دعای ندبه: تفاوت میان نسخهها
جز
←متن دعا
جز (←متن دعا) |
جز (←متن دعا) |
||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
|و وسیله به جانب خشنودیات قرار دادی، پس بعضی را در بهشت جای دادی، و بعضی را برای خود دوست صمیمی گرفتی، و از تو درخواست نام نیک، در میان آیندگان کرد، و تو درخواست او را اجابت نمودی، و نامش را بلند آوازه کردی، و با بعضی از میان درخت سخن گفتی، سخن گفتنی خاص، و برای او برادرش را یاور و وزیر قرار دادی، و بعضی را بدون پدر به وجود آوردی، و دلایل آشکار به او عنایت فرمودی و به [[روح القدس]] او را تأیید نمودی، و برای همه آنان شریعت مقرّر کردی، | |و وسیله به جانب خشنودیات قرار دادی، پس بعضی را در بهشت جای دادی، و بعضی را برای خود دوست صمیمی گرفتی، و از تو درخواست نام نیک، در میان آیندگان کرد، و تو درخواست او را اجابت نمودی، و نامش را بلند آوازه کردی، و با بعضی از میان درخت سخن گفتی، سخن گفتنی خاص، و برای او برادرش را یاور و وزیر قرار دادی، و بعضی را بدون پدر به وجود آوردی، و دلایل آشکار به او عنایت فرمودی و به [[روح القدس]] او را تأیید نمودی، و برای همه آنان شریعت مقرّر کردی، | ||
|وَ نَهَجْتَ لَهُ مِنْهَاجا وَ تَخَیرْتَ لَهُ أَوْصِیاءَ [أَوْصِیاءَهُ] مُسْتَحْفِظا بَعْدَ مُسْتَحْفِظٍ [مُسْتَحْفَظا بَعْدَ مُسْتَحْفَظٍ] مِنْ مُدَّةٍ إِلَی مُدَّةٍ إِقَامَةً لِدِینِک وَ حُجَّةً عَلَی عِبَادِک وَ لِئَلایزُولَ الْحَقُّ عَنْ مَقَرِّهِ وَ یغْلِبَ الْبَاطِلُ عَلَی أَهْلِهِ وَ لا[لِئَلا] یقُولَ أَحَدٌ لَوْ لاأَرْسَلْتَ إِلَینَا رَسُولا مُنْذِرا وَ أَقَمْتَ لَنَا عَلَما هَادِیا فَنَتَّبِعَ آیاتِک مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزَی إِلَی أَنِ انْتَهَیتَ بِالْأَمْرِ إِلَی حَبِیبِک وَ نَجِیبِک مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّـهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ، | |وَ نَهَجْتَ لَهُ مِنْهَاجا وَ تَخَیرْتَ لَهُ أَوْصِیاءَ [أَوْصِیاءَهُ] مُسْتَحْفِظا بَعْدَ مُسْتَحْفِظٍ [مُسْتَحْفَظا بَعْدَ مُسْتَحْفَظٍ] مِنْ مُدَّةٍ إِلَی مُدَّةٍ إِقَامَةً لِدِینِک وَ حُجَّةً عَلَی عِبَادِک وَ لِئَلایزُولَ الْحَقُّ عَنْ مَقَرِّهِ وَ یغْلِبَ الْبَاطِلُ عَلَی أَهْلِهِ وَ لا[لِئَلا] یقُولَ أَحَدٌ لَوْ لاأَرْسَلْتَ إِلَینَا رَسُولا مُنْذِرا وَ أَقَمْتَ لَنَا عَلَما هَادِیا فَنَتَّبِعَ آیاتِک مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزَی إِلَی أَنِ انْتَهَیتَ بِالْأَمْرِ إِلَی حَبِیبِک وَ نَجِیبِک مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّـهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ، | ||
