کاربر ناشناس
حدیث قدسی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mahboobi بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Mahboobi بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
==وجه تسمیه== | ==وجه تسمیه== | ||
در تركیبِ وصفىِ حدیث قدسى، واژه قدسى منسوب است به قُدْس به معناى پاكى و طهارت | در تركیبِ وصفىِ حدیث قدسى، واژه قدسى منسوب است به قُدْس به معناى پاكى و طهارت<ref>جوهرى؛ ابنفارس؛ ابنمنظور، ذیل «قدس»</ref> یا بركت<ref>ابنمنظور، ذیل «قدس»</ref> كه وصف حدیث قرار گرفته است. درباره وجه تسمیه احادیث قدسى، چند احتمال دادهاند كه براساس قویترین آنها، انتساب این احادیث به ذات مقدّس الهى موجب این نامگذارى شده است<ref>كرمانى، ج 9، ص 79؛ بلوشى، ص 7؛ طحان، ص 127؛</ref>. | ||
==نامگذاری== | ==نامگذاری== | ||
روند نامگذارى احادیث قدسى به این نام طبعاً امرى متأخر از تكوین چنین مفهومى است. كرمانى | روند نامگذارى احادیث قدسى به این نام طبعاً امرى متأخر از تكوین چنین مفهومى است. كرمانى<ref>كرمانى، ج 9، ص 79</ref> از نخستین كسانى است كه این احادیث را به سه نام «قدسى»، «الهى» و «ربانى» خوانده است، اما بررسى بسامد كاربرد این نامها در كتابها، نشان میدهد كه عنوان «الهى» قدیمتر و پركاربردتر بوده است. عنوان كهنترین مجموعه حدیثىِ مشتمل بر احادیث قدسى، الاحادیث الالهیة اثر ظاهربن طاهر شحامى نیشابورى(متوفى 533) است (اگر این نامگذارى از خود مؤلف باشد). ابنعربى در مقدمه مشكاةالانوار<ref>مشكاةالانوار،ص 4</ref> و مكرراً در الفتوحات المكیة<ref>الفتوحات المكیة،سفر8، ص107، سفر11، ص 385، سفر 13، ص 353</ref> صفت الهى را براى این نوع احادیث به كاربرده است. ابنكثیر نیز از این عنوان استفاده كرده است<ref>بلوشى، ص 54</ref>. تعبیر حدیث قدسى هر چند دیرتر پدید آمد، اما به سرعت همهگیر شد و جاى عنوان الهى را تا حدى گرفت. بهنظر گراهام<ref>ص57</ref>، عبداللّهبن حسن طیبى (متوفى 743) نخستین كسى بود كه عنوان حدیث قدسى را به كار برد، اما ظاهراً امیر حمیدالدین (متوفى 667) در این باره بر او مقدّم بوده است<ref>تهانوى، ج 1، ص 630</ref>. از دیگر كسانى كه از تعبیر حدیث قدسى در آثار خود استفاده كردهاند، به ترتیب، این افراد بودهاند: قیصرى (متوفى751) در شرح فصوص الحكم<ref>شرح فصوص الحكم، ص372</ref>، شهید اول (متوفى 786) در القواعد و الفوائد<ref>قسم 1، ص 75، قسم 2، ص 107، 181</ref>، كرمانى در شرح صحیح بخارى<ref>كرمانى، ج 9، ص 79</ref>، جرجانى (متوفى 816) در تعریفات<ref>ص 113</ref> و ابنحجر عسقلانى (متوفى 852) در فتحالبارى<ref>ج 13، ص 409</ref>. علما، پیش از ابداع و رواج چنین تعبیراتى، اگر چه به انحاى گوناگون از این احادیث استفاده كردهاند، از آنها با عنوان خاصى یاد نكردهاند. از این احادیث با عناوین دیگرى نیز یاد شده است، از جمله «الاحادیث الملائكیه» و«احادیثالملائكةالكرام و الجانّ» (عناوین دو كتاب حسّونه در این موضوع). | ||
