کاربر ناشناس
بحیرا: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Smnazem بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''بَحیرا'''، راهبی از [[اهل کتاب]] که بر اساس روایتی مشهور، حضرت [[محمد (ص)]] را در نوجوانی دید و [[نبوت]] وی را پیشگویی کرد. درباره هویت و سرگذشت او و همچنین در جزئیات این روایت، و بهندرت در اصل وقوع آن، اختلافنظرهایی وجود دارد. | '''بَحیرا'''، راهبی از [[اهل کتاب]] که بر اساس روایتی مشهور، حضرت [[محمد (ص)]] را در نوجوانی دید و [[نبوت]] وی را پیشگویی کرد. | ||
درباره هویت و سرگذشت او و همچنین در جزئیات این روایت، و بهندرت در اصل وقوع آن، اختلافنظرهایی وجود دارد. | |||
== بحیرا == | == بحیرا == | ||
نامش را بَحیری یا بَحیرا،<ref>ابناسحاق، کتاب السیر و المغازی، ص ۷۳؛ ابنهشام، السیرة النبویة، ج ۱، ص ۱۹۱؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ص ۶۰</ref> سَرْجِس <ref>مسعودی، مروج الذهب، ج ۱، ص ۸۳</ref> از قبیله عبدالقیس، <ref>ابنهشام، السیرة النبویة، ج ۱، ص ۱۹۱؛ ابنکثیر، السیرة النبویة، ج ۱، ص ۲۵۰</ref> بُحیری یا بُحیرا<ref>ابنسعد، ترجمة فارسی، ج ۱، ص ۱۱۶؛ و اکثر منابع متأخر، همچون حسن ابراهیم حسن، تاریخ الاسلام، ج ۱، ص ۷۵</ref> ضبط کردهاند (که صورت اخیر، یعنی بُحیرا، کاملاً متأخر و احتمالاً برای آن است که به واژهای غیرعربی، وزن آشنا و معمول در عربی داده شود).<ref>نولدکه، ص ۷۰۴</ref> اما برخی نیز چون [[محمد بن جریر طبری|طبری]]<ref> تاریخ الرسل و الملوک، سلسله اول، ص ۱۱۲۵</ref> و [[ترمذی]]<ref> الجامع الصحیح، ج ۵، ص ۵۹۰ـ۵۹۱</ref> نام او را ذکر نکردهاند. | نامش را بَحیری یا بَحیرا،<ref>ابناسحاق، کتاب السیر و المغازی، ص ۷۳؛ ابنهشام، السیرة النبویة، ج ۱، ص ۱۹۱؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ص ۶۰</ref> سَرْجِس <ref>مسعودی، مروج الذهب، ج ۱، ص ۸۳</ref> از قبیله عبدالقیس، <ref>ابنهشام، السیرة النبویة، ج ۱، ص ۱۹۱؛ ابنکثیر، السیرة النبویة، ج ۱، ص ۲۵۰</ref> بُحیری یا بُحیرا<ref>ابنسعد، ترجمة فارسی، ج ۱، ص ۱۱۶؛ و اکثر منابع متأخر، همچون حسن ابراهیم حسن، تاریخ الاسلام، ج ۱، ص ۷۵</ref> ضبط کردهاند (که صورت اخیر، یعنی بُحیرا، کاملاً متأخر و احتمالاً برای آن است که به واژهای غیرعربی، وزن آشنا و معمول در عربی داده شود).<ref>نولدکه، ص ۷۰۴</ref> اما برخی نیز چون [[محمد بن جریر طبری|طبری]]<ref> تاریخ الرسل و الملوک، سلسله اول، ص ۱۱۲۵</ref> و [[ترمذی]]<ref> الجامع الصحیح، ج ۵، ص ۵۹۰ـ۵۹۱</ref> نام او را ذکر نکردهاند. | ||
خط ۶: | خط ۱۱: | ||
