کاربر ناشناس
حسن جوری: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Hasaninasab جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Hasaninasab جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''حسن جوری'''، رهبر معنوی سلسله [[سربداران]] در [[قرن هشتم]] [[هجری قمری]] در منطقه [[خراسان]] بود که دعوت خود را در پوشش [[تصوف]] انجام میداد. وی شاگرد و مرید [[شیخ خلیفه مازندرانی]] بود که پس از وی رهبری معنوی سربداران را برعهده گرفت.شیخ حسن برای تبلیغ و نجات جان خویش، به مناطق زیادی از جمله [[ماوراءالنهر]]، [[بلخ]]، [[ترمذ]]، [[هرات]]، [[خواف]] و [[قهستان]] سفر کرد. | '''حسن جوری'''، رهبر معنوی سلسله [[سربداران]] در [[قرن هشتم]] [[هجری قمری]] در منطقه [[خراسان]] بود که دعوت خود را در پوشش [[تصوف]] انجام میداد. وی شاگرد و مرید [[شیخ خلیفه مازندرانی]] بود که پس از وی رهبری معنوی سربداران را برعهده گرفت.شیخ حسن برای تبلیغ و نجات جان خویش، به مناطق زیادی از جمله [[ماوراءالنهر]]، [[بلخ]]، [[ترمذ]]، [[هرات]]، [[خواف]] و [[قهستان]] سفر کرد. | ||
در آغاز حرکت سربداران [[وجیه الدین مسعود]]، رهبر سیاسی نهضت و حسن جوری با هم هماهنگ بودند اما پس از مدتی میان آنها اختلاف افتاد | در آغاز حرکت سربداران [[وجیه الدین مسعود]]، رهبر سیاسی نهضت و حسن جوری با هم هماهنگ بودند اما پس از مدتی میان آنها اختلاف افتاد. | ||
شیخ حسن در جنگ با سپاهیان آل کرتِ هرات به قتل رسید. | |||
== تولد و تحصیل علوم == | == تولد و تحصیل علوم == | ||
خط ۸: | خط ۱۰: | ||
حسن جوری در روستای [[جور]]، از توابع [[نیشابور]]، به دنیا آمد. | حسن جوری در روستای [[جور]]، از توابع [[نیشابور]]، به دنیا آمد. | ||
وی هفت تا هشت سال در مدارس زادگاه خویش به تحصیل علوم دینی و بحث و مجادله علمی پرداخت. | وی هفت تا هشت سال در مدارس زادگاه خویش به تحصیل علوم دینی و بحث و مجادله علمی پرداخت. وی برای آگاهی از حقیقت، آموزههای ائمه فِرَق را فراگرفت و از اختلاف نظرها و اعتقادات آنان آگاه شد و به مقام استادی رسید.<ref> حافظ ابرو، زبدةالتواریخ، ج ۱، ص ۷۹، ۸۵؛ میرخواند، ج ۵، ص ۶۰۵</ref> | ||
== حسن جوری و شیخ خلیفه == | == حسن جوری و شیخ خلیفه == | ||
===شاگردی شیخ خلیفه === | ===شاگردی شیخ خلیفه === | ||
حسن جوری، برای دیدار [[شیخ خلیفه]] به [[سبزوار]] رفت و سخنان وی را شنید و در سلک مریدان وی درآمد<ref> رجوع کنید به حافظ ابرو، ج ۱، ص ۸۶</ref> در این زمان، مریدان شیخ خلیفه روبهفزونی بودند. برخی از فقها شیخ را مرتد شناختند و مردم را از شنیدن | حسن جوری، برای دیدار [[شیخ خلیفه]] به [[سبزوار]] رفت و سخنان وی را شنید و در سلک مریدان وی درآمد<ref> رجوع کنید به حافظ ابرو، ج ۱، ص ۸۶</ref> در این زمان، مریدان شیخ خلیفه روبهفزونی بودند. برخی از فقها شیخ را مرتد شناختند و مردم را از شنیدن صحبتهای وی منع نمودند. سرانجام در [[۲۲ ربیع الاول]] [[سال ۷۳۶ هجری قمری|سال ۷۳۶ق]]، شیخ خلیفه را در مسجد [[سبزوار]] حلقآویز یافتند.<ref> حافظ ابرو، زبدةالتواریخ، ج ۱، ص ۷۹؛ عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج ۱، ص ۱۴۵؛ قس خوافی، ج ۳، ص ۴۶</ref> | ||
