Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۰۶
ویرایش
imported>Mashg |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
دوران زندگی شیخ یوسف بحرانی با حوادث زیادی همراه بود که موجب شد او از شهری به شهر دیگر روانه شود. در آغاز کودکی، شاهد جنگهای قبیلهای بین دو قبیله الهوله و اَلْعَتوب بود. سپس بر اثر هجوم پی در پی سلطانِ [[عمان]] به بحرین، به [[قطیف]] مهاجرت کرد و با مرگ پدر، سرپرستی خانواده را بر عهده گرفت. دو سال در قطیف ماند و نزد شیخ [[حسین ماحوزی]]، [[فقیه|فقیهِ]] [[مجتهد]] و مخالف علنی مسلک [[اخباریگری]] (متوفی ۱۱۸۱ ق) شاگردی کرد.{{مدرک}} | دوران زندگی شیخ یوسف بحرانی با حوادث زیادی همراه بود که موجب شد او از شهری به شهر دیگر روانه شود. در آغاز کودکی، شاهد جنگهای قبیلهای بین دو قبیله الهوله و اَلْعَتوب بود. سپس بر اثر هجوم پی در پی سلطانِ [[عمان]] به بحرین، به [[قطیف]] مهاجرت کرد و با مرگ پدر، سرپرستی خانواده را بر عهده گرفت. دو سال در قطیف ماند و نزد شیخ [[حسین ماحوزی]]، [[فقیه|فقیهِ]] [[مجتهد]] و مخالف علنی مسلک [[اخباریگری]] (متوفی ۱۱۸۱ ق) شاگردی کرد.{{مدرک}} | ||
پس از مصالحه دولت ایران و سلطان عمان و آزادی بحرین، به وطن بازگشت و چند سال نزد عالمان آنجا درس خواند. پس از بازگشت از سفر [[حج]] و توقف در قطیف برای فراگیری حدیث از ماحوزی، به علت فشارهای مالی و آشفتگی اوضاع داخلی بحرین، در سال ۱۱۴۰ق به ایران مهاجرت کرد. بحرانی، پس از مدت کوتاهی اقامت در [[کرمان]]، به [[شیراز]] رفت و به دلیل احترامی که محمدتقی خان، حاکم [[شیراز]]، برای او قائل شد، چند سال با آرامش به تدریس، تألیف و ادای وظایف دینی پرداخت و نزد [[شیخ عبدالله بلادی بحرانی]]( | پس از مصالحه دولت ایران و سلطان عمان و آزادی بحرین، به وطن بازگشت و چند سال نزد عالمان آنجا درس خواند. پس از بازگشت از سفر [[حج]] و توقف در قطیف برای فراگیری حدیث از ماحوزی، به علت فشارهای مالی و آشفتگی اوضاع داخلی بحرین، در سال ۱۱۴۰ق به ایران مهاجرت کرد. بحرانی، پس از مدت کوتاهی اقامت در [[کرمان]]، به [[شیراز]] رفت و به دلیل احترامی که محمدتقی خان، حاکم [[شیراز]]، برای او قائل شد، چند سال با آرامش به تدریس، تألیف و ادای وظایف دینی پرداخت و نزد [[شیخ عبدالله بلادی بحرانی]](درگذشته ۱۱۴۸ ق) شاگردی کرد. او امام جمعه شيراز بود و چهارده سال در آنجا ماند. با یورش نعيم دان خان در سال ۱۱۵۶ق به شيراز، شيخ يوسف خانوادهاش را به بحرين باز گرداند و خودش به فسا رفت و هشت سال سکونت کرد و به تدريس و كشاورزی پرداخت. وی در آنجا آغاز به نگارش كتاب «الحدائق الناضره في احكام العترة الطاهره» نمود. اما باز نعيم دان خان، حاكم اشغالگر شيراز در سال ۱۱۶۴ق فسا را نيز اشغال كرد. کتابها و اموال شیخ یوسف بحرانی هم از بین رفت. او این بار به اصطهبانات سپس مشهد، قم و بهبهان رفت. کتاب «اجوبة المسائل البهبهانيّه» حاصل این زمان است. پس از آن راهی كربلا شد..<ref>بحرانی، لؤلؤ البحرين، ص ۴۴۲ ؛ آزاد کشمیری، نجوم السماء فى تراجم العلماء، ۱۳۸۷ش، متن ج۱، ص۳۰۳.</ref> | ||
