۱۷٬۸۰۹
ویرایش
imported>M.r.seifi بدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (←تاریخچه: تمیزکاری) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
===خلفای نخستین=== | ===خلفای نخستین=== | ||
;[[ابوبکر بن ابیقحافه]] | |||
نظام خلافت با انتخاب [[ابوبکر بن ابی قحافه]] به جانشینی پیامبر عینیت یافت؛ این امر مخالفتهای متعددی را به ویژه در میان جمعی از [[صحابه]]، [[بنی هاشم]] و بهویژه [[اهل بیت]] پیامبر برانگیخت، ولی سرانجام با بهکارگیری شیوههای مختلف، مهمترین مخالفانش را خاموش ساخت<ref>رجوع کنید به: ابن قتیبه، ج۱، ص ۱۲ـ۱۴؛ طبری، ج۳، ص ۲۰۲ـ۲۰۳.</ref> و سپس خلیفه رسولاللّه خوانده شد.<ref>ابن سعد، ج ۳، ص ۸۳؛ احمد بن حنبل، ج۱، ص ۲۰.</ref> [[ابوبکر]] اولین خلیفه از [[خلفای راشدین]] است که نحوه انتخاب او بعدها مبنای نظریه اهل [[حلّ و عقد]] در فقه سیاسی [[اهل سنت]] شد.<ref>رجوع کنید به: ماوردی، الاحکام السلطانیه، ۱۴۰۹ق، ص۶-۹.</ref> | نظام خلافت با انتخاب [[ابوبکر بن ابی قحافه]] به جانشینی پیامبر عینیت یافت؛ این امر مخالفتهای متعددی را به ویژه در میان جمعی از [[صحابه]]، [[بنی هاشم]] و بهویژه [[اهل بیت]] پیامبر برانگیخت، ولی سرانجام با بهکارگیری شیوههای مختلف، مهمترین مخالفانش را خاموش ساخت<ref>رجوع کنید به: ابن قتیبه، ج۱، ص ۱۲ـ۱۴؛ طبری، ج۳، ص ۲۰۲ـ۲۰۳.</ref> و سپس خلیفه رسولاللّه خوانده شد.<ref>ابن سعد، ج ۳، ص ۸۳؛ احمد بن حنبل، ج۱، ص ۲۰.</ref> [[ابوبکر]] اولین خلیفه از [[خلفای راشدین]] است که نحوه انتخاب او بعدها مبنای نظریه اهل [[حلّ و عقد]] در فقه سیاسی [[اهل سنت]] شد.<ref>رجوع کنید به: ماوردی، الاحکام السلطانیه، ۱۴۰۹ق، ص۶-۹.</ref> | ||
; [[عمر بن خطاب]] | |||
ابوبکر اندکی پیش از وفاتش (سال ۱۳ق)، [[عمر بن خطاب]] را به جانشینی خود منصوب و مسلمانان را به [[بیعت]] با وی ملزم ساخت.<ref>رجوع کنید به: بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج ۱۰، ص ۸۸ـ۸۹، ۳۰۵؛ طبری، ج ۳، ص ۴۲۸ـ۴۳۴.</ref> گفته شده است که وی علت اقدام خود را جلوگیری از بروز فتنه عنوان کرد.<ref>ابن سعد، ج ۳، ص ۲۰۰.</ref> [[عمر بن خطاب]] را به تبعیت از عنوان خلیفگی ابوبکر، خلیفه خلیفه رسولاللّه نامیدند اما او ترجیح داد که به جای این عبارت طولانی، امیرالمؤمنین خطابش کنند.<ref>بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۱۰، ص۳۲۱.</ref> این لقب بعدها تا پایان عصر خلافت، رایجترین و مهمترین لقب خلفا بود. عمر در مقام خلیفه، حدود اختیاراتش را همسان با اختیارات [[پیامبر(ص)]] میدانست.<ref>رجوع کنید به:جعفریان، تاریخ تحول دولت و خلافت، ص۱۰۱.</ref> برخی سیاستهای حکومتی وی در نزدیکساختن ساختار خلافت به ساختار حکومتی با مختصات زمامداریهای رایج آن زمان، تأثیراتی جدّی به جاگذاشت؛ از جمله ترویج برتری عرب بر دیگر اقوام (اصطلاحاً عجم) که در تعارض آشکار با سیاست ضدنژادی [[پیامبر اسلام]] بود، امتیازبندی مسلمانان در تقسیم بیتالمال که آن را مالاللّه مینامید و لغو شیوه تقسیم غنایم به صورت مساوی.