پرش به محتوا

غزوه حنین: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۶۳۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۹ مهٔ ۲۰۱۴
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Aghaie
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Hanife
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات جنگ
| جنگ      = غزوه حنین
| قسمتی‌از  =
| تصویر    = [[پرونده:مسجد جعرانه.jpg|بندانگشتی|300px|مسجد جعرانه در محل تقسیم غنائم غزوه حنین ساخته شده است.]]
| زیرنویس  =
| زمان    = سال هشتم هجرى (۶۳۰م)
| مکان    = منطقه [[حنین]]
| مختصات  = شمال‌شرقی [[مکه]]
| علت      = اشراف قبیله هوازن و قبیله ثقیف، از ترس آنکه پیامبر(ص) پس از فتح [[مکه]]، به جنگ با آنان اقدام کند، تصمیم گرفتند پیش دستی کرده و جنگ را زودتر آغاز کنند.
| قلمرو    =
| نتیجه    =  پیروزی مسلمانان و فرار مشرکان
| جنگنده۱  = مسلمانان با سپاهی متشکل از ده هزار تن از یاران پیامبر که در فتح مکه با وی بودند و دو هزار نفر از تازه مسلمانان [[مکه]]
| جنگنده۲  = دو قبیله مشرک هوازِن و ثقیف
| فرمانده۱ = [[حضرت محمد(ص)]]
| فرمانده۲ = مالك بن عوف
| قوای۱    =
| قوای۲    =
| خسارات۱  =
| خسارات۲  = هفتاد تن از بنی‌مالک از طایفه‌های ثقیف کشته شدند.
| خسارات۳  = در این غزوه، مسلمانان شش هزار زن و کودک از مشرکان را اسیر و ۰۰۰، ۲۴ شتر، بیش از چهل هزار گوسفند و چهار هزار اوقْیه نقره غنیمت گرفتند.
| یادداشت  =
}}
'''غزوه حُنَين'''، از جنگ‌هاى [[پيامبر اكرم |پيامبر اكرم (ص)]] در سال هشتم هجرى (۶۳۰م) است. آن را يَوم حنين،<ref>سوره توبه، آیه 25؛  ابن حزم، جوامع‌السيرة، و خمس رسائل اخرى، ص241.</ref> وقعه حنین،<ref>يعقوبى، تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 62.</ref> غزاة حنين،<ref>احمدبن يحيى بلاذرى، انساب الاشراف، ج 1، ص 438.</ref> غزوة هوازِن<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج 2، ص 149؛ مسعودى، التنبيه و الاشراف، ص 269.</ref> و وقعة هوازن<ref>ابن حزم، جوامع‌السيرة، و خمس رسائل اخرى، ص241.</ref> نيز ناميده‌اند. این جنگ در منطقه [[حنین]] در شمال‌شرقی [[مکه]] و بین مسلمانان و دو قبیله مشرک هوازِن و ثقیف که از منطقه [[طائف]] بودند، رخ داد. در این جنگ مسلمانان پس از سختی و دشواری های فراوان به پیروزی رسیدند.
'''غزوه حُنَين'''، از جنگ‌هاى [[پيامبر اكرم |پيامبر اكرم (ص)]] در سال هشتم هجرى (۶۳۰م) است. آن را يَوم حنين،<ref>سوره توبه، آیه 25؛  ابن حزم، جوامع‌السيرة، و خمس رسائل اخرى، ص241.</ref> وقعه حنین،<ref>يعقوبى، تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 62.</ref> غزاة حنين،<ref>احمدبن يحيى بلاذرى، انساب الاشراف، ج 1، ص 438.</ref> غزوة هوازِن<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج 2، ص 149؛ مسعودى، التنبيه و الاشراف، ص 269.</ref> و وقعة هوازن<ref>ابن حزم، جوامع‌السيرة، و خمس رسائل اخرى، ص241.</ref> نيز ناميده‌اند. این جنگ در منطقه [[حنین]] در شمال‌شرقی [[مکه]] و بین مسلمانان و دو قبیله مشرک هوازِن و ثقیف که از منطقه [[طائف]] بودند، رخ داد. در این جنگ مسلمانان پس از سختی و دشواری های فراوان به پیروزی رسیدند.


