پرش به محتوا

امر بین الامرین: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۰۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۳ ژانویهٔ ۲۰۱۵
جز
imported>Mahboobi
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Aghaie
خط ۱: خط ۱:
{{اعتقادات شیعه}}
{{اعتقادات شیعه}}
'''امر بین الاَمرَین'''، اصطلاحی کلامی که بر عقیده خاص [[امامیه]] در مسئله [[جبر و اختیار]] انسان اطلاق می‌گردد. بنابر این آموزه که مقابل دو نظریه [[جبر و اختیار|جبر]] و [[تفویض]] است، در افعال اختیاری انسان، هم اراده [[خدا]] و هم اراده انسان دخالت دارد. بنابر برخی روایات، الامر بین الامرین را نخست بار [[علی|امیرالمؤمنین علی(ع)]] مطرح کرده است.
'''امر بین الاَمرَین'''، اصطلاحی کلامی و از عقاید خاص [[امامیه]] در مسئله [[جبر و اختیار]] انسان.
 
این آموزه مقابل دو نظریه [[جبر و اختیار|جبر]] و [[تفویض]] است و اشاره دارد که در افعال اختیاری انسان، هم اراده [[خدا]] و هم اراده انسان دخالت دارد. بنابر برخی روایات، الامر بین الامرین را نخست بار [[علی|امیرالمؤمنین علی(ع)]] مطرح کرده است.




خط ۲۵: خط ۲۷:


=== آیات قرآن ===
=== آیات قرآن ===
از آیات قرآن می‌توان به [[آیه]] إِیاک نعبد و إیاک نستعین<ref>حمد:۵</ref> اشاره کرد. این آیه با اعتقاد به [[جبر و اختیار|جبر]] ناسازگار است؛ زیرا اگر [[خداوند]] خالق افعال ما باشد و اراده ما دخالتی نداشته باشد، بی‌معناست [[عبادت]] را به خودمان نسبت دهیم و بگوییم: «نعبد: عبادت می‌کنیم»؛ چنان‌که آیه با عقیده [[تفویض]] نیز که می‌گوید خداوند دخالتی در فعل ما ندارد، ناسازگار است؛ زیرا استعانت (نستعین: یاری می‌طلبیم)از کسی که دخالتی در تحققِ عمل ندارد، معنایی نخواهد داشت.<ref>طباطبایی، ''المیزان''، ج۱، ص۲۴.</ref> [[امام صادق]](ع) نیز در پاسخ به شخصی درباره این موضوع به همین آیه استدلال کرده‌اند.<ref>مجلسی، ''بحارالانوار''، ج۵، ص۵۶.</ref>
از آیات قرآن می‌توان به [[آیه]] {{متن قرآن|إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ ﴿٥﴾|سوره=[[سوره حمد|حمد]]|آیه=۵}} اشاره کرد. این آیه با اعتقاد به [[جبر و اختیار|جبر]] ناسازگار است؛ زیرا اگر [[خداوند]] خالق افعال ما باشد و اراده ما دخالتی نداشته باشد، بی‌معناست [[عبادت]] را به خودمان نسبت دهیم و بگوییم: «نعبد: عبادت می‌کنیم»؛ چنان‌که آیه با عقیده [[تفویض]] نیز که می‌گوید خداوند دخالتی در فعل ما ندارد، ناسازگار است؛ زیرا استعانت (نستعین: یاری می‌طلبیم)از کسی که دخالتی در تحققِ عمل ندارد، معنایی نخواهد داشت.<ref>طباطبایی، ''المیزان''، ج۱، ص۲۴.</ref> [[امام صادق]](ع) نیز در پاسخ به شخصی درباره این موضوع به همین آیه استدلال کرده‌اند.<ref>مجلسی، ''بحارالانوار''، ج۵، ص۵۶.</ref>


از آیات دیگری می‌توان به آیه ۱۷ [[سوره انفال]] اشاره کرد:
از آیات دیگری می‌توان به آیه ۱۷ [[سوره انفال]] اشاره کرد:
:: فَلَمْ تقْتُلُوکمْ وَ لکنّ اللّهَ قَتَلَهُمْ وَ مَا رَمَیتَ إِذْ رَمَیتَ وَ لکنَّ اللّهَ رَمی
 