<ref>رجوع کنید به: مالک بن انس، ص ۳۰۸؛ ابن سعد، ج ۳، ص ۲۷۶؛ بلاذری، فتوح البلدان، ص ۴۴۸ـ ۴۶۱؛ ماوردی، نصیحة الملوک، ص ۳۵۳.</ref> | ابوبکر اندکی پیش از وفاتش (سال ۱۳ق)، [[عمر بن خطاب]] را به جانشینی خود منصوب و مسلمانان را به [[بیعت]] با وی ملزم ساخت.<ref>رجوع کنید به: بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج ۱۰، ص ۸۸ـ۸۹، ۳۰۵؛ طبری، ج ۳، ص ۴۲۸ـ۴۳۴.</ref> گفته شده است که وی علت اقدام خود را جلوگیری از بروز فتنه عنوان کرد.<ref>ابن سعد، ج ۳، ص ۲۰۰.</ref> [[عمر بن خطاب]] را به تبعیت از عنوان خلیفگی ابوبکر، خلیفه خلیفه رسولاللّه نامیدند اما او ترجیح داد که به جای این عبارت طولانی، امیرالمؤمنین خطابش کنند.<ref>بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ج۱۰، ص۳۲۱.</ref> این لقب بعدها تا پایان عصر خلافت، رایجترین و مهمترین لقب خلفا بود. عمر در مقام خلیفه، حدود اختیاراتش را همسان با اختیارات [[پیامبر(ص)]] میدانست.<ref>رجوع کنید به:جعفریان، تاریخ تحول دولت و خلافت، ص۱۰۱.</ref> برخی سیاستهای حکومتی وی در نزدیکساختن ساختار خلافت به ساختار حکومتی با مختصات زمامداریهای رایج آن زمان، تأثیراتی جدّی به جاگذاشت؛ از جمله ترویج برتری عرب بر دیگر اقوام (اصطلاحاً عجم) که در تعارض آشکار با سیاست ضدنژادی [[پیامبر اسلام]] بود، امتیازبندی مسلمانان در تقسیم بیتالمال که آن را مالاللّه مینامید و لغو شیوه تقسیم غنایم به صورت مساوی.<ref>رجوع کنید به: مالک بن انس، ص ۳۰۸؛ ابن سعد، ج ۳، ص ۲۷۶؛ بلاذری، فتوح البلدان، ص ۴۴۸ـ ۴۶۱؛ ماوردی، نصیحة الملوک، ص ۳۵۳.</ref> | ||
;[[عثمان بن عفان]] | |||
عمر، تعیین جانشین خود را به [[شورای شش نفره|شورایی شش نفره]] از [[صحابه]] [[پیامبر(ص)]] واگذار کرد. [[عثمان بن عفان]] در سال ۲۳ق به عنوان سومین [[خلیفه]] بر مسند قدرت نشست. شرط مهم [[بیعت]] [[شورای شش نفره]] با او، علاوه بر عمل به [[قرآن|کتاب خدا]] و سنّت پیامبر، تبعیت از دو خلیفه نخست (سیره شیخین) بود؛ امری که [[علی بن ابی طالب]] از پذیرش آن امتناع کرد<ref>ابن شبّه نمیری، ج ۳، ص ۹۳۰؛ یعقوبی، ج ۲، ص ۱۶۲؛ طبری، ج ۴، ص ۲۳۳؛قس ابن قتیبه، ج ۱، ص ۲۶ـ۲۷</ref>. اما بنابر منابع تاریخی، عثمان چندان به شروط مذکور پایبند نماند؛ از جمله گماشتن برخی از راندهشدگان از سوی [[پیامبر(ص)]] به سمتهای عالی حکومتی، مسلط ساختن [[بنی امیه]] بر امور حکومتی و بخششهای بدون ضابطه از بیتالمال به برخی افراد و نیز اقوام امویاش.<ref>ابن تیبه، ج ۱، ص ۳۲؛ یعقوبی، ج ۲، ص ۱۶۸، ۱۷۴؛ طبری، ج ۴، ص ۳۴۷ـ ۳۴۸؛ برای شرح بیشتر در این خصوص رجوع کنید به جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، ج ۲، ص ۳۴۴ـ ۳۴۹.</ref> | عمر، تعیین جانشین خود را به [[شورای شش نفره|شورایی شش نفره]] از [[صحابه]] [[پیامبر(ص)]] واگذار کرد. [[عثمان بن عفان]] در سال ۲۳ق به عنوان سومین [[خلیفه]] بر مسند قدرت نشست. شرط مهم [[بیعت]] [[شورای شش نفره]] با او، علاوه بر عمل به [[قرآن|کتاب خدا]] و سنّت پیامبر، تبعیت از دو خلیفه نخست (سیره شیخین) بود؛ امری که [[علی بن ابی طالب]] از پذیرش آن امتناع کرد<ref>ابن شبّه نمیری، ج ۳، ص ۹۳۰؛ یعقوبی، ج ۲، ص ۱۶۲؛ طبری، ج ۴، ص ۲۳۳؛قس ابن قتیبه، ج ۱، ص ۲۶ـ۲۷</ref>. اما بنابر منابع تاریخی، عثمان چندان به شروط مذکور پایبند نماند؛ از جمله گماشتن برخی از راندهشدگان از سوی [[پیامبر(ص)]] به سمتهای عالی حکومتی، مسلط ساختن [[بنی امیه]] بر امور حکومتی و بخششهای بدون ضابطه از بیتالمال به برخی افراد و نیز اقوام امویاش.