پرش به محتوا

آیه ابتلای ابراهیم: تفاوت میان نسخه‌ها

.
imported>Mortezanazarzadeh
(تکمیل و تصحیح منابع.)
imported>M.r.seifi
(.)
خط ۱۶: خط ۱۶:
# مقصود از کلمات یا آزمون‌هایی که خداوند، [[ابراهیم]](ع) را به واسطه آنها آزموده است چیست؟
# مقصود از کلمات یا آزمون‌هایی که خداوند، [[ابراهیم]](ع) را به واسطه آنها آزموده است چیست؟
# مقصود از [[امامت]] که خداوند پس از موفقیت حضرت [[ابراهیم]](ع) در آزمون‌های الهی به وی عطا کرد چیست؟
# مقصود از [[امامت]] که خداوند پس از موفقیت حضرت [[ابراهیم]](ع) در آزمون‌های الهی به وی عطا کرد چیست؟
# مقصود از ظلم که مانع بهره‌مندی از مقام امامت است چیست؟ به عبارت دیگر، آیا آیه بر لزوم [[عصمت]] امام دلالت می‌کند؟
# مقصود از ظلم که مانع بهره‌مندی از مقام امامت است چیست؟ به عبارت دیگر، آیا آیه بر لزوم [[عصمت]] امام دلالت می‌کند؟<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۴۳۶-۴۴۵.</ref>


==منظور از «کلمات» ==
==منظور از «کلمات» ==
خط ۵۱: خط ۵۱:
با توجه به احادیث [[اهل بیت]] (علیهم السلام)، خداوند مقام امامت را پس از [[مقام خلت|مقام خُلّت]] به ابراهیم عطا کرده است.<ref>بحرانی، البرهان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۱۴۹-۱۵۱.</ref> مقام خُلَّت آن است که انسان غرق در محبت و دوستی خداوند شده به چیزی جز او دل نمی‌بندد<ref>ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث والأثر، ۱۳۶۱ش، ج۲، ص۷۲.</ref> در نتیجه در راه رضای خداوند از هیچ گونه فداکاری دریغ نمی‌ورزد.
با توجه به احادیث [[اهل بیت]] (علیهم السلام)، خداوند مقام امامت را پس از [[مقام خلت|مقام خُلّت]] به ابراهیم عطا کرده است.<ref>بحرانی، البرهان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۱۴۹-۱۵۱.</ref> مقام خُلَّت آن است که انسان غرق در محبت و دوستی خداوند شده به چیزی جز او دل نمی‌بندد<ref>ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث والأثر، ۱۳۶۱ش، ج۲، ص۷۲.</ref> در نتیجه در راه رضای خداوند از هیچ گونه فداکاری دریغ نمی‌ورزد.


بر این اساس، می‌توان گفت: امتحان‌هایی چون افکنده شدن در آتش توسط [[نمرود]]، [[هجرت]] از وطن و قرار دادن فرزند در سرزمین خشک و سوزان [[عربستان]] و ذبح فرزند از جمله کلمات و آزمون‌های مورد نظر در [[آیه]] می‌باشد.
بر این اساس، می‌توان گفت: امتحان‌هایی چون افکنده شدن در آتش توسط [[نمرود]]، [[هجرت]] از وطن و قرار دادن فرزند در سرزمین خشک و سوزان [[عربستان]] و ذبح فرزند از جمله کلمات و آزمون‌های مورد نظر در [[آیه]] می‌باشد.{{مدرک}}


این نکته نیز روشن است که آزمون‌های یاد شده در دوران [[نبوت]] و [[رسالت]] ابراهیم انجام گرفته است.
این نکته نیز روشن است که آزمون‌های یاد شده در دوران [[نبوت]] و [[رسالت]] ابراهیم انجام گرفته است.
خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:


==== نقد و ارزیابی ====
==== نقد و ارزیابی ====
چنان که پیش از این یادآور شدیم مقام امامت به فرزندان پاک و [[معصوم]] ابراهیم همچون [[اسحاق]] و [[یعقوب]] عطا شده است، و بدون شک مقام و منزلت معنوی و کمال وجودی [[پیامبران اولوالعزم]] مانند [[نوح]]، [[موسی]] و [[عیسی]] (علیهم السلام) برتر از چنین پیامبرانی بوده و از مقام امامت بهره‌مند بوده‌اند؛ بر این اساس نمی‌توان تنها ابراهیم را الگوی تمام عیار بشریت دانست.
چنان که پیش از این یادآور شدیم مقام امامت به فرزندان پاک و [[معصوم]] ابراهیم همچون [[اسحاق]] و [[یعقوب]] عطا شده است، و بدون شک مقام و منزلت معنوی و کمال وجودی [[پیامبران اولوالعزم]] مانند [[نوح]]، [[موسی]] و [[عیسی]] (علیهم السلام) برتر از چنین پیامبرانی بوده و از مقام امامت بهره‌مند بوده‌اند؛ بر این اساس نمی‌توان تنها ابراهیم را الگوی تمام عیار بشریت دانست.{{مدرک}}


