Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۵۰۰
ویرایش
جز (←وجه تسمیه) |
جز (←تقریر ملاصدرا) |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
برهان صدّیقین با تقریر [[ملاصدرا]] جلوهای دیگر یافت. او برهانش را محکمتر و روشنتر و شریفتر از براهین دیگر میداند. وی معتقد است تقریر ابن سینا، مصداق حقیقی برهان صدیقین نیست، چرا که برای اثبات واجب، از مفاهیم ماهیت و امکان استفاده میکند.<ref>جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۹۰ش، ص۲۲۱.</ref> | برهان صدّیقین با تقریر [[ملاصدرا]] جلوهای دیگر یافت. او برهانش را محکمتر و روشنتر و شریفتر از براهین دیگر میداند. وی معتقد است تقریر ابن سینا، مصداق حقیقی برهان صدیقین نیست، چرا که برای اثبات واجب، از مفاهیم ماهیت و امکان استفاده میکند.<ref>جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۹۰ش، ص۲۲۱.</ref> | ||
صدرا در اسفار میگوید: «بدان که راهها به سوی خدا فراوان است، زیرا او دارای فضائل و کمالات متعددی است. «و هر طایفهای قبلهای دارد که خداوند آن را تعیین میکند»<ref>سوره بقره، | صدرا در اسفار میگوید: «بدان که راهها به سوی خدا فراوان است، زیرا او دارای فضائل و کمالات متعددی است. «و هر طایفهای قبلهای دارد که خداوند آن را تعیین میکند»<ref>سوره بقره، آیه ۱۴۸.</ref> ولی بعضی از این راهها محکمتر، بهتر، و نورانیتر از بعضی دیگر است. و محکمترین و بهترین برهان، برهانی است که حد وسط آن غیر از واجب نباشد. در این صورت راه با مقصد یکی خواهد بود. و آن راه صدیقین است که آنان از خودِ او بر خودش استشهاد میکنند و سپس از ذات بر صفات و از صفات بر افعال.»<ref>صدرالدین شیرازی، اسفار، ۱۳۸۶ق، ج۶، ص۱۲.</ref> | ||
او معتقد است حقیقتِ هستی، موجود است، بدین معنا که عین موجودیت است و عدم بر آن محال است؛ و از طرفی، حقیقتِ هستی در ذات، یعنی در موجودیت و در واقعیت داشتنِ خود، مشروط به هیچ شرط و مقید به هیچ قیدی نیست. هستی چون هستی است، موجود است نه به ملاک دیگر و نه به فرض وجودِ دیگر؛ پس هستی در ذات خود مساوی با بینیازی از غیر و نامشروط بودن به چیز دیگر یعنی مساوی با وجوب ذاتی ازلی است. در نتیجه، حقیقت هستی، در ذات خود قطع نظر از هر تعینی که از خارج به آن ملحق شود مساوی با ذات لایزال حق است. از نظر ملاصدرا [[اصالت وجود]]، عقل ما را مستقیماً به ذات حقّ رهبری میکند نه به چیزی دیگر؛ و غیر حق را که البته جز افعال و آثار و ظهورات و تجلیات او نخواهد بود، با دلیل دیگر باید پیدا کرد نه حق را.<ref> | او معتقد است حقیقتِ هستی، موجود است، بدین معنا که عین موجودیت است و عدم بر آن محال است؛ و از طرفی، حقیقتِ هستی در ذات، یعنی در موجودیت و در واقعیت داشتنِ خود، مشروط به هیچ شرط و مقید به هیچ قیدی نیست. هستی چون هستی است، موجود است نه به ملاک دیگر و نه به فرض وجودِ دیگر؛ پس هستی در ذات خود مساوی با بینیازی از غیر و نامشروط بودن به چیز دیگر یعنی مساوی با وجوب ذاتی ازلی است. در نتیجه، حقیقت هستی، در ذات خود قطع نظر از هر تعینی که از خارج به آن ملحق شود مساوی با ذات لایزال حق است. از نظر ملاصدرا [[اصالت وجود]]، عقل ما را مستقیماً به ذات حقّ رهبری میکند نه به چیزی دیگر؛ و غیر حق را که البته جز افعال و آثار و ظهورات و تجلیات او نخواهد بود، با دلیل دیگر باید پیدا کرد نه حق را.<ref>صدرالدین شیرازی، اسفار، ۱۳۸۶ق، ج ۶، ص۱۴-۱۶.</ref> | ||
به گفته [[محمد تقی مصباح یزدی]]، فیلسوف معاصر [[شیعه]]، برهان ملاصدرا از سه مقدمه زیر تشکیل شده است: | |||
* اصالت وجود و اعتباری بودن ماهیت. | |||
* [[تشکیک وجود|مراتب داشتن وجود]] و میان علت و معلول | |||
* ملاک نیاز معلول به علت، تعلقی و ربطی بودن وجود معلول نسبت به علت است.<ref>مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۴۲۶.</ref> | |||
از نظر آیت الله مصباح یزدی، برهان ملاصدرا افزون بر امتیازات برهان ابن سینا، از مزایای زیر برخوردار است: | |||
* در این برهان بر مفاهیم وجودی تکیه شده و از ماهیت و امکان ماهوی ذکری به میان نیامده است. ازاینرو این برهان با اصالت وجود مناسبتر است. | |||
* این برهان نیازی به ابطال [[دور]] و [[تسلسل]] ندارد؛ بلکه خود برهانی بر بطلان تسلسل در علتهای فاعلی است. | |||
* به کمک این برهان، [[صفات جمال و جلال الهی|صفات کمالی خداوند]] را نیز میتوان اثبات کرد.<ref>مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۴۲۷.</ref> | |||
===تقریر محقق اصفهانی=== | ===تقریر محقق اصفهانی=== |