Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۱۲
ویرایش
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (←نگاهی به ساختار) |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
بند ۳۵ دعای جوشن کبیر از تمام بندهای متمایز است زیرا هر یک ازنامهای دهگانه ای که در آن است موضوع و زمینهای برای نام بعدی خداوند شده است یَا مَنْ هُوَ فِی عَهْدِهِ وَفِیٌّ، یَا مَنْ هُوَ فِی وَفَائِهِ قَوِیٌّ، یَا مَنْ هُوَ فِی قُوَّتِهِ عَلِیٌّ، یَا مَنْ هُوَ فِی عُلُوِّهِ قَرِیبٌ، یَا مَنْ هُوَ فِی قُرْبِهِ لَطِیفٌ، یَا مَنْ هُوَ فِی لُطْفِهِ شَرِیفٌ، یَا مَنْ هُوَ فِی شَرَفِهِ عَزِیزٌ، یَا مَنْ هُوَ فِی عِزِّهِ عَظِیمٌ، یَا مَنْ هُوَ فِی عَظَمَتِهِ مَجِیدٌ، یَا مَنْ هُوَ فِی مَجْدِهِ حَمِیدٌ.{{یادداشت| اى که در پیمانش وفادار و اى که در وفا کردن به پیمانش نیرومند است اى که در نیرومندیش بلند مرتبه است اى که در عین بلند مرتبه اى نزدیک است اى که در عین نزدیکى دقیق است اى که در عین دقت بزرگوار است اى که در عین بزرگوارى با عزت است اى که در عین عزت با عظمت است اى که در عین عظمتش برجسته است اى که در عین برجستگى ستوده است.}} | بند ۳۵ دعای جوشن کبیر از تمام بندهای متمایز است زیرا هر یک ازنامهای دهگانه ای که در آن است موضوع و زمینهای برای نام بعدی خداوند شده است یَا مَنْ هُوَ فِی عَهْدِهِ وَفِیٌّ، یَا مَنْ هُوَ فِی وَفَائِهِ قَوِیٌّ، یَا مَنْ هُوَ فِی قُوَّتِهِ عَلِیٌّ، یَا مَنْ هُوَ فِی عُلُوِّهِ قَرِیبٌ، یَا مَنْ هُوَ فِی قُرْبِهِ لَطِیفٌ، یَا مَنْ هُوَ فِی لُطْفِهِ شَرِیفٌ، یَا مَنْ هُوَ فِی شَرَفِهِ عَزِیزٌ، یَا مَنْ هُوَ فِی عِزِّهِ عَظِیمٌ، یَا مَنْ هُوَ فِی عَظَمَتِهِ مَجِیدٌ، یَا مَنْ هُوَ فِی مَجْدِهِ حَمِیدٌ.{{یادداشت| اى که در پیمانش وفادار و اى که در وفا کردن به پیمانش نیرومند است اى که در نیرومندیش بلند مرتبه است اى که در عین بلند مرتبه اى نزدیک است اى که در عین نزدیکى دقیق است اى که در عین دقت بزرگوار است اى که در عین بزرگوارى با عزت است اى که در عین عزت با عظمت است اى که در عین عظمتش برجسته است اى که در عین برجستگى ستوده است.}} | ||
==شرحها== | |||
[[پرونده:SHARHE JOSHANE KABIR.jpgl.jpg|بندانگشتی|250px|کتاب شرح الأسماء، شرح دعاء الجوشن الکبیر؛ تألیف [[ملاهادی سبزواری]]]] | [[پرونده:SHARHE JOSHANE KABIR.jpgl.jpg|بندانگشتی|250px|کتاب شرح الأسماء، شرح دعاء الجوشن الکبیر؛ تألیف [[ملاهادی سبزواری]]]] | ||