او را حِبْری (یعنی دانشمند یهود) از شهر تیماء (در اطراف شام) ،<ref>ابنهشام، السیرة النبویة، ج ۱، ص ۱۹۱</ref> راهبی نصرانی،<ref>ابناسحاق، کتاب السیر و المغازی، ص۷۳</ref> سریانی<ref>نولدکه، ص ۷۰۵</ref> یا نَسطوری (از فرقههای مسیحی) <ref>رشید رضا، الوحی المحمّدی، ص ۷۲</ref> دانستهاند که در [[علم هیئت]] و [[علم نجوم|نجوم]] دست داشت و منکر الوهیت [[حضرت مسیح|مسیح]] و [[تثلیث]] و قائل به وحدانیت خداوند بود<ref>بستانی، دائرةالمعارف، ذیل «بحیرا» </ref> و به این سبب، از کلیسای برّیة الشام و سپس طور سینا طرد شد و ناگزیر در دیری در بُصری اقامت گزید<ref>ابنهشام، السیرة النبویة، ج ۱، ص ۱۹۱؛ سامی، قاموس الاعلام، ذیل «بحیرا» </ref> و در همین مکان، یا در نزدیكی دروازه شهر نصیبین،<ref>بلعمی، تاریخنامة طبری، ج ۱، ص ۲۰</ref> با [[پیامبر (ص)]] دیدار کرد. | او را حِبْری (یعنی دانشمند یهود) از شهر تیماء (در اطراف شام) ،<ref>ابنهشام، السیرة النبویة، ج ۱، ص ۱۹۱</ref> راهبی نصرانی،<ref>ابناسحاق، کتاب السیر و المغازی، ص۷۳</ref> سریانی<ref>نولدکه، ص ۷۰۵</ref> یا نَسطوری (از فرقههای مسیحی) <ref>رشید رضا، الوحی المحمّدی، ص ۷۲</ref> دانستهاند که در [[علم هیئت]] و [[علم نجوم|نجوم]] دست داشت و منکر الوهیت [[حضرت مسیح|مسیح]] و [[تثلیث]] و قائل به وحدانیت خداوند بود<ref>بستانی، دائرةالمعارف، ذیل «بحیرا» </ref> و به این سبب، از کلیسای برّیة الشام و سپس طور سینا طرد شد و ناگزیر در دیری در بُصری اقامت گزید<ref>ابنهشام، السیرة النبویة، ج ۱، ص ۱۹۱؛ سامی، قاموس الاعلام، ذیل «بحیرا» </ref> و در همین مکان، یا در نزدیكی دروازه شهر نصیبین،<ref>بلعمی، تاریخنامة طبری، ج ۱، ص ۲۰</ref> با [[پیامبر (ص)]] دیدار کرد. | ||
== روایت دیدار بحیرا با محمد (ص) == | == روایت دیدار بحیرا با محمد (ص) == | ||
در متون مختلف، این روایت به گونههای متفاوتی نقل شده است. یكی از این روایتها چنین است: | در متون مختلف، این روایت به گونههای متفاوتی نقل شده است. یكی از این روایتها چنین است: | ||
خط ۲۰: | خط ۲۷: | ||
بحیرا با دقت به چهره محمد (ص) خیره شد و یکیک اعضای بدن او را که در کتابها اوصاف آنها را خوانده بود از زیرنظر گذرانید. بحیرا پس از غذا پیش محمد (ص) آمد و بدو گفت: «ای پسر تو را به لات و عزی (از بتهای بزرگ عرب) سوگند میدهم که آنچه از تو میپرسم پاسخ مرا بدهی؟» ؛ اما محمد (ص) گفت: «مرا به لات و عزی سوگند مده که چیزی در نظر من مبغوضتر از این دو نیست ». | بحیرا با دقت به چهره محمد (ص) خیره شد و یکیک اعضای بدن او را که در کتابها اوصاف آنها را خوانده بود از زیرنظر گذرانید. بحیرا پس از غذا پیش محمد (ص) آمد و بدو گفت: «ای پسر تو را به لات و عزی (از بتهای بزرگ عرب) سوگند میدهم که آنچه از تو میپرسم پاسخ مرا بدهی؟» ؛ اما محمد (ص) گفت: «مرا به لات و عزی سوگند مده که چیزی در نظر من مبغوضتر از این دو نیست ». | ||
بحیرا گفت: «پس تو را بخدا سوگند میدهم سؤالات مرا پاسخ دهی!» | بحیرا گفت: «پس تو را بخدا سوگند میدهم سؤالات مرا پاسخ دهی!» | ||
حضرت فرمود: «هر چه میخواهی بپرس!» | حضرت فرمود: «هر چه میخواهی بپرس!» | ||
