confirmed، templateeditor
۱۱٬۴۵۴
ویرایش
جز (ویکی سازی) |
|||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
'''حدیث سِلسِلَةُالذَّهَب''' [[حدیث قدسی]] منقول از [[امام رضا(ع)]] در باب [[توحید]] و شروط آن است. امام رضا(ع) این [[حدیث]] را هنگام عبور از [[نیشابور]] به طرف [[مرو]] بیان کرد. راویان این حدیث همگی [[امامان]] معصوماند تا به [[پیامبر(ص)]] و سرانجام به [[خداوند]] میرسد. به همین دلیل این حدیث را «سلسلةالذهب» به معنای «زنجیرۀ زرّین» توصیف کردهاند. طبق برخی گزارشها، همزمان با نقل حدیث، بیش از بیست هزار نفر آن را مکتوب کردند. | '''حدیث سِلسِلَةُالذَّهَب''' [[حدیث قدسی]] منقول از [[امام رضا(ع)]] در باب [[توحید]] و شروط آن است. امام رضا(ع) این [[حدیث]] را هنگام عبور از [[نیشابور]] به طرف [[مرو]] بیان کرد. راویان این حدیث همگی [[امامان]] معصوماند تا به [[پیامبر(ص)]] و سرانجام به [[خداوند]] میرسد. به همین دلیل این حدیث را «سلسلةالذهب» به معنای «زنجیرۀ زرّین» توصیف کردهاند. طبق برخی گزارشها، همزمان با نقل حدیث، بیش از بیست هزار نفر آن را مکتوب کردند. | ||
بر اساس این حدیث، اعتقاد به توحید باعث نجات از آتش [[جهنم]] است، ولی امام رضا(ع) خود را شرط این نجات معرفی کرده است. به گفته عالمان | بر اساس این حدیث، اعتقاد به توحید باعث نجات از آتش [[جهنم]] است، ولی امام رضا(ع) خود را شرط این نجات معرفی کرده است. به گفته عالمان [[شیعه]]، منظور امام رضا(ع) اعتقاد به [[امامت]] است. | ||
==متن حدیث== | ==متن حدیث== | ||
{{جعبه نقل قول| نقلقول = '''اللَّه جَلَّ جَلَالُهُ یقُولُ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا'''{{سخ}}...خداوند جل جلاله میفرماید: | {{جعبه نقل قول| نقلقول = '''اللَّه جَلَّ جَلَالُهُ یقُولُ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا'''{{سخ}}...[[خداوند]] جل جلاله میفرماید: «[[لا اله الا الله|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ]]» دژ من است، پس هرکس که در دژ من درآید از عذابم در امان است. چون مرکب به راه افتاد [امام رضا](ع) گفت: [البته] با شرایطش و من جزو شرایط آنم.|تاریخ بایگانی| منبع = <small> [[شیخ صدوق]]، [[التوحید (کتاب)|التوحید]]، ۱۳۸۹ق، ص۲۵.</small>| تراز = چپ| عرض = ۴۳۰px| اندازه خط = ۱۷px| رنگ پسزمینه = #C9FFE5| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
این روایت را عالمانی همچون [[شیخ صدوق]](وفات ۳۸۱ق) در کتابهای «[[التوحید (کتاب)|توحید]]»<ref>صدوق، التوحید، ۱۳۸۹ق، ص۲۵.</ref>، «الامالی»<ref>صدوق، امالی، ۱۳۷۶ش، ص۲۳۵.</ref>، «[[معانی الاخبار (کتاب)|معانی الأخبار]]»<ref>صدوق، معانی الاخبار،۱۴۰۳ق، ص۳۷۱.</ref> و «[[عیون اخبار الرضا (کتاب)|عیون اخبار الرضا(ع)]]»،<ref>صدوق، عیون أخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref> نیشابوری (وفات ۵۰۸ق) در «[[روضة الواعظین و بصیرة المتعظین (کتاب)|روضة الواعظین و بصیرة المتعظین]]»<ref> فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ۱۳۷۵ش، ج۱،ص۴۲.</ref> و [[طبری آملی]](وفات ۵۳۳ق) در کتاب [[بشارة المصطفی لشیعة المرتضی]]<ref>طبری آملی، بشارة المصطفی، ۱۳۸۳ق، ص۲۶۹.</ref> با سند و الفاظ مختلف و مضمون واحد نقل کردهاند. البته [[شیخ طوسی]](وفات ۴۶۰ق) در کتاب [[الامالی (شیخ طوسی)|امالی]] مضمون این روایت را در دو روایت مختلف بدون جزء پایانی آن«بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا» نقل کرده است.<ref>طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۲۷۹ و ۵۸۹.</ref> برخی با توجه به اینکه این روایت از [[قرن سوم هجری قمری]] به بعد توسط افراد زیادی نقل شده است و احتمال توافق یا همدستی بر دروغ آن منتفی است، آن را [[حدیث متواتر|روایت متواتر]] دانستهاند.