کاربر ناشناس
تواتر: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Pourrezaei جز (←در علم اصول فقه) |
imported>Pourrezaei جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''تواتر'''، اصطلاحی در [[اصول فقه]] و علوم [[حدیث]] است و به معنای گزارشی است که بخاطر برخی | '''تواتر'''، اصطلاحی در [[اصول فقه]] و علوم [[حدیث]] است و به معنای گزارشی است که بخاطر برخی ویژگیها اطمینان آور است. | ||
وجوه مختلف خبر متواتر در | وجوه مختلف خبر متواتر در دانشهای حدیث، [[فقه]]، [[رجال]] و [[منطق]] مورد بحث قرار میگیرد. | ||
اگر [[روایت|روایتی]] متواتر باشد، مورد قبول قرار | اگر [[روایت|روایتی]] متواتر باشد، مورد قبول قرار میگیرد و استناد به آن صحیح خواهد بود و ضعف سند اعتبار آن را زیر سوال نمیبرد. | ||
== واژه شناسی == | == واژه شناسی == | ||
===معنای لغوی=== | ===معنای لغوی=== | ||
این واژه از ریشه | این واژه از ریشه «و ـ ت ـ ر» (به معنای «فرد »)، به معنای در پی هم آمدن و پیاپی شدن است.<ref>فَراهیدی، ذیل «وتر »؛ بیهقی، ج۲، ص۸۶۲</ref> این واژه و واژه هم ارز آن (مواتره) در جایی به کار میرود که افراد یک چیز یکی پس از دیگری، با اندکی فاصله زمانی پدید میآیند.<ref>ابن فارِس؛ ابن منظور، ذیل «وتر» </ref> متواتر یکی از اصطلاحات علم [[علم عروض|عروض]] نیز هست.<ref>شمس قیس، ص۲۷۴</ref> | ||
===معنای اصطلاحی=== | ===معنای اصطلاحی=== | ||
تواتر در اصطلاح بیانگر گزارش شدن زیاد یک خبر است به صورتی که از طریق آن اطمینان به آن خبر حاصل شود. خبرِی که از این ویژگی برخوردار است، متواتِر نامیده | تواتر در اصطلاح بیانگر گزارش شدن زیاد یک خبر است به صورتی که از طریق آن اطمینان به آن خبر حاصل شود. خبرِی که از این ویژگی برخوردار است، متواتِر نامیده میشود، گویی این خبر پی درپی آمده است، یا متواتَر خوانده میشود به این معنا که پی درپی گزارش شده است.<ref>فضلی، ص۷۱</ref> | ||
محدّثان [[خبر]] متواتر را به دو صورت تعریف | محدّثان [[خبر]] متواتر را به دو صورت تعریف کردهاند: | ||
* | *عدهای آن را خبر گروهی دانستهاند که به خودی خود یقین به درستی آن حاصل شود.<ref>ابواسحاق شیرازی، ص۲۰۸؛ آمِدی، ج۱، جزء ۲، ص۲۵؛ ابن جماعه، ص۳۱؛ ابن شهیدثانی، ص۱۸۴</ref> | ||
*برخی نیز خبر متواتر را خبری | *برخی نیز خبر متواتر را خبری دانستهاند که راویانش به تعدادی باشند که به طور معمول تبانی و هماهنگی آنها بر اینکه خبری را جعل کنند، غیر ممکن باشد.<ref>علم الهدی، قسمت ۲، ص۴۹۸؛ ابن صلاح، ص۲۶۷؛ تونی، ص۱۵۷؛ صدر، ص۹۷</ref> | ||
کسانی که تعریف اول را | کسانی که تعریف اول را برگزیدهاند آنچه را که ضمن تعریف دوم درباره کثرت و عدم تبانی بر کذب آمده، به عنوان یکی از شروط تواتر و برای توضیح ذکر کردهاند.<ref>ابواسحاق شیرازی، ص۲۰۹؛ ابن جماعه، همانجا؛ ابن شهیدثانی، ص۱۸۶</ref> | ||
*گاهی نیز دو تعریف با هم تلفیق | *گاهی نیز دو تعریف با هم تلفیق شدهاند.<ref>منتظری، همانجا</ref> | ||
تعاریف دیگری نیز با تفاوت کم یا زیاد در منابع آمده است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به خطیب بغدادی، | تعاریف دیگری نیز با تفاوت کم یا زیاد در منابع آمده است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به خطیب بغدادی، ص۳۲</ref> برای هر یک از این دو تعریف مزایا و معایبی ذکر کردهاند<ref>میرزای قمی، ج۱، ص۴۲۰؛ فضلی، ص۷۲ـ۷۳</ref> اما در مجموع، به نظر میرسد تعریف دوم جوهره اصلی تواتر (کثرت گزارش دهندگان) را بهتر منعکس میسازد.<ref>میرزای قمی، ج۱، ص۴۲۰ـ۴۲۱؛ فضلی، ص۷۳</ref> | ||
===ایراد بر تعریف اصطلاحی=== | ===ایراد بر تعریف اصطلاحی=== | ||
