پرش به محتوا

تبرک: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۳۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ ژانویهٔ ۲۰۱۴
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Hrezaei
imported>Hrezaei
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۷: خط ۷۷:
*[[شب قدر]]:«انا انزلناه فی لیلة مبارکة».<ref>دخان(44): 3</ref>
*[[شب قدر]]:«انا انزلناه فی لیلة مبارکة».<ref>دخان(44): 3</ref>


== مخالفان تبرک ==
==مشروعیت تبرک==
به رغم شواهد موجود در کتاب و سنّت، برخی مؤلفان، همچون [[ابن تیمیّه]] و پیروانش، تبرّک به مرقد و دیگر آثار پیامبر و اولیا را بدعت شمرده و هرگونه برکت جویی از غیر خدا را شرک دانسته اند. در دوره اخیر محمدبن عبدالوهاب و [[وهابیان]]، با استناد به چند حدیث بر این عقیده پافشاری کرده اند.<ref>برای آگاهی از روایات متعارض و نقد آنها رجوع کنید به سبحانی ، 1414، ص 214ـ 219؛ همو، 1417، ص 153ـ154</ref> عمده ترین مخالفت اینان در برکت جستن از قبر و منبر پیامبر است که بنابه نظر بسیاری از فقهای [[اهل سنت]] این اعمال جایز و [[بدعت]] بودن آن منتفی است، برای نمونه از عبداللّه فرزند امام احمدبن حنبل روایت شده که او از پدرش در باره برکت جستن از منبر و قبر پیامبر سؤال کرد و پدرش پاسخ داد که این کار رواست.<ref>طبسی، ص 44ـ47</ref>
بر اساس دیدگاه رایج مسلمانان، زیارت قبور بزرگان و تبرک به آثار منسوب به ایشان امری پسندیده بوده است. برکت و مغفرت الهی به واسطه برخی امور از جمله انبیا و اولیا نازل می گردد. <ref>مطهری، ص 277-279</ref>
 
در این فرایند، واسطه ها از جانب خداوند قرار داده شده اند و منشأ اصلی برکت خداوند است<ref>همان، ص284</ref>  و امور مقدسى كه مسلمانان از آن بركت مى‌طلبند، شأنى مستقل از خداوند ندارند، از اين رو تبرك جستن به آنها را با شرك ملازم نمى‌دانند. <ref>الموسوعه الفقهیه، ج10، ص70-74</ref>
 
بر خلاف این دیدگاه، به باور [[وهابیت|وهابيان]]، از آنجا که تبرک نوعي عبادت است و اصل در عبادات توقيفي بودن است، تبرک در تنها در مواردی مانند نام خدا، قرآن، پيامبر‌اكرم ص در زمان حيات آن حضرت و آثار مربوط به زمان حيات پيامبر را كه دليلى بر جواز آنها در قرآن يا سنت پيامبر و صحابه يافت مى‌شود، جايز مى‌دانند؛<ref>الجدیع، ص‌329، 343، 401</ref> و در موارد دیگر که دلیل اختصاصی بر جواز آن در قرآن و [[سنت]] نداریم و سابقه ای میان [[اصحاب]] پیامبر و سلف صالح نداریم، غیر مشروع، [[بدعت]] است و هر بدعتی نیز حرام است. <ref>ابن تیمیه، البدعه، ج2، ص193</ref>
 
از این روی، استلام دو رکن اطراف حجرالاسود، ديوارهاي کعبه و [[مقام ابراهيم]] و صخره [[بيت المقدس]] و قبر انبيا و صالحان [[بدعت]] و نادرست است. <ref>ابن تیمیه، زیاره القبور ،ج1 ، ص31</ref>
 
