Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۲۱۵
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
}} | }} | ||
{{تاریخ صدر اسلام}} | {{تاریخ صدر اسلام}} | ||
'''بنیهاشم''' | '''بنیهاشم''' از تیرههای مشهور قبیله [[قریش|قُرَیش]] پیش و پس از [[اسلام]] در [[مکه]] که به [[هاشم بن عبد مناف|هاشم]] (عمرو) بن [[عبدمناف بن قصی|عبدمناف]] بن [[قصی بن کلاب|قصَی بن کِلاب]] منسوب است و [[پیامبر(ص)]] از همین تیره بوده است. بنیهاشم در هنگام ظهور اسلام، در زمان زعامت [[ابوطالب]]، از پیامبر اکرم(ص) پشتیبانی کردند و در زمان [[ائمه]] نیز در موارد بسیاری حامی آنان بودند. | ||
خاندان [[بنیعباس]]، از خاندانهای مهم بنیهاشم، چندین قرن بر ممالک اسلامی حکمرانی کردند. علاوه بر این، در مناطق مختلف [[جهان اسلام]] و در دورههای گوناگون تاریخی، خاندانهای دیگری از بنیهاشم حاکم بودهاند. [[شرفا|شرفای]] [[مکه]] و [[مدینه]] که قرنها بر این دو شهر حکومت و سیادت داشتند، از بنیهاشم بودند. | خاندان [[بنیعباس]]، از خاندانهای مهم بنیهاشم، چندین قرن بر ممالک اسلامی حکمرانی کردند. علاوه بر این، در مناطق مختلف [[جهان اسلام]] و در دورههای گوناگون تاریخی، خاندانهای دیگری از بنیهاشم حاکم بودهاند. [[شرفا|شرفای]] [[مکه]] و [[مدینه]] که قرنها بر این دو شهر حکومت و سیادت داشتند، از بنیهاشم بودند. | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
== پیش از اسلام == | == پیش از اسلام == | ||
قصَی بنکلاب از نوادگان حضرت [[اسماعیل(ع)]] بود و حدود یک قرن پیش از [[ولادت پیامبر(ص)]] میزیست. او به سبب اقداماتش، بزرگِ [[قریش]] و عهدهدار مناصب مهم [[مکه]] و خانه [[کعبه]] بود. پس از او این مناصب به فرزندانش، عبدمَناف و عبدالدّار رسید. پس از این دو، بین هاشم و برادرانش (فرزندان عبدمناف) با عمو زادگانشان (فرزندان عبدالدار) نزاعی درگرفت که به شکلگیری [[حلف المطیبین]] و [[حلف الاحلاف]] منجر شد. پس از فرونشستن نزاع، دو منصب [[رفادت]] (پذیرایی از حاجیان) و [[سقایت]] (آبدادن به حاجیان) به بنیعبدمناف، و از میان ایشان به هاشم رسید. | |||
{{تبارنامه بنیهاشم}} | {{تبارنامه بنیهاشم}} | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
هاشم تجارت قریش را نیز ارتقا بخشید و توانست با انعقاد پیمانهای بازرگانی (که در [[قرآن]] از آنها با نام ایلاف القریش یاد شده است<ref>سوره قریش</ref>) سفرهای تجاری قریش را به دو سفر تابستانی به سوی [[شام]] و زمستانی به سوی [[یمن]] و [[حبشه]] ارتقا دهد.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۳۱۲؛ ابن سعد، الطبقات، ج۱، ص۶۲</ref> او همچنین توانست در یکی از سالهای قحطی شدید، برای قریش غذا تهیه کند و آنان را از گرسنگی نجات دهد.<ref>ابن سعد، الطبقات، ج۱، ص۶۲</ref> مجموعه این امور باعث شد که هاشم جایگاهی رفیع در میان قریش بیابد. | هاشم تجارت قریش را نیز ارتقا بخشید و توانست با انعقاد پیمانهای بازرگانی (که در [[قرآن]] از آنها با نام ایلاف القریش یاد شده است<ref>سوره قریش</ref>) سفرهای تجاری قریش را به دو سفر تابستانی به سوی [[شام]] و زمستانی به سوی [[یمن]] و [[حبشه]] ارتقا دهد.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۳۱۲؛ ابن سعد، الطبقات، ج۱، ص۶۲</ref> او همچنین توانست در یکی از سالهای قحطی شدید، برای قریش غذا تهیه کند و آنان را از گرسنگی نجات دهد.<ref>ابن سعد، الطبقات، ج۱، ص۶۲</ref> مجموعه این امور باعث شد که هاشم جایگاهی رفیع در میان قریش بیابد. | ||
هاشم چهار پسر به نامهای شَیبه (عبدالمطّلب)، أسد، عَمرو (ابوصَیفی)، نَضْله و همچنین پنج دختر داشت.<ref>ابن سعد، الطبقات، ج۱، ص۶۵؛ ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۲، ص۲۰۱ | هاشم چهار پسر به نامهای شَیبه (عبدالمطّلب)، أسد، عَمرو (ابوصَیفی)، نَضْله و همچنین پنج دختر داشت.<ref>ابن سعد، الطبقات، ج۱، ص۶۵؛ ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۲، ص۲۰۱ ۲۰۲</ref> | ||
=== عبدالمطّلب === | === عبدالمطّلب === | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
عبدالمطّلب علاوه بر داشتن مناصب سقایت و رفادت، به سبب خصلتهای بزرگمنشانهاش نزد مردم [[مکه]] حرمت یافت. همچنین حفر چاه [[زمزم]] نیز بزرگی مقام او را در نظر حج گزاران دوچندان کرد. بنی عبدمناف و از آن جمله بنیهاشم بر سایر [[قریش]] فخر میفروختند و سقایت از این چاه را برای خود افتخاری بزرگ تلقی میکردند.<ref>ابن هشام، زندگانی محمد، ج۱، ص۹۹</ref> | عبدالمطّلب علاوه بر داشتن مناصب سقایت و رفادت، به سبب خصلتهای بزرگمنشانهاش نزد مردم [[مکه]] حرمت یافت. همچنین حفر چاه [[زمزم]] نیز بزرگی مقام او را در نظر حج گزاران دوچندان کرد. بنی عبدمناف و از آن جمله بنیهاشم بر سایر [[قریش]] فخر میفروختند و سقایت از این چاه را برای خود افتخاری بزرگ تلقی میکردند.<ref>ابن هشام، زندگانی محمد، ج۱، ص۹۹</ref> | ||
