پرش به محتوا

حدیث قدسی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۰۹۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۳
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mahboobi
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mahboobi
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۵: خط ۳۵:
==قالب محتواى==
==قالب محتواى==


درباره قالبى كه محتواى احادیث قدسى در آن بیان شده، تهانوى<ref>تهانوى، ج 1، ص 630</ref> از دو قالب یاد كرده است: یكى قالبى كه از آن به شیوه سلف تعبیر كرده و آن عبارت است از: «قال رسول‌اللّه(ع)فیما یروى عن ربه»، دیگرى قالبى كه از آن به شیوه متأخران تعبیر كرده و آن چنین است: «قال‌اللّه تعالى فیما رواه عنه(ع) ». پس‌از تهانوى، دیگر كسانى كه به این بحث پرداخته‌اند همین دو قالب را ذكر كرده‌اند<ref>طحان، ص128</ref>. در واقع، آنچه در این دو تعبیر مورد توجه قرار گرفته تصریح به این است كه حضرت رسول آن را از خدا نقل كرده است تا با تعبیرِ به كار رفته در نقل قرآن اشتباه نشود (رجوع کنید به د. اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه). اما تتبع در متون حدیثى، تقید به این دو قالب را در همه‌جا تأیید نمی‌كند.
درباره قالبى كه محتواى احادیث قدسى در آن بیان شده، تهانوى<ref>تهانوى، ج 1، ص 630</ref> از دو قالب یاد كرده است: یكى قالبى كه از آن به شیوه سلف تعبیر كرده و آن عبارت است از: «قال رسول‌اللّه(ع)فیما یروى عن ربه»، دیگرى قالبى كه از آن به شیوه متأخران تعبیر كرده و آن چنین است: «قال‌اللّه تعالى فیما رواه عنه(ع) ». پس‌از تهانوى، دیگر كسانى كه به این بحث پرداخته‌اند همین دو قالب را ذكر كرده‌اند<ref>طحان، ص128</ref>. در واقع، آنچه در این دو تعبیر مورد توجه قرار گرفته تصریح به این است كه حضرت رسول آن را از خدا نقل كرده است تا با تعبیرِ به كار رفته در نقل قرآن اشتباه نشود<ref>د. اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه</ref>. اما تتبع در متون حدیثى، تقید به این دو قالب را در همه‌جا تأیید نمی‌كند.


==تقسیمات==
==تقسیمات==
خط ۴۱: خط ۴۱:
در عین حال، مجموع احادیث قدسى را به دو دسته می‌توان تقسیم كرد: احادیثى كه فقط سخنى را از خدا نقل می‌كنند، و احادیثى از قبیل داستانها كه در آنها سخنى از خدا نقل شده است.
در عین حال، مجموع احادیث قدسى را به دو دسته می‌توان تقسیم كرد: احادیثى كه فقط سخنى را از خدا نقل می‌كنند، و احادیثى از قبیل داستانها كه در آنها سخنى از خدا نقل شده است.


