پرش به محتوا

شیخ بهائی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۷۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۸ مارس ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (تمیزکاری)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{درباره ۲|زندگی‎نامه شیخ بهایی|آشنایی مجموعه تلویزیونی به همین نام، مدخلِ|شیخ بهایی (مجموعه تلویزیونی)|}}
{{دربارهٔ ۲|زندگی‌نامه شیخ بهایی|آشنایی مجموعه تلویزیونی به همین نام، مدخلِ|شیخ بهایی (مجموعه تلویزیونی)|}}
{{جعبه اطلاعات عالمان شیعه
{{جعبه اطلاعات عالمان شیعه
| عنوان             =
| عنوان =
| تصویر             =شیخ بهایی.jpg
| تصویر =شیخ بهایی.jpg
| اندازه تصویر     =300px
| اندازه تصویر =300px
|توضیح تصویر           =تصویر نقاشی از میرفندرسکی و شیخ بهایی
|توضیح تصویر =تصویر نقاشی از میرفندرسکی و شیخ بهایی
| نام کامل         =محمد بن عزّالدین حسین
| نام کامل =محمد بن عزّالدین حسین
| لقب               =بهائی
| لقب =بهائی
| نسب               =
| نسب =
| خویشاوندان سرشناس =پدرش [[حسین بن عبدالصمد حارثی]]، از نسل [[حارث همدانی|حارث هَمْدانی]] از اصحاب [[امام علی(ع)]]
| خویشاوندان سرشناس =پدرش [[حسین بن عبدالصمد حارثی]]، از نسل [[حارث همدانی|حارث هَمْدانی]] از اصحاب [[امام علی(ع)]]
| تاریخ تولد       =[[۱۷ ذی‌الحجه|۱۷]] یا [[۲۷ ذی‌الحجه]] سال ۹۵۳ق
| تاریخ تولد =[[۱۷ ذی‌الحجه|۱۷]] یا [[۲۷ ذی‌الحجه]] سال ۹۵۳ق
| شهر تولد         =بعلبک
| شهر تولد =بعلبک
| کشور تولد         =لبنان{{پرچم|LBN}}
| کشور تولد =لبنان{{پرچم|LBN}}
| محل تحصیل         =
| محل تحصیل =
| محل زندگی         =[[بعلبک]]، [[جبل عامل]]، [[اصفهان]]، [[قزوین]]، [[هرات]]
| محل زندگی =[[بعلبک]]، [[جبل عامل]]، [[اصفهان]]، [[قزوین]]، [[هرات]]
| تاریخ وفات       =۱۰۳۱ق
| تاریخ وفات =۱۰۳۱ق
| شهر وفات         =[[مشهد]]، [[حرم امام رضا(ع)]]
| شهر وفات =[[مشهد]]، [[حرم امام رضا(ع)]]
| محل دفن           =
| محل دفن =
| استادان           =[[ملا عبدالله یزدی]]، [[ملاعلی مذهب|ملا علی مُذَهّب]]، [[ملا علی قائنی]]، [[ملا محمدباقر یزدی]] و...
| استادان =[[ملا عبدالله یزدی]]، [[ملاعلی مذهب|ملا علی مُذَهّب]]، [[ملا علی قائنی]]، [[ملا محمدباقر یزدی]] و…
| شاگردان           =[[محمدتقی مجلسی]]، [[محمد محسن فیض کاشانی]]، [[صدرالمتألهین شیرازی]]، [[سید ماجد بحرانی]]، [[ملا حسنعلی شوشتری]]، [[مجتهد کرکی]]، [[ملا صالح مازندرانی]]، [[زین الدین بن محمد عاملی|نوه شهید ثانی]] و [[ملا خلیل بن غازی قزوینی]]
| شاگردان =[[محمدتقی مجلسی]]، [[محمد محسن فیض کاشانی]]، [[صدرالمتألهین شیرازی]]، [[سید ماجد بحرانی]]، [[ملا حسنعلی شوشتری]]، [[مجتهد کرکی]]، [[ملا صالح مازندرانی]]، [[زین الدین بن محمد عاملی|نوه شهید ثانی]] و [[ملا خلیل بن غازی قزوینی]]
| اجازه روایت از   =[[ملا حسنعلی شوشتری]]، پدرش [[حسین بن عبدالصمد حارثی]]
| اجازه روایت از =[[ملا حسنعلی شوشتری]]، پدرش [[حسین بن عبدالصمد حارثی]]
| اجازه اجتهاد از   =
| اجازه اجتهاد از =
| اجازه روایت به   =
| اجازه روایت به =
| اجازه اجتهاد به   =
| اجازه اجتهاد به =
| تالیفات           =[[جامع عباسی]]، کشکول، موش و گربه، نان و پنیر
| تالیفات =[[جامع عباسی]]، کشکول، موش و گربه، نان و پنیر
|سایر =
|سایر =
| اجتماعی= [[شیخ الاسلام]] و [[امام جمعه]] اصفهان، معمار و طراح برخی آثار در اصفهان و [[نجف]]
| اجتماعی= [[شیخ الاسلام]] و [[امام جمعه]] اصفهان، معمار و طراح برخی آثار در اصفهان و [[نجف]]
| سیاسی =
| سیاسی =
| امضا             =
| امضا =
| وب‌گاه رسمی       =
| وبگاه رسمی =
}}
}}
'''محمد بن عزّالدین حسین''' (۹۵۳ق ـ۱۰۳۱ق) متخلص به '''بهائی''' و معروف به '''شیخ بهائی''' و '''بهاءالدین عاملی'''، [[مجتهد|فقیه]]، [[حدیث|محدث]]، [[حکمت|حکیم]] و ریاضیدان [[شیعه]] [[صفویه|عصر صفوی]] بود. شیخ بهائی بیش از ۱۰۰ کتاب در زمینه‌های مختلف تالیف کرده است. [[جامع عباسی (کتاب)|جامع عباسی]] و [[اربعین شیخ بهایی|اربعین]] از جمله آثار اوست. آثاری نیز در معماری بر جای گذاشته که منارجنبان [[اصفهان]]، تقسیم زاینده‌رود اصفهان، گنبد [[مسجد امام (اصفهان)|مسجد امام اصفهان]] و نقشه حصار [[نجف]]، از آن جمله است. وی سفرهای بسیاری به نقاط مختلف دنیا کرد و سفر مشهوری نیز همراه [[شاه عباس اول|شاه عباس صفوی]] با پای پیاده به [[مشهد]] داشته است.
'''محمد بن عزّالدین حسین''' (۹۵۳ق ـ۱۰۳۱ق) متخلص به‌'''بهائی''' و معروف به‌'''شیخ بهائی''' و '''بهاءالدین عاملی'''، [[مجتهد|فقیه]]، [[حدیث|محدث]]، [[حکمت|حکیم]] و ریاضیدان [[شیعه]] [[صفویه|عصر صفوی]] بود. شیخ بهائی بیش از ۱۰۰ کتاب در زمینه‌های مختلف تألیف کرده است. [[جامع عباسی (کتاب)|جامع عباسی]] و [[اربعین شیخ بهایی|اربعین]] از جمله آثار اوست. آثاری نیز در معماری بر جای گذاشته که منارجنبان [[اصفهان]]، تقسیم زاینده‌رود اصفهان، گنبد [[مسجد امام (اصفهان)|مسجد امام اصفهان]] و نقشه حصار [[نجف]]، از آن جمله است. وی سفرهای بسیاری به نقاط مختلف دنیا کرد و سفر مشهوری نیز همراه [[شاه عباس اول|شاه عباس صفوی]] با پای پیاده به [[مشهد]] داشته است.


او مقام [[شیخ‌الاسلام|شیخ الاسلامی]] بالاترین منصب رسمی دینی در حکومت [[صفویه]] را بر عهده داشت.
او مقام [[شیخ‌الاسلام|شیخ الاسلامی]] بالاترین منصب رسمی دینی در حکومت [[صفویه]] را بر عهده داشت.


== زندگی‌نامه ==
== زندگی‌نامه ==
بهاءالدین عاملی در [[۱۷ محرم]] سال ۹۵۳ق در [[بعلبک]] به دنیا آمد.<ref>قمی، وقایع الایام، ۱۳۸۹ش، ص۲۴۲.</ref> محل زندگی وی جُبَع یا جُباع، از روستاهای [[جبل عامل]] بوده است.<ref>مجلسـی، محمدباقر، ج۱۰۴، ص۱، ۱۴، ۲۰، ۲۴، ۲۷، ۳۴، ۴۷، ۲۰۸، ۲۱۱؛ مهاجر، ص۱۴۵؛ مدنی، الحدائق، ص۳؛ بحرانی، ص۱۶؛ برهان آزاد، ص۱۴۳ ـ ۱۴۴.</ref> پدرش، [[حسین بن عبدالصمد حارثی|عزّالدین حسین بن عبدالصمد حارثی]] (متوفی ۹۸۴ق)، از شاگردان و دوستان [[شهید ثانی]] (متوفی ۹۶۶ق) بود.
بهاءالدین عاملی در [[۱۷ محرم]] سال ۹۵۳ق در [[بعلبک]] به دنیا آمد.<ref>قمی، وقایع الایام، ۱۳۸۹ش، ص۲۴۲.</ref> محل زندگی وی جُبَع یا جُباع، از روستاهای [[جبل عامل]] بوده است.<ref>مجلسی، محمدباقر، ج۱۰۴، ص۱، ۱۴، ۲۰، ۲۴، ۲۷، ۳۴، ۴۷، ۲۰۸، ۲۱۱؛ مهاجر، ص۱۴۵؛ مدنی، الحدائق، ص۳؛ بحرانی، ص۱۶؛ برهان آزاد، ص۱۴۳–۱۴۴.</ref> پدرش، [[حسین بن عبدالصمد حارثی|عزّالدین حسین بن عبدالصمد حارثی]] (متوفی ۹۸۴ق)، از شاگردان و دوستان [[شهید ثانی]] (متوفی ۹۶۶ق) بود.


نسب وی به [[حارث همدانی|حارث هَمْدانی]] (متوفی [[سال ۶۵ قمری|۶۵ق]]) از [[فهرست اصحاب امام علی(ع)|اصحاب امیرالمومنین]] می‌رسد؛ از این رو به حارثی هَمْدانی نیز شهرت دارد.
نسب وی به [[حارث همدانی|حارث هَمْدانی]] (متوفی [[سال ۶۵ قمری|۶۵ق]]) از [[فهرست اصحاب امام علی(ع)|اصحاب امیرالمؤمنین]] می‌رسد؛ از این رو به حارثی هَمْدانی نیز شهرت دارد.


===کودکی و جوانی===
=== کودکی و جوانی ===
[[پرونده:خانه تاریخی شیخ بهایی.jpg|بندانگشتی|300x300px|خانه منسوب به شیخ بهایی]]
[[پرونده:خانه تاریخی شیخ بهایی.jpg|بندانگشتی|300x300px|خانه منسوب به شیخ بهایی]]


یک سال بعد از تولد او در [[بعلبک]]، خانواده‌اش به [[جبل‌عامل|جبل عامل]] رفتند اما پس از شهادت [[شهید ثانی]] و احساس عدم امنیت در این شهر و نیز به دعوت و تشویق [[شاه تهماسب اول]] و [[علی بن هلال کرکی]] معروف به شیخ علی مِنشار، [[شیخ الاسلام]] [[اصفهان]]، از جبل عامل به [[ایران]] نقل مکان و در اصفهان ساکن شدند. خانواده او از نخستین علمای [[شیعه]] در جبل عامل بودند که در پی استقرار حکومت شیعی [[صفویه|صفوی]]، به ایران مهاجرت کردند.<ref>مهاجر، ص۹۵، ۱۴۶؛ افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ج۲، ص۱۱۹؛ عاملی، ص۳۰؛ امین، ج۸، ص۳۶۹؛ اسکندر منشی، ج۱، ص۱۵۵؛ میراحمدی، ص۵۴.</ref>
یک سال بعد از تولد او در [[بعلبک]]، خانواده‌اش به [[جبل‌عامل|جبل عامل]] رفتند اما پس از شهادت [[شهید ثانی]] و احساس عدم امنیت در این شهر و نیز به دعوت و تشویق [[شاه تهماسب اول]] و [[علی بن هلال کرکی]] معروف به شیخ علی مِنشار، [[شیخ الاسلام]] [[اصفهان]]، از جبل عامل به [[ایران]] نقل مکان و در اصفهان ساکن شدند. خانواده او از نخستین علمای [[شیعه]] در جبل عامل بودند که در پی استقرار حکومت شیعی [[صفویه|صفوی]]، به ایران مهاجرت کردند.<ref>مهاجر، ص۹۵، ۱۴۶؛ افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ج۲، ص۱۱۹؛ عاملی، ص۳۰؛ امین، ج۸، ص۳۶۹؛ اسکندر منشی، ج۱، ص۱۵۵؛ میراحمدی، ص۵۴.</ref>


