پرش به محتوا

فتوحات مسلمانان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
فتوحات اعراب مسلمان در زمان خلیفه اول، ابوبکر بن ابی قحافه آغاز شد. چون خلیفه از سرکوب جریان ارتداد اعراب، آسوده گشت روی به ایران و شام نمود و در آن سرزمین ها به پیش رفت.
فتوحات اعراب مسلمان در زمان خلیفه اول، ابوبکر بن ابی قحافه آغاز شد. چون خلیفه از سرکوب جریان ارتداد اعراب، آسوده گشت روی به ایران و شام نمود و در آن سرزمین‌ها به پیش رفت.
==فتوحات دوره ابو بکر==
==فتوحات دوره ابو بکر==
===زمینه اولین لشکرکشی===
===زمینه اولین لشکرکشی===
بر اساس گزارش مورخین دو تن از اعراب به نام های [[مثنی بن حارثه]] و [[سوید بن قحطبه]] در مرزهای ایران تاخت و تاز می کردند و برخی قصبه ها را غارت می کردند و کسی به تعقیبشان نمی‌آمد. آنان نامه ای به [[ابوبکر]] نوشتند که اوضاع ایران پریشان است و از وی برای هجوم به ایران تقاضای اعزام سپاه کرد. ابوبکر [[خالد بن ولید]] را مامور کرد که به حیره رود و با یاران مثنی به [[ایران]] حرکت کند.<ref>ابن اعثم٬ الفتوح، ۱۴۱۱ق٬ ج‏۱، ص۷۰</ref><ref>الدینوری٬ الاخبار الطوال، ۱۳۶۸ش٬ ص۱۱۱</ref>
بر اساس گزارش مورخین دو تن از اعراب به نام‌های [[مثنی بن حارثه]] و [[سوید بن قحطبه]] در مرزهای ایران تاخت و تاز می‌کردند و برخی قصبه‌ها را غارت می‌کردند و کسی به تعقیبشان نمی‌آمد. آنان نامه‌ای به [[ابوبکر]] نوشتند که اوضاع ایران پریشان است و از وی برای هجوم به ایران تقاضای اعزام سپاه کرد. ابوبکر [[خالد بن ولید]] را مامور کرد که به حیره رود و با یاران مثنی به [[ایران]] حرکت کند.<ref>ابن اعثم٬ الفتوح، ۱۴۱۱ق٬ ج۱، ص۷۰</ref><ref>الدینوری٬ الاخبار الطوال، ۱۳۶۸ش٬ ص۱۱۱</ref>


===آغاز فتوحات===
===آغاز فتوحات===
نوشتار اصلی: [[فتح ایران]]
نوشتار اصلی: [[فتح ایران]]


خالد اواخر سال ۱۱ از '''یمامه''' راهی عراق شد. مصاف با ایرانیان از شهر '''اُبُلّه''' نزدیک '''بصره''' امروزی آغاز شد.<ref>الطبری٬ تاریخ الامم و الملوک٬ ۱۳۸۷ق٬ ج۳ ٬ ص ۳۴۳ </ref>او سپس در نبردهای متعددی بر ایرانیان غلبه یافت.<ref>ابن اثیر٬ الكامل،۱۳۸۵ق٬ ج‏۲، ص۳۸۷ </ref> در ربیع الاول سال ۱۲ق سر انجام [[حیره]] را به محاصره گرفت و آنان را مخیر بر جزیه و جنگ و یا اسلام آوردن نمود. مردم حیره به جزیه راضی گشتند و بدین ترتیب اولین [[جزیه]] به سوی [[خلیفه]] ارسال شد.<ref>دینوری٬ اخبار الطوال٬ ۱۳۶۸ش٬ ص۱۱۲</ref> حیره سه بار بین مسلمین و ایرانیان دست به دست شدو آخرین بار توسط [[سعد بن ابی وقاص]] فتح گردید<ref>ابن اثیر٬ الكامل،۱۳۸۵ق٬ ج‏۲، ص۳۸۷ </ref>  
خالد اواخر سال ۱۱ از '''یمامه''' راهی عراق شد. مصاف با ایرانیان از شهر '''اُبُلّه''' نزدیک '''بصره''' امروزی آغاز شد.<ref>الطبری٬ تاریخ الامم و الملوک٬ ۱۳۸۷ق٬ ج۳ ٬ ص۳۴۳ </ref>او سپس در نبردهای متعددی بر ایرانیان غلبه یافت.<ref>ابن اثیر٬ الکامل،۱۳۸۵ق٬ ج۲، ص۳۸۷ </ref> در ربیع الاول سال ۱۲ق سر انجام [[حیره]] را به محاصره گرفت و آنان را مخیر بر جزیه و جنگ و یا اسلام آوردن نمود. مردم حیره به جزیه راضی گشتند و بدین ترتیب اولین [[جزیه]] به سوی [[خلیفه]] ارسال شد.<ref>دینوری٬ اخبار الطوال٬ ۱۳۶۸ش٬ ص۱۱۲</ref> حیره سه بار بین مسلمین و ایرانیان دست به دست شدو آخرین بار توسط [[سعد بن ابی وقاص]] فتح گردید<ref>ابن اثیر٬ الکامل،۱۳۸۵ق٬ ج۲، ص۳۸۷ </ref>  
پس از فتح شهر '''انبار''' در غرب [[بغداد]]{{یادداشت|انبار یا اهراء شهری بود که محل ذخیره غله و آذوقه ایرانیان بود.(الحموی٬ معجم البلدان٬ ۱۹۹۵م ٬ ج۱ ٬ ص ۲۵۸)}} و '''عین التمر'''٬ در غرب [[کوفه]]<ref>الحموی٬ معجم البلدان٬ ۱۹۹۵م ٬ ج۴ ٬ ص۱۷۸</ref> خالد ماموریت یافت که به سوی '''[[شام]]''' حرکت کند.<ref>دینوری٬ اخبار الطوال٬ ۱۳۶۸ش٬ ص۱۱۲</ref> بدین سان فتوحات در دو سوی شبه جزیره دنبال گرفته شد.
پس از فتح شهر '''انبار''' در غرب [[بغداد]]{{یادداشت|انبار یا اهراء شهری بود که محل ذخیره غله و آذوقه ایرانیان بود.(الحموی٬ معجم البلدان٬ ۱۹۹۵م ٬ ج۱ ٬ ص۲۵۸)}} و '''عین التمر'''٬ در غرب [[کوفه]]<ref>الحموی٬ معجم البلدان٬ ۱۹۹۵م ٬ ج۴ ٬ ص۱۷۸</ref> خالد ماموریت یافت که به سوی '''[[شام]]''' حرکت کند.<ref>دینوری٬ اخبار الطوال٬ ۱۳۶۸ش٬ ص۱۱۲</ref> بدین سان فتوحات در دو سوی شبه جزیره دنبال گرفته شد.