خط ۴: خط ۲۷:


==زمان غزوه==
==زمان غزوه==
درباره تاریخ این غزوه گفته‌اند که وقتی [[رسول خدا]] در روز جمعه، ده روز مانده از ماه [[رمضان]] سال هشتم هجری، [[مکه]] را فتح کرد، پانزده شب در مکه ماند و سپس شنبه، ششم شوال روانه منطقه [[حنین]] در شمال شرقی شد.<ref>واقدی، محمدبن عمر، کتاب المغازی، ج۳، ص۸۸۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۳۷، ۱۵۰؛ بلاذری، احمدبن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۸.</ref>
درباره تاریخ این غزوه گفته‌اند که وقتی [[رسول خدا]] در روز جمعه، ده روز مانده از ماه [[رمضان]] سال هشتم هجری، [[مکه]] را فتح کرد، پانزده شب در مکه ماند و سپس شنبه، ششم شوال روانه منطقه [[حنین]] در شمال شرقی شد.<ref>واقدی، محمدبن عمر، کتاب المغازی، ج۳، ص۸۸۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۳۷، ۱۵۰؛ بلاذری، احمدبن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۸.</ref>


==علت جنگ==
==علت جنگ==
سبب این غزوه آن بود که اشراف قبیله هوازن و قبیله ثقیف، از ترس آنکه پیامبر(ص) پس از فتح [[مکه]]، به جنگ با آنان اقدام کند، تصمیم گرفتند پیش دستی کرده و جنگ را زودتر آغاز کنند.<ref>واقدی، محمدبن عمر، کتاب المغازی، ج۳، ص۸۸۵؛ بلاذری، احمدبن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۸.</ref> به روایتی نیز هنگامی که [[رسول خدا]] برای فتح مکه، از [[مدینه]] حرکت کرد، هوازن و ثقیف به خیال اینکه پیامبر قصد جنگ باآنان را دارد، تجمع کردند و پس از فتح مکه در [[حنین]] اردو زده و تصمیم به جنگ با پیامبر گرفتند.<ref>طبری، تاریخ طبری، ج۳، ص۷۰.</ref>
سبب این غزوه آن بود که اشراف قبیله هوازن و قبیله ثقیف، از ترس آنکه پیامبر(ص) پس از فتح [[مکه]]، به جنگ با آنان اقدام کند، تصمیم گرفتند پیش دستی کرده و جنگ را زودتر آغاز کنند.<ref>واقدی، محمدبن عمر، کتاب المغازی، ج۳، ص۸۸۵؛ بلاذری، احمدبن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۸.</ref> به روایتی نیز هنگامی که [[رسول خدا]] برای فتح مکه، از [[مدینه]] حرکت کرد، هوازن و ثقیف به خیال اینکه پیامبر قصد جنگ باآنان را دارد، تجمع کردند و پس از فتح مکه در [[حنین]] اردو زده و تصمیم به جنگ با پیامبر گرفتند.<ref>طبری، تاریخ طبری، ج۳، ص۷۰.</ref>