بنابر نسخه‌ای به خط شیخ بهائی که در ۹۶۹ق در [[قزوین]] نوشته شده، او هنگام ورود به [[ایران]] ۱۳ ساله بود،{{مدرک}} اما بعضی منابع او را در این زمان ۷ ساله دانسته‌اند.<ref>اعتمادالسلطنه، ص۴۴۷؛ بحرانی، ص۲۶.</ref> وی از هجرتش به ایران و ورودش همراه با پدر در دستگاه سلاطین صفوی اظهار ناخرسندی کرده است. <ref>شیخ بهایی،کشکول ،انتشارات فراهانی،ج ۱ ،ص۲۱۳
بنابر نسخه‌ای به خط شیخ بهائی که در ۹۶۹ق در [[قزوین]] نوشته شده، او هنگام ورود به [[ایران]] ۱۳ ساله بود،{{مدرک}} اما بعضی منابع او را در این زمان ۷ ساله دانسته‌اند.<ref>اعتمادالسلطنه، ص۴۴۷؛ بحرانی، ص۲۶.</ref> وی از هجرتش به ایران و ورودش همراه با پدر در دستگاه سلاطین صفوی اظهار ناخرسندی کرده است.<ref>شیخ بهایی، کشکول،انتشارات فراهانی، ج ۱، ص۲۱۳</ref>{{یادداشت| شیخ در کشکول می‌نویسد: اگر پدرم مرا از بلاد عرب به شهرهای عجم نمی‌آورد و در دربار پادشاهان رفت وشد نمی‌کردم بی شک یکی از پرهیز گارترین و عابدترین و زاهدترین مردمان بودم. و در پایان نیز به این شعر حافظ تمثل کرده «من ملک بودم و فردوس برین جایم بود/آدم آورد در این دیر خراب آبادم»}}
</ref>{{یادداشت| شیخ در کشکول می نویسد: اگر پدرم مرا از بلاد عرب به شهرهای عجم نمی آورد و در دربار پادشاهان رفت وشد نمی کردم بی شک یکی از پرهیز گارترین و عابدترین و زاهدترین مردمان بودم. و در پایان نیز به این شعر حافظ تمثل کرده «من ملک بودم و فردوس برین جایم بود/آدم آورد در این دیر خراب آبادم» }}
بعد از ۳ سال اقامت در اصفهان، [[شاه تهماسب اول]] به توصیه و تأکید [[شیخ علی منشار]]، عزّالدین حسین را به قزوین دعوت و [[منصب شیخ الاسلامی]] شهر را به او سپرد. شیخ بهائی نیز همراه پدرش به [[قزوین]] رفت و مدتی در آنجا اقامت و به تحصیل علوم مختلف پرداخت.{{مدرک}}
بعد از ۳ سال اقامت در اصفهان، [[شاه تهماسب اول]] به توصیه و تأکید [[شیخ علی منشار]]، عزّالدین حسین را به قزوین دعوت و [[منصب شیخ الاسلامی]] شهر را به او سپرد. شیخ بهائی نیز همراه پدرش به [[قزوین]] رفت و مدتی در آنجا اقامت و به تحصیل علوم مختلف پرداخت.{{مدرک}}


به نوشته شیخ بهائی <ref>بهائی، الاربعون ص۶۳.</ref>، وی در سال ۹۷۱ق همراه با پدرش در [[مشهد]] بوده است.<ref>بهائی، کلیات، مقدمه نفیسی، ص۲۶.</ref> بعدها پدرش برای مدتی [[شیخ الاسلام]] [[هرات]] شد، اما وی در [[قزوین]] ماند و در ۹۷۹ق و ۹۸۱ق اشعاری در اشتیاق به دیدار پدر و شهر هرات برای او فرستاد.<ref>مدنی، سلافة، ص۲۵۹، ۲۹۶؛ بهائی، کشکول، ج۱، ص۲۸ ـ ۲۹، ۴۶.</ref> در سال ۹۸۳ق پدر شیخ به قزوین آمد و برای سفر [[حج]] از شاه اجازه خواست، شاه به خود او اجازه داد اما از همراهی بهاءالدین عاملی با پدر ممانعت و او را به ماندن در قزوین و تدریس علوم مکلف کرد.<ref>افندی اصفهانی، ریاض، ج۲، ص۱۲۰؛ بحرانی، ص۲۶ ـ ۲۷؛ بهائی، کلیات، مقدمه نفیسی، ص۲۹.</ref>
به نوشته شیخ بهائی،<ref>بهائی، الاربعون ص۶۳.</ref> وی در سال ۹۷۱ق همراه با پدرش در [[مشهد]] بوده است.<ref>بهائی، کلیات، مقدمه نفیسی، ص۲۶.</ref> بعدها پدرش برای مدتی [[شیخ الاسلام]] [[هرات]] شد، اما وی در [[قزوین]] ماند و در ۹۷۹ق و ۹۸۱ق اشعاری در اشتیاق به دیدار پدر و شهر هرات برای او فرستاد.<ref>مدنی، سلافة، ص۲۵۹، ۲۹۶؛ بهائی، کشکول، ج۱، ص۲۸–۲۹، ۴۶.</ref> در سال ۹۸۳ق پدر شیخ به قزوین آمد و برای سفر [[حج]] از شاه اجازه خواست، شاه به خود او اجازه داد اما از همراهی بهاءالدین عاملی با پدر ممانعت و او را به ماندن در قزوین و تدریس علوم مکلف کرد.<ref>افندی اصفهانی، ریاض، ج۲، ص۱۲۰؛ بحرانی، ص۲۶–۲۷؛ بهائی، کلیات، مقدمه نفیسی، ص۲۹.</ref>


===همسر و فرزندان===
=== همسر و فرزندان ===
همسر شیخ بهائی، دختر [[علی منشار عاملی]]، زنی دانشمند بود که پس از درگذشت پدر، کتابخانه نفیس ۴ هزار جلدی او را به [[ارث]] برد و شیخ بهائی آن را در ۱۰۳۰ق [[وقف]] کرد. این کتابخانه پس از وفات شیخ بهایی، به سبب اهمال در نگهداری از بین رفت.<ref>نوری، خاتمه، ج۲، ص۲۳۱ ـ ۲۳۲؛ قمی، فوائد الرضویه، ج۲، ص۵۱۰.</ref> برخی بر این عقیده‌اند از این که بهائی سی سال از عمر خود را به تنهایی در سفر گذرانده، می‌توان حدس زد که فرزندی نداشته است. بیشتر منابع نیز فرزندی برای او معرفی نکرده و بعضی او را عقیم دانسته‌اند.<ref>امین، اعیان الشیعه، دار التعارف للمطبوعات بيروت، ج۹، ص۲۴۲.</ref>
همسر شیخ بهائی، دختر [[علی منشار عاملی]]، زنی دانشمند بود که پس از درگذشت پدر، کتابخانه نفیس ۴ هزار جلدی او را به [[ارث]] برد و شیخ بهائی آن را در ۱۰۳۰ق [[وقف]] کرد. این کتابخانه پس از وفات شیخ بهایی، به سبب اهمال در نگهداری از بین رفت.<ref>نوری، خاتمه، ج۲، ص۲۳۱–۲۳۲؛ قمی، فوائد الرضویه، ج۲، ص۵۱۰.</ref> برخی بر این عقیده‌اند از این که بهائی سی سال از عمر خود را به تنهایی در سفر گذرانده، می‌توان حدس زد که فرزندی نداشته است. بیشتر منابع نیز فرزندی برای او معرفی نکرده و بعضی او را عقیم دانسته‌اند.<ref>امین، اعیان الشیعه، دار التعارف للمطبوعات بیروت، ج۹، ص۲۴۲.</ref>


== تحصیلات و اساتید ==
== تحصیلات و اساتید ==
خط ۵۷: خط ۵۶:


استادان دیگر بهائی عبارت‌اند از:
استادان دیگر بهائی عبارت‌اند از:
{{ستون-شروع|4}}
{{ستون-شروع|۴}}
* [[ملا عبدالله یزدی|ملاّ عبدالله یزدی]]؛
* [[ملا عبدالله یزدی|ملاّ عبدالله یزدی]]؛
* [[ملا علی مذهب|ملاّ علی مُذَهّب]]؛
* [[ملا علی مذهب|ملاّ علی مُذَهّب]]؛
خط ۶۵: خط ۶۴:
* [[شیخ عبدالعالی کرکی]] (درگذشت ۹۹۳ق) فرزند [[محقق کرکی]]؛
* [[شیخ عبدالعالی کرکی]] (درگذشت ۹۹۳ق) فرزند [[محقق کرکی]]؛
* [[محمود دهدار]] (درگذشت۱۰۱۶ق)؛<ref>میرجهانی طباطبائی، ص۱۰۰.</ref>
* [[محمود دهدار]] (درگذشت۱۰۱۶ق)؛<ref>میرجهانی طباطبائی، ص۱۰۰.</ref>
* [[محمد بن محمد بن ابی اللطیف مقدسی|محمّد بن محمّدبن ابی اللّطیف مقدسی شافعی]].<ref>اسکندر منشی، ج۱، ص۱۵۶، ۱۶۸؛ افندی اصفهانی، ریاض، ج۵، ص۹۵؛ بحرانی، ص۴۳۴ ـ ۴۳۵؛ محبّی، خلاصة الاثر، ج۳، ص۴۴۰؛ امینی، ج۱۱، ص۲۵۰ ـ ۲۵۱؛ امین، ج۹، ص۲۴۳؛ آقابزرگ طهرانی، الروضه، ص۷۵؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱۵، ص۳۷۸، ج۱، ص۵۱۹؛ نوری، خاتمه، ج۲، ص۲۵۲.</ref>
* [[محمد بن محمد بن ابی اللطیف مقدسی|محمّد بن محمّدبن ابی اللّطیف مقدسی شافعی]].<ref>اسکندر منشی، ج۱، ص۱۵۶، ۱۶۸؛ افندی اصفهانی، ریاض، ج۵، ص۹۵؛ بحرانی، ص۴۳۴–۴۳۵؛ محبّی، خلاصة الاثر، ج۳، ص۴۴۰؛ امینی، ج۱۱، ص۲۵۰–۲۵۱؛ امین، ج۹، ص۲۴۳؛ آقابزرگ طهرانی، الروضه، ص۷۵؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱۵، ص۳۷۸، ج۱، ص۵۱۹؛ نوری، خاتمه، ج۲، ص۲۵۲.</ref>
{{پایان}}
{{پایان}}
===شاگردان===
 
شهرت علمی و موقعیت اجتماعی بهائی موجب شد شاگردان بسیاری داشته باشد. [[علامه امینی|امینی]]، <ref>ج ۱۱، ص۲۵۲ ـ ۲۶۰.</ref> [[سید محسن امین]] در [[اعیان الشیعه]] از [[سید نعمت‌الله جزایری]] نقل می کند که شاگردان شیخ بهایی درایام تعطیل از شیخ بیشتر بهره می‌بردند زیرا در این ایام شیخ برایشان از علوم مختلف، اخبار نادر، اشعار و حکایات برایشان نقل می‌کرد.{{یادداشت| لأنه كان يلقي عليهم يوم التعطيل من فنون العلم و نوادر الأخبار و الأشعار الفائقة و الحكايات الرائقة}} کامل‌ترین گزارش از اسامی شاگردان شیخ و راویان او را گردآوری کرده است. وی از ۹۷ نفر با ذکر منبع نام می‌برد که مشهورترین آنها عبارت‌اند از:
=== شاگردان ===
{{ستون-شروع|3}}
شهرت علمی و موقعیت اجتماعی بهائی موجب شد شاگردان بسیاری داشته باشد. [[علامه امینی|امینی]]،<ref>ج ۱۱، ص۲۵۲–۲۶۰.</ref> [[سید محسن امین]] در [[اعیان الشیعه]] از [[سید نعمت‌الله جزایری]] نقل می‌کند که شاگردان شیخ بهایی درایام تعطیل از شیخ بیشتر بهره می‌بردند زیرا در این ایام شیخ برایشان از علوم مختلف، اخبار نادر، اشعار و حکایات برایشان نقل می‌کرد.{{یادداشت| لأنه کان یلقی علیهم یوم التعطیل من فنون العلم و نوادر الأخبار و الأشعار الفائقة و الحکایات الرائقة}} کامل‌ترین گزارش از اسامی شاگردان شیخ و راویان او را گردآوری کرده است. وی از ۹۷ نفر با ذکر منبع نام می‌برد که مشهورترین آنها عبارت‌اند از:
*[[محمدتقی مجلسی]]
{{ستون-شروع|۳}}
*[[محمد محسن فیض کاشانی]]
* [[محمدتقی مجلسی]]
*[[صدرالمتألهین شیرازی]]
* [[محمد محسن فیض کاشانی]]
*[[سید ماجد بحرانی]]، که بر الاثناعشریة بهائی تعلیقه نگاشته است.<ref>امینی، ج۱۱، ص۲۶۲.</ref>
* [[صدرالمتألهین شیرازی]]
*شیخ جواد بن سعد بغدادی معروف به [[فاضل جواد]]، شارح خلاصة الحساب و زبدة الاصول شیخ بهائی.
* [[سید ماجد بحرانی]]، که بر الاثناعشریة بهائی تعلیقه نگاشته است.<ref>امینی، ج۱۱، ص۲۶۲.</ref>
*[[ملا حسنعلی شوشتری]] که در ۱۰۳۰ق از بهائی اجازه روایت دریافت داشته است.<ref>مجلسی، محمدباقر، ج۱۰۷، ص۲۳ ـ ۲۴.</ref>
* شیخ جواد بن سعد بغدادی معروف به [[فاضل جواد]]، شارح خلاصة الحساب و زبدة الاصول شیخ بهائی.
*[[ملا خلیل بن غازی قزوینی]] (متوفی ۱۰۸۹ق)
* [[ملا حسنعلی شوشتری]] که در ۱۰۳۰ق از بهائی اجازه روایت دریافت داشته است.<ref>مجلسی، محمدباقر، ج۱۰۷، ص۲۳–۲۴.</ref>
*[[شیخ زین الدّین بن محمد]] نواده [[شهید ثانی]]
* [[ملا خلیل بن غازی قزوینی]] (متوفی ۱۰۸۹ق)
*[[ملا صالح مازندرانی]]
* [[شیخ زین الدّین بن محمد]] نواده [[شهید ثانی]]
*رفیع الدین محمد نائینی مشهور به [[میرزا رفیعا]]<ref>مجلسی، محمدباقر، ج۱۰۶، ص۱۴۶ ـ ۱۵۱؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱، ص۲۳۷ ـ ۲۳۹.</ref>
* [[ملا صالح مازندرانی]]
* رفیع الدین محمد نائینی مشهور به [[میرزا رفیعا]]<ref>مجلسی، محمدباقر، ج۱۰۶، ص۱۴۶–۱۵۱؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱، ص۲۳۷–۲۳۹.</ref>
{{پایان}}
{{پایان}}