بحیرا شروع کرد از حالات و زندگانی خصوصی و حتی خواب و بیداری او سؤالاتی کرد و او جواب میداد. بحیرا پاسخهایی را که میشنید با آنچه در کتابها درباره پیغمبر اسلام دیده و خوانده بود تطبیق میکرد و مطابق میدید. آنگاه میان دیدگان او را با دقت نگاه کرد، سپس برخاسته و میان شانههای او را تماشا کرد و مهر نبوت را دید و بی اختیار آنجا را بوسه زد. | بحیرا شروع کرد از حالات و زندگانی خصوصی و حتی خواب و بیداری او سؤالاتی کرد و او جواب میداد. بحیرا پاسخهایی را که میشنید با آنچه در کتابها درباره پیغمبر اسلام دیده و خوانده بود تطبیق میکرد و مطابق میدید. آنگاه میان دیدگان او را با دقت نگاه کرد، سپس برخاسته و میان شانههای او را تماشا کرد و مهر نبوت را دید و بی اختیار آنجا را بوسه زد. | ||
سپس بحیرا به نزد [[ابوطالب]] رفت و به او گفت: این پسر را به شهر و دیار خود بازگردان و از یهودیان محافظتش کن و مواظب باش تا آنان او را نشناسند که به خدا سوگند اگر از آنچه من در مورد این جوان میدانم آگاه شوند نابودش میکنند. سپس گفت: «ای ابو طالب بدان که کار این برادرزادهات بزرگ و عظیم خواهد گشت» و در پایان سخنانش گفت: «من آنچه لازم بود به تو گفتم و مواظب بودم این نصیحت را به تو بنمایم ». ابوطالب نیز پس از این گفتوگو محمد (ص) را به [[مكه]] بازگرداند. <ref>نقل با تلخیص از رسولی محلاتی، درسهایی تحلیلی از تاریخ اسلام، ج ۱، ۲۵۹-۲۶۶</ref> | سپس بحیرا به نزد [[ابوطالب]] رفت و به او گفت: این پسر را به شهر و دیار خود بازگردان و از یهودیان محافظتش کن و مواظب باش تا آنان او را نشناسند که به خدا سوگند اگر از آنچه من در مورد این جوان میدانم آگاه شوند نابودش میکنند. سپس گفت: «ای ابو طالب بدان که کار این برادرزادهات بزرگ و عظیم خواهد گشت» و در پایان سخنانش گفت: «من آنچه لازم بود به تو گفتم و مواظب بودم این نصیحت را به تو بنمایم ». ابوطالب نیز پس از این گفتوگو محمد (ص) را به [[مكه]] بازگرداند. <ref>نقل با تلخیص از رسولی محلاتی، درسهایی تحلیلی از تاریخ اسلام، ج ۱، ۲۵۹-۲۶۶</ref> | ||
== منبع رویات دیدار بحیرا با محمد (ص) == | == منبع رویات دیدار بحیرا با محمد (ص) == | ||
خط ۴۰: | خط ۴۸: | ||
درباره حوادث پس از گفتوگو و نحوه بازگشت محمد (ص) به مکه نیز دو گزارش هست: انصراف [[ابوطالب]] از ادامه سفر و بازگشت وی به مکه؛ <ref>بلعمی، تاریخنامه طبری، ج ۱، ص ۲۱</ref> ادامه سفر او به شام و فرستادن محمد (ص) با [[ابوبکر]] و [[بلال]] به مکه که بحیرا کلوچه و زیتون همراه ایشان میکند. <ref>طبری، تاریخ الرسل و الملوک، سلسله اول، ص ۱۱۲۶</ref> | درباره حوادث پس از گفتوگو و نحوه بازگشت محمد (ص) به مکه نیز دو گزارش هست: انصراف [[ابوطالب]] از ادامه سفر و بازگشت وی به مکه؛ <ref>بلعمی، تاریخنامه طبری، ج ۱، ص ۲۱</ref> ادامه سفر او به شام و فرستادن محمد (ص) با [[ابوبکر]] و [[بلال]] به مکه که بحیرا کلوچه و زیتون همراه ایشان میکند. <ref>طبری، تاریخ الرسل و الملوک، سلسله اول، ص ۱۱۲۶</ref> | ||