|و راه را روشن و واضح ساختی، و جانشینانی اختیار کردی، نگهبانی پس از نگهبان، از زمانی تا زمانی دیگر، برای برپا داشتن دینت، و حجّتی بر بندگانت، برای اینکه حق از جایگاهش برداشته نشود، و باطل بر اهل حق پیروز نگردد، و احدی نگوید چه میشد اگر برای ما پیامبری بیمدهنده میفرستادی، و پرچم هدایت برای ما برپا | |و راه را روشن و واضح ساختی، و جانشینانی اختیار کردی، نگهبانی پس از نگهبان، از زمانی تا زمانی دیگر، برای برپا داشتن دینت، و حجّتی بر بندگانت، برای اینکه حق از جایگاهش برداشته نشود، و باطل بر اهل حق پیروز نگردد، و احدی نگوید چه میشد اگر برای ما پیامبری بیمدهنده میفرستادی، و پرچم هدایت برای ما برپا می نمودی تا بر این اساس از آیاتت پیروی میکردیم، پیش از آنکه خوار و رسوا شویم، تا اینکه مقام رسالت و هدایت را به حبیب و برگزیدهات محمد(درود خدا بر او خاندانش) را رساندی، | ||
|فَکانَ کمَا انْتَجَبْتَهُ سَیدَ مَنْ خَلَقْتَهُ وَ صَفْوَةَ مَنِ اصْطَفَیتَهُ وَ أَفْضَلَ مَنِ اجْتَبَیتَهُ وَ أَکرَمَ مَنِ اعْتَمَدْتَهُ قَدَّمْتَهُ عَلَی أَنْبِیائِک وَ بَعَثْتَهُ إِلَی الثَّقَلَینِ مِنْ عِبَادِک وَ أَوْطَأْتَهُ مَشَارِقَک وَ مَغَارِبَک وَ سَخَّرْتَ لَهُ الْبُرَاقَ وَ عَرَجْتَ بِرُوحِهِ [بِهِ] إِلَی سَمَائِک وَ أَوْدَعْتَهُ عِلْمَ مَا کانَ وَ مَا یکونُ إِلَی انْقِضَاءِ خَلْقِک ثُمَّ نَصَرْتَهُ بِالرُّعْبِ وَ حَفَفْتَهُ بِجَبْرَئِیلَ وَ مِیکائِیلَ وَ الْمُسَوِّمِینَ مِنْ مَلائِکتِک وَ وَعَدْتَهُ أَنْ تُظْهِرَ دِینَهُ عَلَی الدِّینِ کلِّهِ وَ لَوْ کرِهَ الْمُشْرِکونَ وَ ذَلِک بَعْدَ أَنْ بَوَّأْتَهُ مُبَوَّأَ صِدْقٍ مِنْ أَهْلِهِ وَ جَعَلْتَ لَهُ وَ لَهُمْ أَوَّلَ بَیتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ، | |فَکانَ کمَا انْتَجَبْتَهُ سَیدَ مَنْ خَلَقْتَهُ وَ صَفْوَةَ مَنِ اصْطَفَیتَهُ وَ أَفْضَلَ مَنِ اجْتَبَیتَهُ وَ أَکرَمَ مَنِ اعْتَمَدْتَهُ قَدَّمْتَهُ عَلَی أَنْبِیائِک وَ بَعَثْتَهُ إِلَی الثَّقَلَینِ مِنْ عِبَادِک وَ أَوْطَأْتَهُ مَشَارِقَک وَ مَغَارِبَک وَ سَخَّرْتَ لَهُ الْبُرَاقَ وَ عَرَجْتَ بِرُوحِهِ [بِهِ] إِلَی سَمَائِک وَ أَوْدَعْتَهُ عِلْمَ مَا کانَ وَ مَا یکونُ إِلَی انْقِضَاءِ خَلْقِک ثُمَّ نَصَرْتَهُ بِالرُّعْبِ وَ حَفَفْتَهُ بِجَبْرَئِیلَ وَ مِیکائِیلَ وَ الْمُسَوِّمِینَ مِنْ مَلائِکتِک وَ وَعَدْتَهُ أَنْ تُظْهِرَ دِینَهُ عَلَی الدِّینِ کلِّهِ وَ لَوْ کرِهَ الْمُشْرِکونَ وَ ذَلِک بَعْدَ أَنْ بَوَّأْتَهُ مُبَوَّأَ صِدْقٍ مِنْ أَهْلِهِ وَ جَعَلْتَ لَهُ وَ لَهُمْ أَوَّلَ بَیتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ، | ||
|پس بود همانگونه که او را برگزیدی، سرور مخلوقاتت، و برگزیده برگزیدگانت، و برترین انتخاب شدگانت، و گرامیترین معتمدانت، او را بر پیامبرانت مقدم نمودی، و بر جنّ و انس از بندگانت برانگیختی و مشرقها و مغربهایت را زیر پایش گذاردی، و بُراق(مرکب آسمانیِ سفر معراج) را برایش مسخّر ساختی، و آن شخصیت بزرگ را به آسمانت بالا بردی، و دانش آنچه بوده، و خواهد بود تا سپری شدن آفرینشت به او سپردی، سپس او را با فرو انداختن هراس در دل دشمن یاری دادی، و به جبرائیل و