confirmed، templateeditor
۱۱٬۶۵۲
ویرایش
جز (ویکیسازی) |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
| محل زندگی = [[مدینه]] و مدتی در [[مکه]] | | محل زندگی = [[مدینه]] و مدتی در [[مکه]] | ||
| مهاجر/انصار =[[انصار]] | | مهاجر/انصار =[[انصار]] | ||
| نسب/قبیله = | | نسب/قبیله = | ||
| خویشاوندان سرشناس = | | خویشاوندان سرشناس = | ||
| تاریخ و مکان درگذشت/شهادت = [[سال ۶۸ هجری قمری|۶۸]] تا [[سال ۷۹ هجری قمری|۷۹]] هجری | | تاریخ و مکان درگذشت/شهادت = [[سال ۶۸ هجری قمری|۶۸]] تا [[سال ۷۹ هجری قمری|۷۹]] هجری | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
| دلیل شهرت = | | دلیل شهرت = | ||
| نقشهای برجسته = | | نقشهای برجسته = | ||
| دیگر فعالیتها =نخستین زائر [[امام حسین | | دیگر فعالیتها =نخستین زائر [[امام حسین(ع)]] در [[اربعین حسینی|روز اربعین]] • راوی [[حدیث غدیر]]، [[حدیث لوح]]، [[حدیث ثقلین]] و... | ||
| آثار =[[مسند جابربن عبداللّه]]، [[صحیفه جابر]] | | آثار =[[مسند جابربن عبداللّه]]، [[صحیفه جابر]] | ||
}} | }} | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
بنا بر بعضی گزارشها، پیوند میان پیامبر(ص) و جابر محبتآمیز و دوستانه بود. گفته شده است که پیامبر(ص) به وی بشارت عمر طولانی داده و در پاسخ به سؤال جابر، [[آیه]]ای نازل شد که به [[آیه کلاله|آیه کَلالَه]]<ref>ر.ک: سوره نساء: ۱۷۶.</ref> شهرت دارد.<ref>ر.ک: طبری، جامع طبری؛ و محمد بن طوسی، التبیان فی التفسیر القرآن، ذیل آیه.</ref> | بنا بر بعضی گزارشها، پیوند میان پیامبر(ص) و جابر محبتآمیز و دوستانه بود. گفته شده است که پیامبر(ص) به وی بشارت عمر طولانی داده و در پاسخ به سؤال جابر، [[آیه]]ای نازل شد که به [[آیه کلاله|آیه کَلالَه]]<ref>ر.ک: سوره نساء: ۱۷۶.</ref> شهرت دارد.<ref>ر.ک: طبری، جامع طبری؛ و محمد بن طوسی، التبیان فی التفسیر القرآن، ذیل آیه.</ref> | ||
=== ازدواج و فرزندان === | === ازدواج و فرزندان === | ||
در سال سوم | در [[سال سوم هجری]] و پیش از [[غزوه ذات الرقاع|غزوه ذاتُ الرِقاع]]، جابر با سُهَیمه، دختر [[مسعود بن اوس]]، [[ازدواج]] کرد.<ref>ر.ک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۴۸؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۴، ص۹۹ـ۱۰۰.</ref> | ||
عبدالرحمان، محمد<ref>رجوع کنید به ابن قتیبه، المعارف، ص۳۰۷..</ref> محمود، عبدالله<ref>رجوع کنید به ابن حزم، جمهره انساب العرب، ص۳۵۹.</ref> و عقیل<ref>رجوع کنید به یوسف بن عبدالرحمان مزّی، تهذیب الکمال فی اسماءالرجال، ج۴، ص۴۴۶.</ref> فرزندان جابر هستند. از وجود افرادی منتسب به جابر در [[افریقا]] (در محدوده [[تونس|تونس امروزی]]) <ref>رجوع کنید به ابن حزم، جمهره انساب العرب، ص۳۵۹..</ref> و [[بخارا]] <ref>ر.ک: ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶، ج۱۰، ص۵۴۵.</ref> گزارشهایی در دست است. در ایران نیز عدهای از نسل او هستند که مشهورترین آنان [[شیخ مرتضی انصاری]]، [[فقیه]] و [[اصول فقه|اصولی]] [[شیعه]] بود.