confirmed، templateeditor
۱۲٬۴۶۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''خاكساريه'''، فرقه اى از [[درویش|درويشان]] [[شیعه|شيعی مذهب]] [[ایران|ايرانى]] هستند. اين فرقه در عهد [[قاجاریه|قاجار]]، خاصه پس از سفر يكى از [[قلندر|قلندران]] [[جلالیه]] <ref>رجوع کنید به جلالالدين حسين بخارى</ref>[[هند]] به نام [[غلامعلی شاه]] به ايران، مشهور شد و ظاهراً تا پيش از آن، طريق آنان همان طريقه [[حیدریه|حيدريه]] بوده است. این فرقه به سه شاخه غلامعلی شاهی، معصومعلی شاهی و نورائی تقسیم میشوند. خاکساران امروزین از غلامعلى شاهیان و شمار اندكى از معصومعلی شاهیان هستند. امروزه، خاكساران سلسله خودرا [[خاكسار جلالی]] ابوترابى معرفى میكنند<ref>رجوع کنید به منجمى، ص 21، 49، 51</ref>. آنان با ذكر واژه [[ابوتراب]] ظاهراً نوعى ارتباط بين نام سلسله خود و كنيه [[علی (ع)]] ايجاد | '''خاكساريه'''، فرقه اى از [[درویش|درويشان]] [[شیعه|شيعی مذهب]] [[ایران|ايرانى]] هستند. اين فرقه در عهد [[قاجاریه|قاجار]]، خاصه پس از سفر يكى از [[قلندر|قلندران]] [[جلالیه]] <ref>رجوع کنید به جلالالدين حسين بخارى</ref>[[هند]] به نام [[غلامعلی شاه]] به ايران، مشهور شد و ظاهراً تا پيش از آن، طريق آنان همان طريقه [[حیدریه|حيدريه]] بوده است. این فرقه به سه شاخه غلامعلی شاهی، معصومعلی شاهی و نورائی تقسیم میشوند. خاکساران امروزین از غلامعلى شاهیان و شمار اندكى از معصومعلی شاهیان هستند. امروزه، خاكساران سلسله خودرا [[خاكسار جلالی]] ابوترابى معرفى میكنند<ref>رجوع کنید به منجمى، ص 21، 49، 51</ref>. آنان با ذكر واژه [[ابوتراب]] ظاهراً نوعى ارتباط بين نام سلسله خود و كنيه [[علی (ع)]] ايجاد كرده اند. | ||
==وجه نامگذاری== | ==وجه نامگذاری== | ||
شاهزاده و بانو، يكى از قصه هايى كه ظاهراً در بين سده هاى يازدهم و دوازدهم در هند نوشته | شاهزاده و بانو، يكى از قصه هايى كه ظاهراً در بين سده هاى يازدهم و دوازدهم در هند نوشته شده است، نشان میدهد كه برخى از [[قلندر|قلندران]] جامه خاكسترى می پوشيدند و بر چهره خود خاكستر می ماليدند و آيين آنان خاكسارى ناميده میشد<ref>رجوع کنید به گ 94، 103ـ105</ref>. شايد منشأ نامگذاری خاكساريه چنين رسم و آيينى بوده باشد. [[معصومعلی شاه]]، نويسنده [[طرائق الحقائق]] درباره وجه نامگذاری خاكسار گفته است<ref>ج 3، ص 533</ref>: اصل خاكساران از طايفه اى هندوست كه برخى [[مرتاض|مرتاضان]] آنها بی لباس در خاك می نشينند و خاك نرم سوده بر بدن می ريزند. | ||
امروزه از واژه خاكسار، اغراق در فروتنى استنباط میشود. | امروزه از واژه خاكسار، اغراق در فروتنى استنباط میشود. | ||
==موسس خاکساریه== | ==موسس خاکساریه== | ||
