پرش به محتوا

ثار الله: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۳۰۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۸ اوت ۲۰۱۸
جز
تمیزکاری
جز (الگوی ویرایش)
جز (تمیزکاری)
خط ۳: خط ۳:


== لقب امام حسین(ع) ==
== لقب امام حسین(ع) ==
ثارالله در [[احادیث]] و متون [[شیعی]] یکی از القاب [[امام حسین]](ع) است؛ در [[زیارت عاشورای مشهور|زیارت عاشورا]]، عبارت «السلام علیک یا ثارَاللَّه و ابن َثارِه» درباره امام حسین(ع) به کار رفته است.<ref>ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۳۲۸.</ref> این تعبیر در دیگر [[زیارتنامه|زیارت‌های]] [[امام حسین]]، از جمله [[زیارت وارث]]<ref>مفید، کتاب المزار، ص۹۵؛ طوسی، الامالی، ص۷۲۰</ref> و چند [[زیارت]] دیگر مانند زیارت امام حسین(ع) در اول [[ماه رجب|رجب]]، و نیمه رجب، و [[ماه شعبان|شعبان]] و نیز زیارت امام حسین(ع) در [[روز عرفه]] آمده است.<ref>قمی، مفاتیح الجنان؛ و نیز کلینی، کافی ج۴، ص۵۷۶؛ ابن بابویه، من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۵۱۸</ref>. همچنین شاعر بزرگ [[شیعه|شیعی]]، [[ابن رومی]] (متوفی ۲۸۳)<ref>ج ۲، ص۲۷</ref> در قصیده‌ای که در رثای [[یحیی بن عمر]] از نوادگان [[امام حسین]](ع) که در ۲۵۰ق به فرمان حکومت وقت به [[شهادت]] رسید سروده، این تعبیر را به کار برده است.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۴۲۰-۴۲۹</ref>
ثارالله در [[احادیث]] و متون [[شیعی]] یکی از القاب [[امام حسین]] است؛ در [[زیارت عاشورای مشهور|زیارت عاشورا]]، عبارت «السلام علیک یا ثارَاللَّه و ابن َثارِه» درباره امام حسین(ع) به کار رفته است.<ref>ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۳۲۸.</ref> در دیگر [[زیارت امام حسین|زیارات‌ امام حسین]]، از جمله [[زیارت وارث]]<ref>مفید، کتاب المزار، ص۹۵؛ طوسی، الامالی، ص۷۲۰</ref> زیارت امام حسین(ع) در اول [[ماه رجب|رجب]]، و نیمه رجب، و [[ماه شعبان|شعبان]] و نیز زیارت امام حسین(ع) در [[روز عرفه]] آمده است.<ref>قمی، مفاتیح الجنان؛ و نیز کلینی، کافی ج۴، ص۵۷۶؛ ابن بابویه، من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۵۱۸</ref>. همچنین شاعر بزرگ [[شیعه|شیعی]]، [[ابن رومی]] (متوفی ۲۸۳)<ref>ج ۲، ص۲۷</ref> در قصیده‌ای که در رثای [[یحیی بن عمر]] از نوادگان [[امام حسین]](ع) که در ۲۵۰ق به فرمان حکومت وقت به [[شهادت]] رسید سروده، به این تعبیر اشاره کرده است.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۴۲۰-۴۲۹</ref>


== معنای ثارالله ==
== معنای ثارالله ==
{{همچنین ببینید|یالثارات الحسین}}
{{همچنین ببینید|یالثارات الحسین}}
ثار از ماده «ث أ ر» است (که همزه به الف بدل شده است). ثأر در لغت به معنای خونخواهی و طلب‌کردن خون مقتول است (معانی خون و قاتل و دشمن نیز برای این کلمه ذکر شده است) و جمله «ثأرتُ فلاناً بفلانٍ» به معنای کشتنِ قاتل برای انتقام خون مقتول است.<ref>لسان العرب؛ معجم الوسیط؛ معجم رائد؛ ذیل «ثأر»</ref>
ثار از ثأر گرفته شده و از معانی آن خونخواهی و طلب‌کردن خون مقتول است جمله «ثأرتُ فلاناً بفلانٍ» به معنای کشتنِ قاتل برای انتقام خون مقتول است.<ref>لسان العرب؛ معجم الوسیط؛ معجم رائد؛ ذیل «ثأر»</ref>