محدّثان اهل‌سنّت احادیث قدسى را تنها به واسطه نقل پیامبر اكرم می‌پذیرند، اما صوفیه مطالبى را از غیر طریق آن حضرت از قول خدا یا پیامبران پیشین گزارش كرده‌اند كه پاره‌اى از آنها از عهدین گرفته شده و از كسانى چون كعب الاحبار نقل شده است. مثلاً محیی‌الدین ابن‌عربى در مشكاةالانوار همین شیوه را پیش گرفته است. او احادیث بخش دوم كتاب خود را تحت عنوان «مرفوعةً الی‌اللّه بغیر اسنادٍ الى رسول‌اللّه» آورده (ص 4) و از طریق وَهْب‌بن منبِّه و كعب الاحبار مطالبى را در این‌باره از تورات نقل كرده است (براى نمونه رجوع کنید به ص 30ـ31). در این باب، ترجمه چهل سوره از تورات از زبان عبرانى به عربى به حضرت على(ع) هم منسوب است (رجوع کنید به آقابزرگ طهرانى، ج 1، ص 278ـ279). در پاره‌اى احادیثِ قدسىِ منقول از پیامبر اكرم تعبیر «مكتوب فی‌التوراة» (براى نمونه رجوع کنید به ترمذى، ج 5، ص 249؛كلینى، ج 5، ص 554؛حاكم نیشابورى، ج 2، ص 414) و «مكتوب فی‌الانجیل» (براى نمونه رجوع کنید به حاكم نیشابورى، ج 2، ص 614) آمده است.
محدّثان اهل‌سنّت احادیث قدسى را تنها به واسطه نقل پیامبر اكرم می‌پذیرند، اما صوفیه مطالبى را از غیر طریق آن حضرت از قول خدا یا پیامبران پیشین گزارش كرده‌اند كه پاره‌اى از آنها از عهدین گرفته شده و از كسانى چون كعب الاحبار نقل شده است. مثلاً محیی‌الدین ابن‌عربى در مشكاةالانوار همین شیوه را پیش گرفته است. او احادیث بخش دوم كتاب خود را تحت عنوان «مرفوعةً الی‌اللّه بغیر اسنادٍ الى رسول‌اللّه» آورده<ref>ص 4</ref> و از طریق وَهْب‌بن منبِّه و كعب الاحبار مطالبى را در این‌باره از تورات نقل كرده است<ref>ص 30ـ31</ref>. در این باب، ترجمه چهل سوره از تورات از زبان عبرانى به عربى به حضرت على(ع) هم منسوب است<ref>آقابزرگ طهرانى، ج 1، ص 278ـ279</ref>. در پاره‌اى احادیثِ قدسىِ منقول از پیامبر اكرم تعبیر «مكتوب فی‌التوراة»<ref>ترمذى، ج 5، ص 249؛كلینى، ج 5، ص 554؛حاكم نیشابورى، ج 2، ص 414</ref> و «مكتوب فی‌الانجیل» <ref>حاكم نیشابورى، ج 2، ص 614</ref> آمده است.


==اعتبار==
==اعتبار==


اعتبار یا بی‌اعتبارى احادیث قدسى نیز مورد توجه محققان علوم حدیث قرار گرفته است. آنان عموماً در بخش مقدماتى آثار خود در این باره سخن گفته‌اند (براى نمونه رجوع کنید به شیخ‌بهائى، 1413، ص 414؛قاسمى، ص 64؛صالح، ص 122ـ123). گاه در بخش مشترك بین صحیح و ضعیف از آنها بحث شده (براى نمونه رجوع کنید به طحان، ص126ـ127)، بااین‌همه به ‌وجود انواع مختلف صحیح، حسن و ضعیف این احادیث اشاره شده است (رجوع کنید به ابوشهبه، ص 215). همچنین برخى محدّثان اهل‌سنّت به بی‌پایگى موارد مشهورى از احادیث قدسى اشاره كرده‌اند، مانند حدیث «كنز» (براى نمونه رجوع کنید به عجلونى، ج 2، ص 132؛حاج احمد، ص452) و حدیث «لولاك لما خلقت‌الافلاك» (براى نمونه رجوع کنید به عجلونى، ج 2، ص 164). در مجموعه‌هایى كه این‌گونه احادیث به لحاظ اعتبارشان طبقه‌بندى گردیده‌اند، نزدیك به نیمى از آنها ضعیف دانسته شده‌اند. مثلاً، حاج احمد در كتاب موسوعة الاحادیث القدسیة الصحیحة و الضعیفة، 335 مورد را صحیح و حَسَن و 585 مورد را ضعیف و موضوع (جعلى) تلقى كرده است.
اعتبار یا بی‌اعتبارى احادیث قدسى نیز مورد توجه محققان علوم حدیث قرار گرفته است. آنان عموماً در بخش مقدماتى آثار خود در این باره سخن گفته‌اند<ref>شیخ‌بهائى، الوجیزة، ص 414؛قاسمى، ص 64؛صالح، ص 122ـ123</ref>. گاه در بخش مشترك بین صحیح و ضعیف از آنها بحث شده<ref>طحان، ص126ـ127</ref>، بااین‌همه به ‌وجود انواع مختلف صحیح، حسن و ضعیف این احادیث اشاره شده است<ref>ابوشهبه، ص 215</ref>. همچنین برخى محدّثان اهل‌سنّت به بی‌پایگى موارد مشهورى از احادیث قدسى اشاره كرده‌اند، مانند حدیث «كنز»<ref>عجلونى، ج 2، ص 132؛حاج احمد، ص452</ref> و حدیث «لولاك لما خلقت‌الافلاك»<ref>عجلونى، ج 2، ص 164</ref>. در مجموعه‌هایى كه این‌گونه احادیث به لحاظ اعتبارشان طبقه‌بندى گردیده‌اند، نزدیك به نیمى از آنها ضعیف دانسته شده‌اند. مثلاً، حاج احمد در كتاب موسوعة الاحادیث القدسیة الصحیحة و الضعیفة، 335 مورد را صحیح و حَسَن و 585 مورد را ضعیف و موضوع (جعلى) تلقى كرده است.