==شاخصها== | ==شاخصها== | ||
در تعاریفِ گوناگونِ حدیث قدسى، این نقطه مشترك وجود دارد كه حدیث قدسى سخنى است كه آن را پیامبراكرم(ع) از قول خدا گزارش كرده | در تعاریفِ گوناگونِ حدیث قدسى، این نقطه مشترك وجود دارد كه حدیث قدسى سخنى است كه آن را پیامبراكرم(ع) از قول خدا گزارش كرده<ref>شیخبهائى، الوجیزة، ص 414؛ تهانوى، ج 1، ص 629</ref>، اما مانع نبودن این تعریف موجب شده است كه محدّثان براى آن شاخصهایى معین و وجوه افتراق آن را از قرآن بیان كنند. تعداد، اهمیت و جزئیات این شاخصها و وجوه افتراق در منابع بهطور متفاوت ذكر شده است. مثلا شیخ بهائى<ref>شیخبهائى، الوجیزة، ص 414</ref> در این باره تنها به یك مورد اشاره كرده، حال آنكه بلوشى<ref>ص 36ـ38</ref> چهارده مورد ذكر كرده است. مهمترین ابعاد حدیث قدسى كه مورد بحث قرار گرفته عبارتاند از: الفاظ آن، نحوه انتقال آن به پیامبراكرم، معجزه بودن آن و قابلیت تحدىِ آن، حكم لمس و قرائت آن، جواز قرائت آن در نماز، و محتویات آن<ref>قارى، ص 313؛ابوالبقاء، قسم 4، ص 37ـ38؛تهانوى، ج 1، ص 629ـ 630؛قاسمى، ص 65؛ابوشهبه، ص 216ـ217</ref>. | ||
== | ==در كتابهاى درایه== | ||
ورود بحث احادیث قدسى به كتابهاى درایه، با وجود بحث درباره آن در آثار جرجانى و ابوالبقاء و تهانوى و امثال آنها، باید از زمان تألیف قواعدالتحدیث قاسمى (متوفى 1334) باشد كه پس از آن به كتابهاى درایه بعدى هم راه یافته است. در منابع شیعى، این اصطلاح بهرغم تدوین دیرهنگام كتابهاى درایه، در نخستین آثار تألیف شده در این باب دیده میشود. شیخ بهائى در الوجیزة | ورود بحث احادیث قدسى به كتابهاى درایه، با وجود بحث درباره آن در آثار جرجانى و ابوالبقاء و تهانوى و امثال آنها، باید از زمان تألیف قواعدالتحدیث قاسمى (متوفى 1334) باشد كه پس از آن به كتابهاى درایه بعدى هم راه یافته است. در منابع شیعى، این اصطلاح بهرغم تدوین دیرهنگام كتابهاى درایه، در نخستین آثار تألیف شده در این باب دیده میشود. شیخ بهائى در الوجیزة<ref>ص 414</ref> و مشرقالشمسین<ref>ص 24</ref>، و میرداماد در الرواشحالسماویة<ref>ص 291ـ 294</ref> به آن پرداختهاند و بدینگونه به كتابهاى درایةالحدیثى بعدى شیعه راه یافته است. | ||
==درونمایه== | ==درونمایه== | ||
