پرش به محتوا

تربت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
Ahmadnazem (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
Ahmadnazem (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۳: خط ۱۳:
===خون‌رنگ شدن تربت===
===خون‌رنگ شدن تربت===
[[پرونده:تبدیل به خون شدن تربت امام حسین(ع).jpg|بندانگشتی|تصویری از تربت امام حسین(ع) که در [[روز عاشورا]] به رنگ خون تغییر شکل می‌دهد.<ref>[http://hajj.ir/14/35909 تبدیل شدن تربت کربلا به خون]</ref>]]
[[پرونده:تبدیل به خون شدن تربت امام حسین(ع).jpg|بندانگشتی|تصویری از تربت امام حسین(ع) که در [[روز عاشورا]] به رنگ خون تغییر شکل می‌دهد.<ref>[http://hajj.ir/14/35909 تبدیل شدن تربت کربلا به خون]</ref>]]
بر اساس برخی احادیث که بیشتر آنها از طریق ام سَلَمه نقل شده<ref>موحد ابطحی اصفهانی، ج ۴، ص ۲۱۸۲۴۲</ref>، پیامبر(ص) تربتی را که [[جبرائیل]] برای وی آورد، به [[ام سلمه]] داد و او آن را در شیشه‌ای (یا پیراهن یا روسری خود) نهاد، آنگاه [[پیامبر(ص)]] خون‌رنگ شدن تربت را در روز [[عاشورا]]، نشانه شهادت امام حسین(ع) معرفی کرد.<ref>ابویعلی موصلی، ج ۶، ص ۱۲۹۱۳۰؛ خُصَیبی، ص ۲۰۲۲۰۳؛ ابن قولویه، ص ۵۹ ۶۱؛ طبرانی، ج ۳، ص ۱۰۸؛ ابن شجری، ج ۲، ص ۸۲، مجلس ۲۹، ص ۱۳۹۱۴۰؛ حاکم نیشابوری، ج ۵، ص ۵۶۷</ref> در برخی منابع، مُفاد این احادیث از جمله [[معجزات پیامبر|معجزات پیامبر(ص)]] به شمار آمده است.<ref>ابونعیم، ص ۵۵۳؛ بیهقی، ج ۶، ص ۴۶۸۴۷۰</ref>
بر اساس برخی احادیث که بیشتر آنها از طریق [[ام سلمه|ام سَلَمه]] نقل شده<ref>موحد ابطحی اصفهانی، ج ۴، ص ۲۱۸۲۴۲</ref>، پیامبر(ص) تربتی را که [[جبرائیل]] برای وی آورد، به ام سلمه داد و او آن را در شیشه‌ای (یا پیراهن یا روسری خود) نهاد، آنگاه [[پیامبر(ص)]] خون‌رنگ شدن تربت را در [[روز عاشورا]]، نشانه شهادت امام حسین(ع) معرفی کرد.<ref>ابویعلی موصلی، ج ۶، ص ۱۲۹۱۳۰؛ خُصَیبی، ص ۲۰۲۲۰۳؛ ابن قولویه، ص ۵۹ ۶۱؛ طبرانی، ج ۳، ص ۱۰۸؛ ابن شجری، ج ۲، ص ۸۲، مجلس ۲۹، ص ۱۳۹۱۴۰؛ حاکم نیشابوری، ج ۵، ص ۵۶۷</ref> در برخی منابع، مُفاد این احادیث از جمله [[معجزات پیامبر|معجزات پیامبر(ص)]] به شمار آمده است.<ref>ابونعیم، ص ۵۵۳؛ بیهقی، ج ۶، ص ۴۶۸۴۷۰</ref>


خون‌رنگ شدن تربت در روز عاشورا، در برخی گزارش‌های دیگر نیز آمده است.<ref>میثمی عراقی، ص ۵۴۲؛ دستغیب، ص ۱۲۳۱۲۴</ref> در منابع شیعی، این احادیث به واسطه حدود ۱۰ راوی، از پیامبر(ص) و [[امام باقر]](ع) و [[امام صادق]](ع) نقل شده است<ref>طوسی، ۱۴۱۴، ص ۳۱۴ ۳۱۸، ۳۳۰؛ فضل طبرسی، ج ۱، ص ۴۲۸</ref>. در برخی از آنها اشاره شده که پیامبر(ص) به‌ام سلمه مقداری تربت داده، و در حدیثی دیگر آمده که این تربت تا هنگام مرگ ام سلمه نزد وی بوده است.<ref>ابن قولویه، ص ۶۰</ref> و بنا بر روایتی آن تربت نزد امام باقر(ع) بوده است.<ref>طوسی، ۱۴۱۴، ص ۳۱۶</ref> در برخی دعاها نیز به ماجرای تربت آوردن [[جبرائیل]] اشاره یا تصریح شده است.<ref>ابن قولویه، ص ۲۸۰، ۲۸۲، ۲۸۴ ۲۸۵؛ مجلسی، ج ۹۸، ص ۱۱۸، ۱۲۹</ref>
خون‌رنگ شدن تربت در روز عاشورا، در برخی گزارش‌های دیگر نیز آمده است.<ref>میثمی عراقی، ص ۵۴۲؛ دستغیب، ص ۱۲۳۱۲۴</ref> در منابع شیعی، این احادیث به واسطه حدود ۱۰ راوی، از پیامبر(ص) و [[امام باقر]](ع) و [[امام صادق]](ع) نقل شده است<ref>طوسی، ۱۴۱۴، ص ۳۱۴ ۳۱۸، ۳۳۰؛ فضل طبرسی، ج ۱، ص ۴۲۸</ref>. در برخی از آنها اشاره شده که پیامبر(ص) به‌ام سلمه مقداری تربت داده، و در حدیثی دیگر آمده که این تربت تا هنگام مرگ ام سلمه نزد وی بوده است.<ref>ابن قولویه، ص ۶۰</ref> و بنا بر روایتی آن تربت نزد امام باقر(ع) بوده است.<ref>طوسی، ۱۴۱۴، ص ۳۱۶</ref> در برخی دعاها نیز به ماجرای تربت آوردن [[جبرائیل]] اشاره یا تصریح شده است.<ref>ابن قولویه، ص ۲۸۰، ۲۸۲، ۲۸۴ ۲۸۵؛ مجلسی، ج ۹۸، ص ۱۱۸، ۱۲۹</ref>