=== جانشینی شیخ خلیفه === | === جانشینی شیخ خلیفه === | ||
خط ۱۸: | خط ۲۰: | ||
== سفرها== | == سفرها== | ||
وی پس از اینکه جانشین شیخ خلیفه شد سفرهای تبلیغی خود را آغاز کرد، | وی پس از اینکه جانشین شیخ خلیفه شد سفرهای تبلیغی خود را آغاز کرد، وی در [[۲۳ ربیع الاول]] سال [[سال ۷۳۶ هجری قمری|۷۳۶ق]]. به [[نیشابور]] رفت و در آن شهر در اختفا بود تا اینکه مردم از جای او آگاهی یافتند. به همین سبب، به [[مشهد]] و از آنجا به [[ابیورد]] و [[خبوشان]] رفت. | ||
پنج ماه | پنج ماه در سفر بود تا اینکه در [[شوال]] [[سال ۷۳۶ هجری قمری|۷۳۶]] به [[عراق عجم]] رفت و یک سال و نیم در آن نواحی تبلیغ کرد. سپس به خراسان برگشت و در اوایل [[محرم|محرّم]] [[سال ۷۳۹ هجری قمری|۷۳۹]] به [[ماوراءالنهر]] و [[بلخ]] و [[ترمذ]] رفت و پس از آن به [[هرات]] بازگشت و از آنجا به [[خواف]] و [[قهستان]] رفت و تصمیم گرفت به [[کرمان]] سفر کند، اما به سبب سختی راه، سفرش انجام نپذیرفت و به مشهد و در [[سال ۷۳۹ هجری قمری|سال ۷۳۹ق]]. به نیشابور بازگشت و بیشتر اهالی نیشابور مرید وی شدند.<ref> حافظ ابرو، زبدةالتواریخ، ج ۱، ص ۷۹، ۸۶؛ عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج ۱، ص ۱۴۵۱۴۶</ref> | ||
انگیزه حسن جوری از این سفرها، علاوه بر تبلیغ و اشاعه تعالیم شیخخلیفه، فرار از توطئه و ستم دشمنان بود. | انگیزه حسن جوری از این سفرها، علاوه بر تبلیغ و اشاعه تعالیم شیخخلیفه، فرار از توطئه و ستم دشمنان بود. | ||
خط ۳۷: | خط ۳۹: | ||
بار دیگر، مشایخ و فقها به حکام نامه نوشتند و آنان را برضد حسن جوری برانگیختند. ارغونشاه به مشهد ایلچی فرستاد. [[ایلچی]] نیز پس از صحبت با حسن جوری قانع شد و بازگشت. پس از دو ماه، حسن جوری با گروهی از درویشان، به قصد عزیمت به [[حجاز]]، به قهستان رفت، اما ارغونشاه ممانعت کرد و از وی عذرخواهی نمود.<ref> حافظ ابرو، زبدةالتواریخ، ج ۱، ص ۸۷؛ میرخواند، ج ۵، ص ۶۰۶.</ref> | بار دیگر، مشایخ و فقها به حکام نامه نوشتند و آنان را برضد حسن جوری برانگیختند. ارغونشاه به مشهد ایلچی فرستاد. [[ایلچی]] نیز پس از صحبت با حسن جوری قانع شد و بازگشت. پس از دو ماه، حسن جوری با گروهی از درویشان، به قصد عزیمت به [[حجاز]]، به قهستان رفت، اما ارغونشاه ممانعت کرد و از وی عذرخواهی نمود.<ref> حافظ ابرو، زبدةالتواریخ، ج ۱، ص ۸۷؛ میرخواند، ج ۵، ص ۶۰۶.</ref> | ||
سرانجام ارغونشاه دست از حمایت حسن جوری برداشت و در ۷۳۹ او را دستگیر و در [[قلعه طاق]]/ طاک/ تاک در [[یازر]] زندانی کرد.<ref> حافظ ابرو، زبدةالتواریخ، ج ۱، ص ۸۰، ۸۷؛ عبدالرزاق سمرقندی، ج ۱، ص ۱۴۶. </ref> | سرانجام ارغونشاه دست از حمایت حسن جوری برداشت و در [[سال ۷۳۹ هجری قمری|۷۳۹]] او را دستگیر و در [[قلعه طاق]]/ طاک/ تاک در [[یازر]] زندانی کرد.<ref> حافظ ابرو، زبدةالتواریخ، ج ۱، ص ۸۰، ۸۷؛ عبدالرزاق سمرقندی، ج ۱، ص ۱۴۶. </ref> | ||