در تعریف تواتر گفته شد که برای حصول اطمینان، باید خبرها به | در تعریف تواتر گفته شد که برای حصول اطمینان، باید خبرها به اندازهای باشد که انسان اطمینان پیدا کند که آن افراد با یکدیگر هم دستی و تبانی نکردهاند. | ||
برخی معتقدند که حتی اگر مطمئن باشیم که | برخی معتقدند که حتی اگر مطمئن باشیم که تبانیای در کار نیست، ولی با این حال، باز هم نمیتوان به چنین خبری اطمینان پیدا کنیم. | ||
زیرا دروغ همیشه با قصد و آگاهی و تبانی صورت | زیرا دروغ همیشه با قصد و آگاهی و تبانی صورت نمیگیرد. برخی مواقع یک عده بدون اینکه متوجه باشد، به واسطه زمینههای مشترک اجتماعی و فرهنگی مانند تمایل و بیزاریهای مذهبی یا همسوی شدن با حکومت باعث شود تا عدهای، بدون قصد تبانی، یک خبر را جعل کنند یا زمینه سوء برداشت و خطای دیگران از آن خبر را ایجاد کنند. | ||
در عین حال محدّثان، اصولیان و منطقیان عموماً به این امر توجه | در عین حال محدّثان، اصولیان و منطقیان عموماً به این امر توجه داشتهاند و این نکته را، ضمن بیان تعریف یاد شده، یادآوری کردهاند.<ref>علم الهدی، قسمت ۲، ص۴۹۹، ۵۰۳ ـ۵۰۴</ref><ref>خطیب بغدادی، همانجا</ref><ref>محقق حلّی، ص۱۴۰</ref><ref>مظفر، المنطق، همانجا</ref> | ||
به نظر | به نظر میرسد به کار بردن کلمه '''اتفاق''' به جای '''تواطؤ''' در تعریفی که بیان شده، این مشکل را به کلی بر طرف میکند، چنانکه [[علم الهدی]]<ref>قسمت ۲، ص۴۹۸</ref> از همین تعبیر استفاده کرده است. گفتنی است که نویسندگان کتابهای [[اصول فقه]] غالباً از خبر متواتر در معنای لغوی خبر و به صورت کلی بحث کردهاند، ولی [[علم حدیث|محدّثان]] در بحث خود، به حدیث متواتر توجه کردهاند. این تفاوت نگاه گاهی بر جزئیات بحث، از جمله شروط راویان خبر متواتر، تأثیر گذاشته است. | ||
==جایگاه بحث در علوم مختلف== | ==جایگاه بحث در علوم مختلف== | ||
===در علم منطق=== | ===در علم منطق=== | ||
بحث | بحث درباره خبر متواتر یا متواترات و اعتبار آن، در دانش منطق در بحث صناعات خمس، آمده است و متواترات یکی از اقسام یقینیات دانسته شده است. در این اصطلاح، خبر متواتر وابسته به این است که هم افراد نقل کننده آن زیاد باشند و هم موجب علم و اطمینان برای مخاطبش بشود.<ref>نصیرالدین طوسی، ص۳۴۵؛ مظفر، المنطق، ص۲۸۶؛ خوانساری، ج۲، ص۲۰۴</ref> در منابع [[اصول فقه]] نیزگاه به آن مبحث ارجاع شده است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به مظفر، اصول الفقه، ج۲، ص۶۲</ref> | ||
===در علم اصول فقه=== | ===در علم اصول فقه=== | ||
{{اصلی|خبر متواتر}} | {{اصلی|خبر متواتر}} | ||
این اصطلاح، به اعتبار آنکه وصفِ | این اصطلاح، به اعتبار آنکه وصفِ گونهای از روایات است، در [[اصول فقه]]، ضمن بحث از انواع ادله شرعی، معمولاً در مبحث [[سنت|سنّت]] یا خبر به عنوان یکی از اقسام آن<ref>مثلاً رجوع کنید به [[علم الهدی]]، قسمت ۲، ص۴۷۷؛ [[میرزای قمی]]، ج۱، ص۴۰۹، ۴۲۰</ref> و در دوره اخیر در مبحث حجیت [[ظنون]]، با عنوان خبرِ متواتر<ref>مثلاً رجوع کنید به هاشمی، ج۴، ص۳۲۷؛ منتظری، ص۴۸۶</ref> بررسی شده است. در علم [[درایه|درایه الحدیث]] نیز، پیش از بیان تقسیمات گوناگون، حدیث را به متواتر و [[خبر واحد|آحاد]] تقسیم میکنند.<ref>صدر، ص۹۷ـ ۱۰۸؛ فضلی، ص۷۱ـ۸۶؛ سبحانی، ص۲۱ـ۳۴</ref> | ||
==علم آور بودن تواتر== | ==علم آور بودن تواتر== | ||
علم آفرینی متواترات، از نظر همه علمای [[اصول فقه]] و محدّثان، مسلّم است و به تعبیر [[شیخ طوسی]]،<ref>ج | علم آفرینی متواترات، از نظر همه علمای [[اصول فقه]] و محدّثان، مسلّم است و به تعبیر [[شیخ طوسی]]، <ref>ج ۱، ص۲۴۳</ref> شک ورزیدن نسبت به حصول علم از طریق خبر متواتر مانند شک کردن سوفسطائیان درباره وجود جهان است؛ <ref>نیز رجوع کنید به غزالی، ج۱، ص۱۳۲؛ آمدی، ج۱، جزء ۲، ص۲۶؛ ادامه مقاله</ref> ازین رو، کمتر به بحث درباره آن پرداخته و صرفاً از ضروری یا نظری بودن این یقین سخن گفتهاند. | ||
در این | در این میان، [[محمدباقر صدر]] (شهادت در فروردین ۱۳۵۹) به تحلیل دقیق یقین آوری متواترات پرداخته است. او این مسئله را، بر پایه [[حساب احتمالات]] و در نتیجه [[استقراء]]، توضیح داده است. وی بر اساس نظریه ابداعی خود ('''توالُدِ ذاتی''') علم آفرینی خبر متواتر را اثبات کرده است.<ref>هاشمی، ج۴، ص۳۲۹ـ۳۳۱؛ نیز رجوع کنید به سروش، ص۱۲ـ ۴۳</ref> | ||
===بدیهی یا نظری بودن علم ناشی از متواترات=== | ===بدیهی یا نظری بودن علم ناشی از متواترات=== | ||
درباره ضروری یا نظری بودن علمی که از متواترات به دست میآید چندین نظریه ارائه شده است. | |||
*نظر مشهور علمای [[علم منطق|منطق]] آن است که علم حاصل از خبر متواتر، از امور یقینی است که قبولش واجب است. بر این اساس، بدیهی و غیر اکتسابی است، هر چند در به وجود آمدن این یقین، وجود برخی مقدمات حسی (مثلاً شنیدن خبر) لازم است.<ref>[[خواجه نصیرالدین طوسی|نصیرالدین طوسی]] ، | *نظر مشهور علمای [[علم منطق|منطق]] آن است که علم حاصل از خبر متواتر، از امور یقینی است که قبولش واجب است. بر این اساس، بدیهی و غیر اکتسابی است، هر چند در به وجود آمدن این یقین، وجود برخی مقدمات حسی (مثلاً شنیدن خبر) لازم است.<ref>[[خواجه نصیرالدین طوسی|نصیرالدین طوسی]]، ص۳۴۵ـ۳۴۶؛ شهابی، ص۲۵۵، ۲۵۷ـ ۲۵۸، ۲۶۵</ref> | ||
*برخی عالمان [[اصول فقه]]، به واسطه مقدماتی که باعث تحقق علم در متواترات | *برخی عالمان [[اصول فقه]]، به واسطه مقدماتی که باعث تحقق علم در متواترات میشود، این علم را نظری و اکتسابی دانستهاند. | ||
*برخی دیگر نسبت به ضروری یا کسبی بودن آن نظر | *برخی دیگر نسبت به ضروری یا کسبی بودن آن نظر ندادهاند؛ | ||
* | *عدهای هم بین اخبار متواتر درباره شهرها و مکانها و آنچه در باب معجزات است، با توجه به تفاوت رویکرد مردم به آن، تفاوت قائل شدهاند.<ref>علم الهدی، قسمت ۲، ص۴۸۱؛ آمدی، ج۱، جزء ۲، ص۳۰ـ ۳۵؛ میرزای قمی، ج۲، ص۴۲۲ـ ۴۲۴</ref> | ||
===امکان وقوع علم آفرینی و تواتر=== | ===امکان وقوع علم آفرینی و تواتر=== | ||
درباره امکان وقوع تواتر و علم آفرینی آن از جهت دیگری نیز بحث شده است. | |||
برخی از افراد برخلاف نظر مشهور علمای منطق و اصول فقه، معتقدند که نه تواتر ایجاد | برخی از افراد برخلاف نظر مشهور علمای منطق و اصول فقه، معتقدند که نه تواتر ایجاد میشود و نه علمی از آن به دست میآید. [[شریف مرتضی علم الهدی]]<ref>قسمت ۲، ص۴۸۱</ref> عدهای از هندوان به عنوان «سَمَنیه» را نام برده که منکر وقوع تواتر و علم آفرینی آن بودند. مؤلفان بعد از او، سخن وی در این باب را تکرار کردهاند.گاه نیز این نظر را به براهمه نسبت داده وگاه هر دو اسم را آوردهاند.<ref>ابواسحاق شیرازی، ص۲۰۸؛ طوسی، ج۱، ص۲۳۹؛ غزالی، ج۱، ص۱۳۲؛ محقق حلّی، ص۱۳۸</ref> <ref> | ||
برای اشکالات وارد بر امکان وقوع تواتر و علم آفرینی آن و پاسخهای اصولیان به آنها رجوع کنید به | برای اشکالات وارد بر امکان وقوع تواتر و علم آفرینی آن و پاسخهای اصولیان به آنها رجوع کنید به آمدی، ج۱، جزء ۲، ص۲۶ـ۳۰؛ میرزای قمی، ج۱، ص۴۲۱ـ ۴۲۲</ref> | ||
== اقسام تواتر== | == اقسام تواتر== | ||
===تواتر لفظی و معنوی === | ===تواتر لفظی و معنوی === | ||
بیشتر مؤلفان، خبر متواتر را به دو گونه لفظی و معنوی تقسیم | بیشتر مؤلفان، خبر متواتر را به دو گونه لفظی و معنوی تقسیم کردهاند. | ||
در متواتر لفظی، گزارشگران مضمونی را در قالب یک لفظ گزارش | در متواتر لفظی، گزارشگران مضمونی را در قالب یک لفظ گزارش میدهند، اما در متواتر معنوی یک مضمون در قالب تعبیرات مشابه با الفاظ مختلف بیان میشود. | ||