نسخهٔ ‏۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۳:۲۹

تُربَت (به معنای غبار و خاک) در اصطلاح شیعیان خاک یا غباری است که از اطراف قبر امام حسین(ع) برداشته می‌شود و به آن تربت کربلا یا تربت امام حسین (ع) می‌گویند. بنابر برخی روایات، تربت کربلا فضیلت دارد و سجده بر آن هنگام نماز، مستحب است و در برخی روایات، آثاری برای این خاک برشمرده شده است. شیعیان از تربت کربلا برای ساختن مهر نماز و تسبیح استفاده می‌کنند. نجس کردن تربت، حرام و خوردن مقدار کمی از آن برای شفای بیماری جایز است. برخی برای کاهش فشار قبر مقداری از آن را همراه میت دفن می‌کنند.

محدوده‌ای که می‌توان از آن تربت برداشت به صورت دقیق مشخص نشده است. از نظر برخی عالمان شیعه تا محدوده‌ ۵ فرسخی مرقد امام حسین(ع) نیز تربت محسوب می‌شود.

در لغت

تربت در لغت به معنای «خاک» است.[۱] برخی احتمال داده‌اند به خاکی که از اطراف هر قبر مقدسی، همچون قبر امامان، پیامبران، شهیدان و صالحان برداشته می‌شود تربت می‌گویند؛ ولی معنای شایع یا منحصر آن، خاک قبر امام حسین(ع) است و مراد از کلمه «الطین» یا «طین القبر» هم در روایات ائمه(ع)، همین معناست.[۲]

ابوریحان بیرونی[۳] از مزار امام حسین(ع) با تعبیر «تربت مسعوده» یاد کرده است. تربت همواره نزد شیعیان محترم، مقدس و «شعار» آنان بوده است.[۴]

در احادیث

بنابر حدیثی، حضرت عیسی(ع) ضمن خبردادن به حواریون از شهادت امام حسین(ع)، به حرمت تربت ایشان اشاره کرده است.[۵][۶] احادیث متعددی در منابع شیعه و اهل سنّت روایت شده که حاکی از آگاهی پیامبر اکرم(ص) درباره شهادت امام حسین(ع) است. در برخی از آنها آمده است جبرائیل (یا فرشته‌ای دیگر) تربت سرخ کربلا را برای پیامبر(ص) آورد که سبب تأثر آن حضرت شد. به سبب وجود تفاوت‌هایی در این احادیث، به‌ویژه درباره فرشته‌ای که تربت را آورده است، برخی احتمال تعدد این واقعه را مطرح کرده‌اند.[۷][۸] این احادیث از طریق زنان و مردان صحابی، از جمله شماری از همسران پیامبر، از پیامبر(ص) روایت شده است.[۹][۱۰][۱۱]

خون‌رنگ شدن تربت

تصویری از تربت امام حسین(ع) که در روز عاشورا به رنگ خون تغییر شکل می‌دهد.[۱۲]

بر اساس برخی احادیث که بیشتر آنها از طریق ام سَلَمه نقل شده[۱۳]، پیامبر(ص) تربتی را که جبرائیل برای وی آورد، به ام سلمه داد و او آن را در شیشه‌ای (یا پیراهن یا روسری خود) نهاد، آنگاه پیامبر(ص) خون‌رنگ شدن تربت را در روز عاشورا، نشانه شهادت امام حسین(ع) معرفی کرد.[۱۴] در برخی منابع، مُفاد این احادیث از جمله معجزات پیامبر(ص) به شمار آمده است.[۱۵]

خون‌رنگ شدن تربت در روز عاشورا، در برخی گزارش‌های دیگر نیز آمده است.[۱۶] در منابع شیعی، این احادیث به واسطه حدود ۱۰ راوی، از پیامبر(ص) و امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نقل شده است[۱۷]. در برخی از آنها اشاره شده که پیامبر(ص) به‌ام سلمه مقداری تربت داده، و در حدیثی دیگر آمده که این تربت تا هنگام مرگ ام سلمه نزد وی بوده است.[۱۸] و بنا بر روایتی آن تربت نزد امام باقر(ع) بوده است.[۱۹] در برخی دعاها نیز به ماجرای تربت آوردن جبرائیل اشاره یا تصریح شده است.[۲۰]

احادیثی از حضرت علی درباره تربت

از حضرت علی(ع) احادیثی درباره تربت امام حسین(ع) نقل شده است، از جمله آنکه آن حضرت هنگام عبور از کربلا در جنگ صفّین، حدیث پیامبر(ص) را در شأن تربت برای اصحاب نقل کرد.[۲۱] ظاهراً این حدیث دو بار، هنگام رفتن امام علی(ع) به صفّین و هنگام بازگشت از آن، در کربلا شنیده شده است.[۲۲] در حدیثی دیگر، از آگاهی حضرت علی درباره تربت محل شهادت امام حسین(ع) سخن رفته است.[۲۳] بنا بر حدیثی، آن حضرت هنگام عبور از کربلا ضمن گریستن و اشاره به واقعه عاشورا، حرمت تربت آنجا را یادآور شدند.[۲۴]