==سفرها==
== سفرها ==
شیخ بهایی در حیات خویش به سفرهای متعددی رفت.
شیخ بهایی در حیات خویش به سفرهای متعددی رفت.
=== سفر حج ===
=== سفر حج ===
بهائی پس از مدتی برای سفر حج، از [[شیخ الاسلام|شیخ الاسلامی]] کناره گرفت و مسافرت طولانی خود را آغاز کرد و در ۱۰۲۵ق به [[اصفهان]] بازگشت و از آن پس تا آخر عمر همراه شاه عباس بود. وی در این سفر، به [[عراق]] و [[حلب]]، [[شام]] و [[مصر]] و سَراَندیب (سِیلان)، [[حجاز]] و [[بیت المقدس]] رفته و در سفر خود، توانست بسیاری از علما و بزرگان [[صوفیه]] را ببیند.{{مدرک}}
بهائی پس از مدتی برای سفر حج، از [[شیخ الاسلام|شیخ الاسلامی]] کناره گرفت و مسافرت طولانی خود را آغاز کرد و در ۱۰۲۵ق به [[اصفهان]] بازگشت و از آن پس تا آخر عمر همراه شاه عباس بود. وی در این سفر، به [[عراق]] و [[حلب]]، [[شام]] و [[مصر]] و سَراَندیب (سِیلان)، [[حجاز]] و [[بیت‌المقدس]] رفته و در سفر خود، توانست بسیاری از علما و بزرگان [[صوفیه]] را ببیند.{{مدرک}}


بهائی در سفرهای خود، ناشناس و در کسوت فقر و درویشی سیر کرده و با ارباب ادیان و مذاهب اسلامی به بحث و احتجاج پرداخته و در بعضی موارد [[تقیه]] می‌کرده است.<ref>محبّی، خلاصة الاثر، ج۳، ص۴۴۰؛ اسکندر منشی، ج۱، ص۱۵۶ـ ۱۵۷؛ مدرس تبریزی، ج۳، ص۳۰۳.</ref>
بهائی در سفرهای خود، ناشناس و در کسوت فقر و درویشی سیر کرده و با ارباب ادیان و مذاهب اسلامی به بحث و احتجاج پرداخته و در بعضی موارد [[تقیه]] می‌کرده است.<ref>محبّی، خلاصة الاثر، ج۳، ص۴۴۰؛ اسکندر منشی، ج۱، ص۱۵۶–۱۵۷؛ مدرس تبریزی، ج۳، ص۳۰۳.</ref>


او در راه بازگشت از [[حج]] به [[تبریز]] رفت و حدود یک سال در آنجا ماند.<ref>بهائی، کلیات، مقدمه نفیسی، ص۳۰.</ref> وی سفری نیز به [[کرک نوح|کَرْک نوح]] در [[جبل عامل]] داشته و در آنجا با شیخ حسن [[صاحب معالم]] (متوفی ۱۰۱۱ق) دیدار کرده است.<ref>حرّ عاملی، امل، ج۱، ص۵۸.</ref> از آثار وی چنین برمی آید که وی به شهرهای دیگری چون [[کاظمین]]، [[هرات]]، [[آذربایجان (ایران)|آذربایجان]] و [[قم]] و شیروان مسافرت کرده است.<ref>بهائی، مشرق، ص۴۸۰؛ بهائی، الاربعون، ص۵۰۷؛ بهائی، کشکول، ج۱، ص۲۹، ۷۰، ۲۳۶ و ج۲، ص۳۳؛ بهائی، الحدیقة، ص۱۵۶؛ بهائی، مفتاح، ص۸۰۰.</ref>
او در راه بازگشت از [[حج]] به [[تبریز]] رفت و حدود یک سال در آنجا ماند.<ref>بهائی، کلیات، مقدمه نفیسی، ص۳۰.</ref> وی سفری نیز به [[کرک نوح|کَرْک نوح]] در [[جبل عامل]] داشته و در آنجا با شیخ حسن [[صاحب معالم]] (متوفی ۱۰۱۱ق) دیدار کرده است.<ref>حرّ عاملی، امل، ج۱، ص۵۸.</ref> از آثار وی چنین برمی آید که وی به شهرهای دیگری چون [[کاظمین]]، [[هرات]]، [[آذربایجان (ایران)|آذربایجان]] و [[قم]] و شیروان مسافرت کرده است.<ref>بهائی، مشرق، ص۴۸۰؛ بهائی، الاربعون، ص۵۰۷؛ بهائی، کشکول، ج۱، ص۲۹، ۷۰، ۲۳۶ و ج۲، ص۳۳؛ بهائی، الحدیقة، ص۱۵۶؛ بهائی، مفتاح، ص۸۰۰.</ref>


===سفر پیاده به مشهد===
=== سفر پیاده به مشهد ===
از سفرهای تاریخی شیخ بهائی، سفر پیاده او به [[مشهد]] است. بار اول، در [[۲۵ ذی‌الحجه]] ۱۰۰۸ق بود. در این زمان، شاه عباس به شکرانه فتح [[خراسان]]، از [[طوس]] تا [[حرم امام رضا (ع)]] را پیاده رفت و شیخ بهایی نیز او را همراهی کرد.{{مدرک}}
از سفرهای تاریخی شیخ بهائی، سفر پیاده او به [[مشهد]] است. بار اول، در [[۲۵ ذی‌الحجه]] ۱۰۰۸ق بود. در این زمان، شاه عباس به شکرانه فتح [[خراسان]]، از [[طوس]] تا [[حرم امام رضا (ع)]] را پیاده رفت و شیخ بهایی نیز او را همراهی کرد.{{مدرک}}
سه سال بعد، شاه عباس به سبب [[نذر|نذری]] كه داشت دوباره با پای پياده از [[اصفهان]] به مشهد رفت و ۳ ماه در اين شهر ماند كه در اين سفر نيز شيخ بهائی همراه او بود.<ref>اسکندر منشی، ج۱، ص۵۶۸ و ج۲، ص۶۱۰ ـ ۶۱۲؛ فلسفی، ج۳، ص۸۵۹ ـ ۸۶۰، ۸۶۳ ـ ۸۶۴؛ مدرّس تبریزی، ج۳، ص۳۰۴؛ بهائی، کلیات، مقدمه نفیسی، ص۳۲؛ شاملو، ج۱، ص۱۸۳ـ ۱۸۴؛ خراسانی، ص۵۷۰؛ اعتمادالسلطنه، ص۶۱۱ ـ ۶۱۳.</ref>
سه سال بعد، شاه عباس به سبب [[نذر|نذری]] که داشت دوباره با پای پیاده از [[اصفهان]] به مشهد رفت و ۳ ماه در این شهر ماند که در این سفر نیز شیخ بهائی همراه او بود.<ref>اسکندر منشی، ج۱، ص۵۶۸ و ج۲، ص۶۱۰–۶۱۲؛ فلسفی، ج۳، ص۸۵۹–۸۶۰، ۸۶۳–۸۶۴؛ مدرّس تبریزی، ج۳، ص۳۰۴؛ بهائی، کلیات، مقدمه نفیسی، ص۳۲؛ شاملو، ج۱، ص۱۸۳–۱۸۴؛ خراسانی، ص۵۷۰؛ اعتمادالسلطنه، ص۶۱۱–۶۱۳.</ref>


==موقعیت اجتماعی==
== موقعیت اجتماعی ==
=== انتصاب به مقام شیخ‌الاسلامی ===
=== انتصاب به مقام شیخ‌الاسلامی ===
شیخ بهائی پس از مرگ پدرش در ۹۸۴ق، در [[بحرین]]<ref>بحرانی، ص۲۶ ـ ۲۷؛ بهائی، کلیات، مقدمه نفیسی، ص۲۹.</ref> به امر [[شاه طهماسب]] به هرات رفت و به جای او به [[شیخ الاسلام]]ی هرات منصوب شد. این اولین منصب رسمی وی بود.<ref>مهاجر، ص۱۵۶؛ بهائی، کلیات، مقدمه نفیسی، ص۳۴؛ خوانساری، ج۷، ص۵۸.</ref>
شیخ بهائی پس از مرگ پدرش در ۹۸۴ق، در [[بحرین]]<ref>بحرانی، ص۲۶–۲۷؛ بهائی، کلیات، مقدمه نفیسی، ص۲۹.</ref> به امر [[شاه طهماسب]] به هرات رفت و به جای او به [[شیخ الاسلام]]ی هرات منصوب شد. این اولین منصب رسمی وی بود.<ref>مهاجر، ص۱۵۶؛ بهائی، کلیات، مقدمه نفیسی، ص۳۴؛ خوانساری، ج۷، ص۵۸.</ref>
 
پس از وفات پدر همسرش (شیخ علی منشار) در همان سال، [[شیخ الاسلام]] [[اصفهان]] شد. حکم [[شیخ الاسلام|شیخ الاسلامی]] او را [[شاه اسماعیل دوم]] (حک: ۹۸۴–۹۸۵) یا [[شاه محمد خدابنده]] (حک: ۹۸۵–۹۹۵) صادر کرد. عده‌ای گفته‌اند [[شاه عباس اول]] که در ۹۹۶ق به حکومت رسید، فرمان [[شیخ الاسلام|شیخ الاسلامی]] او را صادر کرده است.<ref>اسکندر منشی، ج۱، ص۱۵۶؛ افندی اصفهانی، ریاض، ج۵، ص۹۴؛ حبیب آبادی، ج۳، ص۸۲۲؛ امین، ج۸، ص۳۶۹؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات، ص۱۶۳.</ref>


پس از وفات پدر همسرش (شیخ علی منشار) در همان سال، [[شیخ الاسلام]] [[اصفهان]] شد. حکم [[شیخ الاسلام|شیخ الاسلامی]] او را [[شاه اسماعیل دوم]] (حک: ۹۸۴ ـ ۹۸۵) یا [[شاه محمد خدابنده]] (حک: ۹۸۵ ـ ۹۹۵) صادر کرد. عده‌ای گفته‌اند [[شاه عباس اول]] که در ۹۹۶ق به حکومت رسید، فرمان [[شیخ الاسلام|شیخ الاسلامی]] او را صادر کرده است.<ref>اسکندر منشی، ج۱، ص۱۵۶؛ افندی اصفهانی، ریاض، ج۵، ص۹۴؛ حبیب آبادی، ج۳، ص۸۲۲؛ امین، ج۸، ص۳۶۹؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات، ص۱۶۳.</ref>
این منصب مورد رضایت و علاقه او نبود و همچنان گرایش به عزلت داشت و در [[زهد]] و درویشی به سر می‌برد،<ref>مدرّس تبریزی، ج۳، ص۳۰۳؛ مدنی، سلافة، ص۲۹۰–۲۹۱؛ محبّی، نفحة الرّیحانة، ج۲، ص۲۹۲؛ امین، ج۹، ص۲۳۷.</ref> حتی پیوسته سعی در کناره‌گیری و استعفا از [[شیخ الاسلام|شیخ الاسلامی]] داشت و به گزارش بعضی منابع برای مدتی از این مقام کناره گرفت.{{مدرک}}


این منصب مورد رضایت و علاقه او نبود و همچنان گرایش به عزلت داشت و در [[زهد]] و درویشی به سر می‌برد،<ref>مدرّس تبریزی، ج۳، ص۳۰۳؛ مدنی، سلافة، ص۲۹۰ ـ ۲۹۱؛ محبّی، نفحة الرّیحانة، ج۲، ص۲۹۲؛ امین، ج۹، ص۲۳۷.</ref> حتی پیوسته سعی در کناره‌گیری و استعفا از [[شیخ الاسلام|شیخ الاسلامی]] داشت و به گزارش بعضی منابع برای مدتی از این مقام کناره گرفت.{{مدرک}}
نقل می‌کنند، بهائی گذشته از [[شیخ الاسلام|شیخ الاسلامی]]، منزلت و قرب خاصی در دربار صفوی داشت و در دانش، [[تقوا]]، کفایت و کاردانی مورد اعتماد [[شاه عباس اول]] و طرف مشورت او قرار می‌گرفت. به نوشته اسکندر منشی،<ref>ج ۱، ص۱۵۷.</ref> شاه از محضر بهائی بهره می‌برد و وجود او را بسیار مغتنم می‌شمرد، تا آنجا که پس از بازگشت بهائی از سفر طولانی، به استقبال او آمد و ریاست علمای ایران را به او پیشنهاد کرد که بهائی نپذیرفت.<ref>طوقان، ص۴۷۴.</ref> شاه در امور شرعی خانوادگی نیز به وی رجوع می‌کرد.<ref>فلسفی، ج۲، ص۵۶۳، ۵۷۴؛ منجم یزدی، ص۱۰۹، ۲۶۸، ۳۰۱، ۳۴۷.</ref>