==وقایع پیش از غزوه==
==وقایع پیش از غزوه==
===اقدامات مشرکین پیش از جنگ===
===اقدامات مشرکین پیش از جنگ===
بیشتر طایفه‌های هوازن، از جمله نصر، جُشَم، سعد بن بَکر و گروهی از بنی هلال به سرکردگی مالک بن عَوف نَصری گرد هم آمدند، اما برخی از طایفه‌های صاحب نامِ هوازن، مانند کعب و کلاب و بنی نُمَیر در این گردهمایی حضور نداشتند. تمام قبایلِ هم پیمانِ ثقیف نیز به رهبری قارب بن اَسوَد و ذوالخِمار سُبَیع بن حارث و برادرش احمربن حارث (از بنی مالک) به آنان پیوستند.<ref>واقدی، محمدبن عمر، کتاب المغازی، ج۳، ص۸۸۵؛ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۸۰؛ مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۷۰. </ref>
بیشتر طایفه‌های هوازن، از جمله نصر، جُشَم، سعد بن بَکر و گروهی از بنی هلال به سرکردگی مالک بن عَوف نَصری گرد هم آمدند، اما برخی از طایفه‌های صاحب نامِ هوازن، مانند کعب و کلاب و بنی نُمَیر در این گردهمایی حضور نداشتند. تمام قبایلِ هم پیمانِ ثقیف نیز به رهبری قارب بن اَسوَد و ذوالخِمار سُبَیع بن حارث و برادرش احمربن حارث (از بنی مالک) به آنان پیوستند.<ref>واقدی، محمدبن عمر، کتاب المغازی، ج۳، ص۸۸۵؛ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۸۰؛ مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۷۰. </ref>


خط ۳۳: خط ۵۲:


==وقایع غزوه==
==وقایع غزوه==
===آغاز جنگ===
===آغاز جنگ===
[[پرونده:غزوه حنین.jpg|بندانگشتی|400px|نقشه غزوه حنین]]
[[پرونده:غزوه حنین.jpg|بندانگشتی|400px|نقشه غزوه حنین]]
رسول خدا در حالی که لباس رزم پوشیده بود، از صفوف لشکریان بازدید کرد و آنان را به جنگ و شکیبایی برانگیخت و به آنان مژده پیروزی داد. آنگاه در تاریکی صبح، به همراه مسلمانان از دره حنین به پایین آمد.<ref>واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، ج۳، ص۸۹۵-۸۹۷؛ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۵۰-۱۵۱.</ref>
رسول خدا در حالی که لباس رزم پوشیده بود، از صفوف لشکریان بازدید کرد و آنان را به جنگ و شکیبایی برانگیخت و به آنان مژده پیروزی داد. آنگاه در تاریکی صبح، به همراه مسلمانان از دره حنین به پایین آمد.<ref>واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، ج۳، ص۸۹۵-۸۹۷؛ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۵۰-۱۵۱.</ref>


خط ۴۵: خط ۶۱:


===حامیان پیامبر و فراریان از جنگ===
===حامیان پیامبر و فراریان از جنگ===
منابع، درباره تعداد کسانی که در کنار پیامبر ثابت قدم ماندند، اختلاف دارند. برخی روایات از چهار نفر یاد کرده‌اند: [[علی(ع)|علی(ع)]]، [[عباس بن عبدالمطلب]] و [[ابو سفیان بن حارث|ابوسفیان بن حارث بن عبدالمطلب]] که از [[بنی‌هاشم]] بودند، و [[ابن مسعود]].<ref>ابن ابی شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۸، ص۵۵۲ـ ۵۵۳؛ شمسشامی،محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیرالعباد، ج۵، ص۳۲۹.</ref> به روایتی دیگر، فقط ده یا نه نفر از بنی هاشم، از جمله سه تن یاد شده و یک نفر از غیر بنی‌هاشم یعنی اَیْمَن بن ‌ام ایمن با پیامبر ماندند.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۶۲؛ طبرسی، فضل بن حسن،اعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۳۸۶. </ref>
منابع، درباره تعداد کسانی که در کنار پیامبر ثابت قدم ماندند، اختلاف دارند. برخی روایات از چهار نفر یاد کرده‌اند: [[علی(ع)|علی(ع)]]، [[عباس بن عبدالمطلب]] و [[ابو سفیان بن حارث|ابوسفیان بن حارث بن عبدالمطلب]] که از [[بنی‌هاشم]] بودند، و [[ابن مسعود]].<ref>ابن ابی شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۸، ص۵۵۲ـ ۵۵۳؛ شمسشامی،محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیرالعباد، ج۵، ص۳۲۹.</ref> به روایتی دیگر، فقط ده یا نه نفر از بنی هاشم، از جمله سه تن یاد شده و یک نفر از غیر بنی‌هاشم یعنی اَیْمَن بن ‌ام ایمن با پیامبر ماندند.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۶۲؛ طبرسی، فضل بن حسن،اعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۳۸۶. </ref>