برای متواتر لفظی، به گزارشهای یکسان | برای متواتر لفظی، به گزارشهای یکسان درباره اقوامِ پیشین و شهرهای دور<ref>برای مناقشه [[میرزای قمی]] نسبت به این مثال رجوع کنید به ج۱، ص۴۲۱</ref> و به گزارش افراد بسیار از یک زلزله و در احادیث، به حدیث «'''انّماالاعمالُ بالنّیاتِ'''» <ref>عتر، ص۴۰۶</ref> و بخشی از [[حدیث غدیر]] و [[حدیث ثقلین]] مثال زدهاند. | ||
مثال متواتر معنوی نیز گزارشهای فراوان از بخشندگی حاتم طائی و شجاعت [[حضرت علی(ع)|حضرت علی(ع)]] است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به ابواسحاق | مثال متواتر معنوی نیز گزارشهای فراوان از بخشندگی حاتم طائی و شجاعت [[حضرت علی(ع) |حضرت علی(ع)]] است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به ابواسحاق شیرازی، همانجا؛ شهید ثانی، ص۶۶؛ میرزای قمی، ج۱، ص۴۲۶ که درباره این دو مثال تأمل کرده است</ref> | ||
توجه به این مطلب نیز ضروری است که خبر متواترِ | توجه به این مطلب نیز ضروری است که خبر متواترِ معنویگاه از یک واقعه (مثلاً گزارشهای زیاد از جنگاوری [[امام علی علیهالسلام]] در [[غزوه بدر]] یا [[غزوه احد|اُحد]]) وگاه از چند واقعه (مثلاً روایتهای زیاد درباره شجاعت امام علی در غزوههای متعدد) است. | ||
در هر دو صورت دلالت مجموعه این اخبار بر معنای مشترک، به یکی از دو گونه [[دلالت تضمّنی|تضمّنی]] و [[دلالت التزامی|التزامی]] است.<ref>آمدی، | در هر دو صورت دلالت مجموعه این اخبار بر معنای مشترک، به یکی از دو گونه [[دلالت تضمّنی|تضمّنی]] و [[دلالت التزامی|التزامی]] است.<ref>آمدی، ج۱، جزء ۲، ص۴۳؛ ابن شهیدثانی، همانجا؛ میرزای قمی، ج۱، ص۴۲۶ـ۴۲۹؛ منتظری، ص۴۸۷؛ سبحانی، ص۳۱ـ۳۴</ref> | ||
=== تواتر تفصیلی و اجمالی === | === تواتر تفصیلی و اجمالی === | ||
در یک دسته بندی دیگر، خبر متواتر به دو قسم تواتر تفصیلی و اجمالی تقسیم | در یک دسته بندی دیگر، خبر متواتر به دو قسم تواتر تفصیلی و اجمالی تقسیم میشود. | ||
متواتر تفصیلی، همان دو قسمی است که در تواتر لفظی و معنوی بیان شد. | متواتر تفصیلی، همان دو قسمی است که در تواتر لفظی و معنوی بیان شد. | ||
اما در منابع متأخر [[اصول فقه]] [[امامیه]]، یک قسم دیگر از تواتر به نام '''متواتر اجمالی''' مطرح شده است. ظاهراً مبتکر این اصطلاح، فقیه و اصولی نامور شیعه، آخوند [[ملا محمدکاظم خراسانی]] (متوفی | اما در منابع متأخر [[اصول فقه]] [[امامیه]]، یک قسم دیگر از تواتر به نام '''متواتر اجمالی''' مطرح شده است. ظاهراً مبتکر این اصطلاح، فقیه و اصولی نامور شیعه، آخوند [[ملا محمدکاظم خراسانی]] (متوفی ۱۳۲۹)، است. این اصطلاح در منابع حدیث شناسی [[اهل سنّت]] به کار نرفته است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به قاسمی، ص۱۵۱؛ عتر، ص۴۰۵</ref> | ||
مراد از این تعبیر آن است | مراد از این تعبیر آن است کهگاه مجموعهای از اخبار آحاد روایت میشود که با در نظر گرفتن شرایط مختلف، علم اجمالی ایجاد میکند که به طور عادی همه آنها نباید دروغ باشد. | ||
به عبارت دیگر، قطعاً برخی از این اخبار به همان صورت صادر شده است.<ref>آخوند خراسانی، حاشیه کتاب فرائدالاصول، | به عبارت دیگر، قطعاً برخی از این اخبار به همان صورت صادر شده است.<ref>آخوند خراسانی، حاشیه کتاب فرائدالاصول، ص۷۰</ref> [[آخوند خراسانی]] در کتاب [[کفایه الاصول]]<ref>ص ۲۹۵، ۳۰۲</ref> نیز همین اصطلاح را به کار برده و در اثبات حجیت [[خبر واحد]] به آن استدلال کرده است، گر چه نسبت به این مثال او ایراد وارد کردهاند.<ref>برای نمونه رجوع کنید به مروج، ج۴، ص۴۲۶</ref> | ||