===فتح دمشق===
===فتح دمشق===
ابوبکر ابتدا لشکری را به فرماندهی [[خالد بن سعید]] به [[شام]] گسیل داشت. اما با اصرار عمر و به این علت که وی هوادار '''علی''' است٬ [[ابو عبیده جراح]] به جای وی انتخاب گردید.<ref>یعقوبی٬ تاریخ یعقوبى، ۱۳۵۸ق٬ ج۲ ٬ ص۱۳۳</ref> عمرو عاص نیز با سپاهی راهی حمص و فلسطین گردید. با طولانی شدن نبرد با [[هرقل]]٬ امپراتور روم٬ ابوبکر٬ خالد بن ولید را نیز بدانجا اعزام نمود. نبرد [[اجنادین]] با کشته شدن عده زیادی از [[صحابه]] به پیروزی رسید. <ref>ابن کثیر٬ البدایه و النهایه٬ ۱۴۰۷ق٬ ج۷ ٬ ص۵۵</ref>  
ابوبکر ابتدا لشکری را به فرماندهی [[خالد بن سعید]] به [[شام]] گسیل داشت. اما با اصرار عمر و به این علت که وی هوادار '''علی''' است٬ [[ابو عبیده جراح]] به جای وی انتخاب گردید.<ref>یعقوبی٬ تاریخ یعقوبی، ۱۳۵۸ق٬ ج۲ ٬ ص۱۳۳</ref> عمرو عاص نیز با سپاهی راهی حمص و فلسطین گردید. با طولانی شدن نبرد با [[هرقل]]٬ امپراتور روم٬ ابوبکر٬ خالد بن ولید را نیز بدانجا اعزام نمود. نبرد [[اجنادین]] با کشته شدن عده زیادی از [[صحابه]] به پیروزی رسید.<ref>ابن کثیر٬ البدایه و النهایه٬ ۱۴۰۷ق٬ ج۷ ٬ ص۵۵</ref>  


با نبرد [[مرج الصفر]] اولین شهر شام به دست مسلمانان افتاد.<ref>ابن مسکویه الرازى٬ تجارب الأمم،۱۳۷۹ش٬ ج۱ ٬ ص۲۹۸ </ref>سپس [[دمشق]] به محاصره مسلمانان در آمد.<ref>البلاذری٬ فتوح البلدان،۱۹۸۸م٬ ص ۱۲۱</ref> گفته شده در زمان محاصره بود که خبر عزل خالد بن ولید بدو رسید. اما   یکی از اسقفان شهر با گرفتن امان نامه از او٬ راه ورود به شهر را به او نشان داد و مسلمانان وارد شهر شدند درگیری های زیادی در گرفت. با وجود اعتراض برخی از مسلمانان ابو عبیده امان نامه خالد را پذیرفت و به خلیفه نوشت که دمشق با صلح گشوده شد.<ref>البلاذری٬ فتوح البلدان، ۱۹۸۸م٬ ص ۱۲۳ - ۱۲۵</ref>
با نبرد [[مرج الصفر]] اولین شهر شام به دست مسلمانان افتاد.<ref>ابن مسکویه الرازی٬ تجارب الأمم،۱۳۷۹ش٬ ج۱ ٬ ص۲۹۸ </ref>سپس [[دمشق]] به محاصره مسلمانان در آمد.<ref>البلاذری٬ فتوح البلدان،۱۹۸۸م٬ ص۱۲۱</ref> گفته شده در زمان محاصره بود که خبر عزل خالد بن ولید بدو رسید. اما یکی از اسقفان شهر با گرفتن امان نامه از او٬ راه ورود به شهر را به او نشان داد و مسلمانان وارد شهر شدند درگیری‌های زیادی در گرفت. با وجود اعتراض برخی از مسلمانان ابو عبیده امان نامه خالد را پذیرفت و به خلیفه نوشت که دمشق با صلح گشوده شد.<ref>البلاذری٬ فتوح البلدان، ۱۹۸۸م٬ ص۱۲۳ - ۱۲۵</ref>


==فتوحات دوره عمر بن خطاب==
==فتوحات دوره عمر بن خطاب==
فتح کامل شام در خلافت [[عمر بن خطاب|عمر]] صورت گرفت. در ۱۵ق [[بعلبک]] و [[حمص]] با مصالحه مردم آن شهرها فتح گردید. در همین سال میان '''نهر اردن''' و '''بحر المیت''' واقع در شام جنگ بزرگ [[یرموک]] روی داد. هرقل از '''انطاکیه''' به [[قسطنطنیه]] گریخت.<ref>المقدسى٬ البدء و التاريخ، مكتبة الثقافة الدينية، ج۵ ٬ ص۱۸۴</ref> در ۱۶ ق  قدس به محاصره مسلمانان درآمد. آن شهر نیز طی صلح‌نامه با مسیحیان و با حضور [[عمر بن خطاب|عمر]] به دست مسلمانان افتاد.<ref>بلاذری٬ فتوح البلدان٬ ۱۹۸۸م٬ ص ۲۲۳</ref> مسلمانان که قدس را از [[معراج]] پیامبر به یاد داشتند آن را گرامی داشته و [[بیت‌المقدس]] نام نهادند.<ref>خسروشاهي، تاريخ بيت المقدس و مسئله فلسطين،۱۳۵۴ ٬ ص۱۵</ref>
فتح کامل شام در خلافت [[عمر بن خطاب|عمر]] صورت گرفت. در ۱۵ق [[بعلبک]] و [[حمص]] با مصالحه مردم آن شهرها فتح گردید. در همین سال میان '''نهر اردن''' و '''بحر المیت''' واقع در شام جنگ بزرگ [[یرموک]] روی داد. هرقل از '''انطاکیه''' به [[قسطنطنیه]] گریخت.<ref>المقدسی٬ البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۵ ٬ ص۱۸۴</ref> در ۱۶ق قدس به محاصره مسلمانان درآمد. آن شهر نیز طی صلح‌نامه با مسیحیان و با حضور [[عمر بن خطاب|عمر]] به دست مسلمانان افتاد.<ref>بلاذری٬ فتوح البلدان٬ ۱۹۸۸م٬ ص۲۲۳</ref> مسلمانان که قدس را از [[معراج]] پیامبر به یاد داشتند آن را گرامی داشته و [[بیت‌المقدس]] نام نهادند.<ref>خسروشاهی، تاریخ بیت المقدس و مسئله فلسطین،۱۳۵۴ ٬ ص۱۵</ref>
===فتح مصر===
===فتح مصر===
با پیشنهاد [[عمرو بن عاص]] لشکرکشی به مصر که جزو قلمرو رومیان بود٬ آغاز شد. در ۲۰ ق مصر با عقد پیمانی توسط '''مقوقس''' تسلیم شد. عمروعاص به سال ۲۱ عازم '''اسکندریه''' که پایگاه دریایی رومیان بود٬ شد و سه ماه آن دیار را محاصره کرد و به شمشیر گشود.<ref>بلاذری٬ فتوح البلدان٬ ۱۹۸۸م٬ ص ۲۲۳</ref>
با پیشنهاد [[عمرو بن عاص]] لشکرکشی به مصر که جزو قلمرو رومیان بود٬ آغاز شد. در ۲۰ق مصر با عقد پیمانی توسط '''مقوقس''' تسلیم شد. عمروعاص به سال ۲۱ عازم '''اسکندریه''' که پایگاه دریایی رومیان بود٬ شد و سه ماه آن دیار را محاصره کرد و به شمشیر گشود.<ref>بلاذری٬ فتوح البلدان٬ ۱۹۸۸م٬ ص۲۲۳</ref>
===ادامه فتوحات در ایران===
===ادامه فتوحات در ایران===
عمر بن خطاب [[ابو عبید ثقفی|ابو عبید بن مسعود ثقفی]] را با پنج هزار مرد جنگی به مرزهای عراق گسیل داشت.<ref>الدینوری٬ اخبار الطوال٬ ۱۳۶۸ش٬ ص۱۱۳</ref>او پس از عبور از رود [[فرات]] در نبرد [[یوم الجسر]] در ۱۳ق از ایرانیان به فرماندهی '''بهمن جادویه'''٬ شکست خورد. اما سال بعد به پیروزی هایی دست یافت و بر [[بغداد]] و سپس [[بصره]] امروزی تسلط پیدا کرد. <ref>المقدسى٬ البدء و التاريخ، مكتبة الثقافة الدينية، ج۵ ٬ ص ۱۷۰ </ref>
عمر بن خطاب [[ابو عبید ثقفی|ابو عبید بن مسعود ثقفی]] را با پنج هزار مرد جنگی به مرزهای عراق گسیل داشت.<ref>الدینوری٬ اخبار الطوال٬ ۱۳۶۸ش٬ ص۱۱۳</ref>او پس از عبور از رود [[فرات]] در نبرد [[یوم الجسر]] در ۱۳ق از ایرانیان به فرماندهی '''بهمن جادویه'''٬ شکست خورد. اما سال بعد به پیروزی‌هایی دست یافت و بر [[بغداد]] و سپس [[بصره]] امروزی تسلط پیدا کرد.<ref>المقدسی٬ البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۵ ٬ ص۱۷۰ </ref>