میکائیل و نشانداران از فرشتگانت قرار گرفتی، و به او وعده دادی که دینش را بر همه دینها پیروز گردانی گرچه مشرکان را خوش نیاید، و این کار پس از آن بود که در جایگاه راستی از اهلش جایش دادی، و قرار دادی برای او و ایشان نخستین خانهای که برای مردم بنا شد، | |پس بود همانگونه که او را برگزیدی، سرور مخلوقاتت، و برگزیده برگزیدگانت، و برترین انتخاب شدگانت، و گرامیترین معتمدانت، او را بر پیامبرانت مقدم نمودی، و بر جنّ و انس از بندگانت برانگیختی و مشرقها و مغربهایت را زیر پایش گذاردی، و بُراق(مرکب آسمانیِ سفر معراج) را برایش مسخّر ساختی، و آن شخصیت بزرگ را به آسمانت بالا بردی، و دانش آنچه بوده، و خواهد بود تا سپری شدن آفرینشت به او سپردی، سپس او را با فرو انداختن هراس در دل دشمن یاری دادی، و به جبرائیل و میکائیل و نشانداران از فرشتگانت قرار گرفتی، و به او وعده دادی که دینش را بر همه دینها پیروز گردانی گرچه مشرکان را خوش نیاید، و این کار پس از آن بود که در جایگاه راستی از اهلش جایش دادی، و قرار دادی برای او و ایشان نخستین خانهای که برای مردم بنا شد، | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
|و راه به حریم خشنودیات، انگاه که روزگار آن حضرت سپری شد، نمایندهاش علی بن ابیطالب(درود تو بر آن دو و خاندانشان باد)را، برای راهنمایی برگماشت، چراکه او بیمدهنده، و برای هر قومی راهنما بود، پس درحالی که انبوهی از مردم در برابرش بودند فرمود: هرکه من سرپرست او بودم، پس علی سرپرست اوست، خدایا دوست بدار کسیکه علی را دوست دارد، و دشمن بدار کسی را که دشمن علی است، و یاری کن هرکه او را یاری کند، و خوار کن هرکه او را وا گذارد، و فرمود: هر که من پیامبرش بودم، پس علی فرمانروای اوست، و فرمود: من و علی از یک درخت هستیم، و سایر مردم از درختهای گوناگونند، و جایگاه او را نسبت به خود همچون جایگاه هارون به موسی قرار داد، و به او فرمود: تو نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسایی، جز اینکه پس از من پیامبر نیست، و دخترش سرور بانوان جهانیان را به همسری او در آورد، و از مسجدش برای او حلال کرد، آنچه را برای خودش حلال بود، و همه درهایی را که به مسجد باز میشد بست مگر در خانه او را، آنگاه علم و حکمتش را به او سپرد، و فرمود: | |و راه به حریم خشنودیات، انگاه که روزگار آن حضرت سپری شد، نمایندهاش علی بن ابیطالب(درود تو بر آن دو و خاندانشان باد)را، برای راهنمایی برگماشت، چراکه او بیمدهنده، و برای هر قومی راهنما بود، پس درحالی که انبوهی از مردم در برابرش بودند فرمود: هرکه من سرپرست او بودم، پس علی سرپرست اوست، خدایا دوست بدار کسیکه علی را دوست دارد، و دشمن بدار کسی را که دشمن علی است، و یاری کن هرکه او را یاری کند، و خوار کن هرکه او را وا گذارد، و فرمود: هر که من پیامبرش بودم، پس علی فرمانروای اوست، و فرمود: من و علی از یک درخت هستیم، و سایر مردم از درختهای گوناگونند، و جایگاه او را نسبت به خود همچون جایگاه هارون به موسی قرار داد، و به او فرمود: تو نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسایی، جز اینکه پس از من پیامبر نیست، و دخترش سرور بانوان جهانیان را به همسری او در آورد، و از مسجدش برای او حلال کرد، آنچه را برای خودش حلال بود، و همه درهایی را که به مسجد باز میشد بست مگر در خانه او را، آنگاه علم و حکمتش را به او سپرد، و فرمود: | ||
