عقل فعال: تفاوت میان نسخهها
←دیدگاهها
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
[[فلسفه مشاء|فیلسوفان مشائی]]، عقول را منحصر در عقول دهگانه طولی و عقل فعال را دهمین و آخرین عقل از آن سلسله طولی میدانستند. براساس [[فلسفه اشراق]]، افزون بر عقول طولی فراوان، عقول عَرْضی هم وجود دارد که نقش و کارکردهای عقل فعال به این عقول عرضی واگذار شده است. ملاصدرا در [[حکمت متعالیه]] با پذیرش عقول طولی فلسفه مشاء و عقول عرضی فلسفه اشراق، برای عقل فعال، نقش وجودشناختی و معرفتشناختی خاصی قائل شد؛<ref>حساممحمدی و افضلی، «تبیین جایگاه وجودی و معرفتی عقل فعال از نظر ابن سینا و ملاصدرا»، ص۴۰.</ref> البته ملاصدرا در آثارش گاهی عقل فعال را وجودی مستقل از نفس انسان میداند و گاهی آن را مرتبه عالی و کمال نفس انسانی میشمارد.<ref>نگاه کنید به: ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۳،ص۴۲۱، ج۹، ص۱۴۰؛ حساممحمدی و افضلی، «تبیین جایگاه وجودی و معرفتی عقل فعال از نظر ابن سینا و ملاصدرا»، ص۴۵.</ref> | [[فلسفه مشاء|فیلسوفان مشائی]]، عقول را منحصر در عقول دهگانه طولی و عقل فعال را دهمین و آخرین عقل از آن سلسله طولی میدانستند. براساس [[فلسفه اشراق]]، افزون بر عقول طولی فراوان، عقول عَرْضی هم وجود دارد که نقش و کارکردهای عقل فعال به این عقول عرضی واگذار شده است. ملاصدرا در [[حکمت متعالیه]] با پذیرش عقول طولی فلسفه مشاء و عقول عرضی فلسفه اشراق، برای عقل فعال، نقش وجودشناختی و معرفتشناختی خاصی قائل شد؛<ref>حساممحمدی و افضلی، «تبیین جایگاه وجودی و معرفتی عقل فعال از نظر ابن سینا و ملاصدرا»، ص۴۰.</ref> البته ملاصدرا در آثارش گاهی عقل فعال را وجودی مستقل از نفس انسان میداند و گاهی آن را مرتبه عالی و کمال نفس انسانی میشمارد.<ref>نگاه کنید به: ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۳،ص۴۲۱، ج۹، ص۱۴۰؛ حساممحمدی و افضلی، «تبیین جایگاه وجودی و معرفتی عقل فعال از نظر ابن سینا و ملاصدرا»، ص۴۵.</ref> | ||
گفته شده عقل فعال در حکمت اشراق، در سلسله عقول طولی، نور اول و نور اقرب و در مرتبه عقول عرضی، رب النوع(مراد از رب النوعها در حکمت اشراق، عقول عرضی هستند) انسان است.<ref>کمالیزاده و اصغری، «عقل فعال و طباع تام در حکمت اشراق و اندیشه شیعی»، ص۲۱۶.</ref> [[شیخ اشراق]] در کتاب «هیاکل النور» مینویسد از جمله نورهای قاهر (عقل) آن است که نسبش با ما همچون پدر است و او ربِّ نوع انسانی است و بخشنده نفسهای ما و مکمّل انسان است. [[شارع]] او را «روح الامین» و اهل حکمت او را عقل فعال مینامند.<ref>سهروردی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، نشر وزارت فرهنگ و آموزش عالی، ج۳، ص۹۶ و ۹۷.</ref> | گفته شده عقل فعال در حکمت اشراق، در سلسله عقول طولی، نور اول و نور اقرب و در مرتبه عقول عرضی، رب النوع(مراد از رب النوعها در حکمت اشراق، عقول عرضی هستند) انسان است.<ref>کمالیزاده و اصغری، «عقل فعال و طباع تام در حکمت اشراق و اندیشه شیعی»، ص۲۱۶.</ref> [[ شهابالدین سهروردی| | ||
شیخ اشراق]] در کتاب «هیاکل النور» مینویسد از جمله نورهای قاهر (عقل) آن است که نسبش با ما همچون پدر است و او ربِّ نوع انسانی است و بخشنده نفسهای ما و مکمّل انسان است. [[شارع]] او را «روح الامین» و اهل حکمت او را عقل فعال مینامند.<ref>سهروردی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، نشر وزارت فرهنگ و آموزش عالی، ج۳، ص۹۶ و ۹۷.</ref> | |||
گفته شده با وجود اینکه عقل فعال در حکمت مشاء و متعالیه، همان جبرئیل و سرچمشه تمام حقایق و معارف و عامل خروج نفس از قوه به فعلیت دانسته شده است، اما تصویری که از عقل فعال در حکمت متعالیه ارائه شده، کاملتر و بهتر از تصویر ارائه شده در حکمت مشاء است. از نظر ملاصدرا، نفس انسان در اثر رها شدن از تعلقات مادی، با عقل فعال متحد میشود و عقل فعال مرتبهای از مراتب عالی نفس انسانی میشود و تمام حقایق را به صورت حضوری (نه حصولی) مشاهده میکند.<ref>نگاه کنید به: حساممحمدی و افضلی، «تبیین جایگاه وجودی و معرفتی عقل فعال از نظر ابن سینا و ملاصدرا»، ص۴۹. نیز نگاه کنید به: سجادی، فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، ۱۳۷۹ش، ص۵۱ و ۵۲.</ref> | گفته شده با وجود اینکه عقل فعال در حکمت مشاء و متعالیه، همان جبرئیل و سرچمشه تمام حقایق و معارف و عامل خروج نفس از قوه به فعلیت دانسته شده است، اما تصویری که از عقل فعال در حکمت متعالیه ارائه شده، کاملتر و بهتر از تصویر ارائه شده در حکمت مشاء است. از نظر ملاصدرا، نفس انسان در اثر رها شدن از تعلقات مادی، با عقل فعال متحد میشود و عقل فعال مرتبهای از مراتب عالی نفس انسانی میشود و تمام حقایق را به صورت حضوری (نه حصولی) مشاهده میکند.<ref>نگاه کنید به: حساممحمدی و افضلی، «تبیین جایگاه وجودی و معرفتی عقل فعال از نظر ابن سینا و ملاصدرا»، ص۴۹. نیز نگاه کنید به: سجادی، فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، ۱۳۷۹ش، ص۵۱ و ۵۲.</ref> |