[[محمدباقر صدر]]<ref>هاشمی، | [[محمدباقر صدر]]<ref>هاشمی، ج۴، ص۳۳۵ـ ۳۳۸</ref> در تبیین این قسم از خبر متواتر توضیحات سودمندی داده است. | ||
[[میرزای قمی]] به مناسبت بحث از '''متواتر معنوی'''، به ارائه فرضهای مختلف | [[میرزای قمی]] به مناسبت بحث از '''متواتر معنوی'''، به ارائه فرضهای مختلف درباره تواتر لفظی و معنوی پرداخته است.<ref>همان</ref> به نظر میرسد برخی از این فرضها (مثلاً فرض سوم و پنجم) بر اصطلاح '''متواتر اجمالی''' قابل تطبیق است. | ||
حائری اصفهانی<ref>ص | حائری اصفهانی<ref>ص ۲۶۸</ref> نیز به مثالهای میرزای قمی اشاره و درباره متواتر نامیدن برخی از آنها مناقشه کرده است. در واقع، کاربرد واژه تواتر برای آن قسم از اخبار که [[آخوند خراسانی]] مطرح کرده، کاربردی مجازی است؛ گرچه توجه به آن در مباحث فقهی بسیار سودمند است.<ref>در باره تقسیم متواتر به تفصیلی و اجمالی رجوع کنید به منتظری، همانجا</ref> | ||
== شرایط تواتر == | == شرایط تواتر == | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
برخی از شرایط مربوط به شروط ایجاد تواتر در یک خبر و گزارش است. | برخی از شرایط مربوط به شروط ایجاد تواتر در یک خبر و گزارش است. | ||
برخی دیگر از شرایط نیز مربوط به شروطی است که موجب ایجاد علم و اطمینان به مفاد آن خبر برای شنونده | برخی دیگر از شرایط نیز مربوط به شروطی است که موجب ایجاد علم و اطمینان به مفاد آن خبر برای شنونده میشود. | ||
=== شروط ایجاد تواتر === | === شروط ایجاد تواتر === | ||
* نخستین شرط آن است که موضوع گزارش شده امری حسی یا مفهومی مانند شجاعت باشد، که اگر چه مستقیماً به حس در | * نخستین شرط آن است که موضوع گزارش شده امری حسی یا مفهومی مانند شجاعت باشد، که اگر چه مستقیماً به حس در نمیآید، آثار محسوس و مشهود دارد.<ref>علم الهدی، قسمت ۲، ص۵۰۳؛ ابواسحاق شیرازی، ص۲۰۹؛ محقق حلّی، ص۱۳۹</ref> موضوع گزارش شده نباید امری عقلانی یا نظری باشد، زیرا در اینگونه امور احتمال خطا و اشتباه بسیار است و همین از مهمترین وجوه تفاوت اجماع و تواتر است.<ref>هاشمی، ج۴، ص۳۰۹؛ منتظری، ص۵۴۰</ref> | ||
* شرط دومی که برخی لازم | * شرط دومی که برخی لازم دانستهاند آن است که همه مُخبران، خود به گزارشی که میدهند عالم باشند.<ref>علم الهدی، قسمت ۲، ص۴۹۴؛ آمدی، ج۱، جزء ۲، ص۳۷؛ محقق حلّی، ص۱۳۹</ref> | ||
* شرط سوم که برخی لازم | * شرط سوم که برخی لازم دانستهاند، این است که از مجموع سخن ناقلان خبر متواتر، یقین حاصل شود، هر چند در میان مخبران کسانی باشند که از روی گمان آن را نقل کرده باشند.<ref>میرزای قمی، ج۱، ص۴۲۴؛ فضلی، ص۷۶ـ۷۷</ref> | ||
* شرط چهارم، ناظر به کمترین تعداد خبر دهندگان برای حصول تواتر است. این شرط مستند است به | * شرط چهارم، ناظر به کمترین تعداد خبر دهندگان برای حصول تواتر است. این شرط مستند است به پارهای وقایع در [[تاریخ اسلام]] یا [[آیه|آیاتی]] از [[قرآن]] که در آنها ارقامی (مثلاً ۷۰، ۳۱۳، ۱۲، ۴) ذکر شده است<ref>سیوطی، ج۲، ص۱۷۶ـ۱۷۷</ref> اما از سوی عالمان [[اهل سنّت]] و [[امامیه]] مورد قبول قرار نگرفته است. این افراد تعداد خبر دهندگان را امری نسبی و متناسب با نوع خبر و دیگر ویژگیهای خبردهنده دانستهاند.<ref>علم الهدی، قسمت ۲، ص۴۹۴ـ ۴۹۵؛ طوسی، ج۱، ص۲۵۷ـ ۲۵۸؛ ابواسحاق شیرازی، همانجا</ref> | ||
* شرط پنجم آن است که اگر میان مخبران و شنونده خبر، فاصله زمانی و واسطه وجود داشته باشد، باید تمام شرایط لازم در تواتر در همه طبقات راویان رعایت شود.<ref>ابواسحاق شیرازی، | * شرط پنجم آن است که اگر میان مخبران و شنونده خبر، فاصله زمانی و واسطه وجود داشته باشد، باید تمام شرایط لازم در تواتر در همه طبقات راویان رعایت شود.<ref>ابواسحاق شیرازی، ص۲۰۹؛ ابن صلاح، ص۲۶۷؛ شهید ثانی، ص۶۲؛ ابن شهید ثانی، ص۱۸۶</ref> | ||
علاوه بر این، شروط دیگری نیز برای مخبران لازم دانسته شده که محل اختلاف است، از جمله: | علاوه بر این، شروط دیگری نیز برای مخبران لازم دانسته شده که محل اختلاف است، از جمله: | ||
*پیروی نکردن همه مخبران از مذهب | *پیروی نکردن همه مخبران از مذهب معین؛ | ||
*اختلاف مخبران از نظر نَسب؛ | *اختلاف مخبران از نظر نَسب؛ | ||
*انتساب نداشتن همه مخبران به یک شهر. | *انتساب نداشتن همه مخبران به یک شهر. | ||
البته عموم محققان این شروط را | البته عموم محققان این شروط را بیوجه دانستهاند.<ref>آمدی، ج۱، جزء ۲، ص۳۹ـ۴۲؛ محقق حلّی، ص۱۳۹ـ۱۴۰؛ میرزای قمی، ج۱، ص۴۲۶؛ حائری اصفهانی، ص۲۶۸</ref> هرچند در عین حال، وجود این شروط که به نوعی بر ارتباط نداشتن گزارشگران با یکدیگر دلالت میکند، احتمال وجود انگیزه درونی مشترک برای دروغگویی را در مورد آنان ضعیف میسازد و در نتیجه موجب تسریع در حصول تواتر میشود.<ref>هاشمی، ج۴، ص۳۳۳</ref> | ||
*اسلام و ایمان و عدالت از دیگر شروطی است که به رغم مطرح شدن در برخی از منابع اصول فقه و علم الحدیث، عموم عالمان متصف بودن گزارشگران احادیث را به آنها لازم | *اسلام و ایمان و عدالت از دیگر شروطی است که به رغم مطرح شدن در برخی از منابع اصول فقه و علم الحدیث، عموم عالمان متصف بودن گزارشگران احادیث را به آنها لازم نشمردهاند، <ref>طوسی، ج۱، ص۲۶۴؛ آمدی، ج۱، جزء ۲، ص۴۰؛ میرزای قمی، همانجا</ref> | ||
هر چند گاهی مسلمان بودن از شروط | هر چند گاهی مسلمان بودن از شروط راوی حدیث متواتر دانسته شده است.<ref>قاسمی، ص۱۵۲</ref> برخی مؤلفان شرط اسلام را از موارد اختلاف نظر بین اصولیان و محدّثان دانستهاند.<ref>مامِقانی، ج۱، ص۱۰۹، پانویس ۲</ref> | ||
این سخن، با توجه به آنکه عموم محدّثان نیز شرط مذکور را | این سخن، با توجه به آنکه عموم محدّثان نیز شرط مذکور را نپذیرفتهاند، درست به نظر نمیآید، زیرا آنچه موجب حصول تواتر و علم آفرینی آن میشود، فقط شمار زیاد گزارشگران میباشد. البته چون راویان حدیث ــ که گونهای از خبر به معنای لغوی آن است ــ مسلمان بودهاند، عملاً این وصف در آنها وجود داشته است. | ||
غزالی<ref>ج | غزالی<ref>ج ۱، ص۱۴۰</ref> و آمدی<ref>ج ۱، جزء ۲، ص۴۱</ref> (متوفی ۶۳۱) از قول [[شیعه|شیعیان]] نقل کردهاند که وجود [[معصوم]] در بین گزارشگران برای تحقق خبر متواتر لازم است. اما برخلاف این گزارش، نه تنها منشأ این گزارش شناخته نیست، بلکه در منابع شیعی، چه پیش از [[غزالی]]<ref>مثلاً طوسی، همانجا</ref> و چه پس از وی، <ref>مثلاً محقق حلّی، ص۱۴۰</ref> بر نفی چنین شرطی تأکید شده است. به نظر میرسد اظهار نظر مذکور خطایی است ناشی از اشتباه گرفتن نظریه [[اجماع]] نزد [[شیعه امامیه]] با مفهوم تواتر.<ref>میرزای قمی، همانجا</ref> | ||
=== شروط علم آور بودن تواتر === | === شروط علم آور بودن تواتر === | ||
* شرط اول آن است که شنونده از پیش به خبر یاد شده علم نداشته باشد، چون در این صورت علمی حاصل | * شرط اول آن است که شنونده از پیش به خبر یاد شده علم نداشته باشد، چون در این صورت علمی حاصل نمیشود.<ref>آمدی، ج۱، جزء ۲، ص۳۷؛ شهید ثانی، ص۶۴؛ ابن شهیدثانی، همانجا؛ میرزای قمی، ج۱، ص۴۲۵</ref> | ||
* شرط دوم، که ظاهراً پیش از همه، شریف مرتضی علم الهدی آن را مطرح کرده و محققانِ بعدی آن را | * شرط دوم، که ظاهراً پیش از همه، شریف مرتضی علم الهدی آن را مطرح کرده و محققانِ بعدی آن را پذیرفتهاند، آن است که ذهن شنونده از پیش در برابر مضمون خبر موضع منفی یا شبههای در ذهن نداشته باشد.<ref>علم الهدی، قسمت ۲، ص۴۹۱ـ۴۹۲؛ طوسی، ج۱، ص۲۶۱ـ۲۶۴؛ شهیدثانی، همانجا؛ میرزای قمی، ج۲، ص۴۲۵ـ۴۲۶</ref> | ||