===ولایت و زعامت سیاسی ===
===ولایت و زعامت سیاسی ===
خط ۱۲۴: خط ۱۲۴:
[[قرآن کریم]] یکی از اهداف [[بعثت]] را داوری در اختلافات دانسته می‌فرماید: خداوند [[پیامبران]] را برانگیخت، تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی، که به سوی حق دعوت می‌کرد، با آنها نازل نمود، تا در میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند.<ref>بقره:۲۱۳.</ref>
[[قرآن کریم]] یکی از اهداف [[بعثت]] را داوری در اختلافات دانسته می‌فرماید: خداوند [[پیامبران]] را برانگیخت، تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی، که به سوی حق دعوت می‌کرد، با آنها نازل نمود، تا در میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند.<ref>بقره:۲۱۳.</ref>


درست است که حکم کردن در اختلافات مردم به کتاب نسبت داده شده،ولی روشن است که کتاب تنها قانون و معیار داوری را بیان می‌کند و در کنار آن قاضی برای تشخیص مصداق‌ها و حاکم برای اجرای قانون لازم است تا غرض از نبوت وشریعت تحقق یابد، و داور و مجری [[شریعت]] افرادی مستقل و در عرض [[پیامبران]] نبوده‌اند. بنابراین، پیامبران الهی هر دو معنای [[امامت]] را دارا بودند. در [[آیه]]‌ای دیگر می‌فرماید: «ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب و میزان (شناسایی حق از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم به عدالت قیام کنند...».<ref>حدید:۲۵.</ref>
درست است که حکم کردن در اختلافات مردم به کتاب نسبت داده شده،ولی روشن است که کتاب تنها قانون و معیار داوری را بیان می‌کند و در کنار آن قاضی برای تشخیص مصداق‌ها و حاکم برای اجرای قانون لازم است تا غرض از نبوت وشریعت تحقق یابد، و داور و مجری [[شریعت]] افرادی مستقل و در عرض [[پیامبران]] نبوده‌اند. بنابراین، پیامبران الهی هر دو معنای [[امامت]] را دارا بودند. در [[آیه]]‌ای دیگر می‌فرماید: «ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب و میزان (شناسایی حق از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم به عدالت قیام کنند...».<ref>سوره حدید، آیه ۲۵.</ref>


وجوهی که [[شیخ الطائفه]] بر تفکیک نبوت از امامت بیان کرده است، مدعای وی را اثبات نمی‌کند.
وجوهی که [[شیخ الطائفه]] بر تفکیک نبوت از امامت بیان کرده است، مدعای وی را اثبات نمی‌کند.
خط ۱۳۲: خط ۱۳۲:
[[هارون]]، اگر چه دارای‌شان و مقام امامت بود، ولی با وجود [[حضرت موسی]](ع) که پیامبر [[اولوالعزم]] بود و زعامت سیاسی جامعه در دست وی بود، زمینه‌ای برای اعمال امامت سیاسی توسط [[هارون]] وجود نداشت. و همه امور باید با اجازه حضرت موسی انجام می‌گرفت.
[[هارون]]، اگر چه دارای‌شان و مقام امامت بود، ولی با وجود [[حضرت موسی]](ع) که پیامبر [[اولوالعزم]] بود و زعامت سیاسی جامعه در دست وی بود، زمینه‌ای برای اعمال امامت سیاسی توسط [[هارون]] وجود نداشت. و همه امور باید با اجازه حضرت موسی انجام می‌گرفت.


همچنین اگر مقصود از امامت [[حضرت ابراهیم]]، رهبری سیاسی بود به چنان آزمون‌های دشواری نیاز نبود. در زعامت سیاسی، علاوه بر صلاحیت‌های معنوی درایت و کاردانی در رهبری جامعه لازم است، که پیامبران الهی به مقتضای این که شایسته‌ترین انسان‌های عصر خود بودند، چنین ویژگی‌هایی را دارا بودند، به ویژه آن که از مقام [[عصمت]] در علم و عمل نیز برخوردار بودند.
همچنین اگر مقصود از امامت [[حضرت ابراهیم]]، رهبری سیاسی بود به چنان آزمون‌های دشواری نیاز نبود. در زعامت سیاسی، علاوه بر صلاحیت‌های معنوی درایت و کاردانی در رهبری جامعه لازم است، که پیامبران الهی به مقتضای این که شایسته‌ترین انسان‌های عصر خود بودند، چنین ویژگی‌هایی را دارا بودند، به ویژه آن که از مقام [[عصمت]] در علم و عمل نیز برخوردار بودند.{{مدرک}}


=== هدایت باطنی ===
=== هدایت باطنی ===
خط ۱۹۷: خط ۱۹۷:
*فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب (التفسر الکبیر)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، الطبعة الثالثه، ۱۴۲۰ق.
*فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب (التفسر الکبیر)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، الطبعة الثالثه، ۱۴۲۰ق.
*قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن (تفسیر قرطبی،  تحقیق عبدالرزاق المهدی، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۲۳ق.
*قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن (تفسیر قرطبی،  تحقیق عبدالرزاق المهدی، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۲۳ق.
*مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران،
{{پایان}}
{{پایان}}
== پیوند به بیرون ==
== پیوند به بیرون ==
کاربر ناشناس