موسس خاكساريه، شخصى به نام [[سید جلال الدین حیدر]] بوده است<ref>مدرسی عالم، 1338ش، ص 111ـ112؛ زرين كوب، ص 376</ref>. خاکساران | موسس خاكساريه، شخصى به نام [[سید جلال الدین حیدر]] بوده است<ref>مدرسی عالم، 1338ش، ص 111ـ112؛ زرين كوب، ص 376</ref>. خاکساران رساله اى نيز به او نسبت داده اند كه در آن، اعتقادات و آداب خاكساريه شرح داده شده است<ref>رجوع کنید به فتوّتنامهها و رسائل خاكساريّه، ص 171ـ186</ref>. آنان به درستى نمی دانند سيد جلال الدين حيدر كيست. البته برخى رساله اى خاکساریه او را [[سید جلال بخاری]] (متوفى 690)؛ از صوفيان سهروردى [[هند]] و پيشواى طريقه [[جلالیه]]، پنداشتهاند<ref>رجوع کنید به آيين قلندرى، ص 292ـ293</ref>. خاكساريه چون [[فتوت|اهل فتوت]] سلسله شان را به [[سلمان فارسی]] منسوب می کنند. آنان سلمان را سلطان محمود پاتيلى/ پاطلى مینامند<ref>رجوع کنید به فتوّت نامه ها و رسائل خاكساريّه، ص 208؛ آيين قلندرى، ص 278، 289، 300، 314؛ گرامليش، ج 3، ص 85، 109</ref>. | ||
==تاثیرپذیری خاکساریه از سایر | ==تاثیرپذیری خاکساریه از سایر فرقه ها== | ||
===جلالیه هند=== | ===جلالیه هند=== | ||
رسالههاى خاكساريه دلالت بر آن دارد كه آنان اعقاب قلندران [[حیدریه|حيدرى]] و نيز متأثر از [[جلالیه]]اند<ref>رجوع کنید به | رسالههاى خاكساريه دلالت بر آن دارد كه آنان اعقاب قلندران [[حیدریه|حيدرى]] و نيز متأثر از [[جلالیه]]اند<ref>رجوع کنید به فتوّت نامه ها و رسائل خاكساريّه، همان مقدمه، ص چهل ـ چهل و دو</ref>. ذكر نام هايى نظير [[لعل شهباز قلندر]] و [[فریدالدین گنجشکر]] _ از صوفيان مشهور هند در قرن هفتم_ در آثار آنان<ref>رجوع کنید به همان، ص 280، 324؛ گرامليش، ج 3، ص 104</ref>و نيز نام هايى هندى مانند مياخاكى و نورنهال در شجره نامه آنان<ref>رجوع کنید به آيين قلندرى، ص 300ـ302</ref>، نشانه تأثرشان از طريقه هاى هندى است. به علاوه، آنان مانند [[درویش|دراويش]] هندى، به چهارده خانواده [[صوفی|صوفيان]] اعتقاد دارند<ref>رجوع کنید به فتوّت نامه ها و رسائل خاكساريّه، ص 205ـ218</ref>. | ||
===اهل حق=== | ===اهل حق=== | ||
برخی اعتقادات خاکساران به [[اهل حق]] شبيه است<ref>زرين كوب، ص 377</ref>؛ از جمله اعتقاد به افسانه هفت تنان و چهل تنان كه آنان را اشخاصى مقدّس و ملكوتى | برخی اعتقادات خاکساران به [[اهل حق]] شبيه است<ref>زرين كوب، ص 377</ref>؛ از جمله اعتقاد به افسانه هفت تنان و چهل تنان كه آنان را اشخاصى مقدّس و ملكوتى می دانند<ref>رجوع کنید به مجموعه رسائل و اشعار اهل حق، ص 183ـ185؛ آيين قلندرى، ص 305؛ گرامليش، ج 3، ص 85</ref>. | ||
===فتیان=== | ===فتیان=== | ||
انتساب خاکساریه به [[سلمان فارسی]] يادآور انتساب [[فتوت|اهل فتوت]] به اوست و نشانه هايى از [[فتوت]] در آيين خاكساريه باقیمانده است<ref>رجوع کنید به زرينكوب، ص 377؛ فتوّتنامهها و رسائل خاكساريّه، همان مقدمه، ص چهل وسه ـ چهل وپنج، نيز رجوع کنید به ص 219ـ220</ref>. | انتساب خاکساریه به [[سلمان فارسی]] يادآور انتساب [[فتوت|اهل فتوت]] به اوست و نشانه هايى از [[فتوت]] در آيين خاكساريه باقیمانده است<ref>رجوع کنید به زرينكوب، ص 377؛ فتوّتنامهها و رسائل خاكساريّه، همان مقدمه، ص چهل وسه ـ چهل وپنج، نيز رجوع کنید به ص 219ـ220</ref>. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
