غزوه بدر: تفاوت میان نسخهها
جز
←برخی از حوادث شب قبل از جنگ
جز (←برخی از حوادث شب قبل از جنگ: اصلاح نشانی وب) |
|||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
و نیز از علی علیه السّلام روایت است که میگفت: ”روز بدر چون مقداری جنگ کردم، شتابان برگشتم تا ببینم پیامبر صلّی الله علیه و سلّم در چه حال است و چه میکند، دیدم آن حضرت در [[سجده]] است و میگوید: «یا حیُّ یا قیّومُ!» و چیز دیگری بر آن نمیافزود، به صحنه برگشتم و دوباره بازگشتم دیدم همچنان در سجده است و همان ذکر را میگوید، باز هم به صحنه برگشتم دفعۀ بعد هم که آمدم همچنان در سجده بود و همان ذکر را تکرار میفرمود؛ و آنقدر ادامه داد تا فتح نصیب گردید!“»<ref>https://maktabevahy.org/Document/Speech/Details/93/قضایای-جنگ-بدر?page=4 | و نیز از علی علیه السّلام روایت است که میگفت: ”روز بدر چون مقداری جنگ کردم، شتابان برگشتم تا ببینم پیامبر صلّی الله علیه و سلّم در چه حال است و چه میکند، دیدم آن حضرت در [[سجده]] است و میگوید: «یا حیُّ یا قیّومُ!» و چیز دیگری بر آن نمیافزود، به صحنه برگشتم و دوباره بازگشتم دیدم همچنان در سجده است و همان ذکر را میگوید، باز هم به صحنه برگشتم دفعۀ بعد هم که آمدم همچنان در سجده بود و همان ذکر را تکرار میفرمود؛ و آنقدر ادامه داد تا فتح نصیب گردید!“»<ref>https://maktabevahy.org/Document/Speech/Details/93/قضایای-جنگ-بدر?page=4 | ||
</ref> | </ref> | ||
[[احمد بن حنبل]] نقل کرده که: پیامبر(ص) در شب بدر فرمود: مَن یَستقی لنا من الماء؟! «چه کسى به ما آب مى نوشاند؟» مردم از روى ترس قبول نکردند. پس على(ع) برخاست و دلوى بر دوش خود انداخت و بر سر چاهى که عمیق و تاریک بود آمد و داخل آن شد. پس [[خدا|خداوند]] بر [[جبرئیل]] و [[میکائیل]] و [[اسرافیل]] [[وحی|وحى]] فرستاد که براى یارى رساندن به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله| محمد(ص)]] و برادرش و لشکرش آماده شوید. پس از آسمان فرود آمدند و سر و صدایى داشتند که هر کس آن را مى شنید به وحشت مى افتاد. چون به محاذى چاه رسیدند به جهت اکرام و بزرگداشت على(ع) همگى به او سلام کردند.<ref>https://www.makarem.ir/main.aspx?lid=0&typeinfo=43&catid=29280&pageindex=0&mid=324150</ref> | [[احمد بن حنبل]] نقل کرده که: پیامبر(ص) در شب بدر فرمود: مَن یَستقی لنا من الماء؟! «چه کسى به ما آب مى نوشاند؟» مردم از روى ترس قبول نکردند. پس على(ع) برخاست و دلوى بر دوش خود انداخت و بر سر چاهى که عمیق و تاریک بود آمد و داخل آن شد. پس [[خدا|خداوند]] بر [[جبرئیل]] و [[میکائیل]] و [[اسرافیل]] [[وحی|وحى]] فرستاد که براى یارى رساندن به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله| محمد(ص)]] و برادرش و لشکرش آماده شوید. پس از آسمان فرود آمدند و سر و صدایى داشتند که هر کس آن را مى شنید به وحشت مى افتاد. چون به محاذى چاه رسیدند به جهت اکرام و بزرگداشت على(ع) همگى به او سلام کردند.<ref>https://www.makarem.ir/main.aspx?lid=0&typeinfo=43&catid=29280&pageindex=0&mid=324150</ref> | ||