===اساتید=== | ===اساتید=== | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
نام شاگردان شیخ یوسف بحرانی در شیراز معلوم نیست، ولی برخی از شاگردانش در کربلا عبارتند از: | نام شاگردان شیخ یوسف بحرانی در شیراز معلوم نیست، ولی برخی از شاگردانش در کربلا عبارتند از: | ||
{{ستون-شروع|۲}} | {{ستون-شروع|۲}} | ||
*[[محمدمهدی نراقی|ملا مهدی نراقی]] ( | *[[محمدمهدی نراقی|ملا مهدی نراقی]] (درگذشته ۱۲۰۹ ق) مؤلف کتاب [[جامع السعادات (کتاب)|جامع السعادات]] | ||
*[[سید محمدمهدی بحرالعلوم|علامه بحرالعلوم]] (متوفی ۱۲۱۲ ق) | *[[سید محمدمهدی بحرالعلوم|علامه بحرالعلوم]] (متوفی ۱۲۱۲ ق) | ||
*[[ابوعلی حائری]] ( | *[[ابوعلی حائری]] (درگذشته ۱۲۱۵ ق) مؤلّف کتاب [[منتهی المقال فی احوال الرجال (کتاب)|منتهی المقال]] | ||
*[[میرزا مهدی خراسانی]] ( | *[[میرزا مهدی خراسانی]] (درگذشته ۱۲۱۶ ق) فیلسوف نامی مشهد | ||
*[[میرزا مهدی شهرستانی]] ( | *[[میرزا مهدی شهرستانی]] (درگذشته ۱۲۱۶ ق) | ||
*[[میرزای قمی]] مؤلف کتاب [[قوانین الاصول]] ( | *[[میرزای قمی]] مؤلف کتاب [[قوانین الاصول]] (درگذشته ۱۲۳۱ ق) | ||
*[[سید علی طباطبایی]] ( | *[[سید علی طباطبایی]] (درگذشته ۱۲۳۱) مشهور به صاحب ریاض | ||
بحرانی، همچنین به برخی [[اجازه روایت|اجازه]] نقل حدیث نیز داده است، از جمله: | بحرانی، همچنین به برخی [[اجازه روایت|اجازه]] نقل حدیث نیز داده است، از جمله: | ||
*[[سید عبدالله بحرانی]] | *[[سید عبدالله بحرانی]] | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
*الاربعون حدیثا فی فضائل [[امام علی علیهالسلام|امیرالمؤمنین(ع)]] | *الاربعون حدیثا فی فضائل [[امام علی علیهالسلام|امیرالمؤمنین(ع)]] | ||
*حاشیه بر [[کتاب من لایحضره الفقیه|من لایحضره الفقیه]] | *حاشیه بر [[کتاب من لایحضره الفقیه|من لایحضره الفقیه]] | ||
*حاشیه بر مدارک الاحکام | *حاشیه بر [[مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام (کتاب)|مدارک الاحکام]] | ||
*رسالهای در [[آب قلیل]] | *رسالهای در [[آب قلیل]] | ||
*رسالهای در [[رضاع]] | *رسالهای در [[رضاع]] | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
