کاربر ناشناس
تواتر: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Salvand جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Mahboobi جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
در عین حال محدّثان، اصولیان و منطقیان عموماً به این امر توجه داشتهاند و این نکته را، ضمن بیان تعریف یاد شده، یادآوری کردهاند.<ref>علم الهدی، قسمت ۲، ص۴۹۹، ۵۰۳ ـ۵۰۴</ref><ref>خطیب بغدادی، همانجا</ref><ref>محقق حلّی، ص۱۴۰</ref><ref>مظفر، المنطق، همانجا</ref> | در عین حال محدّثان، اصولیان و منطقیان عموماً به این امر توجه داشتهاند و این نکته را، ضمن بیان تعریف یاد شده، یادآوری کردهاند.<ref>علم الهدی، قسمت ۲، ص۴۹۹، ۵۰۳ ـ۵۰۴</ref><ref>خطیب بغدادی، همانجا</ref><ref>محقق حلّی، ص۱۴۰</ref><ref>مظفر، المنطق، همانجا</ref> | ||
به نظر میرسد به کار بردن کلمه | به نظر میرسد به کار بردن کلمه اتفاق به جای تواطؤ در تعریفی که بیان شده، این مشکل را به کلی بر طرف میکند، چنانکه [[علم الهدی]]<ref>قسمت ۲، ص۴۹۸</ref> از همین تعبیر استفاده کرده است. گفتنی است که نویسندگان کتابهای [[اصول فقه]] غالباً از خبر متواتر در معنای لغوی خبر و به صورت کلی بحث کردهاند، ولی [[علم حدیث|محدّثان]] در بحث خود، به حدیث متواتر توجه کردهاند. این تفاوت نگاه گاهی بر جزئیات بحث، از جمله شروط راویان خبر متواتر، تأثیر گذاشته است. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
علم آفرینی متواترات، از نظر همه علمای [[اصول فقه]] و محدّثان، مسلّم است و به تعبیر [[شیخ طوسی]]، <ref>ج ۱، ص۲۴۳</ref> شک ورزیدن نسبت به حصول علم از طریق خبر متواتر مانند شک کردن [[سوفسطائیان]] درباره وجود جهان است؛ <ref>نیز رجوع کنید به غزالی، ج۱، ص۱۳۲؛ آمدی، ج۱، جزء ۲، ص۲۶؛ ادامه مقاله</ref> ازین رو، کمتر به بحث درباره آن پرداخته و صرفاً از ضروری یا نظری بودن این یقین سخن گفتهاند. | علم آفرینی متواترات، از نظر همه علمای [[اصول فقه]] و محدّثان، مسلّم است و به تعبیر [[شیخ طوسی]]، <ref>ج ۱، ص۲۴۳</ref> شک ورزیدن نسبت به حصول علم از طریق خبر متواتر مانند شک کردن [[سوفسطائیان]] درباره وجود جهان است؛ <ref>نیز رجوع کنید به غزالی، ج۱، ص۱۳۲؛ آمدی، ج۱، جزء ۲، ص۲۶؛ ادامه مقاله</ref> ازین رو، کمتر به بحث درباره آن پرداخته و صرفاً از ضروری یا نظری بودن این یقین سخن گفتهاند. | ||
در این میان، [[محمدباقر صدر]] (شهادت در فروردین ۱۳۵۹) به تحلیل دقیق یقین آوری متواترات پرداخته است. او این مسئله را، بر پایه [[حساب احتمالات]] و در نتیجه [[استقراء]]، توضیح داده است. وی بر اساس نظریه ابداعی خود ( | در این میان، [[محمدباقر صدر]] (شهادت در فروردین ۱۳۵۹) به تحلیل دقیق یقین آوری متواترات پرداخته است. او این مسئله را، بر پایه [[حساب احتمالات]] و در نتیجه [[استقراء]]، توضیح داده است. وی بر اساس نظریه ابداعی خود (توالُدِ ذاتی) علم آفرینی خبر متواتر را اثبات کرده است.<ref>هاشمی، ج۴، ص۳۲۹ـ۳۳۱؛ نیز رجوع کنید به سروش، ص۱۲ـ ۴۳</ref> | ||
===بدیهی یا نظری بودن علم ناشی از متواترات=== | ===بدیهی یا نظری بودن علم ناشی از متواترات=== | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
در متواتر لفظی، گزارشگران مضمونی را در قالب یک لفظ گزارش میدهند، اما در متواتر معنوی یک مضمون در قالب تعبیرات مشابه با الفاظ مختلف بیان میشود. | در متواتر لفظی، گزارشگران مضمونی را در قالب یک لفظ گزارش میدهند، اما در متواتر معنوی یک مضمون در قالب تعبیرات مشابه با الفاظ مختلف بیان میشود. | ||