::پس شما آنان را نکشتید، بلکه خداوند آنان را کشت و زمانی که تیر را پرتاب کردی، تو تیر نینداختی، بلکه خداوند تیر انداخت.
{{متن قرآن|فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَـٰكِنَّ اللَّـهَ قَتَلَهُمْ ۚ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَـٰكِنَّ اللَّـهَ رَمَىٰ ۚ...﴿١٧﴾|ترجمه= شما آنان را نكشتيد، بلكه خدا آنان را كُشت. و چون [ريگ به سوى آنان‌] افكندى، تو نيفكندى، بلكه خدا افكند...|سوره=انفال|آیه=۱۷}}


این آیه شریفه، فعل «کُشتن» و «تیراندازی» را ابتدا با عبارت تقتلوهم و رمیت برای مؤمنان و [[پیامبر(ص)]] اثبات کرده و سپس از آنان نفی کرده و به خداوند نسبت داده است. این نفی و اثبات از یک جهت نیست؛ چراکه تناقض‌گویی خواهد بود، بلکه آیه مستقل‌بودن مؤمنان و پیامبر را در افعالشان نفی کرده، اما این را اثبات کرده است که آنان در این اعمال دخالت داشته‌اند. این همان چیزی است که امر بین الامرین خوانده شده است.<ref>زنوزی، ''لمعات الهیه''، ص۲۰۷.</ref>
این آیه شریفه، فعل «کُشتن» و «تیراندازی» را ابتدا با عبارت تقتلوهم و رمیت برای مؤمنان و [[پیامبر(ص)]] اثبات کرده و سپس از آنان نفی کرده و به خداوند نسبت داده است. این نفی و اثبات از یک جهت نیست؛ چراکه تناقض‌گویی خواهد بود، بلکه آیه مستقل‌بودن مؤمنان و پیامبر را در افعالشان نفی کرده، اما این را اثبات کرده است که آنان در این اعمال دخالت داشته‌اند. این همان چیزی است که امر بین الامرین خوانده شده است.<ref>زنوزی، ''لمعات الهیه''، ص۲۰۷.</ref>


همچنین دسته‌ای از آیات، انسان را مختار معرفی کرده‌اند و افعال را به او نسبت داده‌اند، مانند «لیسَ للإنسان إلاّ ما سعی: برای انسان غیر از آنچه تلاش کرده نیست» <ref>نجم:۳۹.</ref> و در دسته‌ای دیگر، اذن و [[مشیت]] خداوند مؤثر در افعال معرفی شده است، مانند «وَما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُول إلاّ لیطاعَ بإِذْنِ اللّه: ما رسولی نفرستادیم، مگر برای اینکه به اذن خداوند اطاعت شود».<ref>نساء:۶۴.</ref>
همچنین دسته‌ای از آیات، انسان را مختار معرفی کرده‌اند و افعال را به او نسبت داده‌اند، مانند {{متن قرآن|وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ ﴿٣٩﴾|ترجمه=و اينكه براى انسان جز حاصل تلاش او نيست.|سوره=[[سوره نجم|نجم]]|آیه=۳۹}} و در دسته‌ای دیگر، اذن و [[مشیت]] خداوند مؤثر در افعال معرفی شده است، مانند {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّـهِ ۚ...﴿٦٤﴾|ترجمه=و ما هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر آنكه به توفيق الهى از او اطاعت كنند...|سوره=[[سوره نساء|نساء]]|آیه=۶۴}} دسته اول آیات، مقابل عقیده [[جبر و اختیار|جبر]] و دسته دوم مقابل عقیده [[تفویض]] است و جمع بین آنها این است که گفته شود خداوند به بندگان خود اختیار و مشیت داده است؛ ولی این اختیار و مشیت در طول مشیت الهی است.
دسته اول آیات، مقابل عقیده [[جبر و اختیار|جبر]] و دسته دوم مقابل عقیده [[تفویض]] است و جمع بین آنها این است که گفته شود خداوند به بندگان خود اختیار و مشیت داده است؛ ولی این اختیار و مشیت در طول مشیت الهی است.