خط ۵۱: خط ۶۶:


===راهکار پیامبر برای برگرداندن فراریان===
===راهکار پیامبر برای برگرداندن فراریان===
[[رسول خدا]] که چنین دید، به [[عباس بن عبدالمطلب]] که عنان مرکب پیامبر را گرفته بود و صدایی بلند و رسا داشت، فرمود تا ندا کند: ای [[انصار]]، ای اصحاب سَمُرَه، ای اصحاب سورة البقره. پس از آن، فراریان لبیک گویان و شتابان از هر طرف نزد رسول خدا بازگشتند، <ref>واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی،ج۳، ص۸۹۸-۸۹۹</ref>، به گونه‌ای که یکصد نفر نزد پیامبر گرد آمدند، که پیامبر دلیرانه به یاری آنان با مشرکان جنگید.<ref>طبری، تاریخ طبری، ج۳، ص۷۵ـ۷۶.</ref>
[[رسول خدا]] که چنین دید، به [[عباس بن عبدالمطلب]] که عنان مرکب پیامبر را گرفته بود و صدایی بلند و رسا داشت، فرمود تا ندا کند: ای [[انصار]]، ای اصحاب سَمُرَه، ای اصحاب سورة البقره. پس از آن، فراریان لبیک گویان و شتابان از هر طرف نزد رسول خدا بازگشتند، <ref>واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی،ج۳، ص۸۹۸-۸۹۹</ref>، به گونه‌ای که یکصد نفر نزد پیامبر گرد آمدند، که پیامبر دلیرانه به یاری آنان با مشرکان جنگید.<ref>طبری، تاریخ طبری، ج۳، ص۷۵ـ۷۶.</ref>


خط ۵۸: خط ۷۲:


===امدادهای غیبی در این غزوه===
===امدادهای غیبی در این غزوه===
بنا بر روایات، [[رسول خدا (ص)]] مشتی خاک برداشت و به سوی دشمن افکند و فرمود: «نصرت نیابند» و همین موجب شکست و فرار آنها شد.<ref>طبری، تاریخ طبری، ج۳، ص۷۸.</ref> همچنین بنا به تصریح قرآن مجید<ref>سوره توبه، آیه۲۶. </ref> و روایات اسلامی ، <ref>نویری،احمد بن عبدالوهاب، نهایةالارب فی فنون الادب، ج۱۷، ص۳۳۴.</ref> در روز حنین فرشتگان خدا برای یاری مسلمانان فرود آمدند و همراه آنان به جنگ پرداختند.
بنا بر روایات، [[رسول خدا (ص)]] مشتی خاک برداشت و به سوی دشمن افکند و فرمود: «نصرت نیابند» و همین موجب شکست و فرار آنها شد.<ref>طبری، تاریخ طبری، ج۳، ص۷۸.</ref> همچنین بنا به تصریح قرآن مجید<ref>سوره توبه، آیه۲۶. </ref> و روایات اسلامی ، <ref>نویری،احمد بن عبدالوهاب، نهایةالارب فی فنون الادب، ج۱۷، ص۳۳۴.</ref> در روز حنین فرشتگان خدا برای یاری مسلمانان فرود آمدند و همراه آنان به جنگ پرداختند.