نقل می‌کنند،‌ بهائی گذشته از [[شیخ الاسلام|شیخ الاسلامی]]، منزلت و قرب خاصی در دربار صفوی داشت و در دانش، [[تقوا]]، کفایت و کاردانی مورد اعتماد [[شاه عباس اول]] و طرف مشورت او قرار می‌گرفت. به نوشته اسکندر منشی<ref>ج ۱، ص۱۵۷.</ref>، شاه از محضر بهائی بهره می‌برد و وجود او را بسیار مغتنم می‌شمرد، تا آنجا که پس از بازگشت بهائی از سفر طولانی، به استقبال او آمد و ریاست علمای ایران را به او پیشنهاد کرد که بهائی نپذیرفت.<ref>طوقان، ص۴۷۴.</ref> شاه در امور شرعی خانوادگی نیز به وی رجوع می‌کرد.<ref>فلسفی، ج۲، ص۵۶۳، ۵۷۴؛ منجم یزدی، ص۱۰۹، ۲۶۸، ۳۰۱، ۳۴۷.</ref>
=== اقامه نمازجمعه ===
===اقامه نمازجمعه===
بهائی اقامه [[نماز جمعه]] اصفهان را بر عهده داشت.<ref>اسکندر منشی، ج۱، ص۱۵۶.</ref>
بهائی اقامه [[نماز جمعه]] اصفهان را بر عهده داشت.<ref>اسکندر منشی، ج۱، ص۱۵۶.</ref>


==مذهب و مشرب شیخ بهائی==
== مذهب و مشرب شیخ بهائی ==
[[پرونده:Bahae.png|بندانگشتی|393x393px|نگاره‌ای از شیخ بهایی اثر محمدعلی‌بیک نقاشباشی، نقاش [[قرن ۱۳ هجری قمری|قرن سیزدهم قمری]].]]
[[پرونده:Bahae.png|بندانگشتی|393x393px|نگاره‌ای از شیخ بهایی اثر محمدعلی‌بیک نقاشباشی، نقاش [[قرن ۱۳ هجری قمری|قرن سیزدهم قمری]].]]


شیعه بودن شیخ بهایی را باتوجه به تعلق او و خانواده‌اش به شیعیان [[جبل عامل]] و نیز تالیف‌های بسیارش در فقه و معارف شیعی غیر قابل تردید دانسته‌اند. از شاخص‌‎ترین این آثار قصیده معروف «وسیلة الفوز و الامان» او در مدح [[امام زمان(عج)]] و نیز صلوات مشهوری است که برای [[امامان شیعه|۱۴ معصوم]] ساخت و با عبارت «اللهم صل و سلم و زد و بارک علی صاحب الدعوة النبویة» شروع می‌شود و آن را خدام بقاع متبرکه در مراسم اعیاد در [[آستان قدس رضوی]] و [[حضرت معصومه(س)]] و مذکّران شیعه در دیگر مجالس مذهبی می‌خوانند. <ref>امین، سید حسن، شیخ بهایی عالم بزرگ ذوفنون، ص۱۶-۱۷.</ref>{{یادداشت| أللّهمَّ صلِّ وَ سَلِّم، وَ زِد وَ بارِک، عَلی:
شیعه بودن شیخ بهایی را باتوجه به تعلق او و خانواده‌اش به شیعیان [[جبل عامل]] و نیز تالیف‌های بسیارش در فقه و معارف شیعی غیرقابل تردید دانسته‌اند. از شاخص‌ترین این آثار قصیده معروف «وسیلة الفوز و الامان» او در مدح [[امام زمان(عج)]] و نیز صلوات مشهوری است که برای [[امامان شیعه|۱۴ معصوم]] ساخت و با عبارت «اللهم صل و سلم و زد و بارک علی صاحب الدعوة النبویة» شروع می‌شود و آن را خدام بقاع متبرکه در مراسم اعیاد در [[آستان قدس رضوی]] و [[حضرت معصومه(س)]] و مذکّران شیعه در دیگر مجالس مذهبی می‌خوانند.<ref>امین، سید حسن، شیخ بهایی عالم بزرگ ذوفنون، ص۱۶–۱۷.</ref>{{یادداشت| أللّهمَّ صلِّ وَ سَلِّم، وَ زِد وَ بارِک، عَلی:


صاحبِ الدَّعوَةِ النَّبویَّة،
صاحبِ الدَّعوَةِ النَّبویَّة،
خط ۱۴۱: خط ۱۴۳:


القائمِ بِالحَقِّ، و الدّاعی إلی الصِّدقِ المُطلَقِ، کَلمةِ الله، و أمانِ الله، و حُجّةِ الله، القائمِ بِأمرِ الله، المُقسِطِ لِدینِ الله، الغالِبِ لِأمرِ اللهِ، و الذّابِّ عن حَرَمِ الله، إمام السّرِّ والعَلَنِ، دافعِ الکَربِ والمِحَن، صاحبِ الجُودِ و المِنَن، الإمامِ بِالحَقِّ، أبی القاسِم محمّدِ بن الحَسن، صاحبِ العَصرِ والزَّمان، وقاطعِ البُرهان، و خَلیفةِ الرَّحمان، و شَریکِ القُرآن، و مُظهرِ الإیمان، و سیِّد الإنسِ و الجانّ، صَلَوات اللهِ و سلَامُهُ عَلیه و علیهِم أجمَعین.
القائمِ بِالحَقِّ، و الدّاعی إلی الصِّدقِ المُطلَقِ، کَلمةِ الله، و أمانِ الله، و حُجّةِ الله، القائمِ بِأمرِ الله، المُقسِطِ لِدینِ الله، الغالِبِ لِأمرِ اللهِ، و الذّابِّ عن حَرَمِ الله، إمام السّرِّ والعَلَنِ، دافعِ الکَربِ والمِحَن، صاحبِ الجُودِ و المِنَن، الإمامِ بِالحَقِّ، أبی القاسِم محمّدِ بن الحَسن، صاحبِ العَصرِ والزَّمان، وقاطعِ البُرهان، و خَلیفةِ الرَّحمان، و شَریکِ القُرآن، و مُظهرِ الإیمان، و سیِّد الإنسِ و الجانّ، صَلَوات اللهِ و سلَامُهُ عَلیه و علیهِم أجمَعین.
الصَّلاةُ و السَّلامُ عَلیک، یا وَصیَّ الحَسَن، و الخَلَفَ الصّالِح، یا إمامَ زَمانِنا، أیُّها القائمُ المُنتَظَرُ المَهدِیّ، یابنَ رسول الله، یَابنَ أمیرِالمُؤمنین، یا إمام المسلمین! یا حُجَّةاللهِ عَلی خَلقه! یا سَیِّدنا و مولانا! إنّا تَوَجَّهنا، و استَشفَعنا، وَ تَوَسَّلنا بِکَ إلی اللهِ، وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا، فِی الدُّنیا و الآخِرَة، یا وجیهاً عِندَ الله، إشفَع لَنا عِندَ الله ـ عَزَّوَجَلّ.}} بهاء‌الدین عاملی در اشعار عربی خود علاوه بر اظهار ارادت و اخلاص کامل به ائمه شیعه و اشتیاق به زیارت قبور ایشان<ref>خوانساری، ج۷، ص۷۰ ـ ۷۱؛ حرّ عاملی، امل، ج۱، ص۱۵۹؛ امینی، ج۱۱، ص۲۷۳ ـ ۲۷۹.</ref>، در مواردی از مخالفان آنها [[تبری]] جسته است.<ref>جزایری، ج۱، ص۱۲۴ ـ ۱۲۵؛ خوانساری، ج۷، ص۷۲.</ref>  
الصَّلاةُ و السَّلامُ عَلیک، یا وَصیَّ الحَسَن، و الخَلَفَ الصّالِح، یا إمامَ زَمانِنا، أیُّها القائمُ المُنتَظَرُ المَهدِیّ، یابنَ رسول الله، یَابنَ أمیرِالمُؤمنین، یا إمام المسلمین! یا حُجَّةاللهِ عَلی خَلقه! یا سَیِّدنا و مولانا! إنّا تَوَجَّهنا، و استَشفَعنا، وَ تَوَسَّلنا بِکَ إلی اللهِ، وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا، فِی الدُّنیا و الآخِرَة، یا وجیهاً عِندَ الله، إشفَع لَنا عِندَ الله ـ عَزَّوَجَلّ.}} بهاءالدین عاملی در اشعار عربی خود علاوه بر اظهار ارادت و اخلاص کامل به ائمه شیعه و اشتیاق به زیارت قبور ایشان،<ref>خوانساری، ج۷، ص۷۰–۷۱؛ حرّ عاملی، امل، ج۱، ص۱۵۹؛ امینی، ج۱۱، ص۲۷۳–۲۷۹.</ref> در مواردی از مخالفان آنها [[تبری]] جسته است.<ref>جزایری، ج۱، ص۱۲۴–۱۲۵؛ خوانساری، ج۷، ص۷۲.</ref>


محمدامین محبّی<ref>محبی، خلاصة الاثر، ج۳، ص۴۴۰ ـ ۴۴۱.</ref> و احمد خَفاجی<ref>ص۱۰۴.</ref> بر این باورند که بهائی تسنّن خود را از [[شاه عباس اول]] که شیعه بود، پنهان می‌کرد و او را تنها به سبب افراطی که در محبت [[ائمه اطهار|ائمه]] شیعه داشته است، شیعه شمرده‌اند.<ref>بستانی، ج۱۱، ص۴۶۳؛ امینی، ج۱۱، ص۲۵۲.</ref> احتمالا مهم‌ترین سبب این اشتباه، مشی و سلوک خود بهائی است که وی در سفرهای خود [[تقیه]] می‌کرد و به سبب مشرب [[عرفان|عرفانی]] خود، با هر ملتی به اقتضای مذهب ایشان رفتار می‌نمود.
محمدامین محبّی<ref>محبی، خلاصة الاثر، ج۳، ص۴۴۰–۴۴۱.</ref> و احمد خَفاجی<ref>ص۱۰۴.</ref> بر این باورند که بهائی تسنّن خود را از [[شاه عباس اول]] که شیعه بود، پنهان می‌کرد و او را تنها به سبب افراطی که در محبت [[ائمه اطهار|ائمه]] شیعه داشته است، شیعه شمرده‌اند.<ref>بستانی، ج۱۱، ص۴۶۳؛ امینی، ج۱۱، ص۲۵۲.</ref> احتمالاً مهم‌ترین سبب این اشتباه، مشی و سلوک خود بهائی است که وی در سفرهای خود [[تقیه]] می‌کرد و به سبب مشرب [[عرفان|عرفانی]] خود، با هر ملتی به اقتضای مذهب ایشان رفتار می‌نمود.


بعضی علمای شیعه بر تسامح بهائی در برخورد با مذاهب دیگر ایراد گرفته و در [[توثیق]] او تردید کرده‌اند،<ref>امین، ج۹، ص۲۴۲ ـ ۲۴۳.</ref>{{یادداشت| امین در اعیان الشیعه تصریح کرده که وثاقت شیخ بهایی آن‌قدر قطعی و خالی از تردید است که هر گونه شک و تردید در آن مانند شک در [[معجزه|اعجاز]] قرآن و بلاغت [[نهج البلاغه]] وشجاعت [[امام علی علیه‌السلام|علی بن ابی طالب]] و سخاوت حاتم طایی و مقام شاعری امرئ القیس و وجود [[مکه|مکه مکرمه]] است.(و ما الوسوسة في وثاقة البهائي الا كالوسوسة في اعجاز القرآن وبلاغة نهج البلاغة و شجاعة علي بن أبي طالب ع و كرم حاتم وشاعرية امرئ القيس ووجود مكة المكرمة.) }} ولی مسلم است که شیخ بهائی [[فقیه]] شیعی معتدلی بوده و به شیوه قدما، به اقوال و آثار عامّه نظر داشته است؛ برای نمونه، بر کشاف زمخشری حاشیه نوشته و حاشیه‌اش بر تفسیر بیضاوی علی‌رغم ناتمام ماندن، از بهترین حواشی این تفسیر شمرده شده است.<ref>امین، ج۹، ص۲۴۴؛ خوانساری، ج۷، ص۵۹.</ref>
بعضی علمای شیعه بر تسامح بهائی در برخورد با مذاهب دیگر ایراد گرفته و در [[توثیق]] او تردید کرده‌اند،<ref>امین، ج۹، ص۲۴۲–۲۴۳.</ref>{{یادداشت| امین در اعیان الشیعه تصریح کرده که وثاقت شیخ بهایی آن‌قدر قطعی و خالی از تردید است که هر گونه شک و تردید در آن مانند شک در [[معجزه|اعجاز]] قرآن و بلاغت [[نهج البلاغه]] وشجاعت [[امام علی علیه‌السلام|علی بن ابی طالب]] و سخاوت حاتم طایی و مقام شاعری امرئ القیس و وجود [[مکه|مکه مکرمه]] است. (و ما الوسوسة فی وثاقة البهائی الا کالوسوسة فی اعجاز القرآن وبلاغة نهج البلاغة و شجاعة علی بن أبی طالب ع و کرم حاتم وشاعریة امرئ القیس ووجود مکة المکرمة)}} ولی مسلم است که شیخ بهائی [[فقیه]] شیعی معتدلی بوده و به شیوه قدما، به اقوال و آثار عامّه نظر داشته است؛ برای نمونه، بر کشاف زمخشری حاشیه نوشته و حاشیه‌اش بر تفسیر بیضاوی علی‌رغم ناتمام ماندن، از بهترین حواشی این تفسیر شمرده شده است.<ref>امین، ج۹، ص۲۴۴؛ خوانساری، ج۷، ص۵۹.</ref>