موقعیت عبدالمطّلب در ماجرای هجوم سپاه [[ابرهه]] به مکه در [[عام الفیل]] فزونی یافت؛ زیرا او بر اثر جایگاه ویژهاش در نزد قریش به عنوان نماینده مکیان در نزد ابرهه حاضر گردید. برخورد عبدالمطّلب با ابرهه و سپس هدایت مکیان به کوههای اطراف و حفظ جان آنان از گزند سپاه ابرهه موجب گردید که قریش عبدالمطّلب را در این رخداد، ''' | موقعیت عبدالمطّلب در ماجرای هجوم سپاه [[ابرهه]] به مکه در [[عام الفیل]] فزونی یافت؛ زیرا او بر اثر جایگاه ویژهاش در نزد قریش به عنوان نماینده مکیان در نزد ابرهه حاضر گردید. برخورد عبدالمطّلب با ابرهه و سپس هدایت مکیان به کوههای اطراف و حفظ جان آنان از گزند سپاه ابرهه موجب گردید که قریش عبدالمطّلب را در این رخداد، ''' «ابراهیم ثانی» ''' لقب دهند.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۳۶۴</ref> | ||
برخی نسل عبدالمطّلب را تنها نسلِ باقی مانده از فرزندان هاشم دانسته، بنیهاشم را با بنی عبدالمطّلب مساوی میدانند؛ <ref>ابن حبیب، المنمق، ص۲۱؛ شیخ طوسی، التبیان، ج۵، ص۱۲۳؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۴، ص۸۳۶</ref> در حالی که با وجود فرزندانی از نضله بن هاشم و عمرو بن هاشم چنین ادعایی صحیح نیست.<ref>دائرة المعارف قرآن کریم، | برخی نسل عبدالمطّلب را تنها نسلِ باقی مانده از فرزندان هاشم دانسته، بنیهاشم را با بنی عبدالمطّلب مساوی میدانند؛<ref>ابن حبیب، المنمق، ص۲۱؛ شیخ طوسی، التبیان، ج۵، ص۱۲۳؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۴، ص۸۳۶</ref> در حالی که با وجود فرزندانی از نضله بن هاشم و عمرو بن هاشم چنین ادعایی صحیح نیست.<ref>دائرة المعارف قرآن کریم، «بنیهاشم»، جلد ۶، صفحه ۳۳۰</ref> | ||
=== رابطه با دیگر تیرههای قریش === | === رابطه با دیگر تیرههای قریش === | ||
با توجه به برتری و بزرگی قریش در میان عرب شبه جزیره، رقابت میان تیرههای قریش نیز از اهمیتی خاص برخوردار بود؛ از این رو هر یک از این تیرهها تلاش میکردند تا از هر طریق ممکن با پیشی گرفتن از رقبا، ریاست و جایگاه ممتازی را در میان قبایل متعدد قریش به دست آورند. | با توجه به برتری و بزرگی قریش در میان عرب شبه جزیره، رقابت میان تیرههای قریش نیز از اهمیتی خاص برخوردار بود؛ از این رو هر یک از این تیرهها تلاش میکردند تا از هر طریق ممکن با پیشی گرفتن از رقبا، ریاست و جایگاه ممتازی را در میان قبایل متعدد قریش به دست آورند. | ||
ریشه دشمنی [[بنی امیه]] با بنیهاشم را نیز باید در همین رقابتهای قبیلهای جست وجو کرد. گرچه برخی گزارشهای تاریخی (که مورد تردید هم قرار دارند)، <ref>دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ذیل | ریشه دشمنی [[بنی امیه]] با بنیهاشم را نیز باید در همین رقابتهای قبیلهای جست وجو کرد. گرچه برخی گزارشهای تاریخی (که مورد تردید هم قرار دارند)،<ref>دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ذیل «بنیهاشم»؛ منتظرقائم، تاریخ صدر اسلام، ص۹۵</ref> ریشه دشمنی بین بنی امیه و بنیهاشم را به مسائلی جزئیتر منتسب میکنند. مسائلی مانندِ حسادت [[امیة بن عبدشمس]] (برادرزاده هاشم) به او و نزاعهایی بین آن دو؛<ref>ابن سعد، الطبقات، ج۱، ص۶۲؛ طبری، تاریخ، ج۳، ص۲۵۲</ref> یا به «مُنافرة» (افتخار به حسب و نسب) [[حرب بن امیه]] با عبدالمطّلب.<ref>طبری، تاریخ، ج۳، ص۲۵۳</ref> حتی برخی از روایاتِ تاریخی ماجراهای مربوط به زمان تولد [[هاشم]] و عبدشمس (نیای امویان) را در توجیه نزاعها و رقابتهای بعدی امویان با بنیهاشم مورد توجه قرار دادهاند<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۳۱۱</ref> (نک: [[هاشم بن عبدمناف]]). | ||
پس از مرگ عبدالمطّلب و عمدتاً به سبب ضعف شدید مالی، جایگاه بنیهاشم افول کرد؛ اما با [[بعثت]] پیامبر(ص)، مجدداً رقابتها و درگیریهای متعددی از سوی رقبای بنیهاشم به سرکردگی بنی مخزوم و سپس بنی امیه با آنان گزارش شده است. این امر به یقین برگرفته از دیدگاه این افراد در خصوص نبوت و رسالت پیامبر(ص) بود؛ زیرا از منظر این افراد بعثت پیامبری از بنیهاشم مقولهای جدای از رقابتهای قبیلهای نبود و آن را بهانهای برای حکومت کردن بنیهاشم و حاصل بازیگری آنان میدانستند؛ <ref>مقریزی، النزاع والتخاصم، ص۵۶؛ ابوالفرج اصفهانی، الأغانی، ج۶، ص۳۶۰ | پس از مرگ عبدالمطّلب و عمدتاً به سبب ضعف شدید مالی، جایگاه بنیهاشم افول کرد؛ اما با [[بعثت]] پیامبر(ص)، مجدداً رقابتها و درگیریهای متعددی از سوی رقبای بنیهاشم به سرکردگی بنی مخزوم و سپس بنی امیه با آنان گزارش شده است. این امر به یقین برگرفته از دیدگاه این افراد در خصوص نبوت و رسالت پیامبر(ص) بود؛ زیرا از منظر این افراد بعثت پیامبری از بنیهاشم مقولهای جدای از رقابتهای قبیلهای نبود و آن را بهانهای برای حکومت کردن بنیهاشم و حاصل بازیگری آنان میدانستند؛<ref>مقریزی، النزاع والتخاصم، ص۵۶؛ ابوالفرج اصفهانی، الأغانی، ج۶، ص۳۶۰ ۳۶۵</ref> از این رو تلاش میکردند تا با انکار نبوت و رویارویی با پیروان آن حضرت مانع رشد منزلت بنیهاشم گردند. | ||