* ابتلا به وسواس ذهنی از یکسو و خلاف عادت و اعتقاد و عاطفه بودنِ خبر برای شنونده از سوی دیگر، امور | * ابتلا به وسواس ذهنی از یکسو و خلاف عادت و اعتقاد و عاطفه بودنِ خبر برای شنونده از سوی دیگر، امور دیگریاند که مانع پذیرفتن خبر متواتر و دست کم موجب کُند شدن روند حصول یقین میشوند.<ref>هاشمی، ج۴، ص۳۳۳ـ۳۳۴</ref> | ||
== تعداد احادیث متواتر == | == تعداد احادیث متواتر == | ||
شمار احادیث متواتر لفظی را بسیار اندک و | شمار احادیث متواتر لفظی را بسیار اندک و حتیگاه منحصر به یک نمونه، اما تعداد متواترات معنوی و شمار متواترات اجمالی (در فقه) را بسیار دانستهاند.<ref>ابن صلاح، ص۲۶۸ـ۲۶۹؛ ابن جماعه، ص۳۱؛ صدر، ص۹۹ـ۱۰۱؛ عتر، ص۴۰۶ـ۴۰۷</ref> برخی علما تعداد متواترات را بسیار دانستهاند<ref>سیوطی، ج۲، ص۱۷۸ـ۱۷۹؛ صدر، ص۹۸؛ صالح، ص۱۴۹</ref> ولی گویا مرادشان از تواتر، انتساب کتب حاوی احادیث به صاحبان آنها بوده است، در این صورت تواتر در طبقات قبل از صاحب کتاب، وجود ندارد.<ref>صدر، ص۱۰۱؛ صالح، ص۱۴۹ـ۱۵۰</ref> به نظر میرسد اکثر روایات موجود در کتابهایی که موضوع آنها جمع متواترات است<ref>برای نمونه رجوع کنید به عتر، ص۴۰۷ـ ۴۰۸</ref> در تمام طبقات متواتر نیست<ref>صدر، ص۹۸</ref> و مؤلفان آنها نیز به این نکته عنایت داشتهاند. سیوطی، که خود یکی از اولین گردآورندگان این احادیث است، دقیقاً بر همین مبنا عمل کرده است.<ref>ج ۲، ص۱۷۹</ref> | ||
== ثمره متواتر بودن حدیث == | == ثمره متواتر بودن حدیث == | ||
پیامد رجالی و فقه الحدیثی پذیرش اخبار متواتر در این است که در حدیث متواتر، بر خلاف دیگر روایات، ویژگیهای راوی، از جمله ضعف او، مانع از پذیرش آن | پیامد رجالی و فقه الحدیثی پذیرش اخبار متواتر در این است که در حدیث متواتر، بر خلاف دیگر روایات، ویژگیهای راوی، از جمله ضعف او، مانع از پذیرش آن نمیشود و بنابراین ضعف سند برخی از روایات متواتر اعتبار آنها را مخدوش نمیکند.<ref>سیوطی، ج۲، ص۱۷۶؛ قاسمی، ص۱۵۱؛ صدر، ص۱۰۱؛ صالح، ص۱۵۰ـ۱۵۱</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس| | {{پانویس|۲}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
* محمدکاظم بن حسین آخوند خراسانی، حاشیه کتاب فرائدالاصول، قم: مکتبه | * محمدکاظم بن حسین آخوند خراسانی، حاشیه کتاب فرائدالاصول، قم: مکتبه بصیرتی، ] بیتا | ||
* همو، کفایه | * همو، کفایه الاصول، قم ۱۴۱۷ | ||
* علی بن محمد | * علی بن محمد آمدی، الاحکام فی اصول الاحکام، چاپ سید جمیلی، ج۱، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴ | ||
* ابن جماعه، المنهل الروی فی مختصر علوم الحدیث | * ابن جماعه، المنهل الروی فی مختصر علوم الحدیث النبوی، چاپ محیی الدین عبدالرحمان رمضان، دمشق ۱۴۰۶/۱۹۸۶ | ||
* ابن شهیدثانی، معالم الدین و | * ابن شهیدثانی، معالم الدین و ملاذالمجتهدین، تهران ۱۳۷۸؛ ابن صلاح، علوم الحدیث، چاپ نورالدین عتر، دمشق ۱۴۰۴/۱۹۸۴ | ||
* ابن فارس؛ ابن منظور؛ ابراهیم بن علی ابواسحاق شیرازی، اللمع فی اصول الفقه، بیروت | * ابن فارس؛ ابن منظور؛ ابراهیم بن علی ابواسحاق شیرازی، اللمع فی اصول الفقه، بیروت ۱۴۰۶ | ||
* احمدبن علی بیهقی، تاج المصادر، چاپ هادی عالم زاده، تهران | * احمدبن علی بیهقی، تاج المصادر، چاپ هادی عالم زاده، تهران ۱۳۶۶ـ ۱۳۷۵ | ||
* عبداللّه بن محمد تونی، الوافیه فی اصول الفقه، چاپ محمدحسین رضوی کشمیری، قم | * عبداللّه بن محمد تونی، الوافیه فی اصول الفقه، چاپ محمدحسین رضوی کشمیری، قم ۱۴۱۵ | ||
* محمدحسین بن عبدالرحیم حائری اصفهانی، الفصول الغرویه فی الاصول الفقهیه، قم | * محمدحسین بن عبدالرحیم حائری اصفهانی، الفصول الغرویه فی الاصول الفقهیه، قم ۱۴۰۴؛ احمدبن علی خطیب بغدادی، الکفایه فی علم الروایه، چاپ احمد عمر هاشم، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶ | ||