==نقد وبررسی نظر وهابیت==
نظر ابن تیمیه و وهابیون از چند جهت نادرست است.
جواب اول:
عبادت عملی است که به نیت پرستش خداوند انجام پذیرد، اما کسی که درصدد تبرک جویی به آثار بزرگان دین بر می آید هرگز این افراد را دارای مقام الوهیت نمی¬داند و در تبرک جویی هرگز قصد عبادت را ندارد. بنابراین عمل او مصداق عبادت نیست  تا با توحید درالوهیت و عبودیت منافات داشته باشد یا غلو آمیز باشد. شاهد این مطلب هم عدم منع حضرت از مواردی است که در محضر ایشان توسط صحابه انجام می¬گرفته همانطور که از برخی الفاظ شرک آلود و غلوآمیزمنع می¬نمودند. 
دوم، با وجود ادله و شواهد متعدد بر جواز این عمل، نمی¬توان به بدعت آمیز بودن آن حکم نمود. بعلاوه هر نوع بدعتی ناپسند و حرام نیست، بلکه بدعت ناپسند و حرام، امر جدیدي است که در دين گذارده شود و دليلي بر مشروعیت آن نداریم و موافق با سنت نیست  و این عمل که ادله و شواهد متعدد بر سنت و سیره مسلمانان داریم، نمی¬توان بدعت ناپسند دانست بلکه بر اساس نظر شافعی بدعت پسندیده است.  در مواردی هم که نصی بر جواز در میان نیست، بر خلاف نظر وهابیون، اصل عملی مورد استناد، اصل اباحه است که بر اساس آن هر عملی که دلیل متقنی بر عدم جواز و حرمتش در دست نیست، مجاز و مباح است.
  از نظر فقهای شیعی، طلب برکت از چيزهايى كه از نظر شرع، از قداست، عظمت و طهارت برخوردارند جايز، بلكه راجح و مستحب است..  از دیدگاه ایشان تبرک جستن به نام ائمه: با نوشتن بر کفن و جریدتین(دو تکه چوب تازه)،  و نیز به واسطه نامگذاری فرزندان به نام ایشان،  تبرک به مشاهد مشرفه  و تربت قبور معصومین: و قرار دادن تربت در قبر به قصد تبرک،  تبرک به قرآن با نوشتن آن بر کفن  و مس کلمات و حروف آن  مستحب است.
    علما و فقهای اهل سنت، بین جواز، استحباب و کراهت تبرک به قبر حضرت رسول9 اختلاف نظر دارند.  حکم به کراهت نیز به نظر می¬رسد به علت ترس از منافات آن عمل با ادب در حق حضرت باشد.  احمد بن حنبل،تبرک به منبر و قبر حضرت رسول9 و بوسیدن آنرا مجاز می¬داند.  شهاب الدین خفاجی حنفی نیز قائل به کراهت مس و بوسیدن و چسباندن سینه به قبر حضرت9 است.  برخی از فقهای شافعی همانند رملی شافعی لمس قبر نبی، ولی یا عالم و نیز سردرهای ورودی قبر اولیا و بوسیدن آنرا به قصد تبرک مجاز می¬داند  و محب الدین طبری شافعی نیز مس قبر و بوسیدن آنرا جایز و موافق با سیره علما و صالحان دانسته¬اند.    زرقانی مالکی نیز معتقد است بوسیدن قبر شریف رسول اکرم9 به قصد تبرک ایرادی ندارد.  حکم به جواز تبرک، مستند به قرآن، سنت رسول الله¬9 و سیره مستمره مشترعه می¬باشد. در مواردی که جواز و صحت برکت جویی مشکوک است نیز اصل اباحه به عنوان مستند حکم به اباحه و جواز می¬باشد.  