این بار ایرانیان با سپاهی عظیم به فرماندهی '''رستم فرخ زاد''' و مسلمانان به فرماندهی [[سعد بن ابی وقاص]] به مصاف پرداختند. چون ایرانیان پیشنهاد مسلمانان مبنی بر پذیرفتن اسلام و یا پرداخت جزیه را نپذیرفتند٬ نبردی بزرگ در [[فتح قادسیه|قادسیه]] روی داد و به هزیمت ایرانیان انجامید که تا تیسفون (مداین) عقب رفتند. به زودی [[تیسفون]]٬ پایتخت ساسانیان و سپس '''جلولا''' فتح شد و پادشاه ایران٬ یزدگرد به غرب گریخت. <ref>ابن اعثم٬الفتوح، ۱۴۱۱ق٬ ج‏۱، ص۲۱۵</ref> چون خبر این فتوحات به عمر رسید بدو دستور داد همانجا بماند و شهری برای مسلمین بنا کند. سعد کوفه را ساخت و مسلمانان را در آن جا سکنی داد. <ref>ابن طقطقی٬ الفخری فى الآداب السلطانية و الدول الاسلامية، ۱۴۱۸ق٬ ص ۸۶</ref>
این بار ایرانیان با سپاهی عظیم به فرماندهی '''رستم فرخ زاد''' و مسلمانان به فرماندهی [[سعد بن ابی وقاص]] به مصاف پرداختند. چون ایرانیان پیشنهاد مسلمانان مبنی بر پذیرفتن اسلام و یا پرداخت جزیه را نپذیرفتند٬ نبردی بزرگ در [[فتح قادسیه|قادسیه]] روی داد و به هزیمت ایرانیان انجامید که تا تیسفون (مداین) عقب رفتند. به زودی [[تیسفون]]٬ پایتخت ساسانیان و سپس '''جلولا''' فتح شد و پادشاه ایران٬ یزدگرد به غرب گریخت.<ref>ابن اعثم٬الفتوح، ۱۴۱۱ق٬ ج۱، ص۲۱۵</ref> چون خبر این فتوحات به عمر رسید بدو دستور داد همانجا بماند و شهری برای مسلمین بنا کند. سعد کوفه را ساخت و مسلمانان را در آن جا سکنی داد.<ref>ابن طقطقی٬ الفخری فی الآداب السلطانیة و الدول الاسلامیة، ۱۴۱۸ق٬ ص۸۶</ref>
   
   
[[ابوموسی اشعری]] [[اهواز]] را فتح کرد و سپس با همراهی [[عمار یاسر]] که جایگزین سعد شده بود '''شوشتر''' و '''شوش''' به تسلط مسلمانان در آمد. جنگ نهاوند که به [[فتح الفتوح]] شهره شد٬ در ۲۰ق رخ داد و با پیرزوی مسلمانان خاتمه یافت.<ref>ابن طقطقی٬ الفخری فى الآداب السلطانية و الدول الاسلامية، ۱۴۱۸ق٬ ص ۱۸۰ -۱۸۲</ref>  
[[ابوموسی اشعری]] [[اهواز]] را فتح کرد و سپس با همراهی [[عمار یاسر]] که جایگزین سعد شده بود '''شوشتر''' و '''شوش''' به تسلط مسلمانان در آمد. جنگ نهاوند که به [[فتح الفتوح]] شهره شد٬ در ۲۰ق رخ داد و با پیرزوی مسلمانان خاتمه یافت.<ref>ابن طقطقی٬ الفخری فی الآداب السلطانیة و الدول الاسلامیة، ۱۴۱۸ق٬ ص۱۸۰ -۱۸۲</ref>  
==دوره [[عثمان بن عفان]]==
==دوره [[عثمان بن عفان]]==
عثمان با عزل [[ابو موسی اشعری]] از بصره٬ پسر خاله خود [[عبد الله بن عامر]] را والی آنجا نمود و از او خواست رو به فارس و [[خراسان]] گذارد. او با تسخیر اصطخر٬ دو سپاه به کرمان و خراسان فرستاد. [[نیشاپور]]٬ [[طوس]]٬ [[مرو]]٬ سپس [[هرات]] و [[کابل]] به صلح فتح شد.'''اخنف بن قیس''' که تحت امر عبد الله عامر بود٬ پس از سرکوب شورش مرو رو به [[بلخ]] نهاد و آن جا را به صلح گشود.<ref>ابن اعثم٬الفتوح، ۱۴۱۱ق٬ ج‏۲، ص۳۳۷</ref>
عثمان با عزل [[ابو موسی اشعری]] از بصره٬ پسر خاله خود [[عبد الله بن عامر]] را والی آنجا نمود و از او خواست رو به فارس و [[خراسان]] گذارد. او با تسخیر اصطخر٬ دو سپاه به کرمان و خراسان فرستاد. [[نیشاپور]]٬ [[طوس]]٬ [[مرو]]٬ سپس [[هرات]] و [[کابل]] به صلح فتح شد.'''اخنف بن قیس''' که تحت امر عبد الله عامر بود٬ پس از سرکوب شورش مرو رو به [[بلخ]] نهاد و آن جا را به صلح گشود.<ref>ابن اعثم٬الفتوح، ۱۴۱۱ق٬ ج۲، ص۳۳۷</ref>