منابع همچنین از بنی عبدالدّار و بنی مخزوم به عنوان دیگر تیرههای رقیب و دشمن بنیهاشم نام بردهاند. بنی عبدالدّار که نخستین نزاع خود را با هاشم بن عبدمناف در جریان تصدی مناصب مکه داشتند (نک: [[حلف الاحلاف]]) با [[بعثت]] پیامبر(ص) در کنار بنی امیه قرار گرفتند.<ref>ابن سعد، الطبقات، ج۱، ص۶۳</ref> | منابع همچنین از بنی عبدالدّار و بنی مخزوم به عنوان دیگر تیرههای رقیب و دشمن بنیهاشم نام بردهاند. بنی عبدالدّار که نخستین نزاع خود را با هاشم بن عبدمناف در جریان تصدی مناصب مکه داشتند (نک: [[حلف الاحلاف]]) با [[بعثت]] پیامبر(ص) در کنار بنی امیه قرار گرفتند.<ref>ابن سعد، الطبقات، ج۱، ص۶۳</ref> | ||
بنی مخزوم نیز که در [[حلف الاحلاف]] در کنار بنی عبدالدّار قرار داشتند، <ref>تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۳۷۲</ref> با آغاز دعوت علنی به اسلام در رأس مخالفان پیامبر(ص) قرار گرفتند؛ زیرا با توجه به جایگاه اشرافیت [[ابوجهل]] (بزرگِ بنی مخزوم) و ریاست او بر مکه، بعثت پیامبری از بنیهاشم را خطری برای شرافت و جایگاه خود میدیدند. | بنی مخزوم نیز که در [[حلف الاحلاف]] در کنار بنی عبدالدّار قرار داشتند،<ref>تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۳۷۲</ref> با آغاز دعوت علنی به اسلام در رأس مخالفان پیامبر(ص) قرار گرفتند؛ زیرا با توجه به جایگاه اشرافیت [[ابوجهل]] (بزرگِ بنی مخزوم) و ریاست او بر مکه، بعثت پیامبری از بنیهاشم را خطری برای شرافت و جایگاه خود میدیدند. | ||
در سوی دیگر، از | در سوی دیگر، از تیرههایی نیز به عنوان متحدان و هم پیمانان بنیهاشم نام برده شده است که در این میان باید از تیره بنی مطّلب بن عبدمناف به عنوان بزرگترین و محبوبترین متحد بنیهاشم نام برد. اینان به همراهی تیرههایی چون بنی زهرة بن کلاب، بنی تیم بن مُرّة، بنی حارث بن فهر و بنی اسد بن عبدالعزّی در [[حلف المطیبین]] در کنار هاشم و بنی عبدمناف و در مقابل بنی عبدالدّار قرار داشتند.<ref>ابن حبیب، المنمق، ص۱۸۹ ۱۹۰</ref> سپس در پیمانِ [[حلف الفضول]] که به رهبری زبیر بن عبدالمطّلب شکل گرفت نیز برای حمایت از مظلومان با بنیهاشم هم قسم شدند.<ref>ابن سعد، الطبقات، ج۱، ص۱۰۳؛ ابن حبیب، المنمق، ص۵۳</ref> | ||
پس از ظهور اسلام نیز بنی مطّلب در بسیاری از صحنهها دوشادوش بنیهاشم به حمایت از پیامبر(ص) پرداختند. حضور در [[شعب ابی طالب]] و تحمّل سه سال سختی و مرارت در کنار بنیهاشم از بزرگترین نمونههای اتحاد آنان با بنیهاشم است.<ref>ابن سعد، الطبقات، ج۱، ص۱۶۳ | پس از ظهور اسلام نیز بنی مطّلب در بسیاری از صحنهها دوشادوش بنیهاشم به حمایت از پیامبر(ص) پرداختند. حضور در [[شعب ابی طالب]] و تحمّل سه سال سختی و مرارت در کنار بنیهاشم از بزرگترین نمونههای اتحاد آنان با بنیهاشم است.<ref>ابن سعد، الطبقات، ج۱، ص۱۶۳ ۱۶۴؛ یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۳۸۹</ref> | ||
از [[خزاعه]] نیز به عنوان دیگر متحد بنیهاشم یاد میشود. برخی منابع از همراهی خزاعه با عبدالمطّلب و هم پیمانی با او پس از جریان کشاکش عبدالمطّلب و نوفل بن عبدمناف خبر دادهاند.<ref>طبری، تاریخ، ج۳، ص۲۴۸</ref> | از [[خزاعه]] نیز به عنوان دیگر متحد بنیهاشم یاد میشود. برخی منابع از همراهی خزاعه با عبدالمطّلب و هم پیمانی با او پس از جریان کشاکش عبدالمطّلب و نوفل بن عبدمناف خبر دادهاند.<ref>طبری، تاریخ، ج۳، ص۲۴۸</ref> | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
با [[هجرت به مدینه|هجرت پیامبر(ص) به مدینه]] برخی از بنیهاشم همچون [[حمزه]] و [[علی(ع)]] نیز هجرت به مدینه را بر ادامه حضور در مکه ترجیح دادند؛ ولی بیشترِ بنیهاشم همچنان در مکه ماندند. بنیهاشم غالباً از همراهی با نقشههای مشرکان مکه برای جنگ با مسلمانان امتناع داشتند؛ اما شماری از این افراد، به اجبار، در [[غزوه بدر|جنگ بدر]] در سپاه مشرکان حاضر شدند که توسط مسلمانان به اسارت درآمدند.<ref>محمد بن سید الناس، عیون الاثر، ج۱، ص۳۳۳</ref> پیامبر(ص) که پیش از شروع جنگ، مسلمانان را از حضور اجباری برخی از بنیهاشم در سپاه مشرکان آگاه کرده بود، آنان را از کشتن این گروه برحذر داشت. با پایان یافتن جنگ و آزادی اسیران مشرک، اسرای هاشمی مدت کوتاهی در مدینه در نزد آن حضرت ماندند.