احادیثی از دیگر امامان درباره تربت

امام حسین(ع) نیز هنگام رسیدن به کربلا، حدیث ام سلمه را درباره تربت نقل کردند.[۲۵] بنا بر روایات، ام سلمه این حدیث را هنگام حرکت آن حضرت از مدینه برای ایشان نقل کرده بود.[۲۶]

دیگر امامان معصوم نیز درباره تربت سخن گفته‌اند و با اوصاف «مبارکه»، «طاهره» و «مِسکة مبارکه» آن را ستوده و بر فضیلت آن تأکید کرده‌اند.[۲۷] امام رضا(ع) هنگام برداشتن تربت، آن را بوییده و گریسته است.[۲۸] در برخی احادیث، از علاقه فرشتگان به تربت سخن رفته است.[۲۹]

آثار تربت در روایات

شفابخشی

در متون حدیثی و فقهی، آثار متعددی برای تربت ذکر شده است. در احادیث گفته شده که تربت، شفابخش بیماری‌هاست و شرط تأثیر آن، اعتقاد به آن یا اعتقاد به امامت امام حسین(ع) دانسته شده است.[۳۰] برخی احادیث، شیوه برداشتن تربت یا خوردن آن را نیز مؤثر دانسته‌اند.[۳۱] شفاخواهی از تربت مورد اجماع فقهای امامی بوده[۳۲] و آثاری درباره آن نوشته شده است.

گزارش‌های بسیاری از زبان راویان موثق درباره اثر تربت در دست است.[۳۳] شفاخواهی از تربت حمزه، عموی پیامبر(ص)، و دیگر شهدا و صالحان نیز از دیرباز در میان مسلمانان مرسوم بوده است.[۳۴]

ایمنی از ترس

اثر دیگر تربت، ایمنی از ترس است و بر همراه داشتن آن در احادیث تأکید شده است.[۳۵] امام رضا(ع) در هر محموله‌ای مانند پارچه، اندکی تربت می‌گذاشته[۳۶] و این کار گویا برای ایمنی آن بوده است.[۳۷] همچنین، بنا بر منابع، به همراه داشتن تربت برکت دارد.[۳۸]

در احادیث به کام برداشتن نوزادان با تربت سفارش شده و فقها آن را مستحب دانسته[۳۹] و هدیه دادن آن را توصیه کرده‌اند.[۴۰]

استحباب قرار دادن تربت همراه میت

فقهای امامی اتفاق نظر دارند که تربت نهادن به همراه میت برای ایمنی او از عذاب قبر مستحب است،[۴۱] اما در شیوه انجام این کار اختلاف نظر دارند.[۴۲] برخی فقها مستند این استحباب را صرفا متبرک بودن تربت دانسته‌اند،[۴۳] ولی این عمل به نظر برخی دیگر، مستند به حدیث است.[۴۴]

آثار دیگر تربت

برای تربت آثار دیگری هم ذکر شده است؛ از جمله زیاد شدن روزی، علم نافع، عزت یافتن، رفع فقر، و ظهور هر گونه اثر نیک و پسندیده.[۴۵] درباره برخی آثار تربت این سوال مطرح شده است که آیا این آثار با خوردن تربت حاصل می‌شود یا ناشی از همراه داشتن آن است؟[۴۶]

فضیلت سجده بر تربت

بنا بر احادیث و کتب فقهی، تربت بهترین چیزی است که می‌توان در سجده پیشانی را بر آن گذاشت.[۴۷] در برخی روایات آمده که امام صادق(ع) مقداری از تربت امام حسین(ع) را که در کیسه‌ای ابریشمی و زردرنگ نگه می‌داشته، هنگام نماز بر سجاده خود می‌ریخته و بر آن سجده می‌کرده است.[۴۸] به موجب برخی متون حدیثی و فقهی، سجده کردن بر تربت و تسبیح گفتن با تربت باعث رقت قلب می‌شود.[۴۹]

قدیمی‌ترین متن درباره مُهر تربت که با تعبیر «لوحٌ مِنْ طینِ القبر» از آن یاد شده، در توقیعی از امام عصر(عج) آمده که در سال ۳۰۸ در پاسخ به سؤالات محمد بن عبدالله بن جعفر حِمیری صادر شده است. در این حدیث و احادیث دیگر، بر استحباب ذکر گفتن با تسبیح تربت تأکید شده.[۵۰] شهید اول این احادیث را متواتر خوانده است.[۵۱]

ساخت تسبیح با تربت

بنا بر حدیثی از امام صادق(ع)، تسبیح حضرت فاطمه(س) نخست از نخ پشمی تابیده بود که عدد تکبیرات بر آن گره زده شده بود. با شهادت حمزه بن عبدالمطلب در جنگ احد، حضرت فاطمه(س) از تربت وی تسبیح ساخت. پس از شهادت امام حسین(ع)، ساختن تسبیح تربت آن حضرت معمول شد. در حدیث دیگری از امام صادق(ع)، تسبیح تربت حمزه با تسبیح تربت امام حسین(ع) مقایسه شده و تربت امام حسین(ع) برتر دانسته شده است.[۵۲] در روایات بر ثواب در دست گرفتن تسبیح تربت امام حسین(ع)، حتی بدون گفتن ذکر، تأکید شده است،[۵۳] ولی ظاهرا استفاده از تسبیح تربت نیز همچون مهر تربت تا سال ۳۰۸ (تاریخ مکاتبة حمیری) هنوز سنتی فراگیر نبوده است.

