۱۷٬۰۴۰
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (←لقب امام حسین: تمیزکاری) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (درجهبندی) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ثارُاللَّه''' به معنای خون خدا، از القاب [[امام حسین]] است که در [[زیارتنامه|زیارتنامهها]]، به کار رفته است. درباره معنای ثارالله، تفسیرهای مختلفی بیان شده است از جمله که [[خداوند]]، خود انتقامگیرنده خون اوست. | '''ثارُاللَّه''' به معنای خون خدا، از القاب [[امام حسین]] است که در [[زیارتنامه|زیارتنامهها]]، به کار رفته است. درباره معنای ثارالله، تفسیرهای مختلفی بیان شده است از جمله آن که [[خداوند]]، خود انتقامگیرنده خون اوست. | ||
== لقب امام حسین == | == لقب امام حسین == | ||
ثارالله از القاب [[امام حسین]] است. این لقب در برخی از متون روایی از جمله [[زیارت عاشورا]] درباره امام حسین به کار رفته است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به، ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۱۷۶، ۱۹۵، ۱۹۶، ۱۹۹؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۵۷۶.</ref> به گفته [[علامه مجلسی]] در برخی از نسخههای [[الکافی (کتاب)|کتاب الکافی]]<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۵۷۶.</ref> ثائر الله استفاده شده است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۸، ص۱۵۴-۱۵۵.</ref> | ثارالله از القاب [[امام حسین]] است. این لقب در برخی از متون روایی از جمله [[زیارت عاشورا]] درباره امام حسین به کار رفته است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به، ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۱۷۶، ۱۹۵، ۱۹۶، ۱۹۹؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۵۷۶.</ref> به گفته [[علامه مجلسی]] در برخی از نسخههای [[الکافی (کتاب)|کتاب الکافی]]<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۵۷۶.</ref> ثائر الله استفاده شده است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۸، ص۱۵۴-۱۵۵.</ref> | ||
ابن رومی، شاعر [[شیعه|شیعی]](درگذشته۲۸۳ق) در قصیدهای که در رثای [[یحیی بن عمر]] سروده، به تعبیر ثار الله اشاره کرده است.<ref>ابن رومی، دیوان، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۲۷، به نقل از دانشنامه جهان اسلام مدخل | ابن رومی، شاعر [[شیعه|شیعی]](درگذشته۲۸۳ق) در قصیدهای که در رثای [[یحیی بن عمر]] سروده، به تعبیر ثار الله اشاره کرده است.<ref>ابن رومی، دیوان، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۲۷، به نقل از دانشنامه جهان اسلام مدخل ثارالله.</ref> یحیی بن عمر از نوادگان [[امام حسین]] بود که علیه منتصر از [[خلفای عباسی]]، قیام کرد و به [[شهادت]] رسید.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، دار المعرفه، ص۵۰۶.</ref> | ||
== معنا== | == معنا== | ||
ثار از ثأر گرفته شده و از معانی آن خونخواهی (طلبکردن خون مقتول)<ref>فراهیدی، العین، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۲۳۶(ماده ثار).</ref> و خون است<ref>زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۱۳۸.</ref> در برخی از روایات، پس از اشاره به اینکه امام حسین «ثارالله فی الارض» است، خداوند منتقم خون او معرفی شده که انسانها را به خونخواهی وی دعوت میکند.<ref>ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۲۱۸.</ref>[[علامه مجلسی]] گفته است منظور از ثارالله آن است که خودِ امام حسین در دوران [[رجعت]]، انتقام خون خود و خاندانش را خواهد گرفت.<ref> مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۸، ص۱۵۱.</ref> | ثار از ثأر گرفته شده و از معانی آن خونخواهی (طلبکردن خون مقتول)<ref>فراهیدی، العین، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۲۳۶(ماده ثار).</ref> و خون است<ref>زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۱۳۸.</ref> در برخی از روایات، پس از اشاره به اینکه امام حسین «ثارالله فی الارض» است، خداوند منتقم خون او معرفی شده که انسانها را به خونخواهی وی دعوت میکند.<ref>ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۲۱۸.</ref>[[علامه مجلسی]] گفته است منظور از ثارالله آن است که خودِ امام حسین در دوران [[رجعت]]، انتقام خون خود و خاندانش را خواهد گرفت.<ref> مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۸، ص۱۵۱.</ref> | ||