از سوی دیگر، بهائی در کسوت فقر و درویشی بوده و علی‌رغم آمد و شد به دربار [[صفویان|صفوی]]، مشرب [[تصوف]] و عرفان داشته و به همین خاطر مورد توجه منابع صوفیه قرار گرفته و‌ گاه یک صوفی تمام عیار معرفی شده است. [[معصوم علیشاه]]<ref>ج ۱، ص۱۸۳ و ج۲، ص۳۲۲ و ج۳، ص۲۱۵.</ref>، بهائی را همراه با بسیاری از بزرگان شیعه چون [[میرداماد]]، [[میرفندرسکی]]، [[ملا صدرا]]، [[محمدتقی مجلسی|مجلسی اول]] و [[فیض کاشانی]]، به سلسله [[سلسله نوربخشیه|نوربخشیه]] و [[سلسله نعمة اللهیه|نعمت اللهیه]] منتسب کرده است. آنچه بیش از هر چیز تصوف بهائی را قوت بخشیده، کلمات و اشعار خود اوست. او در آثار خود از [[محیی الدین ابن عربی]] با عباراتی مانند جمال العارفین، شیخ جلیل، کامل، عارف و واصل صمدانی تجلیل کرده است.<ref>کشکول، ج۱، ص۴۷؛ ج۲، ۳۳۵، ۳۴۹؛ ج۳، ص۵۶، ۳۲۱؛ بهائی، الاربعون حدیثاً، ص۱۱۴، ۱۱۶، ۴۳۴.</ref> از این رو، بعضی علمای شیعه نیز بر او به دلیل تمایلش به تصوف و بعضی موارد دیگر ایراد گرفته‌اند.<ref>تنکابنی، ص۲۴۰ ـ ۲۴۲.</ref>
از سوی دیگر، بهائی در کسوت فقر و درویشی بوده و علی‌رغم آمد و شد به دربار [[صفویان|صفوی]]، مشرب [[تصوف]] و عرفان داشته و به همین خاطر مورد توجه منابع صوفیه قرار گرفته و گاه یک صوفی تمام عیار معرفی شده است. [[معصوم علیشاه]]،<ref>ج ۱، ص۱۸۳ و ج۲، ص۳۲۲ و ج۳، ص۲۱۵.</ref> بهائی را همراه با بسیاری از بزرگان شیعه چون [[میرداماد]]، [[میرفندرسکی]]، [[ملا صدرا]]، [[محمدتقی مجلسی|مجلسی اول]] و [[فیض کاشانی]]، به سلسله [[سلسله نوربخشیه|نوربخشیه]] و [[سلسله نعمة اللهیه|نعمت اللهیه]] منتسب کرده است. آنچه بیش از هر چیز تصوف بهائی را قوت بخشیده، کلمات و اشعار خود اوست. او در آثار خود از [[محیی الدین ابن عربی]] با عباراتی مانند جمال العارفین، شیخ جلیل، کامل، عارف و واصل صمدانی تجلیل کرده است.<ref>کشکول، ج۱، ص۴۷؛ ج۲، ۳۳۵، ۳۴۹؛ ج۳، ص۵۶، ۳۲۱؛ بهائی، الاربعون حدیثاً، ص۱۱۴، ۱۱۶، ۴۳۴.</ref> از این رو، بعضی علمای شیعه نیز بر او به دلیل تمایلش به تصوف و بعضی موارد دیگر ایراد گرفته‌اند.<ref>تنکابنی، ص۲۴۰–۲۴۲.</ref>


بهائی بیش از سایر علما و فقهای [[امامیه]] تمایل به عرفان داشته است. به گفته [[علامه مجلسی]]، وی اهل [[چله نشینی]] و [[ریاضات شرعی]] بوده و به شاگرد خود محمدتقی مجلسی تعلیم ذکر داده است.<ref>جعفریان، دین، ص۲۶۶؛ جعفریان، رویارویی، ص۱۲۵؛ معصوم علیشاه، ج۱، ص۲۸۴.</ref> با این همه، در بعضی منابع به بیزاری بهائی از صوفیان و دراویش زمان خود و آداب و عقاید ایشان اشاره شده است.<ref>کشمیری، ص۳۳؛ کرمانشاهی، ج۲، ص۳۹۷.</ref> خود بهائی نیز در داستان رمزی گربه و موش<ref>مینوی، موش، ص۴۹ ـ ۵۵؛ منزوی، ج۲، ص۱۷۲۶.</ref> و در اشعارش، از صوفیان [[ریا|ریاکار]] انتقاد شدیدی کرده است. از این رو از بعضی علمای شیعه در دفاع از بهائی و عدم انتساب او به تصوف اصطلاحی، شواهدی نقل شده است.<ref>حرّ عاملی، الاثناعشریة، ص۱۶، ۳۴، ۵۳؛ کشمیری، ص۳۲ ـ ۳۳؛ امین، ج۹، ص۲۴۲؛ قمی، سفینة البحار، ج۲، ص۵۸؛ بهاءالدین عاملی، کلیات، مقدمه نفیسی، ص۴۶ ـ ۴۷؛ امینی، الغدیر، ج۱۱، ص۲۸۳ ـ ۲۸۴.</ref>
بهائی بیش از سایر علما و فقهای [[امامیه]] تمایل به عرفان داشته است. به گفته [[علامه مجلسی]]، وی اهل [[چله نشینی]] و [[ریاضات شرعی]] بوده و به شاگرد خود محمدتقی مجلسی تعلیم ذکر داده است.<ref>جعفریان، دین، ص۲۶۶؛ جعفریان، رویارویی، ص۱۲۵؛ معصوم علیشاه، ج۱، ص۲۸۴.</ref> با این همه، در بعضی منابع به بیزاری بهائی از صوفیان و دراویش زمان خود و آداب و عقاید ایشان اشاره شده است.<ref>کشمیری، ص۳۳؛ کرمانشاهی، ج۲، ص۳۹۷.</ref> خود بهائی نیز در داستان رمزی گربه و موش<ref>مینوی، موش، ص۴۹–۵۵؛ منزوی، ج۲، ص۱۷۲۶.</ref> و در اشعارش، از صوفیان [[ریا|ریاکار]] انتقاد شدیدی کرده است. از این رو از بعضی علمای شیعه در دفاع از بهائی و عدم انتساب او به تصوف اصطلاحی، شواهدی نقل شده است.<ref>حرّ عاملی، الاثناعشریة، ص۱۶، ۳۴، ۵۳؛ کشمیری، ص۳۲–۳۳؛ امین، ج۹، ص۲۴۲؛ قمی، سفینة البحار، ج۲، ص۵۸؛ بهاءالدین عاملی، کلیات، مقدمه نفیسی، ص۴۶–۴۷؛ امینی، الغدیر، ج۱۱، ص۲۸۳–۲۸۴.</ref>


==مقام علمی==
== مقام علمی ==
شیخ بهایی در تمام علوم رسمی زمان خود دست داشت و در شماری از آنها منحصر به فرد بود. او در حوزه معارف دینی و علوم اسلامی استاد بود. در سلسله [[اجازه روایت|اجازات روایی]]، از [[محدث|محدثان]] [[امامی]] برجسته قرن یازدهم به شمار می‌رود و طرق بسیاری از اجازات محدّثین در قرون اخیر به او و از او به [[حسین بن عبدالصمد حارثی|پدرش]] و [[شهید ثانی]] منتهی می‌شود.<ref>خوانساری، ج۷، ص۶۰؛ بهائی، الاربعون حدیثا، ص۶۳ ـ ۶۵.</ref>
شیخ بهایی در تمام علوم رسمی زمان خود دست داشت و در شماری از آنها منحصر به فرد بود. او در حوزه معارف دینی و علوم اسلامی استاد بود. در سلسله [[اجازه روایت|اجازات روایی]]، از [[محدث|محدثان]] [[امامی]] برجسته قرن یازدهم به شمار می‌رود و طرق بسیاری از اجازات محدّثین در قرون اخیر به او و از او به [[حسین بن عبدالصمد حارثی|پدرش]] و [[شهید ثانی]] منتهی می‌شود.<ref>خوانساری، ج۷، ص۶۰؛ بهائی، الاربعون حدیثا، ص۶۳–۶۵.</ref>


وی از ۲۵ سالگی در [[تفسیر قرآن]] به خوض و تدقیق پرداخته و آن را اشرف علوم دانسته است.<ref>بهائی، العروة الوثقی، ص۴۲ ـ ۴۳.</ref> مهمترین کوشش بهائی، ارائه توجیه و تعلیلی در مورد وضع معانی جدید برای تقسیم‌بندی احادیث از سوی متأخران است. به گفته وی، وقوع فاصله زمانی بین متأخرین و سلف صالح و احتمال از میان رفتن کتب اصول اخبار، و اشتباه بین احادیث مورد اعتماد قدما با غیر آن، و به طور خلاصه انسداد طرق تشخیص احادیث مورد وثوق قدما، باعث شد تا متأخران به وضع معانی جدید برای اصطلاحاتی چون [[حدیث صحیح|صحیح]]، [[حدیث_(اقسام)#حدیث_حَسَن|حَسَن]] و [[حدیث_(اقسام)#حدیث_مُوَثَّق|موثّق]] دست یازند و ملاک جدیدی برای تمیز اخبار ارائه دهند. وی همچنین به ریشه‌های تقسیم‌بندی قدما و تعریف آنان از صحیح و حسن و موثق اشاره می‌کند.<ref>بهائی، مشرق الشمسین، ص۲۴، ۳۵؛ نوری، خاتمه، ج۳، ص۴۸۱ ـ ۴۸۲.</ref>
وی از ۲۵ سالگی در [[تفسیر قرآن]] به خوض و تدقیق پرداخته و آن را اشرف علوم دانسته است.<ref>بهائی، العروة الوثقی، ص۴۲–۴۳.</ref> مهمترین کوشش بهائی، ارائه توجیه و تعلیلی در مورد وضع معانی جدید برای تقسیم‌بندی احادیث از سوی متأخران است. به گفته وی، وقوع فاصله زمانی بین متأخرین و سلف صالح و احتمال از میان رفتن کتب اصول اخبار، و اشتباه بین احادیث مورد اعتماد قدما با غیر آن، و به‌طور خلاصه انسداد طرق تشخیص احادیث مورد وثوق قدما، باعث شد تا متأخران به وضع معانی جدید برای اصطلاحاتی چون [[حدیث صحیح|صحیح]]، [[حدیث_(اقسام)#حدیث_حَسَن|حَسَن]] و [[حدیث_(اقسام)#حدیث_مُوَثَّق|موثّق]] دست یازند و ملاک جدیدی برای تمیز اخبار ارائه دهند. وی همچنین به ریشه‌های تقسیم‌بندی قدما و تعریف آنان از صحیح و حسن و موثق اشاره می‌کند.<ref>بهائی، مشرق الشمسین، ص۲۴، ۳۵؛ نوری، خاتمه، ج۳، ص۴۸۱–۴۸۲.</ref>


گذشته از علوم و معارف اسلامی، مهم‌ترین حوزه فعالیت علمی بهائی، ریاضی و سپس معماری و مهندسی بوده و در جغرافیا و نجوم نیز تبحر داشته است.
گذشته از علوم و معارف اسلامی، مهم‌ترین حوزه فعالیت علمی بهائی، ریاضی و سپس معماری و مهندسی بوده و در جغرافیا و نجوم نیز تبحر داشته است.
[[پرونده:مجموعه آثار شیخ بهایی.jpg|200px|بندانگشتی|نرم‌‌افزار مجموعه آثار شیخ بهایی، تهیه‌شده در [[مرکز کامپیوتری نور]]]]
[[پرونده:مجموعه آثار شیخ بهایی.jpg|200px|بندانگشتی|نرم‌افزار مجموعه آثار شیخ بهایی، تهیه‌شده در [[مرکز کامپیوتری نور]]]]
===آثار مکتوب===
 
=== آثار مکتوب ===
{{اصلی|آثار شیخ بهایی}}
{{اصلی|آثار شیخ بهایی}}
او یکی از پرکارترین علمای جهان اسلام از نظر تألیف و تنوع در آن بوده است. تعداد تألیفات او را با توجه به رساله‌ها و تحشیه‌ها و تعلیقه‌ها، ۱۲۳ عنوان دانسته‌اند. با توجه به گستره دانش شیخ بهایی، آثار او در زمینه‌های متنوعی هستند و از [[فقه]]، [[علوم قرآنی]]، ادعیه و مناجات، اصول اعتقادات گرفته تا حکمت و فلسفه و حتی ریاضیات و [[علوم غریبه]] را شامل می‌شوند. از جمله آثار مشهور او می‌توان به [[جامع عباسی]] اشاره کرد که او این کتاب را به درخواست [[شاه عباس اول]]، درباره احکام فقهی و به زبان فارسی نگاشت. این اثر ابتکاری نو در نگارش متون فقهی به شمار می‌رود و برخی از صاحب‌نظران از آن به عنوان اولین دوره فقه غیراستدلالی به زبان فارسی یاد می‌کنند که به صورت [[رساله عملیه]] نوشته شده است‏. کشکول شیخ بهایی نیز ازآثار مشهور اوست.
او یکی از پرکارترین علمای جهان اسلام از نظر تألیف و تنوع در آن بوده است. تعداد تألیفات او را با توجه به رساله‌ها و تحشیه‌ها و تعلیقه‌ها، ۱۲۳ عنوان دانسته‌اند. با توجه به گستره دانش شیخ بهایی، آثار او در زمینه‌های متنوعی هستند و از [[فقه]]، [[علوم قرآنی]]، ادعیه و مناجات، اصول اعتقادات گرفته تا حکمت و فلسفه و حتی ریاضیات و [[علوم غریبه]] را شامل می‌شوند. از جمله آثار مشهور او می‌توان به [[جامع عباسی]] اشاره کرد که او این کتاب را به درخواست [[شاه عباس اول]]، دربارهٔ احکام فقهی و به زبان فارسی نگاشت. این اثر ابتکاری نو در نگارش متون فقهی به شمار می‌رود و برخی از صاحب‌نظران از آن به عنوان اولین دوره فقه غیراستدلالی به زبان فارسی یاد می‌کنند که به صورت [[رساله عملیه]] نوشته شده است‏. کشکول شیخ بهایی نیز ازآثار مشهور اوست.