|أَنَا مَدِینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِی بَابُهَا فَمَنْ أَرَادَ الْمَدِینَةَ وَ الْحِکمَةَ فَلْیأْتِهَا مِنْ بَابِهَا ثُمَّ قَالَ أَنْتَ أَخِی وَ وَصِیی وَ وَارِثِی لَحْمُک مِنْ لَحْمِی وَ دَمُک مِنْ دَمِی وَ سِلْمُک سِلْمِی وَ حَرْبُک حَرْبِی وَ الْإِیمَانُ مُخَالِطٌ لَحْمَک وَ دَمَک کمَا خَالَطَ لَحْمِی وَ دَمِی وَ أَنْتَ غَدا عَلَی الْحَوْضِ خَلِیفَتِی وَ أَنْتَ تَقْضِی دَینِی وَ تُنْجِزُ عِدَاتِی وَ شِیعَتُک عَلَی مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ مُبْیضَّةً وُجُوهُهُمْ حَوْلِی فِی الْجَنَّةِ وَ هُمْ جِیرَانِی وَ لَوْ لاأَنْتَ یا عَلِی لَمْ یعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدِی وَ کانَ بَعْدَهُ هُدًی مِنَ الضَّلالِ وَ نُورا مِنَ الْعَمَی وَ حَبْلَ اللَّـهِ الْمَتِینَ وَ صِرَاطَهُ الْمُسْتَقِیمَ، | |أَنَا مَدِینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِی بَابُهَا فَمَنْ أَرَادَ الْمَدِینَةَ وَ الْحِکمَةَ فَلْیأْتِهَا مِنْ بَابِهَا ثُمَّ قَالَ أَنْتَ أَخِی وَ وَصِیی وَ وَارِثِی لَحْمُک مِنْ لَحْمِی وَ دَمُک مِنْ دَمِی وَ سِلْمُک سِلْمِی وَ حَرْبُک حَرْبِی وَ الْإِیمَانُ مُخَالِطٌ لَحْمَک وَ دَمَک کمَا خَالَطَ لَحْمِی وَ دَمِی وَ أَنْتَ غَدا عَلَی الْحَوْضِ خَلِیفَتِی وَ أَنْتَ تَقْضِی دَینِی وَ تُنْجِزُ عِدَاتِی وَ شِیعَتُک عَلَی مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ مُبْیضَّةً وُجُوهُهُمْ حَوْلِی فِی الْجَنَّةِ وَ هُمْ جِیرَانِی وَ لَوْ لاأَنْتَ یا عَلِی لَمْ یعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدِی وَ کانَ بَعْدَهُ هُدًی مِنَ الضَّلالِ وَ نُورا مِنَ الْعَمَی وَ حَبْلَ اللَّـهِ الْمَتِینَ وَ صِرَاطَهُ الْمُسْتَقِیمَ، | ||
|من شهر علمم و علی در آن شهر است، پس هر که اراده شهر علم و حکمت کند، باید از در آن وارد شود، سپس گفت: تو برادر و جانشین و وارث | |من شهر علمم و علی در آن شهر است، پس هر که اراده شهر علم و حکمت کند، باید از در آن وارد شود، سپس گفت: تو برادر و جانشین و وارث من هستی، گوشتت از گوشت من، و خونت از خون من، و آشتی با تو، آشتی با من، و جنگ با تو، جنگ با من است، و ایمان با گوشت و خونت آمیخته شده، چنانکه با گوشت و خون من درآمیخته{#۸۱۶#}و تو فردای قیامت کنار حوض کوثر جانشین منی، و تو قرضم را میپردازی، و به وعدههای من وفا میکنی، و شیعیان تو بر منبرهایی از نورند، درحالی که رویشان سپید، و در بهشت پیرامون من، و همسایگان منند، و اگر توای علی نبودی، اهل ایمان پس از من شناخته نمیشدند، و آن حضرت پس از پیامبر، مایه هدایت از گمراهی، و نور از نابینایی و ریسمان استوار خدا و راه راست او بود، | ||
