پرش به محتوا

توقیع: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۱۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ ژوئن ۲۰۲۱
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:


==معنای لغوی و اصطلاحی==
==معنای لغوی و اصطلاحی==
توقیع در فرهنگ شیعه به نوشته‌ها، نامه‎‌ها و در مواردی به پیام‌های شفاهی امامان شیعه اشاره دارد.<ref> محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ج۴، ص۱۱۵.</ref> توقیع در اصطلاح نوشته‌ای بر حاشیه و پشت شکایات به خط [[خلیفه]] یا سلطان یا برخی از فرمانروایان بود که بر رسیدگی به شکایات تأکید می‌کرد.<ref>قلقشندی، صبح الاعشی، ج۱، ص۵۲؛ زَبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۱۱، ص۵۲۲، ذیل «وقع».</ref> توقیع، از ریشة وقع، در لغت به معنای پرتاب کردن تیر به هدفی نزدیک، چنانکه گویی آن را بر هدف می‌گذارند (تُوَقِّعُه) و نیز به معنای اثر جهاز شتر بر پشت حیوان است.،<ref>فراهیدی، العین، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۷۷؛ ابن درید، جمهرة اللغة، ۱۹۸۷م، ج۲، ص۹۴۵.</ref>  
توقیع در فرهنگ شیعه به نوشته‌ها، نامه‎‌ها و در مواردی به پیام‌های شفاهی [[امامان شیعه]] اشاره دارد.<ref> محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ج۴، ص۱۱۵.</ref> توقیع در اصطلاح نوشته‌ای بر حاشیه و پشت شکایات به خط [[خلیفه]] یا سلطان یا برخی از فرمانروایان بود که بر رسیدگی به شکایات تأکید می‌کرد.<ref>قلقشندی، صبح الاعشی، ج۱، ص۵۲؛ زَبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۱۱، ص۵۲۲، ذیل «وقع».</ref> توقیع، از ریشة وقع، در لغت به معنای پرتاب کردن تیر به هدفی نزدیک، چنانکه گویی آن را بر هدف می‌گذارند (تُوَقِّعُه) و نیز به معنای اثر جهاز شتر بر پشت حیوان است.<ref>فراهیدی، العین، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۷۷؛ ابن درید، جمهرة اللغة، ۱۹۸۷م، ج۲، ص۹۴۵.</ref>  


==سیر تاریخی توقیع==
==سیر تاریخی توقیع==
واژه توقیع نخستین بار در روایتی از [[امام کاظم(ع)]] دیده شده، همراه با حرف جرّ «فی» که پس از آن لفظ کتاب آمده است، به معنای یادداشتی که امام در زیر یک نامه نوشته بوده‌اند.<ref>حِمیری، ص۳۳۲.</ref> با همین ترکیب و در همین معنا در چند روایت از [[امام رضا(ع)]] نیز به‌کار رفته است.<ref>کلینی، الکافی، ج۳، ص۵؛ ابن بابویه، ۱۴۰۴، ج۲، ص۹۳، ۲۳۶</ref>
چنانکه در کتاب [[دانشنامه امام مهدی(ع)]] آمده نخستین نوشته از [[امامان شیعه]] که توقیع نامیده شد دست‌خط [[امام کاظم(ع)]] در پاسخ دایی [[حسن بن علی وشاء]] بود که از وی درخواست کرده بود برای پسردار شدنش دعا کند.<ref>محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ج۴، ص۱۱۵-۱۱۶.</ref> این روایت در کتاب قرب الاسناد آمده است.{{مدرک}} همچنین تعبیر توقیع برای برخی از نوشته‌های امام رضا(ع)<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۵.</ref> و امام جواد(ع){{مدرک}} نیز به کار رفته است. و با گسترده تر شدن جامعه شیعی و نیز حصر امامین عسکریین صدور توقیع در دوره امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) بیشتر شد.<ref>محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ج۴، ص۱۱۶.</ref> در این دوران توقیع فقط نوشته‌های امامان که در پاسخ به شیعیان صادر می‌شد را شامل می‌شد. اما در دوره غیبت صغرا یادداشت‌های مستقل امام مهدی(عج)، که مسبوق به پرسش نبوده نیز، با عنوان توقیع شناسانده شده است. و درباره احادیث غیرمکتوب آن حضرت هم به کار رفته است.<ref> ابن بابویه، ج۲، ص۵۰۲، ۵۰۵؛ طوسی، ۱۴۱۱، ص۳۰۹</ref>


ولی پس از آن حضرت، کاربرد اصطلاحی توقیع گسترش یافته و یادداشت‌های مستقل امام زمان(عج)، که مسبوق به پرسش نبوده نیز، با عنوان توقیع شناسانده شده است. این واژه درباره احادیث غیر مکتوب آن حضرت هم به کار رفته است.<ref> ابن بابویه، ج۲، ص۵۰۲، ۵۰۵؛ طوسی، ۱۴۱۱، ص۳۰۹</ref>
علاوه بر آن، برخی سخنان خاص نایبان آن حضرت همچون اخبار بر غیب و نیز اظهارنظر در باره مسائل دینی، در محدوده توقیعات ذکر شده است.<ref>ابن بابویه، ۱۳۶۳ ش، ج۲، ص۵۰۲ـ۵۰۴؛ طوسی، ۱۴۱۱، ص۲۹۴، ۲۹۸، ۳۰۷ـ ۳۰۸، ۳۲۱</ref> وجه کاربرد اخیر احتمالاً سخنی از [[حسین بن روح]] نوبختی بوده که در آن تأکید کرده که در امر دین از خود سخن نمی‌گوید، بلکه همه را از «اصل» ([[امام زمان(عج)]]) شنیده است.<ref>ابن بابویه، ۱۳۶۳ ش، ج۲، ص۵۰۸ ـ۵۰۹؛ کلینی، ج۱، ص۳۳۰)</ref>
 
علاوه بر آن، برخی سخنان خاص نایبان آن حضرت همچون اخبار بر غیب و نیز اظهارنظر در باره مسائل دینی، در محدوده توقیعات ذکر شده است.<ref>ابن بابویه، ۱۳۶۳ ش، ج۲، ص۵۰۲ـ۵۰۴؛ طوسی، ۱۴۱۱، ص۲۹۴، ۲۹۸، ۳۰۷ـ ۳۰۸، ۳۲۱</ref> وجه کاربرد اخیر احتمالاً سخنی از [[حسین بن روح]] نوبختی بوده که در آن تأکید کرده که در امر دین از خود سخن نمی‌گوید، بلکه همه را از «اصل» ([[امام زمان(عج)]]) شنیده است.<ref>ابن بابویه، ۱۳۶۳ ش، ج۲، ص۵۰۸ ـ۵۰۹؛ کلینی، ج۱، ص۳۳۰)</ref>


==توقیعات امام زمان(عج)==
==توقیعات امام زمان(عج)==