==موضع علی(ع) در قبال فتوحات==
==موضع علی(ع) در قبال فتوحات==
هیچ یک از مورخین گزارشی حاکی از حضور امیرمومنان در فتوحات نقل نکرده است. چنان که عمر از عثمان خواست که از آن حضرت بخواهد که در فتح ایران شخصا در سپاه حضور یابد لیکن حضرت نپذیرفت ولی توصیه کرد خود خلیفه نیز همراه سپاه نرود.<ref>مسعودى، مروج الذهب و معادن الجوهر، ۱۳۴۶ق٬ ج۲، ص۳۱۸.</ref>
هیچ یک از مورخین گزارشی حاکی از حضور امیرمومنان در فتوحات نقل نکرده است. چنان که عمر از عثمان خواست که از آن حضرت بخواهد که در فتح ایران شخصا در سپاه حضور یابد لیکن حضرت نپذیرفت ولی توصیه کرد خود خلیفه نیز همراه سپاه نرود.<ref>مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ۱۳۴۶ق٬ ج۲، ص۳۱۸.</ref>
لیکن گزارش‌های متعددی از ارائه مشورت توسط آن حضرت به خلفای وقت در دست است. از جمله آن که:
لیکن گزارش‌های متعددی از ارائه مشورت توسط آن حضرت به خلفای وقت در دست است. از جمله آن که:


*چون ابوبکر برای فتح شام از اصحاب نظر خواست٬ نظر على(ع)را پذیرفت که فرمود چه خلیفه خود شخصا به این نبرد روى آورد و چه لشگرى از جانب خود بفرستد در هر دو حال پیروز خواهد بود زیرا از پیامبر شنیده است که دین اسلام بر همه ادیان غلبه خواهد کرد.<ref>ابن اعثم٬الفتوح، ۱۴۱۱ق٬ ج‏۱، ص۸۱</ref>  
*چون ابوبکر برای فتح شام از اصحاب نظر خواست٬ نظر علی(ع)را پذیرفت که فرمود چه خلیفه خود شخصا به این نبرد روی آورد و چه لشگری از جانب خود بفرستد در هر دو حال پیروز خواهد بود زیرا از پیامبر شنیده است که دین اسلام بر همه ادیان غلبه خواهد کرد.<ref>ابن اعثم٬الفتوح، ۱۴۱۱ق٬ ج۱، ص۸۱</ref>  
*چون عمر خبر یافت که ایرانیان لشکری عظیم به نهاوند آورده‌اند تصمیم گرفت همه سپهایان را از عراق و شم بدانجا گسیل کند و خود همراه سپاه به مصاف رود. لیکن وقتی از دیگران نظر خواهی نمود تنها علی بود که که او را از فراخواندن سپاه شام برحذر داشت چه احتمال هجوم رومیان را در پی خواهد داشت. آن حضرت هم چنین خلیفه را از همراهی سپاه منع کرد چه در آن صورت ایرانیان در جنگ سخت تر و محکم تر خواهند بود.<ref>ابن اثیر، الکامل فى التاریخ، ۱۳۸۵ق٬ ج۳، ص۷.</ref>
*چون عمر خبر یافت که ایرانیان لشکری عظیم به نهاوند آورده‌اند تصمیم گرفت همه سپهایان را از عراق و شم بدانجا گسیل کند و خود همراه سپاه به مصاف رود. لیکن وقتی از دیگران نظر خواهی نمود تنها علی بود که که او را از فراخواندن سپاه شام برحذر داشت چه احتمال هجوم رومیان را در پی خواهد داشت. آن حضرت هم چنین خلیفه را از همراهی سپاه منع کرد چه در آن صورت ایرانیان در جنگ سخت‌تر و محکم‌تر خواهند بود.<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق٬ ج۳، ص۷.</ref>


*چون ابوعبیده دمشق را فتح کرد از عمر بن خطاب کسب تکلیف کرد که به کدام سو برود؟ عمر با علی مشورت کرد و حضرت فرمود بدو بنویسد رو به بیت المقدس گذارد. عمر نیز چنین کرد. ابوعبیده ایلیا را در محاصر گرفت. مردم آن شهر و نیز بیت المقدس شرط کردند که با شخص خلیفه حاضر به عقد صلح‌نامه و پرداخت جزیه هستند. همه اصحاب مخالف رفتن خلیفه به فلسطین بودند اما او با نظر علی(ع) بدان سوی رفت.<ref>واقدى، فتوح الشام، ۱۴۰۹ق، ج۱ ٬ ص۱۴۴-۱۴۸</ref>
*چون ابوعبیده دمشق را فتح کرد از عمر بن خطاب کسب تکلیف کرد که به کدام سو برود؟ عمر با علی مشورت کرد و حضرت فرمود بدو بنویسد رو به بیت المقدس گذارد. عمر نیز چنین کرد. ابوعبیده ایلیا را در محاصر گرفت. مردم آن شهر و نیز بیت المقدس شرط کردند که با شخص خلیفه حاضر به عقد صلح‌نامه و پرداخت جزیه هستند. همه اصحاب مخالف رفتن خلیفه به فلسطین بودند اما او با نظر علی(ع) بدان سوی رفت.<ref>واقدی، فتوح الشام، ۱۴۰۹ق، ج۱ ٬ ص۱۴۴-۱۴۸</ref>


در ایام خلافت امام علی فتوحات‏ پايان یافت. او حتى برخى از سپاهان در خارج از حجاز- همانند سپاه اشعث در آذربايجان- را به عراق فراخواند. چرا که طغیان‌های داخلی و تحریف دین برای وی مهم‌تر بود. آن حضرت دلیل جنگ با برادران مسلمان را به جهت رسوخ کفر٬ کژی٬ شبهه و تاویل در اسلام شمرده است.<ref>نهج البلاغه٬ خطبه۱۲۲</ref>
در ایام خلافت امام علی فتوحات پایان یافت. او حتی برخی از سپاهان در خارج از حجاز- همانند سپاه اشعث در آذربایجان- را به عراق فراخواند. چرا که طغیان‌های داخلی و تحریف دین برای وی مهم‌تر بود. آن حضرت دلیل جنگ با برادران مسلمان را به جهت رسوخ کفر٬ کژی٬ شبهه و تاویل در اسلام شمرده است.<ref>نهج البلاغه٬ خطبه۱۲۲</ref>


