پرش به محتوا

تبرک: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۴۸۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ ژانویهٔ ۲۰۱۴
imported>Hrezaei
imported>Hrezaei
خط ۱۳۹: خط ۱۳۹:
==نقد وبررسی نظر وهابیت==
==نقد وبررسی نظر وهابیت==
===بررسي نظر اول===
===بررسي نظر اول===
در مورد دلیل اول این نظر، چند نقطه ضعف و ایراد وجود دارد.
در مورد شرک دانستن تبرک، چند نقطه ضعف و ایراد وجود دارد.


زیرا از سویی احترام به انبياء و اولياء و آثار ایشان از مصاديق بزرگداشت و [[تعظيم شعائر الهي]] و مورد تأکید قرآن کریم است و دقت نظر در موارد تبرک جویی اصحاب نشان می دهد که علاوه بر برکت جویی، درصدد تعظیم آن انسان بزرگ را نیز داشته است.
'''اولا''': عبادت عملی است که به نیت پرستش خداوند انجام پذیرد، اما کسی که درصدد تبرک جویی به آثار بزرگان دین بر می آید هرگز این افراد را دارای مقام خدایی و الوهیت نمی داند و در تبرک جویی هرگز قصد عبادت را ندارد. بنابراین عمل او مصداق عبادت نیست  تا با توحید درالوهیت و عبودیت منافات داشته باشد یا [[غلو]] آمیز باشد. <ref>خمینی، ج1، ص147</ref>
 
شاهد این مطلب هم این است که چندین بار این عمل در محضر پیامبر انجام گرفت، <ref>الجدیع، ص 244</ref> اما ایشان هیچ گاه از آن منع نکرد و آنرا شرک آمیز نخواند، درحالیکه از برخی الفاظ شرک آلود و غلوآمیزمنع می نمودند. <ref>الفوزان، ص104</ref>
 
'''ثانیا''': احترام به انبياء و اولياء و آثار ایشان از مصاديق بزرگداشت و [[تعظيم شعائر الهي]] و مورد تأکید قرآن کریم است و دقت نظر در موارد تبرک جویی اصحاب نشان می دهد که علاوه بر برکت جویی، درصدد تعظیم آن انسان بزرگ را نیز داشته است.


مواردی مانند قرار دادن تربت بر روی چشم، یا قرار دادن موی حضرت توسط احمد بن حنبل بر روی چشم و نیز امتناع امام شافعی از اسب سواری بر روی خاک مدینه به این دلیل که محل قدم های حضرت بوده است <ref>ترتیب المدارک، ج1، ص93</ref> نشان دهنده همین مطلب است.
مواردی مانند قرار دادن تربت بر روی چشم، یا قرار دادن موی حضرت توسط احمد بن حنبل بر روی چشم و نیز امتناع امام شافعی از اسب سواری بر روی خاک مدینه به این دلیل که محل قدم های حضرت بوده است <ref>ترتیب المدارک، ج1، ص93</ref> نشان دهنده همین مطلب است.


از سوی دیگر، نه تنها دلیلی بر حرمت تعظيم قبور پيامبر و اولياي الهي وجود ندارد، دلایل و شواهدی بر جواز آن نیز وجود دارد. فتوای احمد بن حنبل <ref>العلل و معرفه الرجال، ج2، ص 492، شماره 3243</ref> که [[ابن تیمیه]] نیز از آن آگاه بوده است <ref>نک: فتح المقال، ص329</ref> و سیره بزرگان شیعه و اهل سنت مبنی بر جواز تعظیم و تبرک به [[قبر پیامبر|قبر]] و [[مسجد النبی|روضه نبوی]] و [[منبر پیامبر|منبر حضرت]] نیز همانطور که اشاره خواهد شد، نشان دهنده بطلان این نظر است.
'''ثالثا:''' نه تنها دلیلی بر حرمت تعظيم قبور پيامبر و اولياي الهي وجود ندارد، دلایل و شواهدی بر جواز آن نیز وجود دارد. فتوای احمد بن حنبل <ref>العلل و معرفه الرجال، ج2، ص 492، شماره 3243</ref> که [[ابن تیمیه]] نیز از آن آگاه بوده است <ref>نک: فتح المقال، ص329</ref> و سیره بزرگان شیعه و اهل سنت مبنی بر جواز تعظیم و تبرک به [[قبر پیامبر|قبر]] و [[مسجد النبی|روضه نبوی]] و [[منبر پیامبر|منبر حضرت]] نیز همانطور که اشاره خواهد شد، نشان دهنده بطلان این نظر است.


وصیت [[ابوبکر|خلیفه اول]] و [[عمر بن خطاب| خلیفه دوم]] مبنی بر خاک سپاری آنان در کنار قبر [[پیامبر(ص)]] <ref>ابن اثير، ج4، ص75</ref> تنها به جهت متبرک شدن به قبر ایشان بوده است و همین امر دلیل دیگری بر جواز تبرک به قبر رسول الله است.
وصیت [[ابوبکر|خلیفه اول]] و [[عمر بن خطاب| خلیفه دوم]] مبنی بر خاک سپاری آنان در کنار قبر [[پیامبر(ص)]] <ref>ابن اثير، ج4، ص75</ref> تنها به جهت متبرک شدن به قبر ایشان بوده است و همین امر دلیل دیگری بر جواز تبرک به قبر رسول الله است.
در مورد بدعت دانستن تبرک نیز چند ایراد وارد شده است.
'''اولا''': با وجود ادله و شواهد متعدد بر جواز این عمل، نمی توان به بدعت آمیز بودن آن حکم نمود.
'''ثانیا''': بر فرض این عمل یا نوع خاصی از آن، امری جدید باشد که سابقه ای در عصر پیامبر ندارد، اما هر نوع بدعتی ناپسند و حرام نیست، بلکه بدعت ناپسند و حرام، امر جدیدي است که در دين گذارده شود و دليلي بر مشروعیت آن نداریم و موافق با سنت نیست. <ref>زین الدین، ج2، ص127</ref> در حالیکه این عمل که ادله و شواهد متعدد بر سنت و سیره مسلمانان داریم را نمی توان بدعت ناپسند دانست. بلکه بر اساس نظر [[شافعی]] [[بدعت|بدعت پسندیده]] است. <ref>همان، ج2، ص131</ref>
ثالثا: در مواردی هم که نصی بر جواز در میان نیست، بر خلاف نظر وهابیون، می توان به اصل اباحه استناد و تمسک کرد و هیچ دلیل و قاعده ای نداریم که در این موارد اصل با جواز است. بر اساس [[اصاله الاباحه]] هر عملی که دلیل قطعی بر حرمتش نداریم، مجاز و مباح است. <ref>امین، ص182</ref>


===بررسی نظر دوم===
===بررسی نظر دوم===
کاربر ناشناس