<ref>ر.ک: قمی، عباس قمی، تحفة الاحباب فی نوادر آثار الاصحاب، ص۴۰؛ برای آگاهی بیشتر درباره اعقاب جابر در ایران رجوع کنید به واثقی، حسین واثقی، جابربن عبداللّه الانصاری، ص۳۱ـ۳۴.</ref> | عبدالرحمان، محمد<ref>رجوع کنید به ابن قتیبه، المعارف، ص۳۰۷..</ref> محمود، عبدالله<ref>رجوع کنید به ابن حزم، جمهره انساب العرب، ص۳۵۹.</ref> و عقیل<ref>رجوع کنید به یوسف بن عبدالرحمان مزّی، تهذیب الکمال فی اسماءالرجال، ج۴، ص۴۴۶.</ref> فرزندان جابر هستند. از وجود افرادی منتسب به جابر در [[افریقا]] (در محدوده [[تونس|تونس امروزی]]) <ref>رجوع کنید به ابن حزم، جمهره انساب العرب، ص۳۵۹..</ref> و [[بخارا]] <ref>ر.ک: ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶، ج۱۰، ص۵۴۵.</ref> گزارشهایی در دست است. در [[ایران]] نیز عدهای از نسل او هستند که مشهورترین آنان [[شیخ مرتضی انصاری]]، [[فقیه]] و [[اصول فقه|اصولی]] [[شیعه]] بود.<ref>ر.ک: قمی، عباس قمی، تحفة الاحباب فی نوادر آثار الاصحاب، ص۴۰؛ برای آگاهی بیشتر درباره اعقاب جابر در ایران رجوع کنید به واثقی، حسین واثقی، جابربن عبداللّه الانصاری، ص۳۱ـ۳۴.</ref> | ||
=== شرکت در جنگها === | === شرکت در جنگها === | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
=== زمان حاکمیت امویان === | === زمان حاکمیت امویان === | ||
جابر که دوره پیامبر(ص) را درک کرده و آگاه به [[قرآن]] و [[سنت | جابر که دوره پیامبر(ص) را درک کرده و آگاه به [[قرآن]] و [[سنت]] بود، از [[بدعت|بدعتها]] و زشتکاریهای [[امویان]] آزرده بود و آرزو میکرد که ناشنوا شود تا اخبار بدعتها و تغییر ارزشهای دینی را نشنود.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۱، ص۲۳۵؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۹۳.</ref> معاویه پس از آنکه به حکومت رسید تصمیم داشت [[منبر]] رسول خدا(ص) را از مدینه به [[دمشق]] منتقل سازد (سال ۵۰). جابر از کسانی بود که نزد [[معاویه]] رفت و او را از این کار منصرف ساخت.<ref>ر.ک: طبری، تاریخ طبری، ج۵، ص۲۳۹.</ref> | ||
[[حجاج بن یوسف|حَجّاج بن یوسف]] که از طرف [[عبدالملک بن مروان]] اموی بین سالهای [[سال ۷۲ هجری قمری|۷۲]] تا [[سال ۷۵ هجری قمری|۷۵]]ق. والی [[حجاز]] شد، در سال ۷۴ق. به مدت دو ماه به [[مدینه]] رفت و تا توانست مردم مدینه را تحقیر کرد. او همچون بردگان مهری بر گردن [[:رده:صحابه|اصحاب رسول خدا(ص)]]، از جمله جابر زد.<ref>رجوع کنید به بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۸۸؛ طبری، تاریخ طبری، ج۶، ص۱۹۵.</ref> با این همه، جابر واکنشی جز تغییر رفتار خود با حَجّاج نشان نداد<ref>رجوع کنید به ابن عساکر، ج۱۱، ص۲۳۴.</ref> و وصیت کرد که حَجّاج بر جنازهاش [[نماز]] نگزارد.<ref>ابن حَجَر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۱، ص۴۳۵.