==حضور اصحاب و یاران علی(ع) در فتوحات==
==حضور اصحاب و یاران علی(ع) در فتوحات==
[[خالد بن سعید بن عاص]] یکى از شیعیان على(ع)است که سه ماه از بیعت با ابوبکر خودداری کرد. ابوبکر برای فتح شام او را فرمانده سپاه کرده بود لیکن با توصیه عمر او را عزل نمود. <ref>یعقوبی٬ تاریخ یعقوبى، ۱۳۵۸ق٬ ج۲ ٬ ص۱۱۱.</ref> خالد در [[جنگ اجنادین|جنگ اَجنادَین]]<ref>ابن عبدالبرّ، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق٬ ج۲، ص۴۲۲</ref> و به قولی [[جنگ مرج الصفر|جنگ مَرْج الصُّفَّر]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۰۵ق٬ ج۴، ص۹۹ </ref>به شهادت رسید.
[[خالد بن سعید بن عاص]] یکی از شیعیان علی(ع)است که سه ماه از بیعت با ابوبکر خودداری کرد. ابوبکر برای فتح شام او را فرمانده سپاه کرده بود لیکن با توصیه عمر او را عزل نمود.<ref>یعقوبی٬ تاریخ یعقوبی، ۱۳۵۸ق٬ ج۲ ٬ ص۱۱۱.</ref> خالد در [[جنگ اجنادین|جنگ اَجنادَین]]<ref>ابن عبدالبرّ، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق٬ ج۲، ص۴۲۲</ref> و به قولی [[جنگ مرج الصفر|جنگ مَرْج الصُّفَّر]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۰۵ق٬ ج۴، ص۹۹ </ref>به شهادت رسید.


عمار یاسر جانشین سعد در کوفه گردید و در فتح شوشتر حضور داشت.<ref>ابن طقطقی٬ الفخری فى الآداب السلطانية و الدول الاسلامية، ۱۴۱۸ق٬ ص ۱۸۰ -۱۸۲</ref> در فتح شام٬ [[هاشم بن عتبه بن ابی وقاص|هاشم بن عتبة بن ابى‌وقاص‌ مرقال‌]]،<ref>الدينورى٬ الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش٬ ص ۱۲۰</ref> [[فضل بن عباس‌]] <ref>ابن اثير، اسد الغابه، ۱۴۰۷ق٬ ج۴ ٬ ص۶۶.</ref> و [[مالك اشتر نخعى|مالك اشتر]]<ref>ابن خلدون٬ ديوان المبتدأ و الخبر٬ ۱۴۰۸ق٬ ج۲ ٬ ص۵۸۱</ref> حضور داشتند.
عمار یاسر جانشین سعد در کوفه گردید و در فتح شوشتر حضور داشت.<ref>ابن طقطقی٬ الفخری فی الآداب السلطانیة و الدول الاسلامیة، ۱۴۱۸ق٬ ص۱۸۰ -۱۸۲</ref> در فتح شام٬ [[هاشم بن عتبه بن ابی وقاص|هاشم بن عتبة بن ابی‌وقاص‌ مرقال‌]]،<ref>الدینوری٬ الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش٬ ص۱۲۰</ref> [[فضل بن عباس‌]]<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۷ق٬ ج۴ ٬ ص۶۶.</ref> و [[مالک اشتر نخعی|مالک اشتر]]<ref>ابن خلدون٬ دیوان المبتدأ و الخبر٬ ۱۴۰۸ق٬ ج۲ ٬ ص۵۸۱</ref> حضور داشتند.


برخی گفته اند امام حسن و امام حسين(عليهما السلام) در زمان فتح گرگان در سال ۲۹ق همراه سعيد بن عاص بودند.<ref>البلاذری٬ فتوح البلدان، ۱۹۸۸م٬ ص ۳۲۶</ref>  
برخی گفته‌اند امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) در زمان فتح گرگان در سال ۲۹ق همراه سعید بن عاص بودند.<ref>البلاذری٬ فتوح البلدان، ۱۹۸۸م٬ ص۳۲۶</ref>  
در گزارشى ديگر آمده است: هنگامى كه امام حسن عازم جرجان بود، وارد اصفهان شد. <ref>الأصبهاني، ذكر أخبار إصبهان٬ ۱۹۳۴م٬ ج۱ ٬ ص ۴۷</ref>
در گزارشی دیگر آمده است: هنگامی که امام حسن عازم جرجان بود، وارد اصفهان شد.<ref>الأصبهانی، ذکر أخبار إصبهان٬ ۱۹۳۴م٬ ج۱ ٬ ص۴۷</ref>
البته بلاذری خود این گزارش را با عبارت «گفته شده است» آورده که حاکی از عدم اطمینان وی بدان می‌باشد. چنان که از عبارات نیز بر نمی‌آید که ایشان برای شرکت در جنگ آمده باشند. برخی محققین شیعه نیز معتقدند این گزارش ها قابل اعتماد نیستند چرا كه از يك سو خلفا نسبت به حضور اهل بيت در فعاليت‌‏هاى نظامى حساسيت داشتند و از ديگر سو اهل بيت به خاطر مشروعیت ندادن به فتوحات از شركت در امور نظامى خوددارى مى‏‌كردند. <ref>منتظر القائم٬ تاريخ امامت، ص۱۰۹</ref>{{یادداشت|جهت کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه می‌توانید به مجله «تاریخ در آیینه پژوهش، پیش شماره دوم، بهار ١٣٨٢ ، مقاله: مواضع امام علی(ع) در برابر فتوحات خلفا» ، مراجعه فرمایید. http://noo.rs/D4PuM}}
البته بلاذری خود این گزارش را با عبارت «گفته شده است» آورده که حاکی از عدم اطمینان وی بدان می‌باشد. چنان که از عبارات نیز بر نمی‌آید که ایشان برای شرکت در جنگ آمده باشند. برخی محققین شیعه نیز معتقدند این گزارش‌ها قابل اعتماد نیستند چرا که از یک سو خلفا نسبت به حضور اهل بیت در فعالیتهای نظامی حساسیت داشتند و از دیگر سو اهل بیت به خاطر مشروعیت ندادن به فتوحات از شرکت در امور نظامی خودداری میکردند.<ref>منتظر القائم٬ تاریخ امامت، ص۱۰۹</ref>{{یادداشت|جهت کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه می‌توانید به مجله «تاریخ در آیینه پژوهش، پیش شماره دوم، بهار ۱۳۸۲، مقاله: مواضع امام علی(ع) در برابر فتوحات خلفا»، مراجعه فرمایید. http://noo.rs/D4PuM}}