=== احادیث ===
=== احادیث ===
در کتاب‌های [[حدیث|حدیثی]] مختلف در باب‌های خاصی مانند «باب الجبر و القدر و الأمر بین الأمرین»<ref>کلینی، ''اصول کافی''، ج۱، ص۱۵۵.</ref> و «باب المشیة والارادة»<ref> کلینی، ''اصول کافی''، ج۱، ص۱۶۰؛ صدوق، ''التوحید''، ص۳۳۶.</ref> و «باب الإستطاعة»<ref> صدوق، ''التوحید''، ص۳۴۴، باب۵۶</ref> روایت‌هایی درباره این موضوع آمده است که در مجموع می‌توان آنها را به پنج دسته تقسیم کرد:
در کتاب‌های [[حدیث|حدیثی]] مختلف در باب‌های خاصی مانند «باب الجبر و القدر و الأمر بین الأمرین»<ref>کلینی، ''اصول کافی''، ج۱، ص۱۵۵.</ref> و «باب المشیة والارادة»<ref> کلینی، ''اصول کافی''، ج۱، ص۱۶۰؛ صدوق، ''التوحید''، ص۳۳۶.</ref> و «باب الإستطاعة»<ref> صدوق، ''التوحید''، ص۳۴۴، باب۵۶</ref> روایت‌هایی درباره این موضوع آمده است که در مجموع می‌توان آنها را به پنج دسته تقسیم کرد:


دسته نخست: روایاتی که جبر را منافی [[تکلیف]]، [[وعد و وعید]]، [[ثواب و عقاب]] و در نتیجه منافی با ملاک و [[حکمت]] [[خداوند]] معرفی می‌کند.<ref> مجلسی، ''بحارالانوار''، ج۵، ص۹۶، ح۱۹.</ref>
# روایاتی که جبر را منافی [[تکلیف]]، [[وعد و وعید]]، [[ثواب و عقاب]] و در نتیجه منافی با ملاک و [[حکمت]] [[خداوند]] معرفی می‌کند.<ref> مجلسی، ''بحارالانوار''، ج۵، ص۹۶، ح۱۹.</ref>
 
# روایاتی که جبر و قدر را منافی عمومیت قدرت خداوند معرفی کرده و در نهایت نظریه جبر را با [[توحید]] در خالقیت و تدبیر ناسازگار می‌داند.<ref> مجلسی، ''بحارالانوار''، ج۵، ص۱۲۷.</ref>
دسته دوم: روایاتی که جبر و قدر را منافی عمومیت قدرت خداوند معرفی کرده و در نهایت نظریه جبر را با [[توحید]] در خالقیت و تدبیر ناسازگار می‌داند.<ref> مجلسی، ''بحارالانوار''، ج۵، ص۱۲۷.</ref>
# روایاتی که عقیده حق را منزلی میان جبر و تفویض مطرح می‌کند.<ref> مجلسی، ''بحارالانوار''، ج۵، ص۵۱.</ref>
 
# روایاتی که کشف حقیقت «امر بین الامرین» را مشکل و متوقف بر داشتن قدمِ استوار می‌داند و برای [[مؤمن]] اعتقاد به باطل‌بودن جبر و تفویض را کافی شمرده است.<ref> مجلسی، ''بحارالانوار''، ج۵، ص۹۷.</ref>
دسته سوم: روایاتی که عقیده حق را منزلی میان جبر و تفویض مطرح می‌کند.<ref> مجلسی، ''بحارالانوار''، ج۵، ص۵۱.</ref>
# روایاتی که برای هدایت ذهن‌های مردم عادی، حقیقت امر بین الامرین را در قالب مثال‌هایی بیان کرده است.<ref> کلینی، ''اصول کافی''، ج۱، ص۱۶۰.</ref>
 
دسته چهارم: روایاتی که کشف حقیقت «امر بین الامرین» را مشکل و متوقف بر داشتن قدمِ استوار می‌داند و برای [[مؤمن]] اعتقاد به باطل‌بودن جبر و تفویض را کافی شمرده است.<ref> مجلسی، ''بحارالانوار''، ج۵، ص۹۷.</ref>
 