احکام فقهی تربت

با توجه به قداست تربت، احکام خاصی برای آن در کتب فقهی ذکر شده است، از جمله آنکه نجس کردن تربت حرام و برطرف کردن نجاست از آن واجب است. حتی نجس کردن تربت ممکن است نشانه کفر باشد.[۵۴] همچنین تربتی که همراه میت نهاده می‌شود، باید به گونه‌ای قرار گیرد که موجب بی‌احترامی به آن نشود.[۵۵] توهین به تربت، آثار دنیوی ناگواری به همراه دارد.[۵۶]

خوردن خاک، حرام و خوردن تربت، فقط برای شفا، جایز است.[۵۷] در برخی احادیث و فتاوای فقهی، افطار با تربت جایز است، گرچه عده‌ای از فقها این امر را درست نمی‌دانند.[۵۸] مقدار تربتی که برای شفا می‌توان خورد، اندک و حداکثر به مقدار یک نخود تعیین شده است.[۵۹]

در برخی روایات، خوردن تربت امامان دیگر نیز مجاز دانسته شده است، اما مورد پذیرش فقها و سازگار با برخی احادیث دیگر نیست.[۶۰]

از نظر فقها، خرید و فروش تربت جایز است،[۶۱] ولی در برخی روایات از آن نهی شده است.[۶۲]

محدوده تربت

محدوده‌ای از اطراف قبر امام حسین(ع) که از آن تربت برداشته می‌شود، در روایات گوناگون، ۲۰ ذراع، ۲۵ ذراع، ۷۰ ذراع، یک میل، ۴ میل، ۱۰ میل، یک فرسخ و ۵ فرسخ ذکر شده است که به نظر فقها، تمام آنها می‌تواند درست باشد، بدین ترتیب که هر چه تربت به قبر امام حسین(ع) نزدیک‌تر باشد، احترام و اثر آن بیشتر است.[۶۳]

برای برداشتن، خوردن یا به همراه داشتن تربت، دعاها و اعمال خاصی مانند غسل، خواندن آیاتی از قرآن، بوسیدن و بر چشم نهادن آن ذکر شده است.[۶۴] به نظر فقها، این آداب، تأثیر تربت را بیشتر یا سریع‌تر می‌کند، ولی اصل تأثیر تربت بدانها وابسته نیست.[۶۵]

آثار نوشته شده درباره تربت

آثار منتشر شده

احادیث راجع به تربت در منابع حدیثی بسیاری ذکر شده [۶۶] و آثار مستقلی نیز درباره تربت نوشته شده است، از جمله رسالة السجود علی التربة المشویة اثر محقق کرکی، الارض و التربة الحسینیة از محمدحسین آل کاشف الغطاء، الاستشفاء بالتربة الشریفة الحسینیة از ابوالمعالی کلباسی، خاک بهشت از مهدی صدری، سجده‌گاه در فضیلت سجده بر تربت، از سیدمحمد امروهی هندی،[۶۷] سجده‌گاه رسول در سجده بر تربت به زبان اردو، از احمد سلطان مصطفوی چشتی.[۶۸]

آثار منتشر نشده

برخی آثار چاپ نشده درباره تربت: شرف التربة تألیف محمد بن بکران رازی،[۶۹] شرف التربة تألیف ابوالمفضل شیبانی،[۷۰] لمعة معانی به فارسی در اثبات فضیلت سجده بر تربت، اثر سیدعلی رضوی لاهوری،[۷۱] مثنوی شفانامه درباره اثر تربت سیدالشهدا(ع)، سروده تائب تبریزی.[۷۲]