* محمد خوانساری، منطق صوری، تهران | * محمد خوانساری، منطق صوری، تهران ۱۳۶۱ ش | ||
* ابوالقاسم خوئی، | * ابوالقاسم خوئی، اجودالتقریرات، تقریرات درس آیه اللّه نائینی، قم ۱۴۱۰ | ||
* جعفر سبحانی، اصول الحدیث و احکامه فی علم | * جعفر سبحانی، اصول الحدیث و احکامه فی علم الدرایه، قم ۱۴۱۲ | ||
* عبدالکریم | * عبدالکریم سروش، «مبانی منطقی استقراء از نظر آیت اللّه صدر »، نشر دانش، سال ۳، ش ۳ (فروردین و اردیبهشت ۱۳۶۲) | ||
* عبدالرحمان بن ابی بکر | * عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، چاپ عبدالوهاب عبداللطیف، قاهره ۱۳۸۵/۱۹۶۶ | ||
* محمدبن قیس شمس قیس، کتاب المعجم فی معاییر اشعار العجم، تصحیح محمدبن عبدالوهاب | * محمدبن قیس شمس قیس، کتاب المعجم فی معاییر اشعار العجم، تصحیح محمدبن عبدالوهاب قزوینی، چاپ مدرس رضوی، تهران ?] ۱۳۳۸ ش | ||
* محمود شهابی، رهبر خرد، قسمت | * محمود شهابی، رهبر خرد، قسمت منطقیات، تهران ۱۳۴۰ ش | ||
* زین الدین بن علی شهیدثانی، الرعایه فی علم الدرایه، چاپ عبدالحسین محمدعلی | * زین الدین بن علی شهیدثانی، الرعایه فی علم الدرایه، چاپ عبدالحسین محمدعلی بقال، قم ۱۴۰۸ | ||
* صبحی صالح، علوم الحدیث، بیروت | * صبحی صالح، علوم الحدیث، بیروت ۱۳۸۸/۱۹۶۹ | ||
* حسن صدر، نهایه الدرایه فی شرح الرساله الموسومه بالوجیزه للبهائی، چاپ | * حسن صدر، نهایه الدرایه فی شرح الرساله الموسومه بالوجیزه للبهائی، چاپ ماجدغرباوی، ] قم، ? ۱۴۱۳ | ||
* محمدبن حسن | * محمدبن حسن طوسی، عده الاصول، چاپ محمد مهدی نجف، قم ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛ نورالدین عتر، منهج النقد فی علوم الحدیث، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲ | ||
* علی بن حسین علم الهدی، الذریعه الی اصول | * علی بن حسین علم الهدی، الذریعه الی اصول الشریعه، چاپ ابوالقاسم گرجی، تهران ۱۳۶۳ ش؛ محمدبن محمد غزالی، المستصفی من علم الاصول، بولاق ۱۳۲۲ـ۱۳۲۴، چاپ افست قم ۱۳۶۸ ش | ||
* خلیل بن احمد | * خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵؛ عبدالهادی فضلی، اصول الحدیث، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳ | ||
* محمد جمال الدین | * محمد جمال الدین قاسمی، قواعد التحدیث من فنون مصطلح الحدیث، چاپ محمد بهجه بیطار، بیروت ۱۴۲۲ | ||
* عبداللّه مامقانی، مقباس الهدایه فی علم الدرایه، چاپ محمدرضا | * عبداللّه مامقانی، مقباس الهدایه فی علم الدرایه، چاپ محمدرضا مامقانی، قم ۱۴۱۱ـ۱۴۱۴ | ||
* جعفربن حسن محقق حلّی، معارج | * جعفربن حسن محقق حلّی، معارج الاصول، چاپ محمدحسین رضوی، قم ۱۴۰۳ | ||
* محمدجعفر | * محمدجعفر مروج، منتهی الدرایه فی توضیح الکفایه، نجف ۱۳۸۸، چاپ افست قم ۱۴۰۳ـ۱۴۱۱؛ محمدرضا مظفر، اصول الفقه، قم: موسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ] بیتا | ||
* همو، | * همو، المنطق، بیروت ۱۴۰۰/۱۹۸۰ | ||
* حسینعلی | * حسینعلی منتظری، نهایه الاصول، تقریرات درس آیه اللّه بروجردی، قم ۱۴۱۵ | ||
* ابوالقاسم بن محمدحسن میرزای قمی، قوانین | * ابوالقاسم بن محمدحسن میرزای قمی، قوانین الاصول، چاپ سنگی تهران ۱۳۰۸ـ۱۳۰۹، چاپ افست ۱۳۷۸ | ||
* محمدبن محمد نصیرالدین | * محمدبن محمد نصیرالدین طوسی، کتاب اساس الاقتباس، چاپ مدرس رضوی، تهران ۱۳۶۱ ش | ||
* محمود هاشمی، بحوث فی علم الاصول، تقریرات درس آیه اللّه صدر، قم | * محمود هاشمی، بحوث فی علم الاصول، تقریرات درس آیه اللّه صدر، قم ۱۴۱۷/۱۹۹۶ | ||
== پیوند به بیرون == | == پیوند به بیرون == |