== تردیدها درباره صحت این روایت == | == تردیدها درباره صحت این روایت == | ||
درباره روایت دیدار پیامبر با بحیرا، بهخصوص روایت اخیر ــ كه میگوید محمد (ص) با ابوبكر و بلال به مكه بازگشتند ــ تردیدهایی وجود دارد. برخی با تطبیق تاریخ واقعه و سن [[ابوبکر]] و [[بلال حبشی|بلال]] که هر دو از پیامبر کوچکتر بودند و نمیتوانستند محافظت او را به عهده بگیرند، این بخش را از افزودههای بعدی و گواهی بر ساختگیبودن تمام روایت دانستهاند. <ref>معروف حسنی، سیرة المصطفی، ص ۵۳ ـ۵۴</ref> بعضی نیز احتمال دادهاند که قسمت پایانی گزارش بعدها به منظور اثبات نزدیکی ابوبکر به پیامبر و فضیلتدادن وی بر دیگر صحابه ساخته و ملحق شده باشد. <ref>عاملی، الصحیح من سیرة النبی، ج ۱، ص ۹۳</ref> | درباره روایت دیدار پیامبر با بحیرا، بهخصوص روایت اخیر ــ كه میگوید محمد (ص) با ابوبكر و بلال به مكه بازگشتند ــ تردیدهایی وجود دارد. برخی با تطبیق تاریخ واقعه و سن [[ابوبکر]] و [[بلال حبشی|بلال]] که هر دو از پیامبر کوچکتر بودند و نمیتوانستند محافظت او را به عهده بگیرند، این بخش را از افزودههای بعدی و گواهی بر ساختگیبودن تمام روایت دانستهاند. <ref>معروف حسنی، سیرة المصطفی، ص ۵۳ ـ۵۴</ref> بعضی نیز احتمال دادهاند که قسمت پایانی گزارش بعدها به منظور اثبات نزدیکی ابوبکر به پیامبر و فضیلتدادن وی بر دیگر صحابه ساخته و ملحق شده باشد. <ref>عاملی، الصحیح من سیرة النبی، ج ۱، ص ۹۳</ref> | ||
خط ۴۹: | خط ۵۹: | ||
برخی نیز دادههای محدود و پراکنده و غیرمستند درباره هویت و زندگانی بحیرا را موجب تردید دانستهاند تا آنجا که او را شخصیتی افسانهای و شبحی مشکوک و دستنیافتنی به شمار آوردهاند؛ <ref>ماسینیون، ص ۱۰</ref> با اینهمه، بیشتر سیرهنویسان قدیم <ref>ترمذی، الجامع الصحیح، ج ۵، ص ۵۹۰ـ؛ همچنین میتوان از حاکم، ابونعیم، خرائطی، ابنعساکر و ابنابیشیبة نیز نام برد، سهیلی، الروض الاُنُف، ج ۲، ص ۲۲۴</ref> و مورخان تاریخ اسلام و زندگانی پیامبر در دوران معاصر <ref>همچون حسن ابراهیم حسن، تاریخ الاسلام، ج ۱، ص ۷۵ و زریاب خویی، سیرة رسول اللّه، ص ۹۱ـ۹۲</ref> وقوع ماجرا را به اجمال پذیرفتهاند. شهرت این روایت نزد «اهل مغازی» احتمال وقوع آن را افزایش میدهد.<ref>سیوطی، الخصائص الکبری، ج ۱، ص ۸۴</ref> | برخی نیز دادههای محدود و پراکنده و غیرمستند درباره هویت و زندگانی بحیرا را موجب تردید دانستهاند تا آنجا که او را شخصیتی افسانهای و شبحی مشکوک و دستنیافتنی به شمار آوردهاند؛ <ref>ماسینیون، ص ۱۰</ref> با اینهمه، بیشتر سیرهنویسان قدیم <ref>ترمذی، الجامع الصحیح، ج ۵، ص ۵۹۰ـ؛ همچنین میتوان از حاکم، ابونعیم، خرائطی، ابنعساکر و ابنابیشیبة نیز نام برد، سهیلی، الروض الاُنُف، ج ۲، ص ۲۲۴</ref> و مورخان تاریخ اسلام و زندگانی پیامبر در دوران معاصر <ref>همچون حسن ابراهیم حسن، تاریخ الاسلام، ج ۱، ص ۷۵ و زریاب خویی، سیرة رسول اللّه، ص ۹۱ـ۹۲</ref> وقوع ماجرا را به اجمال پذیرفتهاند. شهرت این روایت نزد «اهل مغازی» احتمال وقوع آن را افزایش میدهد.<ref>سیوطی، الخصائص الکبری، ج ۱، ص ۸۴</ref> | ||