از احادیث قدسى از حیث سند و متن انتقاد شده و مخصوصاً بر انقطاع یا ارسال سند آنها تأكید گردیده است. ماسینیون (رجوع کنید به د. اسلام، چاپ اول، ذیل "Shath") این‌گونه احادیث را، به همین دلیل، در واقع نوعى از شطحیات صوفیانه دانسته است، اما ارسال سند این‌گونه احادیث نه لزوماً بر بی‌پایگى آنها، بلكه بیشتر برعدم اهتمام صوفیه به نقل سند آنها دلالت دارد و بسیارى از این‌گونه احادیث در منابع اولیه حدیثى وجود داشته است كه اصالت آنها را می‌رساند (رجوع کنید به گراهام، ص 70؛د. اسلام، چاپ دوم، ذیل "Shath")، هر چند قلمداد كردن احادیث قدسى به عنوان شطحیات صوفیانه، به دلیل وجود موارد مشابهى در شطحیات (گراهام، ص 71) و برخورد كشفى صوفیه در اعتبار بخشیدن به احادیث (رجوع کنید به حاج‌احمد، ص 453)، چنین احتمالى را درخور تأمل می‌سازد. از احادیث قدسى از این حیث نیز انتقاد شده است كه به‌طور دوگانه، یعنى پاره‌اى از آنها از قول پیامبر اكرم و برخى به عنوان حدیث قدسى از خدا، نقل شده‌اند (رجوع کنید به گراهام، ص 88ـ91؛برى نقد آن رجوع کنید به طه، ص 130ـ161). احادیث قدسى در مقایسه با عهدین نیز نقد محتوایى شده‌اند (براى نمونه رجوع کنید به گراهام، ص52؛د.اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه؛براى نقد چنین دیدگاهى رجوع کنید به طه، ص147ـ162). ظاهرآ تساهل صوفیه در اخذ و اقتباس از منابع و نیز تصریح برخى مبنى بر استفاده از تورات (براى نمونه رجوع کنید به ابن‌عربى، مشكاة الانوار، ص 30ـ31)، زمینه چنین نقدى را فراهم آورده است، حال آنكه بسیارى از این احادیث در منابع حدیثى معتبر و دست اول اهل سنّت و شیعه موجود است و حتى به صورت مشترك نقل شده‌اند (براى نمونه رجوع کنید به حسینى امینى، ص 13ـ276) و به پاره‌اى از آنها در كتابهاى فقهى استناد شده است.
از احادیث قدسى از حیث سند و متن انتقاد شده و مخصوصاً بر انقطاع یا ارسال سند آنها تأكید گردیده است. ماسینیون<ref>د. اسلام، چاپ اول، ذیل "Shath"</ref> این‌گونه احادیث را، به همین دلیل، در واقع نوعى از شطحیات صوفیانه دانسته است، اما ارسال سند این‌گونه احادیث نه لزوماً بر بی‌پایگى آنها، بلكه بیشتر برعدم اهتمام صوفیه به نقل سند آنها دلالت دارد و بسیارى از این‌گونه احادیث در منابع اولیه حدیثى وجود داشته است كه اصالت آنها را می‌رساند<ref>گراهام، ص 70؛د. اسلام، چاپ دوم، ذیل "Shath</ref>، هر چند قلمداد كردن احادیث قدسى به عنوان شطحیات صوفیانه، به دلیل وجود موارد مشابهى در شطحیات<ref>گراهام، ص 71</ref> و برخورد كشفى صوفیه در اعتبار بخشیدن به احادیث<ref>حاج‌احمد، ص 453</ref>، چنین احتمالى را درخور تأمل می‌سازد. از احادیث قدسى از این حیث نیز انتقاد شده است كه به‌طور دوگانه، یعنى پاره‌اى از آنها از قول پیامبر اكرم و برخى به عنوان حدیث قدسى از خدا، نقل شده‌اند<ref>گراهام، ص 88ـ91</ref>. احادیث قدسى در مقایسه با عهدین نیز نقد محتوایى شده‌اند<ref>گراهام، ص52؛د.اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه</ref>. ظاهرآ تساهل صوفیه در اخذ و اقتباس از منابع و نیز تصریح برخى مبنى بر استفاده از تورات<ref>ابن‌عربى، مشكاة الانوار، ص 30ـ31</ref>، زمینه چنین نقدى را فراهم آورده است، حال آنكه بسیارى از این احادیث در منابع حدیثى معتبر و دست اول اهل سنّت و شیعه موجود است و حتى به صورت مشترك نقل شده‌اند<ref>حسینى امینى، ص 13ـ276</ref> و به پاره‌اى از آنها در كتابهاى فقهى استناد شده است.


