محمود شهبازی: تفاوت میان نسخه‌ها
جز
←شهادت
جز (←شهادت) |
|||
| خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
شهبازی در ۱۷ بهمن ۱۳۶۰ شمسی، به مسئولیت قائم مقامی تیپ ۲۷ محمدرسول الله (ص) برگزیده شد.<ref>{{یادکرد وب| نشانی=https://www.imna.ir/news/304026 | عنوان =محمود شهبازی ، کبوتر خونین بال حماسه آزادسازی خرمشهر | زبان=فارسی | ناشر = خبرگزاری ایمنا}}</ref> | شهبازی در ۱۷ بهمن ۱۳۶۰ شمسی، به مسئولیت قائم مقامی تیپ ۲۷ محمدرسول الله (ص) برگزیده شد.<ref>{{یادکرد وب| نشانی=https://www.imna.ir/news/304026 | عنوان =محمود شهبازی ، کبوتر خونین بال حماسه آزادسازی خرمشهر | زبان=فارسی | ناشر = خبرگزاری ایمنا}}</ref> | ||
==شهادت== | ==شهادت== | ||
محمود شهبازی در پشت دژ | محمود شهبازی در پشت دژ مارِد در جبهه شمال شرقی خرمشهر، مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و در دوم خرداد ۱۳۶۱ به شهادت رسید. پیکر وی در گلستان شهدای اصفهان، قطعه فرمانده كل قوا، ردیف ۳، شماره ۳ به خاك سپرده شد.<ref>{{یادکرد وب| نشانی=http://takhtefoulad.ir/%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C/Mashahir?ItemId=2345 | عنوان =سردار شهید محمود شهبازی دستجرده | زبان=فارسی | ناشر = مجموعه تاریخی، فرهنگی و مذهبی تخت فولاد اصفهان}}</ref> | ||
==دیدگاه ها در مورد شهید محمود شهبازی== | ==دیدگاه ها در مورد شهید محمود شهبازی== | ||
احمد متوسلیان درباره وی می گوید: برادرمان مهندس محمود شهبازی، دانشجوی سال چهارم دانشگاه علم و صنعت بود و رشته صنایع می‌خواند، در آن ایام ایشان مسئول سپاه همدان بود و فرماندهی جبهه قراویز در منطقه عملیاتی سر پل ذهاب را بر عهده داشت، می‌توانم به جرأت بگویم که ایشان از اول جنگ در تمام نبردهایی که علیه ارتش عراق در جبهه غرب انجام می‌گرفت؛ شرکت داشت، به جای اینکه توی سپاه استان بنشیند و پشت میزهای آنچنانی خودش را گم کند چنان که متاسفانه بعضی‌ها خودشان را گم کردند، همیشه در جبهه بود و در حال جنگ بود.<ref> بابایی، بهزاد؛ ص ۷۲</ref> | احمد متوسلیان درباره وی می گوید: برادرمان مهندس محمود شهبازی، دانشجوی سال چهارم دانشگاه علم و صنعت بود و رشته صنایع می‌خواند، در آن ایام ایشان مسئول سپاه همدان بود و فرماندهی جبهه قراویز در منطقه عملیاتی سر پل ذهاب را بر عهده داشت، می‌توانم به جرأت بگویم که ایشان از اول جنگ در تمام نبردهایی که علیه ارتش عراق در جبهه غرب انجام می‌گرفت؛ شرکت داشت، به جای اینکه توی سپاه استان بنشیند و پشت میزهای آنچنانی خودش را گم کند چنان که متاسفانه بعضی‌ها خودشان را گم کردند، همیشه در جبهه بود و در حال جنگ بود.<ref> بابایی، بهزاد؛ ص ۷۲</ref> | ||