== مقام بحیرا در منابع == | == مقام بحیرا در منابع == | ||
درباره مقام پارسایی او روایت شده است که هاتفی غیبی بحیرا، رئاب الشّنّی از عبدالقیس و نفر سومِ مُنْتَظَر ([[حضرت محمد]]) را بهترین کسان اعلام کرده است. <ref>ابنقتیبه، کتاب المعارف، ص ۲۹</ref> همچنین او را مصداق مسیحیانی دانستهاند که در قرآن <ref>مائده: ۸۲</ref> از آنان به نیکی یاد میشود. <ref>رسائل الجاحظ، ص ۲۵۹</ref> | درباره مقام پارسایی او روایت شده است که هاتفی غیبی بحیرا، رئاب الشّنّی از عبدالقیس و نفر سومِ مُنْتَظَر ([[حضرت محمد]]) را بهترین کسان اعلام کرده است. <ref>ابنقتیبه، کتاب المعارف، ص ۲۹</ref> همچنین او را مصداق مسیحیانی دانستهاند که در قرآن <ref>مائده: ۸۲</ref> از آنان به نیکی یاد میشود. <ref>رسائل الجاحظ، ص ۲۵۹</ref> | ||
به گفته ابنحجر عسقلانی <ref>لسان المیزان، ج ۳، ص ۳۹</ref> بحیرا بعثت را درک نکرده است. | به گفته ابنحجر عسقلانی <ref>لسان المیزان، ج ۳، ص ۳۹</ref> بحیرا بعثت را درک نکرده است. | ||
== ذكر نام بحیرا در رویدادهای دیگر == | == ذكر نام بحیرا در رویدادهای دیگر == | ||
پیامبر در ۲۵ سالگی برای تجارت با اموال [[خدیجه]] (س) به همراه مَیسَرَه، غلام خدیجه (س) ، به میان بار دیگر به سفر شام رفت. گفته شده است در این سفر نیز آنان با یك راهب دیدار كردند. برخی منابع نام آن راهب را بحیرا دانستهاند. <ref>خرگوشی، شرف النبی (ص) ، ص ۴۹۰</ref> اما با وجود تشابه در محتوای گفتوگو و محل واقعه، ابنسعد <ref>الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۱۳۰</ref> و سیوطی <ref>الخصائص الکبری، ج ۱، ص ۹۱</ref> نام راهب را نُسْطور ذکر میکنند. طبری <ref>تاریخ الرسل و الملوک، سلسله اول، ص ۱۱۲۸</ref> با اشاره به این سفر باز نام راهب را ذکر نمیکند. در روایت محمد بنعبدالله بنعمر از این سفر، نام و نقش بحیرا و دیدار او و پیامبر بهتمامی غایب است. <ref>خلاصة سیرت رسول اللّه (ص) ، ص ۳۴</ref> | پیامبر در ۲۵ سالگی برای تجارت با اموال [[خدیجه]] (س) به همراه مَیسَرَه، غلام خدیجه (س) ، به میان بار دیگر به سفر شام رفت. گفته شده است در این سفر نیز آنان با یك راهب دیدار كردند. برخی منابع نام آن راهب را بحیرا دانستهاند. <ref>خرگوشی، شرف النبی (ص) ، ص ۴۹۰</ref> اما با وجود تشابه در محتوای گفتوگو و محل واقعه، ابنسعد <ref>الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۱۳۰</ref> و سیوطی <ref>الخصائص الکبری، ج ۱، ص ۹۱</ref> نام راهب را نُسْطور ذکر میکنند. طبری <ref>تاریخ الرسل و الملوک، سلسله اول، ص ۱۱۲۸</ref> با اشاره به این سفر باز نام راهب را ذکر نمیکند. در روایت محمد بنعبدالله بنعمر از این سفر، نام و نقش بحیرا و دیدار او و پیامبر بهتمامی غایب است. <ref>خلاصة سیرت رسول اللّه (ص) ، ص ۳۴</ref> | ||