== آزادی از زندان == | == آزادی از زندان == | ||
چندی بعد، [[وجیهالدین مسعود]]، از امرای | چندی بعد، [[وجیهالدین مسعود]]، از امرای [[سربداران]]، به یازر حمله کرد و حسن جوری را آزاد ساخت که همراه او به [[سبزوار]] رفت.<ref> حافظ ابرو، زبدةالتواریخ، ج ۱، ص ۸۳؛ عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین ج ۱، ص ۱۴۸</ref> | ||
== پیوستن به گروه سربداران == | == پیوستن به گروه سربداران == | ||
حسن جوری دو ماه در سبزوار اقامت گزید. درویشانی که تا آن زمان در اختفا بودند، نزد وی رفتند. مردم ولایات خراسان از وضع پریشان خود و قتل و غارت و ستم حکام نزد وی شکایت کردند و ابراز داشتند که دیگر جایز نیست در مقابل ظلم و ستم سکوت کنند و باید فتنه [[مغولان]] را فرونشانند. | حسن جوری دو ماه در [[سبزوار]] اقامت گزید. درویشانی که تا آن زمان در اختفا بودند، نزد وی رفتند. مردم ولایات خراسان از وضع پریشان خود و قتل و غارت و ستم حکام نزد وی شکایت کردند و ابراز داشتند که دیگر جایز نیست در مقابل ظلم و ستم سکوت کنند و باید فتنه [[مغولان]] را فرونشانند. | ||
حسن جوری پاسخ داد که تاکنون پیشوایی نکرده است و این سخن را باید با پیشوایان دین مطرح کرد و اگر آنان صلاح را در قیام بدانند، او نیز در این امر مساعدت خواهد کرد. تمامی ائمه، مشایخ و پیشوایان [[بیهق]] و نیشابور اتفاق کردند که دفع ظلم برای رهایی مسلمانان واجب است. بنابر این فتوا و درخواست وجیهالدین مسعود، حسن جوری به [[سربداران]] پیوست.<ref> حافظ ابرو، زبدةالتواریخ، ج ۱، ص ۸۸۸۹؛ مرعشی، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، ص ۱۶۹</ref> | حسن جوری پاسخ داد که تاکنون پیشوایی نکرده است و این سخن را باید با پیشوایان دین مطرح کرد و اگر آنان صلاح را در قیام بدانند، او نیز در این امر مساعدت خواهد کرد. تمامی ائمه، مشایخ و پیشوایان [[بیهق]] و نیشابور اتفاق کردند که دفع ظلم برای رهایی مسلمانان واجب است. بنابر این فتوا و درخواست وجیهالدین مسعود، حسن جوری به [[سربداران]] پیوست.<ref> حافظ ابرو، زبدةالتواریخ، ج ۱، ص ۸۸۸۹؛ مرعشی، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، ص ۱۶۹</ref> | ||
در این زمان، امیر ارغونشاه در ملازمت [[تغاتیمور]] به [[عراق]] رفته بود و پسرش، [[امیر محمدبیک جانی قربانی]]، بر امور خراسان رسیدگی میکرد. امیرمحمد در نامهای به حسن جوری، او را از همراهی با وجیهالدین برحذر داشت. حسن جوری نیز در پاسخ، خبر داد که به سربداران پیوسته است.<ref> میرخواند، ج ۵، ص ۶۰۹</ref> | در این زمان، امیر ارغونشاه در ملازمت [[تغاتیمور]] به [[عراق]] رفته بود و پسرش، [[امیر محمدبیک جانی قربانی]]، بر امور خراسان رسیدگی میکرد. امیرمحمد در نامهای به حسن جوری، او را از همراهی با وجیهالدین برحذر داشت. حسن جوری نیز در پاسخ، خبر داد که به [[سربداران]] پیوسته است.<ref> میرخواند، ج ۵، ص ۶۰۹</ref> | ||
== خلافت حسن جوری == | == خلافت حسن جوری == | ||
خط ۵۳: | خط ۵۵: | ||
== تصرف ولایات == | == تصرف ولایات == | ||
