فلسفه مشاء: تفاوت میان نسخهها
جز
←تفاوت فلسفه مشاء، اشراق و حکمت متعالیه
جز (←منابع) |
|||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
==تفاوت فلسفه مشاء، اشراق و حکمت متعالیه== | ==تفاوت فلسفه مشاء، اشراق و حکمت متعالیه== | ||
{{ببینید|فلسفه اشراق|حکمت متعالیه}} | {{ببینید|فلسفه اشراق|حکمت متعالیه}} | ||
تفاوت اصلی فلسفه مشاء و [[فلسفه اشراق|اشراق]] را در روش آنها دانستهاند؛ در فلسفه مشاء فقط از [[عقل]] و استدلال عقلی استفاده میشد؛ اما در فلسفه اشراق، افزون بر استدلال عقلی، [[کشف و شهود|شهود]] و اشراق نیز برای کشف حقایق به کار میرفت.<ref>مطهری، کلیات علوم اسلامی، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۵؛ جمعی از نویسندگان، درآمدی بر تاریخ فلسفه اسلامی، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۷۴.</ref> به گفته عبدالرسول عبودیت، محقق و فلسفهپژوه معاصر ایرانی، فیلسوفان اشراقی، کشف و شهود را پشتوانه عقل میدانند که در هدایت عقل کمک میکند تا کمتر به خطا رود؛ اما فیلسوفان مشائی چنین نقشی برای کشف و شهود قائل نیستند.<ref>عبودیت، درآمدی به نظام حکمت صدرائی، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۶۹.</ref> در [[حکمت متعالیه]] نیز افزون بر روش عقلی صرف و فلسفی اشراقی، از روش عرفانی و کلامی نیز استفاده شده است.<ref>مطهری، کلیات علوم اسلامی، ۱۳۸۸ش، ص۱۲۶.</ref> به تعبیری، در حکمت متعالیه در کنار عقل، از اشراق و منابع وحیانی نیز استفاده میشود.<ref>جمعی از نویسندگان، درآمدی بر تاریخ فلسفه اسلامی، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۷۵؛ معلمی، حکمت مشاء، ۱۳۸۹ش، ص۳۳ و ۳۴.</ref> از نظر عبدالرسول عبودیت، [[ملاصدرا]] فیلسوفی اشراقی مشرب است؛ اما نظام فلسفی او با تکیه بر [[اصالت وجود]] متفاوت از نظام فلسفی اشراقی است.<ref>عبودیت، درآمدی به نظام حکمت صدرائی، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۶۹.</ref> | تفاوت اصلی فلسفه مشاء و [[فلسفه اشراق|اشراق]] را در روش آنها دانستهاند؛ در فلسفه مشاء فقط از [[عقل]] و استدلال عقلی استفاده میشد؛ اما در فلسفه اشراق، افزون بر استدلال عقلی، [[کشف و شهود|شهود]] و اشراق نیز برای کشف حقایق به کار میرفت.<ref>مطهری، کلیات علوم اسلامی، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۵؛ جمعی از نویسندگان، درآمدی بر تاریخ فلسفه اسلامی، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۷۴.</ref> {{یادداشت| [[مرتضی مطهری|مطهری]] بر این باور است که حتی مشاء و اشراق را نیز نمیتوانیم دو مکتب بخوانیم، زیرا اینها دو تعریف در فلسفه ندارند بلکه اختلافشان در دو چیز است: یکی در متد تحقیق که مکتب اشراق بیشتر بر عشق و تصفیه و سلوک برای کشف حقایق استوار است و مکتب مشاء بر عقل و استدلال، و دیگر پارهای اختلاف نظرهاست میان افلاطون مؤسس اشراق و ارسطو مؤسس مشاء که فارابی در جمع بین رأیی الحکیمین آورده است و یا اختلاف نظرهایی میان بوعلی و سهروردی. یادداشتهای استاد مطهری، ج۱۲صص۴۸-۴۹ https://lms.motahari.ir/advance-search?searchText=%D9%85%D8%B4%D8%A7%D8%A1&isSameWord=true&}}به گفته عبدالرسول عبودیت، محقق و فلسفهپژوه معاصر ایرانی، فیلسوفان اشراقی، کشف و شهود را پشتوانه عقل میدانند که در هدایت عقل کمک میکند تا کمتر به خطا رود؛ اما فیلسوفان مشائی چنین نقشی برای کشف و شهود قائل نیستند.<ref>عبودیت، درآمدی به نظام حکمت صدرائی، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۶۹.</ref> در [[حکمت متعالیه]] نیز افزون بر روش عقلی صرف و فلسفی اشراقی، از روش عرفانی و کلامی نیز استفاده شده است.<ref>مطهری، کلیات علوم اسلامی، ۱۳۸۸ش، ص۱۲۶.</ref> به تعبیری، در حکمت متعالیه در کنار عقل، از اشراق و منابع وحیانی نیز استفاده میشود.<ref>جمعی از نویسندگان، درآمدی بر تاریخ فلسفه اسلامی، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۷۵؛ معلمی، حکمت مشاء، ۱۳۸۹ش، ص۳۳ و ۳۴.</ref> از نظر عبدالرسول عبودیت، [[ملاصدرا]] فیلسوفی اشراقی مشرب است؛ اما نظام فلسفی او با تکیه بر [[اصالت وجود]] متفاوت از نظام فلسفی اشراقی است.<ref>عبودیت، درآمدی به نظام حکمت صدرائی، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۶۹.</ref> | ||
از جمله مسائل فلسفی مورد اختلاف میان فلسفه مشاء و اشراق و حکمت متعالیه این موارد ذکر شده است: [[اصالت وجود]] و ماهیت، وحدت و کثرت وجود، مسأله جعل، مسأله ترکب و عدم ترکب جسم از هیولی و صورت، مُثُل و ارباب انواع، [[قاعده امکان اشرف]].<ref>مطهری، کلیات علوم اسلامی، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۶.</ref> برای نمونه فیلسوفان مشائی و پیروان حکمت متعالیه به اصالت وجودی و اشراقیون به اصالت ماهوی مشهورند<ref>عبودیت، درآمدی به نظام حکمت صدرائی، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۷۷.</ref> و ابن سینا مخالف مُثُل افلاطونی و [[شهابالدین سهروردی|شیخ اشراق]] و ملاصدرا موافق آن بودند.<ref>مطهری، کلیات علوم اسلامی، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۹.</ref> | از جمله مسائل فلسفی مورد اختلاف میان فلسفه مشاء و اشراق و حکمت متعالیه این موارد ذکر شده است: [[اصالت وجود]] و ماهیت، وحدت و کثرت وجود، مسأله جعل، مسأله ترکب و عدم ترکب جسم از هیولی و صورت، مُثُل و ارباب انواع، [[قاعده امکان اشرف]].<ref>مطهری، کلیات علوم اسلامی، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۶.</ref> برای نمونه فیلسوفان مشائی و پیروان حکمت متعالیه به اصالت وجودی و اشراقیون به اصالت ماهوی مشهورند<ref>عبودیت، درآمدی به نظام حکمت صدرائی، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۷۷.</ref> و ابن سینا مخالف مُثُل افلاطونی و [[شهابالدین سهروردی|شیخ اشراق]] و ملاصدرا موافق آن بودند.<ref>مطهری، کلیات علوم اسلامی، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۹.</ref> |