<ref>ابن هشام، زندگانی محمد، ج۲، ص۲۹؛ ابوالفرج اصفهانی، الأغانی، ج۴، ص۱۹۶</ref> | با [[هجرت به مدینه|هجرت پیامبر(ص) به مدینه]] برخی از بنیهاشم همچون [[حمزه]] و [[علی(ع)]] نیز هجرت به مدینه را بر ادامه حضور در مکه ترجیح دادند؛ ولی بیشترِ بنیهاشم همچنان در مکه ماندند. بنیهاشم غالباً از همراهی با نقشههای مشرکان مکه برای جنگ با مسلمانان امتناع داشتند؛ اما شماری از این افراد، به اجبار، در [[غزوه بدر|جنگ بدر]] در سپاه مشرکان حاضر شدند که توسط مسلمانان به اسارت درآمدند.<ref>محمد بن سید الناس، عیون الاثر، ج۱، ص۳۳۳</ref> پیامبر(ص) که پیش از شروع جنگ، مسلمانان را از حضور اجباری برخی از بنیهاشم در سپاه مشرکان آگاه کرده بود، آنان را از کشتن این گروه برحذر داشت. با پایان یافتن جنگ و آزادی اسیران مشرک، اسرای هاشمی مدت کوتاهی در مدینه در نزد آن حضرت ماندند.<ref>ابن هشام، زندگانی محمد، ج۲، ص۲۹؛ ابوالفرج اصفهانی، الأغانی، ج۴، ص۱۹۶</ref> | ||
طبق آنچه که از منابع به دست میآید بسیاری از بنیهاشم در سالهای پس از [[هجرت]] و به ویژه در [[فتح مکه]] مسلمان شدند، چنان که [[عقیل بن ابی طالب]] قبل از [[حدیبیه]]<ref>طبری، ذخائر العقبی، ص۲۲۲</ref> یا در [[سال هشتم قمری]] ، ابوسفیان بن حارث در [[فتح مکه]]<ref>طبری، ذخائر العقبی، ص۲۴۱</ref> عباس بن عبدالمطّلب نیز به اختلاف قبل از بدر یا پیش از فتح [[خیبر]]<ref>طبری، ذخائرالعقبی، ص۱۹۱</ref> مسلمان شدند. برخی نیز همچون ابولهب<ref>ابن هشام، زندگانی محمد، ج۲، ص۴۵</ref> کافر مردند و به آن حضرت ایمان نیاوردند. | طبق آنچه که از منابع به دست میآید بسیاری از بنیهاشم در سالهای پس از [[هجرت]] و به ویژه در [[فتح مکه]] مسلمان شدند، چنان که [[عقیل بن ابی طالب]] قبل از [[حدیبیه]]<ref>طبری، ذخائر العقبی، ص۲۲۲</ref> یا در [[سال هشتم قمری]]، ابوسفیان بن حارث در [[فتح مکه]]<ref>طبری، ذخائر العقبی، ص۲۴۱</ref> عباس بن عبدالمطّلب نیز به اختلاف قبل از بدر یا پیش از فتح [[خیبر]]<ref>طبری، ذخائرالعقبی، ص۱۹۱</ref> مسلمان شدند. برخی نیز همچون ابولهب<ref>ابن هشام، زندگانی محمد، ج۲، ص۴۵</ref> کافر مردند و به آن حضرت ایمان نیاوردند. | ||
== دوران ائمه == | == دوران ائمه == | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
به همین دلیل، برخی از [[صحابه]]، هنگامی که هنوز پیامبر(ص) دفن نشده بود، در [[سقیفه]]، گرد آمدند و از میان خود، بدون مشورت با بنی هاشم و به رغم اعلام وصایت و جانشینی علی(ع) از سوی پیامبر(ص) خلیفهای منصوب کردند. از این زمان کشمکش میان بنی هاشم و [[خلفای سه گانه|خلفا]] و حاکمانِ پس از آنان در تمامی دورهها وجود داشته است. | به همین دلیل، برخی از [[صحابه]]، هنگامی که هنوز پیامبر(ص) دفن نشده بود، در [[سقیفه]]، گرد آمدند و از میان خود، بدون مشورت با بنی هاشم و به رغم اعلام وصایت و جانشینی علی(ع) از سوی پیامبر(ص) خلیفهای منصوب کردند. از این زمان کشمکش میان بنی هاشم و [[خلفای سه گانه|خلفا]] و حاکمانِ پس از آنان در تمامی دورهها وجود داشته است. | ||
علی رغم این مخالفتها با سیادت بنی هاشم و رسیدن خلافت به آنان، بنی هاشم منزلت والای خود را تا حد زیادی حفظ کردند. برای مثال، در ماجرای تقسیم غنایم و | علی رغم این مخالفتها با سیادت بنی هاشم و رسیدن خلافت به آنان، بنی هاشم منزلت والای خود را تا حد زیادی حفظ کردند. برای مثال، در ماجرای تقسیم غنایم و «تدوین دیوان»، عمر، بنی هاشم را به عنوان خاندان پیامبر(ص)، بر همگان مقدم داشت و آنان را به علت خویشاوندی با پیامبر شریفترین اعراب خواند.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۶۲۷-۶۲۸؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۲۰۹</ref> | ||
===تعصب اموی=== | ===تعصب اموی=== | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
البته در دوره [[خلفای سه گانه|سه خلیفه]]، [[امام علی(ع)]] و بنی هاشم در اداره حکومت اسلامی نیز نقش ایفا کردند؛ چنان که از حارث بن نوفل بن حارث بن عبدالمطّلب به عنوان والی مکه در زمان [[ابوبکر]]، [[عمر]] و [[عثمان]] نام برده شده است.<ref>طبری، ذخائرالعقبی، ص۲۴۴؛ ابن سعد، الطبقات، ج۴، ص۴۲</ref> | البته در دوره [[خلفای سه گانه|سه خلیفه]]، [[امام علی(ع)]] و بنی هاشم در اداره حکومت اسلامی نیز نقش ایفا کردند؛ چنان که از حارث بن نوفل بن حارث بن عبدالمطّلب به عنوان والی مکه در زمان [[ابوبکر]]، [[عمر]] و [[عثمان]] نام برده شده است.<ref>طبری، ذخائرالعقبی، ص۲۴۴؛ ابن سعد، الطبقات، ج۴، ص۴۲</ref> | ||
===حکومت امیرالمؤمنین (ع) و امام حسن (ع)=== | ===حکومت امیرالمؤمنین(ع) و امام حسن(ع)=== | ||
با شروع حکومت [[امیرالمؤمنین (ع)]] ( | با شروع حکومت [[امیرالمؤمنین(ع)]] (۳۵۴۰ق.)، بنی هاشم در تمامی وقایع در کنار آن حضرت حضور داشتند و گرچه در این زمان [[مدینه]] مسکن بنی هاشم بود؛ ولی با تغییر مرکز حکومت و انتقال آن به [[کوفه]] گروهی از بنی هاشم نیز به این شهر رفتند. نام برخی از بنی هاشم نیز در جمع کارگزاران حضرت علی(ع) دیده میشود.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۶۵</ref> | ||