==تعداد==
==تعداد==


درباره تعداد احادیث قدسى اقوال مختلفى وجود دارد. در برخى منابع (رجوع کنید به قاسمى، ص 64؛بلوشى، ص 47) شمار آنها صد و در برخى (براى نمونه رجوع کنید به طحان، ص 127) دویست عدد قلمداد شده است. این تعداد در آثار بعدى روبه فزونى نهاده و مثلا در موسوعة الاحادیث القدسیة: الصحیحة و الضعیفة اثر حاج احمد شمار آنها، اعم از صحیح و ضعیف، به 919 رسیده است؛ البته در این باب استقصاى كامل صورت نگرفته و اختلاف عدد ناشى از برخورد گزینشى با آنها، حدیث قدسى محسوب كردن احادیث ضمنى، و گاه اجتهاد در نسبت دادن آنها به خدا به دلیل عدم صراحت الفاظ حدیث است.
درباره تعداد احادیث قدسى اقوال مختلفى وجود دارد. در برخى منابع<ref>قاسمى، ص 64؛بلوشى، ص 47</ref> شمار آنها صد و در برخى<ref>طحان، ص 127</ref> دویست عدد قلمداد شده است. این تعداد در آثار بعدى روبه فزونى نهاده و مثلا در موسوعة الاحادیث القدسیة: الصحیحة و الضعیفة اثر حاج احمد شمار آنها، اعم از صحیح و ضعیف، به 919 رسیده است؛ البته در این باب استقصاى كامل صورت نگرفته و اختلاف عدد ناشى از برخورد گزینشى با آنها، حدیث قدسى محسوب كردن احادیث ضمنى، و گاه اجتهاد در نسبت دادن آنها به خدا به دلیل عدم صراحت الفاظ حدیث است.