|لایسْبَقُ بِقَرَابَةٍ فِی رَحِمٍ وَ لابِسَابِقَةٍ فِی دِینٍ وَ لایلْحَقُ فِی مَنْقَبَةٍ مِنْ مَنَاقِبِهِ یحْذُو حَذْوَ الرَّسُولِ صَلَّی اللَّـهُ عَلَیهِمَا وَ آلِهِمَا وَ یقَاتِلُ عَلَی التَّأْوِیلِ وَ لاتَأْخُذُهُ فِی اللَّـهِ لَوْمَةُ لائِمٍ قَدْ وَتَرَ فِیهِ صَنَادِیدَ الْعَرَبِ وَ قَتَلَ أَبْطَالَهُمْ وَ نَاوَشَ [نَاهَشَ] ذُؤْبَانَهُمْ فَأَوْدَعَ قُلُوبَهُمْ أَحْقَادا بَدْرِیةً وَ خَیبَرِیةً وَ حُنَینِیةً وَ غَیرَهُنَّ فَأَضَبَّتْ [فَأَصَنَّتْ] [فَأَصَنَ] عَلَی عَدَاوَتِهِ وَ أَکبَّتْ عَلَی مُنَابَذَتِهِ حَتَّی قَتَلَ النَّاکثِینَ وَ الْقَاسِطِینَ وَ الْمَارِقِینَ وَ لَمَّا قَضَی نَحْبَهُ وَ قَتَلَهُ أَشْقَی [الْأَشْقِیاءِ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ] الْآخِرِینَ یتْبَعُ أَشْقَی الْأَوَّلِینَ لَمْ یمْتَثَلْ أَمْرُ رَسُولِ اللَّـهِ صَلَّی اللَّـهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ فِی الْهَادِینَ بَعْدَ الْهَادِینَ وَ الْأُمَّةُ مُصِرَّةٌ عَلَی مَقْتِهِ مُجْتَمِعَةٌ عَلَی قَطِیعَةِ رَحِمِهِ وَ إِقْصَاءِ وَلَدِهِ إِلا الْقَلِیلَ مِمَّنْ وَفَی لِرِعَایةِ الْحَقِّ فِیهِمْ، | |لایسْبَقُ بِقَرَابَةٍ فِی رَحِمٍ وَ لابِسَابِقَةٍ فِی دِینٍ وَ لایلْحَقُ فِی مَنْقَبَةٍ مِنْ مَنَاقِبِهِ یحْذُو حَذْوَ الرَّسُولِ صَلَّی اللَّـهُ عَلَیهِمَا وَ آلِهِمَا وَ یقَاتِلُ عَلَی التَّأْوِیلِ وَ لاتَأْخُذُهُ فِی اللَّـهِ لَوْمَةُ لائِمٍ قَدْ وَتَرَ فِیهِ صَنَادِیدَ الْعَرَبِ وَ قَتَلَ أَبْطَالَهُمْ وَ نَاوَشَ [نَاهَشَ] ذُؤْبَانَهُمْ فَأَوْدَعَ قُلُوبَهُمْ أَحْقَادا بَدْرِیةً وَ خَیبَرِیةً وَ حُنَینِیةً وَ غَیرَهُنَّ فَأَضَبَّتْ [فَأَصَنَّتْ] [فَأَصَنَ] عَلَی عَدَاوَتِهِ وَ أَکبَّتْ عَلَی مُنَابَذَتِهِ حَتَّی قَتَلَ النَّاکثِینَ وَ الْقَاسِطِینَ وَ الْمَارِقِینَ وَ لَمَّا قَضَی نَحْبَهُ وَ قَتَلَهُ أَشْقَی [الْأَشْقِیاءِ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ] الْآخِرِینَ یتْبَعُ أَشْقَی الْأَوَّلِینَ لَمْ یمْتَثَلْ أَمْرُ رَسُولِ اللَّـهِ صَلَّی اللَّـهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ فِی الْهَادِینَ بَعْدَ الْهَادِینَ وَ الْأُمَّةُ مُصِرَّةٌ عَلَی مَقْتِهِ مُجْتَمِعَةٌ عَلَی قَطِیعَةِ رَحِمِهِ وَ إِقْصَاءِ وَلَدِهِ إِلا الْقَلِیلَ مِمَّنْ وَفَی لِرِعَایةِ الْحَقِّ فِیهِمْ، | ||