پس از آن حضرت، در حکومت کوتاه مدت [[امام حسن(ع)]] ( | پس از آن حضرت، در حکومت کوتاه مدت [[امام حسن(ع)]] (۴۰-۴۱ق) به رغم حمایت بنی هاشم از امام، برخی از بزرگان بنی هاشم همچون [[عبیدالله بن عباس]] بن عبدالمطّلب، فرمانده سپاه امام، با پیوستن به سپاه [[معاویه]] امام را مجبور به صلح کردند.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۱۴۱؛ ابوالفرج الاصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۴۲</ref> | ||
===معاویه و احیاء تعصب=== | ===معاویه و احیاء تعصب=== | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۲: | ||
این دیدگاه در زمان جانشینان معاویه نیز ادامه داشت. در دوران حکومت [[امویان]]، برای ایجاد منازعات قومی و انکار یا نادیده گرفتن نقش دیدگاهها و انگیزههای اعتقادی در حوادث تاریخی صدر اسلام، و حتی ظهور اسلام، کوششی جدی صورت گرفت. نمونة بارز این جریان، سخنان [[یزید]] بعد از [[واقعه عاشورا]] است. [[یزید]] در شعری که حاکی از خرسندی و پیروزی بود، صریحاً [[وحی]] و پیامبری را انکار کرد و [[اسلام]] را حاصل بازیگریهای سیاسی بنی هاشم، در برابر بنی امیه، خواند.<ref>شیخ عباس قمی، نفس المهموم، ص۴۴۳</ref> | این دیدگاه در زمان جانشینان معاویه نیز ادامه داشت. در دوران حکومت [[امویان]]، برای ایجاد منازعات قومی و انکار یا نادیده گرفتن نقش دیدگاهها و انگیزههای اعتقادی در حوادث تاریخی صدر اسلام، و حتی ظهور اسلام، کوششی جدی صورت گرفت. نمونة بارز این جریان، سخنان [[یزید]] بعد از [[واقعه عاشورا]] است. [[یزید]] در شعری که حاکی از خرسندی و پیروزی بود، صریحاً [[وحی]] و پیامبری را انکار کرد و [[اسلام]] را حاصل بازیگریهای سیاسی بنی هاشم، در برابر بنی امیه، خواند.<ref>شیخ عباس قمی، نفس المهموم، ص۴۴۳</ref> | ||
هنگامی که [[امام حسین(ع)]] در مدینه از بیعت با یزید امنتاع کرد، بنی هاشم از او حمایت کردند<ref>شیخ عباس قمی، نفس المهموم، ص۶۸</ref> و برخی از هاشمیان (آل عقیل و آل علی) او را در هنگام قیامش بر ضد یزید نیز همراهی کردند.<ref>ابوالفرج الاصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۵۲، ۶۰ | هنگامی که [[امام حسین(ع)]] در مدینه از بیعت با یزید امنتاع کرد، بنی هاشم از او حمایت کردند<ref>شیخ عباس قمی، نفس المهموم، ص۶۸</ref> و برخی از هاشمیان (آل عقیل و آل علی) او را در هنگام قیامش بر ضد یزید نیز همراهی کردند.<ref>ابوالفرج الاصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۵۲، ۶۰ ۶۱</ref> | ||
بنی هاشم به رغم دشمنی با حکومت ظالمانه بنی امیه آنگاه که [[عبدالله بن زبیر]] در سال ۶۳ هجری [[مکه]] را تصرف کرد و آسیبهای فراوانی بر حکومت امویان وارد آورد از بیعت با او خودداری کردند تا جایی که عبدالله، اقدام به تبعید و به نقلی زندانی کردن افرادی چون [[محمد بن حنیفه]] و [[عبدالله بن عباس]] کرد.<ref>ابوالفرج اصفهانی، الأغانی، ج۹، ص۲۱؛ یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۰۵</ref> | بنی هاشم به رغم دشمنی با حکومت ظالمانه بنی امیه آنگاه که [[عبدالله بن زبیر]] در سال ۶۳ هجری [[مکه]] را تصرف کرد و آسیبهای فراوانی بر حکومت امویان وارد آورد از بیعت با او خودداری کردند تا جایی که عبدالله، اقدام به تبعید و به نقلی زندانی کردن افرادی چون [[محمد بن حنیفه]] و [[عبدالله بن عباس]] کرد.<ref>ابوالفرج اصفهانی، الأغانی، ج۹، ص۲۱؛ یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۰۵</ref> | ||
خط ۱۳۶: | خط ۱۳۶: | ||
افزایش نارضایتی مسلمانان از حکومت [[امویان]]، به پیدایی جنبشها و حرکتهای ضداموی در نیمة اول [[قرن دوم]] انجامید. گرایش روزافزون مردم به اهل بیت پیامبر(ص) و امتناع اهل بیت(ع) از پذیرش درخواست آنان برای قیام، فرصتی برای افرادی از فرزندان [[عباس بن عبدالمطلب|عباس]]، عموی پیامبر، که داعیه حکومت داشتند، پدید آورد. | افزایش نارضایتی مسلمانان از حکومت [[امویان]]، به پیدایی جنبشها و حرکتهای ضداموی در نیمة اول [[قرن دوم]] انجامید. گرایش روزافزون مردم به اهل بیت پیامبر(ص) و امتناع اهل بیت(ع) از پذیرش درخواست آنان برای قیام، فرصتی برای افرادی از فرزندان [[عباس بن عبدالمطلب|عباس]]، عموی پیامبر، که داعیه حکومت داشتند، پدید آورد. | ||
[[عباسیان]] با توجه به حرمت اجتماعی | [[عباسیان]] با توجه به حرمت اجتماعی «بنی هاشم»، از همان آغاز در بزرگنمایی انتسابشان به هاشم کوشیدند و از سال ۱۱۱ هجری تحت لوای «دعوت هاشمی» فعالیت کردند.<ref>یعقوبی، ج۲، ص۳۱۹</ref> | ||