== نقد دلایل مخالفان ==
از نظر کلامی، کسانی که برکت جستن را منافی با [[توحید]] و آن را مصداق شرک دانسته اند، این نکته را درنظر نگرفته اند که به اعتقاد کسی که از چیزی برکت می جوید، فاعل فعلِ برکت، خداوند است. به تعبیر دیگر، چنین نیست که فعل خداوند در همه امور عالم، بی واسطه باشد؛ خداوند عالَم را بر اساس نظامی ایجاد کرده و تحقق بسیاری از امور را به علل و اسباب موکول کرده است. کسی که برکت می جوید، در حقیقت به عوامل و اسبابی که خداوند برای تحقق امور قرار داده، متوسل می شود و بنابراین، کنه آن توسل به خدا و باور به توحید است. نهایت اینکه، در فضای ایمانی، اسباب و عوامل به مجموعة عوامل شناخته شده مادّی منحصر نیست و خداوند از بسیاری راههای ناشناخته فیض می رساند. گزارش قرآن از داستان مریم متضمن نمونه هایی از فیض الاهی، به طریق غیرمعهود، است؛ مریم در محراب به عبادت اشتغال داشت و هر روز که زکریا برای سرکشی به او می رفت با غذایی آماده روبرو می شد و چون از مریم در این باره می پرسید، پاسخ می شنید که این روزی از جانب خداست و خدا به هر که بخواهد بی حساب روزی می دهد،<ref>آل عمران: 37</ref> برهمین قیاس است حوادثی که به ولادت عیسی علیه السلام انجامید.<ref>مریم: 15ـ26</ref>


تأثیر اشیای مادّی و عوامل طبیعی نیز، در تحلیل کلامی و فلسفی، مستند به اراده خداست. در واقع، کسی که از آثار و اشیای پیامبر و اولیای دین برکت می جوید، دایره عوامل مؤثر در این عالم را از محدوده جهان شناخته شده مادّی فراتر می داند.<ref>برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به بلاغی، ص 375ـ457؛ طباطبائی، ج 10، ص 295ـ 296</ref> بر همین اساس، تأثیرگذاری در عالم از راه «برکت» با قانون علیت نیز سازگار است و برخلاف نظر کسانی که برکت جستن را توسل به اموری می دانند که در نظام علّی و معلولی جا ندارد، اعتقاد به تبرّک، اعتقاد به این واقعیت است که در نظام علّت و معلول، مجموعه ای از علل ناشناخته وجود دارد.


برکت جویی در روابط محبت آمیز نیز قابل مطرح شدن و بررسی است. گاه در روابط انسانی نیز اقبال و توجه از سر محبت و ارادت به شخصی خاص و اشیا و امور وابسته به او بر کیفیت یا کمیّت امور اثر می گذارد.<ref>برای گزارش برکت جستن احمدبن حنبل از آب پیراهن امام شافعی رجوع کنید به مقری ، ص 329؛ قس ابن کثیر، ج 10، ص 346</ref> حال، با توجه به تصریح و تأکید بر محبت داشتن به پیامبر اکرم و [[اهل بیت]] و اولیا در سنّت اسلامی ، مسلماً این محبت بدون آثار و مظاهر در زندگانی مسلمانان نیست و بسیاری از کارهایی که مؤمنان با عنوان برکت جستن از اولیای دین انجام می دهند ــ و گاه با فرهنگهای بومی و تلقی بسیط و عوامانه آمیخته است ــ تنها نشانة محبت و پیوند قلبی با آنان است. در این میان ممکن است برخی از این کارها مستند دینی نداشته باشد، که طبعاً از این حیث مورد تأیید عالمان دینی نیست. با اینهمه، توصیة آنان به کنار گذاشتن اینگونه امور، از منظر پالایش و محفوظ نگاه داشتن دین از افزوده ها و تحریفها بررسی می شود، نه از منظر مبارزه با شرک و بدعت.<ref>برای تفصیل رجوع کنید به سبحانی ، 1416، ص 121ـ 128</ref>
== آثار نوشته شده در باره تبرک ==
== آثار نوشته شده در باره تبرک ==
از آثار نوشته شده درباره تبرک می توان به موارد زیر اشاره کرد:
از آثار نوشته شده درباره تبرک می توان به موارد زیر اشاره کرد:
کاربر ناشناس