<ref>حبیبیتبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۴.</ref> | این روایت را عالمانی همچون [[شیخ صدوق]](وفات ۳۸۱ق) در کتابهای «[[التوحید (کتاب)|توحید]]»<ref>صدوق، التوحید، ۱۳۸۹ق، ص۲۵.</ref>، «الامالی»<ref>صدوق، امالی، ۱۳۷۶ش، ص۲۳۵.</ref>، «[[معانی الاخبار (کتاب)|معانی الأخبار]]»<ref>صدوق، معانی الاخبار،۱۴۰۳ق، ص۳۷۱.</ref> و «[[عیون اخبار الرضا (کتاب)|عیون اخبار الرضا(ع)]]»،<ref>صدوق، عیون أخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref> نیشابوری (وفات ۵۰۸ق) در «[[روضة الواعظین و بصیرة المتعظین (کتاب)|روضة الواعظین و بصیرة المتعظین]]»<ref> فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ۱۳۷۵ش، ج۱،ص۴۲.</ref> و [[طبری آملی]](وفات ۵۳۳ق) در کتاب [[بشارة المصطفی لشیعة المرتضی]]<ref>طبری آملی، بشارة المصطفی، ۱۳۸۳ق، ص۲۶۹.</ref> با سند و الفاظ مختلف و مضمون واحد نقل کردهاند. البته [[شیخ طوسی]](وفات ۴۶۰ق) در کتاب [[الامالی (شیخ طوسی)|امالی]] مضمون این روایت را در دو روایت مختلف بدون جزء پایانی آن«بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا» نقل کرده است.<ref>طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۲۷۹ و ۵۸۹.</ref> برخی با توجه به اینکه این روایت از [[قرن سوم هجری قمری]] به بعد توسط افراد زیادی نقل شده است و احتمال توافق یا همدستی بر دروغ آن منتفی است، آن را [[حدیث متواتر|روایت متواتر]] دانستهاند.<ref>حبیبیتبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۴.</ref> | ||
بنابر نقل [[شیخ صدوق]] در کتاب ''[[توحید صدوق|التوحید]]'' از [[اسحاق بن راهویه]]، وقتی [[امام رضا(ع)]] در سفر به [[خراسان]] به [[نیشابور]] رسید، پس از آنکه اراده کرد به سوی [[مأمون]] کوچ کند، [[حدیث|مُحدِّثان]] جمع شدند، و عرض کردند:ای پسر [[محمد(ص)|پیغمبر(ص)]] از شهر ما تشریف میبرید و برای استفاده ما | بنابر نقل [[شیخ صدوق]] در کتاب ''[[توحید صدوق|التوحید]]'' از [[اسحاق بن راهویه]]، وقتی [[امام رضا(ع)]] در سفر به [[خراسان]] به [[نیشابور]] رسید، پس از آنکه اراده کرد به سوی [[مأمون]] کوچ کند، [[حدیث|مُحدِّثان]] جمع شدند، و عرض کردند:ای پسر [[محمد(ص)|پیغمبر(ص)]] از شهر ما تشریف میبرید و برای استفاده ما [[حدیث]]ی بیان نمیفرمایید؟ پس از این تقاضا، حضرت سرش را از کجاوه بیرون آورد و فرمود: | ||
«شنیدم از پدرم [[موسی بن جعفر(ع)]] که فرمود شنیدم از پدرم [[جعفر بن محمد(ع)]] که فرمود شنیدم از پدرم [[امام محمد باقر علیهالسلام|محمد بن علی(ع)]] که فرمود شنیدم از پدرم [[علی بن الحسین(ع)]] که فرمود شنیدم از پدرم [[امام حسین|حسین بن علی(ع)]] فرمود شنیدم از پدرم [[علی بن ابیطالب(ع)]] که فرمود شنیدم از [[رسول خدا(ص)]] که فرمود شنیدم از [[جبرئیل]] که گفت شنیدم از [[خدا|پروردگار]] عزّوجلّ فرمود: <font color=green>«کلمه «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» دژ و حصار من است. پس هر کس داخل دژ و حصار من شود، از عذاب من ایمن خواهد بود.»</font> پس هنگامی که مَرکب حضرت حرکت کرد با صدای بلند فرمود: «با شروط آن و من خود یکی از آن شروط میباشم».<ref>صدوق، التوحید، ۱۳۸۹ق، ص۲۵.</ref> | «شنیدم از پدرم [[موسی بن جعفر(ع)]] که فرمود شنیدم از پدرم [[جعفر بن محمد(ع)]] که فرمود شنیدم از پدرم [[امام محمد باقر علیهالسلام|محمد بن علی(ع)]] که فرمود شنیدم از پدرم [[علی بن الحسین(ع)]] که فرمود شنیدم از پدرم [[امام حسین|حسین بن علی(ع)]] فرمود شنیدم از پدرم [[علی بن ابیطالب(ع)]] که فرمود شنیدم از [[رسول خدا(ص)]] که فرمود شنیدم از [[جبرئیل]] که گفت شنیدم از [[خدا|پروردگار]] عزّوجلّ فرمود: <font color=green>«کلمه «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» دژ و حصار من است. پس هر کس داخل دژ و حصار من شود، از عذاب من ایمن خواهد بود.»</font> پس هنگامی که مَرکب حضرت حرکت کرد با صدای بلند فرمود: «با شروط آن و من خود یکی از آن شروط میباشم».<ref>صدوق، التوحید، ۱۳۸۹ق، ص۲۵.</ref> | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