===آثار معماری===
=== آثار معماری ===
آثار معماری و مهندسی شیخ بهایی را از حیث انتساب می‌توان به سه دسته تقسیم کرد:
آثار معماری و مهندسی شیخ بهایی را از حیث انتساب می‌توان به سه دسته تقسیم کرد:
 
* آثاری که نسبت آنها به او قوی است، مانند اثر مهندسی تقسیم آب زاینده‌رود برای ۷ ناحیه از نواحی [[اصفهان]] که خصوصیات آن به تفصیل در سندی که به طومار شیخ بهائی شهرت دارد آمده است.
*آثاری که نسبت آنها به او قوی است، مانند اثر مهندسی تقسیم آب زاینده‌رود برای ۷ ناحیه از نواحی [[اصفهان]] که خصوصیات آن به تفصیل در سندی که به طومار شیخ بهائی شهرت دارد آمده است.
* آثاری که به گزارش منابع به بهائی منتسب است، مانند:
 
*آثاری که به گزارش منابع به بهائی منتسب است، مانند:
[[پرونده:گنبد مسجد امام اصفهان.jpg|200px|بندانگشتی|گنبد [[مسجد امام اصفهان]]]]
[[پرونده:گنبد مسجد امام اصفهان.jpg|200px|بندانگشتی|گنبد [[مسجد امام اصفهان]]]]
#طراحی کاریز [[نجف آباد]] معروف به قنات زرین‌کمر
# طراحی کاریز [[نجف آباد]] معروف به قنات زرین‌کمر
#تعیین دقیق [[قبله]] [[مسجد امام اصفهان]]
# تعیین دقیق [[قبله]] [[مسجد امام اصفهان]]
#طراحی نقشه حصار [[نجف]]
# طراحی نقشه حصار [[نجف]]
#طراحی و ساخت شاخص ظهر شرعی در مغرب مسجد امام اصفهان و نیز در صحن [[حرم حضرت رضا(ع)]]
# طراحی و ساخت شاخص ظهر شرعی در مغرب مسجد امام اصفهان و نیز در صحن [[حرم حضرت رضا(ع)]]
#طرح دیواری در صحن [[حرم حضرت علی(ع)]] در نجف به قسمی که زوال شمس را در تمام ایام سال مشخص می‌کند
# طرح دیواری در صحن [[حرم حضرت علی(ع)]] در نجف به قسمی که زوال شمس را در تمام ایام سال مشخص می‌کند
#طراحی صحن و سرای [[مشهد]] به صورت یک ۶ ضلعی
# طراحی صحن و سرای [[مشهد]] به صورت یک ۶ ضلعی
#اختراع سفیدآب که در اصفهان به سفیدآب شیخ معروف است
# اختراع سفیدآب که در اصفهان به سفیدآب شیخ معروف است
#ساختن [[منارجنبان]] اصفهان
# ساختن [[منارجنبان]] اصفهان
#طراحی گنبد مسجد امام اصفهان که صدا را ۷ مرتبه منعکس می‌کند
# طراحی گنبد مسجد امام اصفهان که صدا را ۷ مرتبه منعکس می‌کند
#ساختن ساعتی که نیاز به کوک کردن نداشت.<ref>مدرّس تبریزی، ج۳، ص۳۰۵؛ امین، ج۹، ص۲۴۰؛ نعمه، ص۵۵ ـ ۵۶؛ بهائی، کلیات، مقدمة نفیسی، ص۵۱؛ هنرفر، ص۴۵۵؛ رفیعی مهرآبادی، ص۴۶۷، ۴۷۱؛ همایی، ج۱، ص۱۷.</ref>
# ساختن ساعتی که نیاز به کوک کردن نداشت.<ref>مدرّس تبریزی، ج۳، ص۳۰۵؛ امین، ج۹، ص۲۴۰؛ نعمه، ص۵۵–۵۶؛ بهائی، کلیات، مقدمة نفیسی، ص۵۱؛ هنرفر، ص۴۵۵؛ رفیعی مهرآبادی، ص۴۶۷، ۴۷۱؛ همایی، ج۱، ص۱۷.</ref>
 
* آثاری که انتساب آنها به شیخ بهائی بعید است و بیشتر نبوغ و شخصیت نادر بهائی دستمایه انتساب این خوارق عادات و افسانه‌های تاریخی به وی شده است، مانند حمّام معروف شیخ بهائی در اصفهان که می‌گویند مدت زیادی آب آن تنها با نور شمعی گرم بوده است.<ref>نعمه، ص۵۵؛ بهائی، کلیات، مقدمه نفیسی، ص۵۲؛ رفیعی مهرآبادی، ص۳۹۷، ۴۰۷.</ref>
*آثاری که انتساب آنها به شیخ بهائی بعید است و بیشتر نبوغ و شخصیت نادر بهائی دستمایه انتساب این خوارق عادات و افسانه‌های تاریخی به وی شده است، مانند حمّام معروف شیخ بهائی در اصفهان که می‌گویند مدت زیادی آب آن تنها با نور شمعی گرم بوده است.<ref>نعمه، ص۵۵؛ بهائی، کلیات، مقدمه نفیسی، ص۵۲؛ رفیعی مهرآبادی، ص۳۹۷، ۴۰۷.</ref>


===آثار ادبی===
=== آثار ادبی ===
شيخ بهايی اشعار بسیاری به فارسی و عربی سروده است که بیشتر آنها در کتاب کشکول‏ آمده است و مضامینی عرفانی و صوفیانه دارد. کليات اشعار فارسی او شامل غزليات، مثنويات (نان و حلوا،شير و شکر،نان و پنير)، قطعات، رباعيات، مستزاد و مخمس توسط سعيد نفيسي در ۱۰۳ صفحه، اولین بار در ۱۳۱۶ش به چاپ رسيد.گفته شده این کلیات ناقص بوده و شامل کليه‏ اشعار فارسی نبوده،اشعار عربی را ندارد و همچنین انتساب‏ بعضی از اشعار آن به بهايی، جای ترديد دارد.<ref> امین، سید حسن، «شیخ بهایی عالم بزرگ ذوفنون»، ص۲۰.</ref> گفته شده اشعار بهایی شباهت بسیاری به مثنوي جلا ل الدين بلخی دارد. <ref>توكلي طرقي، عبد الحسين، شيخ بهايي؛ فقيه عارف و دانشمند شاعر، ص۶۵.</ref>
شیخ بهایی اشعار بسیاری به فارسی و عربی سروده است که بیشتر آنها در کتاب کشکول آمده است و مضامینی عرفانی و صوفیانه دارد. کلیات اشعار فارسی او شامل غزلیات، مثنویات (نان و حلوا، شیر و شکر، نان و پنیر)، قطعات، رباعیات، مستزاد و مخمس توسط سعید نفیسی در ۱۰۳ صفحه، اولین بار در ۱۳۱۶ش به چاپ رسید. گفته شده این کلیات ناقص بوده و شامل کلیه اشعار فارسی نبوده، اشعار عربی را ندارد و همچنین انتساب بعضی از اشعار آن به بهایی، جای تردید دارد.<ref>امین، سید حسن، «شیخ بهایی عالم بزرگ ذوفنون»، ص۲۰.</ref> گفته شده اشعار بهایی شباهت بسیاری به مثنوی جلا ل الدین بلخی دارد.<ref>توکلی طرقی، عبد الحسین، شیخ بهایی؛ فقیه عارف و دانشمند شاعر، ص۶۵.</ref>


بهاءالدین عاملی در مثنوی فارسی شیر و شکر برای اولین بار در شعر فارسی، بحر «خَبَب»، رایج در اشعار عربی و نا آشنا در فارسی را به کار برده است.<ref>جوکار، منوچهر، جوانب عرفانی در زندگی و شعر شیخ بهایی، ص۹۱.</ref>
بهاءالدین عاملی در مثنوی فارسی شیر و شکر برای اولین بار در شعر فارسی، بحر «خَبَب»، رایج در اشعار عربی و ناآشنا در فارسی را به کار برده است.<ref>جوکار، منوچهر، جوانب عرفانی در زندگی و شعر شیخ بهایی، ص۹۱.</ref>


نمونه اشعار:
نمونه اشعار:
{{شعر2
{{شعر۲
|سبک نگارش=
|سبک نگارش=
|عرض=
|عرض=
خط ۲۰۲: خط ۲۰۲:
|م|جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه
|م|جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه
}}
}}
اشعار عربی وی را نخستین بار شيخ محمد رضا فرزند [[شیخ حر عاملی|شيخ حر عاملی]] جمع‎‌آوری کرده و بعدها به صورت کامل چاپ شده است. مشهورترين شعر عربی بهایی قصيده‏‎‌ای با عنوان '''وسيلة الفوز و الامان في‏ مدح صاحب الزمان''' در ۶۳ بيت است.<ref>امین، سید حسن، «شیخ بهایی عالم بزرگ ذوفنون»، ص۲۰.</ref>
اشعار عربی وی را نخستین بار شیخ محمد رضا فرزند [[شیخ حر عاملی]] جمع‌آوری کرده و بعدها به صورت کامل چاپ شده است. مشهورترین شعر عربی بهایی قصیده‌ای با عنوان '''وسیلة الفوز و الامان فی مدح صاحب الزمان''' در ۶۳ بیت است.<ref>امین، سید حسن، «شیخ بهایی عالم بزرگ ذوفنون»، ص۲۰.</ref>


بهایی آثاری نیز در نثر فارسی دارد که مهم‌ترين آنها به زبان فارسي کتاب '''[[پند اهل دانش و هوش به زبان‏ گربه و موش]]''' است. شیخ در این اثر بعضی موضوعات و مسائل عرفانی و صوفیانه را به شیو ۀ رمز و تمثیل آورده است. موش و گربه درواقع شامل انتقادات بهایی به تصوف دروغین و صوفی نمایان است.<ref>جوکار، منوچهر، جوانب عرفانی در زندگی و شعر شیخ بهایی، ص ۸۵-۸۶.</ref>
بهایی آثاری نیز در نثر فارسی دارد که مهم‌ترین آنها به زبان فارسی کتاب '''[[پند اهل دانش و هوش به زبان گربه و موش]]''' است. شیخ در این اثر بعضی موضوعات و مسائل عرفانی و صوفیانه را به شیو هٔ رمز و تمثیل آورده است. موش و گربه درواقع شامل انتقادات بهایی به تصوف دروغین و صوفی نمایان است.<ref>جوکار، منوچهر، جوانب عرفانی در زندگی و شعر شیخ بهایی، ص ۸۵–۸۶.</ref>
کتاب بهایی از يک‏ سو متاثر از موش و گربه منظوم عبيد زاکانی و از سوی ديگر تاثيرگذار در رساله‏ منثور [[جواهر العقول]] منسوب‏ [[محمد باقر مجلسی]] (چاپ ۱۳۲۴ق) است.<ref>امین، سید حسن، «شیخ بهایی عالم بزرگ ذوفنون»، ص۱۹.</ref>
کتاب بهایی از یک سو متأثر از موش و گربه منظوم عبید زاکانی و از سوی دیگر تأثیرگذار در رساله منثور [[جواهر العقول]] منسوب‏ [[محمد باقر مجلسی]] (چاپ ۱۳۲۴ق) است.<ref>امین، سید حسن، «شیخ بهایی عالم بزرگ ذوفنون»، ص۱۹.</ref>


