Automoderated users، confirmed، مدیران
۱۳۶
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ازدواج اُمّکُلْثوم دختر امام علی(ع) با عُمَر بْن خَطّاب''' از جمله ماجراهای نقلشده در منابع تاریخی است که بین [[شیعه|شیعیان]] و [[اهل سنت]] درباره انگیزه، چگونگی و حتی در اصل وقوع آن اختلاف شده است. برخی از اهل سنت، این ازدواج را شاهدی بر عدم اختلاف بین [[امام علی (ع)]] و [[عمر بن خطاب]] دانستهاند. منابع اهل سنت بر وقوع این [[ازدواج]] تأکید کردهاند. برخی منابع شیعی نیز این ماجرا را ذکر کردهاند، اما عدهای دیگر از [[:رده: | '''ازدواج اُمّکُلْثوم دختر امام علی(ع) با عُمَر بْن خَطّاب''' از جمله ماجراهای نقلشده در منابع تاریخی است که بین [[شیعه|شیعیان]] و [[اهل سنت]] درباره انگیزه، چگونگی و حتی در اصل وقوع آن اختلاف شده است. برخی از اهل سنت، این ازدواج را شاهدی بر عدم اختلاف بین [[امام علی (ع)]] و [[عمر بن خطاب]] دانستهاند. منابع اهل سنت بر وقوع این [[ازدواج]] تأکید کردهاند. برخی منابع شیعی نیز این ماجرا را ذکر کردهاند، اما عدهای دیگر از [[:رده:عالمان شیعه|عالمان شیعه]] آن را نپذیرفته و نقلهای موجود را بیاعتبار دانستهاند. در برخی [[روایات]] نیز این [[ازدواج]] را ازدواجی از سر اجبار معرفی کردهاند. کتابهای بسیاری در ردّ وقوع این ازدواج نگاشته شده است. | ||
==علت اهمیت== | ==علت اهمیت== | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
اکثر [[اهل سنت]]، بر صورت گرفتن این ازدواج تأکید کردهاند؛ تا آنجا که مقدار [[مهریه]] و فرزندان حاصل این وصلت را نام بردهاند.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۹، ص۴۸۶. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۴۶۴؛ صنعانی، المصنف، ج۶، ص۱۶۳.</ref> | اکثر [[اهل سنت]]، بر صورت گرفتن این ازدواج تأکید کردهاند؛ تا آنجا که مقدار [[مهریه]] و فرزندان حاصل این وصلت را نام بردهاند.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۹، ص۴۸۶. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۴۶۴؛ صنعانی، المصنف، ج۶، ص۱۶۳.</ref> | ||
[[محمد بن جریر طبری|طبری]] ماجرا را این گونه شرح میدهد: ابتدا عُمَر، ام کلثوم دختر [[ابوبکر]] را از [[عایشه]] خواستگاری کرد و عایشه با خواهرش موضوع را در میان گذاشت. اما ام کلثوم به علت زندگی خشن عُمَر و سختگیریاش به زنان، آن را نپذیرفت. [[عمرو بن عاص]] موضوع را به عُمَر رسانید و ام کلثوم، دختر [[علی]](ع) را معرفی کرد تا نسبتی بین او و [[رسول خدا]](ص) برقرار گردد.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۴۰۳ق، ج۴، ص۲۷۰.</ref> | [[محمد بن جریر بن یزید طبری|طبری]] ماجرا را این گونه شرح میدهد: ابتدا عُمَر، ام کلثوم دختر [[ابوبکر]] را از [[عایشه]] خواستگاری کرد و عایشه با خواهرش موضوع را در میان گذاشت. اما ام کلثوم به علت زندگی خشن عُمَر و سختگیریاش به زنان، آن را نپذیرفت. [[عمرو بن عاص]] موضوع را به عُمَر رسانید و ام کلثوم، دختر [[علی]](ع) را معرفی کرد تا نسبتی بین او و [[رسول خدا]](ص) برقرار گردد.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۴۰۳ق، ج۴، ص۲۷۰.</ref> | ||
برخی منابع اهل سنت نیز خواستگاری را بدون واسطه نقل کرده و نوشتهاند: عُمَر، ام کلثوم را از علی(ع) خواستگاری کرد و امام(ع) در جواب فرمود: او کوچک است. عُمَر گفت: او کوچک نیست و تو میخواهی او را به من ندهی. پس او را نزد من بفرست تا او را ببینم. امام(ع) او را نزد عُمر فرستاد. عمر که او را دید به ام کلثوم گفت: به پدرت بگو چنان که تو میگویی نیست. سپس علی(ع) با وصلت آنان موافقت کرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۴۶۳.</ref> | برخی منابع اهل سنت نیز خواستگاری را بدون واسطه نقل کرده و نوشتهاند: عُمَر، ام کلثوم را از علی(ع) خواستگاری کرد و امام(ع) در جواب فرمود: او کوچک است. عُمَر گفت: او کوچک نیست و تو میخواهی او را به من ندهی. پس او را نزد من بفرست تا او را ببینم. امام(ع) او را نزد عُمر فرستاد. عمر که او را دید به ام کلثوم گفت: به پدرت بگو چنان که تو میگویی نیست. سپس علی(ع) با وصلت آنان موافقت کرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۴۶۳.</ref> |