==آثار و پیامدهای فتوحات==
==آثار و پیامدهای فتوحات==
*'''رشد علم کلام و اعتقادات:''' فتح سرزمین‌های تازه موجب اختلاط مسلمانان با غير مسلمانان و صاحبان آئين‏‌ها و مذاهب ديگر گردید که در بين‌شان علما٬ احبار٬ اسقف‏ها و بطريق‏‌هايى اهل بحث بودند كه مى‏‌خواستند در باره اديان و مذاهب بحث كنند، در نتيجه بحث‌هاى كلامى اوج گرفت.<ref>طباطبایی٬ الميزان في تفسير القرآن، ۱۴۱۷ق٬ ج‏۵، ص۲۷۶</ref>
*'''رشد علم کلام و اعتقادات:''' فتح سرزمین‌های تازه موجب اختلاط مسلمانان با غیر مسلمانان و صاحبان آئینها و مذاهب دیگر گردید که در بین‌شان علما٬ احبار٬ اسقفها و بطریقهایی اهل بحث بودند که میخواستند درباره ادیان و مذاهب بحث کنند، در نتیجه بحث‌های کلامی اوج گرفت.<ref>طباطبایی٬ المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق٬ ج۵، ص۲۷۶</ref>


* '''اوج گیری تبعض نژادی''': با گسترش فتوحات و سرازیر شدن غنائم بی پایان به شبه جزیره غريزه‏‌هاى جاهلانه عرب بار ديگر سر به طغيان كشيد.
* '''اوج گیری تبعض نژادی''': با گسترش فتوحات و سرازیر شدن غنائم بی‌پایان به شبه جزیره غریزههای جاهلانه عرب بار دیگر سر به طغیان کشید.
آنان به تدريج روحيه امت‌هاى مستكبر و استعمارگر را به خود گرفتند. امت اسلام به عرب و غير عرب تقسیم شد. معاويه٬ والی شام حكومت اسلامى را رنگ سلطنت داد و در بين مسلمانان چون قيصرهاى روم رفتار كرد.<ref>طباطبایی٬ الميزان في تفسير القرآن، ۱۴۱۷ق٬ ج‏۵، ص۲۷۳</ref>خلیفه دوم اجازه نمی‌داد دختر عرب با مرد غیر عرب [[ازدواج]] نماید.وی معتقد بود فراگرفتن زبان فارسی موجب از بین رفتن مروت می‌شود.<ref>ابن شاذان٬ الإيضاح٬ ج۱ ٬ ص۲۸۱</ref>  
آنان به تدریج روحیه امت‌های مستکبر و استعمارگر را به خود گرفتند. امت اسلام به عرب و غیر عرب تقسیم شد. معاویه٬ والی شام حکومت اسلامی را رنگ سلطنت داد و در بین مسلمانان چون قیصرهای روم رفتار کرد.<ref>طباطبایی٬ المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق٬ ج۵، ص۲۷۳</ref>خلیفه دوم اجازه نمی‌داد دختر عرب با مرد غیر عرب [[ازدواج]] نماید.وی معتقد بود فراگرفتن زبان فارسی موجب از بین رفتن مروت می‌شود.<ref>ابن شاذان٬ الإیضاح٬ ج۱ ٬ ص۲۸۱</ref>  


علی(ع) معتقد بود در آستانه خلافت وی جامعه به [[جاهلیت]] خود بازگشته است.<ref>ابن ابی الحدید٬ شرح نهج البلاغه٬ ۱۴۰۴ق٬ ج۱۳، ص۱۷۹</ref> دیوان عمر بن خطاب [[مهاجر]] را بر [[انصار]] برتری می‌داد<ref>ابن ابی الحدید٬ شرح نهج البلاغه٬ ۱۴۰۴ق٬ ج۸، ص۱۱۱</ref> و سیاست های [[عثمان]] اموی را بر دیگران.<ref>سیوطى٬ تاریخ الخلفا، ۱۹۹۲م٬ ص۱۶۴</ref>.این رویه چنان مستحکم شد که علی(ع) نیز نتوانست آن را برچیند. به او اعتراض می‌شد که چرا چونان عمر آنان را بر دیگران ترجیح نمی‌دهد.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق٬ ج۷، ص۴۱ </ref>
علی(ع) معتقد بود در آستانه خلافت وی جامعه به [[جاهلیت]] خود بازگشته است.<ref>ابن ابی الحدید٬ شرح نهج البلاغه٬ ۱۴۰۴ق٬ ج۱۳، ص۱۷۹</ref> دیوان عمر بن خطاب [[مهاجر]] را بر [[انصار]] برتری می‌داد<ref>ابن ابی الحدید٬ شرح نهج البلاغه٬ ۱۴۰۴ق٬ ج۸، ص۱۱۱</ref> و سیاست‌های [[عثمان]] اموی را بر دیگران.<ref>سیوطی٬ تاریخ الخلفا، ۱۹۹۲م٬ ص۱۶۴</ref>.این رویه چنان مستحکم شد که علی(ع) نیز نتوانست آن را برچیند. به او اعتراض می‌شد که چرا چونان عمر آنان را بر دیگران ترجیح نمی‌دهد.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق٬ ج۷، ص۴۱ </ref>


* '''برتری یافتن ثروت بر ایمان''': پر بودن خزانه [[بیت المال]] و وابستگی مردم به عطایا ایمان آنان را تحت الشعاع خود گرفت.  
* '''برتری یافتن ثروت بر ایمان''': پر بودن خزانه [[بیت المال]] و وابستگی مردم به عطایا ایمان آنان را تحت الشعاع خود گرفت.  


عمر می گفت: اگر بخواهم می توانم این مردم را [[کافر]] کنم. گفتند: چگونه؟ گفت: سهمیه آنها را قطع می کنم. <ref>اسکافی٬ المعیار و الموازنه،بی‌تا٬ ص۸۷ </ref>ابو جعفر نقیب بر آن بود که اگر عمر [[قبله]] مردم را از کعبه به [[بیت المقدس]] تغییر داده و یا یکی از [[نماز]]های پنج‌گانه را حذف می کرد، کسی به او اعتراض نمی کرد، چرا که تمام تلاش مردم به دست آوردن مال بود، چون آن را به دست می آوردند ساکت می شدند.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق٬ ج۱۲، ص۹۰</ref>
عمر می‌گفت: اگر بخواهم می‌توانم این مردم را [[کافر]] کنم. گفتند: چگونه؟ گفت: سهمیه آنها را قطع می‌کنم.<ref>اسکافی٬ المعیار و الموازنه،بی‌تا٬ ص۸۷ </ref>ابو جعفر نقیب بر آن بود که اگر عمر [[قبله]] مردم را از کعبه به [[بیت المقدس]] تغییر داده و یا یکی از [[نماز]]های پنج‌گانه را حذف می‌کرد، کسی به او اعتراض نمی‌کرد، چرا که تمام تلاش مردم به دست آوردن مال بود، چون آن را به دست می‌آوردند ساکت می‌شدند.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق٬ ج۱۲، ص۹۰</ref>