درونمایه اصلى احادیث قدسى، مطالب عرفانى و اخلاقى، تهذیب نفس، تشویق به اخلاص و توبه و استغفار، ذكر فضائل كارهاى نیك، ترغیب به مجالست با افراد صالح و حُسن معاشرت با مردمان، انجام دادن امر به معروف و نهى از منكر، بیان فضل و كرم و جود الهى در پاداش دادن به بندگان، سرگذشت انبیاى سلف و مطالبى از این قبیل است | درونمایه اصلى احادیث قدسى، مطالب عرفانى و اخلاقى، تهذیب نفس، تشویق به اخلاص و توبه و استغفار، ذكر فضائل كارهاى نیك، ترغیب به مجالست با افراد صالح و حُسن معاشرت با مردمان، انجام دادن امر به معروف و نهى از منكر، بیان فضل و كرم و جود الهى در پاداش دادن به بندگان، سرگذشت انبیاى سلف و مطالبى از این قبیل است<ref>بلوشى، ص 39ـ41</ref>. | ||
در حوزه احكام فقهى، در این نوع احادیث، تشریع هیچ امر واجبى ذكر نشده و تنها بر ثواب و عقاب اعمال و اهمیت جایگاه كارهاى دینى و عموماً مستحب تأكید شده است. در منابع شیعى، برخى احادیث قدسى كه متضمن اثبات امامت و حقانیت ائمه(ع) هستند، جداگانه طبقهبندى شدهاند | در حوزه احكام فقهى، در این نوع احادیث، تشریع هیچ امر واجبى ذكر نشده و تنها بر ثواب و عقاب اعمال و اهمیت جایگاه كارهاى دینى و عموماً مستحب تأكید شده است. در منابع شیعى، برخى احادیث قدسى كه متضمن اثبات امامت و حقانیت ائمه(ع) هستند، جداگانه طبقهبندى شدهاند<ref>حرّعاملى، ص 201ـ315؛</ref>. | ||
با توجه به درونمایه احادیث قدسى، مهمترین قلمرو تحت تأثیر آنها، مكتوبات عرفانى و اخلاقى بوده و اساساً بخش درخور توجهى از آموزههاى صوفیه تحت تأثیر اینگونه احادیث شكل گرفته یا بعداً مستند به آنها شده است | با توجه به درونمایه احادیث قدسى، مهمترین قلمرو تحت تأثیر آنها، مكتوبات عرفانى و اخلاقى بوده و اساساً بخش درخور توجهى از آموزههاى صوفیه تحت تأثیر اینگونه احادیث شكل گرفته یا بعداً مستند به آنها شده است<ref>هجویرى، ص 29، 155، 407، 446؛نجمرازى، ص 185</ref>. بعدها بیشترین كاربرد این احادیث در آثار محییالدین ابنعربى ملاحظه میشود<ref>الفتوحاتالمكیة، سفر2، ص 186، سفر6، ص 234، سفر10، ص 151، سفر8، ص 294</ref>. اما استفاده از احادیث قدسى به آثار عرفانى و اخلاقى منحصر نشده و در برخى آثار فقهى<ref>مسلمبن حجاج، ج 2، ص 9؛شهید ثانى، ج 2، ص 75؛طباطبائى، ج 1، ص 329؛شوكانى، ج 4، ص 300</ref> و حتى پارهاى كتابهاى اصول فقه<ref>شهید اول، قسم 1، ص 75؛تهرانى، ج 2، ص 140؛میرزاى قمى، ج 1، ص 409</ref> نیز استشهاد به آنها دیده میشود. | ||
بخشى از این احادیث متضمن گفتگوى خدا در روز قیامت با بهشتیان و دوزخیان یا فرشتگان است | بخشى از این احادیث متضمن گفتگوى خدا در روز قیامت با بهشتیان و دوزخیان یا فرشتگان است<ref>علّوش، ص 624ـ749، 823ـ879</ref>. بخشى هم متضمن سخنانى است كه پیامبر اكرم(ع) در شب معراج دریافت كرده كه «اسرار وحى» تلقى شده<ref>تهانوى، ج 1، ص 629</ref>، همچنانكه ادعیه شب معراج هم تحت عنوان «ادعیةالسر» گردآورى شده است<ref>آقابزرگ طهرانى، ج 1، ص 396ـ398</ref>. | ||
==وحیانى بودن== | ==وحیانى بودن== |