===کشته‌شدگان و اسیران دشمن===
===کشته‌شدگان و اسیران دشمن===
وقتی مشرکان فرار کردند، هفتاد تن از بنی‌مالک از طایفه‌های ثقیف کشته شدند.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۹۲.</ref> در برخی روایات، تعداد کشتگان هوازن به عدد کشتگان قریش در بدر، یعنی هفتاد تن نوشته شده است <ref>ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱، ص۵۸۲.</ref>  ولی مسعودی آن را حدود ۱۵۰ تن نوشته است.<ref>مسعودی، التنبیه والإشراف، ج۱، ص۲۷۰.</ref> در این غزوه، مسلمانان شش هزار زن و کودک از مشرکان را اسیر و ۰۰۰، ۲۴ شتر، بیش از چهل هزار گوسفند و چهار هزار اوقْیه نقره غنیمت گرفتند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۵۵.</ref>
وقتی مشرکان فرار کردند، هفتاد تن از بنی‌مالک از طایفه‌های ثقیف کشته شدند.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۹۲.</ref> در برخی روایات، تعداد کشتگان هوازن به عدد کشتگان قریش در بدر، یعنی هفتاد تن نوشته شده است <ref>ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱، ص۵۸۲.</ref>  ولی مسعودی آن را حدود ۱۵۰ تن نوشته است.<ref>مسعودی، التنبیه والإشراف، ج۱، ص۲۷۰.</ref> در این غزوه، مسلمانان شش هزار زن و کودک از مشرکان را اسیر و ۰۰۰، ۲۴ شتر، بیش از چهل هزار گوسفند و چهار هزار اوقْیه نقره غنیمت گرفتند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۵۵.</ref>


==وقایع پس از غزوه==
==وقایع پس از غزوه==
===سرنوشت مشرکان پس از جنگ===
===سرنوشت مشرکان پس از جنگ===
مشرکان همراه مالک بن عوف به [[طائف]] رفتند. بعضی از آن‌ها نیز در اوطاس اردو زدند و بعضی دیگر، یعنی بن وغِیَره از ثقیف به نخله رفتند. پیامبر گروهی را به تعقیب مشرکانی که به نخله رفتند<ref> واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، ج۳، ص۹۱۴.</ref> و ابوعامر اشعری را نیز به دنبال مشرکانی که به اوطاس رفتند، روانه کرد.ابوعامر در جنگ با آنان کشته شد و پسرعموی وی، [[ابوموسی اشعری]]، با مشرکان جنگید و آنان را شکست داد.<ref>بلاذری،احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۹ـ۴۴۰.</ref>
مشرکان همراه مالک بن عوف به [[طائف]] رفتند. بعضی از آن‌ها نیز در اوطاس اردو زدند و بعضی دیگر، یعنی بن وغِیَره از ثقیف به نخله رفتند. پیامبر گروهی را به تعقیب مشرکانی که به نخله رفتند<ref> واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، ج۳، ص۹۱۴.</ref> و ابوعامر اشعری را نیز به دنبال مشرکانی که به اوطاس رفتند، روانه کرد.ابوعامر در جنگ با آنان کشته شد و پسرعموی وی، [[ابوموسی اشعری]]، با مشرکان جنگید و آنان را شکست داد.<ref>بلاذری،احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۹ـ۴۴۰.</ref>


خط ۷۴: خط ۸۴:


===اقدامات مسلمین پس از جنگ===
===اقدامات مسلمین پس از جنگ===
پس از پایان جنگ، پیامبر اجازه داد که هر مسلمانی که مشرکی را کشته است، لباس رزم و جنگ افزار (سَلَب) او را برای خود بردارد. <ref>واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، ج۳، ص۹۰۸.</ref> آنگاه اسیران و غنایم را نزد [[رسول خدا]] گردآوردند. پیامبر فرمود تا اسیران و اموال را به جِعْرانه در شمال‌غربی دره [[حنین]] ببرند و در آن‌جا نگه دارند.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۱۰۱.</ref> پس از غزوه، رسول خدا شبِ پنجشنبه، ۵ ذیقعده سال هشتم، به جعرانه رفت.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۵۴.</ref>
پس از پایان جنگ، پیامبر اجازه داد که هر مسلمانی که مشرکی را کشته است، لباس رزم و جنگ افزار (سَلَب) او را برای خود بردارد. <ref>واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، ج۳، ص۹۰۸.</ref> آنگاه اسیران و غنایم را نزد [[رسول خدا]] گردآوردند. پیامبر فرمود تا اسیران و اموال را به جِعْرانه در شمال‌غربی دره [[حنین]] ببرند و در آن‌جا نگه دارند.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۱۰۱.</ref> پس از غزوه، رسول خدا شبِ پنجشنبه، ۵ ذیقعده سال هشتم، به جعرانه رفت.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۵۴.</ref>