از بحیرا بار دیگر در زمرة هشت تن اهل شام که با جعفر از حبشه بازگشتند، نام برده میشود. اگر چنین کسی واقعاً وجود داشته باشد، بیتردید غیر از بحیرای راهب بوده است و ابنحجر عسقلانی <ref>کتاب الاصابة فی تمییز الصحابة، ج ۱، ص ۱۷، ۱۳۹</ref> و ابناثیر <ref>اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج ۱، ص ۱۹۹ـ۲۰۰</ref> به این نکته تصریح دارند. | از بحیرا بار دیگر در زمرة هشت تن اهل شام که با جعفر از حبشه بازگشتند، نام برده میشود. اگر چنین کسی واقعاً وجود داشته باشد، بیتردید غیر از بحیرای راهب بوده است و ابنحجر عسقلانی <ref>کتاب الاصابة فی تمییز الصحابة، ج ۱، ص ۱۷، ۱۳۹</ref> و ابناثیر <ref>اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج ۱، ص ۱۹۹ـ۲۰۰</ref> به این نکته تصریح دارند. | ||
== بحیرا در متون روم شرقی == | == بحیرا در متون روم شرقی == | ||
آنچه درباره بحیرا در متون روم شرقی آمده این است که پس از نزول وحی، [[حضرت خدیجه]] (س) چون هیجان زاید الوصف [[پیامبر (ص)]] را دید، برای كسب آگاهی نزد این راهب رفت. بحیرا نیز با مطمئن ساختن وی از اینکه بر پیامبر وحی نازل شده است، او را آرام کرد. <ref>نولدکه، ص ۶۹۹</ref> روایات درباره بحیرا در ''مکاشفات بحیرا'' که در شکل فعلی، فردی به نام اشوعیب آن را در قرنهای ۵ و ۶ هجری (۱۱ و ۱۲میلادی) تدوین کرده، بهتفصیل آمده است که طی آن از ملاقات سرجیوس بحیرا در کوه سینا با پیامبر و گفتوگوهای او با محمد جوان در [[یثرب]] صحبت و ادعا میشود که به انتقال افکار و آموزشهای او به پیامبر منجر، و سبب آن شده است که او اعراب را از وجود خدای یکتا آگاه کند. در این اثر تلاش شده است تا نزول وحی بر پیامبر انکار شود. <ref>دایرهالمعارف اسلام، چاپ اول، ذیل واژه</ref> در دوره جنگهای صلیبی، متون مربوط به بحیرا به لاتین ترجمه شد اما حتی پیش از این تاریخ نیز، سرودن اشعار و نوشتن متونی در مخالفت با پیامبر و اسلام سابقه داشت. هدف اصلی اینگونه مطالب آن است که در نزول وحی بر محمد (ص) تردید كنند و مدعی شوند كه پیامبر سخنانش و قرآن را از عالمان مسیحی و یهودی آموخته بوده است. <ref>برای بحثهای بعدی خاورشناسان رجوع کنید به د. اسلام، چاپ دوم، ذیل واژه</ref> | آنچه درباره بحیرا در متون روم شرقی آمده این است که پس از نزول وحی، [[حضرت خدیجه]] (س) چون هیجان زاید الوصف [[پیامبر (ص)]] را دید، برای كسب آگاهی نزد این راهب رفت. بحیرا نیز با مطمئن ساختن وی از اینکه بر پیامبر وحی نازل شده است، او را آرام کرد. <ref>نولدکه، ص ۶۹۹</ref> روایات