پرش به محتوا

امر بین الامرین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۸۳: خط ۸۳:
#[[قاضى عبد الجبار معتزلى]] روزى در محضر [[صاحب بن عباد|صاحب بن عبّاد]] نشسته بود، [[ابو اسحاق اسفراینى]] که اشعری و جبری بود وارد شد. به محض آنکه چشم قاضى عبد الجبار معتزلى به ابو اسحاق اسفراینى افتاد، فریاد برکشید: «سبحان من تنزّه عن الفحشاء منزّه است ذات حق از اینکه کارهاى زشت به او نسبت داده شود» کنایه از اینکه تو همه چیز را و از آن جمله کارهاى زشت را از خدا می ‏دانى. اسفراینى نیز بدون آنکه از عقیده خود دفاع کند، فورا گفت: «سبحان من لا یجرى فى ملکه الّا ما یشاء منزّه است آنکه در سراسر مُلکش (ملک وجود) جریانى رخ نمی ‏دهد مگر به مشیت خود او» کنایه از اینکه تو با عقیده تفویض، براى خدا در ملک خدا شریک قائل شده‏ اى و انسان‌ها را در افعالشان، مستقل و به خود واگذاشته شده و بی ‏نیاز از خداوند می ‏دانى.<ref>مجموعه آثار شهید مطهری، ج١، ص٤٩- ٥٠.</ref>
#[[قاضى عبد الجبار معتزلى]] روزى در محضر [[صاحب بن عباد|صاحب بن عبّاد]] نشسته بود، [[ابو اسحاق اسفراینى]] که اشعری و جبری بود وارد شد. به محض آنکه چشم قاضى عبد الجبار معتزلى به ابو اسحاق اسفراینى افتاد، فریاد برکشید: «سبحان من تنزّه عن الفحشاء منزّه است ذات حق از اینکه کارهاى زشت به او نسبت داده شود» کنایه از اینکه تو همه چیز را و از آن جمله کارهاى زشت را از خدا می ‏دانى. اسفراینى نیز بدون آنکه از عقیده خود دفاع کند، فورا گفت: «سبحان من لا یجرى فى ملکه الّا ما یشاء منزّه است آنکه در سراسر مُلکش (ملک وجود) جریانى رخ نمی ‏دهد مگر به مشیت خود او» کنایه از اینکه تو با عقیده تفویض، براى خدا در ملک خدا شریک قائل شده‏ اى و انسان‌ها را در افعالشان، مستقل و به خود واگذاشته شده و بی ‏نیاز از خداوند می ‏دانى.<ref>مجموعه آثار شهید مطهری، ج١، ص٤٩- ٥٠.</ref>
[[سید محمدحسین حسینی تهرانی|سید محمد حسین حسینی تهرانی]] در توحید علمی و عینی بر این باور است که در امربین الامرین نه جبر است و نه تفویض، بنده‌ می‌یابد که صاحب‌ اراده‌ و اختیار است‌؛ و این‌ اختیار برای او حاصل‌ نمی‌شود مگر به‌ اختیار خداوند، در نتیجه اختيار بنده در تحت‌ اختیار خدا و مشیّت‌ قاهرۀ اوست‌ یعنی انسان‌ اختيار دارد، و اختيار او عين‌ اختيار خداست‌. از طرفی اصل‌ اختیار او نفی و انكار نشده‌ است‌، تا جبر لازم‌ گردد؛ و از طرفی دیگر در اختيار خود استقلال‌  ندارد كه‌ تفويض‌ شکل بگیرد. وی در جمع بندی مسأله تأکید کرده که حلّ معنای بین‌ الامرین‌، فقط‌ منوط‌ به‌ مذهب‌ اهل [[توحید]] و عرفان(عرفاء) است‌