جستارهای وابسته

پانویس

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع

  • محمدحسین آل کاشف الغطاء، الارض و التربة الحسینیة، قم ۱۴۱۶/ ۱۹۹۵.
  • ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
  • ابن بابویه، الامالی، تهران ۱۳۶۲ ش.
  • ابن بابویه، علل الشرایع، نجف ۱۳۸۶/۱۹۶۶، چاپ افست قم، بی‌تا.
  • ابن بابویه، عیون اخبارالرضا، چاپ مهدی لاجوردی، قم ۱۳۶۳ ش.
  • ابن بابویه، کتاب من لایحضره الفقیه، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۱۴.
  • ابن بابویه، کمال الدین و تمام النعمة، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۳ ش.
  • ابن برّاج، المهذب، قم ۱۴۰۶.
  • ابن بسطام (حسین بن بسطام) و ابن بسطام (عبداللّه بن بسطام)، طب الائمة، نجف ۱۳۸۵، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش.
  • ابن حمزه، الثاقب فی المناقب، چاپ نبیل رضا علوان، قم ۱۴۱۲.
  • ابن حمزه، الوسیلة الی نیل الفضیلة، چاپ عبدالعظیم بکاء، نجف ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
  • ابن حنبل، المسند، چاپ احمدمحمد شاکر، قاهره ۱۴۱۶/ ۱۹۹۵.
  • ابن سعد، ترجمة الامام الحسین علیه‌السلام و مقتله، من القسم غیرالمطبوع من کتاب الطبقات الکبیر لابن سعد، چاپ عبدالعزیز طباطبائی، قم ۱۴۱۵.
  • ابن شجری، کتاب الامالی و هی الشهیرة بالامالی الخمیسیة، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
  • ابن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول، چاپ علی اکبر غفاری، تهران ۱۳۷۶ ش.
  • ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، چاپ یوسف بقاعی، بیروت ۱۴۱۲/.۱۹۹۱
  • ابن طاووس، الاقبال بالاعمال الحسنة، چاپ فضل اللّه نوری، تهران ۱۳۱۲، چاپ افست ۱۳۶۷ ش.
  • ابن طاووس، الامان من اخطار الاسفار و الازمان، قم ۱۴۰۹.
  • ابن طاووس، کتاب فلاح السائل، بیروت: الدارالاسلامیه، بی‌تا.
  • ابن عساکر، ترجمة ریحانة رسول اللّه الامام المَفْدی فی سبیل اللّه الحسین بن علی بن ابی طالب صلوات اللّه علیهم من تاریخ مدینة دمشق، بیروت ۱۳۹۸/ ۱۹۷۸.
  • ابن فهد حلّی، المهذب البارع فی شرح المختصر النافع، قم ۱۴۰۷۱۴۱۳.
  • ابن قولویه، کامل الزیارات، چاپ عبدالحسین امینی، نجف ۱۳۵۶.
  • ابن مشهدی، المزار الکبیر، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۹.
  • ابوریحان بیرونی، آثار الباقیة.
  • احمدبن عبداللّه ابونعیم، دلائل النبوة، چاپ محمد رواس قلعه جی و عبدالبر عباس، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۱.
  • ابویعلی موصلی، مسند، چاپ حسین سلیم اسد، بیروت ۱۴۱۰۱۴۱۲.
  • محمدرضا اعرجی فحّام، احسن الجزاء فی اقامة العزاء علی سیدالشهداء (علیه‌السلام)، ج ۲، قم ۱۴۰۱.
  • عبدالحسین امینی، سیرتنا و سنتنا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
  • عبداللّه بن نوراللّه بحرانی، عوالم العلوم و المعارف و الاحوال من الا´یات و الاخبار و الاقوال، ج ۱۷، قم ۱۴۰۷.
  • یوسف بن احمد بحرانی، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة، قم ۱۳۶۳۱۳۶۷ ش.
  • احمدبن محمد برقی، کتاب المحاسن، چاپ محدّث ارموی، قم، ۱۳۳۱ ش.
  • احمدبن حسین بیهقی، دلائل النبوة، چاپ عبدالمعطی قلعجی، بیروت ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵.
  • محمدبن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، بیروت ۱۴۱۸/ ۱۹۹۸.
  • هادی حائری خراسانی، معجزات و کرامات ائمة اطهار علیهم السلام، قم ۱۴۱۷.
  • محسن حکیم، مستمسک العروة الوثقی، نجف ۱۳۸۸، چاپ افست بیروت، بی‌تا.
  • عبداللّه بن جعفر حمیری، قرب الاسناد، قم ۱۴۱۳.
  • حسین بن حمدان خصیبی، الهدایة الکبری، بیروت ۱۴۰۶/ ۱۹۸۶.
  • محمدعلی داعی الاسلام، فرهنگ نظام، چاپ سنگی حیدرآباد دکن ۱۳۰۵ ۱۳۱۸ ش، چاپ افست تهران ۱۳۶۲۱۳۶۴ ش.
  • عبدالحسین دستغیب، داستانهای شگفت، تهران ۱۳۶۲ ش.
  • حسین بن محمد دیلمی، ارشاد القلوب، بیروت ۱۳۹۸/ ۱۹۷۸.
  • جعفر سبحانی، «مصاحبه با آیت اللّه جعفر سبحانی»، حوزه،ش ۴۳۴۴ (فروردین تیر ۱۳۷۰).
  • محمدباقر سبزواری، ذخیرة المعاد فی شرح الارشاد، چاپ سنگی تهران ۱۲۷۳۱۲۷۴، چاپ افست قم، بی‌تا.
  • سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
  • حمزة بن عبدالعزیز سلاّ ر دیلمی، المراسم العلویة فی الاحکام النبویة، چاپ محسن حسینی امینی، بیروت ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴.
  • علی بن عبداللّه سمهودی، وفاءالوفا باخبار دارالمصطفی، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
  • محمد پادشاه بن غلام محیی الدین شاد، آنندراج: فرهنگ جامع فارسی، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۶۳ ش.
  • محمدبن مکی شهیداول، البیان، چاپ محمد حسون، قم ۱۴۱۲؛