خط ۸۰: خط ۸۹:


===آزادی اسیران===
===آزادی اسیران===
 
در آن‌جا هیئتِ هوازن، نزد پیامبر رفت و با توسل به خویشاوندی رضاعی پیامبر با اسیران، خواهان آزادی آنان شد. چون [[رسول خدا]] سهم اسیران خود و بنی عبدالمطلب را به آنان بخشید، [[مهاجران]] و [[انصار]] نیز از سهم خود گذشتند و آن را به پیامبر واگذاردند. چند نفر که نپذیرفته بودند، بعدا اسیران خود را آزاد کردند.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۱۳۰ـ۱۳۳.</ref>
در آن‌جا هیئتِ هوازن، نزد پیامبر رفت و با توسل به خویشاوندی رضاعی پیامبر با اسیران، خواهان آزادی آنان شد. چون [[رسول خدا]] سهم اسیران خود و بنی عبدالمطلب را به آنان بخشید، [[مهاجران]] و [[انصار]] نیز از سهم خود گذشتند و آن را به پیامبر واگذاردند. چند نفر که نپذیرفته بودند، بعدآ اسیران خود را آزاد کردند.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۱۳۰ـ۱۳۳.</ref>


===تقسیم غنائم===
===تقسیم غنائم===
رسول خدا هنگام تقسیم غنایم، نخست به اشراف قریش و قبایل عرب سهم داد تا دلهای آنان و قومشان را به اسلام متمایل سازد. سپس به برخی همچون ابوسفیان بن حرب، یکصد ش‌تر و به دیگران پنجاه یا چهل شتر داد. آنگاه فرمود تا مردم و غنایم را شمارش کردند و به هریک سهمی داد. چون پیامبر به اشراف قریش و عرب سهم‌های کلان داد، گروهی از انصار زبان به طعن و اعتراض گشودند. پیامبر در جمع انصار سخنانی ایراد کرد و ایشان را شرمنده و خشنود ساخت و در حق آنان دعا فرمود.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۵۲-۱۵۶.</ref>
رسول خدا هنگام تقسیم غنایم، نخست به اشراف قریش و قبایل عرب سهم داد تا دلهای آنان و قومشان را به اسلام متمایل سازد. سپس به برخی همچون ابوسفیان بن حرب، یکصد ش‌تر و به دیگران پنجاه یا چهل شتر داد. آنگاه فرمود تا مردم و غنایم را شمارش کردند و به هریک سهمی داد. چون پیامبر به اشراف قریش و عرب سهم‌های کلان داد، گروهی از انصار زبان به طعن و اعتراض گشودند. پیامبر در جمع انصار سخنانی ایراد کرد و ایشان را شرمنده و خشنود ساخت و در حق آنان دعا فرمود.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۵۲-۱۵۶.</ref>


===حرکت به طرف مدینه===
===حرکت به طرف مدینه===
[[رسول خدا]] سرانجام پس از سیزده شب اقامت در جعرانه، شبِ چهارشنبه، 18 ذیقعده، عمره به جای آورد و پنجشنبه روانه مدینه شد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۵۴.</ref>
[[رسول خدا]] سرانجام پس از سیزده شب اقامت در جعرانه، شبِ چهارشنبه، 18 ذیقعده، عمره به جای آورد و پنجشنبه روانه مدینه شد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۵۴.</ref>


کاربر ناشناس