[[سید محمدحسین حسینی تهرانی|سید محمد حسین حسینی تهرانی]] در توحید علمی و عینی بر این باور است که در امربین الامرین نه جبر است و نه تفویض، بنده‌ می‌یابد که صاحب‌ اراده‌ و اختیار است‌؛ و این‌ اختیار برای او حاصل‌ نمی‌شود مگر به‌ اختیار خداوند، در نتیجه اختيار بنده در تحت‌ اختیار خدا و مشیّت‌ قاهرۀ اوست‌ یعنی انسان‌ اختيار دارد، و اختيار او عين‌ اختيار خداست‌. از طرفی اصل‌ اختیار او نفی و انكار نشده‌ است‌، تا جبر لازم‌ گردد؛ و از طرفی دیگر در اختيار خود استقلال‌  ندارد كه‌ تفويض‌ شکل بگیرد. وی در جمع بندی مسأله تأکید کرده که حلّ معنای بین‌ الامرین‌، فقط‌ منوط‌ به‌ مذهب‌ اهل [[توحید]] و عرفان(عرفاء) است‌
كه‌: نسبت‌ِ موجودات‌ با اصل‌ وجود حقِّ متعال‌ را فقط نسبت رَبْط‌ و اتّصال‌ می دانند؛ و موجودات معانی حرفيّه‌ و غیر مستقلی هستند كه‌ شائبه‌ استقلال‌ و خودنمائی ندارند و وجود انسان و بقیّه موجودات‌، همان وجودِ مطلق‌ و عامّ و فراگیرِ خداست‌. (البته‌ با اسقاط‌ حدود وجودی آنها. یعنی تمام کمالات وجودی موجودات بدون هیچ قید و حد وجودی در خدا هست.) بنابر این نفوذ اراده‌ و مشیّت‌ حضرت‌ حقّ در ممكنات‌، بدون‌ واسطۀ شبكه‌های موجودات‌ [[ممکن الوجود|ممکن]] و جدا و متمایز از اراده‌ و اختیارشان‌ نیست‌، تا مستلزم‌ جبر شود؛ و همچنين‌ خداوند آنها را در وجود و اراده‌ و اختیار رها نگذارده‌ است‌، تا مستلزم‌ تفویض‌ گردد و به تعبیر دیگر مذهب‌ جَبر ظلم‌ خدا بر بنده‌ است‌؛( که بدون این که اختیاری داشته باشد به سبب گناهانش عذاب شود در حالی که خداوند عادل است.) و مذهب‌ تفويض‌ ظلم‌ بنده‌ بر خداست( زیرا که حقیقت تفویض کاستن از قدرت و سلطنت خداست) <ref>حسینی طهرانی، توحید علمی و عینی، ص۲۶۷-۲۷۶.</ref>
كه‌: نسبت‌ِ موجودات‌ با اصل‌ وجود حقِّ متعال‌ را فقط نسبت رَبْط‌ و اتّصال‌ می دانند؛ و موجودات معانی حرفيّه‌ و غیر مستقلی هستند كه‌ شائبه‌ استقلال‌ و خودنمائی ندارند و وجود انسان و بقیّه موجودات‌، همان وجودِ مطلق‌ و عامّ و فراگیرِ خداست‌. (البته‌ با اسقاط‌ حدود وجودی آنها. یعنی تمام کمالات وجودی موجودات بدون هیچ قید و حد وجودی در خدا هست.) <ref>حسینی طهرانی، توحید علمی و عینی، ص۲۶۷-۲۷۶.</ref>
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول = [[سید محمدحسین حسینی طهرانی|علامه طهرانی]]:{{سخ}} نفوذ اراده‌ و مشیّت‌ حضرت‌ حقّ در ممكنات‌، بدون‌ واسطۀ شبکه‌های موجودات‌ [[ممکن الوجود|ممکن]] و جدا و متمایز از اراده‌ و اختیارشان‌ نیست‌، تا مستلزم‌ جبر شود؛ و همچنين‌ خداوند آنها را در وجود و اراده‌ و اختیار رها نگذارده‌ است‌، تا مستلزم‌ تفویض‌ گردد و به تعبیر دیگر مذهب‌ جَبر ظلم‌ خدا بر بنده‌ است‌؛( که بدون این که اختیاری داشته باشد به سبب [[گناه|گناهانش]] عذاب شود در حالی که خداوند[[ عدل الهی|
عادل]] است.) و مذهب‌ تفويض‌ ظلم‌ بنده‌ بر خداست( زیرا که حقیقت تفویض کاستن از قدرت و سلطنت خداست.)
|تاریخ بایگانی| منبع = [[ توحید علمی و عینی، صص۲۷۶-۲۶۷]]،| تراز = چپ| عرض = ۲۵۰px|رنگ حاشیه= #۶۶۷۷۸۸|حاشیه= ۵px|اندازه خط = ۱۵px|رنگ پس‌زمینه =#F4FFF4| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
۱۵٬۵۱۳

ویرایش