بحرانی یکی از برجستهترین عالمان و مدافعان نحله فقهی و حدیثی [[اخباریان|اخباری]] و نیز آخرین شخصیت در خورِ ذکرِ این نحله علمی است که با [[وحید بهبهانی]]، [[مجتهد]] ضداخباری معاصر خود، در کربلا مناظرات طولانی داشته و گفته شده است که این مناظرات در تغییر دیدگاه او و احتمالا از رونق افتادن مسلک اخباری و رواج مکتب اصولی مؤثر افتاده است.<ref>جنّاتی، غلبه اجتهاد بر اخباریگری، ص۴ - ۵، ۱۱ - ۱۴.</ref> | بحرانی یکی از برجستهترین عالمان و مدافعان نحله فقهی و حدیثی [[اخباریان|اخباری]] و نیز آخرین شخصیت در خورِ ذکرِ این نحله علمی است که با [[وحید بهبهانی]]، [[مجتهد]] ضداخباری معاصر خود، در کربلا مناظرات طولانی داشته و گفته شده است که این مناظرات در تغییر دیدگاه او و احتمالا از رونق افتادن مسلک اخباری و رواج مکتب اصولی مؤثر افتاده است.<ref>جنّاتی، غلبه اجتهاد بر اخباریگری، ص۴ - ۵، ۱۱ - ۱۴.</ref> | ||
شیخ یوسف بحرانی ابتدا از مدافعان جدی اخباریون بوده و با برخی [[مجتهد|مجتهدان]] معاصر خود مناظراتی داشته و در «المسائل الشیرازیه» به تفصیل در این باب سخن گفته است. اما در زمان تألیف «[[الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة|الحدائق]]» هر گونه دستهبندی عالمان شیعه را ناصواب خوانده و از [[محمدامین استرآبادی|ملا محمد امین استرابادی]]( | شیخ یوسف بحرانی ابتدا از مدافعان جدی اخباریون بوده و با برخی [[مجتهد|مجتهدان]] معاصر خود مناظراتی داشته و در «المسائل الشیرازیه» به تفصیل در این باب سخن گفته است. اما در زمان تألیف «[[الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة|الحدائق]]» هر گونه دستهبندی عالمان شیعه را ناصواب خوانده و از [[محمدامین استرآبادی|ملا محمد امین استرابادی]](درگذشته ۱۰۳۳ق) که آغازگر این دستهبندیها و سرزنش مجتهدان و بدگویی از آنان بوده، انتقاد میکند.<ref>بحرانی، لؤلؤة البحرین، ص۱۱۷ - ۱۱۸.</ref> | ||
به عقیده بحرانی، گرایش به مسلک [[مجتهد|اجتهاد]] یا تکیه کردن بر روش اخباری، همواره در میان فقها وجود داشته، ولی هیچگاه طرفین از یکدیگر بدگویی نمیکردهاند. خصوصا اینکه شماری از مجتهدان مانند [[شیخ مفید]] و [[شیخ طوسی]]، در برخی از مسائل همرأی اخباریون بودهاند و برخی محدّثان مانند [[شیخ صدوق]]، نظریاتی سازگار با مرام مجتهدان داشتهاند.{{مدرک}} | به عقیده بحرانی، گرایش به مسلک [[مجتهد|اجتهاد]] یا تکیه کردن بر روش اخباری، همواره در میان فقها وجود داشته، ولی هیچگاه طرفین از یکدیگر بدگویی نمیکردهاند. خصوصا اینکه شماری از مجتهدان مانند [[شیخ مفید]] و [[شیخ طوسی]]، در برخی از مسائل همرأی اخباریون بودهاند و برخی محدّثان مانند [[شیخ صدوق]]، نظریاتی سازگار با مرام مجتهدان داشتهاند.{{مدرک}} | ||
خط ۱۵۶: | خط ۱۵۶: | ||
[[ar:يوسف بن أحمد البحراني]] | [[ar:يوسف بن أحمد البحراني]] | ||
[[en:Yusuf_al-Bahrani]] | [[en:Yusuf_al-Bahrani]] | ||
[[رده:فقیهان شیعه قرن ۱۲ (قمری)]] | [[رده:فقیهان شیعه قرن ۱۲ (قمری)]] |