==شرح == | ==شرح == | ||
[[شیخ صدوق]] پس از نقل کلام [[امام رضا(ع)]] در [[التوحید (کتاب)|کتاب توحید]] میگوید: معنای سخن حضرت این است که از شروط | [[شیخ صدوق]] پس از نقل کلام [[امام رضا(ع)]] در [[التوحید (کتاب)|کتاب توحید]] میگوید: معنای سخن حضرت این است که از شروط «[[لا اله الا الله|لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ]]» اقرار به [[امامت]] من است و اینکه من از جانب [[خداوند]] امامی هستم که فرمانبریام [[واجب]] است.<ref>صدوق، التوحید، ۱۳۸۹ق، ص۲۵.</ref>{{یادداشت|من شروطها الاقرار للرضا عليهالسلام بأنه إمام من قبل الله عزوجل على العباد ، مفترض الطاعة عليهم. }} | ||
با توجه به اینکه این [[حدیث]] به مسأله [[توحید]] و [[ولایت]] اشاره کرده است برخی معتقدند که هدف اصلی این روایت بیان همین پیوند است؛ چرا که مردم [[نیشابور]]، از [[اهلسنت]] بودند و نگاه آنان به ولایت معصومان، ولایت به معنای فرمانبری (یعنی امامت) نبود. بر این اساس امام رضا(ع) با اشاره به اینکه توحید پناهگاهی قابل اعتماد و اصل دین است، اما مسیر رسیدن به آن، گرفتن حقائق از امام و پیروی از او است.<ref> حبیبیتبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۵۲-۵۳.</ref> به رابطه میاتن توحید و ولایت امامان معصوم در دیگر روایات نیز اشاراتی شده است مانند [[زیارت جامعه کبیره]] و [[محمدباقر مجلسی|علامه مجلسی]] نیز در شرح این فراز از زیارت جامعه کبیره (مَنْ اَرادَ اللهَ بَدَأَ بِكُمْ وَمَنْ وَحَّدَهُ قَبِلَ عَنْكُمْ) احتمالاتی را ذکرکرده مانند این که رسیدن به معارف الهی و مقام رضای او جز با پیروی از امامان معصوم (ع) ممکن نیست، توحید الهی فقط با پذیزش سخن معصومان دست یافتنی است، بدون دریافت علوم از امامان راهی برای رسیدن به توحید وعبادت حقیقی نیست، توحید ودیگر معارف فقط با گفتار امامان و ادله آنان دست یافتنی است، رسیدن به نهایت مراتب توحید تنها در پرتو پیروی از آنان ممکن است، رد کننده سخنان امامان مشرک ست و این که خداشناس حقیقی بی شک پذیرنده تمام سخنان امامان است. <ref>علامه مجلسی، شرح زیارت جامعه کبیره، ج۱، ص۱۴۷.</ref> | با توجه به اینکه این [[حدیث]] به مسأله [[توحید]] و [[ولایت]] اشاره کرده است برخی معتقدند که هدف اصلی این روایت بیان همین پیوند است؛ چرا که مردم [[نیشابور]]، از [[اهلسنت]] بودند و نگاه آنان به ولایت معصومان، ولایت به معنای فرمانبری (یعنی امامت) نبود. بر این اساس امام رضا(ع) با اشاره به اینکه توحید پناهگاهی قابل اعتماد و اصل دین است، اما مسیر رسیدن به آن، گرفتن حقائق از امام و پیروی از او است.<ref> حبیبیتبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۵۲-۵۳.</ref> به رابطه میاتن توحید و ولایت امامان معصوم در دیگر روایات نیز اشاراتی شده است مانند [[زیارت جامعه کبیره]] و [[محمدباقر مجلسی|علامه مجلسی]] نیز در شرح این فراز از زیارت جامعه کبیره (مَنْ اَرادَ اللهَ بَدَأَ بِكُمْ وَمَنْ وَحَّدَهُ قَبِلَ عَنْكُمْ) احتمالاتی را ذکرکرده مانند این که رسیدن به معارف الهی و مقام رضای او جز با پیروی از امامان معصوم (ع) ممکن نیست، توحید الهی فقط با پذیزش سخن معصومان دست یافتنی است، بدون دریافت علوم از امامان راهی برای رسیدن به توحید وعبادت حقیقی نیست، توحید ودیگر معارف فقط با گفتار امامان و ادله آنان دست یافتنی است، رسیدن به نهایت مراتب توحید تنها در پرتو پیروی از آنان ممکن است، رد کننده سخنان امامان مشرک ست و این که خداشناس حقیقی بی شک پذیرنده تمام سخنان امامان است. <ref>علامه مجلسی، شرح زیارت جامعه کبیره، ج۱، ص۱۴۷.</ref> |