱۳۷۸ش
- مظاهری، حسین، خانواده در اسلام، قم، شفق، چاپ اول
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش
- نوری، حسین بن محمد تقی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، بیروت، مؤسسة آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۰۸ق،
- ↑ و قال ع ما بُنِیَ فی الإسلام بناء أحبّ إلی الله عزّوجلّ و أعزّ من التزویج. مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۰۰، ص۲۲۲.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۳۷۵
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۳۷۵
- ↑ سوره نساء، آیه35.
- ↑ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ناشر: دار إحیاء التراث العربی، ج۳، ص۱۹۲-۱۹۳
- ↑ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۷۰
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۳۴۶
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۳۴۶
- ↑ مطهری، مجموعه آثار شهید مطهری (حقوق زن در اسلام)، ج۱۹، ص۲۷۴و۲۷۵
- ↑ مظاهری، خانواده در اسلام، ناشر: شفق، ص۸۳
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۳۷۷
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۳۷۷
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۳۷۷
- ↑ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۴۹۹
- ↑ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ناشر: دار إحیاء التراث العربی، ج۳، ص۱۹۳
- ↑ مطهری، مجموعه آثار شهید مطهری (حقوق زن در اسلام)، ۱۳۷۲ش، ج۱۹، ص۲۷۵
- ↑ مطهری، مجموعه آثار شهید مطهری (حقوق زن در اسلام)، ۱۳۷۲ش، ج۱۹، ص۲۷۵
- ↑ شهید ثانی این طور میگوید «مثلاً داوران زوج را ملزم میکنند زوجه را در فلان شهر یا فلان خانه سکنی دهد، یا اینکه فی المثل مادر خود را یا زن دیگر خود را خانه او ولو در اتاق جداگانه سکنی ندهد، یا مثلا مهر زن را که به ذمّه گرفته است نقد بپردازد، یا اگر پولی را از قرض گرفته است فوراً بپردازد». غرض این است که هر اقدامی که سبب تأخیر اقدام زوج در تصمیم بر طلاق شود شود از نظر اسلام عمل صحیح و مطلوبی است. مطهری، مجموعه آثار شهید مطهری (حقوق زن در اسلام)، ۱۳۷۲ش، ج۱۹، ص۲۷۵
- ↑ قرائتی، ترجمه و تفسیر قرآن کریم، ۱۳۹۶ش، ص ۸۴
- ↑ قرائتی، ترجمه و تفسیر قرآن کریم، ۱۳۹۶ش، ص ۸۴
- ↑ قرائتی، ترجمه و تفسیر قرآن کریم، ۱۳۹۶ش، ص ۸۴
- ↑ قرائتی، ترجمه و تفسیر قرآن کریم، ۱۳۹۶ش، ص ۸۴
- ↑ قرائتی، ترجمه و تفسیر قرآن کریم، ۱۳۹۶ش، ص۸۴
- ↑ قرائتی، ترجمه و تفسیر قرآن کریم، ۱۳۹۶ش، ص۸۴
- ↑ قرائتی، ترجمه و تفسیر قرآن کریم، ۱۳۹۶ش، ص۸۴
- ↑ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۶۴
- ↑ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۶۵
- ↑ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۶۵