==راویان==
==راویان==


درباره اینكه كدام‌یك از صحابه بیشترین احادیث قدسى را از پیامبر اكرم نقل كرده‌اند، بدون استقصاى كامل نمی‌توان اظهارنظر كرد، اما براساس الجامع فی‌الاحادیث القدسیة اثرعبدالسلام علّوش، كه به روش مسندى تنظیم شده است، بیشتر این احادیث به ترتیب از طریق انس‌بن مالك، ابوهریره، ابن‌عباس و حضرت على(ع)  نقل شده‌اند (رجوع کنید به علّوش، ص 17ـ 77، 122ـ157، 187ـ201، 292ـ358). در منابع حدیثى شیعه، احادیث قدسى عمدتاً از طریق ائمه(ع) از قول پیامبراكرم و گاه بدون واسطه آن حضرت، از قول خدا (براى نمونه رجوع کنید به كلینى، ج 2، ص 72)، انبیاى سلف (رجوع کنید به همان، ج 2، ص 497ـ498) و جبرئیل (رجوع کنید به همان، ج 1، ص 10، ج 2، ص 549) نقل شده‌اند. برخى احادیث قدسى متضمن سخن گفتن خدا با یكى از پیامبرانش است. از میان پیامبران، آنچه درباره حضرت موسى و داود(ع) گزارش شده ممتاز است(براى نمونه رجوع کنید به حرّعاملى، ص 31ـ81، 96؛علّوش، ص 554ـ 599، 611).
درباره اینكه كدام‌یك از صحابه بیشترین احادیث قدسى را از پیامبر اكرم نقل كرده‌اند، بدون استقصاى كامل نمی‌توان اظهارنظر كرد، اما براساس الجامع فی‌الاحادیث القدسیة اثرعبدالسلام علّوش، كه به روش مسندى تنظیم شده است، بیشتر این احادیث به ترتیب از طریق انس‌بن مالك، ابوهریره، ابن‌عباس و حضرت على(ع)  نقل شده‌اند<ref>علّوش، ص 17ـ 77، 122ـ157، 187ـ201، 292ـ358</ref>. در منابع حدیثى شیعه، احادیث قدسى عمدتاً از طریق ائمه(ع) از قول پیامبراكرم و گاه بدون واسطه آن حضرت، از قول خدا<ref>كلینى، ج 2، ص 72</ref>، انبیاى سلف<ref>كلینى، ج 2، ص 497ـ498</ref> و جبرئیل<ref>كلینى، ج 1، ص 10، ج 2، ص 549</ref> نقل شده‌اند. برخى احادیث قدسى متضمن سخن گفتن خدا با یكى از پیامبرانش است. از میان پیامبران، آنچه درباره حضرت موسى و داود(ع) گزارش شده ممتاز است<ref>حرّعاملى، ص 31ـ81، 96؛علّوش، ص 554ـ 599، 611</ref>.