==وفات==
== وفات ==
[[پرونده:قبر شیخ بهایی در جوار حرم امام رضا(ع).jpg|250px|بندانگشتی|قبر شیخ بهایی در [[حرم امام رضا(ع)]]]]
[[پرونده:قبر شیخ بهایی در جوار حرم امام رضا(ع).jpg|250px|بندانگشتی|قبر شیخ بهایی در [[حرم امام رضا(ع)]]]]
بهاءالدین عاملی چند روز قبل از مرگ با جمعی از همراهان و شاگردان خود به زیارت قبر [[بابا رکن الدین شیرازی]] رفت و [[مکاشفه]]‌ای برایش روی داد که از آن نزدیک بودن مرگش را استنباط کرد. [[محمد تقی مجلسی|محمدتقی مجلسی]]، <ref>مجلسی، محمدتقی، روضه، ج۱۴، ص۴۳۴ ـ ۴۳۵.</ref> که خود از همراهان شیخ بوده، این مکاشفه را گزارش کرده است.<ref>مدنی، سلافه، ص۲۹۱؛ اسکندر منشی، ج۲، ص۹۶۷؛ محبّی، خلاصة الاثر، ج۳، ص۴۵۴ ـ ۴۵۵.</ref>
بهاءالدین عاملی چند روز قبل از مرگ با جمعی از همراهان و شاگردان خود به زیارت قبر [[بابا رکن الدین شیرازی]] رفت و [[مکاشفه]]‌ای برایش روی داد که از آن نزدیک بودن مرگش را استنباط کرد. [[محمد تقی مجلسی|محمدتقی مجلسی]]،<ref>مجلسی، محمدتقی، روضه، ج۱۴، ص۴۳۴–۴۳۵.</ref> که خود از همراهان شیخ بوده، این مکاشفه را گزارش کرده است.<ref>مدنی، سلافه، ص۲۹۱؛ اسکندر منشی، ج۲، ص۹۶۷؛ محبّی، خلاصة الاثر، ج۳، ص۴۵۴–۴۵۵.</ref>


بهائی از آن پس خلوت گزید و بعد از ۷ روز بیماری از دنیا رفت و طبق [[وصیت|وصیتش]] او را به [[مشهد]] انتقال دادند و در مَدْرس سابق خودِ او در پایین پای [[امام رضا(ع)]] به خاک سپردند.<ref>اسکندر منشی، ج۲، ص۹۶۷ ـ ۹۶۸؛ اعتمادالسلطنه، ص۴۴۵ ـ ۴۴۷؛ افندی اصفهانی، ریاض، ج۵، ص۹۷.</ref>
بهائی از آن پس خلوت گزید و بعد از ۷ روز بیماری از دنیا رفت و طبق [[وصیت|وصیتش]] او را به [[مشهد]] انتقال دادند و در مَدْرس سابق خودِ او در پایین پای [[امام رضا(ع)]] به خاک سپردند.<ref>اسکندر منشی، ج۲، ص۹۶۷–۹۶۸؛ اعتمادالسلطنه، ص۴۴۵–۴۴۷؛ افندی اصفهانی، ریاض، ج۵، ص۹۷.</ref>


اسکندر منشی، <ref>ج ۲، ص۹۶۷.</ref> وقایع‌نگار روزانه شاه عباس، و نیز مظفر بن محمدقاسم گنابادی، منجم معروف آن عصر، در تنبیهات المنجمین<ref>ص ۲۲۳ ـ ۲۲۴.</ref> که چند ماه پس از مرگ بهائی نوشته، سال وفات شیخ بهایی را ۱۰۳۰ق ذکر کرده‌اند.<ref>مجلسی، محمدتقی، روضه، ج۱۴، ص۴۳۵؛ حسینی استرآبادی، ص۲۱۷؛ آقابزرگ طهرانی، الروضه، ص۸۵ ـ ۸۶.</ref>
اسکندر منشی،<ref>ج ۲، ص۹۶۷.</ref> وقایع‌نگار روزانه شاه عباس، و نیز مظفر بن محمدقاسم گنابادی، منجم معروف آن عصر، در تنبیهات المنجمین<ref>ص ۲۲۳–۲۲۴.</ref> که چند ماه پس از مرگ بهائی نوشته، سال وفات شیخ بهایی را ۱۰۳۰ق ذکر کرده‌اند.<ref>مجلسی، محمدتقی، روضه، ج۱۴، ص۴۳۵؛ حسینی استرآبادی، ص۲۱۷؛ آقابزرگ طهرانی، الروضه، ص۸۵–۸۶.</ref>


[[پرونده:پوستر سریال شیخ بهایی.jpg|150px|بندانگشتی|پوستر [[سریال شیخ بهایی]] با حضور علی نصیریان در نقش شیخ.]]
[[پرونده:پوستر سریال شیخ بهایی.jpg|150px|بندانگشتی|پوستر [[سریال شیخ بهایی]] با حضور علی نصیریان در نقش شیخ.]]
اما [[نظام الدین ساوجی]]، شاگرد بهائی و تمام‌کننده [[جامع عباسی]]، وفات وی را در ۱۰۳۱ق ذکر کرده است<ref>شیخ بهائی، جامع عباسی، ص۹۶.</ref> و بسیاری از [[تذکره‌نویسی|تذکره‌نویسان]] از وی پیروی نموده‌اند.<ref>تنکابنی، ص۲۴۵؛ خراسانی، ص۶۴۰؛ اعتمادالسلطنه، ص۴۴۷، ۶۷۶ .</ref>
اما [[نظام الدین ساوجی]]، شاگرد بهائی و تمام‌کننده [[جامع عباسی]]، وفات وی را در ۱۰۳۱ق ذکر کرده است<ref>شیخ بهائی، جامع عباسی، ص۹۶.</ref> و بسیاری از [[تذکره‌نویسی|تذکره‌نویسان]] از وی پیروی نموده‌اند.<ref>تنکابنی، ص۲۴۵؛ خراسانی، ص۶۴۰؛ اعتمادالسلطنه، ص۴۴۷، ۶۷۶.</ref>


== مجموعه تلویزیونی ==
== مجموعه تلویزیونی ==
{{اصلی|سریال شیخ بهایی}}
{{اصلی|سریال شیخ بهایی}}
شیخ بهایی، نام یک مجموعه تلویزیونی درباره زندگی شیخ بهایی به کارگردانی شهرام اسدی است. این سریال، روایتگر زندگی شیخ بهایی در دو بخش نوجوانی و کهنسالی است. این سریال در ۱۷ قسمت ۵۰ دقیقه‌ای از شبکه دوم صدا و سیمای [[نظام جمهوری اسلامی ایران|جمهوری اسلامی ایران]] پخش شد.
شیخ بهایی، نام یک مجموعه تلویزیونی دربارهٔ زندگی شیخ بهایی به کارگردانی شهرام اسدی است. این سریال، روایتگر زندگی شیخ بهایی در دو بخش نوجوانی و کهنسالی است. این سریال در ۱۷ قسمت ۵۰ دقیقه‌ای از شبکه دوم صدا و سیمای [[نظام جمهوری اسلامی ایران|جمهوری اسلامی ایران]] پخش شد.