مال اندوزی چنان بود که حتی خود عثمان برای آن که [[آیه کنز]] شامل حال او نشود٬ می‌خواست «واو» اول آیه برداشته شود تا آیه فقط شامل اهل کتاب باشد. <ref>نک: سیوطی٬ الدر المنثور، ج۳، ص۲۳۲</ref> میراثی که [[زبیر بن عوام]] پس از مرگش وانهاد تا پنجاه و دو میلیون درهم گزارش شده است.<ref>ابن سعد٬ الطبقات الكبرى، ۱۴۱۰ق٬ ج۳ ٬ص ۸۱</ref>
مال اندوزی چنان بود که حتی خود عثمان برای آن که [[آیه کنز]] شامل حال او نشود٬ می‌خواست «واو» اول آیه برداشته شود تا آیه فقط شامل اهل کتاب باشد.<ref>نک: سیوطی٬ الدر المنثور، ج۳، ص۲۳۲</ref> میراثی که [[زبیر بن عوام]] پس از مرگش وانهاد تا پنجاه و دو میلیون درهم گزارش شده است.<ref>ابن سعد٬ الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق٬ ج۳ ٬ص ۸۱</ref>
*'''گسترش سرزمینی بدون گسترش دین''': حضور مسلمانان و سکونت دائمی آنها در سرزمین‌های مفتوحه موجب گسترش اسلام ‌می‌شد.  
*'''گسترش سرزمینی بدون گسترش دین''': حضور مسلمانان و سکونت دائمی آنها در سرزمین‌های مفتوحه موجب گسترش اسلام ‌می‌شد.  