==کتابهای نوشته شده==
==کتابهای نوشته شده==


احادیث قدسى را در جاى جاى جوامع حدیثى اصلى اهل سنّت و شیعه می‌توان سراغ گرفت (براى نمونه رجوع کنید به بخارى، ج 8، ص 195، 200، 205؛كلینى، ج 2، ص 72)، با این‌همه بعدها تألیفات مستقلى در این باب پدید آمد و روبه فزونى نهاد. كهن‌ترین كتاب در این زمینه، المواعظ فى الاحادیث القدسیة، منسوب به غزالى، دانسته شده است (رجوع کنید به مرعشلى، ج 1، ص 192)، كه در صحت این انتساب تردید وجود دارد (رجوع کنید به غزالى، مقدمه عبدالحمید صالح حمدان، ص5ـ7
احادیث قدسى را در جاى جاى جوامع حدیثى اصلى اهل سنّت و شیعه می‌توان سراغ گرفت<ref>بخارى، ج 8، ص 195، 200، 205؛كلینى، ج 2، ص 72</ref>، با این‌همه بعدها تألیفات مستقلى در این باب پدید آمد و روبه فزونى نهاد. كهن‌ترین كتاب در این زمینه، المواعظ فى الاحادیث القدسیة، منسوب به غزالى، دانسته شده است<ref>مرعشلى، ج 1، ص 192</ref>، كه در صحت این انتساب تردید وجود دارد<ref>غزالى، مقدمه عبدالحمید صالح حمدان، ص5ـ7</ref>.
بنابر این، اگر این تردید صحیح باشد، الاحادیث الالهیة تألیف ظاهربن طاهربن محمد نیشابورى قدیم‌ترین اثر در این باره است (بلوشى، ص 53؛نیز رجوع کنید به گراهام، ص57، 227). از مشهورترین مؤلفان در این موضوع، محیی‌الدین ابن‌عربى، ملاعلى قارى، محمد عبدالرؤوف مناوى و محمد مدنى بوده‌اند (براى اطلاع بیشتر درباره آثار اهل‌سنّت در این باب رجوع کنید به مرعشلى، ج1، ص 192ـ195؛بلوشى، ص53ـ60، 67ـ 74). در بین علماى شیعه كهن‌ترین اثر البلاغ المبین، منسوب به سیدخلف حویزى (متوفى 1074)، است (رجوع کنید به آقابزرگ طهرانى، ج 3، ص 141، ج 5، ص271) كه البته اثبات اقدمیت آن دشوار است (رجوع کنید به مامقانى، ج 5، ص 48). پس از آن، الجواهر السنیة فی‌الاحادیث القدسیة، از شیخ حرّعاملى، قدیم‌ترین اثر در این موضوع است (رجوع کنید به آقابزرگ طهرانى، ج 5، ص 271؛براى موارد دیگر رجوع کنید به همان، ج4، ص169، ج16، ص175، ج18، ص114ـ 115، ص261).
بنابر این، اگر این تردید صحیح باشد، الاحادیث الالهیة تألیف ظاهربن طاهربن محمد نیشابورى قدیم‌ترین اثر در این باره است<ref>بلوشى، ص 53</ref>. از مشهورترین مؤلفان در این موضوع، محیی‌الدین ابن‌عربى، ملاعلى قارى، محمد عبدالرؤوف مناوى و محمد مدنى بوده‌اند<ref>مرعشلى، ج1، ص 192ـ195؛بلوشى، ص53ـ60، 67ـ 74</ref>. در بین علماى شیعه كهن‌ترین اثر البلاغ المبین، منسوب به سیدخلف حویزى (متوفى 1074)، است<ref>آقابزرگ طهرانى، ج 3، ص 141، ج 5، ص271</ref> كه البته اثبات اقدمیت آن دشوار است<ref>مامقانى، ج 5، ص 48</ref>. پس از آن، الجواهر السنیة فی‌الاحادیث القدسیة، از شیخ حرّعاملى، قدیم‌ترین اثر در این موضوع است<ref>آقابزرگ طهرانى، ج 5، ص 271</ref>.


در دوران معاصر هم در زمینه جمع‌آورى و تبویب احادیث قدسى آثار مهمى پدید آمده، كه از آن جمله است: موسوعة الاحادیث القدسیة الصحیحة و الضعیفة (دمشق 1424/2004)، اثر یوسف حاج‌احمد؛الجامع فى الاحادیث القدسیة (بیروت 1422/ 2001)، اثر عبدالسلام علّوش؛و الاحادیث القدسیة المشتركة بین‌السنة و الشیعة (تهران 1425/2004)، اثر محسن حسینی‌امینى.
در دوران معاصر هم در زمینه جمع‌آورى و تبویب احادیث قدسى آثار مهمى پدید آمده، كه از آن جمله است: موسوعة الاحادیث القدسیة الصحیحة و الضعیفة<ref>دمشق 1424/2004</ref>، اثر یوسف حاج‌احمد؛الجامع فى الاحادیث القدسیة<ref>بیروت 1422/ 2001</ref>، اثر عبدالسلام علّوش؛و الاحادیث القدسیة المشتركة بین‌السنة و الشیعة<ref>تهران 1425/2004</ref>، اثر محسن حسینی‌امینى.




کاربر ناشناس