</ref> | [[حجاج بن یوسف|حَجّاج بن یوسف]] که از طرف [[عبدالملک بن مروان]] اموی بین سالهای [[سال ۷۲ هجری قمری|۷۲]] تا [[سال ۷۵ هجری قمری|۷۵]]ق. والی [[حجاز]] شد، در سال ۷۴ق. به مدت دو ماه به [[مدینه]] رفت و تا توانست مردم مدینه را تحقیر کرد. او همچون بردگان مهری بر گردن [[:رده:صحابه|اصحاب رسول خدا(ص)]]، از جمله جابر زد.<ref>رجوع کنید به بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۸۸؛ طبری، تاریخ طبری، ج۶، ص۱۹۵.</ref> با این همه، جابر واکنشی جز تغییر رفتار خود با حَجّاج نشان نداد<ref>رجوع کنید به ابن عساکر، ج۱۱، ص۲۳۴.</ref> و وصیت کرد که حَجّاج بر جنازهاش [[نماز]] نگزارد.<ref>ابن حَجَر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۱، ص۴۳۵.</ref> | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
جابر افزون بر روایتهایی که به طور مستقیم از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده، از طریق صحابه و گاهی تابعین نیز از ایشان روایت کرده است. [[علی بن ابی طالب]](ع)، [[طلحة بن عبیدالله]]، [[عمار یاسر]]، [[معاذ بن جبل]]، و [[ابو سعید خدری]] از جمله صحابهای هستند که جابر از آنها روایت کرده است. <ref>ر.ک: ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۱، ص۲۰۸ـ۲۰۹؛ مزّی، تهذیب الکمال فی اسماءالرجال، ج۴، ص۴۴۴.</ref> | جابر افزون بر روایتهایی که به طور مستقیم از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده، از طریق صحابه و گاهی تابعین نیز از ایشان روایت کرده است. [[علی بن ابی طالب]](ع)، [[طلحة بن عبیدالله]]، [[عمار یاسر]]، [[معاذ بن جبل]]، و [[ابو سعید خدری]] از جمله صحابهای هستند که جابر از آنها روایت کرده است. <ref>ر.ک: ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۱، ص۲۰۸ـ۲۰۹؛ مزّی، تهذیب الکمال فی اسماءالرجال، ج۴، ص۴۴۴.</ref> | ||
[[امام باقر(ع)]]، و نیز [[امام صادق(ع)]] و [[امام کاظم | [[امام باقر(ع)]]، و نیز [[امام صادق(ع)]] و [[امام کاظم(ع)]] به نقل از [[امام باقر(ع)]]، چند حدیث نبوی را از جابر نقل کردهاند.<ref>برای نمونه ر.ک: ابن اشعث کوفی، الاشعثیات (الجعفریات)، صص۲۲، ۴۴، ۴۷؛ کلینی، الاصول من الکافی، ج۱، ص۵۳۲، ج۲، ص۳۷۳، ج۳، ص۲۳۳ـ۲۳۴، ج۵، ص۵۲۸ ـ ۵۲۹، ج۸، ص۱۴۴، ۱۶۸ـ۱۶۹؛ ابن بابویه، عیون اخبارالرضا، ۱۴۰۴، ج۱، ص۴۷، ج۲، ص۷۴.</ref> | ||
نام جابر در سلسله راویان برخی از احادیث مشهور [[شیعه|شیعی]] آمده است، از جمله در نقل [[حدیث غدیر]]، <ref>ر.ک: عبدالحسین امینی، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، ج۱، ص۵۷ـ۶۰.</ref> [[حدیث ثقلین]]، <ref>صفار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد «ص »، ص۴۱۴.</ref> [[حدیث شهر علم]]،<ref>ر.ک: ابن ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۳۴.</ref> [[حدیث منزلت]]، <ref>ر.ک: ابن بابویه، معانی الاخبار، ۱۳۶۱ ش، ص۷۴.</ref> [[حدیث رد الشمس]]<ref>ر.ک: مفید، الارشاد فی معرفة حجج اللّه علی العباد، ج۱، ص۳۴۵ـ۳۴۶.</ref>و [[حدیث سد الابواب]]. <ref>ر.ک: ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۸۹ـ۱۹۰.