=== معنای ثارالله در زیارات===
=== معنای ثارالله در زیارات===
در برخی از [[زیارت‌نامه|زیارت‌هایی]] که برای امام حسین(ع) نقل شده است، پس از اشاره به لقب ثارالله برای امام حسین(ع)، منظور از این تعبیر نیز بیان شده است. در این [[روایات]] بیان شده است که امام حسین(ع) «ثارالله فی الارض» است و خداوند که خود منتقم خون اوست، همه انسان‌ها را دعوت به خونخواهی وی می‌کند و سرانجام [[ولی دم|اولیای]] امام حسین(ع) انتقام خون وی را خواهند گرفت.<ref>ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۳۵۸، ۳۶۰، ۳۸۶</ref> و یا بیان شده است که مراد از «ثاراللَّه» آن است که خودِ آن حضرت به امر خدا در دوران [[رجعت]]، انتقام خون خود و خاندانش را از دشمنانش خواهد گرفت.<ref> نراقی، مشکلات العلوم، ص۳۰۰</ref>
در برخی از زیارت‌نامه‌ها، پس از اشاره به لقب ثارالله برای امام حسین(ع)، منظور از آن نیز بیان شده است. در این [[روایات]] بیان شده است که امام حسین(ع) «ثارالله فی الارض» است و خداوند که خود منتقم خون اوست، همه انسان‌ها را دعوت به خونخواهی وی می‌کند و سرانجام [[ولی دم|اولیای]] امام حسین(ع) انتقام خون وی را خواهند گرفت.<ref>ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۳۵۸، ۳۶۰، ۳۸۶</ref> و یا بیان شده است که مراد از «ثاراللَّه» آن است که خودِ امام حسین به امر خدا در دوران [[رجعت]]، انتقام خون خود و خاندانش را خواهد گرفت.<ref> نراقی، مشکلات العلوم، ص۳۰۰</ref>


=== نظرات لغت‌شناسان و حدیث‌شناسان ===
=== نظرات لغت‌شناسان و حدیث‌شناسان ===
در مجموع، لغت‌شناسان و حدیث‌شناسان، پنج وجه معنایی برای ثار الله ذکر کرده‌اند:
لغت‌شناسان و حدیث‌شناسان، پنج وجه معنایی برای ثار الله ذکر کرده‌اند:
* ثارالله یعنی کسی که شایسته آن است که خداوند خونخواهی او را بکند (در این صورت، این عبارت در اصل چنین بوده است: «اهل ثارالله»؛ ثار مصدر و مضافِ آن [اهل] محذوف است).<ref>مجلسی، بحار، ج۹۸، ص۱۵۱.</ref>
* ثارالله یعنی کسی که شایسته آن است که خداوند خونخواهی او را بکند (در این صورت، این عبارت در اصل چنین بوده است: «اهل ثارالله»؛ ثار مصدر و مضافِ آن [اهل] محذوف است).<ref> مجلسی، بحار، ج۹۸، ص۱۵۱.</ref>
* ثارالله یعنی کشته‌ شده‌ای که خدا خونخواه اوست (در این صورت، ثار به معنای مفعولی [مثئور] است، یعنی مقتولی که خونخواه دارد).<ref>زمخشری، اساس البلاغه، ذیل «ثأر»</ref>
* ثارالله یعنی کشته‌ شده‌ای که خدا خونخواه اوست (در این صورت، ثار به معنای مفعولی [مثئور] است، یعنی مقتولی که خونخواه دارد).<ref>زمخشری، اساس البلاغه، ذیل «ثأر»</ref>
* ثارالله یعنی خون خدا. در این صورت، ثارالله نیز همانند تعبیراتی چون عین‌اللَّه (چشم خدا) و یداللَّه (دست خدا) در معنای مَجازی و استعاری به کار رفته است.
* ثارالله یعنی خون خدا. در این صورت، ثارالله نیز همانند تعبیراتی چون عین‌اللَّه (چشم خدا) و یداللَّه (دست خدا) در معنای مَجازی و استعاری به کار رفته است.
* ثارالله در اصل «الثائرُ لِلَّه» بوده است اما هنگام نوشتن و نسخه‌برداری اشتباه ([[تصحیف]]) رخ داده است؛ در این صورت ثارالله به معنای کسی است که در راه خدا و برای او خونخواهی کرده است.<ref>طُرَیحی، ذیل «ثأر»</ref>
* ثارالله در اصل «الثائرُ لِلَّه» بوده و به معنای کسی است که در راه خدا و برای او خونخواهی کرده است اما در نگارش آن [[تصحیف]] رخ داده است.<ref>طُرَیحی، ذیل «ثأر»</ref>
* ثار به معنای خونِ طلب شده است، در این صورت، اضافه‌اش به اللَّه از آن جهت است که خداوند [[ولی دم]] حقیقی این خون است. [[میرزا ابوالفضل تهرانی]]، در کتاب [[شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشور]]، که از شرح‌های معروف بر [[زیارت عاشورا]] است، چهار معنای بالا را نقد می‌کند و معنای پنجم را پیشنهاد می‌دهد.<ref>طهرانی، شفاءالصدور، ص۱۶۳-۱۶۴.</ref>
* ثار به معنای خونِ طلب‌شده است و اضافه‌اش به اللَّه از آن جهت است که خداوند [[ولی دم]] حقیقی این خون است.<ref>طهرانی، شفاءالصدور، ص۱۶۳-۱۶۴.</ref>