==ابزارهای خاص آنان== | ==ابزارهای خاص آنان== | ||
[[خرقه]]، [[تاج]] (كلاه نمدى درویشان)، [[كشكول]]، [[رشته درویشان|رشته]] (میانبند خاص خاكساران)، [[كفنى درویشان|كفنى]] (پیراهن سفید و بلند آنان)، [[تخته پوست]]، عصا و [[سنگ قناعت]] (سنگى كه بر شكم می بستند)از جمله ابزارهای یاد شده در رساله های خاکساران برای آنان است<ref>رک | [[خرقه]]، [[تاج]] (كلاه نمدى درویشان)، [[كشكول]]، [[رشته درویشان|رشته]] (میانبند خاص خاكساران)، [[كفنى درویشان|كفنى]] (پیراهن سفید و بلند آنان)، [[تخته پوست]]، عصا و [[سنگ قناعت]] (سنگى كه بر شكم می بستند)از جمله ابزارهای یاد شده در رساله های خاکساران برای آنان است<ref>رک فتوّت نامه ها و رسائل خاكساریه، ص 73ـ101</ref>. | ||
==درویشان عجم و خاکساریه== | ==درویشان عجم و خاکساریه== | ||
در عهد قاجار، درویشان عجم جزء سلسله خاكساریه محسوب مى شدند. آنان پس از طى مراحل سلوك در طریقت خود، به خاكساریه مى پیوستند و گروههاى دیگر خاكسار آنان را پست تر از خود و خدمتگزار و فرّاش خودشان مى شمردند<ref>مدرسى عالم، 1338ش، ص 68؛ زریرى، ص375؛ محجوب، شهریور 1337، ص 533</ref>. فرقه عجم در نقالى تبحر داشتند و شبهاى ماه رمضان در قهوه خانه ها مراسم مشاعره اى به نام سخنورى اجرا مى كردند<ref>محجوب، شهریور 1337، ص 532</ref>. عجم ها، [[شیخ|مشایخ]] خود را، [[بابا]] مى نامیدند<ref> | در عهد قاجار، درویشان عجم جزء سلسله خاكساریه محسوب مى شدند. آنان پس از طى مراحل سلوك در طریقت خود، به خاكساریه مى پیوستند و گروههاى دیگر خاكسار آنان را پست تر از خود و خدمتگزار و فرّاش خودشان مى شمردند<ref>مدرسى عالم، 1338ش، ص 68؛ زریرى، ص375؛ محجوب، شهریور 1337، ص 533</ref>. فرقه عجم در نقالى تبحر داشتند و شبهاى ماه رمضان در قهوه خانه ها مراسم مشاعره اى به نام سخنورى اجرا مى كردند<ref>محجوب، شهریور 1337، ص 532</ref>. عجم ها، [[شیخ|مشایخ]] خود را، [[بابا]] مى نامیدند<ref>فتوّت نامه ها و رسائل خاكساریه، ص 266، پانویس 5</ref> | ||
===رابطه عجم و خاکساریه=== | ===رابطه عجم و خاکساریه=== | ||
درویشان عجم، زیرشاخه اى از خاكساریه بودند<ref>رجوع کنید به | درویشان عجم، زیرشاخه اى از خاكساریه بودند<ref>رجوع کنید به فتوّت نامه ها و رسائل خاكساریه، ص 232 و براى تفصیل بیشتر درباره آداب و مراحل سلوك فرقه عجم رجوع کنید به همان، ص 255ـ279</ref>. بااین حال، رساله وسیلةالنجاة كه از یكى از درویشان عجم عهد [[قاجاریه|قاجار]] به جامانده است، نشان مى دهد كه برخى از درویشان عجم با خاكساریه اختلاف داشتند و خود را فرقه اى مستقل مى دانستند<ref>رجوع کنید به فتوّت نامه ها و رسائل خاكساریه، ص 231، 282ـ283، پانویس 6</ref>). | ||
===اصناف عجم=== | ===اصناف عجم=== |