عالمان [[شیعه]] بر دعای جوشن کبیر شرحهایی نوشتهاند،<ref> رک: آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۶۶-۶۷، ج۵، ص۲۸۷، ج۱۳، ص۲۴۷-۲۴۸.</ref> مشهورترین شرح، شرح [[ملا هادی سبزواری]] است. این شرح رنگ و بویی عرفانی و فلسفی دارد. سبزواری براساس بندهای دعا، به اشعار فارسی و عربی استشهاد کرده و برای مباحث لغوی به کتاب [[قاموس اللغه]] [[مجدالدین محمد فیروزآبادی|فیروزآبادی]] بسیار مراجعه کرده است. او همچنین در موارد مختلف به اقتضای بحث، مباحث فلسفی، عرفانی و کلامی را طرح کرده است.<ref>سبزواری، شرح الاسماء، ۱۳۷۵ش، ص۳۳.</ref> وی همچنین برخی از فرازها را متفاوت شرح کرده به عنوان نمو نه در بند۷ «يَا كَاشِفَ الْبَلايَا» میگوید که «کشف» هم به معنای اظهار و آشکار ساختن است و هم به معنای برداشتن و در اینجا اولویت با معنای نخست است و در برابر دفعِ بلا است و این بلا که نصیب انسان میشود نشانه دوستی و ولای خداست چنانچه در [[دعا]] خداوند را در برابر بلا حمد میکنیم همان گونه که به خاظر نعمتهایش او را شکر میگزاریم (نَحمَدك على بلائك كما نَشكُرك على آلائك) و نیز میتواند «کاشف البلا» به معنای پردهبردای از بلا باشد تا انسان بفهمد که این بلا عینِ رحمت است. سبزواری برای تأیید به اشعاری از [[مولوی]] استشهاد کرده که میگوید:{{شعر}}{{ب|هر بلا كز دوست آيد رحمت است| آن بلا را بر دلم صد منت است }}{{ب| ای بلاهاى تو آرامِ دلم | حاصل از درد تو شد كامِ دلم| نالم و ترسم كه او باور كند| و زترحم جور را كمتر كند}}{{پایان شعر}} <ref>سبزواری، شرح الاسماء الحسنی، ج۱، ص۵۶.</ref> | عالمان [[شیعه]] بر دعای جوشن کبیر شرحهایی نوشتهاند،<ref> رک: آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۶۶-۶۷، ج۵، ص۲۸۷، ج۱۳، ص۲۴۷-۲۴۸.</ref> مشهورترین شرح، شرح [[ملا هادی سبزواری]] است. این شرح رنگ و بویی عرفانی و فلسفی دارد. سبزواری براساس بندهای دعا، به اشعار فارسی و عربی استشهاد کرده و برای مباحث لغوی به کتاب [[قاموس اللغه]] [[مجدالدین محمد فیروزآبادی|فیروزآبادی]] بسیار مراجعه کرده است. او همچنین در موارد مختلف به اقتضای بحث، مباحث فلسفی، عرفانی و کلامی را طرح کرده است.<ref>سبزواری، شرح الاسماء، ۱۳۷۵ش، ص۳۳.</ref> وی همچنین برخی از فرازها را متفاوت شرح کرده به عنوان نمو نه در بند۷ «يَا كَاشِفَ الْبَلايَا» میگوید که «کشف» هم به معنای اظهار و آشکار ساختن است و هم به معنای برداشتن و در اینجا اولویت با معنای نخست است و در برابر دفعِ بلا است و این بلا که نصیب انسان میشود نشانه دوستی و ولای خداست چنانچه در [[دعا]] خداوند را در برابر بلا حمد میکنیم همان گونه که به خاظر نعمتهایش او را شکر میگزاریم (نَحمَدك على بلائك كما نَشكُرك على آلائك) و نیز میتواند «کاشف البلا» به معنای پردهبردای از بلا باشد تا انسان بفهمد که این بلا عینِ رحمت است. سبزواری برای تأیید به اشعاری از [[مولوی]] استشهاد کرده که میگوید:{{شعر}}{{ب|هر بلا كز دوست آيد رحمت است| آن بلا را بر دلم صد منت است }}{{ب| ای بلاهاى تو آرامِ دلم | حاصل از درد تو شد كامِ دلم| نالم و ترسم كه او باور كند| و زترحم جور را كمتر كند}}{{پایان شعر}} <ref>سبزواری، شرح الاسماء الحسنی، ج۱، ص۵۶.</ref> | ||