  • محمدبن مکی شهیداول، الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة، قم ۱۴۱۴.
  • محمدبن مکی شهیداول، ذکری الشیعة فی احکام الشریعة، قم ۱۴۱۹.
  • زین الدین بن علی شهیدثانی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، چاپ محمد کلانتر، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
  • زین الدین بن علی شهیدثانی، الفوائد الملیة لشرح الرسالة النفلیة، قم ۱۳۷۸ ش.
  • زین الدین بن علی شهیدثانی، مسالک الافهام الی تنقیح شرایع الاسلام، قم ۱۴۱۳ ۱۴۱۹.
  • مهدی صدری، خاک بهشت، قم ۱۳۷۷ ش.
  • علی طباطبائی، ریاض المسائل، قم ۱۴۱۲۱۴۲۰.
  • محمدکاظم بن عبدالعظیم طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، تهران ۱۳۵۸ ش.
  • سلیمان بن احمد طبرانی، المعجم الکبیر، چاپ حمدی عبدالمجید سلفی، چاپ افست بیروت ۱۴۰۴.
  • احمدبن علی طبرسی، الاحتجاج، چاپ ابراهیم بهادری و محمدهادی به، قم ۱۴۱۳.
  • حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، چاپ محمدحسین اعلمی، بیروت ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
  • فضل بن حسن طبرسی، اعلام الوری باعلام الهدی، قم ۱۴۱۷.
  • محمدبن حسن طوسی، الاقتصاد الهادی الی طریق الرشاد، تهران ۱۴۰۰.
  • محمدبن حسن طوسی، الامالی، قم ۱۴۱۴.
  • محمدبن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، چاپ حسن موسوی خرسان، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
  • محمدبن حسن طوسی، کتاب الخلاف، قم ۱۴۰۷۱۴۱۷.
  • محمدبن حسن طوسی، مصباح المتهجّد، بیروت ۱۴۱۱/ ۱۹۹۱.
  • ابوسعید عباد عصفری، اصل، در اصول الستة عشر، قم ۱۴۰۵.
  • حسن بن یوسف علامه حلّی، تذکرة الفقهاء، ج ۱ و ۲، قم ۱۴۱۴.
  • حسن بن یوسف علامه حلّی، مختلف الشیعة فی احکام الشریعة، ج ۱، قم ۱۴۱۳.
  • جواد علوی، «آیة اللّه بروجردی در بروجرد»، حوزه، سال ۸،ش ۴۳۴۴ (فروردین تیر ۱۳۷۰).
  • محمدبن علی علوی شجری، فضل زیارة الحسین (علیه‌السلام)، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۳.
  • علی بن موسی(ع)، امام هشتم، الفقه المنسوب للامام الرضا علیه‌السلام، مشهد ۱۴۰۶.
  • محمدبن حسن فاضل هندی، کشف اللثام عن قواعد الاحکام، ج ۲، قم ۱۴۱۸.
  • فرهاد میرزاقاجار، قمقام زخّار و صمصام بتار، تهران ۱۳۷۷.
  • محمدبن یعقوب فیروزآبادی، القاموس المحیط، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷.
  • نعمان بن محمد قاضی نعمان، شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار، چاپ محمد حسینی جلالی، قم ۱۴۰۹۱۴۱۲.
  • عباس قمی، فوائد الرضویة: زندگانی علمای مذهب شیعه، تهران، ۱۳۲۷ ش.
  • محمدبن محمدابراهیم کلباسی، الاستشفاء بالتربة الشریفة الحسینیة، چاپ حسین غیب غلامی، قم ۱۴۱۲.
  • محمدباقربن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
  • محمدتقی بن مقصود علی مجلسی، روضة المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه، چاپ حسین موسوی کرمانی و علی پناه اشتهاردی، قم ۱۴۰۶۱۴۱۳.
  • جعفربن حسن محقق حلّی، شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، چاپ عبدالحسین محمدعلی بقال، قم ۱۴۰۸.
  • جعفربن حسن محقق حلّی، المعتبر فی شرح المختصر، ج ۱، قم ۱۳۶۴ ش.
  • علی بن حسین محقق کرکی، رسائل المحقق الکرکی، چاپ محمد حسون، ج ۲.
  • رسالة السجود علی التربة المشویة، قم ۱۴۰۹.
  • علی بن حسین مسعودی، اثبات الوصیة، قم ۱۴۱۷/ ۱۹۹۶.
  • محمدبن محمد مفید، الارشاد فی معرفة حجج اللّه علی العباد، قم ۱۴۱۳.
  • محمدبن محمد مفید، کتاب المزار، چاپ محمدباقر ابطحی، قم ۱۴۱۳.
  • محمدبن محمد مفید، مسارّ الشیعة فی مختصر تواریخ الشریعة، چاپ مهدی نجف، قم ۱۴۱۳.
  • محمدبن محمد مفید، المقنعة، قم ۱۴۱۰.
  • احمدبن محمد مقدّس اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، چاپ مجتبی عراقی، علی پناه اشتهاردی، و حسین یزدی اصفهانی، قم، ج ۲، ۱۴۰۳، ج ۱۱، ۱۴۱۴.
  • محمدباقر موحد ابطحی اصفهانی، الامام الحسین علیه‌السلام فی احادیث الفریقین من قبل الولادة الی بعد الشهادة، قم ۱۴۱۴ ۱۴۱۵.
  • محمدبن علی موسوی عاملی، مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام، قم ۱۴۱۰؛
  • محمود میثمی عراقی، دارالسلام، تهران ۱۳۷۴؛
  • احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
  • محمدحسن بن باقر نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، بیروت ۱۹۸۱.
  • احمدبن محمدمهدی نراقی، مستندالشیعة فی احکام الشریعة، قم، ج ۵، ۱۴۱۵، ج ۱۵، ۱۴۱۸؛
  • نصربن مزاحم، وقعة صفین، چاپ عبدالسلام محمدهارون، قاهره ۱۳۸۲، چاپ افست قم ۱۴۰۴.
  • حسین بن محمدتقی نوری، دارالسلام فیما یتعلق بالرؤیا والمنام، قم ۱۳۷۸.
  • حسین بن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم ۱۴۰۷ ۱۴۰۸.