زمینههای اجتماعی نزاع بنی امیه و بنی هاشم نیز که امویان به آن دامن زده بودند، در مطرح کردن عنوانِ | زمینههای اجتماعی نزاع بنی امیه و بنی هاشم نیز که امویان به آن دامن زده بودند، در مطرح کردن عنوانِ «هاشمی» مؤثر بود. به نقل منابع تاریخی، بیعتِ عباسیان با تکیه بر عنوان «بیعت هاشمی» صورت گرفت، با این توجیه که خلافت حق بنی هاشم است و عباسیان نیز از این خانداناند.<ref>طبری، ج۱۰، ص، ۳۳۶؛ ج۱۱، ۴۲۷</ref> | ||
در نتیجه، با اصرار عباسیان در جازدن خویش به عنوان خاندان پیامبر(ص)، حکومت بنی عباس به نام | در نتیجه، با اصرار عباسیان در جازدن خویش به عنوان خاندان پیامبر(ص)، حکومت بنی عباس به نام «دولت بنی هاشم» شناخته شد. در مقابل، [[شیعیان]] که این گونه بهره برداری از این عنوان را برنمیتابیدند، از ایشان با تعبیر «بنی عباس» یاد کردهاند.<ref>برای نمونه، نعمانی، الغیبه، ۱۴۶، ۲۵۸؛ ابن بابویه، ص۴۱</ref> | ||
روی هم رفته، تا پایان دورۀ عباسی، اصطلاح بنی هاشم بیشتر برای افراد بنی عباس به کار میرفت، به طوری که مراد از بنی هاشم، افراد بنی عباس در برابر [[خاندان ابوطالب|آل ابی طالب]] و آل علی(ع) بود.<ref>برای نمونه رجوع کنید به طبری، ج۱۱، ص۴۲۳، ۵۷۱</ref> (اما پیش از این دوره، وقتی [[کمیت بن زید اسدی]] (متوفی ۱۲۶) | روی هم رفته، تا پایان دورۀ عباسی، اصطلاح بنی هاشم بیشتر برای افراد بنی عباس به کار میرفت، به طوری که مراد از بنی هاشم، افراد بنی عباس در برابر [[خاندان ابوطالب|آل ابی طالب]] و آل علی(ع) بود.<ref>برای نمونه رجوع کنید به طبری، ج۱۱، ص۴۲۳، ۵۷۱</ref> (اما پیش از این دوره، وقتی [[کمیت بن زید اسدی]] (متوفی ۱۲۶) «هاشمیات» خود را سرود، مراد او ذکر مصائب اولاد علی(ع) بود. امروزه نیز در [[ایران]]، اصطلاح بنی هاشم به همین معنی به کار میرود). | ||
اختلاف سیاسی عباسیان و [[علویان]]، به تمایز این دو شاخة هاشمی در امور اعتقادی نیز منجر شد. علویان به تشیع شهرت یافتند و عباسیان با باور عامه مسلمانان در باب [[امامت]] همراه شدند.<ref>دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۲، ذیل | اختلاف سیاسی عباسیان و [[علویان]]، به تمایز این دو شاخة هاشمی در امور اعتقادی نیز منجر شد. علویان به تشیع شهرت یافتند و عباسیان با باور عامه مسلمانان در باب [[امامت]] همراه شدند.<ref>دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۲، ذیل «بنی هاشم» </ref> | ||
== قرنهای بعد == | == قرنهای بعد == | ||
خط ۱۵۲: | خط ۱۵۲: | ||
== احکام فقهی خاص == | == احکام فقهی خاص == | ||
بنی هاشم در [[فقه]] نیز موضوع برخی از احکاماند. بخشی از [[خمس]] به فرزندان هاشم، از طریق [[عبدالمطلب]]، تعلق دارد و در برابر، جز در موارد خاص، [[زکات]] به آنان نمیرسد.<ref>نجفی، ج۱۵، | بنی هاشم در [[فقه]] نیز موضوع برخی از احکاماند. بخشی از [[خمس]] به فرزندان هاشم، از طریق [[عبدالمطلب]]، تعلق دارد و در برابر، جز در موارد خاص، [[زکات]] به آنان نمیرسد.<ref>نجفی، ج۱۵، ص۴۰۶-۴۱۵، ج۱۶، ص۱۰۴</ref> در روایات مشهور در میان عامه مسلمانان، دلیل وجود چنین منعی،شان والای ایشان است.<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ج۴، ص۵۷ به بعد</ref> | ||
== صفات بنی هاشم == | == صفات بنی هاشم == | ||
خط ۱۵۹: | خط ۱۵۹: | ||
ابن عباس ۷ صفت را برای بنی عبدالمطّلب نام برده است که عبارتاند از: جمال، سخنوری، بخشش و جوانمردی، شجاعت، علم، صبر و بردباری و گرامی داشتن زنان.<ref>طبری، ذخائر العقبی، ص۱۵؛ حبیب، القول الجازم، ص۱۵۷</ref> ابن حبیب بغدادی به نقل از [[کلبی]] آورده که از [[امام علی]](ع) نیز در خصوص بنی هاشم و [[بنی امیه]] پرسیدند؛ حضرت فرمود که بنی هاشم زیبا، سخنور و جوانمرد هستند.<ref>ابن حبیب، المنمق، ص۴۱</ref> | ابن عباس ۷ صفت را برای بنی عبدالمطّلب نام برده است که عبارتاند از: جمال، سخنوری، بخشش و جوانمردی، شجاعت، علم، صبر و بردباری و گرامی داشتن زنان.<ref>طبری، ذخائر العقبی، ص۱۵؛ حبیب، القول الجازم، ص۱۵۷</ref> ابن حبیب بغدادی به نقل از [[کلبی]] آورده که از [[امام علی]](ع) نیز در خصوص بنی هاشم و [[بنی امیه]] پرسیدند؛ حضرت فرمود که بنی هاشم زیبا، سخنور و جوانمرد هستند.<ref>ابن حبیب، المنمق، ص۴۱</ref> | ||
هاشمیان همچنین به داشتن [[عفت]] معروف بودهاند؛ <ref>ابن اعثم، الفتوح، ج۳، ص۴۸</ref> صفت دیگر، استغنا است که در سختترین شرایط، با وجود همة مشکلات، خود را صاحب جاه میدانستند وشان اجتماعی خویش را از یاد نبرده بودند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۴ (۱) / ۱۱۱-۱۱۲، ۱۴۳</ref> | هاشمیان همچنین به داشتن [[عفت]] معروف بودهاند؛<ref>ابن اعثم، الفتوح، ج۳، ص۴۸</ref> صفت دیگر، استغنا است که در سختترین شرایط، با وجود همة مشکلات، خود را صاحب جاه میدانستند وشان اجتماعی خویش را از یاد نبرده بودند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۴ (۱) / ۱۱۱-۱۱۲، ۱۴۳</ref> | ||