<ref>ابن تیبه، ج ۱، ص ۳۲؛ یعقوبی، ج ۲، ص ۱۶۸، ۱۷۴؛ طبری، ج ۴، ص ۳۴۷ـ ۳۴۸؛ برای شرح بیشتر در این خصوص رجوع کنید به جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، ج ۲، ص ۳۴۴ـ ۳۴۹.</ref> | ||
;[[امام علی علیهالسلام]] | |||
[[بیعت]] با [[امام علی|علی(ع)]] در [[مسجد]] با حضور مردم و با شرط عمل به [[قرآن|کتاب خدا]] و سنّت پیامبر انجام شد.<ref>یعقوبی، ج ۲، ص ۱۷۸ـ۱۷۹؛ طبری، ج ۴، ص ۴۲۷، ۴۳۵؛ ابن اعثم کوفی، ج ۲، ص ۴۳۵ـ۴۳۶.</ref> او اخذ بیعت اجباری را روا ندانست و بر آن بود که بیعت بر مبنای اختیار است و خود را موظف به دعوت میدانست، نه اجبار<ref>رجوع کنید به: نهجالبلاغه، نامه ۱؛ اسکافی، ص ۵۲، ۱۰۵ـ۱۰۶؛ طبری، ج ۴، ص ۴۲۷.</ref> او تعلیم [[دین]] را یکی از وظایف اصلی حاکم قلمداد میکرد.<ref>نهجالبلاغه، خطبه ۳۴؛ طبری، ج ۵، ص ۹۱.</ref> و بر آن بود که پرچم [[ایمان]] را در میان مردم استوار کند و آنان را بر حدود [[حلال]] و [[حرام]] آگاه سازد.<ref>نهجالبلاغه، خطبه ۸۷.</ref> | [[بیعت]] با [[امام علی|علی(ع)]] در [[مسجد]] با حضور مردم و با شرط عمل به [[قرآن|کتاب خدا]] و سنّت پیامبر انجام شد.<ref>یعقوبی، ج ۲، ص ۱۷۸ـ۱۷۹؛ طبری، ج ۴، ص ۴۲۷، ۴۳۵؛ ابن اعثم کوفی، ج ۲، ص ۴۳۵ـ۴۳۶.</ref> او اخذ بیعت اجباری را روا ندانست و بر آن بود که بیعت بر مبنای اختیار است و خود را موظف به دعوت میدانست، نه اجبار<ref>رجوع کنید به: نهجالبلاغه، نامه ۱؛ اسکافی، ص ۵۲، ۱۰۵ـ۱۰۶؛ طبری، ج ۴، ص ۴۲۷.</ref> او تعلیم [[دین]] را یکی از وظایف اصلی حاکم قلمداد میکرد.<ref>نهجالبلاغه، خطبه ۳۴؛ طبری، ج ۵، ص ۹۱.</ref> و بر آن بود که پرچم [[ایمان]] را در میان مردم استوار کند و آنان را بر حدود [[حلال]] و [[حرام]] آگاه سازد.<ref>نهجالبلاغه، خطبه ۸۷.</ref> | ||
;[[امام حسن مجتبی علیهالسلام]] | |||
شهادت [[امام علی]] در سال ۴۰ق، اوضاع بحرانی خلافت را پیچیدهتر کرد. با وجود اقبال مردم به خلافت [[حسن بن علی]] پس از پدرش، اما امام علی مردم را در انتخاب فرزندش مخیر کرده بود. [[امام حسن(ع)]] در یکی از خطبههایش، ضمن تفکیک آشکار خلافت از ملوکیت، بر لزوم تطابق عمل خلیفه با مبنای یاد شده همراه با دوری از ستم تأکید کرد.<ref>رجوع کنید به:ابوالفرج اصفهانی، ص.۴۷</ref> | شهادت [[امام علی]] در سال ۴۰ق، اوضاع بحرانی خلافت را پیچیدهتر کرد. با وجود اقبال مردم به خلافت [[حسن بن علی]] پس از پدرش، اما امام علی مردم را در انتخاب فرزندش مخیر کرده بود. [[امام حسن(ع)]] در یکی از خطبههایش، ضمن تفکیک آشکار خلافت از ملوکیت، بر لزوم تطابق عمل خلیفه با مبنای یاد شده همراه با دوری از ستم تأکید کرد.<ref>رجوع کنید به:ابوالفرج اصفهانی، ص.۴۷</ref> | ||
ویرایش