=== خوانش اجتماعی از ثارالله ===
=== خوانش اجتماعی از ثارالله ===
در دوره معاصر، [[علی شریعتی]] (متوفی ۱۳۵۶ش) خوانشی اجتماعی و انقلابی از این تعبیر ارائه داد. شریعتی با ارائه تحلیلی از کاربرد تاریخی ثار پیش و پس از اسلام، می‌گوید ثار، فلسفه تاریخ [[اسلام]] را تببین می‌کند. چرا که در طول در تاریخ، رابطه بین مؤمنان به خدا و پیروان طاغوت بر اساس همین خون‌ریختن‌ها و خونخواهی‌ها ادامه خواهد یافت تا اینکه در آخر الزمان، منتقم اصلی بیاید. او می‌گوید عده‌ای گفته‌اند [[امام زمان]](عج) منتقم خون امام حسین است، اما باید گفت او انتقام تمام خون‌هایی که بر عهده پیروان طاغوت است را می‌گیرد. در این میان امام حسین(ع)، که حلقه‌ای از زنجیر طولانی [[حضرت آدم علیه‌السلام|آدم]](ع) تا [[آخرالزمان]] است، وارث این خون‌هاست که خودش نیز به صورت ثار (ثاراللَّه) در آمده است.<ref>شریعتی، حسین وارث آدم، ص۹۵-۱۰۶.</ref>
[[علی شریعتی]] (متوفی ۱۳۵۶ش) خوانشی اجتماعی و انقلابی از این تعبیر ارائه داد. شریعتی با ارائه تحلیلی از کاربرد تاریخی ثار پیش و پس از اسلام، می‌گوید ثار، فلسفه تاریخ [[اسلام]] را تببین می‌کند. چرا که در طول در تاریخ، رابطه بین مؤمنان به خدا و پیروان طاغوت بر اساس همین خون‌ریختن‌ها و خونخواهی‌ها ادامه خواهد یافت تا اینکه در آخر الزمان، منتقم اصلی بیاید. او می‌گوید عده‌ای گفته‌اند [[امام زمان]](عج) منتقم خون امام حسین است، اما باید گفت او انتقام تمام خون‌هایی که بر عهده پیروان طاغوت است را می‌گیرد. در این میان امام حسین(ع)، که حلقه‌ای از زنجیر طولانی [[حضرت آدم علیه‌السلام|آدم]](ع) تا [[آخرالزمان]] است، وارث این خون‌هاست که خودش نیز به صورت ثار (ثاراللَّه) در آمده است.<ref>شریعتی، حسین وارث آدم، ص۹۵-۱۰۶.</ref>


== آثار مرتبط ==
== آثار مرتبط ==
علی اکبر بن محمدامین لاری در [[قرن سیزدهم]] رساله‌ای با نام شرح حدیث «یا ثارَاللَّه و ابنَ ثارِه» در این مورد نوشته است. این رساله، مفصّل است و در سال ۱۲۸۴ق تألیف شد و نسخه خطی آن به شماره ۴۰۸۶ در [[کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی]] [[قم]] موجود است.<ref>«مأخذ شناسی زیارت عاشورا»، فرهنگ کوثر زمستان۱۳۸۶، شماره ۷۲.</ref> او در این رساله مباحثی را نیز در اثبات ''[[عصمت]]'' [[امامان شیعه|اهل بیت]](ع) در آن آورده است.<ref>حسینی اشکوری، ج۱۱، ص۹۹-۱۰۰.</ref>
علی اکبر بن محمدامین لاری در سال ۱۲۸۴ق رساله‌ای با نام شرح حدیث «یا ثارَاللَّه و ابنَ ثارِه» نوشته است. نسخه خطی این رساله به شماره ۴۰۸۶ در [[کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی]] [[قم]] موجود است.<ref>«مأخذشناسی زیارت عاشورا»، فرهنگ کوثر زمستان۱۳۸۶، شماره ۷۲.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۴۳: خط ۴۳:
*اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار، قاهره ۱۳۷۶، چاپ افست بیروت، ۱۴۰۷ق.
*اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار، قاهره ۱۳۷۶، چاپ افست بیروت، ۱۴۰۷ق.
*حسّان بن ثابت، دیوان، چاپ ولید عرفات، لندن، ۱۹۷۱م.
*حسّان بن ثابت، دیوان، چاپ ولید عرفات، لندن، ۱۹۷۱م.
*احمد حسینی اشکوری، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانة عمومی حضرت آیت اللَّه مرعشی نجفی، قم، ۱۳۵۴-۱۳۷۶ش.
*محمودبن عمر زمخشری، اساس البلاغة، مصر ۱۹۷۲-۱۹۷۳.
*محمودبن عمر زمخشری، اساس البلاغة، مصر ۱۹۷۲-۱۹۷۳.
*[[علی شریعتی]]، [[حسین وارث آدم]]، تهران، ۱۳۸۱ش.
*[[علی شریعتی]]، [[حسین وارث آدم]]، تهران، ۱۳۸۱ش.