</ref> همچنین وی راوی [[حدیث جابر]] بوده که در آن، رسول خدا(ص) امامان پس از خود را نام برده است.<ref>ر.ک: ابن بابویه، کمال الدین و تمام النعمه، ۱۳۶۳ ش، ج۱، ص۲۵۸ـ۲۵۹؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۲۸۲.</ref> و نیز ویژگیهای [[حضرت مهدی(ع)]] را شناسانده است.<ref>ر.ک: ابن بابویه، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۵۳، ۲۸۶، ۲۸۸.</ref>[[حدیث لوح]] از جمله احادیث مشهوری است که جابر آن را روایت کرده و نامهای [[ائمه اثناعشر]] جانشین پیامبر(ص) در آن آمده است.<ref>ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الاصول من الکافی، ج۱، ص۵۲۷ ـ ۵۲۸؛ ابن بابویه، کمال الدین و تمام النعمه، ۱۳۶۳ ش، ج۱، ص۳۰۸ـ۳۱۳.</ref> | نام جابر در سلسله راویان برخی از احادیث مشهور [[شیعه|شیعی]] آمده است، از جمله در نقل [[حدیث غدیر]]، <ref>ر.ک: عبدالحسین امینی، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، ج۱، ص۵۷ـ۶۰.</ref> [[حدیث ثقلین]]، <ref>صفار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد «ص »، ص۴۱۴.</ref> [[حدیث شهر علم]]،<ref>ر.ک: ابن ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۳۴.</ref> [[حدیث منزلت]]، <ref>ر.ک: ابن بابویه، معانی الاخبار، ۱۳۶۱ ش، ص۷۴.</ref> [[حدیث رد الشمس]]<ref>ر.ک: مفید، الارشاد فی معرفة حجج اللّه علی العباد، ج۱، ص۳۴۵ـ۳۴۶.</ref>و [[حدیث سد الابواب]]. <ref>ر.ک: ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۸۹ـ۱۹۰.</ref> همچنین وی راوی [[حدیث جابر]] بوده که در آن، رسول خدا(ص) امامان پس از خود را نام برده است.<ref>ر.ک: ابن بابویه، کمال الدین و تمام النعمه، ۱۳۶۳ ش، ج۱، ص۲۵۸ـ۲۵۹؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۲۸۲.</ref> و نیز ویژگیهای [[حضرت مهدی(ع)]] را شناسانده است.<ref>ر.ک: ابن بابویه، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۵۳، ۲۸۶، ۲۸۸.</ref>[[حدیث لوح]] از جمله احادیث مشهوری است که جابر آن را روایت کرده و نامهای [[ائمه اثناعشر]] جانشین پیامبر(ص) در آن آمده است.<ref>ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الاصول من الکافی، ج۱، ص۵۲۷ ـ ۵۲۸؛ ابن بابویه، کمال الدین و تمام النعمه، ۱۳۶۳ ش، ج۱، ص۳۰۸ـ۳۱۳.</ref> | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
شخصیت جابر در منابع رجالی [[امامیه]] محترم و مورد تأیید شمرده شده است. در برخی منابع [[رجال|رجالی]] آمده است که جابر، به دلیل شهرت روایاتی که در مدح او رسیده، نیازی به [[توثیق]] ندارد.<ref>رجوع کنید مازندرانی حائری، منتهی المقال فی احوال الرجال، ج۲، ص۲۱۲؛ خوئی، معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۱۲، ۱۵.</ref> | شخصیت جابر در منابع رجالی [[امامیه]] محترم و مورد تأیید شمرده شده است. در برخی منابع [[رجال|رجالی]] آمده است که جابر، به دلیل شهرت روایاتی که در مدح او رسیده، نیازی به [[توثیق]] ندارد.<ref>رجوع کنید مازندرانی حائری، منتهی المقال فی احوال الرجال، ج۲، ص۲۱۲؛ خوئی، معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۱۲، ۱۵.</ref> | ||