=== احتمالات پنجگانه=== | |||
[[ابوالفضل تهرانی]] در [[شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشور (کتاب)|کتاب شفاء الصدور]] که در شرح [[زیارت عاشورا]] نوشته شده، برای ثار الله پنج احتمال ذکر کرده است: | [[ابوالفضل تهرانی]] در [[شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشور (کتاب)|کتاب شفاء الصدور]] که در شرح [[زیارت عاشورا]] نوشته شده، برای ثار الله پنج احتمال ذکر کرده است: | ||
* کسی که شایسته آن است که خداوند خونخواهی او را بکند؛ ثارالله در اصل «اهل ثارالله» بوده که کلمه اهل حذف شده است. | * کسی که شایسته آن است که خداوند خونخواهی او را بکند؛ ثارالله در اصل «اهل ثارالله» بوده که کلمه اهل حذف شده است. | ||
خط ۱۷: | خط ۱۸: | ||
تهرانی معنای اول را به علامه مجلسی،<ref> مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۸، ص۱۵۱؛ مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۱۸، ص۲۹۸.</ref> معنای دوم را به زمخشری مفسر اهل سنت، و معنای سوم را به [[طریحی]] نویسنده [[مجمع البحرین و مطلع النیرین (کتاب)|کتاب مجمع البحرین]]<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۲۳۴-۲۳۵. </ref> نسبت داده و خود معنای پنجم را پذیرفته و برای معنای چهارم قائلی ذکر نکرده و آن را بعید دانسته است.<ref>طهرانی، شفاءالصدور، ص۱۶۳-۱۶۵.</ref> | تهرانی معنای اول را به علامه مجلسی،<ref> مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۸، ص۱۵۱؛ مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۱۸، ص۲۹۸.</ref> معنای دوم را به زمخشری مفسر اهل سنت، و معنای سوم را به [[طریحی]] نویسنده [[مجمع البحرین و مطلع النیرین (کتاب)|کتاب مجمع البحرین]]<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۲۳۴-۲۳۵. </ref> نسبت داده و خود معنای پنجم را پذیرفته و برای معنای چهارم قائلی ذکر نکرده و آن را بعید دانسته است.<ref>طهرانی، شفاءالصدور، ص۱۶۳-۱۶۵.</ref> | ||
===خوانش اجتماعی === | ===خوانش اجتماعی === | ||
[[علی شریعتی]] نظریهپرداز معاصر، میان ثار الله و مفهوم ثوره و وراثت پیوند برقرار کرده است. به گفته او ثار الله تفسیرکننده فلسفه تاریخ انسان است. چرا که تمام زندگی انسان از آدم تا آخر الزمان برای تحقق خونخواهی هابیل است که از نسلی به نسل دیگر میرسد و در این خونخواهی باز خونهایی ریخته میشود در این میان امام حسین(ع)، که حلقهای از زنجیر [[حضرت آدم]] تا [[آخرالزمان]] است، وارث این خونهاست که خودش نیز به صورت ثأر در آمده است.<ref>شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۱ش، ص۹۵-۱۰۶.</ref> | [[علی شریعتی]] نظریهپرداز معاصر، میان ثار الله و مفهوم ثوره و وراثت پیوند برقرار کرده است. به گفته او ثار الله تفسیرکننده فلسفه تاریخ انسان است. چرا که تمام زندگی انسان از آدم تا آخر الزمان برای تحقق خونخواهی [[هابیل]] است که از نسلی به نسل دیگر میرسد و در این خونخواهی باز خونهایی ریخته میشود در این میان امام حسین(ع)، که حلقهای از زنجیر [[حضرت آدم]] تا [[آخرالزمان]] است، وارث این خونهاست که خودش نیز به صورت ثأر در آمده است.<ref>شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۱ش، ص۹۵-۱۰۶.</ref> | ||
== آثار مرتبط == | == آثار مرتبط == | ||
خط ۵۷: | خط ۵۸: | ||
| ناوبری = <!--نمیخواهد، ندارد، دارد-->دارد | | ناوبری = <!--نمیخواهد، ندارد، دارد-->دارد | ||
| رعایت شیوهنامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->ندارد | | رعایت شیوهنامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->ندارد | ||
| کپیکاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد--> | | کپیکاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->دارد | ||
| استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل | | استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل | ||
| رده = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل | |||
| جانبداری = <!--دارد، ندارد-->ندارد | | جانبداری = <!--دارد، ندارد-->ندارد | ||
| رسا بودن = <!--ندارد، دارد-->دارد | | رسا بودن = <!--ندارد، دارد-->دارد |
ویرایش