درباره بحیرا در ''مکاشفات بحیرا'' که در شکل فعلی، فردی به نام اشوعیب آن را در قرنهای ۵ و ۶ هجری (۱۱ و ۱۲میلادی) تدوین کرده، بهتفصیل آمده است که طی آن از ملاقات سرجیوس بحیرا در کوه سینا با پیامبر و گفتوگوهای او با محمد جوان در [[یثرب]] صحبت و ادعا میشود که به انتقال افکار و آموزشهای او به پیامبر منجر، و سبب آن شده است که او اعراب را از وجود خدای یکتا آگاه کند. در این اثر تلاش شده است تا نزول وحی بر پیامبر انکار شود. <ref>دایرهالمعارف اسلام، چاپ اول، ذیل واژه</ref> در دوره جنگهای صلیبی، متون مربوط به بحیرا به لاتین ترجمه شد اما حتی پیش از این تاریخ نیز، سرودن اشعار و نوشتن متونی در مخالفت با پیامبر و اسلام سابقه داشت. هدف اصلی اینگونه مطالب آن است که در نزول وحی بر محمد (ص) تردید كنند و مدعی شوند كه پیامبر سخنانش و قرآن را از عالمان مسیحی و یهودی آموخته بوده است. <ref>برای بحثهای بعدی خاورشناسان رجوع کنید به د. اسلام، چاپ دوم، ذیل واژه</ref> | ||
== پیوند به بیرون == | == پیوند به بیرون == | ||
* [http://www.ensani.ir/storage/Files/20120506085146-6028-504.pdf سخنی درباره اصل داستان بحیرا و روایات وارده در این باره] | * [http://www.ensani.ir/storage/Files/20120506085146-6028-504.pdf سخنی درباره اصل داستان بحیرا و روایات وارده در این باره] | ||
* [http://www.ensani.ir/storage/Files/20120506085132-6028-496.pdf نقد و بررسی داستان بحیرا] | * [http://www.ensani.ir/storage/Files/20120506085132-6028-496.pdf نقد و بررسی داستان بحیرا] | ||
* [http://www.ensani.ir/storage/Files/20120506085116-6028-487.pdf نخستین سفر محمد به شام و داستان بحیرا] | * [http://www.ensani.ir/storage/Files/20120506085116-6028-487.pdf نخستین سفر محمد به شام و داستان بحیرا] | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس|۴}} | {{پانویس|۴}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{ستون-شروع|2}} | {{ستون-شروع|2}} | ||
*ابناثیر، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، قاهره، چاپ محمد ابراهیم بنا و محمد احمد عاشور، ۱۹۷۰ـ۱۹۷۳ق. | *ابناثیر، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، قاهره، چاپ محمد ابراهیم بنا و محمد احمد عاشور، ۱۹۷۰ـ۱۹۷۳ق. | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۲۴: | ||
{{col-end}} | {{col-end}} | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
== پیوند به بیرون == | == پیوند به بیرون == | ||
منبع مقاله:[http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal۲.php?sid=۵۹۸ دانشنامه جهان اسلام] | منبع مقاله:[http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal۲.php?sid=۵۹۸ دانشنامه جهان اسلام] | ||
[[رده:پیامبر اسلام(ص)]] | [[رده:پیامبر اسلام(ص)]] |