دسته پنجم: روایاتی که برای هدایت ذهن‌های مردم عادی، حقیقت امر بین الامرین را در قالب مثال‌هایی بیان کرده است.<ref> کلینی، ''اصول کافی''، ج۱، ص۱۶۰.</ref>


==== توضیح برخی احادیث ====
==== توضیح برخی احادیث ====
خط ۶۵: خط ۶۲:


* استدلال [[فلسفه|حُکما]]
* استدلال [[فلسفه|حُکما]]
استدلال حکما نیز از این قرار است: خداوند متعال بر هر چیزی توانا است؛ اما اشیا در '''قبول''' وجود (موجودشدن) متفاوت‌اند؛ خداوند بعضی را بدون واسطه می‌آفریند و برخی را با واسطه. واسطه گاهی واحد است و گاهی متعدد؛ اما معنای لزوم واسطه، نیازمندی خدا به آن در افعالش نیست، بلکه لزوم واسطه به سبب نقصِ قابل (همان مخلوق) است؛ زیرا خداوند سببِ همه اسباب است و در ایجاد اشیا محتاج چیزی نیست. افعال اختیاری انسان نیز به دلیل کاستی، بدون واسطه از خداوند صادر نمی‌شوند و اراده انسان از جمله واسطه‌هاست؛ پس جبر باطل می‌شود و از آنجا که تمام واسطه‌ها مخلوق خداوند و از اراده او ناشی می‌شوند، تفویض مردود است.<ref>ملاصدرا، ''الحکمة المتعالیه''، ج۶، ص۳۷۱ـ ۳۷۲.</ref>
استدلال حکما نیز از این قرار است: خداوند متعال بر هر چیزی توانا است؛ اما اشیا در قبول وجود (موجودشدن) متفاوت‌اند؛ خداوند بعضی را بدون واسطه می‌آفریند و برخی را با واسطه. واسطه گاهی واحد است و گاهی متعدد؛ اما معنای لزوم واسطه، نیازمندی خدا به آن در افعالش نیست، بلکه لزوم واسطه به سبب نقصِ قابل (همان مخلوق) است؛ زیرا خداوند سببِ همه اسباب است و در ایجاد اشیا محتاج چیزی نیست. افعال اختیاری انسان نیز به دلیل کاستی، بدون واسطه از خداوند صادر نمی‌شوند و اراده انسان از جمله واسطه‌هاست؛ پس جبر باطل می‌شود و از آنجا که تمام واسطه‌ها مخلوق خداوند و از اراده او ناشی می‌شوند، تفویض مردود است.<ref>ملاصدرا، ''الحکمة المتعالیه''، ج۶، ص۳۷۱ـ ۳۷۲.</ref>


==کارکردهای این نظریه==
==کارکردهای این نظریه==
خط ۱۱۹: خط ۱۱۶:
* محمد بن عبدالرحمن، ''شرح الفقه الاکبر''، امارات عربی، مکتبة الفرقان.
* محمد بن عبدالرحمن، ''شرح الفقه الاکبر''، امارات عربی، مکتبة الفرقان.
* مطهری، مرتضی، ''عدل الهی''، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۶۱ش.
* مطهری، مرتضی، ''عدل الهی''، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۶۱ش.
{{پایان}}
{{پایان}}


خط ۱۲۷: خط ۱۲۳:
* [http://www.ensani.ir/storage/Files/20130115084254-9715-13.pdf تحلیل عرفا از آموزه «امر بین الامرین»]
* [http://www.ensani.ir/storage/Files/20130115084254-9715-13.pdf تحلیل عرفا از آموزه «امر بین الامرین»]


{{اعتقادات}}
[[ar:أمر بين الأمرين]]
[[ar:أمر بين الأمرين]]
[[en:Amr Bayn al-Amrayn]]
[[en:Amr Bayn al-Amrayn]]


[[رده:اعتقادات شیعه]]
[[رده:اعتقادات شیعه]]
کاربر ناشناس