چنان که [[اشعث بن قیس کندی|اشعث بن قیس]] در آذربایجان مشاهده کرد که بیشتر اهالی آن مسلمان شده و قرآن می خوانند.<ref>بلاذری٬ فتوح البلدان، ص۳۲۰</ref> با این حال سیاست کلی فتوحات بر آن نبوده است. عثمان معتقد بود از مهم‌ترین عواملی که باعث خرابی جامعه اسلامی می شود خواندن قرآن توسط عجمان است.<ref>حسین٬ الفتنة الکبری، ص۷۲</ref>
چنان که [[اشعث بن قیس کندی|اشعث بن قیس]] در آذربایجان مشاهده کرد که بیشتر اهالی آن مسلمان شده و قرآن می‌خوانند.<ref>بلاذری٬ فتوح البلدان، ص۳۲۰</ref> با این حال سیاست کلی فتوحات بر آن نبوده است. عثمان معتقد بود از مهم‌ترین عواملی که باعث خرابی جامعه اسلامی می‌شود خواندن قرآن توسط عجمان است.<ref>حسین٬ الفتنة الکبری، ص۷۲</ref>
==انگیزه خلفا از فتوحات==
==انگیزه خلفا از فتوحات==
* '''دور کردن و سرگرم ساختن مخالفان''': راهی کردن [[صحابه]] معترض یا مخالف به فتوحات همواره مورد توجه خلافت بود. [[معاویه]] به [[عثمان]] توصیه کرد مخالفانش را به جهاد بفرستد تا زخم‌های شترهاشان برایشان مهم‌تر از نماز باشد.<ref>ابن قتیبه٬ الامامه و السیاسه٬ ۱۴۱۰ق٬ ج۱ ٬ ص۴۹ </ref>ابن عامر نیز گفت: آنان را به جهاد مشغول کند تا علیه او شایعه سازی نکنند.<ref>طبری٬ تاریخ الامم و الملوک٬ ۱۳۷۵ش٬ ج۴ ٬ ص۳۳۳</ref>
* '''دور کردن و سرگرم ساختن مخالفان''': راهی کردن [[صحابه]] معترض یا مخالف به فتوحات همواره مورد توجه خلافت بود. [[معاویه]] به [[عثمان]] توصیه کرد مخالفانش را به جهاد بفرستد تا زخم‌های شترهاشان برایشان مهم‌تر از نماز باشد.<ref>ابن قتیبه٬ الامامه و السیاسه٬ ۱۴۱۰ق٬ ج۱ ٬ ص۴۹ </ref>ابن عامر نیز گفت: آنان را به جهاد مشغول کند تا علیه او شایعه سازی نکنند.<ref>طبری٬ تاریخ الامم و الملوک٬ ۱۳۷۵ش٬ ج۴ ٬ ص۳۳۳</ref>
* '''کسب [[مشروعیت]]''' : بسیاری از اعراب پس از رحلت پیامبر با حکومت مرکزی سازگاری نداشتند چنان که مسئله [[جنگ های رده|مرتدین]] و مانعین زکات پیش آمد. اما این فتوحات بسیاری از آن ها را مجاب کرد. حضرت علی(ع) گوشزد کرده است که «پس از آن خداوند فتوحاتى نصیب مسلمانان کرد، سیری پس از گرسنگی و دارایی پس از ناداری سبب شد تا چیزهایى که از اسلام برایشان‌ خوشایند نبود، در دیدگانشان خوب جلوه کند و آن‌چه از دین نزدشان مضطرب و متزلزل بود در قلبشان جاى گیرد و گفتند: اگر این آیین بر حق نبود، چنین و چنان نمی­ شد». <ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه٬ ج۱ ٬ ص۵۷ </ref> [[حذیفة بن یمان]]، با این که از یاران نزدیک علی بود و در فتوحات نقش داشت، خلافت عمر را چنین توصیف می‌کند: «اسلام در زمان عمر مانند مردی رو به جلو بود که هیچ گاه به عقب باز نمی‌گشت، اما با قتل عمر همواره در عقب‌روی بود». <ref>ابن سعد٬ الطبقات الكبرى، ۱۴۱۰ق٬ ج۳ ٬ص ۲۸۵</ref>
* '''کسب [[مشروعیت]]''' : بسیاری از اعراب پس از رحلت پیامبر با حکومت مرکزی سازگاری نداشتند چنان که مسئله [[جنگ‌های رده|مرتدین]] و مانعین زکات پیش آمد. اما این فتوحات بسیاری از آن‌ها را مجاب کرد. حضرت علی(ع) گوشزد کرده است که «پس از آن خداوند فتوحاتی نصیب مسلمانان کرد، سیری پس از گرسنگی و دارایی پس از ناداری سبب شد تا چیزهایی که از اسلام برایشان‌ خوشایند نبود، در دیدگانشان خوب جلوه کند و آن‌چه از دین نزدشان مضطرب و متزلزل بود در قلبشان جای گیرد و گفتند: اگر این آیین بر حق نبود، چنین و چنان نمی­ شد».<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه٬ ج۱ ٬ ص۵۷ </ref> [[حذیفة بن یمان]]، با این که از یاران نزدیک علی بود و در فتوحات نقش داشت، خلافت عمر را چنین توصیف می‌کند: «اسلام در زمان عمر مانند مردی رو به جلو بود که هیچ گاه به عقب باز نمی‌گشت، اما با قتل عمر همواره در عقب‌روی بود».<ref>ابن سعد٬ الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق٬ ج۳ ٬ص ۲۸۵</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۷۲: خط ۷۲:
==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
* واقدى، محمد بن عمر٬ فتوح الشام، بیروت، دارالفکر٬ ۱۴۰۹ق.
* واقدی، محمد بن عمر٬ فتوح الشام، بیروت، دارالفکر٬ ۱۴۰۹ق.
* ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، چاپ احسان عباس، ۱۴۰۵ق.
* ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، چاپ احسان عباس، ۱۴۰۵ق.
* ابن عبدالبر القرطبی، یوسف بن عبداللّه٬ الاستیعاب فی معرفةالأصحاب، تحقیق: علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
* ابن عبدالبر القرطبی، یوسف بن عبداللّه٬ الاستیعاب فی معرفةالأصحاب، تحقیق: علی محمد البجاوی، بیروت،‌دار الجیل، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
* الاصبهاني٬ أبى نعيم أحمد بن عبد الله٬ أخبار إصبهان٬ ليدن٬ ۱۹۳۴م  
* الاصبهانی٬ أبی نعیم أحمد بن عبد الله٬ أخبار إصبهان٬ لیدن٬ ۱۹۳۴م  
* الجرجاني٬ أبو القاسم حمزة بن يوسف٬ تاريخ جرجان٬ محقق: تحت مراقبة محمد عبد المعيد خان٬ بيروت٬ عالم الكتب٬ ط۴ ٬ ۱۴۰۷ق.
* الجرجانی٬ أبو القاسم حمزة بن یوسف٬ تاریخ جرجان٬ محقق: تحت مراقبة محمد عبد المعید خان٬ بیروت٬ عالم الکتب٬ ط۴ ٬ ۱۴۰۷ق.
* اسکافی٬ محمد بن عبدالله٬ المعیار و الموازنه، تصحیح محمدباقر محمودی٬ بی‌جا٬ بی‌تا.
* اسکافی٬ محمد بن عبدالله٬ المعیار و الموازنه، تصحیح محمدباقر محمودی٬ بی‌جا٬ بی‌تا.
* ابن شاذان٬ فضل٬ الإيضاح٬ محقق:سيد جلال الدين حسينی ارموی٬ تهران٬ موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.
* ابن شاذان٬ فضل٬ الإیضاح٬ محقق:سید جلال الدین حسینی ارموی٬ تهران٬ موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.
* ابن اثیر، عزالدین٬ الکامل فى التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
* ابن اثیر، عزالدین٬ الکامل فی التاریخ، بیروت،‌دار صادر، ۱۳۸۵ق.
* الطباطبایی٬ سید محمدحسین٬الميزان في تفسير القرآن، قم٬ دفتر انتشارات اسلامی٬ چ۵ ٬ ۱۴۱۷ق.
* الطباطبایی٬ سید محمدحسین٬المیزان فی تفسیر القرآن، قم٬ دفتر انتشارات اسلامی٬ چ۵ ٬ ۱۴۱۷ق.
* مسعودى، ابو الحسن علی٬ مروج الذهب و معادن الجوهر، مصر، مطبعة البیهة المصریه٬ ۱۳۴۶ق.
* مسعودی، ابو الحسن علی٬ مروج الذهب و معادن الجوهر، مصر، مطبعة البیهة المصریه٬ ۱۳۴۶ق.
* ابن اعثم الكوفى٬ أبو محمد أحمد، الفتوح، تحقيق على شيرى، بيروت، دارالأضواء، ط الأولى، ۱۴۱۱ق.
* ابن اعثم الکوفی٬ أبو محمد أحمد، الفتوح، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالأضواء، ط الأولی، ۱۴۱۱ق.
* الدينورى٬ ابو حنيفه احمد بن داود٬ الأخبار الطوال، تحقيق عبد المنعم عامر مراجعه جمال الدين شيال، قم، منشورات الرضى، ۱۳۶۸ش
* الدینوری٬ ابو حنیفه احمد بن داود٬ الأخبار الطوال، تحقیق عبد المنعم عامر مراجعه جمال الدین شیال، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۸ش
* سیوطى٬ جلال الدین عبد الرحمان بن ابى بکر٬ تاریخ الخلفا، تحقیق رهاب خضر عکاوى، بیروت، موسسه عز الدین، ۱۹۹۲م.
* سیوطی٬ جلال الدین عبد الرحمان بن ابی بکر٬ تاریخ الخلفا، تحقیق رهاب خضر عکاوی، بیروت، موسسه عز الدین، ۱۹۹۲م.
* ابن الأثير٬ عز الدين أبو الحسن٬ أسد الغابة فى معرفة الصحابة، بيروت، دار الفكر، ۱۴۰۹ق.
* ابن الأثیر٬ عز الدین أبو الحسن٬ أسد الغابة فی معرفة الصحابة، بیروت،‌دار الفکر، ۱۴۰۹ق.
* حسین٬ طه٬ الفتنة الکبری، قاهره٬ دار العارف٬ ۱۴۰۰ق.
* حسین٬ طه٬ الفتنة الکبری، قاهره٬‌دار العارف٬ ۱۴۰۰ق.
* الیعقوبی٬ ابن واضح٬ تاریخ یعقوبى، نجف، مکتبة المرتضویه٬ ۱۳۸۵۸ق.
* الیعقوبی٬ ابن واضح٬ تاریخ یعقوبی، نجف، مکتبة المرتضویه٬ ۱۳۸۵۸ق.
* البلاذرى،أبو الحسن أحمد بن يحيى٬ فتوح البلدان، بيروت، دار و مكتبة الهلال، ۱۹۸۸م.
* البلاذری،أبو الحسن أحمد بن یحیی٬ فتوح البلدان، بیروت،‌دار و مکتبة الهلال، ۱۹۸۸م.
* الحموى،  شهاب الدين ابو عبد الله ياقوت بن عبد الله٬ معجم البلدان، بيروت، دار صادر، ط الثانية، ۱۹۹۶م.
* الحموی، شهاب الدین ابو عبد الله یاقوت بن عبد الله٬ معجم البلدان، بیروت،‌دار صادر، ط الثانیة، ۱۹۹۶م.
* ابن الطقطقى ٬محمد بن على بن طباطبا٬ الفخرى فى الآداب السلطانية و الدول الاسلامية، تحقيق عبد القادر محمد مايو، بيروت، دار القلم العربى، ط الأولى، ۱۴۱۸ق.
* ابن الطقطقی ٬محمد بن علی بن طباطبا٬ الفخری فی الآداب السلطانیة و الدول الاسلامیة، تحقیق عبد القادر محمد مایو، بیروت،‌دار القلم العربی، ط الأولی، ۱۴۱۸ق.
* المقدسى٬ مطهر بن طاهر٬ البدء و التاريخ، بور سعيد، مكتبة الثقافة الدينية، بى تا.
* المقدسی٬ مطهر بن طاهر٬ البدء و التاریخ، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا.
* ابن خلدون٬ عبد الرحمن بن محمد٬ ديوان المبتدأ و الخبر فى تاريخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوى الشأن الأكبر، تحقيق خليل شحادة، بيروت، دار الفكر، ط الثانية، ۱۴۰۸ق.
* ابن خلدون٬ عبد الرحمن بن محمد٬ دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر، تحقیق خلیل شحادة، بیروت،‌دار الفکر، ط الثانیة، ۱۴۰۸ق.
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۰۲۳

ویرایش