برای متواتر لفظی، به گزارشهای یکسان درباره اقوامِ پیشین و شهرهای دور<ref>برای مناقشه [[میرزای قمی]] نسبت به این مثال رجوع کنید به ج۱، ص۴۲۱</ref> و به گزارش افراد بسیار از یک زلزله و در احادیث، به حدیث | برای متواتر لفظی، به گزارشهای یکسان درباره اقوامِ پیشین و شهرهای دور<ref>برای مناقشه [[میرزای قمی]] نسبت به این مثال رجوع کنید به ج۱، ص۴۲۱</ref> و به گزارش افراد بسیار از یک زلزله و در احادیث، به حدیث «انّماالاعمالُ بالنّیاتِ» <ref>عتر، ص۴۰۶</ref> و بخشی از [[حدیث غدیر]] و [[حدیث ثقلین]] مثال زدهاند. | ||
مثال متواتر معنوی نیز گزارشهای فراوان از بخشندگی حاتم طائی و شجاعت [[حضرت علی(ع) |حضرت علی(ع)]] است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به ابواسحاق شیرازی، همانجا؛ شهید ثانی، ص۶۶؛ میرزای قمی، ج۱، ص۴۲۶ که درباره این دو مثال تأمل کرده است</ref> | مثال متواتر معنوی نیز گزارشهای فراوان از بخشندگی حاتم طائی و شجاعت [[حضرت علی(ع) |حضرت علی(ع)]] است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به ابواسحاق شیرازی، همانجا؛ شهید ثانی، ص۶۶؛ میرزای قمی، ج۱، ص۴۲۶ که درباره این دو مثال تأمل کرده است</ref> | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
در یک دسته بندی دیگر، خبر متواتر به دو قسم تواتر تفصیلی و اجمالی تقسیم میشود. | در یک دسته بندی دیگر، خبر متواتر به دو قسم تواتر تفصیلی و اجمالی تقسیم میشود. | ||
متواتر تفصیلی، همان دو قسمی است که در تواتر لفظی و معنوی بیان شد. | متواتر تفصیلی، همان دو قسمی است که در تواتر لفظی و معنوی بیان شد. | ||
اما در منابع متأخر [[اصول فقه]] [[امامیه]]، یک قسم دیگر از تواتر به نام | اما در منابع متأخر [[اصول فقه]] [[امامیه]]، یک قسم دیگر از تواتر به نام متواتر اجمالی مطرح شده است. ظاهراً مبتکر این اصطلاح، فقیه و اصولی نامور شیعه، آخوند [[ملا محمدکاظم خراسانی]] (متوفی ۱۳۲۹)، است. این اصطلاح در منابع حدیث شناسی [[اهل سنّت]] به کار نرفته است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به قاسمی، ص۱۵۱؛ عتر، ص۴۰۵</ref> | ||
مراد از این تعبیر آن است کهگاه مجموعهای از اخبار آحاد روایت میشود که با در نظر گرفتن شرایط مختلف، علم اجمالی ایجاد میکند که به طور عادی همه آنها نباید دروغ باشد. | مراد از این تعبیر آن است کهگاه مجموعهای از اخبار آحاد روایت میشود که با در نظر گرفتن شرایط مختلف، علم اجمالی ایجاد میکند که به طور عادی همه آنها نباید دروغ باشد. | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
[[محمدباقر صدر]]<ref>هاشمی، ج۴، ص۳۳۵ـ ۳۳۸</ref> در تبیین این قسم از خبر متواتر توضیحات سودمندی داده است. | [[محمدباقر صدر]]<ref>هاشمی، ج۴، ص۳۳۵ـ ۳۳۸</ref> در تبیین این قسم از خبر متواتر توضیحات سودمندی داده است. | ||
[[میرزای قمی]] به مناسبت بحث از | [[میرزای قمی]] به مناسبت بحث از متواتر معنوی، به ارائه فرضهای مختلف درباره تواتر لفظی و معنوی پرداخته است.<ref>همان</ref> به نظر میرسد برخی از این فرضها (مثلاً فرض سوم و پنجم) بر اصطلاح متواتر اجمالی قابل تطبیق است. | ||
[[محمد حسین حائری اصفهانی]]<ref>ص ۲۶۸</ref> نیز به مثالهای میرزای قمی اشاره و درباره متواتر نامیدن برخی از آنها مناقشه کرده است. در واقع، کاربرد واژه تواتر برای آن قسم از اخبار که [[آخوند خراسانی]] مطرح کرده، کاربردی مجازی است؛ گرچه توجه به آن در مباحث فقهی بسیار سودمند است.<ref>در باره تقسیم متواتر به تفصیلی و اجمالی رجوع کنید به منتظری، همانجا</ref> | [[محمد حسین حائری اصفهانی]]<ref>ص ۲۶۸</ref> نیز به مثالهای میرزای قمی اشاره و درباره متواتر نامیدن برخی از آنها مناقشه کرده است. در واقع، کاربرد واژه تواتر برای آن قسم از اخبار که [[آخوند خراسانی]] مطرح کرده، کاربردی مجازی است؛ گرچه توجه به آن در مباحث فقهی بسیار سودمند است.<ref>در باره تقسیم متواتر به تفصیلی و اجمالی رجوع کنید به منتظری، همانجا</ref> |