وجیهالدین و حسن جوری در ۷۳۹ | وجیهالدین و حسن جوری در [[سال ۷۳۹ هجری قمری|۷۳۹ هجری]]، [[نیشابور]] و [[سبزوار]] را تصرف کردند و بر توابع این ولایات نیز مسلط شدند و ملازمان امیر ارغونشاه را از آنجا بیرون راندند.<ref> حافظ ابرو، زبدةالتواریخ، ج ۱، ص ۸۹۹۰؛ میرخواند، ج ۵، ص ۶۱۳</ref> | ||
== رویارویی سربداران با تغاتیمور == | == رویارویی سربداران با تغاتیمور == | ||
خط ۶۲: | خط ۶۴: | ||
محل وقوع جنگ را حافظابرو<ref> زبدةالتواریخ،ج ۱، ص ۱۱۹</ref> در بیهق، میرخواند<ref> ج ۵، ص ۶۱۳</ref> در کنار رود [[گرگان]] و دولتشاه سمرقندی<ref> ص۲۸۰</ref> در کنار [[رود اترک]] گزارش نمودهاند. این نبرد در ۷۴۱ بهوقوع پیوست<ref> قس خوافی، مجمل فصیحی ج ۳، ص ۵۸:۵۹ سال ۷۴۰</ref> تغاتیمور برادرش، [[امیر شیخعلی گاون]]، را فرمانده سپاهیان کرد. سربداران پیروز شدند، امیرشیخعلی گاون کشته شد و لشکریان تغاتیمور نیز منهزم گشتند. | محل وقوع جنگ را حافظابرو<ref> زبدةالتواریخ،ج ۱، ص ۱۱۹</ref> در بیهق، میرخواند<ref> ج ۵، ص ۶۱۳</ref> در کنار رود [[گرگان]] و دولتشاه سمرقندی<ref> ص۲۸۰</ref> در کنار [[رود اترک]] گزارش نمودهاند. این نبرد در ۷۴۱ بهوقوع پیوست<ref> قس خوافی، مجمل فصیحی ج ۳، ص ۵۸:۵۹ سال ۷۴۰</ref> تغاتیمور برادرش، [[امیر شیخعلی گاون]]، را فرمانده سپاهیان کرد. سربداران پیروز شدند، امیرشیخعلی گاون کشته شد و لشکریان تغاتیمور نیز منهزم گشتند. | ||
پس از این شکست، امیر ارغونشاه و امرای دیگر به اطراف گریختند و غنیمت بسیاری نصیب سربداران شد. وجیهالدین مسعود به سبزوار بازگشت و بزرگان و اشراف خراسان به اطاعت او درآمدند<ref> حافظ ابرو،، ج ۱، ص ۱۱۹۱۲۰؛ میرخواند، ج ۵، ص ۶۱۴</ref> به نوشته خوافی<ref> مجمل فصیحی،ج ۳، ص ۵۸:۵۹ سال ۷۴۰</ref>، پس از این جنگ، وجیهالدین [[اسفراین]]، [[جاجرم]]، [[بی ارجمند]]، [[بسطام]]، [[دامغان]] و [[سمنان]] را نیز تصرف کرد. | پس از این شکست، امیر ارغونشاه و امرای دیگر به اطراف گریختند و غنیمت بسیاری نصیب سربداران شد. وجیهالدین مسعود به سبزوار بازگشت و بزرگان و اشراف خراسان به اطاعت او درآمدند<ref> حافظ ابرو،، ج ۱، ص ۱۱۹۱۲۰؛ میرخواند، ج ۵، ص ۶۱۴</ref> به نوشته خوافی<ref> مجمل فصیحی،ج ۳، ص ۵۸:۵۹ [[سال ۷۴۰ هجری قمری|سال ۷۴۰ق]].</ref>، پس از این جنگ، وجیهالدین [[اسفراین]]، [[جاجرم]]، [[بی ارجمند]]، [[بسطام]]، [[دامغان]] و [[سمنان]] را نیز تصرف کرد. | ||
==اختلاف نظر میان وجیهالدین و حسن جوری == | ==اختلاف نظر میان وجیهالدین و حسن جوری == | ||
===ایجاد اختلاف نظر === | ===ایجاد اختلاف نظر === | ||
در آغاز امر، وجیهالدین مسعود و حسن جوری متفق بودند، اما خیلی زود اختلافنظر پیدا کردند<ref> پطروشفسکی، نهضت سربداران خراسان، ص۶۰</ref> وجیهالدین و یارانش به دنبال حکومتی مقتدر و توسعهطلب بودند و ازاینرو نمیتوانستند برای مدت طولانی، مواعظ تند حسن جوری را که پیوسته مردم را به برابری، برادری و تعدیل ثروت دعوت | در آغاز امر، وجیهالدین مسعود و حسن جوری متفق بودند، اما خیلی زود اختلافنظر پیدا کردند<ref> پطروشفسکی، نهضت سربداران خراسان، ص۶۰</ref> وجیهالدین و یارانش به دنبال حکومتی مقتدر و توسعهطلب بودند و ازاینرو نمیتوانستند برای مدت طولانی، مواعظ تند حسن جوری را که پیوسته مردم را به برابری، برادری و تعدیل ثروت دعوت میکرد، تحمل کنند. از سویی، اهالی نواحی متصرفه سربداران [[شیعه]] مذهب نبودند. | ||