پیوند به بیرون

  1. ابن منظور؛ فیروزآبادی، ذیل «ترب»
  2. شهیدثانی، الفوائد الملیة لشرح الرسالة النفلیة،ص ۲۱۱؛ بحرانی،الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة،ج ۷، ص ۲۶۱
  3. بیرونی، آثارالباقیه،ص ۳۲۹
  4. آل کاشف الغطاء، الارض و التربة الحسینیة،ص ۳۲
  5. ابن بابویه، عیون اخبارالرضا،ج ۲، ص ۵۳۱ ۵۳۲
  6. صدری، خاک بهشت، ص ۲۲
  7. بحرانی، عوالم العلوم و المعارف و الاحوال من الا´یات و الاخبار و الاقوال،ج ۱۷، ص ۱۲۴۱۳۱
  8. امینی، سیرتنا و سنتنا،ص ۵۳ ۱۲۹
  9. ابن حنبل، المسند،ج ۱۱، ص ۲۰۷ ۲۰۸
  10. مفید، الارشاد،ج ۲، ص ۱۲۹
  11. علوی شجری، فضل زیارة الحسین،ص ۹۰۹۲
  12. تبدیل شدن تربت کربلا به خون
  13. موحد ابطحی اصفهانی، ج ۴، ص ۲۱۸۲۴۲
  14. ابویعلی موصلی، ج ۶، ص ۱۲۹۱۳۰؛ خُصَیبی، ص ۲۰۲۲۰۳؛ ابن قولویه، ص ۵۹ ۶۱؛ طبرانی، ج ۳، ص ۱۰۸؛ ابن شجری، ج ۲، ص ۸۲، مجلس ۲۹، ص ۱۳۹۱۴۰؛ حاکم نیشابوری، ج ۵، ص ۵۶۷
  15. ابونعیم، ص ۵۵۳؛ بیهقی، ج ۶، ص ۴۶۸۴۷۰
  16. میثمی عراقی، ص ۵۴۲؛ دستغیب، ص ۱۲۳۱۲۴
  17. طوسی، ۱۴۱۴، ص ۳۱۴ ۳۱۸، ۳۳۰؛ فضل طبرسی، ج ۱، ص ۴۲۸
  18. ابن قولویه، ص ۶۰
  19. طوسی، ۱۴۱۴، ص ۳۱۶
  20. ابن قولویه، ص ۲۸۰، ۲۸۲، ۲۸۴ ۲۸۵؛ مجلسی، ج ۹۸، ص ۱۱۸، ۱۲۹
  21. نصربن مزاحم، ص ۱۴۰؛ ابن سعد، ص ۴۸۴۹؛ ابن حنبل، ج ۱، ص ۴۴۶؛ ابویعلی موصلی، ج ۱، ص ۲۹۸؛ ابن عساکر، ص ۲۳۴۲۳
  22. موحد ابطحی اصفهانی، ج ۴، ص ۳۶۵۳۶۶
  23. ابن سعد، ص ۴۸؛ ابن قولویه، ص ۷۲
  24. حمیری، ص ۲۶؛ ابن قولویه، ص ۲۶۹۲۷۰
  25. سبط ابن جوزی، ص ۲۲۵
  26. خصیبی، ص ۲۰۳؛ مسعودی، ص ۱۶۵؛ ابن حمزه، ۱۴۱۲، ص ۳۳۰۳۳۱؛ موحد ابطحی اصفهانی، ج ۴، ص ۲۱۸۲۲۱
  27. ابن قولویه، ص ۲۶۷ ۲۶۸، ۲۷۰۲۷۱؛ عصفری، ص ۱۶۱۷؛ مجلسی، ج ۹۸، ص ۱۲۸۱۳۲
  28. مجلسی، ج ۹۸، ص ۱۳۱
  29. ابن قولویه، ص ۶۸؛ مفید،کتاب المزار، ص ۱۵۱؛ صدری، ص ۴۹
  30. کلینی، ج ۴، ص ۵۸۸؛ علوی شجری، ص ۹۱؛ طوسی، ۱۴۱۱، ص ۷۳۲۷۳۴؛ ابن مشهدی، ص ۳۶۱۳۶۳؛ مجلسی، ج ۹۸، ص ۱۱۸ به بعد
  31. برقی، ص ۵۰۰؛ کلینی، ج ۴، ص ۲۴۳؛ ابن بابویه، ۱۳۸۶، ص ۴۱۰؛ طوسی،الامالی، ص ۳۱۷
  32. شهید اول،البیان، ج ۲، ص ۲۵
  33. میثمی عراقی، ص ۵۴۲؛ قمی، ج ۲، ص ۶۹۵؛ اعرجی فحّام، ج ۲، ص ۲۰۴۲۰۶؛ صدری، ص ۱۰۹۱۱۰، ۱۱۵۱۱۶
  34. سمهودی، ج ۱، ص ۶۹، ۱۱۶، ج ۲، ص ۵۴۴؛ اعرجی فحّام، ج ۲، ص ۱۷۹۱۸۲
  35. ابن قولویه، ص ۲۷۸۲۸۰؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۷۵؛ الامالی، ۱۴۱۴، ص ۳۱۸
  36. ابن قولویه، ص ۲۷۸
  37. کلباسی، ص ۱۳۰
  38. ابن قولویه، ص ۲۷۸؛ نجفی، ج ۱۸، ص ۱۶۲
  39. کلینی، ج ۶، ص ۲۴؛ مفید، المقنعة، ص ۵۲۱؛ سلاّر دیلمی، ص ۱۵۶؛ ابن برّاج، ج ۲، ص ۲۵۹؛ ابن حمزه، الوسیلة الی نیل الفضیلة، ص ۳۷۲؛ یوسف بحرانی، ج ۷، ص ۱۳۱
  40. شهید اول، الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة، ج ۲، ص ۲۶
  41. طوسی،الخلاف، ج ۱، ص ۷۰۶؛ محقق حلّی،المعتبر فی شرح المختصر، ج ۱، ص ۲۹۹۳۰۰
  42. الفقه المنسوب للامام الرضا(ع)، ص ۱۸۴؛ طوسی، مصباح المتهجّد، ص ۲۰؛ طوسی، الاقتصاد الهادی الی طریق الرشاد، ص ۲۵۰؛ ابن ادریس حلّی، ج ۱، ص ۱۶۵؛ محقق حلّی، المعتبر فی شرح المختصر، ج ۱، ص ۳۰۱؛ علامه حلّی، تذکرة الفقهاء، ج ۲، ص ۹۴ ۹۵؛ شهید اول، ذکری الشیعة فی احکام الشریعة، ج ۲، ص ۲۱
  43. شهید اول، ذکری الشیعة فی احکام الشریعة، ج ۲، ص ۲۱ موسوی عاملی، ج ۲، ص ۱۳۹