== بنی هاشم در روایات پیامبر(ص) == | == بنی هاشم در روایات پیامبر(ص) == | ||
در این زمینه روایاتی نیز از [[پیامبر(ص)]] نقل شده است؛ برای مثال آمده است که چون روزی پیامبر(ص) از منزل خود بسیار خوشحال بیرون آمد و مردم راز آن را پرسیدند، فرمود: | در این زمینه روایاتی نیز از [[پیامبر(ص)]] نقل شده است؛ برای مثال آمده است که چون روزی پیامبر(ص) از منزل خود بسیار خوشحال بیرون آمد و مردم راز آن را پرسیدند، فرمود: | ||
:::[[جبرئیل]] از سوی [[خدا|خداوند]] آمد و گفت: خداوند هفت تن از بنی هاشم را برگزید که در گذشته و آینده مانند آنان نیافریده و نخواهد آفرید: توای پیامبر، [[علی]] وصی تو، [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]] نوادگان تو، [[حمزه]] عموی تو، [[جعفر بن ابی طالب|جعفر]] پسر عموی تو و [[حضرت مهدی(عج)]] | :::[[جبرئیل]] از سوی [[خدا|خداوند]] آمد و گفت: خداوند هفت تن از بنی هاشم را برگزید که در گذشته و آینده مانند آنان نیافریده و نخواهد آفرید: توای پیامبر، [[علی]] وصی تو، [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]] نوادگان تو، [[حمزه]] عموی تو، [[جعفر بن ابی طالب|جعفر]] پسر عموی تو و [[حضرت مهدی(عج)]] که [[عیسی بن مریم|عیسی]] پشت سر او [[نماز]] میگزارد.<ref>کلینی، الکافی، ج۸، ص۵۰؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۵۱، ص۷۷ ۷۸</ref> | ||
همچنین در خبری آمده که چون [[مهاجران]]، [[انصار]] و بنی هاشم در اینکه کدام یک نزد پیامبر محبوب ترند اختلاف کردند حضرت خود را برادر انصار، و از میان مهاجران خواند؛ ولی در خصوص بنی هاشم فرمود: | همچنین در خبری آمده که چون [[مهاجران]]، [[انصار]] و بنی هاشم در اینکه کدام یک نزد پیامبر محبوب ترند اختلاف کردند حضرت خود را برادر انصار، و از میان مهاجران خواند؛ ولی در خصوص بنی هاشم فرمود: | ||
خط ۱۷۳: | خط ۱۷۳: | ||
== جایگاه بنی هاشم در میان مسلمانان == | == جایگاه بنی هاشم در میان مسلمانان == | ||
بنی هاشم به علت جایگاه بزرگشان در پیش از اسلام و نیز انتسابشان به پیامبر(ص)، همواره مورد احترام بیشتر مسلمانان بودهاند. دوستی ورزیدن با خاندان بنی هاشم به عنوان خانواده پیامبر(ص)، در جهان اسلام، فرهنگی رایج بوده است. | بنی هاشم به علت جایگاه بزرگشان در پیش از اسلام و نیز انتسابشان به پیامبر(ص)، همواره مورد احترام بیشتر مسلمانان بودهاند. دوستی ورزیدن با خاندان بنی هاشم به عنوان خانواده پیامبر(ص)، در جهان اسلام، فرهنگی رایج بوده است. نمونههایی از این امر حمایت مسلمانان از عباسیان به عنوان بنی هاشم است و یا اینکه بسیاری از حکومتهای مسلمانان با عنوان هاشمیان شکل گرفته است. | ||
از مظاهر فرهنگی این امر، مدیحههای فراوان همچون | از مظاهر فرهنگی این امر، مدیحههای فراوان همچون «هاشمیات» [[کمیت بن زید اسدی]] است که در وصف این خاندان سروده شده است.<ref>برای نمونهها، نک: امینی، الغدیر، ۲/ ۱۸۱ به بعد</ref> از دیگر مصادیق آن، احترامی فراوانی است که عامه مسلمانان برای طوایفی قائلاند که در جای جای جهان اسلام به وصف هاشمی مشهورند؛ از جمله احترام فراوان سادات در [[ایران]]. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{ | {{پانویس۲}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
*مدخل | *مدخل «بنی هاشم» در دایره المعارف بزرگ اسلامی. | ||
*مدخل | *مدخل «بنی هاشم» در دایره المعارف قرآن. | ||
*ابن ابی الحدید المعتزلی، شرح نهج البلاغه، به کوشش اعلمی، اول، بیروت، مؤسسه اعلمی، ۱۴۱۵ق. | *ابن ابی الحدید المعتزلی، شرح نهج البلاغه، به کوشش اعلمی، اول، بیروت، مؤسسه اعلمی، ۱۴۱۵ق. | ||
*ابن اعثم کوفی، احمد، الفتوح، به کوشش علی شیری، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱. | *ابن اعثم کوفی، احمد، الفتوح، به کوشش علی شیری، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱. | ||
*ابن بابویه، محمد، کمال الدین و تمام النعمة، به کوشش علی اکبر عفاری، قم، ۱۴۰۵ق. | *ابن بابویه، محمد، کمال الدین و تمام النعمة، به کوشش علی اکبر عفاری، قم، ۱۴۰۵ق. | ||
*ابن حبیب، محمد، المنمق فی اخبار قریش، به کوشش احمدفاروق، اول، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۵ ق. | *ابن حبیب، محمد، المنمق فی اخبار قریش، به کوشش احمدفاروق، اول، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۵ ق. | ||
*ابن سعد، محمد بن سعد بن منیع الهاشمی البصری، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبد القادر عطا، | *ابن سعد، محمد بن سعد بن منیع الهاشمی البصری، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبد القادر عطا، بیروت،دار الکتب العلمیة، ط الأولی، ۱۴۱۰/۱۹۹۰. | ||
*ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، به کوشش یوسف البقاعی، دوم، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۱۲ ق. | *ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، به کوشش یوسف البقاعی، دوم، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۱۲ ق. | ||
*ابن کثیر، أبوالفداء اسماعیل بن عمر الدمشقی، البدایة و النهایة، به کوشش علی محمد معوض و عادل احمد، دوم، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۸ق. | *ابن کثیر، أبوالفداء اسماعیل بن عمر الدمشقی، البدایة و النهایة، به کوشش علی محمد معوض و عادل احمد، دوم، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۸ق. | ||
خط ۲۰۴: | خط ۲۰۴: | ||
*طبرسی، فضل بن الحسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دارالمعرفة، افست، تهران، ناصر خسرو، ۱۴۰۶ق. | *طبرسی، فضل بن الحسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دارالمعرفة، افست، تهران، ناصر خسرو، ۱۴۰۶ق. | ||
*طبری، احمد بن عبدالله، ذخائر العقبی فی مناقب ذوی القربی، بیروت، دارالمعرفة، ۱۹۷۴م. | *طبری، احمد بن عبدالله، ذخائر العقبی فی مناقب ذوی القربی، بیروت، دارالمعرفة، ۱۹۷۴م. | ||
*طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، چاپ پنجم، تهران، اساطیر، ۱۳۷۵ش. *طوسی، محمد بن الحسن، التبیان فی تفسیر القرآن، به کوشش احمد حبیب العاملی، | *طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، چاپ پنجم، تهران، اساطیر، ۱۳۷۵ش. *طوسی، محمد بن الحسن، التبیان فی تفسیر القرآن، به کوشش احمد حبیب العاملی، بیروت،دار احیاء التراث العربی، [بی تا]. | ||
* طوسی، محمد، تهذیب الاحکام، به کوشش حسن موسوی خراسان، تهران، ۱۳۶۴ش. | *طوسی، محمد، تهذیب الاحکام، به کوشش حسن موسوی خراسان، تهران، ۱۳۶۴ش. | ||
*کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، به کوشش علی اکبر غفاری، سوم، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۰۱ ق. | *کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، به کوشش علی اکبر غفاری، سوم، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۰۱ ق. | ||
*مجلسی، محمد باقر؛ بحار الانوار، چاپ سوم، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق. | *مجلسی، محمد باقر؛ بحار الانوار، چاپ سوم، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق. | ||
خط ۲۱۳: | خط ۲۱۳: | ||
*نجفی، محمدحسن بن باقر، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، بیروت، ۱۹۸۱. | *نجفی، محمدحسن بن باقر، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، بیروت، ۱۹۸۱. | ||
*نعمانی، محمد، الغیبة، به کوشش فارس حسون کریم، قم، ۱۴۲۲ق. | *نعمانی، محمد، الغیبة، به کوشش فارس حسون کریم، قم، ۱۴۲۲ق. | ||
* نهج البلاغة، چاپ صبحی صالح، بیروت، [تاریخ مقدمه ۱۳۸۷]، چاپ افست قم، [بی تا]. | *نهج البلاغة، چاپ صبحی صالح، بیروت، [تاریخ مقدمه ۱۳۸۷]، چاپ افست قم، [بی تا]. | ||
*واقدی، محمد بن عمر، مغازی تاریخ جنگهای پیامبر(ص)، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، چاپ دوم، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۹ش. | *واقدی، محمد بن عمر، مغازی تاریخ جنگهای پیامبر(ص)، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، چاپ دوم، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۹ش. | ||
*یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب ابن واضح، تاریخ یعقوبی، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، چاپ ششم، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۱ش. | *یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب ابن واضح، تاریخ یعقوبی، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، چاپ ششم، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۱ش. | ||
خط ۲۲۱: | خط ۲۲۱: | ||
* [http://lib.eshia.ir/23019/1/1998 دانشنامه جهان اسلام] | * [http://lib.eshia.ir/23019/1/1998 دانشنامه جهان اسلام] | ||
* [https://www.cgie.org.ir/Fa/article/229046/%D8%A8%D9%86%DB%8C-%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85 دائرة المعارف بزرگ اسلامی ] | * [https://www.cgie.org.ir/Fa/article/229046/%D8%A8%D9%86%DB%8C-%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85 دائرة المعارف بزرگ اسلامی ] | ||
* [http://www.shareh.com/persian/magazine/tarikh_i/28/03.htm | * [http://www.shareh.com/persian/magazine/tarikh_i/28/03.htm جریان شناسی سیاسی بنی هاشم پس از قیام عاشورا] | ||
* [http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=30888 سایت پژوهه؛ بنی هاشم] | * [http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=30888 سایت پژوهه؛ بنی هاشم] | ||
{{خاندانهای شیعه}} | {{خاندانهای شیعه}} | ||
{{عربستان}} | {{عربستان}} |