=== علت اختلاف نظر === | === علت اختلاف نظر === | ||
خط ۷۳: | خط ۷۵: | ||
== نبرد با آل کرت == | == نبرد با آل کرت == | ||
=== علت وقوع جنگ === | === علت وقوع جنگ === | ||
با گسترش محدوده حکومتی سربداران، آنان با [[آلکرت]] (حکومت: | با گسترش محدوده حکومتی سربداران، آنان با [[آلکرت]] (حکومت: [[سال ۶۴۳ هجری قمری|۶۴۳]]-[[سال ۷۸۳ هجری قمری|۷۸۳]]) در [[هرات]] همسایه شدند. آلکرت [[اهل سنت|سنّی]] مذهب و از مخالفان سربداران بودند. اختلاف میان جناح وجیهالدین مسعود و سایر سربداران، در جنگِ آنان و آلکرت نمایان شد. این جنگ، که به نبرد [[زاوه]] مشهور است، در [[سال ۷۴۳ هجری قمری|سال ۷۴۳ق]]. میان وجیهالدین مسعود و حسن جوری از یک سو، و [[معزالدین حسین کرت]] از سوی دیگر، رخ داد.<ref> حافظابرو، زبدةالتواریخ، ج۱، ص۱۴۴؛ دولتشاه سمرقندی، تذکرةالشعراء، ص۲۸۱؛ قس فریومدی، ص ۳۴۸: سال ۷۴۲</ref> | ||
وقتی وجیهالدین مسعود و حسن جوری بر سبزوار و نیشابور غلبه یافتند و قوای آنان زیاد شد، مصمم به تصرف تمام خراسان شدند و خواستند تا هرات را تسخیر کنند.<ref> حافظ ابرو، زبدةالتواریخ، ج ۱، ص ۱۳۹؛ دولتشاه سمرقندی، تذکرةالشعراء، ص۲۸۱ </ref> | وقتی وجیهالدین مسعود و حسن جوری بر سبزوار و نیشابور غلبه یافتند و قوای آنان زیاد شد، مصمم به تصرف تمام خراسان شدند و خواستند تا هرات را تسخیر کنند.<ref> حافظ ابرو، زبدةالتواریخ، ج ۱، ص ۱۳۹؛ دولتشاه سمرقندی، تذکرةالشعراء، ص۲۸۱ </ref> | ||
خط ۹۲: | خط ۹۴: | ||
{{پانویس2}} | {{پانویس2}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{ | {{منابع}} | ||
* ابنبطوطه، رحلة ابنبطوطة، چاپ محمد عبدالمنعم عریان، بیروت ۱۴۰۷ / ۱۹۸۷. | * ابنبطوطه، رحلة ابنبطوطة، چاپ محمد عبدالمنعم عریان، بیروت ۱۴۰۷ / ۱۹۸۷. | ||
* شیرین بیانی، دین و دولت در ایران عهد مغول، تهران ۱۳۶۷۱۳۷۵ش. | * شیرین بیانی، دین و دولت در ایران عهد مغول، تهران ۱۳۶۷۱۳۷۵ش. | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
* ظهیرالدینبن نصیرالدین مرعشی، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، چاپ محمد حسین تسبیحی، تهران ۱۳۴۵ش. | * ظهیرالدینبن نصیرالدین مرعشی، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، چاپ محمد حسین تسبیحی، تهران ۱۳۴۵ش. | ||
* میرخواند. | * میرخواند. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
== پیوند به بیرون == | == پیوند به بیرون == | ||
منبع مقاله: [http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=6171 تلخیص از دانشنامه جهان اسلام] | منبع اصلی مقاله: [http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=6171 تلخیص از دانشنامه جهان اسلام] | ||
[[رده:سربداران]] | [[رده:سربداران]] |