|با نزدیکاش در خویشاوندی به رسول خدا، کسی بر او پیشی نگرفت، و همچنین با سابقهاش در دین، کسی بر او مقدم نبود، و در فضیلتی از فضائل هیچکس به او نرسید، کار پیامبر(درود خدا بر او خاندانش)را پی گرفت، و براساس تأویل قران جنگ میکرد، و درباره خدا سرزنش هیچ سرزنشکنندهای را به خود نمیگرفت، خون شجاعان عرب را، در راه خدا به زمین ریخت، و دلاورانشان را از دم تیغ گذراند و با گرگانشان در افتاد، پس به دلهایشان کینه سپرد، کینه جنگ بدر و خیبر و حنین و غیر آنها را، پس دشمنی او را در نهاد خود جا دادند و به جنگ با او رو آوردند، تا | |با نزدیکاش در خویشاوندی به رسول خدا، کسی بر او پیشی نگرفت، و همچنین با سابقهاش در دین، کسی بر او مقدم نبود، و در فضیلتی از فضائل هیچکس به او نرسید، کار پیامبر(درود خدا بر او خاندانش)را پی گرفت، و براساس تأویل قران جنگ میکرد، و درباره خدا سرزنش هیچ سرزنشکنندهای را به خود نمیگرفت، خون شجاعان عرب را، در راه خدا به زمین ریخت، و دلاورانشان را از دم تیغ گذراند و با گرگانشان در افتاد، پس به دلهایشان کینه سپرد، کینه جنگ بدر و خیبر و حنین و غیر آنها را، پس دشمنی او را در نهاد خود جا دادند و به جنگ با او رو آوردند، تا پیمان شکنان و جفاپیشگان و خارجشدگان از دایره دین را کشت، و هنگامی که درگذشت و او را بدبختترین پسینیان، که از بدبختترین پیشینیان کرد، به قتل رساند، دستور رسول خدا(درود خدا بر او و خاندانش)در باره هدایتکنندگان، از پس هدایتکنندگان]امامان بعد از پیامبر[اطاعت نشد، دامّت بر دشمنی نسبت به آن حضرت پافشاری کردند، و برای قطع رحم او، و تبعید فرزندانش گرد آمدند، مگر اندکی از کسانی که برای رعایت حق درباره ایشان به پیمان پیامبر وفا کردند | ||
|فَقُتِلَ مَنْ قُتِلَ وَ سُبِی مَنْ سُبِی وَ أُقْصِی مَنْ أُقْصِی وَ جَرَی الْقَضَاءُ لَهُمْ بِمَا یرْجَی لَهُ حُسْنُ الْمَثُوبَةِ إِذْ کانَتِ الْأَرْضُ للَّـهِ یورِثُهَا مَنْ یشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ الْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ وَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولا وَ لَنْ یخْلِفَ اللَّـهُ وَعْدَهُ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکیمُ فَعَلَی الْأَطَائِبِ مِنْ أَهْلِ بَیتِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِی صَلَّی اللَّـهُ عَلَیهِمَا وَ آلِهِمَا فَلْیبْک الْبَاکونَ وَ إِیاهُمْ فَلْینْدُبِ النَّادِبُونَ وَ لِمِثْلِهِمْ فَلْتُذْرَفِ [فَلْتَدُرَّ] الدُّمُوعُ وَ لْیصْرُخِ الصَّارِخُونَ وَ یضِجُّ [یضِجَ] الضَّاجُّونَ وَ یعِجُّ [یعِجَ] الْعَاجُّونَ أَینَ الْحَسَنُ أَینَ الْحُسَینُ أَینَ أَبْنَاءُ الْحُسَینِ صَالِحٌ بَعْدَ صَالِحٍ وَ صَادِقٌ بَعْدَ صَادِقٍ أَینَ السَّبِیلُ بَعْدَ السَّبِیلِ، | |فَقُتِلَ مَنْ قُتِلَ وَ سُبِی مَنْ سُبِی وَ أُقْصِی مَنْ أُقْصِی وَ جَرَی الْقَضَاءُ لَهُمْ بِمَا یرْجَی لَهُ حُسْنُ الْمَثُوبَةِ إِذْ کانَتِ الْأَرْضُ للَّـهِ یورِثُهَا مَنْ یشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ الْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ وَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولا وَ لَنْ یخْلِفَ اللَّـهُ وَعْدَهُ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکیمُ فَعَلَی الْأَطَائِبِ مِنْ أَهْلِ بَیتِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِی صَلَّی اللَّـهُ عَلَیهِمَا وَ آلِهِمَا فَلْیبْک الْبَاکونَ وَ إِیاهُمْ فَلْینْدُبِ النَّادِبُونَ وَ لِمِثْلِهِمْ فَلْتُذْرَفِ [فَلْتَدُرَّ] الدُّمُوعُ وَ لْیصْرُخِ الصَّارِخُونَ وَ یضِجُّ [یضِجَ] الضَّاجُّونَ وَ یعِجُّ [یعِجَ] الْعَاجُّونَ أَینَ الْحَسَنُ أَینَ الْحُسَینُ أَینَ أَبْنَاءُ الْحُسَینِ صَالِحٌ بَعْدَ صَالِحٍ وَ صَادِقٌ بَعْدَ صَادِقٍ أَینَ السَّبِیلُ بَعْدَ السَّبِیلِ، | ||
|پس کشته شد آنکه کشته شد، و اسیر گشت آنکه اسیر گشت، و تبعید شد آنکه تبعید شد، و قضا بر آنان جاری شد به آنچه که بر آن امید پاداش نیک میرود، زیرا زمین از خداست، آن را به هرکه از بندگانش بخواهد به ارث میدهد، و سرانجام از آن پرهیزگاران است و منزّه است پروردگار ما که به یقین وعده پرورگارمان انجام شدنی است، و خدا هرگز از وعده خویش تخلّف نمیکند و او نیرومند حکیم است، پس بر پاکیزگان از اهل بیت محمّد و علی)درود خدا بر ایشان و خاندانشان(، باید گریهکنندکان بگریند، و زاریکنندگان بر ایشان زاری کنند، و برای مانند آنان باید | |پس کشته شد آنکه کشته شد، و اسیر گشت آنکه اسیر گشت، و تبعید شد آنکه تبعید شد، و قضا بر آنان جاری شد به آنچه که بر آن امید پاداش نیک میرود، زیرا زمین از خداست، آن را به هرکه از بندگانش بخواهد به ارث میدهد، و سرانجام از آن پرهیزگاران است و منزّه است پروردگار ما که به یقین وعده پرورگارمان انجام شدنی است، و خدا هرگز از وعده خویش تخلّف نمیکند و او نیرومند حکیم است، پس بر پاکیزگان از اهل بیت محمّد و علی)درود خدا بر ایشان و خاندانشان(، باید گریهکنندکان بگریند، و زاریکنندگان بر ایشان زاری کنند، و برای مانند آنان باید اشک ها روان شود، و فریادکنندگان فریاد زنند، و شیون کنندگان شیون کنند، و خروشندگان بخروشند، حسن کجاست؟ حسین کجاست؟ فرزندان حسین کجایند؟ شایستهای پس از شایسته دیگر راستگویی پس از راستگویی دیگر، راه از پس راه کجاست؟ | ||
|أَینَ الْخِیرَةُ بَعْدَ الْخِیرَةِ أَینَ الشُّمُوسُ الطَّالِعَةُ أَینَ الْأَقْمَارُ الْمُنِیرَةُ أَینَ الْأَنْجُمُ الزَّاهِرَةُ أَینَ أَعْلامُ الدِّینِ وَ قَوَاعِدُ الْعِلْمِ أَینَ بَقِیةُ اللَّـهِ الَّتِی لاتَخْلُو مِنَ الْعِتْرَةِ الْهَادِیةِ أَینَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دَابِرِ الظَّلَمَةِ أَینَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقَامَةِ الْأَمْتِ وَ الْعِوَجِ أَینَ الْمُرْتَجَی لِإِزَالَةِ الْجَوْرِ وَ الْعُدْوَانِ أَینَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدِیدِ الْفَرَائِضِ وَ السُّنَنِ أَینَ الْمُتَخَیرُ [الْمُتَّخَذُ] لِإِعَادَةِ الْمِلَّةِ وَ الشَّرِیعَةِ أَینَ الْمُؤَمَّلُ لِإِحْیاءِ الْکتَابِ وَ حُدُودِهِ أَینَ مُحْیی مَعَالِمِ الدِّینِ وَ أَهْلِهِ أَینَ قَاصِمُ شَوْکةِ الْمُعْتَدِینَ أَینَ هَادِمُ أَبْنِیةِ الشِّرْک وَ النِّفَاقِ أَینَ مُبِیدُ أَهْلِ الْفُسُوقِ وَ الْعِصْیانِ وَ الطُّغْیانِ أَینَ حَاصِدُ فُرُوعِ الْغَی وَ الشِّقَاقِ [النِّفَاقِ]، | |أَینَ الْخِیرَةُ بَعْدَ الْخِیرَةِ أَینَ الشُّمُوسُ الطَّالِعَةُ أَینَ الْأَقْمَارُ الْمُنِیرَةُ أَینَ الْأَنْجُمُ الزَّاهِرَةُ أَینَ أَعْلامُ الدِّینِ وَ قَوَاعِدُ الْعِلْمِ أَینَ بَقِیةُ اللَّـهِ الَّتِی لاتَخْلُو مِنَ الْعِتْرَةِ الْهَادِیةِ أَینَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دَابِرِ الظَّلَمَةِ أَینَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقَامَةِ الْأَمْتِ وَ الْعِوَجِ أَینَ الْمُرْتَجَی لِإِزَالَةِ الْجَوْرِ وَ الْعُدْوَانِ أَینَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدِیدِ الْفَرَائِضِ وَ السُّنَنِ أَینَ الْمُتَخَیرُ [الْمُتَّخَذُ] لِإِعَادَةِ الْمِلَّةِ وَ الشَّرِیعَةِ أَینَ الْمُؤَمَّلُ لِإِحْیاءِ الْکتَابِ وَ حُدُودِهِ أَینَ مُحْیی مَعَالِمِ الدِّینِ وَ أَهْلِهِ أَینَ قَاصِمُ شَوْکةِ الْمُعْتَدِینَ أَینَ هَادِمُ أَبْنِیةِ الشِّرْک وَ النِّفَاقِ أَینَ مُبِیدُ أَهْلِ الْفُسُوقِ وَ الْعِصْیانِ وَ الطُّغْیانِ أَینَ حَاصِدُ فُرُوعِ الْغَی وَ الشِّقَاقِ [النِّفَاقِ]، | ||
|کجاست بهترین برگزیده بعد از بهترین برگزیده؟ کجایند خورشیدهای تابان، کجایند ماههای نورافشان، کجایند ستارگان فروزان، کجایند پرچمهای دین، و پایههای دانش، کجاست آن باقیمانده خدا که از عترت هدایتگر خالی نشود، کجاست آن مهیا گشته برای ریشهکن کردن ستمکاران، کجاست آنکه برای راست نمودن انحراف و کجی به انتظار اویند، کجاست آن امید شده برای از بین بردن ستم و دشمنی، کجاست آن ذخیره برای تجدید فریضهها و سنّتها، کجاست آن برگزیده برای بازگرداندن دین و شریعت، کجاست آن آرزو شده برای زنده کردن قرآن و حدود آن، کجاست احیاگر نشانههای دین و اهل دین، کجاست درهم شکننده شوکت متجاوزان، کجاست ویران کننده بناهای شرک و دورویی، کجاست نابودکننده اهل فسق و عصیان و طغیان، کجاست دروکننده شاخههای گمراهی و شکافاندازی، | |کجاست بهترین برگزیده بعد از بهترین برگزیده؟ کجایند خورشیدهای تابان، کجایند ماههای نورافشان، کجایند ستارگان فروزان، کجایند پرچمهای دین، و پایههای دانش، کجاست آن باقیمانده خدا که از عترت هدایتگر خالی نشود، کجاست آن مهیا گشته برای ریشهکن کردن ستمکاران، کجاست آنکه برای راست نمودن انحراف و کجی به انتظار اویند، کجاست آن امید شده برای از بین بردن ستم و دشمنی، کجاست آن ذخیره برای تجدید فریضهها و سنّتها، کجاست آن برگزیده برای بازگرداندن دین و شریعت، کجاست آن آرزو شده برای زنده کردن قرآن و حدود آن، کجاست احیاگر نشانههای دین و اهل دین، کجاست درهم شکننده شوکت متجاوزان، کجاست ویران کننده بناهای شرک و دورویی، کجاست نابودکننده اهل فسق و عصیان و طغیان، کجاست دروکننده شاخههای گمراهی و شکافاندازی، |