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس2}}
{{پانویس۲}}


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
*آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت، ۱۴۰۳ق.
* آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت، ۱۴۰۳ق.
*آقابزرگ طهرانی، الروضة النضرة فی علماءِ القرن الحادی عشرة، بیروت، ۱۴۱۱ق.
* آقابزرگ طهرانی، الروضة النضرة فی علماءِ القرن الحادی عشرة، بیروت، ۱۴۱۱ق.
*آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، چاپ علی نقی منزوی، تهران، ۱۳۶۶ش.
* آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، چاپ علی نقی منزوی، تهران، ۱۳۶۶ش.
*ابن‌صابونی، کتاب تکملة اکمال الاکمال فی الانساب و الاسماء و الالقاب، بیروت، ۱۴۰۶ق.
* ابن‌صابونی، کتاب تکملة اکمال الاکمال فی الانساب و الاسماء و الالقاب، بیروت، ۱۴۰۶ق.
*استرآبادی، حسن، تاریخ سلطانی، چاپ احسان اشراقی، تهران، ۱۳۶۴ش.
* استرآبادی، حسن، تاریخ سلطانی، چاپ احسان اشراقی، تهران، ۱۳۶۴ش.
*اسفندیار، کیخسرو، دبستان مذاهب، چاپ رحیم رضازادة ملک، تهران، ۱۳۶۲ش.
* اسفندیار، کیخسرو، دبستان مذاهب، چاپ رحیم رضازادة ملک، تهران، ۱۳۶۲ش.
*اسکندر منشی، تاریخ عالم آرای عباسی، تهران، ۱۳۵۰ش.
* اسکندر منشی، تاریخ عالم آرای عباسی، تهران، ۱۳۵۰ش.
*اعتمادالسلطنه، تاریخ منتظم ناصری، چاپ محمد اسماعیل رضوانی، تهران، ۱۳۶۷ش.
* اعتمادالسلطنه، تاریخ منتظم ناصری، چاپ محمد اسماعیل رضوانی، تهران، ۱۳۶۷ش.
*افندی اصفهانی، عبدالله، تعلیقة امل الامل، چاپ احمد حسینی، قم، ۱۴۱۰ق.
* افندی اصفهانی، عبدالله، تعلیقة امل الامل، چاپ احمد حسینی، قم، ۱۴۱۰ق.
*افندی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، چاپ احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ق.
* افندی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، چاپ احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ق.
*امین، سید حسن، «شیخ بهایی عالم بزرگ ذوفنون»، حافظ، شماره ۵۷، آذر و دی ۱۳۸۷، ایران، تهران.  
* امین، سید حسن، «شیخ بهایی عالم بزرگ ذوفنون»، حافظ، شماره ۵۷، آذر و دی ۱۳۸۷، ایران، تهران.
*امین، محسن، اعیان الشیعة، چاپ حسن امین، بیروت، ۱۴۰۳ق.
* امین، محسن، اعیان الشیعة، چاپ حسن امین، بیروت، ۱۴۰۳ق.
*امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، بیروت، ۱۳۸۷ق
* امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، بیروت، ۱۳۸۷ق
*بحرانی، یوسف، لؤلؤة البحرین، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم.
* بحرانی، یوسف، لؤلؤة البحرین، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم.
*تنکابنی، محمد، کتاب قصص العلماء، تهران.
* تنکابنی، محمد، کتاب قصص العلماء، تهران.
*توكلی طرقی، عبد الحسين، «شيخ بهايی؛ فقيه عارف و دانشمند شاعر»، کیهان فرهنگی، شماره ۲۹۴-۲۹۵، تهران، ایران، خرداد و تیر ۱۳۹۰ش.
* توکلی طرقی، عبد الحسین، «شیخ بهایی؛ فقیه عارف و دانشمند شاعر»، کیهان فرهنگی، شماره ۲۹۴–۲۹۵، تهران، ایران، خرداد و تیر ۱۳۹۰ش.
*ثابتیان، ذبیح الله، اسناد و نامه‌های تاریخی دورة صفویه، تهران، ۱۳۴۳ش.
* ثابتیان، ذبیح الله، اسناد و نامه‌های تاریخی دورة صفویه، تهران، ۱۳۴۳ش.
*جاپلقی بروجردی، علی، ظرائف المقال فی معرفة طبقات الرجال، چاپ مهدی رجائی، قم، ۱۴۱۰ق.
* جاپلقی بروجردی، علی، ظرائف المقال فی معرفة طبقات الرجال، چاپ مهدی رجائی، قم، ۱۴۱۰ق.
*جزایری، نعمت الله، الانوار النعمانیة، چاپ محمدعلی قاضی طباطبایی، تبریز، ۱۳۸۲ش.
* جزایری، نعمت الله، الانوار النعمانیة، چاپ محمدعلی قاضی طباطبایی، تبریز، ۱۳۸۲ش.
*جعفریان، رسول، دین و سیاست در دورة صفوی، قم، ۱۳۷۰ش.
* جعفریان، رسول، دین و سیاست در دورة صفوی، قم، ۱۳۷۰ش.
*جعفریان، رسول، رویارویی فقیهان و صوفیان در عصر صفویان، کیهان اندیشه، آذر و دی ۱۳۶۹ش.
* جعفریان، رسول، رویارویی فقیهان و صوفیان در عصر صفویان، کیهان اندیشه، آذر و دی ۱۳۶۹ش.
*جوکار، منوچهر، «جوانب عرفانی در زندگی و شعر شیخ بهایی»، مطالعات عرفانی، شماره ۱۶، دانشگاه کاشان، پاییز و زمستان ۱۳۹۱.    
* جوکار، منوچهر، «جوانب عرفانی در زندگی و شعر شیخ بهایی»، مطالعات عرفانی، شماره ۱۶، دانشگاه کاشان، پاییز و زمستان ۱۳۹۱.
*جهانگیری، محسن، شرح احوال و ذکر آثار و نقل افکار شیخ بهائی، فلسفه، نشریه اختصاصی گروه آموزشی فلسفه، ش ۱، ضمیمة مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، بهار ۱۳۵۵ش.
* جهانگیری، محسن، شرح احوال و ذکر آثار و نقل افکار شیخ بهائی، فلسفه، نشریه اختصاصی گروه آموزشی فلسفه، ش ۱، ضمیمة مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، بهار ۱۳۵۵ش.
*حبیب آبادی، محمدعلی، مکارم الا´ثار در احوال رجال دو قرن ۱۳ و ۱۴ هجری، اصفهان ۱۳۵۱ش.
* حبیب آبادی، محمدعلی، مکارم الا´ثار در احوال رجال دو قرن ۱۳ و ۱۴ هجری، اصفهان ۱۳۵۱ش.
*حرّ عاملی، الاثناعشریة، چاپ مهدی لازوردی و محمد درودی، قم، ۱۴۰۰ق.
* حرّ عاملی، الاثناعشریة، چاپ مهدی لازوردی و محمد درودی، قم، ۱۴۰۰ق.
*حر عاملی، امل الا´مل، چاپ احمد حسینی، بغداد، تاریخ مقدمه ۱۳۸۵ش.
* حر عاملی، امل الا´مل، چاپ احمد حسینی، بغداد، تاریخ مقدمه ۱۳۸۵ش.
*خراسانی، محمدهاشم، کتاب منتخب التواریخ، تهران، ۱۳۱۷ش.
* خراسانی، محمدهاشم، کتاب منتخب التواریخ، تهران، ۱۳۱۷ش.
*خفاجی، احمد، ریحانة الالباء و زهرة الحیاة الدنیا، چاپ سنگی بولاق، ۱۲۷۳.
* خفاجی، احمد، ریحانة الالباء و زهرة الحیاة الدنیا، چاپ سنگی بولاق، ۱۲۷۳.
*خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم، ۱۳۹۰.
* خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم، ۱۳۹۰.
*دیباجی، ابراهیم، کفارة روزه ایکه خوردم رمضان: شرح از جامی، شیخ بهائی، و اسیری لاهیجی، وحید، سال ۴، ش ۴، فروردین ۱۳۴۶ش.
* دیباجی، ابراهیم، کفارة روزه ایکه خوردم رمضان: شرح از جامی، شیخ بهائی، و اسیری لاهیجی، وحید، سال ۴، ش ۴، فروردین ۱۳۴۶ش.
*رفیعی مهرآبادی، ابوالقاسم، آثار ملی اصفهان، تهران، ۱۳۵۲ش.
* رفیعی مهرآبادی، ابوالقاسم، آثار ملی اصفهان، تهران، ۱۳۵۲ش.
*جرجی زیدان، تاریخ آداب اللغة العربیة، بیروت، ۱۹۷۸م.
* جرجی زیدان، تاریخ آداب اللغة العربیة، بیروت، ۱۹۷۸م.
*سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره.
* سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره.
*سرکیس، معجم المطبوعات العربیة و المعربة، چاپ افست قم، ۱۴۱۰ق.
* سرکیس، معجم المطبوعات العربیة و المعربة، چاپ افست قم، ۱۴۱۰ق.
*سمیعی، کیوان، تسامحات ادبی، یادگار، سال ۲، ش ۲، مهر ۱۳۲۴ش.
* سمیعی، کیوان، تسامحات ادبی، یادگار، سال ۲، ش ۲، مهر ۱۳۲۴ش.
*شاردن، جان، سفرنامه شاردن، ترجمه اقبال یغمایی، تهران، ۱۳۷۵ش.
* شاردن، جان، سفرنامه شاردن، ترجمه اقبال یغمایی، تهران، ۱۳۷۵ش.
*شاملو، قصص الخاقانی، چاپ حسن سادات ناصری، تهران، ۱۳۷۱ش.
* شاملو، قصص الخاقانی، چاپ حسن سادات ناصری، تهران، ۱۳۷۱ش.
*شریعتی، علی، راهنمای خراسان، تهران، ۱۳۶۳ش.
* شریعتی، علی، راهنمای خراسان، تهران، ۱۳۶۳ش.
*شیخ بهائی، الاربعون حدیثاً، قم، ۱۴۱۵ق.
* شیخ بهائی، الاربعون حدیثاً، قم، ۱۴۱۵ق.
*شیخ بهائی، جامع عباسی، چاپ سنگی تهران، ۱۳۲۸ش.
* شیخ بهائی، جامع عباسی، چاپ سنگی تهران، ۱۳۲۸ش.
*شیخ بهائی، الحدیقة الهلالیة، چاپ علی موسوی خراسانی، قم، ۱۴۱۰ق.
* شیخ بهائی، الحدیقة الهلالیة، چاپ علی موسوی خراسانی، قم، ۱۴۱۰ق.
*شیخ بهائی، العروة الوثقی، چاپ اکبر ایرانی قمی، قم، ۱۴۱۲ق.
* شیخ بهائی، العروة الوثقی، چاپ اکبر ایرانی قمی، قم، ۱۴۱۲ق.
*شیخ بهائی، کتاب المخلاة، مصر، ۱۳۱۷ش.
* شیخ بهائی، کتاب المخلاة، مصر، ۱۳۱۷ش.
*شیخ بهائی، الکشکول، بیروت، ۱۴۰۳ق.
* شیخ بهائی، الکشکول، بیروت، ۱۴۰۳ق.
*شیخ بهائی، مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین، مع تعلیقات محمد اسماعیل بن حسین مازندرانی خواجوئی، چاپ مهدی رجائی، مشهد ۱۳۷۲ش.
* شیخ بهائی، مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین، مع تعلیقات محمد اسماعیل بن حسین مازندرانی خواجوئی، چاپ مهدی رجائی، مشهد ۱۳۷۲ش.
*شیخ بهائی، مفتاح الفلاح، مع تعلیقات محمد اسماعیل بن حسین مازندرانی خواجوئی، چاپ مهدی رجائی، قم، ۱۴۱۵ق.
* شیخ بهائی، مفتاح الفلاح، مع تعلیقات محمد اسماعیل بن حسین مازندرانی خواجوئی، چاپ مهدی رجائی، قم، ۱۴۱۵ق.
*صبا، محمدمظفر، تذکر روز روشن، چاپ محمد حسین رکن زادة آدمیت، تهران، ۱۳۴۳ش.
* صبا، محمدمظفر، تذکر روز روشن، چاپ محمد حسین رکن زادة آدمیت، تهران، ۱۳۴۳ش.
*طباطبائی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، ۱۳۹۰ق.
* طباطبائی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، ۱۳۹۰ق.
*عاملی، حسین، وصول الاخیار الی اصول الاخبار، چاپ عبداللطیف کوهکمری، قم، ۱۴۰۱ق.
* عاملی، حسین، وصول الاخیار الی اصول الاخبار، چاپ عبداللطیف کوهکمری، قم، ۱۴۰۱ق.
*عبرت نائینی، محمدعلی، تذکرة مدینة الادب، تهران، ۱۳۷۶ش.
* عبرت نائینی، محمدعلی، تذکرة مدینة الادب، تهران، ۱۳۷۶ش.
*فلسفی، نصرالله، زندگانی شاه عباس اول، تهران، ۱۳۶۴ش.
* فلسفی، نصرالله، زندگانی شاه عباس اول، تهران، ۱۳۶۴ش.
*محمد قصری، سیمایی از شیخ بهائی در آئینة آثار، مشهد، ۱۳۷۴ش.
* محمد قصری، سیمایی از شیخ بهائی در آئینة آثار، مشهد، ۱۳۷۴ش.
*قمی، عباس، سفینة البحار و مدینة الحکم و الا´ثار، بیروت.
* قمی، عباس، سفینة البحار و مدینة الحکم و الا´ثار، بیروت.
*قمی، عباس، فوائد الرضویه، تهران، تاریخ مقدمه ۱۳۲۷ش.
* قمی، عباس، فوائد الرضویه، تهران، تاریخ مقدمه ۱۳۲۷ش.
*قمی، عباس، کتاب الکنی والالقاب، صیدا، ۱۳۵۸ش.
* قمی، عباس، کتاب الکنی والالقاب، صیدا، ۱۳۵۸ش.
*کرمانشاهی، آقامحمدعلی، خیراتیه در ابطال طریقة صوفیه، چاپ مهدی رجائی، قم، ۱۴۱۲ق.
* کرمانشاهی، آقامحمدعلی، خیراتیه در ابطال طریقة صوفیه، چاپ مهدی رجائی، قم، ۱۴۱۲ق.
*کشمیری، محمدعلی، کتاب نجوم السماء فی تراجم العلماء، قم.
* کشمیری، محمدعلی، کتاب نجوم السماء فی تراجم العلماء، قم.
*گنابادی، مظفر، تنبیهات المنجمین، چاپ سنگی، ۱۲۸۴.
* گنابادی، مظفر، تنبیهات المنجمین، چاپ سنگی، ۱۲۸۴.
*گوپاموی، محمد، کتاب تذکرة نتایج الافکار، بمبئی ۱۳۳۶ش.
* گوپاموی، محمد، کتاب تذکرة نتایج الافکار، بمبئی ۱۳۳۶ش.
*مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، ۱۴۰۳ق.
* مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، ۱۴۰۳ق.
*مجلسی، محمدتقی، روضة المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه، چاپ حسین موسوی کرمانی و علی پناه اشتهاردی، قم، ۱۴۱۳ق.
* مجلسی، محمدتقی، روضة المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه، چاپ حسین موسوی کرمانی و علی پناه اشتهاردی، قم، ۱۴۱۳ق.
*مجلسی، محمدتقی، لوامع صاحبقرانی، قم، ۱۴۱۴ق.
* مجلسی، محمدتقی، لوامع صاحبقرانی، قم، ۱۴۱۴ق.
*محبی، محمدامین، خلاصة الاثر فی اعیان القرن الحادی عشر، بیروت.
* محبی، محمدامین، خلاصة الاثر فی اعیان القرن الحادی عشر، بیروت.
*محبی، محمدامین، نفحة الریحانة و رشحة طلاءالحانة، چاپ عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۷ق.
* محبی، محمدامین، نفحة الریحانة و رشحة طلاءالحانة، چاپ عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۷ق.
*مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، تهران، ۱۳۶۹ش.
* مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، تهران، ۱۳۶۹ش.
*مدنی، علی خان، الحدائق الندیة فی شرح فواید الصمدیة، چاپ سنگی، تهران ۱۲۹۷ش.
* مدنی، علی خان، الحدائق الندیة فی شرح فواید الصمدیة، چاپ سنگی، تهران ۱۲۹۷ش.
*مدنی، علی خان، ریاض السالکین فی شرح صحیفة سیدالساجدین، قم، ۱۴۱۵ق.
* مدنی، علی خان، ریاض السالکین فی شرح صحیفة سیدالساجدین، قم، ۱۴۱۵ق.
*مدنی، علی خان، سلافة العصر فی محاسن الشعراء بکل مصر، مصر، ۱۳۲۴ق.
* مدنی، علی خان، سلافة العصر فی محاسن الشعراء بکل مصر، مصر، ۱۳۲۴ق.
*معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران، ۱۳۳۹ش.
* معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران، ۱۳۳۹ش.
*منجم یزدی، جلال الدین، تاریخ عباسی، چاپ سیف الله وحیدنیا، تهران، ۱۳۶۶ش.
* منجم یزدی، جلال الدین، تاریخ عباسی، چاپ سیف الله وحیدنیا، تهران، ۱۳۶۶ش.
*منزوی، احمد، فهرست نسخه‌های خطی فارسی، تهران، ۱۳۵۱ش.
* منزوی، احمد، فهرست نسخه‌های خطی فارسی، تهران، ۱۳۵۱ش.
*موسوی حسینی، عباس، نزهة الجلیس و منیة الادیب الانیس، نجف۱۳۸۷ق.
* موسوی حسینی، عباس، نزهة الجلیس و منیة الادیب الانیس، نجف۱۳۸۷ق.
*مهاجر، جعفر، الهجرة العاملیة الی ایران فی العصر الصفوی، بیروت، ۱۴۱۰ق.
* مهاجر، جعفر، الهجرة العاملیة الی ایران فی العصر الصفوی، بیروت، ۱۴۱۰ق.
*میرجهانی طباطبائی، محمدحسن، روایح النسمات در شرح دعای سمات، تهران، ۱۳۷۰ش.
* میرجهانی طباطبائی، محمدحسن، روایح النسمات در شرح دعای سمات، تهران، ۱۳۷۰ش.
*مینوی، مجتبی، موش و گربه مجلسی.
* مینوی، مجتبی، موش و گربه مجلسی.
{{پایان}}
{{پایان}}


==پیوند به بیرون ==
== پیوند به بیرون ==
* منبع مقاله : [http://rch.ac.ir/article/Details/12043 دانشنامه جهان اسلام]
* منبع مقاله : [http://rch.ac.ir/article/Details/12043 دانشنامه جهان اسلام]
{{فقیهان شیعه در قرن ۱۱ق}}
{{فقیهان شیعه در قرن ۱۱ق}}
خط ۳۱۲: خط ۳۱۲:
{{اصفهان}}
{{اصفهان}}
{{هنرهای تجسمی آئینی}}
{{هنرهای تجسمی آئینی}}
[[ar:الشيخ البهائي]]
[[ar:الشیخ البهائی]]
[[en:Shaykh Baha’i]]
[[en:Shaykh Baha’i]]
[[ur:شیخ بہائی]]
[[ur:شیخ بهائی]]
[[es:Baha al-Din al-‘Ameli]]
[[es:Baha al-Din al-‘Ameli]]
[[id:Bahauddin Amili]]
[[id:Bahauddin Amili]]


<onlyinclude>{{درجه‌بندی
<onlyinclude>{{درجه‌بندی
خط ۳۳۴: خط ۳۳۳:
  | تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
  | تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
  | تاریخ برتر شدن =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
  | تاریخ برتر شدن =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
  | توضیحات =  
  | توضیحات =
}}</onlyinclude>
}}</onlyinclude>


Automoderated users، confirmed، templateeditor
۵۱۱

ویرایش