  44. طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۷۶؛ طوسی، مصباح المتهجّد، ص ۷۳۵؛ احمد طبرسی، ج ۲، ص ۵۸۲؛ یوسف بحرانی، ج ۴، ص ۱۱۲؛ حرّ عاملی، ج ۳، ص ۳۰؛ علامه حلّی، تذکرة الفقهاء، ج ۲، ص ۹۵؛ شهید اول، ذکری الشیعة فی احکام الشریعة، ج ۲، ص ۲۱
  45. ابن قولویه، ص ۲۷۷، ۲۸۲ ۲۸۵؛ ابن بسطام، ص ۵۲؛ نوری، ۱۴۰۷ ۱۴۰۸، ج ۸، ص ۲۳۷؛ کلباسی، ص ۱۰۹؛ فرهاد میرزا قاجار، ص ۶
  46. نراقی، ج ۱۵، ص ۱۶۳؛ کلباسی، ص ۶۷، ۷۷
  47. ابن بابویه، کتاب من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۲۶۸؛ شهید اول، الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة، ج ۲، ص ۲۶؛ یوسف بحرانی، ج ۷، ص ۲۶۰؛ نراقی، ج ۵، ص ۲۶۶
  48. طوسی، مصباح المتهجّد، ص ۷۳۳؛ دیلمی، ج ۱، ص ۱۱۵؛ محمدباقر مجلسی، ج ۸۲، ص ۱۵۳؛ آل کاشف الغطاء، ص ۳۹
  49. مجلسی، ج ۲، ص ۱۷۷
  50. مفید، کتاب المزار، ص ۱۵۰ ۱۵۱؛ حسن طبرسی، ص ۲۸۱؛ ابن مشهدی، ص ۳۶۶ ۳۶۸؛ حرّ عاملی، ج ۶، ص ۴۵۵۴۵ مجلسی، ج ۸۲، ص ۳۳۳، ۳۴۰
  51. شهید اول،الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة، ج ۲، ص ۲۶
  52. مفید، الارشاد، ص ۱۵۰ ۱۵۱
  53. طوسی، مصباح المتهجّد، ص ۷۳۵؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۷۵ ۷۶؛ احمد طبرسی، ج ۲، ص ۵۸۳؛ مفید،کتاب المزار، ص ۱۵۲
  54. علامه حلّی، مختلف الشیعة فی احکام الشریعة، ج ۱، ص ۲۶۷؛ علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج ۱، ص ۱۲۷؛ نجفی، ج ۸، ص ۳۳۵؛ آل کاشف الغطاء، ص ۱۷۵؛ سبزواری، ص ۱۸
  55. طباطبائی یزدی، ج ۱، ص ۳۱۵، مسئلة ۹؛ حکیم، ج ۴، ص ۱۹۹
  56. طوسی، الامالی، ص ۳۲۰؛ نوری، ۱۳۷۸، ج ۲، ص ۲۸۳
  57. کلینی، ج ۶، ص ۲۶۵۲۶۶، ۳۷۸؛ ابن برّاج، ج ۲، ص ۴۳۳؛ ابن حمزه، ص ۴۳۳؛ محقق حلّی، شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، ج ۳، ص ۱۷۶؛ نراقی، ج ۱۵، ص ۱۶۲؛ کلباسی، ص ۲۸۳۰
  58. الفقه المنسوب للامام الرضا(ع)، ص ۲۱۰؛ ابن شعبه، ص ۴۸۸؛ ابن بابویه، ۱۴۱۴، ج ۲، ص ۱۷۴؛ مفید، مسارّ الشیعة فی مختصر تواریخ الشریعة، ص ۳۱؛ ابن طاووس، اقبال، ص ۲۸۱ ؛ شهید اول، البیان، ص ۲۰۳؛ شهید اول، ذکری الشیعة فی احکام الشریعة، ج ۴، ص ۱۷۵۱۷۶؛ محمدباقر مجلسی، ج ۵۷، ص ۱۵۸۱۶۱
  59. کلینی، ج ۶، ص ۳۷۸؛ ابن برّاج، ج ۲، ص ۴۲۹۴۳۰؛ ابن ادریس حلّی، ج ۱، ص ۳۱۸؛ محقق حلّی، شرایع، ج ۳، ص ۱۷۶؛ مجلسی، ج ۵۷، ص ۱۶۱۱۶۲؛ کلباسی، ص ۴۵۴۷
  60. ابن قولویه، ص ۲۸۰۲۸۱؛ ابن بابویه، عیون اخبارالرضا، ج ۱، ص ۱۰۴؛ مجلسی، ج ۵۷، ص ۱۵۶
  61. شهید اول، الدروس، ج ۲، ص ۲۶؛آل کاشف الغطاء، ص ۳۷۶
  62. ابن قولویه، ص ۲۸۶
  63. طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۷۱۷۲؛ طوسی، مصباح المتهجّد، ص ۷۳۱۷۳۲؛ ابن فهد حلّی، ج ۴، ص ۲۲۰؛ شهید ثانی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، ج ۷، ص ۳۲۷؛ مقدّس اردبیلی، ج ۲، ص ۳۱۳؛ مجلسی، ج ۵، ص ۳۷۰۳۷۱؛ نراقی، ج ۱۵، ص ۱۶۵۱۶۷
  64. ابن قولویه، باب ۹۳۹۴؛ طوسی، الامالی، ص ۳۱۸، ابن طاووس، الامان، ص ۴۷؛ ابن طاووس، فلاح السائل، ص ۶۲، ۲۲۴ ۲۲۵؛ ابن مشهدی، ص ۳۶۳۳۶۶
  65. مقدّس اردبیلی، ج ۱۱، ص ۲۳۶
  66. ابن قولویه، بابهای ۱۷، ۹۱ ۹۵
  67. آقابزرگ طهرانی، ج ۱۲، ص ۱۴۷
  68. آقابزرگ طهرانی، ج ۱۲، ص ۱۴۷
  69. نجاشی، ص ۳۹۴؛ آقابزرگ طهرانی، ج ۱۴، ص ۱۸۰
  70. نجاشی، ص ۳۹۶؛ آقابزرگ طهرانی، ج ۱۴، ص ۱۸۰
  71. آقابزرگ تهرانی، ج ۱۸، ص ۳۵۴
  72. آقابزرگ تهرانی،ج ۱۹، ص ۸۴