وی از اصحاب [[ائمه (ع) | وی از اصحاب [[ائمه (ع)]]، از [[امام علی(ع)]] تا [[امام باقر(ع)]]، دانسته شده است؛ <ref>رجوع کنید به احمدبن محمد برقی، کتاب الرجال، ص۳، ۷ـ۹؛ محمدبن حسن طوسی، رجال الطوسی، ص۵۹، ۹۳، ۹۹، ۱۱۱، ۱۲۹.</ref> اما باید توجه داشت که جابر در زمان امامت [[امام سجاد(ع)]] از دنیا رفت و امام باقر(ع) هنگام مرگ جابر، در دوره کودکی یا نوجوانی به سر میبرد؛ از این رو، نمیتوان جابر را از اصحاب امام باقر(ع) دانست. <ref>رجوع کنید به خوئی، ج۴، ص۱۶؛ تستری، ج۲، ص۵۱۹ ـ۵۲۱.</ref> | ||
گرچه جابر در ماجرای [[سقیفه]] از یاران حضرت علی(ع) نبود، چندی بعد به ایشان پیوست و از یاران وفادار و مخلص اهل بیت(ع) شد.<ref>رجوع کنید به محمدبن عمر کشی، اختیار معرفة الرجال، ص۳۸.</ref> [[کشی|کَشّی]]، <ref>محمدبن عمر کشی، اختیار معرفة الرجال، ص۵.</ref> جابر را از اعضای گروهی دانسته است که فدایی حضرت علی(ع) و همواره گوش به فرمان آن حضرت بودند. این گروه به «[[شرطة الخمیس]]» شهرت داشتند.<ref>رجوع کنید به احمدبن محمد برقی، کتاب الرجال، ص۴.</ref> | گرچه جابر در ماجرای [[سقیفه]] از یاران حضرت علی(ع) نبود، چندی بعد به ایشان پیوست و از یاران وفادار و مخلص اهل بیت(ع) شد.<ref>رجوع کنید به محمدبن عمر کشی، اختیار معرفة الرجال، ص۳۸.</ref> [[کشی|کَشّی]]، <ref>محمدبن عمر کشی، اختیار معرفة الرجال، ص۵.</ref> جابر را از اعضای گروهی دانسته است که فدایی حضرت علی(ع) و همواره گوش به فرمان آن حضرت بودند. این گروه به «[[شرطة الخمیس]]» شهرت داشتند.<ref>رجوع کنید به احمدبن محمد برقی، کتاب الرجال، ص۴.</ref> | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
وی که آن هنگام نابینا شده بود، در [[فرات]] [[غسل]] کرد، خود را خوشبو ساخت و گامهای کوچک برداشت تا سر قبر حسین بن علی(ع) آمد و با راهنمایی عطیه، دست روی قبر نهاد و بیهوش شد، وقتی به هوش آمد، سه بار گفت: یا حسین! سپس گفت: «حَبیبٌ لا یجیبُ حَبیبَهُ. ..» آنگاه زیارتی خواند و روی به سایر شهداء کرد و آنان را هم زیارت نمود.<ref>قمی، نفس المهموم، ۱۴۲۱ق، ص۴۹۳؛ مجلسی، بحارالانوار، داراحیاء التراث العربی، ج ۹۸، ص۱۹۶؛ محدثی، فرهنگ عاشوراء، ۱۳۷۶ش، ص ۲۰۴.</ref> | وی که آن هنگام نابینا شده بود، در [[فرات]] [[غسل]] کرد، خود را خوشبو ساخت و گامهای کوچک برداشت تا سر قبر حسین بن علی(ع) آمد و با راهنمایی عطیه، دست روی قبر نهاد و بیهوش شد، وقتی به هوش آمد، سه بار گفت: یا حسین! سپس گفت: «حَبیبٌ لا یجیبُ حَبیبَهُ. ..» آنگاه زیارتی خواند و روی به سایر شهداء کرد و آنان را هم زیارت نمود.<ref>قمی، نفس المهموم، ۱۴۲۱ق، ص۴۹۳؛ مجلسی، بحارالانوار، داراحیاء التراث العربی، ج ۹۸، ص۱۹۶؛ محدثی، فرهنگ عاشوراء، ۱۳۷۶ش، ص ۲۰۴.</ref> | ||
در آغاز امامت [[امام سجاد | در آغاز امامت [[امام سجاد(ع)]] یاران وی انگشتشمار بودند و جابر نیز از اندک یاران آن امام بود.{{مدرک}} | ||
=== دیدار امام باقر(ع) === | === دیدار امام باقر(ع) === |